چرا نماز بخوانيم؟ (2)

■ چرا نماز بخوانيم؟ (2)

چرا نماز بخوانيم؟ (2)

ضررها و کمبودهاي زندگي را از چه راه‏هايي مي‏توان جبران کرد؟ 

جدول 3. جبران ضرر و ورشکستگي

1.

2.

3.

4.

5.

الف. در زندگي دنيا انسان‏ها از نظر سوخت و ساز، خرج و دخل و کاميابي در معاملات متفاوت‏اند! برخي اصلا خرجي ندارند، يا به عبارت ديگر: خرج آنان توسط ديگران تأمين مي‏شود! آيا در بازار محاسبات معنوي اعمال نيز کساني هستند که هزينه‏ي آنان به وسيله‏ي ديگران تأمين گردد؟ چه کساني؟ 

ب. در دنيا برخي خرج و دخل مساوي دارند! حقوقي ثابت دريافت مي‏کنند و هزينه‏هاي آنان نيز کاملا مشخص و تقسيم بندي شده است. نمونه‏ي آن، در جهان آخرت چه کساني هستند؟ 

ج. چه کساني در آخرت به کساني در دنيا مي‏مانند که هزينه‏ي آنان 10 و درآمد آنان 100 است؟ عکس اين گروه، چه کساني هستند و بايد چگونه رفتار کنند؟ 

د. هماهنگي بين خرج و دخل، يا افزايش درآمد و کنترل هزينه‏ها در محاسبات اخروي چگونه صورت مي‏گيرد؟ اگر هزينه افزايش يافت، اضافه کاري که بتواند به اين هزينه‏ي افزوده، پوشش دهد چيست؟ درس دوم را با اين نگرش، مرور کنيد. 

جبران خطايا

هجوم شيطان و نفس و جاذبه‏هاي گوناگون دنياي مادي و تسويلاتي که براي او پديد مي‏آيد، مايه‏ي اشتباه‏ها و گناهان پياپي وي مي‏شود. به گونه‏اي که امام سجاد عليه‏السلام در دعاي ابوحمزه‏ي ثمالي، عرض حال بندگان به پيشگاه خداوند را چنين شرح مي‏دهد: 

«خيرک الينا نازل و شرنا اليک صاعد و لم يزل و لا يزال ملک کريم يأتيک عنا بعمل قبيح؛ [1] .

[خدايا!] خير و احسان تو، به سوي ما فرو فرستاده، و شر و بدکاري ما، پيوسته، به پيشگاه والايت عرضه مي‏گردد؛ به گونه‏اي که ملايک، همواره، در حال گزارش بدي‏هايمان در پيشگاه تواند.» 

اين نحوه‏ي ارتباط بين خالق و مخلوق و طغيان بنده‏اي که به رغم ضعف و نياز، با آفريدگار مهربان خود به مخالفت برمي‏خيزد، اگر بدون تدارک و انعطاف ادامه يابد، هرگونه اميدي را به آينده منتفي، فاصله‏ها را، لحظه به لحظه بيش‏تر گردانده، و انسان را مستحق عذاب و خشم خداوند متعال مي‏سازد. 

اگر چه انسان، جاهلانه و بي‏اعتنا، دوري از درياي رحمت حق را انتخاب مي‏کند، خداي کريم و حکيم که به يکايک بندگانش محبتي فراتر از محبت پدر به فرزندان دارد، هرگز به چنين جدايي قهرآميزي رضا نمي‏دهد و او را براي حضور بر سر سفره‏ي آشتي، در قالب اذکار نماز به گفت و گوي محبت آميز با خود فرامي‏خواند و با بياني سراسر مهر در قرآن کريم مي‏فرمايد: 

«و اقم الصلاة طرفي النهار و زلفا من الليل ان الحسنات يذهبن السيئات ذلک ذکري للذاکرين؛ [2] .

دو طرف روز را با نماز تزيين نما و شبانگاه نيز به اقامه‏ي آن برخيز؛ چرا که [اين] کار نيکو، گناهان را از بين مي‏برد.» 

پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم مي‏فرمايد: 

«اذا قمت الي الصلاة و توجهت و قرأت ام‏الکتاب و ما تيسر من السور ثم رکعت فاتممت رکوعها و سجودها و تشهدت و سلمت، غفرلک کل ذنب فيما بينک و بين الصلاة التي قدمتها الي الصلاة المؤخرة؛ [3] .

آنگاه که نماز را اقامه کردي و به سوي خدا توجه يافتي و سوره‏ي حمد يا سوره‏اي ديگر را قرائت کردي، رکوع و سجود را کامل به جا آوردي و تشهد و سلام را انجام دادي، خداوند گناهان بين نماز قبلي و اين نمازت را مي‏بخشد.» 

