■ نقش مساجد (به عنوان يک نهاد) در اداره امور عمومي
بسم الله الرحمن الرحیم
تهیه کننده: مرکز تخصصی نماز
مقدمه
مساجد در طول تاريخ همواره پايگاه وحدت و عبوديت، بعضاً نيز سنگر مبارزه عليه ظلم و فساد و در موقعيتهايي کانون اخذ تصميم براي امور عمومي مسلمانان بوده است. در تشکيل حکومت اسلامي در مدينه، اداره امور سياسي و اجتماعي بر عهده پيامبر اکرم (صلي الله عليه وآله وسلم) بود که در مسجدالنبي به عنوان يک مقر حکومتي و فرمانهاي الهي نيز از اين مسجد در موارد صلح و جهاد، غزوات و مشاوره صادر ميگرديد. مسجد در تشکيل اجتماعات، تنظيم قيامها و نيز محل رفع نيازها و معضلات مسلمانان از اهميت بالايي برخوردار بوده است.
اگر يکي از مفاهيم اداره امور عمومي را عبارت از اتخاذ تصميم براي پيشبرد امور عمومي بدانيم، مسجد کانون هماهنگي روابط انساني و بوجود آورنده زمينه لازم براي امور پيش بيني شده از سوي آن سازمان (نهاد) ميباشد.
تاکيد و عنايت خاص اسلام به تحکيم روابط و پيوندهاي اجتماعي، پرداختن به مسائل و مصالح اجتماعي و عمومي مسلمانان باعث مصون نگه داشتن جامعه از گزند و عوامل فساد خواهد گرديد. پس از پيروزي انقلاب شکوهمند اسلامي نقش مسجد مجدداً احياء شده و به عنوان يک کانون چند نقشي از قبيل؛ آموزشي و تربيتي، قضاوتي، ارتباطي، سياسي رزمي و تعاون اجتماعي درآمده است.
در اين مقاله ابتدا اشاره مختصر به مسجد و در قرآن و حديث شده، سپس تاريخچه مسجد، جايگاه و اهميت آن، روند گسترش مسجد، جايگاه مسجد در حکومت، و در حاشيه کارکرد دو مسجد در اصفهان و تهران آورده شده است.
مسجد
واژه مسجد در لغت به معناي جايگاه سجده و محل عبادت است و بعضي گفته اند از آنجا که سجود، شريفترين و مهمترين ارکان نماز است و در آن بيش از ديگر افعال نماز انسان به خداوند نزديک ميشود.
مسجد بيانگر مکاني است که کمال خضوع را در انسان ايجاد ميکند و مسجد ظهور عملي خضوع و تسليم است و جايگاه تحقق آن تنها مسجد است[1] .
[1] حجةالاسلام هاشمي نجف آبادي، سيدرضا «جايگاه مسجد در فرهنگ ارتباطات» اسفند 1373.
مسجد در قرآن
واژه مسجد جمعاً 28 مرتبه در قرآن کريم ذکر شده که 22 مورد آن به صورت مفرد و 6 مورد آن به صورت جمع آمده است. در اين آيات به اهميت و جايگاه رفيع مسجد در اسلام، پاره اي از احکام مسجد، مسجد الحرام و احکام خاص آن، مسجدالافصي و مسجد اصحاب کهف، اشاراتي شده است.[1] .
[1] فراهتي، عباسعلي.«مسجد در قرآن و حديث» مجله مسجد شماره هفدهم سال 1373 ص 64.
مسجد در احاديث و روايات
پيرامون اهميت مساجد و جايگاه رفيع آن، احترام نهادن به مساجد، آباد نگاهداشتن مساجد حضور يافتن در آنها براي اداي نماز و فراگيري دانش اشاره هايي شده است.
«انما نصبت المساجد للقرآن» همانا مساجد براي قرآن بنيان گرديده است.
در متون حديث اهل سنت است که رسول خدا(صلي الله عليه وآله وسلم) فرمود: اگر شخصي بامدادان يا شبانگاه راه مسجد را در پيش گيرد و صرفاً هدف او فراگيري خير و نيکبختي باشد يا بخواهد آن را به ديگران تعليم دهد، همسان مجاهدي است که در راه خدا به جهاد پرداخته و با غنيمت باز گردد.
در حديثي ديگر از آن حضرت نقل شده است: «ان المساجد بيوت المتقين»
مسجدها، خانه هاي پارسايان و پرواپيشگان است.
در حديث ديگر ميفرمايند: «رياض الجنه المساجد» مسجدها، باغها و بستانهاي بهشتياند.
امام صادق(ع) ميفرمايند:
آن گاه که در مشکلات زندگي، اندوه يکي از شما را فراگيرد چه چيز مانع از آن است که وضو گرفته شود و در مسجد دو رکعت نماز بجاي آورد و در آن خداوند را بخواند؟ آيا سخن خداوند را شنيده ايد که ميفرمايد: و از صبر و نماز ياري جوييد؟
امام محمد باقر(ع) مسجد را به عنوان پناهگاهي براي اوقات بروز حوادث و وقايع هولناک طبيعي ذکر کرده است و ميفرمايند:
هنگاميکه خسوف و کسوف رخ ميدهد به سوي مساجد خويش بشتابيد.[1] .
