■ عبادت در کتب فقهی
بسم الله الرحمن الرحیم
منبع: طهارت روح (عبادت و نماز در آثار شهيد مطهري)
تهیه کننده: مرکز تخصصی نماز
عبادات در کتب فقهي
محقق (ره) ده کتاب عبادات را به اين ترتيب ذکر مي کند:
- کتاب الطهاره. طهارت بر دو قسم است، طهارت از «خبث» يا آلودگيهاي ظاهري و جسمي و عارضي و طهارت از «حدث» يعني آلودگي معنوي طبعي. طهارت از خبث عبارت است از تطهير بدن يا لباس يا چيز ديگر از امور ده گانه اي که اصطلاحا نجاسات خوانده مي شوند از قبيل: بول، غايط، خون، مني، ميته و غيره و طهارت از حدث عبارت است از وضو و غسل و تيمم که شرط عبادات از قبيل نماز و طواف است و با يک سلسله اعمال طبيعي مانند خواب، ادرار، جنابت و غيره باطل مي شود و بايد تجديد شود.
- کتاب الصلوة. در اين کتاب درباره ي نمازهاي واجب يعني نمازهاي يوميه، نماز عيدين، نماز ميت، نماز آيات، نماز طواف و نمازهاي نافله يعني نمازهاي مستحبي از قبيل نوافل يوميه و غيره و درباره شرائط و ارکان و مقدمات و موانع و قواطع و خلل نماز و همچنين درباره ي انواع نماز: از قبيل نماز حاضر و نماز مسافر و يا نماز فرادي و نماز جماعت، يا نماز اداء و نماز قضاء به تفصيل بحث مي شود.
- کتاب الزکوة. زکوة نوعي پرداخت مالي است شبيه به ماليات که به نه چيز تعلق مي گيرد: طلا، نقره، گندم، جو، خرما، مويز، گاو، گوسفند، شتر. در فقه درباره ي شرائط تعلق زکوة به اين امور نه گانه و درباره ي مقدار زکوة و درباره ي مصرف آن که به چه مصارفي بايد برسد بحث مي شود. در قرآن، زکوة غالبا هم رديف نماز ذکر مي شود، در قرآن از مسائل زکوة فقط مصارف آن توضيح داده شده است، آنجا که مي فرمايد:
«اِنَّمَا الصَّدَقاتُ لِلْفُقراءِ وَ الْمَساکينِ و الْعامِلينَ عَلَيها وَ الْمُؤَلَّفَة قُلُوبُهُمْ وَ فِي الرِّقابِ وَ الْغارِمينَ و في سَبيلِ اللّهِ وَ ابن السَّبيل[1] .
«صدقات براي نيازمندان و تهيدستان و مأموران جمع آوري آنها، و مردمي که بايد دل آنها بدست آيد، و در راه آزادي بردگان، و قرض داران و در راه خيري که بخدا منتهي گردد و مسافران بي توشه مي باشد.»
- کتاب الخمس. خمس نيز مانند زکوة نوعي پرداخت مالي شبيه ماليات است. خمس يعني يک پنجم. از نظر اهل تسنن تنها غنائم جنگي است که يک پنجم آن به عنوان خمس بايد به بيت المال منتقل شود و صرف مصالح عمومي گردد. ولي از نظر شيعه غنائم جنگي يکي از چيزهايي است که بايد خمس آن پرداخت شود. علاوه بر آن، معادن، گنجها، مالهاي مخلوط به حرام که تشخيص آنها و مالک آنها مقدور نيست، زميني که کافر ذمي از مسلمان مي خرد، آنچه از طريق غواصي بدست مي آيد و مازاد عوائد سالانه نيز بايد تخميس شوند و خمس آنها داده شود. خمس در مذهب شيعه بودجه ي هنگفتي است که قسمت مهم بودجه يک کشور را مي تواند تأمين کند.
- کتاب الصوم. صوم يعني روزه. چنانکه ميدانيم در حال روزه از خوردن و آشاميدن، آميزش جنسي و سر زير آب فروکردن و غبار غليظ به حلق فروبردن و برخي چيزهاي ديگر بايد اجتناب کرد. هر سال قمري يک ماه يعني ماه مبارک رمضان بر هر مکلف بالغي که عذري نداشته باشد واجب است روزه بگيرد. روزه بطور کلي در غير ماه رمضان مستحب است. دو روز در سال روزه حرام است: عيد فطر و عيد اضحي. بعضي روزها، روزه مکروه است مانند روز عاشورا.
- کتاب الاعتکاف. اعتکاف به حسب معني لغوي يعني مقيم شدن در يک محل معين. ولي در اصطلاح فقهي عبارتست از نوعي عبادت که انسان سه روز يا بيشتر در مسجد مقيم مي شود و پا بيرون نمي گذارد و هر سه روز روزه ميگيرد. اين کار شرائط و احکامي دارد که در فقه مسطور است. اعتکاف في حد ذاته مستحب است نه واجب، ولي اگر انسان آن را شروع کرد و دو روز گذشت روز سوم واجب مي شود. اعتکاف بايد در مسجدالحرام يا مسجدالنبي يا مسجد کوفه يا مسجد بصره صورت گيرد و حداقل اين است که در مسجد جامع يک شهر صورت گيرد. اعتکاف در مساجد کوچک جايز نيست. پيغمبر اکرم دهه ي آخر رمضان اعتکاف مي فرمود.
