■ نقش نماز در اصلاحات اجتماعی 1
بسم الله الرحمن الرحیم
منبع: آينه ها در کوير
تهیه کننده: مرکز تخصصی نماز
نقش نماز در اصلاحات اجتماعي
- مهرچهره دهقاني
نماز يکي از آموزههايي است که شرع مقدس، بهعنوان فروع دين به ما معرفي و ما را به خواندن آن مقيد کرده است. اما سؤال اساسي اين جاست که آيا نماز ميتواند در اصلاحات اجتماعي نقش داشته باشد؟
اين سؤالي است که اثر ارسالي خانم دهقاني به دنبال پاسخ آن ميگردد.
کتاب «نقش نماز در اصلاحات اجتماعي» تشکيل شده از يک پيشگفتار و دو بخش است. در بخش اول، مفاهيم و کليات که مربوط به اصلاحات در مفاهيم قرآن، اصلاحات در کلام معصومين عليهم السلام و هم چنين اصلاحات در کلام مقام معظم رهبري است، بررسي ميشود.
بخش دوم و پاياني که مفصلتر از بخش اول تهيه شده است: «نقش نماز در اصلاحات اجتماعي» نام دارد.
بخش دوم داراي عنوانهايي چون «نقش نماز در اصلاح فرد» «نقش نماز در مبارزه با فقر»، «نقش نماز در مبارزه با فساد» است.
بخشهايي از اين نوشته را درباره ي «تأثير نماز در اصلاح فرد، فقر و فساد» باهم ميخوانيم:
تأثير نماز در اصلاح فرد
1. قال رسولاللّه صلي الله عليه و آله و سلم «مثل الصلوة الخمس کمثل نهر جار عذب علي باب احدکم يغتسل فيه کل يوم خمس مرات فما يبقي ذلک من الدنس.»
نمازهاي پنجگانه به نهر جاري گوارايي ميمانند که بر در خانههايتان روان است و هر روز پنج بار خود را در زلال آن شستوشو ميدهيد و ديگر هيچ پليدياي باقي نميماند.[1].
آب مايه ي پاکي و طهارت است و چه زيبا حضرت رسول صلي الله عليه و آله و سلم نماز را به آب تشبيه کردهاند؛ آن هم نه آب راکد، بلکه به نهر جاري، و از اين تمثيل ميتوان به نکتههايي دست يافت.
اول: آن که نماز هم طاهر است و هم پاککننده. درست مانند آب که هم خود پاک است و هم موجب پاکي و طهارت ميشود. يعني اگر فردي دچار هر گونه گناه و ناپاکي باشد، اين نماز است که موجب پاک کردن اين آلودگي ميشود و فرد مصلح با پناه بردن به اين دژ محکم، ميتواند خود را از آلودگي نجات بخشد و در اجتماع منشأ «اصلاحات» شود.
دوم: آن که اين آب بر در خانههاست، يعني رفتن به سوي آب و شست و شوي در آن، نياز به طي مسافت ندارد و هزينه ي خاصي نميطلبد و هر گاه نياز شد در دسترس است، نه مانند وسايل ديگر که دسترسي به آنها يا نيازمند مال است و يا آبرو.
سوم: آن که آب مايه حيات است و همان گونه که جسم ما به واسطه ي آب، زنده و سالم است و حيات تمامي موجودات به آب است، حيات روح نيز به واسطه ي نماز است.
چهارم: اين که اين شست و شو بايد در دفعات مکرر و پيوسته انجام شود. اگر انسان مرتب خود را بشويد،: چرک و کثافت روي هم انباشته نميشود و طهارت و تميزي راحتتر به دست ميآيد. پس اگر هر روز و روزي پنج بار در درگاه خداوند نماز بخواند، گناهان کوچک و کدورتهاي قلبياش برطرف ميشود و پاک ميگردد.