[1] همان ص 29 - 30.
تاريخچه مسجد
مسجد از همان آغاز علاوه بر اينکه به عنوان جايگاه اصلي اجتماع مومنين براي اداي فرايض ديني مورد استفاده بود، کانون فعاليتهاي اساسي نهضت جهاني اسلام نيز به شمار ميرفت و در واقع پايه هاي حکومت اسلامي در اين مکان بنيانگذاري شد.
مسجد قبا را ميتوان اولين مسجد جامع مسلمين ناميد که در حقيقت کليه مسلمانان مدينه (مهاجران و انصار) در ساختن آن شرکت داشتند. آنچه مورخين درتاريخ اسلام نوشته اند، اين است که زمين مسجد قبا بوسيله حضرت محمد(صلي الله عليه وآله وسلم) خريداري شد و در مدت بيست روز از بامداد تا شامگاه حضرت محمد(صلي الله عليه وآله وسلم) به اتفاق ديگران آن را به اتمام رساندند. اولين مرتبه که مسلمين در قباء نماز جماعت خواندند روز جمعه بود.[1] .
[1] نوبهار، رحيم، سيماي مسجد، چاپخانه علامه طباطبائي، قم 1372.
جايگاه و اهميت مسجد
اسلام به عنوان يک نظام الهي، همه فعاليتهاي بشري را در برميگيرد و اخلاق اسلامي و ارزش هاي آن براي همه ابعاد انسان داراي قانون است. بنابراين بايد و ميتوان به عنوان يک راه حل براي رفع مشکلات بشريت امروز مورد استفاده قرار گيرد.[1] .
از طريق مسجد ميتوان امور مسلمانان را مورد بررسي قرار داد، فعاليتهاي بشري، اخلاق اسلامي و ارزشها را ترويج نمود.
در ايدئولوژي اسلام به عنوان يک دين کامل، مسجد به عنوان کانون مشترک، عبادي - سياسي پايه گذاري شده، بيشتر امرا و فرمانروايان کشورهاي اسلامي که خود را خليفةالله هم ميدانستند بر آن بودند که کاخهاي سلطنتي و دارالاماره را نزديک مسجد اصلي شهر بنا کنند تا با تظاهر به دين و اسلام به نحوي بر فعاليتهاي مسجد نظارت داشته باشند. در شهرهاي ايران از جمله اصفهان، تهران، قزوين و مشهد نيز مساجد جامع و مهم به گونه اي با ارگ (دارالاماره، يا دارالحکومه) ارتباط مستقيم و يا نزديک داشته اند[2] .
[1] دکتر جاسبي، عبدالله، مجله اقتصاد مديريت شماره 13 تابستان 71، ص 9.
[2] سعيدي رضواني،عباس «بينش اسلامي و پديده هاي جغرافيا» آستان قدس 1367، ص 40.
روند گسترش مسجد بعد از صدر اسلام
اهميت دادن به مسجد تابعي از کيفيت اعتقادي، سياسي و اجتماعي جوامع مسلمانان در طول زمان به شمار ميآمد. هرگاه وضع پيروان اسلام از نظر اعتقادي و اقتصادي به هنجار و دولت به صورت باطني يا ظاهري با گسترش اسلام موافق بوده است، مساجد نيز از نظر کمي و کيفي در حال رشد بوده اند: به عکس زماني که دولتها با اسلام سر ستيز داشته اند، در آغاز با ترفندهاي مختلف، مانع از ايفاي نقشهاي مسجد شده و سپس به تخريب آن ميپرداختند.
با حمله مغول به کشورهاي اسلامي و از بين رفتن آثار اسلامي، به ويژه مسجد که بنا به گفته ويل دورانت «شهر زيباي ري با 300 مسجد و کارگاههاي سفال معروف ويران شد» پس از دوران فترت و سکوت، ساختن مساجد، با شکوه بيشتري توسط جانشينان چنگيز و تيمور از سر گرفته شد.[1] .
[1] همان ص 37، 38، 51.
نقش مساجد در آموزش و تعليم و تربيت
وقتي از مدارس کهن کشورهاي اسلامي سخن به ميان ميرود «مساجد» را مورد توجه قرارميدهند. بايد در نظر داشت که پس از ايجاد و توسعه مدارس، مساجد نيز مانند گذشته جنبه تربيتي و تعليمي خود را حفظ کرد. در قرن هشتم يعني دوره اي که سه چهارم قرن از ايجاد مدارس کامل با کتابخانه ها و حجرات و سازمان مخصوص ميگذشت، ابنبطوطه جهانگرد مشهور وقتي به شيراز رسيد در مسجد «جامع» اين شهر در درس حديث و پيش از آن نيز در بغداد در مسجد «جامع» آن در حلقه تدريس حضور يافت حال آنکه در آن ايام در بغداد چندين مدرسه بزرگ وجود داشت. از اين رو مدرسه را گاه مسجد و يا بالعکس مسجد را گاه مدرسه نيز ميناميدند و اين اشتراک اسامي و خلط آن با يکديگر در تمام اعصار اسلامي معمول بود.
