■ کرامات امام هادی ع و تاسی از ایشان در دعوت به نماز
امام هادی (ع) کراماتی داشتند برخی از کرامات ایشان گاه بینی ستمگرانی چون متوکل را به خاک میمالید و گاه مظلومی را نجات می داد، و گاه زمینه هدایت فرد یا افرادی را فراهم
مینمود، مانند آنچه در ذیل میخوانیم.
در روایت آمده که گروهی از مردم اصفهان در زمانی که در آن شهر از ولایت و امامت خبری نبود، نزد شخصی به نام «عبد الرحمن» که عاشق امامت و ولایت بود آمدند و از او پرسیدند: جریان شیعهشدن شما چیست؟
در جواب آنها گفت: من در جمع گروهی از مردم این شهر به کنار خانه متوکل رفته بودیم. هدف ما تظلّم و درخواست کمک از خلیفه عباسی بود. جمع زیادی در آنجا ایستاده بودند، ناگاه فرمان متوکل صادر شد که «علی بن محمد» را دستگیر کنید.
من از بعضی حاضرین پرسیدم که «علی بن محمّد» کیست؟
جواب دادند: او امام شیعه هاست و به احتمال زیاد متوکل او را به قتل می رساند. من با خودم گفتم: از اینجا نمی روم تا چهره او را ببینم و از نتیجه کار او آگاه شوم. ناگهان دیدم او را سوار بر اسب آوردند و مردم برای دیدن او صف کشیدند.
عبد الرحمان می گوید: من از دیدن آن حضرت دگرگونی در خود احساس کردم و قلبم پر از عشق و محبت گردید؛ لذا مرتب دعا می کردم که از ناحیه متوکل به او آسیبی نرسد. مأموران همچنان آن حضرت را در میان صفوف جمعیت می آوردند، ولی او با تمام متانت و وقار بر مرکبش قرار گرفته بود و به جایی نگاه نمی کرد و به کسی توجّه نمی نمود تا اینکه مقابل من رسید، صورت خود را به سوی من گردانید و فرمود: «اسْتَجَابَ اللَّهُ دُعَاءَكَ وَ طَوَّلَ عُمُرَكَ وَ كَثَّرَ مَالَكَ وَ وُلْدَك؛ خداوند دعایت را مستجاب کرده است و به تو عمر طولانی و مال زیاد و فرزندان متعدد مرحمت می فرماید.»
من از شنیدن این سخنان به خود لرزیدم و همراهان و حاضران از من سؤال می کردند: شما کیستی؟ و چه کار داری؟ و او با تو چه گفت؟...
جواب دادم: خیر است. و راز گفته شده را به آنها نگفتم. تا زمانی که به اصفهان برگشتم و خداوند گشایشی در روزی من ایجاد کرد و علاوه بر مال زیاد، عمرم نیز از هفتاد گذشت و دارای دو فرزند شدم...؛ لذا به امامت او معتقد گشتم و از شیعیان او گردیدم[1].
عبد الرحمان با این کرامت، هدایت یافت. از القاب امام علی النقی (ع) هادی است یعنی کسی که مردم را هدایت میکند همه امامان، درصدد هدایت افراد بودند ولی این لقب و صفت در حضرت تبلور خاصی داشت. اما امشب که به عشق امام هادی (ع) در این مجلس گرد هم آمدهایم چه خوب است که این صفت هدایتگری حضرت را در زندگی خود نهادینه کنیم بیایم فرزندانمان، دوستانمان، خانوادهمان را به نماز هدایت کنیم اما چگونه؟ از چه راه و روشی میتوان بهره برد؟ دانستن راه و روش ورود به هرکاری لازم است؛ اگر برای ورود به هر کاری ابتدا شیوهها و روشهای انجام آن را بشناسیم تا زودتر به مقصد میرسیم و هم به نتیجه مطلوب دست خواهیم یافت.
برخی از راههای کاربردی دعوت به نماز عبارتند؛
- برانگیختن احساسات با برشمردن نعمتها
اولین راه برای دعوت به نماز، استفاده از احساسات و فطرت است در انسان احساساتی وجود
دارد که اگر بیدار شوند به سمت تشکر از خدا میرود. بهترین راه برای زنده کردن احساسات انسانها نسبت به خدا توجه به نعمتهاست؛ ما برای اینکه رابطه خود را با خداوند تقویت کنیم باید نعمتهای خدا را بازگو کنیم.