- کتاب الحج. حج همان عمل معروفي است که در مکه و اطراف مکه به وسيله ي حجاج انجام مي شود و معمولا توأم با عمره است. اعمال حج عبارتست از احرام در مکه، وقوف در سرزمين عرفات، وقوف شبانه در سرزمين مشعر، رمي جمرة العقبه، قرباني، حلق يا تقصير، طواف، نماز طواف، سعي بين صفا و مروه، طواف النساء، نماز طواف النساء، رمي جمرات، بيتوته در مني.
- کتاب العمره. عُمره نيز نوعي حج کوچک است. ولي معمولا براي حجاج واجب است که اول عمره را به جا آورند و بعد حج را. اعمال عمره عبارتست از: احرام در يکي از ميقاتها، طواف خانه ي کعبه، نماز طواف، سعي بين صفا و مروه، تقصير.[2]
- کتاب الجهاد. در اين کتاب مسأله جنگهاي اسلامي مطرح است. اسلام دين اجتماعي و مسئوليتهاي اجتماعي است از اين رو جهاد در متن دستورات اسلام قرار گرفته است. جهاد بر دو قسم است: ابتدائي و دفاعي. از نظر فقه شيعه، جهاد ابتدائي منحصرا زيرنظر پيغمبر اکرم يا امام معصوم مي تواند صورت گيرد و لاغير. اين چنين جهادي تنها بر مردان واجب است ولي جهاد دفاعي در همه زمانها بر همه ي مردم اعم از مرد و زن واجب است. ايضا جهاد يا داخلي است يا خارجي. اگر گروهي از مردم بر امام مفترض الطاعة مسلمين خروج کنند آنچنانکه «خوارج» يا «اصحاب جمل» و «اصحاب صفين» کردند جهاد با آنها نيز واجب است. در فقه، احکام جهاد و احکام ذمه يعني شرائط پذيرفتن غيرمسلمان تحت عنوان تابعيت دولت اسلامي و همچنين درباره صلح ميان دولت اسلام و دولت غير اسلامي به تفصيل بحث مي شود.
10- امر به معروف و نهي از منکر. اسلام به حکم اين که دين اجتماعي و مسئوليتهاي اجتماعي است و محيط مناسب را شرط اصلي اجراء برنامه آسماني و سعادت بخش خود مي داند يک مسئوليت مشترک براي عموم بوجود آورده است. همه مردم موظفند که پاسدار فضيلتها و نيکيها و نابود کننده ي بديها و نادرستيها باشند. پاسداري نيکيها به نام «امر به معروف» و ستيزه گري با بديها «نهي از منکر» ناميده مي شود. امر به معروف و نهي از منکر در فقه اسلامي، شرائط و مقررات و نظاماتي دارد که در فقه مسطور است.[3] .
[1] سوره توبه، آيه 60.
[2] فقه، ص 92.
[3] فقه، ص 96.
عبادت و عناوين اوليه و ثانويه
فقها و اصوليين يک تعبيري دارند، مي گويند عناوين اوليه و عناوين ثانويه، يعني يک چيزي را گاهي به عنوان اصلي خودش بيان مي کنند، مثلا مي گويند نماز، نماز نام يک عمل است، همين طور احسان به مردم، زکات، روزه، جهاد، امر به معروف و نهي از منکر، انفاق، راستي و صداقت... ولي مي دانيد که عملها موقع و موضعش به حسب شرايط زماني و به حسب احوال افراد و اشخاص متفاوت است. يعني براي شما در يک لحظه يک امر واجب است و در لحظه ديگر مستحب، ممکن است در لحظه ي ديگر همان مستحب نيز تغيير کند.
مثلا، شما مديون يک داعيي هستيد، مديون شرعي يک داعي شرعي که به اصرار، دين خودش را از شما طلب مي کند، مي گويد که احتياج دارم و بايد طلبم را بدهي، مي گوييد صبر کن نمازم را بخوانم بعد از نماز طلبت را مي پردازم، مي گويد
که آن قدر هم صبر نمي کنم، دين مرا بده بعد نمازت را بخوان. يا مثلا، شما مي خواهيد نماز بخوانيد، در همان حال، شخصي ناراحتي شديدي پيدا کرده که بايد او را با عجله به دکتر رسانيد، و شما براي نماز هم وقت داشتي، آيا در اينجا نماز عمل صالح است؟!
آن وقت نماز عمل صالح است که شما اول دين خود را بدهيد بعد نمازتان را بخوانيد، اگر شما با طلبکار خود بحث کنيد و به او بگوئيد: اول بايد نمازم را بخوانم چون خدا از تو بزرگتر است و بايد اول طلب خدا را بپردازم و... اشتباه مي کني اين نماز براي تو عمل صالحي نيست. چون وقت هم داري، برو اول دينت را بده بعد نمازت را بخوان يا در مورد بيمار، اول بايد او را به طبيب رسانده بعد نمازت را بخواني. اين را عنوان ثانوي مي گويند، عناوين ثانوي متغير است و بحسب احوال افراد و اشخاص فرق مي کند، در رابطه با مسايل اجتماعي نيز اين چنين است، مثلا، من بهر دليلي از اول - درست بوده يا اشتباه - رفتم و تحصيلات علوم ديني نمودم، شما هم رفتيد تحصيلات پزشکي نموديد، ديگر در اين سن نه من مي توانم بروم پزشک بشوم، نه شما مي توانيد تحصيلات ديني بکنيد، وظايف پزشکي هم در جامعه وظايف لازمي است، وظايف هدايت ديني و مذهبي هم در جامعه لازم است، ولي امروز براي من چه واجب است؟ آن کاري که از خودم بهتر ساخته است، براي شما چه چيز واجب است؟ آن چيزي که از شما بهتر ساخته است.[1] .
[1] درسهائي از قرآن، ص 78.