پنجم: آن که يکي از خاصيتهاي آب جاري اين است که اگر به سر راه خود، گل و لاي ببيند با خود ميبرد و اين در حالي است که آب راکد گل و لاي و لجنها را تبديل به مردابي بدبو ميکند. نماز نيز به آب جاري تشبيه شده، چرا که چون نهر جاري هر چه آلودگي در وجود انسان است با خود ميبرد و روح انسان را تصفيه ميکند.
2. قال علي عليه السلام «الصلوة حصن من سطوات الشيطان.»
نماز قلعه و دژ محکمي است که نمازگزار را از حملات شيطان نگاه ميدارد.»[2]
حصن در لغت به معناي قلعه است و خاصيت قلعه اين است که ديوارهاي بلند و محکمي دارد که بر روي آن ديوارهاي بلند، نگهبانان، نگهباني ميدهند. کار اين ديدهبانان اين است که مراقب باشند و هر دشمني که از دور ديدند خبر دهند تا قبل از ورود، افراد قلعه آنها را نابود کنند و به دفاع از خود بپردازند. در اين حديث، نماز به دژ و قلعه تشبيه شده است؛ دژي که به دليل محکم بودن نميگذارد شيطان- که همان لشکر دشمن است- وارد قلعه شود. کسي که به واسطه ي نماز خود را در پناه خدا قرار داده و بارها ميگويد: اياک نعبد و اياک نستعين اهدنا الصراط المستقيم.
بيشک در برابر حملات شيطان مقاوم است.
3. قال رسولاللّه صلي الله عليه و آله و سلم «من لم تنهي صلاته عن الفحشاء و المنکر لم تزده من اللّه الا بعداً.»
هر کس که نمازش او را از فحشا و منکر باز ندارد، هيچ بهرهاي از نماز جز دوري از خدا حاصل نکرده است.[3].
با توجه به اين کلام نوراني درمييابيم که نماز حقيقي انسان را از زشتيها دور ميدارد و در سير انسان به سوي کمال مؤثر است و اين آن چيزي است که مصلح بدان احتياج دارد.
4. قالت فاطمة الزهرا(س): [جعل اللّه] الصّلاة تنزيهاً لکم عن الکبر.»
خداوند نماز را براي دوري شما از کبر و خودپسندي مقرر فرمود.[4] .
کبر يکي از گناهاني است که از اصول کفر شمرده شده و اولين بار شيطان آن را انجام داد. آوردهاند که اصول کفر سه چيز است: کبر و حسد و حرص. يعني آن چه باعث کافر شدن به خداي متعال ميشود اين سه گناه است. هر کس داراي اين صفت زشت باشد از درگاه الهي مطرود ميشود، مانند شيطان که عبادات شش هزار ساله ي او فقط به خاطر کبر و سرانجام سرپيچي از دستورات خداوند از بين رفت و مورد لعن خداوند قرار گرفت.
حال اگر کسي بخواهد از اين بيماري نجات يابد، راه آن خواندن نماز است، چرا که در نماز، به خصوص در سجده، انسان شريفترين عضو خود، يعني پيشاني را بر خاک ميسايد و ابراز تذلل و بندگي ميکند و در اين حديث، حضرت فاطمه (س) فلسفه ي نماز را همين امر مهم مي داند.
منظور از «اصلاحات اجتماعي» بهبود بخشيدن به «کجرويهاي اجتماعي» است و نماز ميتواند نقش مهمي در اين زمينه داشته باشد.
به عنوان نمونه، درباره ي نماز جماعت و نماز جمعه تحقيقاتي صورت گرفته که خلاصه ي آن چنين است:
«اصولاً نماز جماعت تأثير درماني مهمي دارد، زيرا رفت و آمد فرد به مسجد براي اداي نماز جماعت به او فرصت ميدهد که همسايگان و بسياري ديگر از افراد ساکن محله ي خود را بشناسد و همين آشنايي موجب همکاري او با ديگران و ايجاد روابط سالم اجتماعي و برقراري دوستي و مودت با مردم ميشود.
