احکام نماز در قالب داستان

■ احکام نماز در قالب داستان

احکام نماز در قالب داستان

بسم الله الرحمن الرحیم

منبع: دو رکعت قصه

تهیه کننده: مرکز تخصصی نماز

مقدمات مستحبی نماز (اذان واقامه)

استحباب اذان و اقامه

امام صادق (عليه السلام) به من[1] فرمودند: «اگر قبل از نماز اذان و اقامه بگويي، دو صف از ملائکه پشت سرت مي ايستند و به تو اقتدا مي کنند.»

 [1] محمد بن مسلم از شاگردان بزرگ امام صادق (عليه السلام)، وسائل الشيعة، ج 4، ص 620.

شهادت به ولايت حضرت علي در اذان و اقامه

از تعجب داشتم شاخ در مي آوردم. با خودم گفتم: توي اين دنيا همه چيز ساندويچي شده بود غير از اذان و اقامه! حاج آقا اذان و اقامه رو بدون «اشهد ان عليا ولي الله» گفت! طاقت نياوردم و بعد از نماز رفتم پيششون.

گفتند: من گفتم؛ شايد متوجه نشدي، ولي اصلاً اين جمله، جزء اذان و اقامه نيست، چون شعار ما شيعه هاست خوبه بعضي جاها تکرارش کنيم.[1] .

 [1] توضيح المسائل امام خميني (ره)، مسأله 919 و أجوبة الاستفتائات مقام معظم رهبري، 456.

اذان و اقامه قبل از نمازهاي مستحبي

زيارت عاشورا که تموم شد، ايستادم تا نماز زيارت رو بخونم. اذان و اقامه رو گفتم و نمازم رو بستم.

تموم که شد، علي بشقاب سيبش رو گذاشت جلوم و گفت: حميد! از کي تا حالا براي نمازهاي مستحبي هم اذون و اقامه مي گن؟

راست مي گفت. نماز زيارت مستحبه؛ اذون و اقامه نداره. «کاسه ي داغ تر از آتش» يعني همين.[1] .

 [1] توضيح المسائل امام خميني (ره)، مسأله 916.

اذان و اقامه در گوش نوزاد

آسمان و زمين هم مانده بودند شاد باشند و بخندند، يا گريه کنند و باران غم ببارند.

حسين (عليه السلام) به دنيا آمده بود. مولود فرخنده اي که هرکس خبري از شهادتش داشت، اشک در چشمانش حلقه مي زد.

پيامبر (صلي الله عليه و آله) به من فرمودند: «اسماء! فرزندم را بياور»

حسين (عليه السلام) را در پارچه اي سفيد پيچيدم و به خدمت پيامبر (صلي الله عليه و آله) آوردم. پيامبر(صلي الله عليه و آله) در گوش راست فرزندشان اذان و در گوش چپ اقامه خواندند، سپس او را در آغوش کشيدند و گريستند. شايد از آن روز به بعد بود که همه ي مسلمان ها کنار گوش نوزادهايشان اذان و اقامه مي گفتند.[1] .

 [1] بحارالانوار، ج 104، ص 111.

 

مقارنات نماز (مسائلی که در بین نماز رعایت می شود)

مقدمه

بعضي از نمازهاي واجب

شروع کرد به شمردن: صبح، ظهر، عصر، ...

گفتم: نه، اينا فقط نمازهاي يوميه (روزانه) است. ما چند تا نماز واجب ديگه هم داريم؛ مثل نماز قضاي پدر و مادر که پسربزرگ بايد بخونه يا نماز طواف يا نماز ميت. ولي هيچ کدوم از اين ها با خونه هاي اين جدول جور نيست. يک کلمه چهار حرفي که با الف شروع مي شه.

يک کمي فکر کرد و گفت: آهان، درسته، وقتي که زلزله مي آد يا ماه مي گيره. آره! نماز آيات. يادم اومد. درست بود. هم چهار حرفي هم اولش الف.[1] .

 [1] أجوبة الاستفتائات مقام معظم رهبري، 542.

منظور از رکن و غير رکن و فرق آنها

وسط رکوع فهميدم تشهد رکعت قبل رو فراموش کردم. نمي دونستم بايد چه کار کنم. نماز رو ادامه دادم و با خودم گفتم: بعد از نماز مي پرسم اگه نمازم اشتباه بود دوباره مي خونمش.

بالاخره گفت. اين دفتر استفتائات، بعضي وقت ها از صف نونوايي هم شلوغ تره. حاج آقا گفت: «نمازتون درسته[1] بعضي قسمت هاي نماز مثل قرائت، ذکر، تشهد، سلام و ... رو اگه سهواً انجام ندي اشکالي نداره ولي بعضي از قسمتها مثل تکبير، قيام، رکوع و سجده ها (که ارکان نماز هستند) حتي اگه سهواً هم ترک بشه نماز باطل مي شه.»[2] .

[1] اين فرد بايد بعد از سلام نماز، قضاي تشهد خود را انجام دهد. يعني نماز را که سلام داد يک تشهد به جاي تشهد فراموش شده بخواند.

[2] توضيح المسائل امام خميني (ره)، ص 552.

 

مقارنات مستحبی

حضور قلب

آخر صحبت هاي حاج آقا بود که وارد مسجد شدم و يه گوشه نمازم رو بستم.

«الله اکبر»...

«خب، امروز چهار تا راه براي اينکه توي نماز حواسمون جمع باشه گفتيم:

ـ ترجمه نماز رو ياد بگيريم.

ـ ذکرها و سوره اي که توي نماز ميخونيم اگه تکراري و خسته کننده شده عوض کنيم.

ـ وقت وضو گرفتن حواسمون جمع باشه.

ـ و آخر از همه اينکه قبول کنيم که حضور قلب پيدا کردن تمرين ميخواد.»

صبحت هاي حاج آقا تموم شد.

نماز من هم...!

عجب حضور قلبي![1] .

 [1] تفسير نمونه، جلد 14، صفحه 215.

 

مقارنات وجوبی

نيت

رکعت دو بود يا سه، يکي يکي نمازها رو رها کردند. يه موش وسط صف هاي نماز جماعت! بگذريم از اين که من چه کار کردم.

عده ي کمي نماز رو با امام به پايان رسوندند. امام جماعت بعد از نماز، از اميرالمؤمنين (عليه السلام) گفتند. از تير توي پاي ايشون که نمي تونستند بيارنش بيرون. به پيشنهاد امام حسن (عليه السلام)، وقت نماز سراغ حضرت رفتند. امام اون قدر غرق عبادت بوده اند که چيزي متوجه نمي شوند.

با چشم هام که ديگه خيس شده بود به اطرافم نگاهي انداختم. همه سرشون پايين بود. همه شرمنده ي خدا بودند.

عدم لزوم ذکر نيت

پيرمرد بود. حافظه اش ياري نمي کرد. به زور اين يک جمله رو حفظ کرده بود: «4 رکعت نماز ظهر مي خوانم، بر من واجب قربة الي الله» خيال مي کرد بايد نيت نماز رو به زبان بگه. جوون بودم و جاي نوه اش حساب مي شدم.

بهش گفتم: همين که بدوني چه نمازي مي خوني کافيه، بي چون و چرا قبول کرد. بهش که برنخورد هيچ، حسابي هم تحويلم گرفت.

مثل اين که کلي راحت شده بود![1] .

[1] توضيح المسائل امام خميني (ره)، مسأله 947.

لزوم اخلاص در عبادت

عبادت، عملي است که تو آن را به خاطر خداوند و براي نزديک شدن به او انجام مي دهي. عبادتي که براي ديگران انجام شود و با ريا همراه باشد، تو را به محبوبيت نزديک نمي کند.

نماز هم همين طور. عبادتي براي او، نه براي خودنمايي. اگر قسمتي از نماز را براي غير او بخوانيم نمازمان باطل است و بايد دوباره آن را بخوانيم.[1] .

 [1] توضيح المسائل امام خميني (ره)، مسأله 947.

 

قیام

قيام بعد از رکوع

راننده دستش رو گذاشته بود روي بوق و دست بردار هم نبود. هنوز هفت هشت نفري مونده بودن که نمازشون تموم نشده بود.

تقصير ما هم نبود. چهار تا دستشويي بود و پنج شش تا اتوبوس. پام رو گذاشتم روي گاز و با آخرين سرعت ممکن نماز رو خوندم. رکعت آخر بعد از رکوع که بلند شدم، چون حواسم نبود کامل نايستادم. توي اتوبوس کلي فکرم مشغول بود؛ نمي دونستم نمازم درسته يا نه؟ آخرش يادم اومد. قيام (ايستادن کامل) بعد از رکوع، واجبه. ولي چون از واجبات رکني نيست[1] ، فقط اگه عمداً ترک بشه نماز باطل مي شه. يه نفس راحت کشيدم.[2] .

