■ فلسفه نمازخواندن چیست؟
نویسنده:حجت الإسلام میرلوحی
با هدف بررسی جوانب مختلف نماز،به چند سوال زیر دقت فرمایید:
پرسش: فلسفه نمازخواندن چیست؟
پاسخ: بسم الله الرحمن الرحیم، در مورد پرسشی که مطرح نمودید مایلم سوال شما را با یک سوال دیگر جواب بدهند و آن اینکه آیا انسان بنده خداوند متعال هست یا نه؟! آیا مقام عبودیت دارد در مقابل خدای متعال یا نه؟! اگر ما قائل باشیم به اینکه انسان بنده ی خداست، مملوک خداست، مال خداست و خودش و هرچه دارد مال و متعلق به خداوند متعال است، این بندگی و مملوکیت باید در زندگی او ظهور و بروز کند. برای مثال، شما فرض کنید وسیله ای دارید که سوار آن می شوید، خانه ای دارید که در آن استراحت می کنید، لباسی دارید که آن را می پوشید و معلوم است که این وسایل متعلق به شماست. این بشر چطور باید تعلق خودش را به خدای متعال بداند و ظهور و بروز بدهد؟! تعلق و مالکیت و مملوکیت و بندگی خودش را چطور نشان دهد؟!
یکی از راه هایی که خداوند متعال برای نشان دادن این بندگی قرار داده، عبادت و نماز است. یکی از برکات نماز و عبادت این است که خداوند متعال در قرآن کریم به حضرت موسی (علیه السلام) می فرمایند: «أقم الصلاة لذکري..» «اگر می خواهید به یاد من باشید نماز بخوانید». نماز انسان را به یاد خداوند می اندازد. مثلا از صبح تا حالا همه ما مشغول کارهای مختلف بوده ایم، در یک ساعات و لحظاتی باید به خودمان بیاییم که برای چه کار می کنیم؟! اصلا چه کار می کنیم؟! ما مال چه کسی هستیم؟! در ملک چه کسی داریم زندگی می کنیم؟! غذا و نعمت و سلامت و عافیت را چه کسی به ما داده است؟! چطوری باید متوجه شویم و شکر منعم را باید از کجا بیاوریم؟!
یکی از بهترین مظاهر شکر منعم را خدای متعال نماز قرار داده و فرموده در هر روز پنج نوبت صبح، ظهر، عصر، مغرب و عشاء نماز بجای آورید که این پنج نوبت آن واجب و بقیه اش نافله است.
پرسش: چرا باید نماز به این شکل خاص باشد؟ مثلا آیا نمی شود که انسان ساکن رو به قبله بنشیند و به یاد خداوند باشد و تفکر کند؟
پاسخ: خود نحوه قیام و ایستادن در مقابل خدای متعال یک نوع خضوع در آن وجود دارد، یعنی آدم در مقابل بزرگی بلند می شود و با احترام می ایستد و با طمأنیه و سکوت می ایستد. خود همین ایستادن در مقابل خداوند یک نوع خضوع بندگی است. و سپس تلاوت قرآن یعنی سوره مبارکه حمد و سوره مبارکه دیگر، خودش نوعی صحبت کردن با خداوند است زیرا در روایت داریم که «بنده من اگر می خواهی من با تو حرف بزنم قرآن بخوان و اگر می خواهی تو با من حرف بزنی نماز بخوان». وقتی ما مشغول نماز می شویم در نماز داریم با خداوند حرف می زنیم، وسط نماز که حمد و سوره های دیگر می خوانیم، خدا دارد با ما صحبت می کند. در واقع یک گفت و گوی متقابل بین بنده و مولا و عاشق و معشوق است، سپس بعد از این مرحله مذاکره و گفت و گو به رکوع می رویم. می دانیم خم شدن علامت کمال احترام و خاکساری است که انسان در مقابل کسی سرش را خم کند آن هم به اندازه ای که سر انسان در مقابل زانوانش باشد، و حالت تقریبا 90 درجه ای که در رکوع است یکی از بهترین حالات خاکساری و تواضع و عبودیت است.
از این بالاتر و مهم تر که از آن بالاتر نداریم، حالت سجده است. در روایت قدسی داریم که «أقرب ما یکون العبد إلی مولاه، فهو ساجد» نزدیک ترین حالت بنده به خدا آن حالتی است که رفیع ترین عضو انسان، شریف ترین و محترم ترین عضو صورت انسان که پیشانی و جبهه انسان است، در مقابل خدای متعال به خاک می افتد و اظهار عبودیت و خاکساری می کند. بالاترین حالت خضوع و خشوع حالت سجده است و مخصوصا در روایات داریم که اگر بتوانید در سجده در حالت تضرع و زاری حاجت خودش را از خدا بخواهد که این حالت گریه و تضرع و زاری و ابتهال در سجده برای خدای متعال بهترین حالت عبودیت است.
البته تفصیل این حرکات نماز یعنی قیام و رکوع و سجده در کتاب "الأسرار الصلاة" حاج میرزا جواد آقا ملکی تبریزی، "اسرار الصلاة" مرحوم قاضی و امام (ره) و بزرگان دیگر آمده است.
منبع:سایت صلات
ارسال توسط کاربر محترم سایت : ayeneh