■ شوق وصال و درد فراق
نماز اول وقت
در بحثهاي پيشين، چنين آمد، که نماز، گفت و گو و ديدار با معبود است. انسانهاي وارسته که جز حضرت حق، دوست و ولينعمتي براي خود نميشناسند، مشتاقانه در انتظارند تا در نخستين فرصت، جسم و روح خسته از دنياي ماديت خود را جاني دوباره بخشند؛ از اين رو است که حتي قبل از رسيدن وقت نماز، با انجام مقدمات واجب و مستحب و نظافت و معطر کردن بدن و لباس، خويش را براي حضور در پيشگاه معشوق آماده ميکنند.
در بحث «اهتمام به نماز» دربارهي انجام اين فريضه به وقت فضيلت، سخن گفته شد. در اينجا يک بار ديگر اهميت انجام به موقع آن را مورد توجه قرار ميدهيم.
هر چند براي هر يک از نمازهاي يوميه، زماني موسع در نظر گرفته شده، اما تأکيد بر اين است که همگان در نخستين فرصت، با شتاب به سوي نماز حرکت، و آن را در اول وقت اقامه کنند. و هيچ مشغلهاي را بهانهي تأخير نماز قرار ندهند.
اميرمؤمنان عليهالسلام در گرماگرم جنگ، دل در گرو رسيدن وقت نماز دارد و ميفرمايد: ما براي اقامهي نماز ميجنگيم [1] و فرزندش امام حسين عليهالسلام نيز به رغم بارش تيرها و نيزهها در ميدان نبرد ظهر عاشورا نماز را به پا ميدارد. [2] .
امام رضا عليهالسلام نيز در حال مناظرهاي سرنوشتساز با يکي از پيروان اديان پيشين آن گاه که بحث به جايي حساس و تعيين کننده رسيده بود، اصرار مخاطب براي ادامهي گفت و گو و اظهار آمادگي براي پذيرش مکتب اسلام را، ناديده گرفته، با رسيدن وقت نماز، بيدرنگ، برخاسته و به سوي نماز شتافتند! [3] .
زماني ديگر، وقتي به آن حضرت گفتند: صبر کنيد، تا مأمومان براي نماز، گرد آيند. امام ضمن توصيه به نماز اول وقت و در هر شرايطي که ممکن باشد، آن را به هنگام اقامه فرمودند.
هنگام اقامت حضرت امام رحمة الله عليه در پاريس، حدود سيصد خبرنگار از سراسر جهان براي انجام مصاحبه دربارهي مسألهي فرار شاه از ايران در منزل ايشان جمع شده بودند. هنوز بيش از چند پرسش مطرح نشده بود، که وقت نماز رسيد. امام فورا جايگاه خود را ترک کردند و به سوي نماز شتافتند: ايشان در پاسخ کساني که اصرار داشتند: اين برنامهي مهم، بيشتر ادامه يابد، با عصبانيت فرمودند که: به هيچ وجه نميشود. [4] .
آن بزرگوار در سفرها، و حتي بيمارستان به رغم خستگي و بيماري، نماز اول وقت را ترک نميکردند. روزي به دليل استفاده از قرص خوابآور مطمئن نبودند هنگام اذان ظهر بيدار شوند. لذا از پزشکان خواستند ايشان را، نزديک اذان بيدار کنند؛ ولي آنان زمان استراحت امام را، به هم نزدند! حضرتش اندکي پس از اذان، برخاستند؛ نخست، نماز را ادا، و سپس غذا را صرف کردند.
حضرت موسي در مقام مناجات از خداوند پرسيد: پاداش کسي که نماز را در وقت آن بخواند، چيست؟ خطاب آمد: «اعطيته سؤله و ابيحه جنتي؛ خواستهاش را، روا ميدارم و بهشتم را بر او مباح ميگردانم.» [5] .
پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم ميفرمايد:
«ما من عبد اهتم بمواقيت الصلاة و مواضع الشمس الا ضمنت له الروح عند الموت و انقطاع الهموم و الاحزان و النجاة من النار؛ [6] .
