نماز از دیدگاه روانشناسی (دکتر غلامعلی افروز)

■ نماز از دیدگاه روانشناسی (دکتر غلامعلی افروز)

نماز از دیدگاه روانشناسی (دکتر غلامعلی افروز)

بسم الله الرحمن الرحیم

منبع: نماز نشانه ي حکومت صالحان (مجموعه مقالات ارائه شده در سمينار نماز 1370 - مشهد)

تهیه کننده: مرکز تخصصی نماز

همه بر اين باوريم که نماز در بين احکام الهي از رفيع ترين جايگاه برخوردار است. نيز همه بر اين باور هستيم که نماز، پرچم عبادات و سرود آزادگي است و همه بر اين حقيقت اذعان داريم که نماز کاملترين پاسخ به عالي ترين نياز بشر است. همين نکته مبناي سخن ماست که نماز کاملترين پاسخ به عالي ترين نياز انسان است، زيرا که نماز پاسخي به نياز هميشه انسان به شکفتن است.

خداوند نماز را به امانت در فطرت بشر به وديعه نهاده است. نماز يک نياز فطري است چرا که در نزد همه اديان الهي و حتي بعضي مسلکهاي ساخته بشر وجود دارد، اما شکل آن متفاوت است. در همه ي تاريخ انساني و جغرافياي خاک نماز بوده و خواهد بود اما شکل آن متفاوت است و ما سخن از کاملترين شکل آن مي کنيم.

براي اينکه ما بتوانيم نمازگزار يا نمازخوان تربيت بکنيم بايد به بعد فطري قضيه اهميت بدهيم. اگر در جامعه ي اسلامي کسي حجاب را رعايت نکند عوامل قضايي و انتظامي مي توانند متعرض بشوند. در ماه رمضان اگر کسي روزه خواري يا شرابخواري بکند ممکن است بازداشت و يا تنبيه بشود. اما اگر کسي در جامعه ي اسلامي در روز روشن نماز نخواند هيچکس متعرض نمي تواند باشد. هيچکس را به دليل اينکه نماز نخوانده، کتک نمي زنند. اگر در دبيرستانها و دانشگاهها، دانش آموزان و دانشجويان نماز نخواندند، چگونه مي توانيم آنها را نمازخوان بار بياوريم.

ما هيچ مجوزي نداريم که تنبيه بکنيم، آن هم تنبيه بدني، درنهايت اگر بتوانيم با زور يک نفر را به رکوع و سجود واداريم ممکن است زير زبان چيزي بگويد که خلاف آن چيزي باشد که ما از او انتظار داريم. پس زيبائي اين حکم در اين است که هرگز تنبيه و اجبار بر آن مترتب نيست. براي اينکه نيازي به جبر در نماز وجود ندارد. ممکن است برخي بگويند که شايد بچه عقلش نرسد و داروئي را که براي او ضروري است اما تلخ و ناگوار، نپذيرد و ما مجبور باشيم به زور به او بخورانيم و نماز نيز چنين است. اما به نظر مي رسد اگر بخواهيم از نماز به عنوان درمان استفاده بکنيم باز بايد شيوه ي ديگري اتخاذ بکنيم. در تربيت مذهبي براي ايجاد احساس مذهبي و شناخت مذهبي بايد تلاش بيشتري به عمل آوريم. بچه هاي ما قبل از آنکه شناخت دقيقي از مکتب و مذهب پيدا بکنند، احساسات خود را نشان مي دهند و اگر تعادلي بين احساس مذهبي و شناخت مذهبي بوجود آيد آنگاه انسانها صاحب يک بينش مذهبي مي شوند و تشخيص مي دهند که چه بايد بکنند و چه چيز را بايد انتخاب بکنند. براي آفرينش چنين تحولي اول روانشناس و آخر روانشناس خداست. بايد به ويژگيها و قوانين حاکم بر نفسانيت انسان، آگاهي نسبتاً خوبي داشته باشيم.

