اهمیت و جایگاه نمازهای غیر یومیه

■ اهمیت و جایگاه نمازهای غیر یومیه

اهمیت و جایگاه نمازهای غیر یومیه

نماز شب

کساني که انس بيشتر و محفل صميمي‏تري را مي‏طلبند، ملاقات ويژه‏اي براي آنان در ساعاتي خلوت تنظيم گرديده، تا فارغ از هر شغل و شاغلي به بارگاه يار، ره يابند و در دامان وصال او بستر گيرند و همنشين‏اش گردند. نماز شب، وقت ملاقات عاشقان قرب به خدا، در نزديک‏ترين تماس معنوي و روحاني است. اگر فرايض روزانه، تجسم اطاعت و عبادت خدا، نام گيرند، نماز شب را مي‏توان نمايش محبت و عشق به خدا تفسير کرد. 

قرآن کريم در ستايش اين شب ستيزان چنين مي‏گويد: «آنان - به هنگام نيمه شب - پهلوهاشان از بستر کنده مي‏شود و خداي را با ترس و اميد مي‏خوانند و از آنچه به آنان روزي داده‏ايم، انفاق مي‏کنند و هيچ کس نمي‏داند چه پاداش‏هاي ارزشمندي براي‏شان ذخير شده است.» [1] .

در حديثي مي‏خوانيم: 

«کذب من زعم انه يحبني فاذا جنه الليل نام عني، اليس کل محب يحب خلوة حبيبه؛ [2]  دروغ مي‏گويد هر که مي‏پندارد مرا دوست دارد و شباهنگام - آرام - سر بر بستر مي‏گذارد! آيا هر محبي دوست ندارد همنشين خلوت محبوبش باشد؟» 

آري، اين خلوت نشيني، توفيقي است که به هر کس عطا نکنند. تا محرم نباشد و از گناه پرهيز نکند، به چنين حريمي مقدس و پاک، ره نمي‏برد، و لذت اين گفت و گو را درنمي‏يابد. ناپاکي، انسان را از اين کاميابي بازمي‏دارد. مردي خدمت اميرالمؤمنين عليه‏السلام عرض کرد: از نماز شب محروم شده‏ام! حضرت فرمود: گناهان، تو را در بند کشيده‏اند. [3] .

در سخن ديگر امام صادق عليه‏السلام فرمود: گاه، دروغي، سبب محروم ماندن از نماز شب براي اهلش مي‏شود. [4] .

نماز شب، آثاري فراوان بر شخصيت، چهره و زندگي نيايشگر باقي مي‏گذارد. امام صادق عليه‏السلام فرمود: نماز شب چهره را نوراني، نفس انسان را معطر [5]  و رزق را فراوان مي‏گرداند. [6] .

پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: هر بنده‏اي، به هنگام شب از روي اخلاص وضو بگيرد و با نيت پاک و قلب سليم و بدن خاشع و چشم گريان، پروردگار را بخواند، خداوند نه صف از فرشتگان بي‏شمار را پشت سر او قرار مي‏دهد و به تعداد آن‏ها درجات معنوي‏اش را بالا مي‏برد. [7] .

در حديث نبوي مي‏خوانيم: «خداوند به ملايک مي‏گويد: بنگريد چگونه در شب تاريک به سراغ من آمده، در حالي که خوش گذرانان سرگرم عشرتند و غافلان، خفته. شاهد باشيد که گناهانش را بخشيدم.» [8] .

امام صادق عليه‏السلام محرومان از سحرخيزي و تهجد را افرادي مغبون در زندگي معرفي مي‏فرمايند. [9]  آري! درک اين غبن و تشخيص اين خسارت، تنها براي کسي ممکن است که دل و جاني آشنا با حلاوت عبادت داشته باشد. 

رهبر کبير انقلاب اسلامي؛ امام خميني (ره) شخصيتي بود که در طول دوران جواني، و تا پايان عمر، در سفر و حضر به اقامه‏ي نماز و نافله ي شب، عشق مي‏ورزيد. از زبان فرزندش مي‏خوانيم: «روزي در خانه حالت تأثر و زاري شديدي از پدرم ملاحظه کردم که برايم بي‏سابقه بود. از اين که علت را از ايشان بپرسم، شرم داشتم. لذا از مادر پرسيدم. ايشان پاسخ داد: ديشب نماز شب پدرت قضا شد؛ به همين دليل ناراحت و متأثر هستند. [10] .