در کتب تاريخ و رجال که ايرانيان دوره اسلامي نوشته اند بارها به مساجدي اشاره ميکند که محل تعليم علوم ديني و ادبي بود، مثلاً در سيستان يکي از فرمانداران عرب به نام عبدالرحمن ابن سمره (قرن اول هجري) مسجد جمعه (آدينه) ساخت که حسن بصري عالم معروف ديني قرن اول و دوم مدتي در آنجا سرگرم تدريس و تعليم مسائل ديني بود و مردم سيستان سه سال نزد او در مسجد آدينه علم آموختند.[1] .
ابن فقيه در سيستان و بلخ و هرات مساجد زيادي را نام ميبرد که در آنها فقيهان براي تعليم حاضر ميشدند در فارس نيز حلقه هايي براي تعليم در مسجد (جامع) عتيق تشکيل مييافت.
در بردسير کرمان مسجد بزرگي به نام «جامع توران شاهي» وجود داشت و بر روي آن کتابخانهاي داراي 5000 جلد کتاب بنا شده بود و در يزد علاءالدوله کالنجار از امراي دور سلجوقي مسجدي ساخت که به جامع قديم يا مسجد قديم جمعه مشهور شد و تا ديرگاه يعني تا حدود قرن نهم مورد استفاده اهل علم بود.
بنابراين در درجه نخست علم قرائت قرآن و تفسير و حديث و فقه در مساجد و همچنين تعليم زبان و ادب عربي مورد توجه بود، براي تعليم علوم شرعي هر گروه (فرقه) حلقه جداگانه اي ترتيب ميدادند و گاه ممکن بود چند گروه در يک مسجد براي تعليم و تعلم گرد آيند، معمولاً برگرد استاداني که در مساجد براي تعليم حاضر ميشدند گروه شاگردان حلقه ميزدند و اين جامع «حلقه» نام داشت.
نقل گرديده است که پيامبر اکرم (صلي الله عليه وآله وسلم) هنگام جواب سؤالات اصحاب در «مسجد مدينه» مردم بگرد او حلقه ميزدند و سخنان او را شنيده و حفظ ميکردند. حلقه درس گاه بزرگ و زماني کوچک بود و گاه در يک مسجد چند حلقه بر گرد چند استاد تشکيل ميشد و هر حلقه منصوب به استادي بود که آن را ايجاد ميکرد، و گاه بر اين حلقه ها نام«مجلس» اطلاق ميشد و در اين صورت هم آن را به نام استاد ميخواندند. اهميت حلقه ها بسته به اهميت استاد و اهميت موضوع درس بود و شماره آنها هم بستگي به اهميت و کثرت يا قلت مراجعه مردم به مسجدها داشت چنانکه در مساجد درجه دوم و سوم معمولاً بيش از يک حلقه تشکيل نميشد در صورتيکه در بعضي از مسجدها عده حلقه ها به سي و چهل نيز ميرسيد و هر يک اختصاص به موضوعي معين مانند تفسير و حديث و ادب و امثال آنها داشت. از حلقه هاي معروفي که در مساجد ايران تشکيل ميشد يکي آن است که شيخ ابومحمدعبدالله الجويني پدر امام الحرمين جويني متوفي به سال 438 در نيشابور داشت. ضمناً گاه دانشمندان مشهوري که از شهرها ميگذشتند از جانب سلاطين مامور تشکيل حلقه هايي در جوامع شدند، چنانکه امام عبدالله حليمي فقيه معروف متوفي به سال 403 چون به نيشابور رسيد از جانب پادشاه غزنوي مامور تشکيل حلقه اي در نيشابور گرديد و او در تمام مدت اقامت درآن شهر در حلقه خويش املاء حديث مينمود (املاء به درسي گفته ميشد که استادان در حلقه خود بيان ميکردند و شاگردان مستمع از آن يادداشت بر ميداشتند.)
مساجد به تدريج که داراي نقش آموزشي شدند کم کم کتابخانه هاي عظيمي نيز ايجاد گرديد. به قول مقدسي (قرن چهارم) تنها فهرست کتابخانه مسجد جامع اصفهان در 10 جلد گردآوري شده بود. اين مسجد را به عنوان يک مرکز بزرگ فعاليت علمي در تمام زمينه ها ياد ميکنند.[2] .
در روايات اسلامي نيز نقل شده که پيامبر اکرم (صلي الله عليه وآله وسلم) براي انجام فرايض ديني وارد مسجدالنبي شدند، در گوشه اي از مسجد جمعي از مسلمانان در حال انجام مراسم مذهبي روزانه بودند و عده اي ديگر در حال بحث و مجادله علمي بودند، اما پيامبر خود را از مباحثه اين دو گروه کنار نکشيدند و به جمع دوم پيوستند. وجود مدارس حوزوي و آموزش طلاب ديني در کنار مساجد بزرگ، نمايانگر اين کاربري در نهاد مساجد اوليه بوده و هست[3] .
