■ جایگاه نماز جمعه و جماعت در اجتماع
نماز جماعت
ساختار فرهنگ اسلامي بر اساس زدودن منيتها و رهايي انسان از تنهايي و حصار خود، بنا گرديده است. هر يک از آموزهها و الزامهاي شرعي به نحوي، جامعه رابه سوي ضميمه شدن تمام انسانها به يکديگر پيش ميبرد. غالب اذکار و شعارهاي نماز به اين شعور فراميخواند و نيز به سمت همين هدف، ساير تعاليم، همچون روزه، خمس، زکات، حج، جهاد، تولي و تبري و... جهت ميگيرند.
پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم چنين ميفرمايد: هر کس به اندازهي يک وجب، راه خود را از مسير مسلمانان جدا کند و از آنان فاصله بگيرد، رشتهي اسلام را از گردن خود باز کرده است. [1] حضرتش در گفتاري ديگر، چنين افرادي را در مقايسه با تودهي انسانها به گوسفندي تشبيه ميکند که از ساير گوسفندان جدا، و در دام گرگها افتد. انسان تکرو، اسير ابليس و طعمهي او ميشود. [2] .
لذا اسلام به انسان توصيه ميکند براي سفر و حضر خود و در هر حرکت و سکون، از تنهايي و تکروي بپرهيزد. شايد به همين منظور و با در نظر گرفتن اهداف و آثار ديگر، او را به نماز جماعت فراميخواند و آن را از هر عبادتي فراتر ميداند.
در روايتي چنين آمده است: «اميرمؤمنان عليهالسلام شبي تا صبح مشغول عبادت بود. وقت اذان صبح، نماز خود را به صورت فرادي خواند و خوابيد. چون پيامبر اکرم حضرت را در صف نمازگزاران نديد، روانهي خانهاش گرديد و احوالش را از حضرت زهرا پرسيد. وقتي پيامبر، ماجرا را شنيد، فرمود: آنچه به خاطر ترک جماعت صبح از دست علي رفته، بيش از چيزي است که از شب زندهداري و عبادت در تمام شب، به دست آورده است.
در اين هنگام علي عليهالسلام از گفت و گوي پيامبر و فاطمه عليهماالسلام بيدار شد. رسول خدا به حضرتش فرمود:
«يا علي ان من صلي الصلاة في جماعة افضل من قيام ليلة کله؛ [3] کسي که نماز صبح را به جماعت بخواند، بهتر است از آن که تمام شب را به عبادت بگذراند.»
و در گفتاري ديگر فرمود: اگر تعداد نمازگزاران صفوف جماعت از 10 نفر فراتر رود، پاداش هر رکعت آن چنان افزون ميشود، که حتي اگر تمام آسمانها کاغذ، تمام درياها مرکب و همهي درختان قلم گردند و تمام فرشتگان، مأمور نوشتن پاداش آن، نميتوان ثواب آن را ثبت کرد؛ که اين کار، فقط در خور محاسبهي ذات بيکران الهي است. [4] پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم فرمود:
«صلاة الرجل في جماعة خير من صلاته في بيته اربعين سنة؛ [5] يک نماز جماعت، بهتر است از چهل سال نماز در خانه.»
و باز فرمود: هر کس همواره و در هر شرايطي به نماز جماعت برود، از پل صراط همچون برق بگذرد و به بهشت نايل شود. [6] .
مردي نابينا از حضرتش پرسيد: من توان پيمودن مسير بين منزل تا مسجد را ندارم؛ و راهنما و مددکاري هم ندارم! پاسخ شنيد: طنابي از مسجد تا منزلت بکش و به وسيلهي آن، راه را پيدا کن اما هرگز نماز جماعت را ترک نکن. [7] .
[1] سفينة البحار، ج 1، ص 176.
[2] کنزالعمال، ج 1، ص 206.
[3] سفينة البحار، ج 1، ص 176؛ بحارالانوار، ج 88، ص 17 و 40.
[4] بحارالانوار، ج 88، ص 14.
[5] مستدرک الوسائل، ج 6، ص 445.
[6] ثواب الاعمال و عقاب الاعمال / 323.
[7] بحارالانوار، ج 88، ص 7.