امام علي عليه‏السلام در حال مناجات چنين عرض مي‏کند: 

«الهي من ذا الذي ذاق حلاوة محبتک فرام منک بدلا؛ [11]  آن کس که شيريني انس با تو را چشيده باشد، محال است آن را با چيز ديگر، سودا کند.» 

 آري! اين باور است که اميرمؤمنان عليه‏السلام را نيمه‏هاي شب به نخلستان‏هاي کوفه مي‏کشاند و اين زمزمه‏ي عاشقانه را بين عبد و مولا در آسمان کوفه طنين مي‏افکند: «الهي صبرت علي عذابک فکيف اصبر علي فراقک». چشيدن طعم اين نجواست، که فرزندش امام حسين عليه‏السلام را وامي‏دارد از سپاه کفر، تنها يک چيز تمنا کند! مجالي ديگر براي عشقبازي، و نه عشق بازي! که عشق، بازي نيست. شبي براي عبادت و راز و نياز، سوز و گداز، در بارگاه يگانه محبوب بي‏نياز. 

استاد مطهري رحمة الله عليه مي‏نگارد: 

«در عصر تاسوعا، لشکر عمر سعد، طبق دستور عبيدالله بن زياد حمله کردند. شبانه مي‏خواستند با حسين بجنگند. حسين عليه‏السلام به وسيله‏ي برادرش ابوالفضل العباس از آن‏ها مي‏خواهد فقط شبي ديگر را مهلت دهند. مي‏گويد: «برادرجان! به آنان بگو: همين امشب را به ما مهلت بدهند؛ من فردا مي‏جنگم. من اهل تسليم نيستم، مي‏جنگم»... بعد براي اين که گمان نکنند حسين عليه‏السلام مي‏خواهد دفع الوقت بکند، اين جمله را گفت: «برادر! خدا خودش مي‏داند من مناجات با او را دوست دارم. مي‏خواهم شب آخر عمرم را شب توبه و استغفار قرار بدهم.» آن شب عاشورا اگر بدانيد چه شبي بود، معراج بود، يک دنيا شادي و بهجت و مسرت حکمفرما بود.» [12] .

در اين جا خاطره‏اي ديگر از درک لذت و حلاوت عبادت و مناجات نيمه شب مولا اميرمؤمنان عليه‏السلام را از زبان استاد مطهري مي‏خوانيم: 

«عدي بن حاتم» نزد معاويه آمد، در حالي که سال‏ها از شهادت مولا گذشته بود. معاويه مي‏دانست عدي يکي از ياران قديم مولا است. خواست کاري بکند که  اين دوست ديرين بلکه يک کلمه بر ضد حضرتش سخن بگويد: گفت: «عدي! اين الطرفات؟» پسرانت چه شدند؟ [عدي سه پسر داشت، طريف، طرفه و طارف]، که هنگام جواني در رکاب حضرت در جنگ صفين کشته شده بودند. [معاويه] مي‏خواست عدي را به خشم آورد، تا از مولا اظهار ناخشنودي کند] عدي گفت: در رکاب مولايشان علي با تو که زير پرچم کفر بودي، جنگيدند و کشته شدند. گفت: عدي! علي درباره‏ي تو انصاف نداد! پرسيد: چه طور؟ گفت: پسران خودش را نگاه داشت و پسران تو را به کشتن داد! عدي گفت: معاويه! من درباره‏ي علي انصاف ندادم؛ نمي‏بايست علي امروز در زير خروارها خاک باشد و من زنده باشم! اي کاش مرده بودم و او زنده مي‏ماند. 

معاويه ديد تيرش کارگر نيست. گفت: عدي! الان ديگر کار از اين حرف‏ها گذشته است. دلم مي‏خواهد چون تو زياد با علي بودي، قدري کارهايش را برايم وصف بکني، که چه مي‏کرد. گفت: معاويه! مرا معذور بدار. گفت: نه! حتما بايد بگويي. شروع کرد به صحبت کردن درباره‏ي علي. گفت: معاويه! مي‏خواهم منظره‏اي را که با چشم خودم ديدم، برايت بگويم. در يکي از شب‏ها ديدم علي در محراب عبادت، مستغرق خداي خودش است و محاسنش را به دست مبارک گرفته، مي‏گويد: آه، آه، از اين دنيا و آتش‏هاي آن! مي‏گفت: «يا دنيا غري غيري...» 