[1] تاريخ سيستان، ملک الشعراء بهار، محمد رمضاني ص89.
[2] سعيدي رضواني، عباس ص 45.
[3] نداي جمعه، شماره اول تيرماه 73. ص 73.
جايگاه ارتباطي مسجد
مسجد يکي از کارآمدترين وسايل ارتباطي است که در آن پيام خداوند با نمادها و نمودهاي مختلف به مومنين مخاطب منتقل ميشود و از انواع علائم و رموز و کدها بهره ميگيرد. مسجد به عنوان وسيله انتقال پيام الهي از سه کيفيت قوي و غني برخوردار است، پيام هاي کلامي، رسانه هاي نيمه کلامي، نمادهاي غيرکلامي (شکل ساختمان).
عليرغم تغيير و تحولات در ساخت مساجد، همه مساجد داراي وجوه مشترکي در ساختمان بوده که همان وجوه مشترک به عنوان نمادهاي غيرکلامي، پيامهائي را به مومنين منتقل ميکرده و ميکند. محراب پايين تر از کف مسجد و مقدار فرو رفته در ميانه ديوار در جهت قبله، با سقف هلالي گوشه دار و همچنين گنبد محيط بر محراب و منبر و صفوف نمازگزاران و در دو طرفش دو گلدسته بر بالاي دو مناره راست قامت، همانند دستان ملتمس محتاجي که در دو سوي سر، به درگاه قاضي الحاجات بلند است. که اينچنين ساختماني منحصراً مربوط به مساجد است و ديگر معابد متعلق به غير مسلمانان داراي اينچنين ويژگي نيست. درگذشته و حال در گوشه و کنار جهان، گنبدهاي بلند و گلدسته هاي رفيع مساجد به عنوان نمادهاي غيرکلامي، پيام اسلام را بطور شکوهمندانه به هر بيننده اي القاء ميکنند.
مسجد تنها يک وسيله ارتباط جمعي يک بعدي نيست که به انتقال پيام الهي اکتفا کند، بلکه مسجد همزمان با انتقال پيام خود مرکز تعيين پيام و نمود و آثار آن است و اين ويژگي است که مسجد را از هر پايگاه و جايگاه ديگر متمايز ميسازد.[1] .
[1] حجة الاسلام هاشمي نجف آبادي، سيدرضا.روزنامه اطلاعات 6 اسفند 73.
جايگاه سياسي مسجد
در ابتداي برپائي حکومت اسلامي در مدينه امور حکومت و بررسي مسائل سياسي و اجتماعي بر عهده پيامبر اکرم (صلي الله عليه وآله وسلم) بود. فرمانهاي غزوات، مشاوره در مورد صلح و جهاد و سرانجام در مسائل حقوقي و فراخوان عمومي براي يادگيري فرمانهاي الهي همه در مسجد صورت ميگرفت و مسجد به عنوان يک مقر حکومتي ارزش پيدا کرد. در آن هنگام، امامت جماعت نيز بر عهده رسول خدا(صلي الله عليه وآله وسلم) بود.
محوريت مسجد در امور سياسي، اجتماعي، فرهنگي باعث شد در هر شهر و برزن مسجد(جامع) شکل گيرد و مسئولان معتقد حکومتي از طريق آن به بررسي مسائل هر منطقه بپردازند.
در الجزاير مراجع قدرت فرانسوي نگران ناآراميهايي بودند که از طريق رهبران اسلامي در هر تماس که با توده مردم داشتند درمساجد مردم خاموش را بر ميانگيختند، فرماندار الجزاير در سال 1933 ميلادي طي بخشنامه اي از ورود رهبران مذهبي به مساجد ممانعت ايجاد کرد. در ايران نيز برانگيختن مردم بر ضد ناصرالدين شاه براي امتياز تنباکو به انگليسيها از منبر صورت گرفت. در سال 1956 ميلادي با هجوم فرانسه، انگليس و اسرائيل به مصر، عبدالناصر رئيس جمهور وقت در روزنامه جمعه دوم و نهم نوامبر (جمادي الثاني) در مسجد الازهر قاهره نماز گذارد سپس به منبر رفت و خطابه اي مهم ايراد نمود.[1] .
در ايران نيز مساجد در شکل گيري قيام و نيز رهبري آن در سال 57 بسيار فعال بوده و پيامها از طريق مساجد به گوش مردم رسانده ميشد. بعد از پيروزي انقلاب اسلامي (بهمن 57) نيز مساجد، محل شکل گيري نيروهاي جوان بود، مردم هسته هاي بسيج را تشکيل داده و نقش مهمي را در پاسداري از ارزشهاي اسلامي بر عهده داشتند.
[1] فتحي، اصغر، ترجمه هاشمينژاد، قاسم «منبر يک رسانه عموم در اسلام» مجله مسجد شماره يازدهم 1372.
جايگاه مسجد در قضاوت
در زمان رسول اکرم (صلي الله عليه وآله وسلم) مسجد نقش عمده اي در امور قضائي داشت و بسياري از مسائل حقوقي مردم توسط حضرت (صلي الله عليه وآله وسلم) در مسجد رسيدگي ميشد.