از طرفی قرآن می فرماید: «وَ اسْتَعينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ وَ إِنَّها لَكَبيرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخاشِعين[2]؛ از صبر و نماز يارى جوييد؛ و اين كار، جز براى خاشعان، گران است.» خشوع یعنی نرم. پس نماز سنگین است مگر برای انسان های نرم و رقیق القلب. پس باید نماز را نرم کرد و دیگران را به آن دعوت کرد.
حالا چگونه افراد را نرم کنیم؟ یکی از راه های نرم کردن افراد این است که محبت ها و الطاف و نعمت های خدا را بشماریم. ما باید نعمت های خدا را به انسان ها بگوییم تا آنها شرمنده خدا بشوند.
خداوند متعال به حضرت موسی وحی کرد که ای موسی من را دوست داشته باش و کاری بکن که مردم نیز من را دوست داشته باشند و خلق را در نزد من محبوب ساز.
حضرت موسی علیه السلام عرض کرد: این که خودم تو را دوست بدارم موجود و معلوم است اما چگونه محبت تو را در دل بندگانت ایجاد نموده و تقویت نمایم و هم چنین بندگانت را نزدت محبوب سازم؟
خداوند فرمود: اذْكُرْ لَهُمْ نَعْمَائِي عَلَيْهِمْ وَ بَلَائِي عِنْدَهُمْ فَإِنَّهُمْ لَا يَذْكُرُونَ إِذْ لَا يَعْرِفُونَ مِنِّي إِلَّا كُلَّ خَيْر[3]؛ برای آنان نعمت ها و الطافم را به نمایش درآور و [ علت و حکمت های سازنده ی ] گرفتار نمودشان را برایشان بازگو کن تا مرا دوست بدارند ؛ زیرا آنان از من جز خیر و خوبی سراغ ندارند.
خداوند مهربان در قرآن کریم میفرماید: «أَ لَمْ نَجْعَلْ لَهُ عَيْنَيْن وَ لِساناً وَ شَفَتَيْن[4]؛ آیا یک جفت چشم به شما ندادیم، آیا به شما زبان و یک جفت لب ندادیم؟»
ما برای برخی از نعمت های خدا حتی یک الحمدلله هم نگفته ایم. هیچ کس بخاطر غلطیدن در خواب خدا را شکر نمی کند. اگر انسان در خواب غلط نزند دیگر نمی تواند صبح از خواب بیدار بشود زیرا بدنش فلج می شود.
ما باید الطاف خدا را برای کسی که میخواهیم به نماز دعوتش بکنیم بیان نماییم. نعمت چشم، ابرو، مو و ...
اگر اشک ما شور نبود، چشم ما که از پی است خراب می شد. اگر گوش ما مثل پیشانی صاف بود، ما جهت صدا را تشخیص نمی دادیم. اگر تمام پزشکان جمع شوند نمیتوانند مایعی مثل خون یا شیر مادر درست کنند. اگرحرکت زمین به دور خود متوقف شود برای بخشی از مردم همیشه روز است و برای بخشی دیگر همیشه شب است. این زندگی برای هر دو گروه طاقت فرسا خواهد بود.
نعمت های خورشید، حرکت زمین، بهار ،زمستان، برف ،کوه و ... را بشمارید.
از دست و زبان که برآید کز عهده شکرش به درآید؟
خدا دو تا دوربین رنگی به ما داده است(چشم ها)، بینی هوای خشک را مرطوب می کند، گرد و خاک را می گیرد و هوای سرد را گرم می کند. باید بخاطر این نعمت ها خدا را شکر کرد. توجه به نعمت ها ، دل را خاشع می کند. حال آیا ما بی انصاف نیستیم زیرا دو ساعت با مخلوق حرف می زنیم ولی ده دقیقه با خالق صحبت نمی کنیم.