[1] البته بايد توجه داشته باشيم که قيام، هنگام تکبيره الاحرام و قبل از رکوع از ارکان نماز است. بنابراين اگر به خاطر عجله کردن و رسيدن به رکوع نماز جماعت، تکبير را در بين راه بگوييم يا بعد از تکبير و قبل از رکوع اندکي نايستيم نمازمان باطل مي شود. چه سهواً اين کار را انجام داده باشيم و چه عمداً.

[2] توضيح المسائل امام خميني (ره)، مسأله 958.

 

ايستادن بر روي يک پا؛ قرار دادن سنگيني بدن بر روي يک پا

«گردن کلفتي و قلدري هم حدي داره بابا.»

با همون نگاه اول هرکسي مي فهميد چقدر شارلاتانه! ولي با همه ي اين حرفا نمازش رو مي خوند. تازه تو مسجد. هرچند توي نماز هم قلدري اش معلوم بود! آدم خيال مي کرد با خدا دعوا داره. مثل آدم هايي که سر چهارراه مي ايستند، سنگينيش رو مي داد روي يه پاش و نماز مي خوند. چون دو تا پاش روي زمين بود نمازش درست بود. لازم نيست سنگيني بدن روي دو تا پا باشه.[1] .

 [1] توضيح المسائل امام خميني (ره)، مسأله 963.

 

قيام اضافي

خيال کردم رکعت دومم. براي همين بعد از تشهد براي رکعت سوم بلند شدم. وسط تسبيحات فهميدم که رکعت چهارم بوده و بايد نماز رو سلام مي دادم. بي خيال تسبيحات شدم نشستم و نمازم رو سلام دادم.

نمازم درست بود ولي چون اشتباهي ايستاده بودم، دو تا سجده سهو [1] بعد از نماز انجام دادم.[2] .

[1] طريقه انجام سجده سهو، در صفحه 142 بيان شده است.

[2] توضيح المسائل امام خميني (ره)، مسأله 1106.

 

در چه صورت مي توان نماز را نشسته خواند؟

با وانت آوردنش بيمارستان. ولي چون پاش سياه شده بود، قطعش کردن. هنوز ياد نگرفته بود روي يک پا بايسته. به زحمت کنار ديوار تکيه مي داد و نماز رو ايستاده مي خوند. مي گفت: کسي که مي تونه حتي با عصا يا تکيه دادن بايسته، نبايد نشسته نماز بخونه.

چند روز بعد راحت مي دويد، يک پايي. با همون يک پا از بيمارستان فرار کرد. مگه مي تونست 10 روز ديگه روي تخت بخوابه، او وقت بچه ها توي خط مقدم تيکه تيکه بشن.[1] .

 [1] توضيح المسائل امام خميني (ره)، مسأله 972.

 

قرائت

حمد و سوره (عدم صحت نماز به زبان فارسي)

امون از رفيق!

هي توي گوشم مي خوند که: «چه معني داره ما نمازمون رو به عربي مي خونيم؟»مخ دو سه تا از بچه ها رو زد و بالاخره شروع کردن به فارسي نماز خوندن.

يک هفته بعد بايد مي ديديشون؛ هر کدومشون يه جور نماز مي خوند و يه جور ترجمه مي کرد، نه جماعتي، نه اتحادي. يواش يواش گفتند: «اصلاً چرا ترجمه اين عبارات رو بخونيم؟ خودمون با خدا حرف مي زنيم.» از چند روز بعد مي نشستند و به جاي نماز چند دقيقه با خدا حرف مي زدند. هفته بعد خبري از اون چند دقيقه هم نبود.

بهشون گفتم: «ديديد چطوري شيطون نمازتون را ازتون گرفت. 1400 سال بود نماز يه وسيله وحدت بود و نسل به نسل بدون تغيير، به ما رسيده بود، شما يکي دو هفته اي فاتحه اش رو خونديد.»

مستحبات ومکروهات قرائت

سوره هايي که مستحب است در نمازهاي روزانه خوانده شود

از شدت شوق توي پوستش نمي گنجيد.

اين همه راه از مدينه تا خراسان، چه صفايي داره آدم با امامش باشه! اون هم با امام مهربوني مثل امام رضا (عليه السلام)!

مثل پروانه دور امام مي چرخيد توي همه ي نمازها به امام اقتدا مي کرد. مي گفت: [1] «امام هميشه توي رکعت اول نمازهاش سوره قدر مي خونه و توي رکعت دوم، سوره توحيد.»

[1] يکي از همراهان امام رضا (عليه السلام) در سفر به خراسان، وسايل الشيعة، ج 6، ص 79.

 

 

 

بلند خواندن بسم الله الرحمن الرحيم و اعوذ بالله من

توفيق بزرگي نصيبم شده بود. مدت ها نمازهايم را پشت سر امام صادق (عليه السلام) مي خواندم.

خوب يادم هست.[1] هميشه قبل از شروع قرائت، «اعوذ بالله من الشيطان الرجيم» و «بسم الله الرحمن الرحيم» را بلند مي خواندند و بعد از آن حمد را شروع مي کردند.

[1] حنان از ياران امام صادق (عليه السلام)، وسائل الشيعة، ج 6، ص 134.

 

شمرده خواندن سوره حمد و اخلاص

ديدي بعضي ها نوشابه رو يک نفس تا تهش مي خورند، بعد هم گازش از دماغ و دهنشون مي زنه بيرون؟ من هم نمازم رو همين طوري مي خوندم.

اول حمد، يه نفس مي گرفتم و تا آخر سوره ي «قل هو الله احد» با همون يه نفس مي رفتم. بعد فهميدم مکروهه سوره حمد يا اخلاص رو با يک نفس بخونيم.

خوبه نماز رو شمرده شمرده بخونيم. مثلاً داريم با خدا صحبت مي کنيم.[1] .

 [1] عروة الوثقي، ج 1، تسحبات القرائه، مسأله 2 ـ توضيح المسائل امام خميني (ره)، مسأله 102.

 

مسائل قرائت

بلند يا آهسته خواندن قرائت در نماز و فراموش کردن آن

ـ «علي! وسط راه بنزين تموم کردي!! چرا وسط حمد و سوره صدات اومد پايين و بقيه رو آروم خوندي؟»

خنده اش گرفت و گفت: نه، گاز سوزش کردم، به اين زودي ها تموم نمي شه. حواسم نبود که نماز ظهر و عصر رو بايد آهسته بخونيم. يادم که اومد بقيه حمد و سوره رو آهسته ادامه دادم.[1] [2] .

[1] در مورد نماز صبح، مغرب و عشاء نيز همين طور است، يعني در صورتي که سهواً آرام خوانديد، لازم نيست دوباره آن ها را بلند تکرار کنيد. البته اگر نماز صبح، مغرب و عشاء را عمداً آهسته بخوانيم، نمازمان صحيح نيست.

خانم ها مي توانند حمد و سوره نماز صبح و مغرب و عشاء را بلند يا آهسته بخوانند، ولي اگر نامحرم صدايشان را مي شنود، بنابر احتياط واجب بايد آهسته بخوانند.

[2] توضيح المسائل امام خميني (ره)، مسأله 995.

 

لزوم صحيح خواندن نماز و عدم لزوم رعايت قواعد تجويد

به زور اومده بود خط مقدم. مي گفت: درسته که پيرم و نمي تونم خيلي کار کنم ولي يه آب که مي تونم بدم بچه ها.

بي کار مي شد، با بچه ها قرائت نمازش رو درست مي کرد. خيال مي کرد بايد همه ي قواعد تجويد رو رعايت کنه. بهش گفتم: بابا! فقط به عربي صحيح بخوني کافيه؛ ديگه لازم نيست تجويد رو رعايت کني. حتي «ولاالضالين» رو هم واجب نيست بکشي. باورش نمي شد. حق داشت. اون قدر سر کارش گذاشته بوديم که حرف راست رو هم قبول نمي کرد. از حاج آقا که پرسيد خيالش راحت شد.

حاج آقا بهش گفته بود: اگه ياد بگيري و بتوني مراعات کني خوبه.[1] .

 [1] عروة الوثقي، القرائه، 41 ـ أجوبة الاستفتائات مقام معظم رهبري، 467 ـ توضيح المسائل امام خميني (ره)، مسأله 1003، قسمت آخر.

