■ اسرار نماز، وضو، تیمم
فلسفه و اسرار نماز چيست
اولين واجبي که رسول خدا صلي الله عليه و اله براي امت آورد نماز است و اول چيزي که پس از مرگ از مسلمان ميپرسند نماز است اگر قبول شود به ساير اعمال توجه مينمايند و اگر قبول نشود به ساير اعمال توجهي نميشود.
در اسلام هيچ فريضهاي بدون حکمت و فلسفه نيست. نمازهاي واجب هم داراي رمز و رازي است که به همين جهت خداي حکيم و سبحان نمازهاي واجب را در پنج وقت تحت شرائطي بر بندگانش واجب نموده است.
براي تمام اجزاء نماز؛ فلسفه و اسراري است که ائمه معصومين عليهمالسلام به مناسبتهاي مختلف يا در جواب سوالاتي که دربارهي راز و رمز و فلسفه نماز از آنها ميشد در احاديث فراوان به آن اشاره کردهاند.
ضمرة بن حبيب ميگويد: از پيامبر صلي الله عليه و اله دربارهي نماز پرسش شد. حضرت درباره خواص و فوايد و اسرار نماز فرمودند:
«نماز از شرايع دين است و رضاي پروردگار در نماز است نماز منهاج و صراط انبياء به سوي الله ميباشد. و براي نمازگزار دوستي فرشتگان، هدايت و ايمان، نور، معرفت و شناخت پروردگار، تشخيص حق از باطل، برکت در رزق و روزي و راحتي بدن و سلامت آن و کراهت و ناراحتي شيطان ميباشد و نماز سلاح مومن عليه کافر و موجب اجابت دعا و قبولي اعمال است و زاد و توشهي مومن در دنيا براي آخرت ميباشد.
نماز شفيع نمازگزار در نزد ملک الموت، مونس در قبر، فرشي نيکو در زير پايش و پاسخ نمازگزار براي نکير و منکر ميباشد. نماز بنده به صورت تاجي است بر سر او و موجب نورانيت صورتش، لباس براي بدنش و ساتر و حائل بين او و آتش جهنم است.
نماز حجت و برهان خوبي بين او و پروردگارش بوده و موجب نجات بدنش از آتش جهنم و جواز عبور از صراط است. نماز موجب فتح و گشايش ابواب جنت به سوي او ميباشد و مهريهي حورالعين و ثمن و بهاي بهشت است، به وسيلهي نماز بنده به درجهي عالي و مقام والا ميرسد زيرا نماز تسبيح و تهليل و تکبير و تمجيد و تقديس الهي است. نماز قول حق و دعوت به سوي حق ميباشد.» [1] .
[1] بحار، ج 82، باب فضل الصلوة، ج 56، ص 231.
حکمت وجوب نماز چيست
امام رضا عليهالسلام فرمود: علت اين که نماز بر مردم واجب شد آن است که نمازگزار به ربوبيت خداوند متعال اقرار و اعتراف ميکند و هر گونه شريکي را از ساحت قدس او به دور ميافکند. و در پيشگاه خداوند جبار - جل جلاله - با حالت خواري و بيچارگي و فروتني و با اعتراف به ضعف خويش ميايستد و چشمپوشي از گناهان گذشتهي خويش را از حضرتش خواستار ميشود. هر روز صورت بر زمين ميگذارد تا بدين وسيله تعظيم خداي عزوجل بنمايد و هميشه به ياد خدا باشد و آني او را فراموش نکند و سرکشي و طغيان ننمايد. و تا اين که حالت دل شکستگي و تذکر را از دست نداده و خواستار و راغب دين و دنياي خود باشد.
نماز موجب ياد خدا و تداوم ذکر او در تمام شب و روز ميباشد. در نماز، بنده سرور و تدبير کننده و آفريننده خود را فراموش نمينمايد که اگر فراموش کند و يا ناسپاسي کند و گردنکشي نمايد، با ياد خدا و ايستادن به نماز در پيشگاه خداوند، از همهي گناهان باز داشته شود و از هر گونه فساد و تباهي دوري نمايد. [1] .
[1] وسائل الشيعه، ج 3، باب 1، از ابواب اعداد الفرائض، ج 7، ص 4.