عدي، آن چنان علي را وصف کرد، که دل سنگ معاويه تحت تأثير قرار گرفت. به طوري که با آستينش اشک‏هاي صورتش را پاک مي‏کرد. آن وقت گفت: دنيا، عقيم است که مانند علي بزايد! 

 

و مناقب شهد العدو بفضلها

و الفضل ما شهدت به الاعداء

 

 

علي، مردي است که دشمنانش درباره‏ي فضيلت او گواهي مي‏دادند.» [13] .

فرزندان آزاده‏ي امام هنگام اسارت در زندان حزب بعث، حقانيت اين ادعا و عينيت آن را در عصر حاضر به امضاي تاريخ رساندند. آنان در حالي که به جرم سحرخيزي، ده‏ها و صدها شلاق و شکنجه‏ي روحي و جسمي را تحمل مي‏کردند، لحظه‏اي انس با خدا و اقامه‏ي نماز را رها نکردند. خاطراتي تکان دهنده از آنان خوانده‏ايم، و مي‏خوانيم: 

«در يکي از شب‏ها، يکي از بچه‏ها در اتاق خودمان، مشغول خواندن نماز شب بود، که نگهبان عراقي سر رسيد و او را ديد. فرداي همان شب - که صبح سردي بود - عده‏اي از عراقي‏ها با کابل به جان او افتادند و آن قدر کتکش زدند، که خودشان خسته شدند. با وجود اين او در شب‏هاي ديگر هم، نمازش را ادامه داد.» [14] .

در خاطره‏اي ديگر چنين مي‏خوانيم: 

«يک شب به نگهبان خودي که مراقب عزيزان آزاده و دربند بود، سفارش کردم مرا براي نماز شب بيدار کند. وقتي نيمه شب مرا براي گفت و گو با معبود بيدار کرد، متوجه شدم بيش از نود درصد بچه‏ها مشغول خواندن نماز شب هستند. با ملاحظه‏ي اين صحنه، از خودم خجالت کشيدم. اين در حالي بود که اگر نگهبان عراقي متوجه مي‏شد و نام نمازگزار در فهرست اسيران متخلف ثبت مي‏شد، فرداي آن شب، غرامت و مجازات اين سحرخيزي را مي‏بايد از طريق تحمل ضربه‏هاي کابل،  شلنگ آب و گاهي ميله‏ي مفتول آهني بپذيرد و گاهي تمام افراد يک آسايشگاه به اين پذيرايي! دعوت مي‏شدند.» [15] .

[1] سجده / 16.

[2] وافي، ج 2، ص 22.

[3] بحارالانوار، ج 87، ص 146.

[4] همان، 146.

[5] علامه مجلسي (ره) مي‏گويد: معطر شدن، کنايه از خوش خويي آدمي و اقبال جامعه است.

[6] بحارالانوار، ج 87، ص 149.

[7] امالي شيخ مفيد، 42.

[8] بحارالانوار، ج 87، ص 137.

[9] همان / 146.

[10] سرگذشتهاي ويژه از زندگي امام خميني (ره).

[11] مفاتيح الجنان، مناجات خمسه عشر، مناجات المحبين.

[12] گفتارهاي معنوي، 125.

[13] اسلام و مقتضيات زمان، 298.

[14] نماز در اسارت، 103؛ با اندکي تصرف؛ خاطره از: رمضانعلي خرسندي.

[15] همان / 99. با اندکي تصرف؛ خاطره از: شهريار رحماني.

نماز عيد

برخلاف جشن ها و شادي‏هاي معمول و مرسوم که غالبا آميخته با انواع هوسراني‏ها و غفلت‏ها است، عيد اسلامي با مراسم نماز، دعا، انفاق و غسل برگزار مي‏گردد. اصولا در فرهنگ اسلامي، روزي که در آن، طاعت و عبادت و بروز امتيازهاي اخلاقي و منش‏هاي انساني باشد، عيد است. 

امام علي عليه‏السلام مي‏فرمايد: «کل يوم لا يعصي الله فيه فهو يوم عيد» [1] .