رسول اکرم صلي الله عليه و آله و سلم نمازهاي پنج‏گانه‏ي يوميه را به نهري تشبيه مي‏فرمايند که بر در خانه‏ي فردي باشد و روزانه پنج بار در آن خود را شست و شو دهد، بي‏ترديد، هيچ اثري از چرک و کثيفي در بدن او باقي نمي‏ماند؛ همين گونه روح آدمي به وسيله‏ي نماز هر روز پنج نوبت از ناپاکي گناه شست و شو داده مي‏شود. 

در اين روايت، پيامبر اعظم صلي الله عليه و آله آيه فوق را به اميد بخش‏ترين آيه‏ي قرآن وصف فرموده، مي‏افزايند: «قسم به کسي که مرا به پيامبري برگزيده، از وقتي که انسان وضو گرفتن را مي‏آغازد، گناهان او فرو مي‏ريزد و آن گاه که به نماز مي‏ايستد و آگاهانه، با خداي خود سخن مي‏گويد، همانند روزي که از مادر متولد گرديده، از گناه بيرون مي‏آيد.» [4] .

در حديثي ديگر پيامبر فرمود: «شنيدم ملکي به هنگام هر يک از نمازهاي يوميه چنين ندا مي‏داد: اي فرزندان آدم! براي خاموش کردن آتش‏هايي که خود، بر اثر اعمال ناشايسته، برافروخته‏ايد، قيام کنيد. گروهي از شما برمي‏خيزند، وضو مي‏گيرند، نماز مي‏گزارند و گناهان آنان بخشيده مي‏شود. سپس تا فاصله‏ي نماز بعدي مرتکب گناه مي‏شوند و آتش‏هايي را برمي‏افروزند و هنگام نمازي ديگر فرا مي‏رسد و منادي الهي، ديگر بار آن‏ها را به خاموش کردن آتش فرامي‏خواند و... همين عمل تکرار مي‏شود، تا آن که مي‏خوابند، در حالي که گناهان‏شان بخشيده شده است.» [5] .

اميرمؤمنان عليه‏السلام نيز چنين مي‏فرمايد: 

«الصلوات الخمس کفارة لما بينهن ما اجتنب الکبائر و هي التي قال الله تعالي ان الحسنات يذهبن السيئات. [6] .

نمازهاي پنج گانه کفاره‏ي گناهان بين آنها است، مادامي که نمازگزار از گناهان بزرگ بپرهيزد و اين، تفسير همان سخن خداوند تبارک و تعالي است که فرمود: نيکوکاري‏ها، جبران کننده‏ي بدي‏ها است. 

حضرت علي در گفتاري ديگر، فرو ريختن گناهان نمازگزار را به ريختن برگ درختان تشبيه کند [7]  و در رواياتي ديگر، نماز، به عنوان ثمن بهشت [8] ، کليد بهشت، جواز عبور از گذرگاه قيامت، مانع آتش و عذاب الهي، توشه‏ي مؤمن، مونس او در خانه‏ي قبر و تاج افتخارش در قيامت، سخنگوي وي در پاسخ به نکير و منکر و عامل درخشش چهره‏اش در محشر، نردبان ترقي او در درجات برتر و سبب روسياهي شيطان [9] ، معرفي شده است، که هر يک از اين تعبيرات بر تأثير نماز در محو گناهان و جبران خطايا، همچنين آسان سازي حسابرسي نمازگزاران دلالت دارد. 

نماز، نه تنها در محو و جبران گناه، بلکه در جلوگيري از ارتکاب گناهان، نقش دارد. سخن استاد مطهري (ره) را در اين باره مي‏خوانيم: 

«ذکر و ياد خدا، دل را جلا مي‏دهد و صفا مي‏بخشد و آن را آماده‏ي تجليات الهي قرار مي‏دهد. حضرت علي درباره‏ي ياد حق، که روح و هدف عبادت است، چنين مي‏فرمايد: 

«ان الله تعالي جعل الذکر جلاء للقلوب، تسمع به بعد الوقرة و تبصر به بعد العشوة و تنقاد به المعاندة و ما برح الله عزت آلائه في البرهة بعد البرهة و في زمان الفترات عبادا ناجاهم في فکر هم و کلمهم في ذات عقولهم؛ [10] .