هر عقل و وجدان سالمی تشکر از صاحب نعمت را لازم و بیاعتنایی به منعم را بیادبی میداند. به همین دلیل باید از خداوند تشکر کنیم و بهترین نوع تشکر، اطاعت از دستورات اوست. خداوند نیز دهها بار با صراحت به اقامه نماز دستور میدهد. خداوند به پیامبر خود میگوید: ما به تو کوثر دادیم پس به شکرانه آن نماز بخوان «إِنَّا أَعْطَيْناكَ الْكَوْثَرَ فَصَلِّ لِرَبِّك[5]؛ پس براى پروردگارت نماز بخوان»
- بیان آثار و اسرار نماز
راه دیگر برای هدایت افراد به نماز، بیان آثار و اسرار نماز است. قرآن و روایات برای نماز آثار و برکات فراوانی را بیان کردهاند که دانستن آن موجب علاقمندی به نماز و بیان آن به دیگران سبب دعوت آنان به نماز میشود. گاهی ما دوست نداریم غذایی را بخوریم ولی وقتی به ما می گویند که این غذا ویتامین و پروتئین دارد و فلان خاصیت را دارد، آن را می خوریم. گاهی اوقات علت برخی بیمیلیها به نماز نداستن آثار و اسرار نماز است که اگر آنها را بدانیم رغبت و علاقه به نماز بیشتر میشود.
قرآن کریم درباره آثار نماز میفرماید: « وَ أَقِمِ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَر[6]؛ و نماز را برپا دار، كه نماز (انسان را) از زشتيها و گناه بازمىدارد.»
نمازعامل رشد انسان و کارخانه آدمسازی است.
خداوند متعال به حضرت موسی (ع) میفرماید: «أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْري[7]؛ نماز را براى ياد من بپادار.»
قرآن کریم نماز را وسیلهای برای حل مشکلات معرفی میکند: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اسْتَعينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرين[8]؛ اى افرادى كه ايمان آوردهايد! از صبر (و استقامت) و نماز، كمك بگيريد! (زيرا) خداوند با صابران است.»
قرآن جایگاه نماز نخوانها را در دوزخ میداند: «ما سَلَكَكُمْ في سَقَرقالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ[9] ؛ چه چيز شما را به دوزخ وارد ساخت؟مىگويند: ما از نمازگزاران نبوديم»
البته در نماز هزاران نکته دیگر وجود دارد که ما هنوز نفهمیده ایم. مثلا وقتی زلزله می آید می گویند: نماز آیات بخوانید یا وقتی باران نمی بارد، می گویند: نماز باران بخوانید. خواندن نماز چه تاثیری در زلزله و باران آمدن دارد؟ وقتی فرزندی متولد میشود در گوش او اذان میگویند. وقتی فردی می میرد برایش نماز میت میخوانند.
کتاب های آثار و اسرار نماز را بخوانیم. و حداقل یک کتاب درباره آثار و اسرار نماز در منازل خود داشته باشیم. کتاب های نماز تنوع زیادی دارد. ستاد اقامه نماز، کتابهای مفید را برای جوانان و نوجوانان در این منظور چاپ کرده است.
- دعوت غیر مستقیم
يکي از راههاي دعوت به نماز، بهرگیری از شیوه غیر مستقیم است در اين راه از عکسهاي معنادار استفاده میکنيم. الآن در همه ادارهها عکس مقام معظم رهبري – مدظله العالی - هست. ولي ایشان يک عکسي دارد که براي کودکان ده، دوازده ساله امام جماعت شده است. اين عکس را بزنيم تا وقتي کودک نگاهش به آقا افتاد، ضمن اينکه آقا را ميبيند، آقا را با بچهها و نماز ببيند. یا عکس امام خميني (ره) را در حال نماز که دو تا سرم به دستش بود را روی دیوار بزنیم. پوستر دانشمندان، بازیگران و ورزشکاران محبوب را در حال نماز داشته باشيم.
شکل دیگر شیوه غیر مستقیم، بهرگیری از اظهار علاقه بزرگان است. اگر ما بدانيم مهماني که ميآيد فلان غذا را دوست دارد، حتماً سعي ميکنيم همان غذا را برايش درست کنيم. اگر بچههاي ما بدانند که استاد داشگاه و معلم و دبير شيمي و فيزيک همه به نماز علاقه دارند. اين بچه هم به نماز اظهار علاقه ميکند.