 

 

کسي که قسمتي از قرائتش را اشتباه مي خوانده

کله اش بوي قرمه سبزي مي داد. همه ي پادگان رو به هم مي ريخت. يه هفته که بچه ها براش جشن پتو گرفتند به راه اومد.

نمازش رو اشتباه مي خوند. به جاي «غيرِ المغضوب عليهم»، «غيرَ المغضوب عليهم» مي گفت.

يه روز که قرار شد همه نمازشون رو پيش حاج آقا چک کنند، تازه فهميد که اشتباه مي خونه. ولي مي گفت: حاج آقا گفته: اگه خيال مي کردي نماز رو بايد همين طور بخوني، نمازهاي قبلي ات صحيحه ولي از الان درست بخون.[1] . 

[1] أجوبة الاستفتائات مقام معظم رهبري، 476.

 

اگر قبل از رکوع بفهميم که قسمتي از قرائت را اشتباه خوانده ايم

حاج آقا «قل هو الله» رو که گفت، دوباره از وسط هاي حمد شروع کرد به قرائت. خيلي تعجب کردم تا آخر نماز فکرم رو مشغول کرده بود.

نماز که تموم شد بعد از تسبيحات رفتم پيششون و سؤال کردم.

اگه قبل از رکوع بفهميم قسمتي از قرائت رو اشتباه خونديم، بايد برگرديم و از همون جا دوباره بخونيم، اما اگه توي رکوع يا بعد از اون متوجه بشيم نمازمون صحيحه و اشکالي نداره.

 

خواندن سوره سجده دار در نماز واجب

اون جا آدم نماز خوندنش مي گرفت. خوشمون مي اومد که روبروي کعبه توي مسجدالحرام بايستيم و نماز بخونيم. سوره هاي مختلفي رو توي نمازهام مي خوندم. اون هايي رو هم که حفظ نبودم از روي قرآن؛ وسط نماز قرآن رو باز مي کردم و شروع مي کردم به خوندن.

ديروز توي نماز صبح، سوره ي علق رو خوندم. از امام جماعت اون جا ياد گرفته بودم ولي بعداً فهميدم سوره هايي که سجده واجب دارند رو نمي شه توي نماز واجب خوند. نماز باطل مي شه. امام جماعت اون جا شيعه نبود. برخي از مذاهب اسلامي خوندن سوره ي سجده دار رو توي نماز جايز مي دونند.[1] .

 [1] تحريرالوسيله، ج 1، القرائه، مسأله 4.

 

تغيير دادن سوره بعد از شروع آن

امين! امين! امين! صداي داداشم بود که حالا يواش يواش داشت بلندتر مي شد.

وسط نمازم بودم؛ نماز عشا. شب جمعه بود و هوس کرده بودم سوره ي جمعه رو توي نمازم بخونم. هنوز ابتداي سوره بودم، ولي اگه ادامه مي دادم نمازم طول مي کشيد. مثل اين که کار مهمي داشت.

سوره ي جمعه رو رها کردم[1] و يه سوره ي کوچک شروع کردم.[2] .

اين طوري هم به برادرم جواب داده بودم، هم نمازم صحيح بود.[3] .

 [1] سوره جمعه اگه توي نماز ظهر روز جمعه خونده بشه، ديگه نمي توني اون رو عوض کني مگه اين که يادت بره و بقيه سوره رو فراموش کني.

[2] شما مي تونيد هر سوره اي رو که توي نمازتون شروع کرديد، غير از سوره «اخلاص» و «کافرون»، حتي بدون دليل تغيير دهيد و سوره ديگري را انتخاب نماييد، اما به شرطي که به وسط سوره نرسيده باشيد، که در اين صورت بايد سوره را ادامه دهيد و نمي توانيد آن را عوض کنيد مگر اين که بقيه سوره را فراموش کرده باشيد.

[3] توضيح المسائل امام خميني (ره)، مسأله 988ـ 991.

 

سوره هايي که بايد با هم خوانده شوند

امام جماعت سوره ي «والضحي» رو تمام کرد و من به رکوع رفتم. خيال کردم که امام هم به رکوع رفته، ولي ديدم باز بسم الله گفت و سوره ي «الم نشرح» رو شروع کرد.

بعد از نماز بلند شدم و رفتم کنارشون. داشتند تسبيح مي گفتند.

ـ حاج آقا ببخشيد، مگه خودتون نفرموديد که بهتره بعد از حمد يک سوره بيشتر نخونيم، پس چه طور شما هم سوره ي «والضحي» رو خونديد و هم سوره ي «الم نشرح» رو؟

حاج آقا گفت: درست گفتي علي آقا! اما سوره ي «والضحي» با «الم نشرح» حکم يک سوره رو دارند و اگه توي نماز اولي رو خوندي، بايد بعدي رو هم بخوني. سوره ي فيل و قريش هم همين طوره يعني توي نماز بايد با هم خونده بشن. اول فيل بعد قريش.[1] .

[1] تحريرالوسيلة في القرائه، مسأله 3 و 6.

 

تسبیحات اربعه

در هر رکعت چند بار تسبيحات واجب است؟

قربون اين حواس. لنگه اش هيچ جا پيدا نمي شه. باز هم حواسم پرت شده بود. توي رکعت سوم، وسط تسبيحات شک کردم دو تا تسبيحات گفتم يا سه تا.

به هر حال فرقي نمي کرد. بي خيال شدم و رفتم رکوع.

در رکعت سوم و چهارم يک بار تسبيحات هم کافيه ولي بهتره که 3بار بگيم.[1] .

 [1] توضيح المسائل امام خميني (ره)، مسأله 1005.

 

خواندن اشتباهي حمد و سوره به جاي تسبيحات

بوي قرمه سبزي پيچيده بود توي اتاق و وسط نماز، قاروقور شکم ما رو بلند کرده بود. حواسم پرت شده بود. داشتم توي رکعت سوم به جاي تسبيحات اربعه حمد و سوره مي خوندم. حمد و سوره رو قطع کردم و تسبيحات را گفتم. نمازم صحيح بود ولي اين رسمش نيست، آدم حضور قلبش به قرمه سبزي بيشتر باشه تا به خدا![1] .

[1] توضيح المسائل امام خميني (ره)، مسأله 1012.

 

رکوع

مقدار ذکر واجب

خيال مي کردم خيل سرم مي شه. بعد از نماز بهش گفتم: «حامد! زيادي تو حال رفتي. از کي تا حالا توي رکوع، به جاي 3 تا سبحان الله سه بار الحمدالله مي گن؟»

گفت: از وقتي که بعضي ها ندونسته اشکال مي گيرن. توي رکوع يا سجده هر ذکري رو مي شه گفت فقط بايد[1] کمتر از اندازه ي تعداد حروف «سبحان ربي الاعلي و بحمده» نباشه. هرچند «سبحان الله» و «سبحان ربي العظيم و بحمده» در رکوع و «سبحان ربي الاعلي و بحمده» در سجده بهتره.

دلم مي خواست آب بشم برم توي زمين. تا من باشم رساله نخونده مردم رو راهنمايي نکنم.[2] . 

[1] بنا بر احتياط واجب.

[2] توضيح المسائل امام خميني (ره)، مسأله 1028.

مستحبات

طول دادن رکوع

ديگه سحر شده بود. حسابي نگران شده بودم. سريع پله هاي پشت بام رو بالا رفتم. از اول شب، براي عبادت رفته بود اون جا؛ کنار گنبد.

در پشت بام رو که باز کردم بوران برف و سرما زد داخل راه رو. هوا حسابي سرد بود. پالتوم رو به خودم پيچيدم و رفتم بالاي پشت بام. شيخ حسن هنوز اون جا بود، در حال رکوع، زير سطحي از برف که پشتش رو پوشونده بود.[1] .

[1] خاطره اي از شيخ حسنعلي اصفهاني (ره)، معروف به نخودکي. به نقل از مسئول پشت بام حرم مطهر امام رضا (عليه السلام).

 

ذکر رکوع وسجده

جابجا گفتن ذکر رکوع و سجده

«سبحان ربي الاعلي و بحمده». سر از رکوع برداشتم. توي سجده وقتي ذکر مي گفتم احساس کردم اين ذکر تکراريه. تازه فهميدم توي رکوع ذکر سجده رو گفتم. حضور قلب من توي نماز حرف نداره! اگه يه مقدار پيشرفت کنم احتمالاً توي رکوع، حمد و سوره مي خونم!

نمازم صحيح بود. ذکر رکوع و سجده رو مي شه حتي عمداً هم جا به جا گفت.[1] .