خداوند، ياد خود را صيقل دل‏ها قرار داده است، دل‏ها بدين وسيله از پس کري، شنوا، پس از نابينايي، بينا و در پي سرکشي و عناد، رام مي‏گردند. همواره چنين بوده و هست که خداوند متعال در هر برهه‏اي از زمان و در زمان‏هايي که پيامبري در ميان مردم نبوده، بندگاني داشته و دارد که در سر ضميرشان با آن‏ها راز مي‏گويد و از راه عقل‏هايشان با آنان تکلم مي‏کند.» 

در آن کلمات، خاصيت عجيب و تأثير شگرف ياد حق بر دل‏ها بيان شده، تا جايي که دل، قابل الهام‏گيري و مکالمه با خدا مي‏گردد. [11] .

عبادت براي تجديد و طراوت حيات ايماني انسان است و نيز قوت و شکوفايي آن. 

«به هر اندازه انسان به ياد خدا باشد، کم‏تر معصيت مي‏کند. معصيت کردن و نکردن، دائر مدار علم نيست، دائر مدار غفلت و تذکر است. به هر اندازه انسان، غافل باشد، يعني خدا را فراموش کرده باشد، بيش‏تر معصيت مي‏کند. به هر اندازه خدا بيش‏تر به يادش بيايد، کمتر معصيت مي‏کند.» [12] .

 [1] مفاتيح الجنان، دعاي ابوحمزه ثمالي.

[2] هود / 114.

[3] بحارالانوار، ج 82، ص 205.

[4] بحارالانوار، ج 82، ص 220.

[5] همان / ص 224.

[6] بحارالانوار، ج 82، ص 233.

[7] همان / ص 244.

[8] همان / ص 232.

[9] کنز العمال، ج 7، ص 284.

[10] نهج‏البلاغه صبحي صالح / خطبه‏ي 222.

[11] سيري در نهج‏البلاغه / 87.

[12] گفتارهاي معنوي / 79.

پرورش تمرکز ذهن

کساني که ضريب هوشي بالايي ندارند، چه کاستي‏هايي در مکانيزم بدن آنان وجود دارد؟ وزن مخچه يا مغز؟ فقدان يا کوچکي يک عضو ادراکي؟ آيا اصولا مشکل آنان سخت افزاري است، يا نرم افزاري؟ توضيح دهيد. 

جدول 4. عوامل پرورش حافظه

1.

2.

3.

4.

5.

نگاه ما به نماز و کارکرد آن، از منظر تأثير و تأثرات مادي نيست و در پي آن نيستيم که بگوييم بايد نماز بخوانيم؛ زيرا نماز در پرورش تمرکز ذهن و پرورش آمادگي‏هاي ذهني مؤثر است، بلکه معتقديم اين عمل عبادي که براي انجام فرمان خدا انجام مي‏شود، در حاشيه و سايه و همراه با خود، کارکردهايي را نيز دارد. به ديگر سخن: نماز را به جا مي‏آوريم؛ چون خدا به آن فرمان داده است؛ اما مسلما اين عبادت که جزء برنامه روزانه زندگي مسلمانان قرار گرفته نمي‏تواند خالي از آثار مادي باشد که در اين کتاب به آنها اشاره مي‏شود. 

همان گونه که قبلا اشاره شد، اضطراب‏هاي فکري و تنش‏هاي رواني از بيماري‏هاي مهلکي است که بشريت قرن بيستم را تهديد مي‏کند. روان کاوان و دانشمندان مي‏کوشند با پيش بيني راه‏هاي کاهش بار فکري، براي مقطعي به انديشه و روان انسان استراحت داده، وي را از دگرگوني‏هاي روحي نجات بخشند. مهار اين پراکندگي‏هاي فکري، شرط نخست دست‏يابي به نبوغ، درايت و فهم مسايل است. به همين جهت مي‏کوشند مکان‏هاي مطالعه و تحقيق را، از آرام‏ترين و مطبوع‏ترين و دل انگيزترين مکان‏ها برگزينند، تا امکان تمرکز ذهن و رفع نگراني را فراهم سازند. 

روان شناس معروف، ويليام مولتون مارستن در مجله‏ي انگليسي «ريدرز دايجست [1] » نگاشته است: 

«اغلب مردم از حيث قدرت تمرکز حواس در زمينه‏ي مسايلي که تصميم گيري درباره‏ي آن‏ها به عهده‏ي آنان نهاده شده، عاجز هستند و همين تشتت و پراکندگي، موجب خطا و سرگرداني‏شان مي‏شود. در حالي که اگر عقل انساني به امري، تمرکز قوي و شديد پيدا کند، به صورت يک ابزار حيران کننده ايفاي نقش خواهد کرد.» 