حکمت نمازهاي پنجگانه در پنج وقت براي چيست
امام حسن مجتبي عليهالسلام دربارهي فريضهي يوميه در پنج وقت تحت شرائطي بر بندگان خداوند چنين ميفرمايد:
عدهاي از يهوديان به محضر پيامبر صلي الله عليه و اله شرفياب شدند داناترينشان مسائلي را از پيامبر صلي الله عليه و اله پرسيد از جمله پرسشهاي او اين بود:
اي رسول خدا صلي الله عليه و اله خبر بده مرا که خداوند براي چه و به چه علت اين نماز پنجگانه را در پنج وقت از شبانه روز بر امت تو فرض و واجب کرد؟
پيامبر صلي الله عليه و اله فرمود: همانا در هنگام زوال آفتاب غير از عرش خدا همه چيز تسبيح حضرت حق ميگويند و به حمد پروردگارم مشغول ميگردند.. در آن هنگام پروردگارم بر من درود ميفرستد در اين ساعت خداوند نماز را بر امتم فرض و واجب ساخت. که خداوند در قرآن ميفرمايد: به پا بدار نماز را از بازگشتگان خورشيد (نصفهي روز) تا تاريکي شب. و اين ساعتي است که جهنميان را در قيامت به جهنم وارد ميکنند. پس هيچ مومني نيست که در اين ساعت به رکوع يا سجود و يا قيام مشغول باشد مگر اين که خداوند جسدش را بر آتش جهنم حرام ميگرداند.
و اما نماز عصر و آن در ساعتي است که آدم ابوالبشر از ميوهي شجرهي منهيه خورد و از بهشت خارج شد پس خداوند ذريهي حضرت آدم را امر به نماز عصر نمود و خداوند اين را براي امت من نيز اختيار نمود و اين نماز از محبوبترين نمازها به پيشگاه حضرت حق است و مرا توصيه نمود به حفظ بيشتر اين نماز در بين نمازهاي يوميه.
و اما نماز مغرب و آن در ساعتي است که خداوند توبهي حضرت آدم را در آن ساعت پذيرفت که سيصد سال پس از هنگام خوردن حضرت آدم از ميوهي درخت منهيه تا قبول توبهاش به طول انجاميد. حضرت آدم سه رکعت نماز مغرب به جا آورد رکعتي براي خطاي خويش و رکعتي براي خطاي حضرت حوا، و رکعتي براي (شکرانه قبول) توبهاش پس خداوند اين سه رکعت را بر امتم فرض و واجب ساخت. مغرب وقتي است که دعا در آن مستجاب است و پروردگارم به من وعده داده که دعاي مومنين را در اين وقت مستجاب نمايد. و اين همان نمازي است که خداوند در قرآن مرا به آن امر نموده و فرمود: منزه شماريد خداوند را، هنگامي که شب کنيد و هنگامي که بامداد کنيد. [1] .
اما نماز عشاء، پس به راستي در قبر و در روز قيامت ظلماتي است لذا پروردگارم به من و امتم به نماز عشاء امر فرمود براي نورانيت قبر و روشن ساختن آن و اين که به من و به امتم نوري روي صراط عطا فرمايد و هيچ قدمي نيست که به سوي نماز عتمه و عشاء برود مگر آن که خداوند بدنش را از آتش جهنم حرام ميگرداند. و اين نمازي است که پروردگار متعال آن را براي مرسلين و انبياي قبل از من اختيار فرموده.
و اما نماز صبح پس همانا آفتاب وقتي طلوع ميکرد گويا بر شاخهاي شيطان طلوع ميکرد. پس خدايم مرا امر فرمود که قبل از طلوع خورشيد و قبل از آن که کافر براي آفتاب سجده کند نماز صبح بخوانيم تا آن که امتم براي خداوند سجده نمايند. و زود به جا آوردن آن در پيشگاه خداوند محبوبتر است. اين نمازي است که همه ملائکه شب و هم ملائکه روز شاهد و ناظر آن ميباشند. [2] .
[1] سورهي روم، آيه 17.
[2] من لا يحضره الفقيه، ج 1، باب 31، ص 135.
تکبيرهاي هفتگانه هنگام نيت براي چيست
مرحوم شيخ جعفر رحمه الله صاحب کتاب قيم «کشف الغطاء» ميفرمايد:
راز تکبيرهاي هفتگانه هنگام نيت همانا برطرف کردن غفلت ميباشد تا تمرکز نمازگزار از انکسار و ذلت در پيشگاه خداوند بيشتر شود. [1] .
[1] سرالصلوة، ص 24.