[1] أجوبة الاستفتائات مقام معظم رهبري، 480.

 

ثابت بودن بدن در هنگام ذکر رکوع و سجده

فرمانده ي لشکر بي خبر اومده بود بازرسي. همه خبردار ايستاده بودند ولي من...

سريع تمومش کردم. نصفي از ذکرها رو بين راه مي گفتم و بقيه رو با عجله. دوتا سبحان الله توي رکوع، يکي توي راه. خلاصه تموم شد.

مي خواستم برم پيش بقيه که نشست کنارم. دست داد و قبول باشه گفت. هول شده بودم. گفت: عزيز من! من که کسي نيستم؛ اگه بالاتر از من هم اومده بود، نبايد براي نماز کم مي گذاشتي. ذکر رکوع و سجده رو بايد هنگامي که بدنمون ثابته، شروع کنيم. اگه عمداً مقداري از ذکر رو بين راه بگيم، نمازمون باطل مي شه. ولي اگه سهواً سر از رکوع يا سجده برداشته ايم، نمازمون صحيحه.

از شرم خيس عرق شدم. ما رو باش، از فرمانده خجالت مي کشيم، از خدا...[1] .

  [1] توضيح المسائل امام خميني (ره)، مسأله 1030 ـ 1033.

 

شرط ذکرهاي مستحبي که در جاهاي مختلف نماز گفته مي شود

سر نماز که مي شد وقت برام طلا بود. سه سوت تمومش مي کردم. اما وقت گپ زدن با بچه ها، ارزش وقت اصلاً مطرح نبود. هرچي طول مي کشيد ککم هم نمي گزيد.

ديروز، هادي بهم تذکر داد. راست مي گفت. «سمع الله لمن حمده»، «الله اکبر» و همين طور بقيه ي ذکرهاي مستحبي رو توي حرکت مي گفتم.

مي گفت: ذکرهاي مستحبي هم بايد سر جاش گفته بشه. «سمع الله» رو بايد بعد از رکوع، وقتي که بدن ثابت ايستاده گفت. «الله اکبر» بعد از سجده ها هم بايد در حال آرامش بدن گفته بشه. فقط «بحول الله و قوته اقوم و اقعد» در حال حرکت مستحبه.[1] . 

[1] توضيح المسائل امام خميني (ره)، مسأله 1043 ـ 1091.

 

 

سجده

مستحبات

طول دادن سجده

همان طور که پيشوايم گفت، ذليلت مي کنم با سجده هايم.

اجرمي برم از زجرت و لذت مي برم از ذلتت.

تو از خضوع من فرار مي کني و من ازغرور تو.

تو از سجده سرپيچي کردي و من به سجده افتخار.

ابليس! اگرچه اين زانوان از طول سجده به درد اذعان کنند و پيشاني از مهر خشوع پينه ببندد، باز هم خوشنودم.

خوشنود از نعره هاي ناتواني تو، که بلندتر و بلندتر مي شود و لبخند رضايت خدا، که مليح تر و مليح تر.[1] .

 [1] ميزان الحکمه، ج 2، 1253.

 

قرار دادن بيني بر روي مهر

چهار چشمي مراقبشون بودم. نماز مي خوندند، اون هم چه نمازي. مي دونستم هر عملي که انجام مي دهند، حکمتي داره. بهترين پيامبر خداست. مگه مي شه بدون دليل کاري انجام بده؟ سجده که مي رفتند، اصرار داشتند که علاوه بر پيشاني، بيني مبارکشون هم روي خاک قرار بگيره.

نمي دونم، شايد مي خواستند گوشه اي از خشوع وصف ناپذيرشون رو اين طوري پيش خدا نشون بدهند.[1] .

[1] وسائل الشيعة، ج 6، 343.

 

استفاده کردن از مهر کربلا

مي گفت: امام صادق (عليه السلام) دستمال زردرنگي داره که توي اون مقداري از تربت امام حسين (عليه السلام) رو نگهداري مي کنه. وقت نماز که مي شه سجاده شون رو پهن مي کنند، دستمال رو روي اون باز مي کنند و روي اون تربت سجده مي کنند.

امام، هيچ گاه بر غير از تربت پاک حسين (عليه السلام) سجده نکرد.[1] .

[1] بحارالانوار، 98، 135ـ وسائل الشيعة، 5، 366.

 

واجبات

قرار دادن اعضاي هفتگانه بدن بر روي زمين ـ قرار دادن بقيه اعضاء

ترکش خورده بود روي پاش. 4 تا انگشتش کامل رفته بود. فقط شست پاش مونده بود. مي گفت اين يکي رو نزده اند؛ گذاشتند که موقع سجده بگذارمش روي زمين!

سجده که مي رفت خنده دار بود. سه تا انگشت رو مي گذاشت روي زمين؛ يکي از پاي قلم شده اش، دو تا از پاي سالمش. بهش گفتم: مگه نبايد فقط شست پامون روي زمين باشه؟ گفت: شست پات رو بگذار. بقيه رو گذاشتي گذاشتي، نگذاشتي نگذاشتي.[1] .

 [1] عروة الوثقي، ج 1، سجود، مسأله 7 و أجوبة الاستفتائات مقام معظم رهبري، 496.

 

قرار دادن سر بر روي چيزي که سجده بر آن صحيح است

صف جماعت شده بود کلکسيون مهر.جاتون خالي بود. توي جنگل، اون هم نزديک ساحل با اين بچه هاي باصفا. عجب اردويي شده بود!

مهر کم آورده بودند، ولي توي جنگل هزار قلم چيز بود که مي شد روش سجده کرد؛ سنگ، چوب، برگ، چمن[1] خلاصه هرچي که از زمين باشه[2] يا از زمين سبز بشه، به شرطي که خوردني يا پوشيدني نباش، مي تونه مهر آدم باشه.[3] .

 [1] کاغذ، سيمان، موزاييک، آجر، گچ و آهک نيز همين حکم را دارند.

[2] البته سنگ هاي معدني مثل طلا و نقره اين حکم را ندارند.

[3] توضيح المسائل امام خميني (ره)، مسأله 1076 و أجوبة الاستفتائات مقام معظم رهبري، 489.

 

پاک بودن محل سجده

موقع سجده، پيشاني ام محکم به مهر خورد و جوشش باز شد. وسط دو سجده فهميدم مهر خوني شده، مهر رو برعکس کردم و براي سجده دوم قسمت پاک پيشاني ام رو روي مهر گذاشتم. آخه فقط جايي که پيشاني رو مي گذاري بايد پاک باشه؛ نجس بودن اون طرف مهر يا فرش زير مهر اشکالي نداره.[1] .

 [1] توضيح المسائل امام خميني (ره)، مسأله 1065.

 

فاصله نشدن چيزي بين پيشاني و مهر

ـ اين هم يه مهر سياه پوست.

ـ اين همه مهر بود، يکي درست و حسابي برمي داشتي.

ـ درهم بود. اگه سوا مي کردم گرون حساب مي کرد.

ـ بابا! شوخي نکن اين خيلي سياه شده، نمي شه روش نماز خوند.

ـ اوني که شنيدي، وقتي که به خاطر استفاده زياد، روي مهر لايه اي فاصله بشه و مانع قرار گرفتن پيشاني روي مهر باشه.[1] .

 [1] توضيح المسائل امام خميني (ره)، مسأله 1060.

 

مساوي بودن محل سجده و جاي زانوها مگر

خاک ريز رو بسته اند به توپ و خمپاره؛ وجب به وجب. از اين بالا، از توي اين دکل داغ، اثري از آدمي زاد نيست. فقط چند نفر به زور توي اين خاک ريزها يک جاي صاف و امن پيدا کرده اند براي نماز.

آخه جاي نماز بايد صاف باشه. شيب بين پيشاني و زانوها وقتي که سجده مي کنند نبايد از 4 انگشت بيشتر باشه[1] [2] .

 [1] رعايت اين شرط براي شيب بين پيشاني و نوک انگشتان پا نيز بنابر احتياط لازم است.

[2] توضيح المسائل امام خميني (ره)، مسأله 1057.

 

نشستن و آرامش بدن، بين و بعد از دو سجده

شب هاي بلند زمستون، اون هم توي اسارت و زندان خيلي سخت بود. اگه حاجي نبود دوام نمي آورديم. هر شبي يه جور بچه ها رو سرگرم مي کرد. هم خستگي از تنشون بيرون مي رفت، هم يه چيزي ياد مي گرفتند.

اون شب يکي يکي نماز مي خوندند و هرکسي کمتر غلط داشت امتياز بيشتري مي گرفت.