سه امر در تربيت، بخصوص در تربيت مذهبي مهم است. اول آنکه ويژگيها و قوانين حاکم بر نفسانيات انسان را از ديدگاه قرآن بشناسيم. دوم، نيازهاي فطري و اساسي انسان را تبيين کنيم. سومين و مهمترين امر تربيتي، اتخاذ روشهاي مناسب به اقتضاي رشد و سن و شرايط رواني و عاطفي افراد است. مهم اين است که چه روشي انتخاب مي کنيم تا انسان موجود را به انسان مطلوب تبديل کنيم و به ديگر عبارت استعدادهايش را از قوه به فعل در آوريم. چون نماز فرياد فطرت طبيعي است، تربيت نسل نمازگزار يعني بيداري فطرتها و امروز همه ي

روانشناسان به اين حقيقت پي برده اند.

ويژگيهاي انسان در قرآن

مطالعه ي انسان در قرآن يعني نگاه دقيق روانشناسانه به انسان، چرا که اولين و بزرگترين روانشناس خداست. در قرآن ويژگيهاي انسان بخوبي و دقيق بررسي شده است. در آيات 19 - 22 سوره معارج مي فرمايد:

ان الانسان خلق هلوعا، اذا مسه الشر جزوعاً و اذا مسّه الخير منوعا الا المصلّين...

از نظرگاه روانشناسي، ترسيمي که خداوند از ويژگي هاي رواني انسان کرده، چقدر زيباست. امروزه در کلينيک هاي روانشناسي کودک، پس از مدتها مطالعه تازه به برخي از نکاتي که قرآن فرموده، مي رسند. هر نکته قرآن يک کتاب کامل روانشناسي است. اگر به همه ي کودکان جهان که هنوز در سلک تربيت قرار نگرفته اند، نگاه کنيم مي بينيم همه «هلوع» هستند. هلوع يعني شدت حرص، يعني بچه ها حرصشان، خواسته ها و آرزومندي هايشان پايان ندارد. اصلاً انسان چنين است، سيري ناپذير و شتابزده در برآوردن خواسته هاي درونيش. اين انسان وقتي در اين مسير حرکت مي کند با تجارب ناخوشايند مواجه مي شود. اگر در اين راه با مانعي مواجه شود، زود بيقراري مي کند، ناله مي کند، اگر تنبيه شود، تهديد بشود، برايش محدوديت و يا تحقيري پيش آيد جزوع مي شود، جزوع ضد صبور است و برعکس هرگاه با تجارب خوشايندي مواجه شود و خيري به او برسد انحصارطلب و خودمدار مي شود و به خودخواهي کشانده مي شود و اين طبيعت انسان است. اينها به خودي خود نه خوب است، نه بد، بلکه وضع موجود و فعلي اين است و ما بايد با پرورش تغيير بدهيم و به سمت فلاح برسانيم. قد افلح المؤمنون. يعني بايد جوانه هاي وجودش برويد و شکوفا شود و آنگاه با تغذيه سالم به جايي برسد که جز منبع لايزال حق و جز خدا و سخن گفتن با او، نيازهايش را تامين نکند. اين شکفتن را نيز حد و حصري نيست، چون ممکن است هسته اي را در خاک بنشانيم و در درون خاک بزرگ بشود ولي بگندد و به شکوفائي و رشد لازم نرسد، بايد دائماً انسان در شرايط رشد و شکفتن قرار گيرد و اين شکوفايي و شکفتن در وجود انسان نهفته است قل اعوذ برب الفلق.

نماز يک تکليف معمولي نيست نياز انسان براي شکفتن و به کمال مطلوب رسيدن است. گرچه تکليف است، اما تکليفي است براي پاسخ گفتن به نياز فطري خويشتن. همانگونه که ما تکليف داريم که خودمان را گرسنه نگه نداريم، به چشمانمان آسيب نزنيم و براي بهداشت چشم و همه ي اندامها بکوشيم؛ تکليف داريم براي خودشکوفايي و پاسخ دادن به نياز فطري، نماز بخوانيم.