البته اين گونه روابط اجتماعي دوستانه و مودتآميز با ديگران، نه تنها به رشد شخصيت و رشد فرد کمک ميکند، بلکه نياز تعلق او را به گروه و پذيرش او را از سوي گروه، تأمين و اشباع ميکند. اين خود عامل پيشگيري از اضطرابي ميشود که برخي مردم در اثر احساس تنهايي و انزوا و تعلق نداشتن به گروه و يا احساس خسته نشدن از سوي گروه، از آن رنج ميبرند.
هم چنين نماز جمعه نقش درماني مهمي ايفا ميکند، زيرا نمازگزاران جمعه به خطبههاي نماز گوش فرا ميدهند که امام جمعه در جريان آن معمولاً برخي از مشکلات اجتماعي و حياتي را که مردم درگير آنها هستند، مطرح ميکند و به تشريح علل پيدايش و راه درمان آن ميپردازد.
نماز جمعه، آثار پيشگيرانه و درماني دارد. اثر پيشگيرانه ي نماز جمعه به اين صورت است که به فرد شرکتکننده کمک ميکند تا به انواع معلومات ديني و ارشادهاي عملي دست يابد. اما تأثير درماني آن، مربوط ميشود به تأثيري که خطبهها در بالا بردن سطح بينش فرد دارد و نيز تقويت ارادهاش در برابر سختيها و غلبه بر آنها.
برخي افراد پس از نماز، درباره ي مشکلات خود با امام به مذاکره مينشينند و با راهنماييهاي او از اضطراب خود ميکاهند. به طور کلي نماز جماعت و به ويژه نماز جمعه، به همان اندازه در تکوين و استحکام شخصيت افراد و درمان آن مؤثراست که روان درماني گروهي.
در اين جا نکتهاي قابل توجه است و آن اين که رواندرماني، معمولاً پس از بروز بيماري رواني، انجام ميشود. اما نماز و به ويژه نماز جمعه از دچار شدن فرد به بيماري رواني پيشگيري ميکند.
[1] عزيزي / جامع آيات و احاديث موضوعي نماز / ص 73.
[2] ري شهري. ميزانالحکمه / ج / 7 ص 3092.
[3] عزيزي / جامع آيات و احاديث موضوعي نماز / ص 81.
[4] همان / ص 81.
نقش نماز در مبارزه با فقر
رهبر معظم انقلاب يکي از اولويتهاي اصلاحات را مبارزه با فقر ذکر کردهاند. ايشان ميفرمايند: «با فقر بايد مبارزه شود؛ هم با فقر شخصي افراد و هم با کمبود ناشي از درآمد. انساني که امکان زندگي در حد نياز و ضروري را ندارد، همان چيزي است که از قول پيامبر نقل شده است که کاد الفقر ان يکون کفراً! فقر، انسان را به فساد، به خيانت و به بسياري از راهها ميکشاند. البته انسانهاي مؤمن، هميشه مقاومت ميکنند و اين مجوزي نيست براي اين که افراد بخواهند به اين بهانه از مسير صحيح، منحرف بشوند. اما فقر اين خطر را دارد.»[1]
شايد در نگاه اول نتوان رابطهاي بين خواندن نماز و مبارزه با فقر برقرار کرد و اين سؤال مطرح شود که چگونه خواندن نماز در اصلاح فقر در جامعه ميتواند مؤثر باشد و يا شايد بعضي اشکال کنند که چگونه بدون تلاش و کار و با خواندن نماز ميتوان منشأ اصلاحات شد؟
براي پاسخ به اين سؤالات ذکر مقدمهاي لازم و ضروري است:
اين عالم قوانيني دارد که در قرآن از آنها به سنتهاي الهي تعبير شده است. اين سنتها غيرقابل تغييرند. اين قوانين که خداوند خود ضامن اجراي آنهاست، در جهان هستي حاکم است و هر کس که اين قوانين را رعايت کند به نتيجه ي مطلوب ميرسد. حال گاهي اين قوانين مادي هستند و توسط اسباب مادي ميتوان به نتيجه ي آنها دست پيدا کرد و گاه معنوي و ماوراي مادي هستند و توسط اسباب غير مادي ميتوان به آن دست پيدا کرد.