خيلي خوش به حالم شده بود. تقريباً نفر آخر بودم. هرچي بقيه غلط داشتند، من دقت کردم تا اشتباه نکنم.

منتظر بالاترين امتياز بودم ولي نماز من هم اشکال داشت. حاجي مي گفت: بايد بين دو سجده و بعد از سجده ي دوم کامل بشيني. ولي من بعد از سجده ي دوم صاف بلند مي شدم.[1] .

 [1] توضيح المسائل امام خميني (ره)، مسأله 1056 ـ 1075.

 

چند مسأله

حرکت دادن اعضاي بدن در سجده

«سجده ي آخر نماز با اعمال شاقه»

سجده ي آخر نماز جماعت بود و حاج آقا يه مقدار بيشتر از معمول طول داد. يه پشه ي فرصت طلب هم از فرصت استفاده کرد و رفت توي گوش ما. هرچي بهش گفتم: «بابا! اون نمرود بوده، تازه توي بيني اش هم رفته بوده...» گوشش بدهکار نبود! بالاخره دستم رو از جاي سجده برداشتم و گوش مبارک رو يه حالي دادم ولي نمي دونستم نمازم درسته يا نه؛ خيال مي کردم توي سجده نمي شه اعضاي سجده[1] رو حرکت داد.

پرسيدم. نمازم درست بود. توي سجده، غير از پيشاني، مي شه بقيه ي اعضاي سجده رو بلند کني و حرکت بدي، البته به شرطي که در حال حرکت دادن، ذکر سجده رو نگي.[2] .

 [1] اعضاي سجده، همان هفت عضوي است که واجب است هنگام ذکر سجده بر روي زمين باشد، يعني پيشاني، کف دو دست، زانوها و انگشت بزرگ پاها.

[2] توضيح المسائل امام خميني (ره)، مسأله 1054.

 

چسبيدن مهر به پيشاني بعد از سجده اول

از سجده ي اول که بلند شدم، مهر به پيشوني ام چسبيده بود. علاقه ي مهر بعضي وقت ها به من زياد مي شه، مخصوصاً وقتي که پيشاني من خيسه. مهر رو جدا کردم و گذاشتم سر جاش. بعد، براي سجده دوم سرم رو گذاشتم رويش. اين طوري سجده ي دومم هم صحيح بود.[1] .

 [1] توضيح المسائل امام خميني (ره)، مسأله1086.

 

جدا شدن پيشاني از مهر قبل از آرام گرفتن بدن در سجده

به اين مي گن يه فرود ناموفق!

بعد از رکوع با سرعت به سجده رفتم. بر اثر سرعت زياد، سرم به شدت به مهر خورد و بعد از برخورد، بلافاصله بلند شد و دوباره روي مهر قرار گرفت. نمي دونستم اين دو برخورد کافيه و دو سجده حساب مي شه يا بايد يک سجده ديگر برم؟

با خودم گفتم: يک سجده ي ديگه مي رم، بعد از نماز هم نگاه مي کنم، اگه نمازم درست بود که هيچ، و الا دوباره مي خونم.

بعد از نماز نگاه کردم، درست بود.

«اگر بي اختيار سرتان از روي مهر بلند شد و توانستيد اجازه ندهيد که سرتان دوباره به مهر برخورد کند، همان برخورد لحظه اي را يک سجده حساب کنيد. ولي اگر بي اختيار دوباره سرتان به مهر برخورد کرد، اين دو برخورد را يک سجده حساب کنيد و بعد يک سجده ي ديگر نيز برويد.»[1] .

 [1] توضيح المسائل امام خميني (ره)، مسأله 1071.

 

از دست دادن مهر در وسط نماز(1)

يه بچه ي شيطون، نماز همه رو ريخت به هم. وسط نماز، مهر مردم رو جمع کرد و برد گوشه ي مسجد. به زحمت جلوي خنده ام رو گرفتم. يکي دو متر اون طرف تر کنار ديوار يه مهر بود. يواش يواش بدون اين که رو از قبله برگردونم و حالت نمازم رو به هم بزنم، ساکت شدم، خودم رو به مهر رسوندم و ادامه نمازم رو خوندم. نبايد نمازم رو مي شکستم.[1] .

[1] توضيح المسائل امام خميني (ره)، مسأله 1087.

 

از دست دادن مهر در وسط نماز(2)

مهر کاغذي بهتر از اين نمي شه! شنيده بودم روي کاغذ هم مي شه نماز خوند. بدون اين که دنبال مهر بگردم وسط سالن نمازم رو بستم. پنجره باز بود. باد زد و مهر کاغذي مارو برد.

موندم چي کار کنم. نزديکم چيزي نبود که بدون شکستن نماز بتونم بردارمش و روش سجده کنم. چون وقت نماز زياد بود نمازم رو شکستم و دوباره خوندم. ولي اين دفعه يه مهري برداشتم که طوفان هم نمي تونست اون رو ببره![1] .

 [1] توضيح المسائل امام خميني (ره)، مسأله 1087.

 

سجده قرائت

وجوب سجده در هنگام شنيدن آيه

خواهي نشوي رسوا، هم رنگ جماعت نباش! غلغله بود. توي مسجد جاي سوزن انداختن هم نبود. قاري دعوت کرده بودند. وسط قرائت يک دفعه حسين و چند نفر ديگه سجده رفتند.

با خودم گفتم: اين ها چرا اين طور مي کنن. همه نشسته اند خوب نيست... توي همين فکرها بودم که مجري اومد پشت ميکروفن: «آيه ي آخر سوره نجم که الان قرائت شد، سجده واجب دارد و پس از خواندن يا شنيدن آن بايد سجده کنيم.»

ظاهراً حواس اون ها جمع تر بود.[1] .

[1] توضيح المسائل امام خميني (ره)، مسأله 1093.

وجوب سجده در هنگام شنيدن آيه از نوار يا راديو

تلويزيون رو روشن کردم و يه دوري توي کانال ها زدم. يه کانال قرآن مي خوند با صوت. ترجمه ي آيه ها هم روي صفحه نوشته مي شد. همين طور که گوش مي دادم، قاري آيه ي سجده دار خوند. آيه ي 32 سوره سجده. سريع يه مهر پيدا کردم و به سجده رفتم. پخش مستقيم نبود ولي باز هم لازم بود سجده کنم. از سجده که سر برداشتم مامانم ديد.

«از کي تا حالا قبل اذان نماز مي خونند؟» خيال کرده بود نماز مي خونم. خنده ام گرفت. تازه قضيه رو فهميد.[1] .

 [1] أجوبة الاستفتائات مقام معظم رهبري، مسأله 500.

 

واجبات سجده قرائت

شانس آوردم که کوچه خلوت بود و کسي رفت و آمد نمي کرد. يکي نبود به ما بگه آخه آدم حسابي، اگه سوار دوچرخه، سوره هايي رو که حفظي دوره مي کني، سوره هاي سجده دار رو نخون.

حواسم نبود، سوره ي علق رو حفظ کرده بودم و داشتم براي خودم دوره مي کردم. يک دفعه فهميدم که آيه ي آخرش رو هم خوندم. از دوچرخه پريدم پايين، يه سنگ پيدا کردم و همونجا سجده کردم. وضو نداشتم. قبله رو هم بلد نبودم. ولي توي اين سجده نه وضو و قبله لازمه، نه ذکر. فقط يک مهر بردار و برو سجده.[1] [2] .

 [1] علاوه بر سه آيه اي که در اين داستان و دو داستان قبل به آن ها اشاره شد، آيه 38 سوره فصلت نيز از مصاديق احکامي است که در داستان هاي مذکور بيان شده است.

[2] توضيح المسائل امام خميني (ره)، مسأله 1097.

 

تشهد

استحباب حالت تورک در بين و بعد دو سجده و هنگام تشهد و سلام

خيلي سخت بود. دوست داشت آب بشه بره زير زمين. آخه از شاگردهاي خوب امام صادق (عليه السلام) بود. دلش نمي خواست اين طور جلوي امام خجالت زده بشه. يه روز امام صداش کرده بود و فرموده بود: «مي توني يه نماز بخوني که تمام ويژگي هاش رو رعايت کني؟»

وقتي حماد[1] نماز رو خوند، امام فرمودند: «خيلي زشته که يه مرد شصت هفتاد ساله نتونه يه نماز کامل بخونه.» بعد هم امام بلند شده بود و خودش دو رکعت نماز خونده بود. حماد هم سر تا پا چشم و گوش شده بود تا ببينه امام چه طور نماز مي خونه. حماد مي گفت: «امام حمد و سوره رو با ترتيل خوند، آرام و باخشوع. وقتي سجده مي کرد، بيني رو هم روي زمين مي گذاشت. توي سجده ساعدهاشون روي زمين نبود. بين و بعد دو سجده هم به صورت تورک مي نشستند (دو زانو، روي ران چپ مي نشستند و روي پاي راست را بر کف پاي چپ قرار مي دادند.)»[2] .