بلند کردن دستها در تکبيرة الاحرام به چه معناست
بعضي گويند: بلند کردن دستها در تکبيرة الاحرام نماز اشاره به اين است که پروردگارا! در درياي معصيت غرق شدهام براي نجاتم دستم را بگير. [1] .
[1] عرفان اسلامي، ج 5، ص 203.
سر بلند کردن دستها هنگام تکبيرات چه علتي دارد
امام خميني رحمه الله: اهل معرفت گويند که (نمازگزار بايد) به واسطه آن غير (خدا) را به پشت سر اندازند و خار طريق وصول را از ميان بردارند و خود را منقطع از ما سوي و خالص و مخلص گردانند. آن گاه به معراج حقيقي، معنوي و مسافرت الي الله روند. [1] .
[1] چهل حديث، ص 431.
چرا ذکر رکوع و سجود با يکديگر فرق دارند
هشام بن حکم از حضرت موسي بن جعفر عليهالسلام پرسيد: چرا نماز گزاران در رکوع ميگويند: «سبحان ربي العظيم و بحمده» ولي در سجود ميگويند: «سبحان ربي الاعلي و بحمده»؟
امام عليهالسلام فرمود: اي هشام! وقتي که رسول خدا صلي الله عليه و اله را به معراج بردند و در آن جا نماز گزارد و ذکر گفت و از عظمت خداوند ديد آنچه را که ديد، بندهاي بدنش لرزيد و بدون اختيار به حال رکوع در آمد و در آن حال گفت: «سبحان ربي العظيم و بحمده» پروردگار بزرگ من، از هر عيب و نقصي پاک و منزه است و من مشغول ستايش او هستم.
و وقتي که از آن حالت برخاست نظرش به عظمت خداي خود در مکان بلندتري که از آن برتر تصور نميشد افتاد و بدون اختيار صورت خود را بر خاک نهاد و گفت: «سبحان ربي الاعلي و بحمده» پروردگار من که از همه کس برتر ميباشد و از هر عيب و نقصي پاک و منزه است و من مشغول ستايش او هستم.
پيامبر اکرم صلي الله عليه و اله اين کلمات را تکرار ميکرد تا پس از گفتن هفت مرتبه قدري از آن رعبي که دلش را پر کرده بود کاسته شد به خاطر همين در امت او اين دو ذکر سنت شد.
لطفاً رازهايي که در وضو گرفتن واقع شده است چيست
حضرت آيت الله جوادي آملي: رسول خدا صلي الله عليه و اله بعد از نماز صبح بين الطلوعين، در مسجد مينشستند و به سوالات مردم پاسخ ميدادند. روزي دو نفر نوبت گرفتند تا در محضر حضرت سوالاتي مطرح کنند پيامبر صلي الله عليه و اله فرمودند: بگويم شما براي چه آمدهايد يا شما خود ميگوييد؟
عرض کردند يا رسول الله شما بفرماييد؟ فرمودند:
«يکي براي ياد گرفتن مسائل حج آمده است و ديگري براي سوال در مسائل وضو گرفتن آن گاه جواب سوالها را چنين بيان فرمودند:
اما معناي وضو گرفتن:
شستن صورت در وضو يعني خدايا هر گناهي که با اين صورت انجام دادم آن را شستشو ميکنم که با صورت پاک به جانب تو عبادت کنم و با پيشاني پاک سر بر خاک بگذارم.
شستن دستها در وضو يعني، خدايا! از گناه دست شستم و گناهاني را که با دستم مرتکب شدهام تطهير ميکنم.
مسح در وضو يعني، خدايا! از هر خيال باطل و هوس خام که در سر پروراندهام سرم را تطهير ميکنم. و آن خيالهاي باطل را از سر به دور مياندازم.
مسح پا يعني، خدايا! من از جاي بد رفتن، پا ميکشم و اين پا را از هر گناهي که با آن انجام دادهام تطهير ميکنم. اگر کسي بخواهد نام مبارک حقتعالي را بر زبان آورد بايد دهان را تطهير کند. مگر ميشود با دهان نشسته انسان نام خدا را ببرد. بايد با آب در دهان مضمضه کند و آن را بشويد». اين گوشهاي از اسرار وضو گرفتن است اگر ما ميبينيم از نماز لذت نميبريم و از عبادت لذت نميبريم براي آن است که به اين اسرار آشنا نيستيم. آنها که از عبادت لذت ميبرند چيزي را با اين عبادت تبديل و تعويض نميکنند.