بنابراين گاه توسط اسباب ظاهري و مادي مشکل انسان برطرف ميشود، گاه هم با قوانين ماوراي مادي گشايش در کار انسان حاصل ميشود و اين مسأله در بارگاه خداوند عزّ و جلّ که همه ي اسباب، اثر خود را از او ميگيرند و مسبب الاسباب است، امري عادي است. پس اگر در روايات آمده است که نماز موجب توسعه در رزق ميشود، نبايد سطحي انديشيد و خرده گرفت، چرا که اراده ي خداوند بر اين تعلق گرفته که اين اثر را در نماز قرار دهد.
البته نبايد اين نکته را از نظر دور داشت که محتواي نماز به گونهاي است که شخصيت انسان را ميسازد و موجب ميشود انسان قانع بوده و در زندگي اسرافکار نباشد، لذا دچار فقر نيز نشود، چرا که قناعت خود گنجي است که پايان نميپذيرد و اينها همه در پرتو ايمان به خداي يگانه و برقراري ارتباط با او در هنگام نماز براي انسان نمازگزار حاصل ميشود.
از طرفي خداوند در جاهاي مختلف، نماز و زکات را در کنار هم قرار داده است.
فأقيموالصّلوة و أتوا الزّکاة و اعتصموا باللّه هو موليکم.
پس نماز بگذاريد و زکات بدهيد و به خدا توسل جوييد، که او است مولاي شما.
اين آيه بيانگر ارتباط تنگاتنگ نماز و زکات است، يعني هر کس که جزء نمازگزاران است، ميداند که بايد اهل زکات و انفاق باشد و همين روحيه در جامعه ي اسلامي موجب از بين رفتن فقر ميشود.
[1] اصول و مباني اصلاحات / ص 58.
روزي با برکت يکي از هفت خصلت نماز
حضرت محمد صلي الله عليه و آله و سلم در ضمن حديثي، هفت خصلت نماز را بيان ميدارد. يکي از اين خصلتها، چنين معرفي ميشود:
«الصّلاة من شرايع الدين و فيها مرضاة الرّب- عزّ و جلّ- و هي للمصلي... برکة في الرزق و راحة للبدن»
نماز از سنتهاي دين و مايه ي خشنودي پروردگار است و روزي با برکت و راحتي بدن را براي نمازگزاران در بر دارد.[1]
راوي ميگويد: خدمت امام صادق عليه السلام بودم که يکي از اصحاب عرضه داشت: «يابن رسولاللّه! فدايت شوم، مردي فقيرم.»
امام فرمود: «روزهاي چهارشنبه و پنجشنبه و جمعه را روزه بگير و ظهر روز جمعه به پشتبام يا بياباني که کسي تو را نبيند برو و پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم را زيارت کن و رو به قبله بنشين و دست راست را روي چپ بگذار و بگو: «خداوندا! اميدم تويي تو، و اميد به غير تو به نوميدي بدل ميشود و آرزومندي به غير تو به نتيجه و مقصود نرسد. من جز تو تکيهگاهي ندارم. در کارم فرج و گشايشي قرار ده و مرا از جايي که گمان ندارم و گمان دارم روزي ده. بعد بر زمين سجده کن و بگو: اي فريادرس! از فضل خويش برايم ممري از روزي قرار بده و آفتاب روز شنبه بر تو طلوع نکند، مگر با روزي تازه.»
نبي اکرم صلي الله عليه و آله و سلم، چون بر اهلش مشکلي پيش ميآمد، ميفرمود: «اي اهل من! نماز بخوانيد، نماز بخوانيد.»[2]
[1] عزيزي / جامع آيات و احاديث موضوعي نماز / ص 76.
[2] عزيزي / هزار و يک داستان درباره ي نماز و نمازگزار / ص 416.