در روزهاي عيد فطر و قربان، مسلمانان، شادي را با نماز آغاز مي‏نمايند. اين نماز دو رکعت است که در رکعت اول بعد از قرائت، پنج قنوت و در رکعت دوم، چهار قنوت خوانده مي‏شود. 

اين نماز، به جماعت برگزار مي‏گردد؛ قنوت آن دعايي ويژه دارد و بندگان از پروردگار مي‏خواهند هر خيري را که خدا براي پيامبر و خاندانش مقرر فرموده، براي آنان نيز تقدير کند و از هر شري که آن بزرگواران را مصون داشته، آن‏ها را ايمن دارد. 

قبل و بعد اين نماز، تکبيرهايي گفته مي‏شود و پايان آن، شکرگزاري از توفيق خداوند در انجام عبادات و طاعات ماه مبارک رمضان، يا ايام دهه مبارک ذي‏الحجه است. 

 

[1] نهج‏البلاغه، حکمت 428.

 

نماز آيات

انسان، با همه‏ي شرافت و کرامتش، دچار ضعف‏هايي از قبيل نسيان و غفلت است. لذا مربي اصلي خلقت براي نجات او از خطرها، از هر فرصتي بهره گرفته است،هنگام بروز حوادث ارضي و سماوي همانند زلزله و خسوف و کسوف او را به نماز فرامي‏خواند. 

امام رضا عليه‏السلام مي‏فرمايد: «همانا براي ماه گرفتگي، نمازي بر انسان واجب است؛ زيرا خسوف يکي از آيات الهي است که نمي‏دانيم نشانه‏ي رحمت است، يا عذاب؟ در چنين هنگامي پيامبر، امت را به سوي خدا بسيج مي‏کند، تا آنان را از آفات اين حوادث، دور دارد. همان گونه که قوم حضرت يونس وقتي به دنبال مشاهده‏ي نشانه‏هاي عذاب به خداوند التجا کردند، خداي متعال عذاب را از آنان دور گردانيد.» [1] .

با آن که زلزله، خسوف و کسوف از يک نوع قهر و غضب حکايت دارد، اما اسلام با هر نوع تفسير خرافي درباره‏ي آن‏ها مبارزه کرده است. در زمان پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم حادثه درگذشت ابراهيم فرزند هجده ماهه‏ي آن حضرت، با حادثه گرفتگي خورشيد هم زمان شد، مردم اين دو حادثه را به هم ربط داده و گفتند: از شدت و عظمت اين مصيبت که بر پيامبر وارد شد، خورشيد گرفت! پيامبر ضمن ايراد خطابه‏اي روشنگرانه به مردم چنين فرمود: «خورشيد و ماه دو آيه از آيات خداوندي هستند، که به امر او جاري مي‏شوند و به مرگ و زندگي کسي مربوط نمي‏شوند. در چنين موقعي به نماز پناه ببريد و آن را به جا آوريد. سپس خود با مردم نماز آيات به جاي آوردند. [2] .

اين نماز، دو رکعت است و هر رکعت، پنج رکوع دارد، که به دنبال قرائت قسمتي از سوره انجام مي‏شود. به دنبال بروز هر يک از حوادث ياد شده در يک منطقه، واجب است تمام مکلفان فورا اين نماز را ادا کرده، در صورت تأخير، قضاي آن را انجام دهند. 

[1] من لا يحضره الفقيه، ج 1، ص 342.

[2] وسائل الشيعه، ج 5، ص 143.

 

نماز ميت

فرصتي ديگر که مي‏تواند پندآموز و عبرت آفرين باشد، موقعيت رويارويي با مرگ، هنگام ختم پرونده‏ي زندگي انسان‏ها و کوتاه شدن دست آنان از صحنه‏ي عمل و تلاش در دنيا است. آن گاه که گروهي از مؤمنان، جنازه‏ي مسلماني را فراروي خود مي‏نهند و بر او نماز ميت مي‏خوانند، يکي از پربارترين و زيباترين برنامه‏هاي آموزش سمعي و بصري و تذکر غير مستقيم به انسان‏ها است. چگونه مي‏توان محسوس‏تر از اين صحنه، اين باور را براي انسان‏ها، برهاني ساخت، که مرگ حق است؟ آنان نيز پس از گذر از دوره‏اي نه چندان طولاني که امکان دارد هر آن پايان پذيرد، چنين شرايطي را در پيش خواهند داشت! کلاس تشييع، نماز و خاک سپاري ميت، آموزنده‏ترين کلاس معارف عيني و واقعي است. در اين کلاس، مسلمانان بي‏اعتباري دنيا، اغتنام فرصت‏ها، حس تعاون و نوع دوستي، گريز از غفلت و... را مرور مي‏کنند. 