هر بندهاي به اوقات نماز اهميت دهد، من ضمانت ميکنم هنگام مرگ، آرامش يابد؛ اندوهها از دلش رخت بندند و از آتش خلاص شود.»
[1] ارشاد القلوب.
[2] استاد مطهري (ره) در اين باره مينگارد:
روز عاشورا مردي از اصحاب حضرت اباعبدالله عليهالسلام يک وقت متوجه شد که الان اول ظهر است. آمد عرض کرد يا اباعبدالله! وقت نماز است، و ما دلمان ميخواهد براي آخرين بار نماز جماعتي با شما بخوانيم. اباعبدالله نگاهي به آسمان کرد و فرمود: «ذکرت الصلوة جعلک الله من المصلين» نماز را ياد کردي، خدا تو را از نمازگزاران قرار بدهد. مردي که سر بر کف دست گذاشته است - يک چنين مجاهدي را - امام دعا ميکند که خدا تو را از نمازگزاران قرار بدهد، ببينيد نمازگزار واقعي چه مقامي دارد! فرمود: بله نماز ميخوانيم، همانجا در ميدان جنگ نماز خواندند، نمازي که در اصطلاح فقه اسلامي «نماز خوف» ناميده ميشود. نماز خوف مثل نماز مسافر دو رکعت است، نه چهار رکعت، يعني انسان اگر در وطن هم باشد باز بايد دو رکعت بخواند، براي اينکه مجال نيست، در آنجا بايد مخفف خواند، چون اگر همه به نماز بايستند وضع دفاعيشان بهم ميخورد، موظف هستند در حال نماز، نيمي از سربازان در مقابل دشمن بايستند و نيمي به امام جماعت اقتدا بکنند، امام جماعت يک رکعت را که خواند صبر ميکند تا آنها يک رکعت ديگر را خودشان بخوانند، بعد آنها ميروند، پست را از رفقاي خودشان ميگيرند در حاليکه امام همين طور منتظر نشسته يا ايستاده است، بعد سربازان ديگر ميآيند و نماز خودشان را با رکعت دوم امام ميخوانند.
اباعبدالله چنين نماز خوفي خواند ولي وضع اباعبدالله يک وضع خاصي بود به طوري که چندان از دشمن دور نبود، لذا آن عدهاي که ميخواستند دفاع کنند نزديک اباعبدالله ايستاده بودند و دشمن حتي در اين لحظه هم آنها را راحت نگذاشت، در حاليکه اباعبدالله مشغول نماز بود، دشمن شروع به تيراندازي کرد، دو نوع تير، هم تير زبان! يکي فرياد کرد: حسين نماز بخوان ولي نماز تو فايدهاي ندارد، تو بر پيشواي زمان خودت يزيد، ياغي هستي، و هم تيرهايي که از کمان پرتاب ميکردند. به طوري که يکي دو نفر از صحابه که خودشان را سپر قرار داده بودند، روي خاک افتادند، يکي از آنها «سعيد بن عبدالله حنفي»، نزديک جان دادنش بود، آقا خودش را به بالين او رساند. عرض کرد: «يا اباعبدالله! أ اوفيت» آيا حق وفا را به جا آوردم؟ مثل اينکه هنوز هم فکر ميکند که حق حسين آنقدر بزرگ و بالا است که اين مقدار فداکاري هم شايد کافي نباشد. اين بود نماز اباعبدالله در صحراي کربلا.
[3] عيون اخبار الرضا.
[4] سرگذشتهاي ويژه از زندگي امام خميني (ره).
[5] بحارالانوار، ج 82، ص 204.
[6] همان، ج 83، ص 9.
تعقيبات نماز
جدايي از عزيزان و وداع ياران، جانکاه و طاقت فرسا است. نماز، نور چشم پيامبر و پيروان او است، چگونه ميتوان آسان با آن، وداع کرد؟!