نقش نماز در دفع فقر و ازدياد روزي
قال الصادق عليه السلام «صلوة الليل تجلب الرزق»
نماز شب روزي را جلب ميکند (گسترش ميدهد)[1]
مردي نزد امام صادق عليه السلام آمد و نياز خود را باز گفت و در بيان خواستهاش، زيادهروي کرد تا بدان جا که نزديک بود از گرسنگي سخن بگويد.
امام صادق عليه السلام به او فرمود: «تو، نماز شب به جاي ميآوري؟»
مرد گفت: «بله.»
امام صادق عليه السلام رو به سوي اصحاب کرد و فرمود: «آن کس که گمان برد نماز شب به جا ميآورد و روز گرسنه است، به خطا رفته، زيرا خداوند تبارک و تعالي، نماز شب را پشتوانهاي براي رزق روزانه قرار داد.»
آري کسي که در دل شب با خداي خود نجوا دارد و او را تنها اميد خويش ميداند، هيچگاه از درگاه خداوند نااميد نميشود و خداوند او را در ميان مردم خوار و ذليل نميکند.[2] .
[1] عزيزي / آثار و فضائل نماز شب / ص 65.
[2] عزيزي / هزار و يک داستان درباره ي نماز / ص 417.
نقش نماز در اصلاح اجتماعي
مقام معظم رهبري درباره ي مبارزه ي با فساد ميفرمايند: «فساد يعني فساد اخلاقي، فساد کاري، عدم احساس وجدان در تقديم خدمات عمومي، عدم احساس مسؤوليت در مواجهه با افکار عمومي و با ذهنهاي مردم. اينها شاخهها و شعبههاي فساد است. مسؤولان، فرزانگان، دلسوزان و کساني که با افکار عمومي مواجه هستند، نبايد بگذارند که دستهاي بدخواه بيايد و ميکروبهاي اختلاف را به فضاي ذهني تزريق کند؛ چه فايدهاي براي مردم دارد؟! چه کمکي به مردم است که شعارهاي اختلافآميز و شعارهاي تفرقهانگيز در ميان مردم رواج پيدا کند؟! نياز واقعي مردم چيز ديگري است.»[1] .
بيشک نماز انسان را از فساد باز ميدارد و ميتواند نقش کليدي در اصلاحات اجتماعي در زمينه فساد، داشته باشد. کساني که دچار فساد اخلاقي و ديني شدهاند با اين وسيله ي مهم ميتوانند اصلاح شوند و در نتيجه جامعهاي که با نماز عجين شده باشد فساد کمتري در آن جامعه ديده ميشود و اين برميگردد به محتواي نماز که هر کس به فراخور حال خود از آن استفاده ميکند و هر چه به عمق و محتواي آن نزديک شود،اثرات عامتري در زندگياش به جا ميگذارد.
افرادي که در جامعه زندگي ميکنند سه دستهاند: دسته اول کساني هستند که به جهت ضعف ايمان دچار انحراف و فساد و گناه و کجروي شدهاند. دسته ي دوم کساني هستند که به انحراف کشيده نشده: اما در معرض خطر قرار دارند و دسته ي سوم مؤمنان واقعياند که به نفس مطمئنه رسيده و يقين پيدا کردهاند و جالب اين است که نماز براي هر سه دسته فايده دارد.
افرادي که گنهکار هستند و دچار انحرافات شدهاند ميتوانند با تمسک به نماز گذشته را جبران کنند و از گناه پاک شوند. روايات زيادي در اين زمينه وجود دارد که به ذکر دو نمونه قناعت ميکنيم.
قال رسولاللّه صلي الله عليه و آله و سلم «الصلوة کفّارة الخطايا ثم قرأ اِنّ الحسنات يذهبن السيئات»
نماز کفاره ي گناهان است. سپس آن حضرت اين آيه را خواند که: «حسنات سيئات را از بين ميبرد.»[2] .
و در جاي ديگر ميفرمايند: «انّ المسلم اذا توضأ و صلي الخمس تحاتت خطاياه کما تحاتت الورق»
همانا مسلمان، هنگامي که وضو ميگيرد و نماز پنجگانه را ميخواند گناهانش ميريزد، مثل اين که برگ از شاخه ي درخت ميريزد.[3] .