 [1] حماد بن عيسي از شاگردان امام صادق (عليه السلام).

[2] در اين حديث شريف امام بسياري از شرايط نماز را به حماد ياد داده اند که براي رعايت اختصار نقل نگرديد مراجع شود به: بحارالانوار، ج 84، ص 185.

 

فراموش کردن تشهد

چراغ قرمزش خيلي طولاني بود؛ 120 ثانيه. براي اين که حوصله ي مردم سر نره، روي يک صفحه ي نمايش گر بزرگ پيام نمايش مي دادند. کشکول بود به تمام معني. همه چيز توش پيدا مي شد. يه چراغ قرمز پيام بهداشتي، يکي شعر، يکي پيام بازرگاني، بعضي وقت ها هم يکي مسأله ي شرعي. «اگه قبل از رکوع رکعت سوم يادتون اومد که تشهد نخونديد مي شينيد، تشهد رو مي خونيد و بعد بلند مي شيد و تسبيحات رو شروع مي کنيد. اما اگه بعد از رکوع يادتون اومد، نمازتون درسته، ولي بعد از نماز علاوه بر قضاي تشهد دو سجده ي سهو [1] هم انجام دهيد. سفر به خير.»

نمي دونم طرف با اين طرحش خوش سليقه بوده يا بد سليقه!؟

[1] طريقه انجام سجده سهو در بخش پنجم، صفحه 142 بيان شده است.

 

سلام

در نماز وجوب جواب دادن سلام در هنگام نماز

خيال مي کردم کسي خونه نيست، در رو باز کردم و سلام کردم.[1] يک دفعه يک نفر جواب داد: «سلام عليکم». اولش ترسيدم ولي بعد...

داداشم بود. داشت نماز مي خوند. خودش که نمي تونست سلام کنه ولي بايد جواب سلام من رو مي داد.[2] .

 [1] فاذا دخلتم بيوتا فسلموا علي انفسکم تحية من عندالله مبارکة طيبة «و هنگامي که داخل خانه اي شديد، بر خويشتن سلام کنيد، سلام و تحيتي از سوي خداوند، سلامي پر برکت و پاکيزه!»، سوره نور 61 ـ ترجمه علامه طباطبايي (ره) و آية الله مکارم شيرازي (حفظه الله).

[2] توضيح المسائل امام خميني (ره)، مسأله 1137.

 

اگر کسي به وعده اي که نماز جماعت مي خوانند سلام کند

سن زيادي نداشت؛ هشت نه سال. ولي خيلي فهميده بود. ديروز توي مسجد ديدمش. وسط نماز بودم که وارد مسجد شد و سلام کرد، مي خواستم جوابش رو بدم. ولي نه، بايد صبر مي کردم اگه اون هايي که نماز نمي خوندند جوابش رو دادند که هيچ؛ و الا من بايد جواب مي دادم.

چند لحظه صبر کردم، انگار کسي سلامش رو نشنيده بود.[1] . [2] .

  [1] حکم ذکر شده در صورتي است که نمازگزار بداند منظور سلام کننده سلام به او هم بوده ولي اگر احتمال بدهد که منظور او فقط کساني بوده که نماز نمي خوانند، نبايد جواب او را بدهد.

[2] توضيح المسائل امام خميني (ره)، مسأله 1141 ـ 1147.

 

در غير نماز سلام قبل از کلام

تا به حال از نزديک نديده بودمش. صورتش، لبخندش، حرف زدنش، همه مثل رسول خدا (صلي الله عليه و اله) بود. با خودم گفتم: حسين (عليه السلام) تنها يادگار رسول خداست. بايد جوري خودم رو نشونش بدهم، برام دعايي کنه، توجهي کنه.

جلو رفتم و گفتم: خدا سلامتي و عافيتتون بده، حالتون چه طوره؟

نگاهم کرد و با لبخندي فرمود: «اول سلام، بعد کلام، خدا سلامتت دارد. نگذاريد کسي قبل از سلام کردن به حرف زدن بپردازد.»[1] .

[1] موسوعة کلمات الامام الحسين (عليه السلام)، 750.

 

اگر دو نفر با هم به يکديگر سلام کنند

انگار با هم مسابقه گذاشته بوديم. به هم رسيده نرسيده، سلام مي کرديم. خيلي وقت ها هم دوتايي با هم. حالا پيدا کنيد پرتقال فروش را. دعوا مي شد که من بايد جواب سلام رو بدم يا اون. بعد از کلي جر و بحث سؤال کرديم. هردومون بايد به هم جواب مي داديم.[1] .

[1] توضيح المسائل امام خميني (ره)، مسأله 1149.

 

سلام رساندن به ديگران

تازه از سفر رسيده بوديم که سلمان را در شهر ديديم. بعد از سلام و احوال پرسي، پرسيد: «امانتي من کجاست؟ امانتي مرا بياوريد.»

ـ «امانتي؟ کدام امانتي؟ در مدتي که پيش آشنايانت بوديم جز يک سلام خشک و خالي، چيزي ندادند تا برايت بياوريم.»

ـ «من هم همان را مي گويم، چه امانتي ارزشمندتر از سلام، سلام، درود و دعاي اهل بهشت است.»

 

ملحقات

تعقیبات نماز

تسبيحات حضرت فاطمه

ما اهل بيت، همان گونه که فرزندانمان را به نماز سفارش مي کنيم، به خواندن تسبيح حضرت فاطمه (سلام الله عليها) نيز سفارش مي کنيم.

34 مرتبه الله اکبر، 33 مرتبه الحمدالله، 33 مرتبه سبحان الله.

«تو نيز اين تسبيح را ترک نکن؛ زيرا هرکس اين تسبيح را ترک نکند و به خواندن آن مداومت ورزد، سنگدل و شقي نخواهد شد.»[1] .

 [1] امام صادق (عليه السلام)، خطاب به يکي از يارانشان، سنن النبي، 285.

 

استحباب دعا بعد از نماز

زمين داشت قل مي زد، مثل يک ديگ که آبش جوش اومده باشه. مثل آبله هايي که کف پاش بسته بود. ولي وسط اون آفتاب، توي اون لباس خاکي بسيجي، باز هم از دعاهاي بعد از نمازش دست برنمي داشت.

هرچي مي خواست راحت و خودموني از خدا مي خواست. همه رو دعا مي کرد. مي گفت اين سنت پيامبره، مستحبه. پيامبر هميشه بعد از نماز دعا مي کرده.[1] .

[1] توضيح المسائل امام خميني (ره)، مسأله 1122.

 

سجده شکر و چگونگي آن

آن گاه که گفت و گو با محبوبت را وداع گفتي،

و نمازت را سلام دادي،

سر بر خاک بگذار و او را شکر نما.

شکر، چون توفيق نمازت داده.

«شکراً لله، شکراً لله، شکراً لله.»[1] .

 [1] برداشتي از وسائل الشيعة، ج 7، ص 5، حديث 2.

 

قنوت

قنوت را مي توان به هر زباني خواند

مدتي در دانشگاه بين المللي درس مي خوندم. از هر ملتي اون جا بودند.

قنوت نمازها رو فراموش نمي کنم. خيلي بامزه بود. قبل و بعد از قنوت همه ي ذکرها عربي بود ولي نوبت قنوت که مي شد، بعضي ها به زبان خودشون دعا مي خوندند. يکي فارسي، يکي آذري، يکي انگليسي، يکي ژاپني ...

عجب خداي با حالي![1] .

 [1] توضيح المسائل امام خميني (ره)، مسأله 488.

 

فراموش کردن قنوت

خودش رو انداخت توي بغلم و دوباره شروع کرد به مزه ريختن!

ـ بابايي! بابايي! ديدي خودت هم توي نماز حواست پرته؟

ـ چرا دخترم؟!

ـ آخه بعد از قنوتت صاف شيرجه زدي و رفتي سجده؛ پس رکوعت کجا رفت؟

ـ بلا! قبل از رکوع يادم رفت قنوت بخونم، بعدش خوندم. ديدي حواس بابات سر جاشه؟!

ـ نه خير، خب، چرا قنوت يادت رفته بود؟!![1] .

 [1] توضيح المسائل امام خميني (ره)، مسأله 1121.