سپس با استناد به سخن پدر روان شناسي مي‏افزايد: 

«فرق نوابغ و افراد عادي، در امکان تمرکز ذهن و قواي عقلاني است، نه در توانمندي و ساير صفات فکري.» [2] .

نماز، روزانه پنج نوبت فکر را در مدار تمرکز قرار مي‏دهد و پرورش تمرکز آن را آسان مي‏کند؛ براي همين به منظور رسيدن به تماميت اين تمرکز، در اسلام دستور داده شده از هر کاري که موجب پراکندگي ذهن و تمرکز مي‏شود، در نماز پرهيز شود؛ همچون: ايستادن در برابر در و پنجره گشوده، آينه، و هرگونه تصوير و تابلو، و نماز خواندن در حال محصور بودن و.... 

حال اگر با قوت و تسلط، ذهن خود را در مسير معنويت سوق دهيم، تمام نقش و آثار تمرکز در يافته‏هاي معنوي و رشد روحي انسان، ظاهر گرديده، انضباط قرار يافتن در مدار مشخص را در خارج از نماز، ملکه مي‏کند و آرامش و قراري خاص مي‏يابد. 

[1] مجله‏ي انگليسي readers dijest مجله‏اي سياسي اجتماعي است، که با بيش از بيست و يک زبان از سال 1922 در لندن و ديگر کشورهاي اروپايي و امريکايي منتشر مي‏شود.

[2] روح الصلاة في الاسلام / ص 31.

برقراري عدالت اجتماعي

در زندگي دنيوي به دليل محدوديت منابع و نامحدود بودن تقاضا، همواره نگراني از رعايت نشدن عدالت اجتماعي در توزيع ثروت و امتيازهاي دنيايي وجود دارد. 

چه مکانيزم و سيستمي مي‏تواند زياده خواهي بشر را در اين مورد به گونه‏اي اطمينان بخش کنترل و مهار سازد؟ سرعت گير و کنترل کننده‏اي که بتواند سرعت و حرکت بشر را در اين عرصه محدود کند، چيست؟ 

اگر شهرداري بخواهد از افزايش ساخت و سازهاي بي‏رويه و تراکم‏هاي خارج از قواره و استاندارد جلوگيري کند، يا دولت در نظر داشته باشد ماليات بگيرد، يا ناهنجاري را به هنجار بدل سازد، برخورد مستقيم، واپسين و کم‏اثرترين راه آن است و معمولا راهکاري را تعريف مي‏کنند که در فرآيند انجام يکي از ضرورت‏ها و نيازهاي قطعي، همه‏ي افراد به رعايت يا انجام و تأديه‏ي آنچه دولت بر آن اهتمام دارد، ملزم گردند. همانند پايان کار، خريد و فروش و انجام معاملات و خروج از کشور و امثال آن، بر اين اساس آيا مي‏توانيد بگوييد چه مکانيزم‏هاي معتبري مي‏توان در جريان حيات روزمره‏ي آدميان تعبيه کرد که آنان را به رعايت عدالت اجتماعي ملزم کند؟ نام آنها را در جدول زير بنويسيد. 

جدول 5. عوامل مؤثر در رعايت عدالت اجتماعي

1.

2.

3.

اينک به کارکرد نماز در اين زمينه توجه کنيد.

نمازگزار، بايد شرايطي را درباره‏ي لباس و مکان نماز، پرداخت واجبات مالي همچون خمس و زکات، پرهيز از غيبت و توجه به حقوق ديگران را در نظر گيرد، تا نماز او مقبول درگاه خداوند تبارک و تعالي شود. اين الزام‏ها که تمام بخش‏هاي زندگي انسان را تحت تأثير و نفوذ قرار مي‏دهد، نماز را از يک عمل فردي، خارج و به صورت جرياني اصلاحي و پديده‏اي اجتماعي در متن زندگي ظاهر کرده و خود، عاملي در مسير ايجاد و برقراري عدالت اجتماعي مي‏شود. استاد مطهري (ره) مي‏نگارد: 