در زمان حضرت علي(ع) نيز در گوشه اي از مسجد کوفه به نام «دکه القضاء» براي رسيدگي به کارهاي حقوقي و قضائي مردم به محکمه قضاوت مينشست نظر به اينکه در سرزمينهاي اسلامي داوري مبنائي ديني داشت. قضات مذهبي نيز عهده دار اين مهم بودند و تشکيلات خاص و مکان ممتازي به جز مسجد براي قضاوت ضرورتي نداشت.
نقل شده است که در بعضي زمانها قاضيالقضات شهر بغداد احکام قضايياش را در مسجد صادر ميکرد.[1] .
[1] سعيدي، رضواني، عباس ص 41 - 40.
جايگاه نظامي «رزمي» مسجد (نقش مسجد در جهاد)
زمان حضرت رسول (صلي الله عليه وآله وسلم) مساجد کانون تجمع نيرو براي حضور ميادين نبرد با طاغوتيان و ستمگران بود و از مهمترين نقشهاي مسجد در آن زمان آن بود که مقدمات فکري بسيج عمومي مسلمانان را به منظور جهاد با کفار در مسجد تدارک ميديدند.
در صدر اسلام مسائل سياسي در مسجد و بوسيله آنهائي که امام جمعه بودند حل و فصل ميشد و نقشه هاي جنگ در آنجا کشيده ميشد.[1] .
در نهضت تنباکو، نهضت مشروطيت، قيام پانزده خرداد به رهبري امام خميني (ره) در سال 42 و همچنين در عصر جمهوري اسلامي ايران نيز مسجد به عنوان پايگاه نيروهاي بسيج و اعزام نيرو بود.[2] .
در طول هشت سال دفاع مقدس مساجد از مکانهاي فعال در جهت پشتيباني اعم از انساني و مادي جبهه ها نقش بسيار مؤثر و سرنوشت سازي را ايفا مينمود. همچنين در جريان اوج گيري انقلاب در سالهاي 57 مساجد به رهبري روحانيت، کانوني موثر در جهت براندازي نظام شاهنشاهي بود. اين نقش از زمان پيروزي انقلاب اسلامي نيز در ايران احياء شد و مساجد به عنوان پايگاههاي بسيج نيرو، به ويژه در طول هشت سال دفاع مقدس و نيز محل تجمع نيروها بود.
مسجد يک سنگر اسلامي است، ومحراب محل جنگ است[3] .
امام خميني(ره)
[1] صحيفه نور ج 17. ص 39.
[2] پيشين (سعيدي رضواني) ص 43.
[3] کلمات قصار حضرت امام.
مسجد جايگاه اخوت اسلامي
مسلمانان با حضور در مسجد، به حذف تشريفات و الغاي امتيازات طبقاتي، نژادي و قومي در صفوف به هم فشرده نماز جماعت در کنار يکديگر ميايستند. پس از نماز جماعت همچون برادري صميمي و مهربان دست يکديگر را ميفشارند، مصافحه ميکنند، و به مرور اين ديدار موجب ارتباط محکمي ميشود که روح اخوت و برادري را در جمع نمازگزاران تقويت ميکند و با اين روحيه ي بوجود آمده کمبودها و گرفتاريها را بر طرف ميکنند.[1] .
[1] خندق آبادي، گراميداشت مسجد، مجله مسجد شماره 14 ص 93.
مسجد جامع
بهترين مسجد شهرهاي بزرگ، مستقر در مرکز شهر را مسجد جامع نامند.
معمولاً مساجد جامع را مهمترين و نامدارترين آثار معماري شهر به شمار ميآيد، به حدي که آوازه ي پاره اي از شهرهاي اسلامي به مسجد جامع آن است نظير: مسجدگوهرشاد، مسجد جمعه يا جامع اصفهان، مسجد کبود تبريز يادگار قرنها و نمودار ذوق هنري و علمي والاي دوران خود است. مساجد جامع غالباً يادآورنده زماني است که نقشهاي مسجد پويا و مسجد مرکز ثقل شهر و کانون فعاليتهاي علمي، اجتماعي، مذهبي و سياسي بوده است.
در دورانهاي خاص مسجد جامعه مهمترين وجه تمايز شهر از ده و مشخص کننده «شهر» در ميان انواع ديگر سکونت گاه هاي اسلامي به شمار ميآمده است.
در زمان هارونالرشيد يکي از امراي عرب از وي خواست که چون اعراب در قم سکونت گزيدند و استقرار يافتند، قم را کوره و شهري گرداند به انفراد، و منبر را در آن بنهد تا در قم نماز جمعه و عيدين به استقلال بگذارند و احتياج نباشد ايشان را براي جمعه و عيدين به کوره ديگر رفتن و نماز کردن. و چنين مينمايد که در آن زمان شخصيت و استقلال شهر در گرو مسجد جامع نهفته بوده است.[1] .