 

اثر نافله و نمازهاي مستحبي

در محضر امام سجاد (عليه السلام) بودم که فرمودند:

«آيا مي داني فقط مقداري از نماز قبول مي شود که بنده، در آن توجه و حضور قلب دارد؟»

به امام (عليه السلام) عرض کردم: فدايت شوم، پس ما با اين نمازهايمان به هلاکت مي رسيم؟!

حضرت فرمودند: خداوند اين نمازهاي ناقص را با نافله ها[1] و نمازهاي مستحبي کامل مي سازد.[2] .

 [1] نافله نمازهاي يوميه در غير روز جمعه، به اين صورت است:

نافله نماز صبح دو رکعت، ظهر هشت رکعت، عصر هشت رکعت، مغرب چهار رکعت، عشاء دو رکعت و نافله شب (که همان نماز شب است) يازده رکعت مي باشد.

در روز جمعه به نافله ظهر و نافله عصر، دو رکعت اضافه مي شود.(توضيح المسائل امام خميني (ره)، مسأله 763).

[2] بحارالانوار، 84، 265، با اندکي اختصار.

 

اهميت نماز شب و روش خواندن آن (1)

«چند بار تصميم گرفته ام، اين زمين نشينان را عذاب کنم،

ولي وقتي نگاهم به،

کساني که خانه ام را آباد مي کنند،

و کساني که نماز شب مي خوانند[1] ، يا کساني که به خاطر من، با هم دوستند،

و يا کساني که سحرها، بخشش گناهانشان را مي خواهند، وقتي نگاهم به اين ها مي افتد، بي خيال عذاب مي شوم.»[2] .

[1] نماز شب، يازده رکعت است که حدوداً، وقتي يازده ساعت و ربع، از اذان ظهر بگذرد، مي تواني آن را بخواني. هرچند بهتر است نزديک اذان صبح خوانده شود. البته جواني که خواندن نماز شب براي او، بعد از نيمه شب مشکل است، مي تواند قبل از نيمه شب نيز آن را بخواند. (عروة الوثقي، ج 2، صفحه 266)

براي خواندن نماز شب، ابتدا چهار تا نماز دو رکعتي به نيت نماز شب مي خواني، بعد دو رکعت، به نيت نماز شفع و بعد يک رکعت، به نيت نماز وتر.

[2] برداشتي از يک حديث قدسي، بحارالانوار، ج 84، صفحه 121.

 

اهميت نماز شب و روش خواندن آن (2)

فقط يه چرت ديگه!

پدر، بيدارم کرد ولي اصلاً حال بلند شدن نداشتم، بالاخره، با اصرار پدر بلند شدم و براي خواندن نماز شب به حرم حضرت علي (عليه السلام) رفتيم.

کنار درب حرم، کسي گدايي مي کرد. پدر پرسيد: «اين شخص چقدر به دست مي آورد؟»

گفتم: «خيلي کم.»

گفت: شوق به يک مبلغ ناچيز دنيوي، که يقيني هم نيست، اين فرد را، در اين وقت شب، به اينجا کشانده. آيا به اندازه اين شخص هم، به وعده هاي خدا اعتماد و انگيزه نداري؟ خدا فرموده: «هيچ کس خبر ندارد که چه نور چشمي هايي براي آنان (نماز شب خوان ها) پنهان نموده ام[1] .

صحبت زيباي پدرم، تا آخر عمر نماز شب خوانم کرد.

[1] سوره سجده آيه 17 (عروه الوثقي، ج 2، صفحه 266) شب مردان خدا، صفحه 43: گوينده داستان، فرزند مرحوم آيت الله شيخ جعفر کاشف الغطاء مي باشند.

 

برخی از مبطلات نماز

خوردن و آشاميدن؛ فروبردن غذاي لاي دندان در بين نماز

آدمي که مسواک نزنه نمازش از اين بهتر نمي شه. خودم هم خجالت کشيدم. مي دونستم فرو بردن غذاي لاي دندون ها نماز رو باطل نمي کنه. ولي آخه بي ادبي هم حدي داشت.[1] .

[1] توضيح المسائل امام خميني (ره)، مسأله 1155.

 

خنديدن عمدي و به هم زدن حالت نماز

به اين مي گن الاغ بي محل! نمي دونم از کجا پيداش شده بود. فکر کنم خيلي گرسنه بود. يه سروصدايي وسط نماز راه انداخت که نگو.

هرکاري کردم که فقط لبخند روي لبام باشه و خنده ام بي صدا باشه، نشد. بالاخره ترکيد و شروع کردم به غش غش خنديدن. چون حالت نمازم به هم خورده بود، با اين که عمداً نخنديدم، نماز باطل بود.

اين هم از حضور قلب ما![1] .

 [1] عروة الوثقي، 1، مبطلات، السادس.

 

منحرف شدن از جهت قبله

وسط نماز بودم که يک دفعه صدايي بلند شد. حواسم نبود، سرم را به طرف صدا برگردونم؛ بعد که فهميدم در حال نمازم، سرم رو برگردوندم و نماز رو ادامه دادم. نمي دونستم نمازم باطل شده يا نه.

افتادم توي رساله، اين مسأله و اون مسأله، بالاخره پيداش کردم:

اگه عمداً اين کار رو انجام مي داديد و سرتون آن قدر برمي گشت که نگويند رو به قبله ايد، نمازتون باطل مي شد، ولي چون سهواً اين کار رو انجام داديد، نمازتون صحيحه.

البته اگه سرتون کاملاً به طرف راست يا چپ برگشته (يعني حدود 90 درجه با قبله اختلاف پيدا کرده) احتياطاً نمازتون رو تمام کنيد ولي دوباره هم بخونيد.[1] .

 [1] توضيح المسائل امام خميني (ره)، مبطلات نماز، پنجم، مسأله 1131.

 

چند مسأله

آيا قهر و دشمني دو مسلمان نماز را باطل مي کند؟

موقع قهر کردن، مثل بچه ها با بهانه هاي بي خود قهر مي کرديم. ولي وقت آشتي کردن مثل بچه ها نبوديم. کينه ها شتري مي شد و اسم آشتي مي شد منت کشي. خيال مي کردم هر کسي سه روز قهر باشه نماز و روزه اش باطله.

کلي با خودم کلنجار رفتم. بالاخره يک جعبه شيريني گرفتم و رفتم خونشون. بعداً که فهميدم آشتي کردن چه قدر ثواب داره، حسابي خودم رو تحويل گرفتم. ولي يک چيز ديگه هم فهميدم؛ قهر، اصلاً نماز و روزه آدم رو باطل نمي کنه، هرچند در قبول شدن اونا تأثير داره.

 

اگر بخواهيم در نماز چيزي رابه کسي بفهمانيم

کاش مي شد اين تلفن ها رو يه کاري کرد که موقع نماز بگه «هنگام نماز مغازه تعطيل است.»

در مغازه رو نيمه باز گذاشتم و پشت ويترين، نمازم رو بستم. وسط نماز تلفن زنگ زد. يکي دو تا سه تا، دست بردار هم نبود. بالاخره گوشي رو برداشتم و همان طور نمازم رو پشت گوشي ادامه دادم. طرف فهميد و قطع کرد، ولي نماز من صحيح بود. چون کلماتي که پشت گوشي گفته بودم به قصد نماز گفته بودم نه براي اين که چيزي رو بفهمونم.[1] .

[1] توضيح المسائل امام خميني (ره)، مسأله 1134.

در چه وقت هايي مي توانيم در بين نماز، نماز را رها کنيم؟

دست بردار هم نبود. دستش رو گذاشته بود روي زنگ و همين طور فشار مي داد. هرکي بود کار مهمي داشت. ولي چه کار کنم وسط نماز بودم، تازه رکعت اول. تا نمازم تمام مي شد، طرف رفته بود.

بي خيال شدم و نمازم رو ادامه دادم. مورد اضطراري هم نبود. نه خطر جاني نه خطر مالي، هيچي. با خيال راحت نمازم رو خوندم. نيم ساعت بعد دوباره زنگ زد. همون بود. برگشته بود.[1] .

 [1] توضيح المسائل امام خميني (ره)، مسأله 1159.

 

شکیات نماز

شک در بجا آوردن سجده

دستش رفت روي کليد تکرار.

طرف گوشي رو برداشته بود و بلند بلند «الو» مي گفت. کوچولوي ما هم که هنوز بلد نبود حرف بزنه مثل کر و لال ها صدا در مي آورد.