در اين نماز پنج تکبير گفته مي‏شود که پس از تکبير اول به وحدانيت خدا و نبوت پيامبر، شهادت مي‏دهيم و پس از تکبير دوم بر پيامبر و آلش درود مي‏فرستيم و پس از تکبير سوم براي اهل ايمان مغفرت مي‏طلبيم، و پس از تکبير چهارم بر پيامبر و آلش درود مي‏فرستيم و با تکبير پنجم، نماز پايان مي‏پذيرد. 

خواندن اين نماز، قبل از دفن و پس از غسل و کفن هر ميت، واجب کفايي [1]  است. اگر اين نماز را بر ميت نخوانند، بايد پس از دفن بر قبرش بخوانند. 

هنگام انجام اين مراسم، همه‏ي شرکت کنندگان بايد سکون، آرامش و سکوت را حفظ کنند و به حديث نفس و موعظه‏ي خويشتن مشغول باشند. به فرموده‏ي امام صادق عليه‏السلام بايد خود را جاي ميت ببينند، که موقتا مهلتي به آن‏ها داده شده تا به دنيا بازگردند و تکاليف از ياد رفته‏ي خويش را به جاي آورند. [2] .

اميرمؤمنان عليه‏السلام در تشييع جنازه‏اي، فردي را در حال خنديدن ديد! حضرت فرمودند: گويا مرگ براي غير ما است و اين ميت به سفر کوتاهي مي‏رود و به زودي به سوي ما باز خواهد گشت؟! و ما، در دنيا جاودانه‏ايم؟! ما پند و اندرزهايي که بايد از اين صحنه بياموزيم، از ياد برده‏ايم. [3] .

[1] واجب کفايي، آن است که بر همه واجب است، ولي با انجام آن توسط يک نفر، از ديگران ساقط مي‏شود.

[2] بحارالانوار، ج 71، ص 266.

[3] نهج‏البلاغه، حکمت 122.

 

نماز باران

نافرماني و طغيان در برابر مالک آسمان‏ها و زمين موجب محروميت از برکات ارضي و سماوي مي‏گردد. خداوندي که عذاب را نازل مي‏کند، راه رفع آن، و جلب رحمت و برکت خويش را نيز آشکارا نموده است. 

پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: وقتي خداوند بر ملتي غضب کند و به دليلي عذابي - که يک باره نابودشان کند - بر آنان نازل نگردد، آنان را به گراني، کوته عمري، کمي محصولات، کم آبي نهرها و نباريدن باران مفيد، مبتلا، و اشرار را بر آنان مسلط مي‏سازد. [1]  صادق آل محمد عليهم‏السلام نيز نباريدن باران را معلول رواج بي‏عدالتي دانسته است. [2] .

در چنين شرايطي، انسان‏ها به يک دگرگوني عاطفي - معنوي و برگزاري مراسم خاص دعا و نماز دعوت شده‏اند، تا در پرتو انابه و انکسارشان، رحمت و عنايت ايزد منان به آنان بازگردد. نماز استسقا که همچون نماز عيد به جماعت اقامه مي‏گردد، معمولا در بيابان يعني منطقه‏اي که از آلودگي‏هاي گناه، دور است، انجام مي‏شود. کودکان و چهارپايان که به دليل نافرماني ديگران، از رحمت خدا محروم شده‏اند در اين مراسم شرکت داده مي‏شوند. نوزادان را از مادرها جدا مي‏کنند تا ناله آنان در سايرين ايجاد رقت کند. سه روز را به عبادت و روزه سپري مي‏نمايند و قبل از نماز به توبه و استغفار و تکبير مشغول مي‏شوند و سپس همگي پابرهنه به صحرا مي‏روند و زير آسمان نماز را به جاي مي‏آورند و پس از نماز، امام جماعت به نصيحت و موعظه بندگان و عرض حال به محضر احديت مي‏پردازد. 