«مسأله‏ي ديگر: مسأله‏ي حقوق است. باز از نظر روح عبادت واقعا فرق نمي‏کند که ما روي يک فرش غصبي باشيم، يا روي يک فرش مباح. اين‏ها قراردادهاي اجتماعي است که اين فرش مال شما باشد و آن فرش مال من؛ من در مال شما تصرف نکنم و شما در مال من تصرف نکنيد. اين‏ها هر يک، دستورهايي است که براي زندگي اجتماعي مفيد است، وگرنه يک واقعيت و حقيقتي نيست که مثلا اگر اين فرش مال من باشد، يک کيفيت واقعي داشته باشد و اگر مال شما باشد، يک کيفيت واقعي ديگر.... مسأله‏ي عبادت، يک امر واقعي است؛ يعني از نظر حالت و رابطه‏ي روحي که ميان انسان و خدا برقرار مي‏شود، اين امور نمي‏توانند واقعا اثري در عبادت داشته باشند. بعضي چيزها اثر دارند؛ مثلا: اگر انسان دچار برخي عوارض جسمي و روحي باشد، اصلا عبادت برهم مي‏خورد، و اين عوارض، مانع حضور قلب و توجه مي‏شوند، ولي امور مذکور چنين اثري ندارند. مع ذلک اسلام مي‏گويد: جايي که در آن نماز مي‏خواني، آبي که با آن وضو مي‏گيري، حتي آن محلي که آب وضويت در آن ريخته مي‏شود، لباسي که با آن نماز مي‏خواني، تمام آنچه با اين عمل تو ارتباط دارد، بايد مباح باشد، يعني نبايد حرام باشد، اگر يک نخ غصبي هم در لباس تو باشد، اين عبادت پذيرفته نيست.» [1] .

يعني اسلام مي‏گويد: من پرستشي را که در آن حقوق اجتماعي محترم نباشد، اساسا قبول ندارم. آن وقت يک نمازگزار وقتي مي‏خواهد نماز بخواند، اول فکر مي‏کند خانه‏اي که من در آن هستم، به زور از مردم گرفته‏ام، يا نه؟ اگر به زور گرفته‏ام، نمازم باطل است. پس مجبور است خانه‏اي ترتيب دهد که برايش حلال باشد، يعني از صاحب اصلي‏اش خريده باشد، يا صاحب او را راضي نگه دارد. فرش زير پا و لباسي که به تن دارد، همينطور. اگر خمس يا زکات بايد بدهد و ندهد، باز نمازش باطل است.» [2] .

همان گونه که در فقه، نماز با لباسي که از درآمد غير مشروع تهيه گرديده، يا در مکاني که صاحب آن راضي نيست، باطل شمرده شده است، در روايات نيز نماز کسي که پدر و مادر از او راضي نباشند، [3]  کسي که غيبت مسلماني را کرده باشد، [4]  زني که همسرش از او ناراضي باشد، آن که حقوق مستمندان را ندهد، امام جماعتي که مردم از او ناراضي باشند [5]  و کسي که لب به مسکرات بيالايد، [6]  غير قابل قبول شمرده شده است. 

اينک به دستاوردي ديگر از آثار نماز توجه کنيد: 

[1] تعليم و تربيت / 187 - 188.

[2] گفتارهاي معنوي / 83 - 84.

[3] بحارالانوار، ج 74، ص 61.

[4] همان، ج 77، ص 50.

[5] همان، ج 75، ص 257.

[6] همان، ج 84، ص 317.

دستيابي به وقار اخلاقي و شخصيتي

بي‏ترديد برخي از پديده‏ها، تأثيري عميق در رفتار و شخصيت انسان باقي مي‏گذارند و آينده‏ي زندگي وي را به کلي دگرگون مي‏کنند. هر کس به خوبي مي‏داند از چه زماني و چگونه شيوه‏اي را ترک گفته و روش ديگري را پس از مواجهه با خاطره‏اي ملال‏انگيز، برگزيده است. 

به گفته‏ي قرآن: يکي از اعمالي که اخلاق و شخصيت انسان را شديدا تحت تأثير و نفوذ خود قرار مي‏دهد، نماز و مداومت بر اين عمل عبادي است. پروردگار حکيم، ساختار شخصيتي همه‏ي انسان‏ها را چنين ترسيم مي‏کند: 

«ان الانسان خلق هلوعا اذا مسه الشر جزوعا و اذا مسه الخير منوعا الا المصلين الذين هم علي صلاتهم دائمون؛ [1] .

انسان، بي‏طاقت و حريص آفريده شده است. هنگام رويارويي با مشکل، بي‏تابي مي‏کند و آن گاه که به امکاني دست يابد، از ياري ديگران دريغ مي‏ورزد؛ مگر نمازگزاراني که هيچ گاه از انجام اين عبادت فروگذار نمي‏کنند.» 

نمازگزار، با در نظر گرفتن مفاهيم والا و بلندي که همواره به خود الهام و تلقين مي‏کند و آرامشي که در پرتو ذکر خدا فراهم مي‏آورد، به وقار و شخصيتي دست مي‏يابد که مي‏تواند در دوران گوناگون زندگي، نوسانات روحي خويش را مهار سازد. 