اين دو روايت بشارتي از طرف خداوند براي کساني است که دامن به گناه آلوده داشته و در منجلاب فساد غرق شدهاند. البته تذکر اين نکته ضروري است که منظور، نماز با توجه و مقبول است نه نمازي که انسان را از زشتي باز نميدارد.
امام صادق عليه السلام فرمودند: «من احبّ ان يعلم أقبلت صلاته امْ لم تقبل فلينظر هل منعته صلاته عن الفحشاء و المنکر فبقدر ما منعته قبلت منه.»
هر کس دوست دارد بداند نمازش قبول شده يا نه، ببيند که آيا نمازش او را از گناه بازداشته يا نه؟ پس به هر قدر که نمازش او را از گناه بازداشته، به همان اندازه نمازش قبول شده است.»[4] .
در مجمعالبيان به سند خود از حارث بن علي بن ابيطالب عليه السلام آورد که فرمود: «در مسجد خدمت رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم بوديم و منتظر بوديم تا وقت نماز شود. مردي برخاست و عرض کرد: يا رسولاللّه من مرتکب گناهي شدهام. رسول خدا از وي روي برگردانيد (و به نماز ايستاد). دوباره پس از آن که رسول خدا نماز را به پايان رسانيد، برخاست و همان حرف را تکرار کرد. حضرت فرمود: آيا با ما نماز نخواندي و براي آن به نيکي طهارت نگرفتي؟ گفت: چرا. فرمود:
همان کفّاره گناه توست.»[5]
امام صادق عليه السلام ميفرمايد: «صلاة المؤمن بالليل تذهب بما عمل من ذنب بالنهار.»
نماز شب، گناهاني را که مؤمن در روز مرتکب شده از بين ميبرد.[6] .
و اما گروه دوم يعني کساني که در معرض انحراف هستند، اما هنوز به فساد کشيده نشدهاند. خداوند در آيهاي معروف از قرآن نماز را باعث آلوده نشدن به فحشا و منکر ذکر ميکند. يعني در اين جا نماز، حکم پيشگيري را دارد، در حالي که براي گروه قبل، حکم درمان را داشت.
خداوند کريم در قرآن مجيد، ميفرمايد:
«و اقم الصّلوة ان الصّلوة تنهي عن الفحشاء و المنکر و لذکراللّه اکبر.»
نماز را برپا دار، زيرا نماز انسان را از کارهاي زشت و ناپسند باز ميدارد و ياد خدا بسيار بزرگتر است.[7] .
قال الرضا عليه السلام: «... و يکون في ذکره لربه و قيامه بين يديه زاجراً له من المعاصي مانعاً من انواع الفساد.»
انسان در حال نماز، در پيشگاه خدا و در ياد خدا است و همين حالت او را از گناهان بازميدارد و از انواع تباهيها جلوگيري ميکند.»[8] .
آري نماز اين چنين انساني را از ورود به منجلاب فساد بازميدارد.
[1] اصول و مباني اصلاحات / ص 59.
[2] عزيزي / جامع آيات و احاديث موضوعي نماز / ص 84.
[3] بحار / ج 82 / ص 235.
[4] همان / ص 198.
[5] عزيزي / هزار و يک داستان درباره ي نماز و نمازگزار / ص 110.
[6] ري شهري / ميزان الحکمه / ج 7 / ص 3154.
[7] عنکبوت / 170.
[8] بحارالانوار / ج 82 / ص 261.
نماز شب و پيشگيري از نزديکي به گناه
در حديثي رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم ميفرمايد:
«فانَّ صلاةالليل منهاة عن الاثم.»
نماز شب انسان را از گناه بازميدارد.[1] .
بعضي به نماز يوميه اکتفا ميکنند و ميگويند: «همين نماز ما را بيمه ميکند. لازم نيست نماز شب بخوانيم»
در حديثي امام باقر عليه السلام ميفرمايد: «انما جعلت النافلة ليتم بها ما افسده من الفريضة.»