اين که ميبينيم ما نماز ميخوانيم چيزي از نورانيت احساس نميکنيم براي آن است که نماز را با آداب و اسرار آن نخواندهايم. خاصيت نماز در معرفت باطن آن است. [1] .
. [1] اسرار عبادات، آيت الله جوادي آملي، ص 20 و 21.
اسرار وضو چيست
امام رضا عليهالسلام در جواب مسائل محمد بن سنان نوشت:
وضو که به خاطر آن شستن وجه و ذراعين و مسح سر و قدمين ميباشد بر بنده واجب است. قيام بنده است در ساحت و حضور پروردگار خود و رو آوردن بنده است به درگاه او با جوارح ظاهري خود و ملاقات نمودن بنده است با آن جوارح ظاهر با کرام الکاتبين. پس ميشويد صورت را از جهت خضوع. و ميشويد دستها را به جهت گردانيدن آنها و به جهت خوف و شوق و انقطاع از دنيا به سوي خداوند خود، مسح ميکند سر و قدمهاي خود را از جهت اين که ظاهر و آشکارند. و رو آوردن به آن دو در همه احوال براي اين است که آن فروتني و انقطاع به سوي خدا که در وجه و ذراعين است در آن دو نميباشد. [1] .
[1] جامع احاديث شيعه، ج 2، ص 283.
وضوي اميرمومنان چگونه بوده است
امام صادق عليهالسلام فرمود:
روزي اميرالمومنين عليهالسلام با محمد بن حنفيه نشسته بود. حضرت به فرزندش، محمد حنفيه فرمود: ظرف آبي از براي من حاضر کن تا براي نماز وضو بسازم! محمد حنفيه آب آورد. حضرت کف دست راستش را از آب پر کرد و بر دست چپش ريخت و فرمود: به نام خدا و به کمک او و حمد و سپاس مخصوص خدا است که آب را پاک قرار داده و آن را نجس قرار نداده است.
سپس حضرت امير عليهالسلام استنجاء نمود و فرمود:
بار پروردگارا! مرا از شهوات (نابجا و حرام) حفظم فرما و از آلودگيهاي جنسي نگهم دار و عورتم را بپوشان و با اين وسائل و اسباب، جهنميام مکن و آتش را بر من حرام کن.
سپس حضرت امير عليهالسلام با آب مضمضه کرد و فرمود:
پروردگارا! در روز قيامت مرا بر بيان حجت و برهانم قدرت بده و حجتم را بر من تلقين فرما و زبانم را به ذکر و ثناي خود گويا کن.
سپس حضرت استنشاق کرد و فرمود:
خدايا! بوي بهشت را بر من حرام مگردان و مرا از کساني قرار ده که روح و ريحان و بوي خوش و دلنشيني بهشت را استشمام ميکند.
آنگاه صورت خويش را شستشو داد و فرمود:
بار پروردگارا! رويم را سفيد و نوراني گردان و روزي که صورتها در آن سياه است و رو سياهم مکن روزي که همهي صورتها سفيد و نوراني است.
سپس دست راستش را شست و فرمود:
بار خدايا! نامهي عملم را به دست راستم مرحمت کن و برات بهشت را به دست چپم بده و محاسباتم را آسان گردان.
سپس دست چپش را شست و فرمود:
خداوندا! نامهي اعمالم را به دست چپم نده و آن را به گردنم مغلول مفرما.
پروردگارا! از مقطعات آتش جهنم به تو پناه ميآورم.
سپس حضرت سر مبارکش را مسح نمود و فرمود:
بار خدايا! رحمت و برکت و عفو خويش را شامل من گردان.
سپس پاهاي مبارکش را مسح نمود و فرمود:
بار خدايا! مرا بر (عبور از) پل صراط ثابت و استوار فرما، روزي که قدمها (بر هنگام عبور از پل صراط) لغزان و لرزان است و خدايا! سعي و تلاشم را در آنچه موجب رضايت و خشنوديت ميباشد قرار بده اي صاحب جلال و عظمت و کرامت.
سپس حضرت سر برداشت و نگاهي به محمد حنفيه نمود و فرمود:
اي محمد حنفيه! هر کس وضو بسازد همانند وضويي که من ساختم و بگويد (و دعا کند) آنچه که من گفتم خداوند تبارک و تعالي از هر قطره آب وضويش ملکي براي او ميآفريند که مشغول تقديس و تسبيح و تکبير براي خداوند هستند و خداوند عزوجل ثواب اين اذکار را تا روز قيامت براي او ثبت و ضبط خواهد نمود. [1] .
