■ نقش نماز در اصلاحات اجتماعي، فرهنگي و سياسي4
بسم الله الرحمن الرحیم
منبع: سطري از آسمان
تهیه کننده: مرکز تخصصی نماز
معصومه خليفه قلي
انسان به مثابه سکه، دو رو دارد. تن و روان، جسم و جان، بدن و روح. انسان يک پايش در اين دنياست و پاي ديگرش در آن دنيا. از طرفي به زمين چسبيده و از سوي ديگر سر به آسمان مي سايد. از يک سو در زنجير خاک اسير است و از سوي ديگر آرزوي ملکوت دارد. گاه اسير زمان و مکان است، و گاهي افزون طلب و آواره سرگردان.
براي رهايي از بند ماديت چه بايد کرد؟ اگر طالب شکستن زنجير تن هستي، بايد صلات را جدي بگيري. و بکوشي از زمان و مکان نماز غافل نشوي. از اين رو بر انجام نماز اول وقت هم چنين حضور در مسجد و برگزاري آن به جماعت سفارش هاي فراوان شده است.
خانم معصومه خليفه قلي نوشته اش را در سه فصل تنظيم کرده است:
در فصل اول: «نقش نماز در اصلاحات اجتماعي و سالم سازي جامعه» بررسي شده و از مسجد به عنوان «پايگاه همدلي» ياد شده است.
در فصل دوم «نقش نماز در اصلاحات فرهنگي» و فايده به جا آوردن نماز بررسي شده و در فصل سوم «نقش نماز در اصلاحات سياسي» مورد توجه قرار گرفته است.
نمونه هايي از نوشته هاي ايشان را با هم مي خوانيم:
برقراري عدالت
عدالت از نظر لغوي به معناي مساوات و برابري بين مردم است و نماز در اين رابطه نقش بسزا و مؤثري را ايفا مي کند؛ در اين جا نظر علامه طباطبايي را نسبت به ايجاد عدالت فردي و رابطه آن با نماز مطرح کنيم:
علامه طباطبايي(ره) در تفسير آيه 106 سوره مائده مي فرمايد:
«يا اَيُّهَاالَّذينَ امَنوُا شَهادَةُ بَيْنِکُمْ اِذا حَضَرَ اَحَدَکُمُ الْمُوْتُ حينَ الْوَصِيَّةِ اثْنانِ ذَوَا عَدْلٍ مِنْکُمْ»
چنين استنباط مي کند.[1] : عدالت فردي زيربناي عدالت اجتماعي است. در جامعه اي که مردم با هم زندگي مي کنند، بايد از دستاورد و کوشش هاي يکديگر سود برند و چون بدون عدالت فردي، بنياد جامعه نمي توانند دوام داشته باشد، در نتيجه کسب عدالت فردي جهت رسيدن به عدالت اجتماعي لازم و ضروري است.
سپس از آيه 2 از سوره طلاق استفاده مي کند و از آن جا که قرآن مي فرمايد: «وَاَشْهِدوا دَوَيْ عَدْلٍ مِنْکُمْ وَ اَقيمُوالشَّهَدَةَ للهِ ذلِکُمْ يُوعَظُ بِهِ مِنْ کانَ يُؤمِنُ بِاللهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ...» چنين نتيجه مي گيرد: آن افرادي که به عنوان شاهد در دادگاه حضور مي يابند و يا در هنگام وصيت حاضران، بايد متصف به عدالت باشند مراد از عدالت همان اعتدال و حد متوسط ميان افراط و تفريط است که آن هم در يک جامعه ديني معنا مي يابد؛ در جوامع غيرديني که ايمان ملاک شهادت نيست، عدالت معنايي ندارد. بنابراين، براي رفع خصومت در يک جامعه ديني، ضرورتاً وجود افراد عادل شاهد امري حياتي است و انسان هاي عادل نيز کساني هستند که گرد معاصي و منکرات نگردند. آن گاه به آيه 31 سوره نسا استدلال کرده و حد نصاب عدالت فردي را از آن استنباط مي کند. «اِنْ تَجْتَنِبُوا کَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُکَفِّرْ عَنْکُم سَيِئاتِکُمْ وَ نُدْخِلْکُمْ مُدْخِلاً کَريماً»؛
چنان چه از گناهي که شما را از آن نهي کرده اند، دوري گزينيد، ما از گناهان شما در مي گذريم و شما را به مقامي بلند و نيکو مي رسانيم.