آثار و برکات نماز جماعت
1. عرضهي اسلام به جامعه: دعوت به يک اعتقاد و يک روش، گونههايي مختلف دارد. امروزه با راه يافتن شيوههاي جديد در تبليغات، اثر ارائهي نمونه در معرض ديد همگان يا نصب ماکت و تصوير در جذب افراد، بر کسي پوشيده نيست. نماز، ماکت اسلام و اعتقاد مجسم ديني است و عرضهي آشکار آن - به فرمودهي امام رضا عليهالسلام - حجت را بر بسياري افراد تمام ميکند، تا نتوانند از اسلام اظهار بياطلاعي کنند. [1] .
2. توفيق اجباري: در ميان مسلمانان و کساني که به زبان، اسلام را پذيرفتهاند، افرادي وجود دارند که در عمل، توجهي به لوازم ايمان خود ندارند! برپائي نماز جماعت و شرکت در آن، اين گروه را واميدارد نماز خود را همراه جمع به جا آورند و اگر در انجام نماز، يا به جا آوردن آن در اول وقت، سست هستند، زمينهي اين توفيق برايشان فراهم گردد.
3. آشنايي مسلمانان با يکديگر: با کندوکاو در برنامهها و ميتينگهايي که به منظور آشنا کردن افراد يک جامعه با يکديگر صورت ميگيرد، ميتوان دريافت که برنامهي نماز سالمترين، عاطفيترين، پربهاترين و کمخرجترين آنها است.
مسلمانان در قالب اين برنامهي ديني و عبادت گروهي، يکديگر را ميشناسند، تا بتوانند هنگام گرفتاري و نياز، يار هم باشند و در هر گونه داوري، قبول شهادت و استفسار، دوستان مسجدي و برادران ديني خود را تأييد کنند.
امام صادق عليهالسلام فرمود: هر کس نمازهاي خود را به جماعت ميخواند، به او خوشبين باشيد و شهادت او را دربارهي ديگران بپذيريد. [2] .
پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم نيز ميفرمايد: اگر درباره کسي که اهل جماعت و مسجد نيست، از شما سؤال کردند، بگوييد: من او را نميشناسم. [3] .
4. ايجاد فضاي معروف در جامعه: صداي مؤذن و برپايي صفوف جماعت، عطر معنويت و تقوا را در جامعه منتشر ميسازد و به عبارتي ديگر: نماز جماعت، تجسم عملي امر به معروف و نهي از منکر است؛ به طرفداران توحيد، قوت و تحرک و اميد ميبخشد و طالبان منکر را منزوي و مأيوس مينمايد. [4] حرکت فشردهي مؤمنان به سوي مساجد و تعطيلي همهي مشاغل، جز اشتغال به خدا و انجام فرمان او، فضاي جامعه را تغيير ميدهد. زيبايي اين تقيد و تعهد حتي قلبهاي تاريک و ناآشنا را به خود مشغول و مشعوف، و کفهي دين باوران را در مقايسه با دنياطلبان، وزين ميکند.
5. رعب و وحشت دشمنان: امروزه مانور نيرو و امکانات از جمله تاکتيکها و برنامههاي بودجهبري است که قدرتها، براي نمايش موجوديت خود در برابر ديگران در موقعيتهاي مختلف انجام ميدهند. نماز جماعت مسلمانان، يک مانور نيرويي سالم و آرامي است که بدون صرف بودجه، هر روزه انجام ميگيرد. صفوف متحد نمازگزاران در هر کوچه و محله و ميدان، مانوري است که دشمن را از فکر صدمه زدن به توطئه بر ضد مسلمانان منصرف ميسازد.
آري، نماز جماعت، اعلام موجوديت و حضور در برابر کافران است؛ لذا وقتي خداوند تبارک و تعالي به پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم فرمان داد آيين خود را آشکار سازد، برپايي نماز جماعت، با حضور اميرمؤمنان عليهالسلام و جعفر بن ابيطالب، جزء نخستين اقدامهاي آن بزرگوار بود. [5] .
6. حفظ اعتبارات اجتماعي: يکي از آثار شرکت در نماز جماعت، تثبيت جايگاه و موقعيت افراد در جامعه اسلامي است. چنانکه اگر کسي از جماعت مسلمانان روي بگرداند و به آنان بياعتنايي کند، آنان نيز حق دارند از او فاصله بگيرند و حتي در صورت لزوم با او قطع رابطه کنند.
پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: هر کس از جماعت مسلمانان روي گرداند، از عدالت ساقط ميشود و ميتوان با او قطع رابطه نمود. [6] .
[1] وسائل الشيعه، ج 5، ص 371.
[2] بحارالانوار، ج 88، ص 8.
[3] همان، ص 5.