حضرت زهرا - سلام الله عليها - در خطبه‏اي شيوا، فلسفه‏ي اعمال عبادي را، وارسيده، و در جمع زنان مدينه چنين مي‏فرمايد: «[خداوند] نماز را واجب گردانيد، تا انسان‏ها را به وسيله‏ي آن از تکبر، منزه فرمايد.» [2] .

شهيد مطهري (ره) نيز فرمود: 

علي عليه‏السلام در خطبه‏ي 192 نهج‏البلاغه پس از اشاره به پاره‏اي اخلاق نکوهيده از قبيل سرکشي، ظلم و کبر مي‏فرمايد: 

«و عن ذلک ما حرس الله عباده المؤمنين بالصلوات و الزکوات و مجاهدة الصيام في الايام المفروضات تسکينا لاطرافهم و تخشيعا لابصارهم و تذليلا لنفوسهم، و تخفيضا لقلوبهم و ازالة للخيلاء عنهم؛ 

چون بشر در معرض بيماريهاي اخلاقي و روحي است، خداوند به وسيله‏ي نماز، زکات و روزه بندگان مؤمن را از آفاتي چنين، نگهباني کرد. اين عبادات، دست و پاها را از گناه بازمي‏دارند، چشم‏ها را از خيرگي بازداشته، به آن‏ها خشوع مي‏بخشند، نفوس را، رام، دل‏ها را فروتن و باد دماغ را زايل مي‏سازند.» [3] .

علت تأثير نماز در شخصيت انسان اين است که نمازگزار قلبي مطمئن دارد؛ اطمينان به بزرگ‏تر بودن خداوند از همه‏ي جاذبه‏ها، شخصيتها، قدرت‏ها و امکانات. نمازگزار خود را وابسته به چنين قادري يکتا مي‏داند که جهانيان در قبضه‏ي قدرت اويند و پرورش يافته او؛ همو که در عين قدرت، رحمان و رحيم است و حکومتش به دنيا محدود نمي‏گردد، بلکه مالک روز قيامت نيز هست. اين طمانينه قلبي که در قالب اذکار نماز از نهاد نمازگزار برمي‏خيزد، وقار شخصيتي و آسودگي روحي‏اش را تضمين مي‏کند. 

نمازگزار با يادآوري منظره‏ي آينده‏ي زندگي انسان‏ها و واپسين روز حيات، شخصيتي آينده‏نگر و انديشه‏اي والا و نامحدود مي‏يابد. [4]  او با گره زدن تعلقات روحي خود با خداوند هستي و استعانت از او [5]  نفسي با کرامت، قلبي آرام و آزاد از هر گونه دلهره، اضطراب، توقع و اميد به ديگران مي‏يابد. او لزوم پيروي از صالحان، گام نهادن در مسير هدايت، [6]  موضع‏گيري در برابر گمراهان [7]  را هر روز در قالب اذکار نماز به خود تلقين مي‏کند. 

[1] معارج / 23 - 19.

[2] «فرض الله الصلاة تنزيها لکم عن الکبر». بحارالانوار، ج 82، ص 209.

[3] سيري در نهج‏البلاغه / 97.

[4] مالک يوم الدين.

[5] اياک نعبد و اياک نستعين.

[6] صراط الذين انعمت عليهم.

[7] غير المغضوب عليهم و لا الضالين.

پذيرش انضباط و نظم

آيا تاکنون در قالب برنامه‏هاي گروهي مثلا: اردوهاي سياحتي يا زيارتي به سفر رفته‏ايد؟ و ساعت‏هاي اعلام شده براي حرکت از مبداء و حرکت‏هاي بعدي را، با ساعت‏هايي که عملا حرکت‏ها را انجام داده‏ايد، مقايسه کرده‏ايد؟ آن‏ها را در جدولي وارد کنيد. 

جدول 6. پيش بيني و چگونگي انجام برنامه هاي گروهي:

رديف - مبدأ - مقصد - هدف برنامه - ساعت اعلامي - ساعت انجام

1.

2.

3.

4.

5.