[1] من لا يحضر الفقيه، ج 1، ص 42.
اسرار تيمم در چيست
راز تيمم اين است که: هر گاه آب نيافتي پس خاک را که به ظاهر پستترين پديدههاي جهان است به دست و صورت خود بمال تا تمامي کبر و غرور و شهوات و هواهاي فردي و شيطاني از تو دور گردد و شايد خداي رحيم بر اين همه ذلت و خاکساري تو رحمش آيد و دستت را گرفته و به راهت آورد. [1] .
[1] هزار و يک نکته درباره نماز، ص 164 به نقل از اسرار الصلوة شهيد ثاني.
حالات نمازگزار در هنگام استقبال قبله براي چيست
امام صادق عليهالسلام ميفرمايد:
هر گاه براي نماز به قبله رو آوردي دنيا و آنچه در دنيا است و خلايق و آنچه که دارند همه را فراموش کن و ناديده بگير و قلبت را از هر چيزي که تو را از خدا غافل ميگرداند فارغ گردان و دور کن و عظمت و بزرگواري باري تعالي را با چشم قلب و بصيرتت معاينه کن و ببين و به ياد آور توقف و ايستادنت را مقابل پروردگار بزرگ در روزي که هر کسي آنچه در دنيا از نيک و بد کرده ميبيند و آن روز بازگشت همهي خلايق به جانب خداوند عالم که حق محض است ميباشد که ظلم و ستم به درگاه حکومت او راه ندارد. الحال که چنين است هميشه بر پايهي خوف و رجاء متوقف باش به طوري که در تو ترس از عذاب خدا و اميد به رحمت واسعه و مغفرت او يکسان باشد، به طوري که نه ترس از عذاب تو را مأيوس از مغفرت خداوند نمايد و نه اميد به رحمت و مغفرت او، تو را به گناه و معصيت او وا دارد.
و هر گاه تکبيرة الاحرام گفتي همه چيز را از آنچه که در آسمان و زمين است در مقابل خداي کبير و متعال کوچک و ناچيز بشمار، مگر کبريائي و بزرگي خداوند متعال را. زيرا خداي تعالي از قلب بندهي خويش مطلع و آگاه است. اگر او تکبير بگويد و حال آن که در قلب او عوارضي و موانعي از حقيقت تکبير وجود داشته باشد در اين صورت خداوند خطاب به او ميفرمايد:
اي دروغگو آيا با من خدعه ميکني؟ و مرا نيز همانند ديگر از خلايق من - العياذ بالله - فريب ميدهي؟!
سوگند به بزرگي و جلالم که حلاوت و شيريني ذکر و مناجاتم را بر تو حرام مينمايم و تو را از نزديک شدن به خودم محروم نموده و حايلي بين خود و تو قرار ميدهم تا توفيق قرب مرا پيدا نکني و سرور و خوشحالي مناجاتم را از تو سلب ميگردانم. [1] .
[1] مصباح الشريعه، ص 91، باب افتتاح الصلوة.
افزودن هفت رکعت به نمازهاي يوميه براي چه بوده است
نمازهاي يوميه که خداوند بر امت رسول خدا صلي الله عليه و اله واجب نمود و آن را فرض الله مينامند ده رکعت است و پيامبر اکرم صلي الله عليه و اله هفت رکعت به آن افزود که آن را فرض النبي صلي الله عليه و اله ميگويند: دو رکعت به نماز ظهر، دو رکعت به نماز عصر، و يک رکعت به نماز مغرب و دو رکعت به عشاء اضافه کرد که مجموع هفده رکعت شد.
سعيد بن مسيب ميگويد: از حضرت امام سجاد عليهالسلام پرسيدم: چه وقت نماز به هيات فعلي که الان مسلمين انجام ميدهند واجب شد؟
امام سجاد عليهالسلام فرمود:
وقتي در مدينه منوره اسلام قدرت گرفت و دعوت به اسلام آشکار شد و خداوند جهاد را بر مسلمين واجب ساخت.