[4] اين اثر در صورتي متجلي است، که نماز جماعت با حضور همهي قشرها در جامعه برپا گردد و اگر صرفا با حضور چند تن، به شکل محدود و... برگزار شود، بالتبع، آثار مزبور در آن، تحقق نمييابد.
[5] وسائل الشيعه، ج 5، ص 363.
[6] همان، ص 394.
آداب نماز جماعت
برخي مقررات و احکام در نماز جماعت بايد مورد توجه قرار گيرد، که فشردهاي از آنها را، ذيلا يادآور ميشويم:
1. برادران اهل سنت تأکيدي شايسته بر تنظيم صفوف نماز جماعت دارند، که اين تقيد در صفوف جماعت تشيع نيز بايسته است؛ چرا که سنت و سيرت پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم چنين بوده و شخصا به اين مسأله اهتمام ميورزيد. در جايي نيز فرمودند: «صفوف نماز را منظم کنيد؛ زيرا عامل تماميت و کمال نماز [1] و موجب درود و سلام و تحسين ملايک است.» [2] .
گفتني است صفهاي جلو از ثواب و امتياز بيشتري برخوردارند، به طوري که پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: اگر ميدانستند فضيلت صف اول چقدر است، براي حضور در آن، قرعه ميکشيدند، و همه خواهان صف اول بودند. [3] اما متأسفانه معمولا نمازگزاران صفهاي وسط يا آخر را ترجيح ميدهند که اين باور غلط بايد تصحيح شود. در هر حال بايد صفوف جماعت پيوسته باشد و بين نمازگزاران فاصلهاي نباشد.
2. امام جماعت بايد شرايطي از قبيل عدالت و صحت قرائت حمد و سوره را دارا باشد. ولي تفحص فراوان در اين موارد لازم نيست و حکم به ظاهر يا اتکا به گواهي شهود، کفايت ميکند. در روايات، به معيارهايي همچون: فهم، فضيلت، برتري در مقايسه با ديگران، حفظ قرآن، علم، تقوا، رعايت احترام بزرگترها خصوصا والدين، تبعيت از رهبري حق و دوري از افراط و تفريط اشاره شده است.
3. زنان، به فتواي برخي مراجع، در صورت احراز شرايط ميتوانند امامت جماعت زنان ديگر شوند و در سمت امام يا مأموم بايد نکاتي را که در حفظ و صيانت آنان از نامحرم مؤثر است رعايت کنند؛ زيرا از آداب وضو تا انجام سجده، قرائت يا ساير آداب و احکام، نکات و تفاوتهايي بين زن و مرد منظور شده، که دقت قانونگذار را در حفظ عفت زنان، آشکار ميسازد.
4. مساجد بايد آراسته، زيبا و دلپذيرد باشند و افراد نيز اين نظم و آراستگي را رعايت، و خود را براي نماز، تزيين و معطر کنند. نه آن که بوي نامطبوع پاي آنان، يا گرد و غبار غربت مسجد، موجب دلزدگي و گريز افراد از آن شود.
5. امام جماعت بايد از طولاني کردن نماز بپرهيزد و آن را متناسب با توان ضعيفترين مأمومان تنظيم کند.
درباره پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم چنين آمده است که «کان من اتم الناس صلاة و اخفهم؛ [4] کاملترين نمازها و در عين حال کوتاهترين آنها را به جا ميآورد.»
6. متوليان امور مساجد بايد افرادي خوش اخلاق، با جاذبه و مؤدب باشند، تا خاطرههايي زيبا در ذهن نمازگزاران، نقش بندد. مسجد بايد کانون محبت باشد و آنچه موجب اندوه ميگردد، از مسجد حذف شود.
7. امام، در حد امکان بايد قرائت نماز را در نمازهاي جهريه، به گونهاي بخواند، که صداي قرائت او به گوش مأمومين برسد، ولي آنان نبايد اذکار رکوع و سجده را به شکلي بگويند، که امام بشنود. [5] .
8. مستحب است امام، وقتي متوجه ميشود کسي قصد اقتدا به او را در رکوع دارد، رکوعش را طولانيتر کند. همچنين بعد از نماز، قبل از مأمومين مصلاي خود را جز در موارد ضروري، ترک نگويد. [6] .
9. مأموم ميتواند قبل از اتمام رکوع امام به او اقتدا کند و آن رکعت، حساب ميشود. در رکعتهايي که امام، حمد و سوره را قرائت ميکند، مأموم بايد ضمن سکوت کامل به حمد و سورهي او گوش دهد.
10. در صورتي که امام، از ادامهي نماز معذور شد، يکي از مأمومين واجد شرايط ميتواند ادامهي جماعت را بر عهده گيرد.