پس علامه(ره) بر اين مسئله تأکيد مي کنند که آن چه در بحث عدالت فردي که يکي از شرايط شهود شاهدان در محکمه يا در حضور وصيت کننده است، عدالت فقهي است و اين همان ملکه راسخه اي است که حد نصاب خواهد بود. سپس، علامه باز هم تأکيد مي کند که اين حداقل عدالت که در رفع نيازهاي حقوقي جامعه ضروري است، چگونه به دست مي آيد يا شناخته مي شود؛ ايشان مي فرمايند: ملکه عدالت (عدالت فردي) فقط از راه تزکيه به دست مي آيد و راه تزکيه نيز، مواظبت بر نمازهاي پنج گانه و شرکت در جماعت مسلمانان است، پس مي افزايند: آن کس که بر حفظ نمازش تأکيد ندارد، نمي تواند عادل باشد و آن که عادل نباشد، اصلاح طلب هم نيست. در واقع؛ علامه(ره) نماز را علت ايجاد عدالت فردي و عدالت فردي را زير بناي عدالت اجتماعي و اصلاح طلبي مي دانند.[2] .
احمد بن محمد از ياران امام رضا عليه السلام مي گويد: براي آن حضرت نامه نوشتم و در آن توضيح خواستم: اي امام بزرگوار! فدايت شوم، منظور از فايده و سود درآمد و حدود آن چيست؟ بر من منت بگذار و نظر و فتواي خود را در اين باره بيان کن تا مرتکب عمل حرام و گناهي نشوم که سبب باطل شدن نماز و خراب شدن روزه من گردد.
امام رضا عليه السلام در پاسخ نامه من نوشت: فايده و سود، درآمدي است که از راه تجارت و کشاورزي به دست مي آوري[3] و بايد خمس آن را پرداخت کني.
[1] تفسير الميزان، ج6، ص 203 به بعد.
[2] تفسير الميزان، ص 206.
[3] وسائل الشيعه، ج6، ص 350.
حق مردم
پرداختن حق مردم، به خصوص اگر حقي به ناروا و از راه مشکوک و نامشروع در زندگي وارد شده باشد، يک وظيفه حتمي و يک مسئوليت اجتناب ناپذير است. کسي که مديون مردم است، گناهکار مي باشد و تا حق آنان را بازنگرداند، در پيشگاه خداوند مغضوب و در نظر مردم منفور است؛ چنين کسي اگر نماز و ساير عبادت ها را هم انجام دهد، اعمال او مطلوب و صحيح نخواهد بود.
نخعي مي گويد: به امام باقرعليه السلام عرض کردم؛ من از زمان حکومت حجاج بن يوسف ثقفي تا کنون استاندار بوده ام و از اين ناحيه دارايي فراواني به دست آورده ام. اکنون مي خواهم توبه کنم و زندگي خود را اصلاح نمايم.
امام باقرعليه السلام اندکي سکوت کرد و به دنبال اصرار و تقاضاي من براي راهنمايي فرمود: توبه تو به سادگي پذيرفته نمي شود؛ مگر اين که: تودّي الي کل ذي حق حقه[1] .
حق و حقوقي را که در اين مدت از افراد گرفته اي، به صاحبان آن برگرداني. اضافه بر اين که يک فرد مسلمان، بايد از بردن و خوردن حق و مال مردم، از راه ظلم و ناروا خودداري کند و اين کار در منطق اسلام مسئوليت اجتناب ناپذير دارد. در مورد بدهکاري خود به مردم همان که تعهد اخلاقي و حقوقي است، نبايد هيچ گونه مسامحه و قصوري نشان دهد بلکه با کمال جديت به قول و قرار خود عمل نمايد و بدهکاري خود و حق مردم را بپردازد.