رسول خدا صلي الله عليه و اله به کل نماز هفت رکعت افزود. در ظهر دو رکعت و در عصر دو رکعت و در مغرب يک رکعت و در عشاء دو رکعت اضافه نمود ولي نماز صبح به همان حالت که در مکه فرض شده بود را باقي گذاشت و جهتش را تعجيل عروج ملائکه شب به آسمان و تعجيل نزول ملائکه روز به سوي زمين ذکر فرمود و چون ملائکه شب و روز با پيامبر در اقامهي نماز فجر حضور پيدا ميکردند خداوند عزوجل فرمود: «و نماز فجر و بامداد است که مشهود ميباشد». و مسلمانان با ملائکه مأمور روز و شب با پيامبر صلي الله عليه و اله در آن نماز حضور پيدا ميکردند. [1] .
[1] علل الشرايع، ج 2، باب 16، ص 324.
فلسفه قيام در حال نماز در چيست
قيام در حال نماز براي اين است که انسان در پيشگاه خداي متعال بايستد و حق بندگي او را ادا نمايد و از خيرات پروردگار بهرهمند شود و بداند که در قيامت نيز در پيشگاه او قيامي خواهد داشت. [1] .
[1] اسرار الصلوة، ص 204.
چرا استعاذه در نماز
خداوند سبحان در قرآن کريم در مورد پناهنده شدن از شر شيطان به خدا چنين ميفرمايد:
«فاذا قرات القران فاستعذ بالله من الشيطان الرجيم» [1] .
هر گاه قرائت قرآن مينمايي پس از شر شيطان به خداوند پناه ببر زيرا از شر شيطان در امر عبادتمان در امان نيستيم که آن ملعون ما را گمراه و عبادت ما را فاسد نموده تا ما را از اخلاص در عبادت براي خدا به دور نگاه دارد.
[1] نحل، آيه 98.
صاحب مغتنيات الدرر در تفسيرش چنين ميگويد: چرا قبل از بسم الله و پس از تکبير استعاذه مينماييم
در پاسخ ميگويد: تقدم استعاذه بر «بسم الله الرحمن الرحيم» از باب تقدم تخليه بر تحليه است ابتدا آدمي استحمام مينمايد و از چرک و کثافت پاک ميگردد سپس لباس زيبا و تميز ميپوشد و خود را معطر ميسازد.
همچنين نخست از شر شيطان بايد به خدا پناهنده شويم و از مکر و حيلهي او در امان باشيم سپس به وادي عبادت و طاعت خدا وارد شويم. [1] .
[1] نماز از ديدگاه قرآن و حديث، ص 35.
چرا بعضي نمازها به جهر (بلند) و بعضي به اخفاء (کوتاه) خوانده ميشود
محمد بن عمران از امام صادق عليهالسلام ميپرسد: يابن رسول الله به چه علت نماز جمعه و مغرب و عشاء و صبح بلند خوانده ميشود؟ و قرائت نماز ظهر و عصر آهسته خوانده ميشود؟ و چرا در رکعت سوم و چهارم تسبيحات اربعه افضل از حمد است؟
حضرت امام صادق عليهالسلام در پاسخ محمد بن عمران فرمود:
پيامبر اکرم صلي الله عليه و اله هنگامي که به معراج رفت در معراج، اول نمازي که از طرف خداوند متعال به حضرتش واجب شد نماز ظهر جمعه بود که خداوند ملائکه را امر فرمود به پيامبر صلي الله عليه و اله اقتداء نموده و در پشت سرش به نماز بايستند و خداوند به پيامبرش امر نمود که نماز ظهر جمعه را بلند بخواند تا فضل او براي ملائکه روشن گردد.
سپس خداوند نماز عصر را بر پيامبر صلي الله عليه و اله فرض و واجب ساخت و ديگر احدي از ملائکه به عنوان ماموم در خلف و پشت سر پيامبر صلي الله عليه و اله قرار نگرفت خداوند پيامبرش را امر فرمود:
حمد و سورهي نماز عصر را آهسته بخواند زيرا که در پشت سر پيامبر صلي الله عليه و اله کسي نبود و سپس نماز مغرب را بر پيامبر صلي الله عليه و اله واجب ساخت ملائکه به پشت سر پيامبر صلي الله عليه و اله ايستادند. و خداوند امر فرمود که پيامبر صلي الله عليه و اله نماز مغرب را بلند بخواند و همچنين در نماز عشاء مأمور به بلند خواندن شد. پس نزديک صبح از آسمان به زمين آمد و نماز صبح را به پيامبر صلي الله عليه و اله فرض و واجب کرد و پيامبر صلي الله عليه و اله را مأمور کرد که بلند بخواند تا فضل او بر مردم روشن گردد همچنان که بر ملائکه آشکار شد.