آيا تاکنون با کسي قرار ملاقات تنظيم کرده‏ايد، که از قبل بدانيد او در برنامه خيلي دقيق و بهنگام است و در صورت تخلف، ناراحت مي‏شود؟ 

آيا تاکنون به پزشکي مراجعه کرده‏ايد که دقيقا در لحظه‏ي تنظيم وقت خودش در را بگشايد و از شما استقبال کند؟ اگر چنين اتفاقي براي بيماري بيفتد چه احساسي در او ايجاد مي‏گردد؟ 

اگر سر و کار هميشگي ما با افراد منظم و سخت‏گير در مورد ساعت دقيق برنامه‏ها باشد، چه خصلت و منشي در ما به اين وسيله رشد مي‏يابد؟ 

معمولا در کشورهاي پيشرفته، اگر يک برنامه‏ي اردو يا بازديد جمعي تنظيم کنند، براي ساعت حرکت به جاي ساعت 15 / 7 دقيقه مثلا اعلام مي‏کنند 17 / 7 دقيقه و بسيار مقيدند رأس دقيقه اعلام شده حرکت کنند، نه زودتر و نه ديرتر!  مثلا رأس ساعت 33 / 11 دقيقه، خودروي آنان در نقطه‏ي بازگشت توقف کند؛ زيرا معتقدند اين دقت نظر باعث مي‏شود کارآموزان يا همکاران، يا مشتريان، نظم و انضباط را در خود نهادينه سازند. اينک به نماز و تأثير و کاربرد آن در پرورش نظم و انضباط توجه کنيد. 

زيباترين و چشمگيرترين تصوير از شخصيت، خدمات و امتيازهاي هر فرد يا مجموعه، تصوير نظم و انضباط است. انسان در هر يک از فعاليت‏ها و مقاطع زندگي به شرطي درخور تحسين تلقي مي‏گردد، که کتاب زندگي و رفتار خود را به زينت «انضباط» مزين گرداند. اين امتياز وسيله‏ي تمرين و دقت، نصيب او مي‏گردد. آدمي در جريان زندگي و برنامه‏هايش بايد خود را به رعايت نظم مجبور ساخته، و الزام‏هايي در برنامه، بر خويش تحميل کند، تا به مرور زمان اين خصوصيت به صورت ملکه در ساير بخش‏هاي زندگي او جريان يابد. استاد مطهري (ره) چنين مي‏نگارد: 

«عبادت، يک وقت مشخص و معيني دارد و دقيقه‏اش هم حساب مي‏شود. وقت نماز صبح از اول طلوع صبح تا اول طلوع آفتاب است و اگر عمدا يک دقيقه قبل از طلوع آفتاب شروع کني، نمازت باطل است، بايد بين اين دو تا باشد. اگر بگويي: آقا! من فعلا خوابم مي‏آيد! من ديشب بيداري کشيده‏ام، الان يک ساعت به طلوع صبح مانده، خدا که خواب و بيداري ندارد، مگر خدا در بين الطلوعين (العياذ بالله) لباس رسمي‏اش را مي‏پوشد و براي قبول کردن نمازها آماده مي‏شود؟ براي خدا که تمام ساعات و لحظات يکسان است: «لا تأخذه سنة و لا نوم» [1]  من امشب بيداري کشيده‏ام و خوابم مي‏آيد، مي‏خواهم نيم ساعت زودتر نمازم را بخوانم و بخوابم. 

ابدا! انضباط و وقت را بايد بشناسي، جز در وقت خودش در وقت ديگر نبايد نماز بخواني. آيا از نظر خدا فرق مي‏کند که اين وقت يا آن وقت باشد؟ نه، از نظر تو فرق مي‏کند، تو بايد با اين نماز تربيت شوي، اگر شب تا دوي نيمه شب هم بيدار بودي، بايد بين الطلوعين بيدار شوي و نمازت را بخواني و نماز ظهر و عصر هم همين طور است، قبل از وقت، قبول نيست. بعد از وقت، هم قبول نيست. مغرب و عشا نيز همين طور است.» [2] .

نمازهاي يوميه که در اوقات معين و به صورت يک الزام ديني در برنامه‏ي زندگي روزمره قرار مي‏گيرد، صفحه‏ي فعاليت‏هاي انسان را، جدول‏بندي و روح انضباط و تقيد به وقت را در وي احيا مي‏کند. با بررسي دقيق نمودهاي برنامه‏ريزي و نظم نماز، درمي‏يابيم اين عبادت والا، در آغاز و فرجام، داراي نظمي لطيف و زيبا است. اسلام عزيز از جهت مقدمات و ترتيب منطقي انجام آن بر حسب شرايط گوناگون غسل، وضو، تيمم، از حيث جهت ايستادن (قبله)، حرکت دست و اندام بدن، تعداد رکعت‏ها در هر نوبت، لباس نمازگزار و نوع آن، محلي که براي اقامه‏ي نماز يا سجده برمي‏گزيند، و تمام اين جهات، طرح و برنامه دارد. براي تون صدا و نحوه‏ي اداي قرائت، در زير و بم کردن صدا، نحوه‏ي اداي قرائت، تبيين سمت و سوي نگاه نمازگزار، آب وضو، باقي مانده‏ي آن، خاک، يا محل سجده، آرايش ظاهري، حتي تعقيبات نماز و... در مرحله‏اي فراتر در نماز جماعت، براي تنظيم صفوف، گزينش امام، و... دستورهايي خاص و الگوهايي بديل، ارائه کرده است. الزام به اين برنامه‏ها در هر روز يعني؛ احياي روح تقيد پذيري که آهنگ انضباط را در نهاد انسان، نهادينه مي‏گرداند. 