نيازهاي انسان

نيازهاي انسان در ابعاد گوناگون قابل بررسي است. نيازهاي زيستي، رواني، اجتماعي، ذهني، عاطفي و فطري نيازهاي عمده ي انسان هستند.

امروزه روانشناسان معاصر خيلي تلاش مي کنند که به هرمي از نيازهاي انسان بپردازند. اين هرم نيازهاي انسان که اساسش نيازهاي زيستي است به جائي مي رسد که تعلق به ديگران، دوست داشتن و عشق ورزيدن را نيازي فطري معرفي مي کند. همه ي انسانها دوست دارند، محبوب و مطلوب ديگران باشند. همه ي انسانها دوست دارند به معبودي عشق بورزند. بچه وقتي به دنيا مي آيد چقدر به پدر و مادرش دل مي بندد، بزرگتر که مي شود به دنبال الگوئي است که او را دوست داشته باشد. حتي کساني که خود الگو و اسوه هستند از اين اصل مستثني نيستند آنها هم دوست دارند که محبوب و مطلوب ديگري باشند. نماز راه عشق ورزيدن و راه پاسخ به اين نياز فطري و طبيعي انسان را در مقابل چشمان ما گشوده است. وقتي علي(ع) دعا مي کند:

الهي کفي بي عزّاً ان تکون لي رباً و کفي بي فخراً ان اکون لک عبدا انت کما احب فاجعلني کما تحب: خدايا تو کمال مطلوب مني، آنچنان کن که من نيز کمال مطلوب تو باشم، راه عشق ورزيدن را نشان مي دهد.

بچه هاي ما دوست دارند که واقعاً مطلوب و محبوب پدر و مادرها باشند. دوست دارند مطلوب و محبوب معلمان باشند. کاري که ما بايد انجام بدهيم حسن تامين اين نيازهاست. چه روشهايي را انتخاب بکنيم که اين نيازهاي طبيعي و فطري به نحو مطلوب ارضا بشوند؟ چه محرکهاي نيکوئي بايد باشد تا اين انگيزه ها ايجاد بشود. وقتي از انار سخن مي گوئيم، براي عده اي فقط صحبت از ترشي مي کنيم، بزاق دهان ترشح مي شود، چگونه نمي توانيم به تحريک ذائقه فطري بپردازيم. بحث اينجاست که الگوهائي که مي توانند زمينه ي بيداري فطرتها را فراهم بکنند خود چگونه به آن بپردازند؟ اگر پدر و مادري يا معلمي به نماز و راز و نياز با محبوب بايستند، بچه ها نيز راه يافتن پاسخ مطلوب به نياز فطريشان را پيدا مي کنند. «فطرت عاشقه» که برخي علما نام مي برند همين است که همه بچه ها دوست دارند به جائي برسند که راهي جز ارتباط مستقيم با خدا برايشان وجود ندارد و هنگامي که اين ارتباط حاصل مي شود شکفتن هماره و بي حد و حصر در انتظار خواهد بود.

همانگونه که گفته شد، انسانها دوست دارند تجارب خوشايندي داشته باشند و از تجارب ناخوشايند بدشان مي آيد. نماز خواندن پدر و مادر مي تواند بهترين تجارب خوشايند را براي بچه ها فراهم بکند. اگر چنين بشود، پدر و مادر به اين فطرت و قوه، فرصت شکفتن و به فعل رسيدن داده اند. پس بهترين ساعت و ساعات زندگي اعضاي خانواده زماني بايد باشد که پدر و مادر به نماز مي ايستد و فرزندان بايد عشق و عطش پدر و مادر را در هنگام نماز ببينند.

در مدرسه نيز بايد چنين باشد، علاقه و پيوند زندگي و روح معلم با نماز به بچه ها منتقل شود وقتي معلم بگويد بچه ها يادم رفته وضو بگيرم و با وضو وارد کلاس شوم و بيائيد با هم برويم وضو بگيريم؛ بچه ها از مدرسه آداب و تربيت عبادت را مي آموزند او اين ارمغان را از مدرسه به خانه مي برد. چه بسا دانش آموزي که با اين الگوها، پدر و مادر نمازخوان کرده است. پس بايد براي بيداري فطرتها و وجدانها از الگوها بيشتر بهره گيري کنيم.