اين دلائل مذکوره عللي بود براي بلند خواندن و آهسته خواندن نمازهاي يوميه و جمعه.
علت فضيلت تسبيحات اربعه بر حمد و دو رکعت آخر در چيست
و اما فضل و برتري تسبيحات اربعه بر حمد در دو رکعت آخر براي اين است که: نبي اکرم صلي الله عليه و اله وقتي که به اين دو رکعت اخير رسيد يادش آمد از آنچه که از عظمت و جلال پروردگار ديده بود با حالت بهتزدگي و دهشت فرمود: «سبحان الله و الحمدلله و لا اله الا الله و الله اکبر»
يعني: منزه و پاک است خداوند بزرگ و حمد و ستايش مختص به او است و خدايي جز او نيست و خداوند بزرگتر از آن است که وصف شود.
پس بر اين تسبيحات افضل از قرائت حمد محسوب گرديد و به اين منوال تشريع شد. [1] .
[1] من لا يحضر الفقيه، ج 1، ص 309، ح 924.
چرا در رکوع گردن و سر را ميکشيم
راوي از اميرمومنان علي عليهالسلام ميپرسد: اي پسر عم بهترين خلق خدا، معناي کشيدن گردن و سر در رکوع چه ميباشد؟
امام عليهالسلام ميفرمايد: تاويلش اين است که ميگويي:
ايمان آوردم به خداوند اگر چه گردنم زده شود. هنگام رکوع بگو! بار پروردگارا براي تو رکوع ميکنم و براي تو است خشوع من و براي تو است اسلام من و به تو ايمان دارم و بر تو توکل مينمايم و تو پروردگار مني که خاشع است براي تو صورتم، و گوش و چشمم، و مو و پوستم، گوشت و خون و مغز و اعصابم و استخوانم. و آنچه از من است در روي زمين کلاً از خداوند است که پروردگار عالميان است.
راز سجدتين در چيست
دربارهي تفسير و معناي سجدتين از حضرت علي عليهالسلام سوال کردند حضرت فرمود: سجدهي اول که (نمازگزار) سر بر زمين مينهد اشاره است به اين که از خاک آفريده شده است آن گاه که سر از سجده بر ميدارد کنايه از اين است که از خاک برخاسته است سجدهي دوم اشاره به اين است که (ميميرد) و باز به زمين بر ميگردد بار ديگر که سر بر ميدارد يعني دوباره سر از خاک بر ميدارد و در قيامت برانگيخته ميشود.
راز قنوت
قنوت در لغت به معناي اطاعت همراه با خضوع است چنانکه خداوند خطاب به حضرت مريم ميفرمايد: «يا مريم اقنتي لربک» [1] .
(يعني: اي مريم! براي پروردگار خود خضوع کن.) اما مراد از قنوت در نماز همان دعايي است که در رکعت دوم هر نماز ميخوانيم. امام صادق عليهالسلام در تفسير آيه «تبتل اليه تبتيلاً» [2] ميفرمايد: مراد از «تبتل» آن است که در نماز دستها را به دعا بلند کنيم. «تبتل» در لغت به معناي قطع اميد از غير خدا است.
[1] آل عمران، آيه 43.
[2] مزمل، آيه 8.
راز تشهد
امام صادق عليهالسلام فرمود:
تشهد ستايش خداوند تعالي است. پس در باطن و ضمير بندهي او، و در عمل و کردار خاضع براي او باش، چنان که در سخن و ادعا بندهي او هستي. و راستي زبانت را به صفاي صدق ضميرت بپيوند که او تو را بنده آفريده و دستورت داده تا با قلب و زبان و (همهي) اعضا و جوارحت عبادتش کني و بدان جهت که او پروردگار تو است بندگي او نمايي. [1] .
[1] سرالصلوة، ص 110.
چيست معناي سلام در پايان نماز
امام جعفر صادق عليهالسلام ميفرمايد: معناي سلام در پايان نماز ايمني است، يعني کسي که امر حق تعالي و سنت پيامبرش را ادا نمايد در حالي که براي خدا خاضع و از او ترسناک است پس براي اوست امان و مصونيت از بلاي دنيا و ايمني از عذاب آخرت. [1] .
[1] صلوة الخاشعين، ص 152.
از رسول خدا پرسيدند، چرا پيش از نماز، اذان و اقامه مستحب است ولي در مورد عبادات ديگر چنين نيست
رسول الله صلي الله عليه و اله فرمودند: به خاطر اين که نماز شبيه حالتهاي مختلف انسان در قيامت است.