[1] وسائل الشيعه، ج 5، ص 394.
[2] بحارالانوار، ج 88، ص 20.
[3] دعائم الاسلام، ج 1، ص 155.
[4] من لايحضره الفقيه، ج 1، ص 381.
[5] وسائل الشيعه، ج 5، ص 451.
[6] همان.
نماز جمعه
چشمههاي بيشمار فيض و عبوديت (نمازهاي جماعت) هفتهاي يک بار به اقيانوس بيکران انسانهاي مؤمن تبديل ميگردد و در اين مجمع بزرگ، مؤمنان دين باور و تعهد شناس با قلوبي آکنده از تقوي و توجه به خدا، به اقامهي نماز جمعه ميپردازند.
نماز جمعه دو رکعت است که حتما بايد به صورت جماعت خوانده شود و قبل از نماز، امام جماعت به عنوان خطيب جمعه، دو خطبه ايراد ميکند، که در آن، علاوه بر توصيه به پرهيزکاري و نيکوکاري، به وارسي مسايل سياسي - فرهنگي جهان اسلام ميپردازد.
وقت نماز جمعه از زوال ظهر تا يک ساعت پس از اذان ظهر است و حداقل افرادي که ميتوانند به نماز جمعه رسميت دهند، پنج نفر هستند. [1] .
پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم نماز جمعه را حج مساکين [2] ، موجب آمرزش گناهان [3] و اين اجتماع عظيم را سرزنش و توبيخي مجسم براي منافقان معرفي کرده است. [4] .
هر کس اين فريضهي بزرگ را، سه هفته بدون عذر ترک کند، خداوند مهر نفاق را بر قلب او خواهد زد. [5] .
اسلام، همهي قشرها را به شرکت در نماز جمعه دعوت کرده است. امام علي عليهالسلام زندانيان را با مراقبت، يا تحت ضمانت خانوادههايشان در نماز جمعه شرکت ميدادند. [6] .
امام صادق عليهالسلام ميفرمايند: مسافري که با اشتياق و ايمان به نماز جمعه روي آورد، پاداش ميبرد. [7] .
در روايت ديگر پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم ضمن نفرين تارکان نماز جمعه چنين فرمود:
«فمن ترکها في حياتي او بعد موتي استخفافا او جحودا لها فلا جمع الله شمله و لا بارک في امره الا و لا صلاة له، الا و لا زکوة له، الا و لا حج له، الا و لا صوم له، الا و لا بر له حتي يتوب؛ [8] .
هر کس نماز جمعه را در زمان حيات من، يا پس از مرگم از روي استخفاف و انکار ترک کند! خدا، پراکندگي را از زندگي او نزدايد و برکت را در کارش قرار ندهد، و بدانيد نماز و زکاتش پذيرفته نخواهد بود؛ روزهاي نخواهد داشت و کار نيکي براي او نيست، مگر آن که توبه کند.»
حضور مسؤولان و کارگزاران کشور در نماز جمعه الزامي است. امام باقر عليهالسلام ميفرمايد: «بر هفت گروه واجب است در نماز جمعه شرکت کنند؛ که از جمله به حضور حاکم اسلامي، قضات و کارگزاران اشاره کردهاند. [9] .
امام جمعه، همچون حاکم و قاضي توسط رهبر جامعهي اسلامي به اين سمت منصوب ميگردد؛ همان گونه که رسول اکرم صلي الله عليه و آله و سلم اين مهم را شخصا انجام ميدادند. [10] .
در رواياتي فراوان تأکيد گرديده: آن گاه که امام به خطبه ميايستد، بر مأمومين لازم است سکوت را رعايت کنند و حالت نمازگزار داشته باشند. [11] .
امام جمعه نيز بايد با ظاهري آراسته و خوشبو در جايگاه نماز، حاضر گردد. [12] .
[1] خصال، ج 1، ص 139.
[2] بحارالانوار، ج 89، ص 199.
[3] وسائل الشيعه، ج 5، ص 3.
[4] بحارالانوار، ج 89، ص 138.
[5] وسائل الشيعه، ج 5، ص 6.
[6] مستدرک الوسائل، ج 6، ص 27.
[7] بحارالانوار، ج 89، ص 166.
[8] وسائل الشيعه، ج 7، ص 302.
[9] وسائل الشيعه، ج 7، ص 176.
[10] بحارالانوار، ج 89، ص 244.
[11] همان / 256.
[12] همان / 257.