مجتهدين در رساله هاي عملي خود نوشته اند: شکستن نماز واجب از روي اختيار حرام و ممنوع است اما اگر کسي در وسعت وقت مشغول نماز باشد و طلبکار طلب خود را از او مطالبه نمايد، چنان چه بتواند در بين نماز طلب او را بدهد، بايد در همان حال بپردازد و اگر بدون شکستن نماز، دادن طلب او ممکن نيست، بايد نماز را بشکند و طلب او را بدهد و سپس نماز بخواند.[2] .
نماز فقط يک سلسله الفاظ و چند حرکت و نشست و برخاست نيست بلکه عبادتي است که عقيده را اصلاح و تنظيم مي کند، روح احساس مسئوليت در برابر خدا و مردم را در انسان مي دمد. ارتباط معنوي انسان را با خداوند محکم مي کند و در سايه اين ارتباط انسان خود را موظف مي داند، از راه حلال و مشروع پول به دست آورد، حقوق مالي خود را در برابر خدا و خلق ادا نمايد و بالاخره براي اين که نماز او بي نتيجه نباشد و مقبول درگاه الهي قرار گيرد، در زندگي خود نظام اقتصادي سالم و صالحي هم داشته باشد.
[1] اصول کافي، ج2، ص 331.
[2] رساله توضيح المسائل، ص 201.
علل اجتماعي غفلت نوجوانان از نماز
هر عمل و رفتار درست يا نادرست افراد جامعه به نحوي يا به فرد يا به خانواده و يا به اجتماع مربوط مي شود.
اجتماع و تأثيراتي که افراد از آن مي پذيرند، مي تواند منشأ اصلاح يا فشار گردد و افق هاي سعادت يا تيرگي و شقاوت را به دنبال داشته باشد.
اگر شرايط، زمينه ها، عملکرد افراد جامعه و به طور کلي فضاي عمومي و فضاي خاص هر محيط، سالم و به دور از گناه، فساد، خرافه و مانند آن باشد؛ به طور حتم رشد کودک و نوجوان در چنين جامعه اي به سوي معنويت، ايمان و عبادت پروردگار سبحان سوق مي يابد؛ جامعه اي سالم که از آلودگي، ظلم و فساد به دور است و شخصيت فرزندانمان به بهترين وجهي رنگ الهي به خود گرفته و به سوي کمال الي الله در حرکت است و رسيدن به قله هاي معرفت انساني آسان خواهد بود.
در اين جا به طور مختصر برخي از مهم ترين علل اجتماعي غفلت کودکان و نوجوانان به نماز را يادآوري مي کنيم:
دوستان و معاشران
بسياري از رفتارها و افکار کودک و نوجوان متأثر از فکر و رفتار دوستان آن هاست. وقتي کودک و نوجوان، هم سن و سالان خود را در کوچه، مدرسه، محله، مسجد، پارک و... مي بيند و يا با آن ها آشنا مي شود، خواسته يا ناخواسته از آنان تأثير مي پذيرد و خود را همچون آنان قرار داده و عمل ديگران را براي خود الگو قرار مي دهد. بنابراين؛ دوستان، به ويژه آن هايي که با او صميمي ترند، نقش به سزايي در ترغيب کودک و نوجوان به نماز يا غفلت و ترک نماز دارند. تحقيقات نشان مي دهد، هر قدر نزديک ترين دوستان افراد در سنين نوجواني، به انجام رفتار عبادي پاي بندي بيش تري داشته باشند، بر روي آن ها تأثير مستقيم دارد و نقش مؤثري در تشويق و ترغيب آن ها خواهد داشت و بر عکس هر چه نزديک ترين دوستان افراد در دوران نوجواني نگرش منفي نسبت به نماز داشته باشند، بر روي آن ها تأثير منفي گذاشته و از گرايش آنان به نماز مي کاهد.