تعقيبات نماز، نشان آن است که نمازگزار بر استمرار ارتباط معنوي خود با خداوند مهربان، اصرار دارد. ديدار او با نماز، عاشقانه و وداعش ناباورانه است.
نيايشهايي را پس از نمازها، با عنوان تعقيبات نماز در دو بخش «مشترک» و «ويژه» براي هر نماز، روايت کردهاند.
امام صادق عليهالسلام فرمود: در سه زمان، مانعي براي رسيدن دعا [و اجابت آن] نيست؛ بعد از نماز واجب، هنگام نزول باران و آن گاه که معجزه يا امري خارق عادت ديده ميشود. [1] .
امام رضا عليهالسلام نيز از زبان پيامبر ميفرمايد: هر کس نماز واجبي را به جاي آورد، به دنبال آن، يک دعاي مستجاب دارد. [2] .
در حديثي ميخوانيم: «يابن ادم اذکرني بعد الغداة ساعة و بعد العصر ساعة اکفک ما اهمک: [3] اي فرزند آدم! ساعتي بعد از نماز صبح و نيز ساعتي پس از نماز عصر، مرا ياد کن، تا آنچه را، مهم ميشماري برايت فراهم آورم.»
يکي از ياران امام باقر عليهالسلام از حضرتش پرسيد: بعضي ميگويند؛ خوابيدن بعد از اذان صبح تا طلوع خورشيد مکروه است؛ زيرا پروردگار در آن ساعت، روزي بندگان را تقسيم ميکند. حضرت فرمود: رزقها از پيش، تقسيم شده، اما خداوند متعال، فضلي دارد که آن هنگام، آن را - علاوه بر روزي - به آفريدگان عطا ميکند؛ همان گونه که خود فرموده است: «واسئلو الله من فضله؛ [4] از خداوند، از فضلش بخواهيد.» سپس افزود: ذکر خدا بعد از نماز صبح، در کسب روزي و مال، مؤثرتر از تلاش و تجارت است. [5] .
در روايتي ديگر وعده داده شده: تا زماني که نمازگزار در مصلاي خود بنشيند، مقام او نزد خداوند متعال بالا رود و گناهانش محو و بر حسناتش افزوده شود. [6] .
در حديث ميخوانيم: وقتي مؤمني نماز به جا ميآورد، خداوند، گروهي از فرشتگان را مأمور ميسازد، تا گرداگردش حلقه زنند، اما وقتي ميبينند از خدا چيزي نميخواهد، پراکنده ميشوند. [7] .
اينک پارهاي از مهمترين آداب و تعقيبات نماز را برميشماريم:
[1] امالي طوسي، ج 1، ص 287.
[2] عيون اخبار الرضا، ج 2، ص 28.
[3] امالي شيخ صدوق / 193.
[4] نساء / 32.
[5] تفسير عياشي، ج 1، ص 240.
[6] بحارالانوار، ج 85، ص 323.
[7] همان / 18.
تکبير
وقتي پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم مکه را فتح کردند و در خانهي خدا، نماز ظهر را همراه يارانش کنار حجرالاسود به جا آوردند، با سه تکبير نماز را به پايان بردند و آنگاه دعاي وحدت را با اصحاب خود خواندند و به آنان فرمودند: اين تکبيرها و دعا را پس از هيچ نمازي فراموش نکنيد؛ زيرا نهايت سپاسي است که ميتوان به پاس تقويت لشکريان اسلام به جا آورد. [1] .
[1] علل الشرائع، ج 2، باب 78.
تسبيح حضرت زهرا
تسبيحات حضرت زهرا، ادبي خاص است، که پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم به دخترش تعليم فرمود؛ ابتدا 34 «الله اکبر» و سپس 33 «الحمدلله» پس از آن 33 «سبحان الله». اين تسبيح موجب آمرزش گناهان و دور ماندن از فقر و بيماريهاي روحي و جسمي ميگردد. [1] .