یکی از مهم ترین شخصیتها که از افتخارات دنیای اسلام به شمار می آید، دانشمند پر آوازه
ایرانی، شیخ الرئیس ابوعلی سینا است .
او دارای نبوغ فوق العاده و صاحب اندیشه های ارزشمندی بود و آن چنان در کسب علم و دانش پیشرفت نمود که در دوران نوجوانی سرآمد دانشوران عصر، در تمام علوم رایج زمان خود گردید و از اساتید معاصر بی نیاز شد . بو علی سینا با همه موفقیتها و موقعیتهایی که در زندگی نصیبش شده بود، راز حل مشکلاتش را در عبادت و عبادتگاهها می جست .
او در خاطرات خود آورده است: «شب و روز جز به تحصیل علم به چیز دیگری نمی اندیشیدم و به غیر از فهمیدن به چیز دیگری توجه نداشتم، و به همین طریق پیش می رفتم، تا اینکه حقیقت هر مسئله ای برای من مسلم می شد و هرگاه در مسئله ای حیران بودم و یا نمی توانستم قضیه را بفهمم، به مسجد پناه می بردم، نماز می گزاردم و خالق هستی را ستایش می کردم، در این حال معمای من حل و مشکل برطرف می شد[10].
- استفاده از تشویق و جایزه
يکي دیگر از راههاي دعوت به نماز، استفاده از تشویق و جایزه است. می توان از جایزه به نفع دین استفاده کرد. تشویقها، تسهیلات و ارتباطاتمان را در مسجد قرار بدهیم. مثلا از شاگرد
اولها در مسجد تجلیل کنیم. شاگرد اولها به مسجد دعوت شوند و جایزهای در مسجد به آنان اهدا گردد یا در محوطه بيرون مسجد، عکس آنان را بزنند. وقتی افراد این حرکت را ميبيند علاقهمند به نماز و مسجد میشود.
استاد قرائتی تعریف میکنند: عالمي به نام آقاي گوهري در قيطريه تهران بود. مسجد ايشان خيلي شلوغ ميشد. پرسيديم دليل اين شلوغي چيست؟ گفتند: ايشان سالي چند خودنويس ميخرد و به آن مدرسهاي که نزديک مسجد است ميآيد، به هر شاگرد اولي يک خودنويس ميدهد. يعني با ده خودنويس دانشآموزان را نمازخوان و مسجدی میکند.
آيت الله حائري امام جمعه سابق شيراز، ميگفتند: در استهبانات شيراز تعدای زیادی به مسجد ميرفتند. ما علتش را بررسي کرديم با تعجب ديدیم که مقدار زيادي درخت بادام و توت وقف بچههاي مسجد شده است. گونيهاي زيادي از مغز گردو و بادام ميآورند، در مسجد ميگذارند و هر بچهاي که نماز ميخواند، يک مقدار مغز بادام ميخورد. چقدر زیباست جهت تشویق فرزندانمان به نماز و مسجد، بخشی از اموال خود را وقف نماز کنیم.
- گفتگوی چهره به چهره در دعوت به نماز
یکی دیگر از راههای دعوت به نماز، بهرهگیری از گفتگوی چهره به چهره است. تریاکی ها به چه دلیل موفق هستند؟ تریاکی ها نه ماهواره دارند، نه اینترنت، نه لب تاب، نه کامپیوتر، نه مجله، نه بودجه، نه تأمین اعتبار، نه اداره کل، نه روابط عمومی، نه بنر، نه تابلو، هیچی ندارند. پس چرا اینقدر موفق هستند؟ تریاکی ها خانه به خانه می روند و تریاکی درست می کنند، همه ما برویم در خط تریاکی ها! گاهی با یک افرادی خصوصی باید صحبت کرد. مثل انار! انار را نمی شود تکانش داد. توت را می شود تکانش داد، توت هایش بریزد. اما انار را باید دانه دانه چید. گاهی هم که می روی بچینی ممکن است، یک نیشی هم بزند. مثل گل! هم باید دانه دانه چید و هم تیغ دارد.