ديگه نزديک بود خنده ام بگيره و نمازم باطل بشه که به خودم اومدم. نشسته بودم ولي نمي دونستم دو تا سجده انجام دادم يا يکي؟ چون وارد واجب بعدي[1] نشده بودم يک سجده ي ديگه انجام دادم.[2] .

 

[1] منظور از وارد شدن در واجب بعدي شروع کردن تشهد يا ايستادن براي رکعت بعد مي باشد.

[2] توضيح المسائل امام خميني (ره)، مسأله 1175.

 

يکي از موارد سجده سهو و طريقه بجا آوردن آن

ـ همين جا بشين. هر اشتباهي که از من گرفتي، يک بستني!

بالاخره يه راه پيدا کردم که سرگرمش کنم و نمازم رو بخونم. نمازم که تموم شد، شروع کرد:

ـ خب بالايي! مي شه دو تا بستني.

ـ يکي رو قبول دارم. رکعت دوم اشتباهي سلام دادم؛ اون يکي براي چي؟

ـ اون يکي که بزرگ تر بود. رکعت چهارم وقتي نمازت تموم شد دو تا سجده رفتي، تازه بعدش هم تشهد و سلام خوندي.

ـ اين ها به خاطر همون اشتباه اولي بود. اگه اشتباهاً نمازمون رو سلام بديم، بايد بعد از نماز، اون سجده ها و تشهد و سلام رو انجام بديم. بهش مي گن سجده سهو.[1] [2] .

 [1] اگر در سجده سهو اين جمله را به عنوان ذکر بگويد کافي است: «باسم الله و بالله اللهم صل علي محمد و آل محمد».

[2] توضيح المسائل امام خميني (ره)، مسأله 1243 و 1250.

 

چند مورد از شکهاي مبطل نماز

هيچ کدوم از بچه ها باورشون نمي شد. ولي حسابي روي حرف خودش ايستاده بود. معلم فارسي رو مي گم. گفته بود: دفعه ي بعد همه ي املاء رو از يه کتاب غير درسي مي گيرم. يه کتاب باز کرد و شروع کرد:

«اگر در تعداد رکعت هاي نماز صبح و مغرب يا دو رکعت اول نمازهاي چهار رکعتي شک کنيم و پس از مقداري فکر کردن، نتوانيم گمان کنيم که کدام رکعت هستيم، نمازمان باطل مي شود.»[1] .

ـ حميد! حواست کجاست؟ بنويس ديگه![2] .

 [1] نمازهاي دو رکعتي که در مسافرت مي خوانيم، نيز همين حکم را دارند.

[2] اجوبة الاستفتائات، 1165 و 1166.

 

شک در رکعت سوم و چهارم

اين هم يک گزارش گر سمج!

وسط ميدون دوربينش رو زوم کرده بود روي صورتم و گير داده بود که اگه توي نمازت شک کني که رکعت سومي يا چهارم، چه کار مي کني؟

(فکر مي کنم موضوع گزارش ها ته کشيده بود، حالا اومده بودند سراغ احکام)

ـ چند لحظه فکر مي کنم، از بين 3 و 4 طبق هرکدوم که احتمال بيشتري مي دادم، نمازم رو ادامه مي دم.

ـ اگه احتمال هر دو مساوي بود چي؟

ـ با خودم مي گم: ان شاء الله که رکعت چهارمم. نمازم رو تمام مي کنم و بعد يک رکعت نماز احتياط مي خونم.

ـ چه جوري؟

ـ بنويس به حسابم، باشه طلبت.

ديرم شده بود. سرم را انداختم پايين و در رفتم.[1] [2] .

[1] در صفحه بعد، روش خواندن نماز احتياط بيان مي شود.

[2] توضيح المسائل امام خميني (ره)، مسأله 1199.

 

 

طريقه خواندن نماز احتياط

نمازش رو که سلام داد، بدون اين که صورتش رو از قبله برگردونه، ايستاد و تکبير گفت. آهسته يه حمد خوند و رکوع رفت. بعد از سجده هم تشهد وسلام.

ـ علي! مي شه بپرسم اين نماز يه رکعتيه چي بود بعد از نمازت خوندي؟!

ـ نماز احتياط؛ بعضي وقتها اگه احتمال بدي نمازت کم داشته، با اين جبرانش مي کني[1] [2] .

 [1] يکي از موارد وجوب نماز احتياط در داستان قبل اشاره شده است.

[2] توضيح المسائل امام خميني (ره)، مسأله 1215.

 

شک در خواندن يا نخواندن نماز

تازه گل يا پوچ حسابي گرم شده بود که صادق جاش رو با جلال عوض کرد. دو رکعت نماز خوند و برگشت. مي گفت: قضاي نماز صبحم بود. خوندمش که يادم نره. صبح خواب مونده بودم.

وسط بازي همه اش به اين فکر بودم که نماز صبحم رو خوندم يا نه. هرچي فکر کردم يادم نيومد. من ناهار ظهرم يادم نيست چه برسه به نماز صبح.

از صادق پرسيدم. مي گفت: اگه بعد از گذشتن وقت نماز شک کني که نماز رو خوندي يا نه لازم نيست قضاي اون نماز رو بخوني.[1] .

 [1] توضيح المسائل امام خميني (ره)، مسأله 1167، قسمت سوم.

 

شک در نمازهاي مستحبي

نيم ساعت بعد همين جا! صحن مسجد گوهرشاد، کنار حوض.

قرار شد هرکسي زيارت کنه و برگرده اين جا. نماز زيارت رو بخونيم و با هم بريم ناهار.

توي نماز زيارت حواسم پرت شد. شک کردم رکعت اولم يا دوم. هرچي فکر کردم به جايي نرسيدم. مهم نبود. توي رکعت هاي نماز مستحبي به شک توجهي نمي شه[1] .[2] .

 [1] مثلاً اگر شک دارد که يک رکعت خوانده يا دو رکعت مي تواند با خود بگويد يک رکعت خوانده ام و نماز را ادامه دهد يا اين که بگويد دو رکعت خوانده ام و نماز را تمام کند.

[2] توضيح المسائل امام خميني (ره)، مسأله 1167، قسمت ششم.

 

شک بعد از سلام

اين يکي رو هم اگه مي زدم تموم مي شد. تست هاي قسمت معارف يه مقداري سخت بود. سخت که نه، من کم وقت گذاشته بودم.

توي نماز به اين جور شک ها توجه نمي شه. يک دفعه يادم اومد. آره. بعد از سلام، اگه بعد از سلام نماز توي رکعت هاي نماز شک کنيم.

بدون اين که بقيه گزينه ها رو بخونم همون رو علامت زدم. بقيه ي گزينه ها رو که خوندم، کاملا مطمئن شدم.[1]

[1] توضيح المسائل امام خميني (ره)، مسأله 1167، قسمت دوم.

این مطلب را به اشتراک بگذارید :
اشتراک گذاری در کلوب اشتراک گذاری در  فیس بوک اشتراک گذاری در تویتر اشتراک گذاری در افسران

نوع محتوا : مقاله
تعداد کلمات : 8370 کلمه
مولف : رسول نقي ئي
1395/1/15 ساعت 12:56
کد : 1161
دسته : احکام نماز
لینک مطلب
کلمات کلیدی
نماز
احکام نماز
واجبات نماز
مستحبات نماز
درباره ما
با توجه به نیازهای روزافزونِ ستاد و فعالان ترویج اقامۀ نماز، به محتوای به‌روز و کاربردی، مربّی مختصص و محصولات جذاب و اثرگذار، ضرورتِ وجود مرکز تخصصی در این حوزه نمایان بود؛ به همین دلیل، «مرکز تخصصی نماز» در سال 1389 در دلِ «ستاد اقامۀ نماز» شکل گرفت؛ به‌ویژه با پی‌گیری‌های قائم‌مقام وقتِ حجت الاسلام و المسلمین قرائتی ...
ارتباط با ما
مدیریت مرکز:02537841860
روابط عمومی:02537740732
آموزش:02537733090
تبلیغ و ارتباطات: 02537740930
پژوهش و مطالعات راهبردی: 02537841861
تولید محصولات: 02537841862
آدرس: قم، خیابان شهدا (صفائیه)، کوچۀ 22 (آمار)، ساختمان ستاد اقامۀ نماز، طبقۀ اول.
پیوند ها
x
پیشخوان
ورود به سیستم
لینک های دسترسی:
کتابخانه دیجیتالدانش پژوهانره‌توشه مبلغانقنوت نوجوانآموزش مجازی نمازشبکه مجازی نمازسامانه اعزاممقالات خارجیباشگاه ایده پردازیفراخوان های نماز