امام صادق عليهالسلام ميفرمايد: هيچ ذکري ارزشمندتر از اين تسبيحات نيست؛ زيرا در اين صورت، پيامبر اکرم، آن را به دخترش تعليم ميفرمود. [2] .
در خبري ديگر، حضرتش به يکي از ياران خود فرمود:
«انا نأمر صبياننا بتسبيح فاطمة عليهاالسلام کما نأمرهم بالصلاة فألزمه فانه لم يلزمه عبد فشقي؛ [3] ما همان سان که به نماز خواندن فرزندانمان توصيه داريم، آنان را به خواندن تسبيحات حضرت زهرا فرمان ميدهيم. پس: بر انجام اين تسبيحات تأکيد داشته باش؛ تا دچار شقاوت نشوي.»
[1] بحارالانوار، ج 85، ص 7.
[2] وسائل الشيعه، ج 4، ص 1024.
[3] فروع کافي، ج 3، ص 342.
نفرين و اعلام برائت از دشمنان اسلام
پيوند با خدا همواره با اعلام برائت از دشمنان او همراه است. دو تن از ياران امام صادق عليهالسلام ميگويند: ما خود شنيديم که امام عليهالسلام به دنبال هر يک از نمازهاي واجب، چهار مرد و چهار زن را لعنت ميفرمود. [1] از اين روايت فهميده ميشود که برائت و لعن با صداي بلند صورت ميپذيرفت. البته گفتني است که لعن و نفرين بايد بر دشمنان شناخته شدهي اسلام نثار گردد تا بر وحدت و صلابت مسلمانان بيفزايد.
[1] فروع کافي، ج 3، ص 342 و تهذيب، ج 2، ص 321.
استغفار
خداوند متعال در قرآن کريم، وجود دو عنصر را مانع عذاب امت معرفي ميکند و خطاب به پيامبرش ميفرمايد: تا تو در ميان امت هستي و آنان اهل استغفارند، عذاب بر آنها نازل نميگردد:
«و ما کان الله ليعذبهم و انت فيهم و ما کان الله معذبهم و هم يستغفرون؛ [1] .
امام علي عليهالسلام در نهجالبلاغه ميفرمايد: اکنون «امان نخست» (پيامبر اکرم) را از دست دادهايد پس: امان ديگر را مغتنم شمريد و از آن بهره گيريد.» [2] .
[1] انفال / 33.
[2] نهجالبلاغه، حکمت 88.
سجدهي شکر
امام رضا عليهالسلام فرمود: سجده بعد از نماز واجب، سپاسي است در برابر توفيق انجام فريضه، و کمترين حد آن اين است که 3 بار بگويد: «شکرا لله».
علامه مجلسي رحمة الله عليه ذيل اين حديث شريف مينگارد:
«فان کان في الصلاة تقصير لم يتم بالنوافل تم بهذه السجدة؛ [1] اگر در نماز، اشکالي باشد که با نماز نافله برطرف نشود، با سجدهي شکر، جبران ميشود.»
دربارهي فضيلت و اهميت سجدهي شکر به همين مختصر، بسنده ميکنيم.
آري، پس از انجام عبادت و سجدهي طاعت، گاه مناسبي براي طلب آمرزش گناه و استغفار از پروردگار است. در روايتي امام صادق عليهالسلام پس از آموزش استغفار ميفرمايد: هر کس اين استغفار را بعد از نماز بگويد، خداوند گناهان بزرگ او را ميبخشد. [2] .
[1] بحارالانوار، ج 85، ص 198.
[2] همان، ص 5.
تبرک جستن به سجدهگاه
هنگام وداع در هر ديداري، پروندهي ملاقات با «مصافحه» بسته ميشود. در فرجام هر نماز نيز، نمازگزار نخست دست بر سجدهگاه ميکشد، سپس بر چهره و بدن، تا از هر گونه ضعف و بيماري، ايمن شود! [1] .
[1] امالي طوسي، ج 1، ص 167؛ بحارالانوار، ج 85، ص 206 و 210.