دستورات و قوانين فراگير اسلام، در شکل گيري اجتماعي سياسي و اقتصادي جوامع مؤثر بوده است، چنانکه تا قرنها بيشتر فعاليتهاي شهرهاي اسلامي بر مدار يک مسجد با موقعيت مرکزي انجام ميگرفت و مساجد به ويژه مسجد جامع به شهرهاي اسلامي چهره اي کاملاً مشخص ميبخشيد: اين نقش کانوني (مسجد جامع و بازار با محله هايش) همواره منشاء تحرکهاي اجتماعي، سياسي و اقتصادي در اسلام و نيز روابط نزديک دانشمندان با طبقه متوسط شهري بوده است.[2] .
[1] تهراني، سيدجلاالدين، تاريخ قم. ص 28.
[2] ويژگيهاي تاريخي شهرنشيني در ايران دوره اسلامي، مجله علوم اجتماعي دوره يک شماره 4 تير 1353.
مسجد مصلي
مسجد مصلي، مسجدي است با فضاي بسيار وسيع در کنار شهر که معمولاً نمازهاي عيدين و جمعه در آن برگزار ميشده است.
مسجد ارگ
مسجد ارگ به کوشش اميران و دولتمردان به پيروي از انديشه اسلامي «پيوند دين و حکومت» يا حداقل تظاهر بدان به منظور نظارت و مراقبت بر امور کشوري و زير نظر داشتن فعاليتهاي اجتماعي مردم به نام هاي گوناگون ساخته ميشده است.
بعضي از مساجد مهم از نظر نقش آموزش نيز فعال بوده اند و به هر دو نام مشهور بوده اند، مثل مدرسه سپهسالار.
مسجد به نام شهرهاي بزرگ غير اسلامي مانند مسجد واشنگتن، مسجد پاريس، مسجد هامبورگ، مسجد به نام فرق خاص اسلامي، مانند مسجد شافعي، مسجد مالي، مسجد به نام تيره هاي نژادي و محلي مانند مسجد کردها، مسجد لرها، مسجد قشقائيها، مسجد ترکها، مسجد سيستانيها، مسجد مازندرانيها و... مسجد زيارتي مانند مسجد الاقصي، مسجد الحرام، مسجد مدينه، مسجد کوفه رشد و گسترش مساجد تابعي از کيفيت اعتقادي، سياسي، واجتماعي جوامع مسلمانان در ازاي زمان هنجار و دولت بصورت باطني يا ظاهري با گسترش اسلام موافق بوده است، مساجد از نظر کمي و کيفي در حال رشد بوده اند.[1] .
[1] سعيدي رضواني، عباس. همان ص 49 - 50.
مسجد جامع يکي از ارکان اصلي در اداره امور
به غير از عنصر سياسي که به نامهاي مختلف دارالخلافه، دارالعماره و دارالحکومه و نهايتاً ارک ناميده ميشوند. شهرهاي دوره اسلامي داراي دو پايه اصلي بودند.
الف - مسجد جامع شهر ب - بازار
مسجد جامع مرکز مذهبي - سياسي بود و به عنوان مرکز روحاني شهر و منطقه زير نفوذ آن در محل مناسبي بنا ميگرديد. مسجد جامع مرکز اجتماعات سياسي و ابلاغ فرمانها و خواندن خطبه و مهمتر از همه مرکز علمي و فکري و آموزش عالي بود.
دستگاه مذهبي شامل علما، فقها، مراجع تقليد، قضات و ساير مقامات روحاني، شيخ الاسلام و امام جمعه، مهمترين عوامل پيوند و همبستگي جامعه شهري و گروههاي گوناگون وجوامع روستايي اطراف شهري بود.
در فراز و نشيب هاي تاريخ اهميت وموقعيت مسجد جامع، قدرت علما و روحانيون و ساير پديده هاي مذهبي تغيير مييافت ولي با اين همه مسجد نقش خود را در يک منطقه شهري حفظ کرد.[1] .
در ابتدا شهر، تنها ميبايست يک مسجد جامع ميداشت که نماز جماعت در آن برقرار ميگرديد، اين ترتيب مدتي پايدار بود تا آنکه در بسياري از شهرها مسجد جامع ظرفيت پذيرش نمازگزاران را نداشت و در عوض در بعضي شهرها آن يک مسجد جامع نيز رونقي نداشت. مدتها دستگاه خلافت با ايجاد مسجد جامع مخالفت ميکرد و بالاخره تعداد مساجد جامع در شهرهاي بزرگ افزايش يافت. بغداد با وجود بيست و هفت هزار مسجد و وجود اماکن متبرکه تنها داراي دو مسجد جامع بود که هر کدام در يک سوي دجله قرار داشتند تا اينکه در قرن دوازدهم ميلادي يازده مسجد جامع در بغداد بود.[2] .
مسجد جامع در شهرهاي اسلامي همواره در قلب و مرکز شهر جاي داشت و در دو يا چند سوي آن بازار امتداد مييافت و در پيرامون آن موسسات اجتماعي همچون دارالحکومه، کاروانسرا، مهمانخانههائي براي مسافرين، محلهائي براي فقرا و بينوايان، دارالشفاء خانقاه، آب انبار حمام و مدارس قرار داشتند و سپس فضاي حسينيه و تکايا که مربوط به دوره صفويه ميشود به آن اضافه شدند.