همانا نافله را به اين خاطر قرار دادند که جبران فساد نمازهاي واجب را کند.[2] .
و اما گروه سوم که مؤمنان حقيقي هستند. «نماز» براي آنان مايه ي عروج است و حکم تقويت را دارد. خداوند متعال در وصف ايشان ميفرمايد:
«انما المؤمنون الذين اذا ذکر اللّه و جلت قلوبهم و اذا تليت عليهم آياته زادتهم ايماناً و علي ربهم يتوکلون، الذين يقيمون الصلوة و مما رزقناهم ينفقون.اولئک همالمؤمنون حقا لهم درجات عند ربهم و مغفرة و رزق کريم.
مؤمنان کساني هستند که هر گاه خدا نزد آنها ياد شود، دلهاي آنها ميترسد و هر گاه آيات خدا بر آنها تلاوت شود، ايمانشان بيشتر ميگردد و بر پروردگار خود توکل ميکنند. آنان که نماز را برپا ميدارند و از آن چه به آنها ياد دادهايم انفاق ميکنند، مؤمنان حقيقي آنها هستند. براي آنان درجات (فوقالعادهاي) نزد پروردگارشان است. براي آنها آمرزش و روزي بينقص و عيب است.[3] .
قال علي عليه السلام: «الصّلوة قربان کلّ تقي.»
نماز خواندن وسيله ي نزديکي به خدا است، براي هر شخص پرهيزکار.»[4]
نماز براي مؤمنان واقعي و پرهيزکاران مايه ي تقرب و نزديکي به پروردگار عالم است و اين است بهترين فايده.
در احوال حجتالاسلام شفتي آوردهاند: اين سيد بزرگوار پيوسته مراقب باري تعالي بود و چيزي او را از حالت حضور و مراقبت بازنميداشت. گوشههاي چشم او از کثرت گريه کردن در مقام تهجد مجروح شده بود.
يکي از نزديکانش ميگويد: «با آن مرحوم به يکي از روستاها رفتيم. شب را در راه گذرانديم. سيد به من فرمود: نميخوابي؟ من رفتم که بخوابم، چون سيد گمان کرد که منخوابيدهام، برخاست و مشغول نماز شد. به خدا قسم ديدم بندهاي دوش و اعضايش مکرر ميلرزيد، به طوري که کلمات نماز را از شدت حرکت فکها و
اعضا، مکرر انجام ميداد تا صحيح ادا کند.
ميگويند که از شدت حضور قلبي که در پيشگاه خداوند داشت، بندهاي دوشش ميلرزيد و به محض اين که مجلس از مردم خلوت ميشد، اشکش جاري ميگشت.[5] .
اين نمونه از هزاران نمونه، شخصيتهاي وارسته در طول تاريخ است که بيان کرديم. با اين وجود آيا ديگر شکي ميماند بر اين که نماز در اصلاح فرد و جامعه اثر دارد؟!
و اما فساد، مظاهر و مصاديقي دارد. به طور مثال ميتوان به دزدي، تجاوز به عنف، روابط نامشروع، رعايت نکردن موازين اسلامي در جامعه و شرابخواري اشاره کرد. آيا نماز خواندن ميتواند در اصلاح يک جامعه ي اسلامي که در معرض فساد قرار گرفته مؤثر باشد؟ اين سؤالي است که بايد به آن پاسخ داده شود.
شايد احاديث، به طور مستقل و جداجدا، درباره ي هر کدام از اين مصاديق، نکتههايي بيان کرده باشند، اما با اندک توجه و تحليلي مناسب ميتوان پي برد که نماز تأثير به سزايي در از بين بردن اين مظاهر فساد دارد.
[1] عزيزي / آثار و فضائل نماز شب / ص 56.
[2] همان.
[3] انفال / 2 تا 4.
[4] ري شهري / ميزان الحکمه / ج 7 ص 3094.
[5] تنکابني / قصص العلما / ص 123.