اذان به نفخهي اول شباهت دارد که با نفخهي اول (و دميدن اسرافيل در صور) همهي مردم ميميرند و از همين جاست که نشستن و سجده کردن بعد از اذان مستحب است (سجده اشاره به مرگ و بازگشت انسان به خاک و زمين است) و اقامهي نماز شبيه نفخه دوم است (که با دميدن اسرافيل در صور در مرتبهي دوم مردگان زنده ميشوند) که خداي متعال فرمود:
و گوش فرا ده و منتظر روزي باش که منادي از مکاني نزديک ندا ميدهد. [1] .
و قيام در نماز مانند برخاستن مردم از قبرها است چنانکه فرمود:
«يوم يقوم الناس لرب العالمين» [2] روزي که مردم در پيشگاه پروردگار جهانيان ميايستند.
و بلند کردن دستها هنگام گفتن تکبيرة الاحرام شبيه دست دراز کردن براي گرفتن نامه اعمال در قيامت است که خداي بزرگ فرمود: «اقرا کتابک کفي بنفسک اليوم عليک حسيباً» [3] - (و به او ميگوييم) کتابت را بخوان کافي است که امروز خود حسابگر خويش باشي.
و رکوع نماز، به خضوع خلايق در پيشگاه خالق شباهت دارد چنانکه فرمود: «و عنت الوجوه للحي القيوم» [4] و (در آن روز) همه چهرهها در برابر خداوند حي قيوم خاضع ميشود.
و سجود نماز شبيه سجود بندگان براي خداي جهان در قيامت است که فرمود: «يوم يکشف عنساق و يدعون الي السجود) [5] به خاطر بياوريد روزي را که ساق پاها از وحشت برهنه ميگردد و دعوت به سجود ميشوند و تشهد نماز شباهت دارد به زانو زدن خلايق در پيشگاه خداي متعال در روز قيامت. [6] .
[1] ق، آيه 41.
[2] مطففين (83)، آيه 6.
[3] اسراء (17)، آيه 14.
[4] طه (20)، آيه 111.
[5] قلم (68)، آيه 42.
[6] اسراء الصلوة، ص 41 - 40، (عبدالحسن تهراني.).
معني صحيح الله اکبر چيست
معمولاً وقتي از افراد سوال شود معني الله اکبر چيست؟ در پاسخ ميگويند يعني خدا از همه چيز بزرگتر است.
ولي اين معني غلط است اينک به داستان زير توجه کنيد.
جميع بن عمير گويد: در محضر امام صادق عليهالسلام بودم آن حضرت از من پرسيد جملهي الله اکبر يعني چه؟
عرض کردم: يعني خدا بر همه بزرگتر است.
فرمود: مطابق اين معني خدا را چيزي تصور کردي و سپس مقايسه با ساير چيزها نمودي و او را بزرگتر از آن چيزها تصور نمودهاي. (اين تشبيه است)
عرض کردم پس معني الله اکبر چيست؟
فرمود: معنايش اين است که: الله اکبر ان يوصف؛
يعني خداوند بزرگتر از آن است که توصيف گردد.
به عبارت روشنتر ذات پاک خدا را محدود نکن به اين که: او در طرفي و ساير مخلوقات را در طرف ديگر قرار دهي و بگويي او از همه بزرگتر است و در نتيجه مرتکب تشبيه گردي. [1] .
[1] اقتباس از معاني الاخبار، شيخ صدوق، ص 11.
معني سبحان الله چيست
شخصي از عمربن خطاب پرسيد: تفسير کلمه «سبحان الله» چيست؟
عمر گفت: در اين باغ (اشاره به باغي که در آن جا بود) مردي هست که وقتي سوال کني پاسخ ميدهد و وقتي سکوت کني آغاز به سخن (در راه آموزش) مينمايد. آن شخص به باغ رفت و ديد حضرت علي عليهالسلام در باغ مشغول کار است به حضورش رفت و عرض کرد: معني «سبحان الله» چيست؟
علي عليهالسلام فرمود: «سبحان الله» تعظيم مقام بلند و با عظمت خدا است و منزه دانستن خدا است از آنچه که مشرکان ميپندارند و وقتي که بندهاي اين کلمه را ميگويد همهي فرشتگان بر او درود ميفرستند. [1] .
[1] معاني الاخبار، صدوق، ص 11.