افزايش جمعيت شهرها و تغييرات و ويژگيهاي اجتماعي آن در طول تاريخ به تدريج باعث افزايش تعداد مساجد در تمام شهرها شد بطوري که امروز اکثر شهرها داراي مساجد متعددي هستند.[3] .
[1] نظريان، اصغر، ص 25.
[2] سلطانزاده حسين، مقدمه اي بر تاريخ شهر و شهرنشيني در ايران ص 123.
[3] نظريان، اصغر، همان صفحه 26.
مسجد جايگاه مرکز حکومت (اداره امور)
در ابتداي برپائي حکومت اسلامي در مدينه کليه امور حکومت اعم از سياسي، اجتماعي بر عهده پيامبر اکرم (صلي الله عليه وآله وسلم) بود. فرمانهاي غزوات، مشاور در مورد صلح و جهاد و سرانجام رايزني در مسائل حقوقي و فراخوان عمومي براي يادگيري فرمانهاي الهي همه و همه در «مسجد النبي» صورت ميگرفت و به همين دليل مسجد به عنوان يک مقر حکومتي ارزش پيدا کرد. در آن هنگام، امام جماعت بر عهده رسول خدا بود و بعد از ايشان نيز خلفاي راشدين براي برقراري ارتباط نزديک با مردم عهده دار اين مسئوليت مذهبي شدند. و از اين طريق به طور مستقيم و چهره به چهره توانستند مسائل و مشکلات جامعه را به گوش خلفا برسانند. به مرور که مسجد محوريت در امور سياسي، اجتماعي و فرهنگي را کسب نمود، باعث شد در هر شهر و برزن نيز مسجد جامع شکل گيرد و مسئولان معتقد حکومت از آن طريق به بررسي مسائل هر منطقه بپردازند.[1] .
سرتوماس ارنولد درباره مسجد با امور سياسي و اجتماعي دولت ميگويد: مسجد فقط محل عبادت نبود بلکه مرکز زندگي سياسي و اجتماعي نيز بود. پيغمبر فرستادگان را در مسجد ميپذيرفت و در آنجا به کارها رسيدگي ميکرد و براي مسلمانان درباره سياست دين سخن ميگفت. عمر در مسجد مدينه از منبر به مسلمانان گفت که سپاهيانش در عراق عقب نشيني کرده و براي حرکت بدان سرزمين ترغيبشان کرد، عثمان نيز وقتي کسان بر رفتار او اعتراض کردند از منبر خود دفاع کرد، وقتي خليفه انتخاب ميشد نخستين خطابه خود را که به منزله برنامه سياسي او بود از منبر ميخواند. بايد گفت که مسجد از آغاز ظهور اسلام محل اجتماع دانشمندان بود و عالمان حديث و تفسير درآنجا گرد ميآمدند.[2] .
[1] نداي جمعه شماره 8 - 9 ص 38.
[2] ابراهيم حسن، حسن «تاريخ سياسي اسلام» ترجمه ابوالقاسم پاينده ص 450.
مسجد جلوگاه تاريخ و فرهنگ
مسجد به عنوان مظهر فرهنگ و هنر گوناگون اسلامي است و با مطالعه در ابعاد مختلف مساجد در کشورهاي اسلامي ميتوان تصوير روشني از تمدن تاريخ و فرهنگ اقوام مسلمان را به جهانيان ارائه داد.
در طول تاريخ و اعصار وآفاق مختلف براي حفظ هنر اسلامي ملجائي پاک تر و نمايشگاهي امن تر از خانه خدا و مسجد يافت نميشد.
اشتراک مساعي اقوام مختلف اسلامي با وجود حفظ خاصيتهاي ملي و محلي در تکميل و تزئين مساجد که نوعي جهان وطني را در معماري اسلامي به نمايش گذارده است. از مفاخر معنوي مسلمانان به شمار ميآيد.[1] .
[1] سلطان زاده، حسين: تاثير اسلام در ساخت شهر، مجله معماري و شهرسازي شماره 25 و 26.
جايگاه مسجد در تعاون اجتماعي
در زمان حضرت رسول اکرم (صلي الله عليه وآله وسلم) نيازهاي فردي و اجتماعي از قبيل بدست آوردن کسب و کار يا ازدواج و غيره در مسجد حل و فصل ميشد. در طول قرنها ازاين مکان به عنوان خزانه و صندوق اصلي بيت المال مسلمين استفاده ميشد و حتي زماني که پايگاه اداري مسجد از مسجد منفک و به دارالاماره ها منتقل شد باز هم صندوق بيت المال در يکي از زواياي مسجد نگهداري ميشد.
نقش تعاوني و اجتماعي مساجد در ايران بعد از پيروزي انقلاب اسلامي بسيار فعال بوده است. وجود صندوقهاي قرض الحسنه، جمعيتهاي خدمت و رسيدگي به مستمندان و بيماران، جمعيتهاي حمايت معلولين، گروههاي تهيه جهيزيه، صندوقهاي کمک به امر ازدواج، درمانگاههاي پزشکي.[1] .