بنابراين والدين با مراقبت منطقي و صحيح، لازم است کودکان و نوجوانان را از دوستي با کساني که به نماز بي اهميت اند، بر حذر دارند و دليل اين عمل را نيز براي آن ها بيان کنند تا با رغبت و ميل باطني از دوستي با چنين افرادي پرهيز کنند.
تبليغات مسموم عليه دين
کودک و نوجوان از سويي به دليل آمادگي پذيرش هر نوع انديشه و رفتار ارائه شده و از سوي ديگر به دليل ضعف و کم تواني علمي و عملي، قادر به تجزيه و تحليل و تشخيص درست از نادرست نيست. در چنين وضعيتي اگر در معرض تبليغات مسموم مخالفان و دورشدگان از اسلام ناب محمدي صلي الله عليه وآله وسلم و ارزش الهي؛ به خصوص نماز قرار گيرد، دچار شک و ترديد شده و نسبت به دين و عبادت خدا بي اعتنا مي گردد.
بنابراين والدين انديشمند و دلسوز با هوشياري، علاوه بر اين که فرزندانشان را از مسير هلاکت بار تبليغات مسموم که در قالب مجله، کتاب، فيلم و مانند آن آشکار مي شود حفظ مي کنند، سعي کنند، آنان را در مسير روح بخش آيات نوراني قرآن کريم و روايات رسيده از امامان عليهم السلام قرار دهند تا از انوار دلنواز و شفابخش معارف الهي بهره مند گردند. در اين صورت کودکان و نوجوانان به نماز و رابطه با خداوند سبحان عشق مي ورزند و خود را به اعمال صالح مزيّن مي کنند.
ارائه نکردن الگوي عملي در اجتماع
هنگامي که نوجوان به محيط اجتماع پا مي گذارد، براي تحقق آرزوهاي مختلف خود از فرد يا افرادي الگو مي پذيرد.
والديني که سال ها کودک و نوجوان را با خدا، پيامبران صلوات الله عليهم، ائمه عليهم السلام و اصول ايماني آشنا ساخته اند، لازم است فرد يا افراد وارسته اي را به عنوان الگوهاي معنوي به آن ها معرفي کنند تا روحيه الگوپذيري او اشباع شود و او بتواند مصداق عيني بنده صالح و نمازگزار حقيقي را دريابد. در واقع، چنين کودکان و نوجواناني با نماز الفت بيش تري يافته و به آن پاي بند خواهند ماند.
نقش محيط آموزشي (مدرسه) در هدايت به سوي نماز
فضاي آموزشي سالم و پويا، در شکل گيري و تثبيت شخصيت کودک و نوجوان نقش بسيار مهم و کليدي دارد. اگر مجموعه عناصر تعليم و تربيت، مديران، معلمان و کارکنان مدرسه، به انديشه الهي و عمل صالح آراسته و پاي بند باشند، به يقين کودک و نوجوان در چنين فضايي رشد معنوي يافته و به وظايف الهي و عبادت با پروردگار علاقه مند مي شود.
در يک معني مي توان گفت که معلم بيش ترين نقش و تأثير را بر روحيات، عقايد، اخلاق و رفتار کودک و نوجوان دارد تا حدي که نظر و عمل معلم براي آنان حجت است.
اگر خواستيد نماز شما برنگردد
حضرت خاتم صلي الله عليه وآله وسلم فرمود: هر گاه نماز به وقت خوانده شود، بالا مي رود و براي آن نوري است درخشنده که با آن درهاي آسمان گشوده مي شود تا اين که به دربار الهي مي رسد و براي صاحب خود شفاعت مي نمايد و مي گويد: خدا تو را حفظ کند؛ همان طور که در اول وقت حفظ کردي و هر گاه در غير وقت خود خوانده شود، تاريکي بالا مي رود که درهاي آسمان بر آن بسته مي گردد و به صورت صاحبش زده مي شود و مي گويد: خدا تو را ضايع کند، همان طور که مرا ضايع و نابود کردي؛ در فضيلت نماز اول وقت اين قدر بس که امورات انسان اصلاح مي شود.