انحرافها و راه يافتن ها، عمدتاً محصول اين الگوهاست. بچه هاي 14 - 15 ساله اي که به منافقين و دام آنها مي افتادند از بچه بازاري تا بچه ي آيةالله و استاد دانشگاه و کارگر همه پاسخشان در زندان اين بود که ما تحت تاثير دائي و عمو و برادر و دوست برادر و معلم و... به اين راه افتاديم. 90 درصد آنها تحت تاثير الگوهاي رفتاري بودند. هرچه ما تبليغ بکنيم اما به اين الگوها که به طور افقي و با رنگ عاطفي قوي عمل مي کنند توجه نکنيم چندان موفق نخواهيم بود. بايد پدر و مادر و معلم بهترين الگو باشند. بايد به الگوها، وظايف مهم و خطيرشان را گوشزد کرد. بايد بدانند که يادگيري مشاهده اي و غيرمستقيم بهترين يادگيري است. يادگيريهاي ضمني و محفوظات ناپايدار و فراموش شدني هستند.

شاگردان امام راحل(ره) مي گفتند حرکات دست حضرتشان عموماً القا و تاثيري روشن از الگوهاي بزرگ بوده است. در امريکا يک هنرمند در حين نقش آفريني و صحبت در تلويزيون، کارتي را از جيبش بيرون آورد و گفت: بچه ها من هفته پيش رفتم و عضو کتابخانه ي شهر شدم و دوباره داخل جيبش گذاشت. مسئولين کتابخانه اعلام کردند که در طي چند هفته تعداد مراجعان جوان به کتابخانه ده برابر شده است.

بايد از الگوها حداکثر بهره برداري را به عمل آوريم و سعي کنيم ارتباطمان را سينه به سينه بکنيم تا بيشترين تاثير را داشته باشد. 

این مطلب را به اشتراک بگذارید :
اشتراک گذاری در کلوب اشتراک گذاری در  فیس بوک اشتراک گذاری در تویتر اشتراک گذاری در افسران

نوع محتوا : مقاله
تعداد کلمات : 1765 کلمه
مولف : معاونت فرهنگي و هنري طرح اقامه ي نماز
1395/1/25 ساعت 13:07
کد : 1220
دسته : مقالاتِ پژوهشی نماز
لینک مطلب
کلمات کلیدی
نماز
آثار نماز
آثار بهداشتی نماز
نماز و روانشناسی
نماز و انسان شناسی
درباره ما
با توجه به نیازهای روزافزونِ ستاد و فعالان ترویج اقامۀ نماز، به محتوای به‌روز و کاربردی، مربّی مختصص و محصولات جذاب و اثرگذار، ضرورتِ وجود مرکز تخصصی در این حوزه نمایان بود؛ به همین دلیل، «مرکز تخصصی نماز» در سال 1389 در دلِ «ستاد اقامۀ نماز» شکل گرفت؛ به‌ویژه با پی‌گیری‌های قائم‌مقام وقتِ حجت الاسلام و المسلمین قرائتی ...
ارتباط با ما
مدیریت مرکز:02537841860
روابط عمومی:02537740732
آموزش:02537733090
تبلیغ و ارتباطات: 02537740930
پژوهش و مطالعات راهبردی: 02537841861
تولید محصولات: 02537841862
آدرس: قم، خیابان شهدا (صفائیه)، کوچۀ 22 (آمار)، ساختمان ستاد اقامۀ نماز، طبقۀ اول.
پیوند ها
x
پیشخوان
ورود به سیستم
لینک های دسترسی:
کتابخانه دیجیتالدانش پژوهانره‌توشه مبلغانقنوت نوجوانآموزش مجازی نمازشبکه مجازی نمازسامانه اعزاممقالات خارجیباشگاه ایده پردازیفراخوان های نماز