نقش نماز در سالمسازي روابط اجتماعي
يکي از مظاهر فساد که امروزه در جامعه ي اسلامي ديده ميشود و هر چه ميگذرد قبح آن بين جوانان کمتر شده و آن را امري عادي ميدانند، روابط دختران و پسران جوان است که از ارتباط هاي تلفني شروع ميشود و تا مفاسد بزرگتر ادامه مييابد. اين ارتباط ها بعضاً با يک نگاه آغاز شده و با بيآبرويي خانوادهها، بهخصوص خانواده ي دختر، به پاياني دردناک منجر ميشود.
نماز اين هديه ي الهي که ستون دين معرفي شده است، اگر به طريق صحيح تبيين شود، ميتواند جوانان ما را از غرق شدن در منجلاب اينگونه فسادها رهايي بخشد.
آداب، احکام، شرايط و وقت نماز چه واجب و چه مستحب، همه و همه در اين ميان نقش دارند. در اين باره ميتوان به استفتايي که از امام شده است اشاره کرد.
سؤال: ميگويند مگر خداوند به زنها نامحرم است که زن در اتاق در بسته و تاريک هم نماز بخواند، بايد خود را بپوشاند.
جواب: اولاً فلسفه همه احکام الهي براي ما روشن نيست. ثانياً، شايد حکمت دستور الهي آن باشد که اين بهترين حالتِ او نزد خداوند متعال است و با حجابي که بهترين وضع زن در نزد خداوند است، در حضور او به عبادت بپردازد، و يا اين که خود «بهترين تمرين براي حجاب» به شمار ميرود. بانويي که پنج نوبت در شبانهروز، در آن جا که نامحرمي نيست، اين چنين خود را بپوشاند، بيگمان در برابر نامحرم خود را بهتر خواهد پوشاند.[1] .
همان گونه که بيان شد، يک حکم ظاهري نماز ميتواند چنين اثر تربيتي داشته باشد. يعني يک دختر جوان که نماز ميخواند، دست کم روزي پنج بار حجاب کاملي نزد خدا دارد و اين براي او تکرار و تمرين و تذکر است، اما يک فرد بيحجابِ بينماز، حتي يک بار هم حجاب را رعايت نميکند تا براي او تمريني شود. مضاف بر اين که وقتي انسان با حالت طهارت و پوشش، نزد خداوند حاضر ميشود، خود از داشتن چنين پوششي لذت ميبرد و از نظر رواني به آرامش ميرسد.
در مورد محتواي نماز نيز نماز به گونهاي است که اگر کسي با آداب و توجه آن را بخواند، هر چند که توجه کامل نيز نباشد، لذتي از ارتباط با خدا ميبرد و او را از بسياري لذتهاي حرام دور ميدارد. کسي که با خدا صحبت کند، در مقابل او کرنش کند و او را به يکتايي بپرستد، اولاً بيني شيطان را به خاک ميمالد و ثانياً ديگر خود را محتاج صداي نامحرم نميبيند. همچنان اگر پسري در گاه نماز خواندن به خدا پناه ببرد و ارتباط خود را با خداي متعال محکم کند، خداوند نيز او را در حفظ پاکدامني ياري ميدهد.
بنابراين نيت نماز و ميزان توجه به آن امري مهم و حياتي است. امام رضا عليه السلام در ضمن حديثي طولاني، علت خواندن نماز را بيان ميدارد. ايشان در قسمتي از اين حديث ميفرمايد: «و ان يکون ذاکراً غير ناسٍ و لا بَطَر، و يکون خاشعاً متذللاً راغباً طالباً للزّيادة في الدّين و الدّنيا.»
[نماز] موجب ياد خدا و دوري از غفلت و سرکشي، و باعث خشوع، فروتني و اشتياق، و خواهان طلب افزايش معنوي و مادي است.[2] .
روزي پنج بار در برابر خدا اظهار بندگي کردن مانع انجام بسياري از گناهان ميشود.
[1] وحيدي / احکام بانوان / ص 18.
[2] بحارالانوار / ج 82 / ص 261.