در اينجا عملکرد دو مسجد، يکي در شهر اصفهان و ديگري در تهران به عنوان کارکردهاي اجتماعي مساجد در امور عمومي بيان ميشود.
1- مسجد الغفور (واقع در خيابان سروش اصفهان)
اين مسجد در سال 1351 تاسيس، امام جماعت حجةالاسلام و المسلمين مجتبي ميردامادي ميباشد، کارکردهاي اين مسجد شامل:
- کانون فرهنگي دانش آموزان
- مرکز بسيج
- صندوق قرض الحسنه حضرت محمدابن عبدالله
- صندوق خيريه حضرت مهدي حدود 80 خانوار را تحت پوشش دارد
- تفسير قرآن (در تمام شبها)
- برگزاري دعاي کميل شبهاي جمعه
- برگزاري دعاي ندبه صبحهاي جمعه
لازم به ذکر است که صندوق قرض الحسنه از 20 نفر هيأت موسس و 9 نفر هيات مديره تشکيل شده است و در سال 1374 حدود يک ميليارد ريال (يکصدميليون تومان) وام پرداخت کرده است.
ضمناً به دليل حضور اقشار مختلف در اين مسجد. طي دوران انتخابات معمولاً بعضي کانديداها جهت صحبت با مردم در اين مسجد حضور پيدا ميکردند.
2- مسجد چهارده معصوم (تهران - خيابان مفيدي)
امام جماعت اين مسجد حجةالاسلام محمدتقي نجفي اردبيلي (1360)
اين مسجد داراي شوراي 7 نفره و مجمع عمومي با بيش از 1500 نفر است.
از کارکردهاي اين مسجد:
- تعاون اسلامي
- بانک قرض الحسنه با سرمايه سه ميليون ريال
- کتابخانه
- بسيج اقتصادي منطقه 10
- واحد درماني
- واحد فرهنگي
اين مسجد در ارسال کمک هاي مالي و غيرنقدي به جبهه ها نقش مهمي را ايفاء نموده و با توجه به مديريت اين مسجد (امام جماعت و شوراي 7 نفره مسجد) در سال 1360 براي اجراي طرح «ستاد مبارزه با گرانفروشي و احتکار» اين مسجد را به عنوان مسجد مادر انتخاب نموده و 62 مسجد زير پوشش اين ستاد بوده که از حدود 860 پرونده 553 پرونده به دادگاه ارسال شده و بقيه را ستاد رسيدگي و با کمک امام جماعت حل و فصل مينمايد.[2] .
[1] سعيدي رضواني، عباس. ص 42.
[2] مجله اطلاعات هفتگي شماره 2074 بهمن 1360.
نتيجه
عبادت در اسلام تنها به اعمال خاص تلقي نميشود، هر عملي که با قصد و نيت خدائي انجام شود عبادت است. مسجد ميداني جهت بروز رفتارهاي عبادي، سياسي و اجتماعي است. در آغاز ظهور اسلام پژوهشها و بررسي هاي علمي در مسجد انجام ميگرفت، بسياري از امور عمومي مردم در مسجد حل و فصل ميشد و يا مسجد در آن امور به نحو حاشيه اي موثر واقع ميشده است.
در طول تاريخ مساجد زمينه ساز تحولات و دگرگونيهاي اساسي، فکري و فرهنگي بوده است، هرگاه وضع پيرامون اسلام از نظر اعتقادي و اقتصادي به هنجار و دولتها به گونه باطني يا ظاهري به گسترش اسلام موافق بودند مساجد نيز از نظر کمي و کيفي در حال رشد بوده اند و زماني که دولتها با اسلام سرستيز داشته اند مانع از ايفاي نقشهاي مسجد ميشدند.
در نظام جمهوري اسلامي نقش مسجد همچون صدر اسلام مجدداً احياء شد و از جايگاه خاصي در نظام برخوردار شد و همواره سنگري جهت محافظت از ارزشهاي انقلاب و هوشياري درمقابل توطئه ها و نيز مرکزي جهت تجهيز منابع انساني و مالي براي جبهه و جنگ، سيل، زلزله و همچنين اقدامات برون مرزي: کمک به مسلمانان بوسني و هرزگوين، وجود صندوقهاي قرض الحسنه، گروهاي تهيه جهيزيه، صندوق کمک به ازدواج، رسيدگي به امور مستمندان و ايتام، ايجاد درمانگاههاي پزشکي و کتابخانه در مساجد از ديگر اموري بوده است که در مساجد انجام ميگيرد. گرچه در امر مديريت مساجد و تشکيل «اداره امور مساجد» گامهاي بزرگ و ارزنده اي برداشته شد اما لازم است در امر تبليغ و بويژه مطرح نمودن مساجد موفق و نيزالگو نمودن آن براي جاهائي که کمتر موفق بوده اند و نيز تلاش در زمينه فعاليتهايي که در نسل جوان وانقلابي پويائي بوجود آورده، برنامههاي ديني را توأم با فعاليتهاي هنري، ورزشي، مسابقات علمي نموده و نيز با تغيير در ساختارهاي مديريتي مساجد ميتوان بيش از پيش موفق بود.