 [1] بقره / 255؛ جمله‏اي از «آية الکرسي».

[2] گفتارهاي معنوي / 86 - 85.

استواري ايمان و استقامت

خواندن سرودهاي دسته جمعي خصوصا در مراکز آموزشي چه نقشي مي‏تواند در تربيت داشته باشد؟ لطفا اين آثار را در جدول زير فهرست فرماييد. 

جدول 7. آثار سرودهاي جمعي

1.

2.

3.

و اينک به بررسي آثار سروش عبوديت مي‏پردازيم: 

هر سپاه و سازماني براي الهام استقامت و ثبات، سروشي را به سربازان و پيروان خود مي‏آموزد، که هر صبحگاه و شامگاه، با سرودن آن، روحيه‏ي مقاومت را در جان‏هايشان به هيجان آورند و عزم و اراده خويش را آهنين سازند. سپاه هستي و ذراتي که به ظاهر خاموش و بي‏صدا مي‏نمايند، سرود پايداري در فرمانبرداري از آفريننده را هر صبح و شام مي‏سرايند: 

«ان من شي‏ء الا يسبح بحمده» [1] .

 

جمله‏ي ذرات عالم، در نهان‏

با تو مي‏گويند روزان و شبان‏

 

ما سميعيم و بصيريم و هشيم‏

با شما نامحرمان، ما خامشيم‏

 

چه، شما سوي جمادي مي‏رويد

محرم جان خدادان، کي شويد؟

انسان‏ها نيز به عنوان محور نظام خلقت، همنوا با ساير ذرات وجود، صبح و شام خود را با سرودن سروش ستايش و سپاس و اعلام وفاداري در اطاعت از خالق هستي آفرين، سپري مي‏کنند. اين سرود که در آن، تقيد به مهم‏ترين نکات عقيدتي، اخلاقي، عاطفي، سياسي و... ديده مي‏شود، روح سازش ناپذيري با طاغوت‏ها و گمراهان، و پايبندي به نظام اخلاقي مشخص را در انسان تقويت مي‏کند. 

 [1] اسراء / 24.

این مطلب را به اشتراک بگذارید :
اشتراک گذاری در کلوب اشتراک گذاری در  فیس بوک اشتراک گذاری در تویتر اشتراک گذاری در افسران

نوع محتوا : مقاله
تعداد کلمات : 4336 کلمه
مولف : محمدرضا رضوان‏طلب
1395/1/17 ساعت 09:36
کد : 1173
دسته : آثار اخلاقی و عرفانی نماز
لینک مطلب
کلمات کلیدی
نماز،آثار نماز،فلسفه نماز،چرایی نماز،نماز و بهداشت روان
درباره ما
با توجه به نیازهای روزافزونِ ستاد و فعالان ترویج اقامۀ نماز، به محتوای به‌روز و کاربردی، مربّی مختصص و محصولات جذاب و اثرگذار، ضرورتِ وجود مرکز تخصصی در این حوزه نمایان بود؛ به همین دلیل، «مرکز تخصصی نماز» در سال 1389 در دلِ «ستاد اقامۀ نماز» شکل گرفت؛ به‌ویژه با پی‌گیری‌های قائم‌مقام وقتِ حجت الاسلام و المسلمین قرائتی ...
ارتباط با ما
مدیریت مرکز:02537841860
روابط عمومی:02537740732
آموزش:02537733090
تبلیغ و ارتباطات: 02537740930
پژوهش و مطالعات راهبردی: 02537841861
تولید محصولات: 02537841862
آدرس: قم، خیابان شهدا (صفائیه)، کوچۀ 22 (آمار)، ساختمان ستاد اقامۀ نماز، طبقۀ اول.
پیوند ها
x
پیشخوان
ورود به سیستم
لینک های دسترسی:
کتابخانه دیجیتالدانش پژوهانره‌توشه مبلغانقنوت نوجوانآموزش مجازی نمازشبکه مجازی نمازسامانه اعزاممقالات خارجیباشگاه ایده پردازیفراخوان های نماز