تاريخ، نمونه‏هايي فراوان از نماز باران را در خود ثبت کرده، که پس از بازگشت روحي و معنوي آدميان به پيشگاه خداي مهربان، نعمت و رحمت نيز به ميان آنان بازگشته است. از جمله در قرن اخير و در سال 1363 هجري قمري اهالي قم در حالي که با کمبود باران و قطع رحمت الهي، مواجه شده بودند، از مرحوم حضرت آيت‏الله سيد محمدتقي خوانساري درخواست کردند با آنان براي اقامه‏ي نماز باران به بيرون شهر عزيمت کنند. اين مرد الهي دو روز متوالي به رغم استهزاي برخي از ناباوران، اين نماز را با مردم به جاي آوردند. پس از پايان دومين نماز و قبل از بازگشت مردم به شهر، چنان باراني نازل شد که تمام جويبارها را فراگرفت و همه‏ي مزارع سيراب گشتند. مردم شادمان شدند و در پرتو اين قهر و آشتي، پيوند و ارتباط آنان با خداوند تجديد گشت. [3] .

[1] وسائل الشيعه، ج 5، ص 158.

[2] همان.

[3] گنجينه دانشمندان، ج 1، ص 324.

 

نماز قضا

نماز، فريضه‏اي است که در هيچ حال و شرايطي نبايد آن را ترک کرد. تنها زنان در دوره‏اي خاص از هر ماه، به جاي انجام آن، بر سجاده مي‏نشينند و به نيايش مي‏پردازند. در غير اين صورت، نمازگزار بايد تمام نمازها را به طور منظم، کامل و با قرائت صحيح، لباس پاکيزه و رعايت ساير شرايط انجام داده، و اگر عمدا يا از روي فراموشي، نمازي را ترک کرد، يا ناقص خواند، بايد قضاي آن را به جاي آورد و توبه‏ي نمازهايي که نخوانده، جز به اتيان آنچه بر او واجب بوده، تحقق نمي‏پذيرد و هيچ چيزي جاي آن را نمي‏گيرد. 

گه‏گاه براي برخي مکلفان، با توجه به کاستي‏ها و ناآشنايي‏هاي دوره‏ي نخستين تکليف، احتمال نمازهايي فاقد شرايط لازم، يا انجام ندادن بعضي نمازها، وجود دارد؛ از اين رو، بايد در حد توان، در رفع کاستيها کوشيد، تا پروردگار نيز هنگام محاسبه‏ي اعمال از تقصيرات ما چشم پوشد! 

این مطلب را به اشتراک بگذارید :
اشتراک گذاری در کلوب اشتراک گذاری در  فیس بوک اشتراک گذاری در تویتر اشتراک گذاری در افسران

نوع محتوا : مقاله
تعداد کلمات : 3065 کلمه
مولف : محمدرضا رضوان‏ طلب
1394/11/25 ساعت 12:45
کد : 1084
دسته : اهمیت و جایگاه نماز
لینک مطلب
کلمات کلیدی
نماز
انواع نماز
آثار نمازهای مستحبی
نماز شب
آثار نماز شب
نماز عید
نماز آیات
درباره ما
با توجه به نیازهای روزافزونِ ستاد و فعالان ترویج اقامۀ نماز، به محتوای به‌روز و کاربردی، مربّی مختصص و محصولات جذاب و اثرگذار، ضرورتِ وجود مرکز تخصصی در این حوزه نمایان بود؛ به همین دلیل، «مرکز تخصصی نماز» در سال 1389 در دلِ «ستاد اقامۀ نماز» شکل گرفت؛ به‌ویژه با پی‌گیری‌های قائم‌مقام وقتِ حجت الاسلام و المسلمین قرائتی ...
ارتباط با ما
مدیریت مرکز:02537841860
روابط عمومی:02537740732
آموزش:02537733090
تبلیغ و ارتباطات: 02537740930
پژوهش و مطالعات راهبردی: 02537841861
تولید محصولات: 02537841862
آدرس: قم، خیابان شهدا (صفائیه)، کوچۀ 22 (آمار)، ساختمان ستاد اقامۀ نماز، طبقۀ اول.
پیوند ها
x
پیشخوان
ورود به سیستم
لینک های دسترسی:
کتابخانه دیجیتالدانش پژوهانره‌توشه مبلغانقنوت نوجوانآموزش مجازی نمازشبکه مجازی نمازسامانه اعزاممقالات خارجیباشگاه ایده پردازیفراخوان های نماز