■ اثر اعتقاد به معاد و گرایش آن به نماز

چکیده
معاد و توحید، دو رکن اصلی اعتقادی در ادیان الهیاند و اعتقاد به این دو، خط فاصل فرهنگ خداپرستان و مادیها شمرده میشود. قرآن کریم پس از ایمان به خدا، از ایمان به آخرت سخن میگوید و انکار معاد را عین گمراهی میداند و منکران آن به عذاب دردناک تهدید میکند. اعتقاد به معاد تقریباً با تمامی موضوعها و مسائل مطرح در حوزههای دینی، فرهنگی، انسانی، اقتصادی و اجتماعی ارتباط و در آنها تأثیر دارد.
از مهمترین ثمرههای تربیتی اعتقاد به معاد، استوارسازی سلوک انسان در این جهان، معنابخشی به زندگی و رهابخشی از پوچگرایی است. در سایه باور به معاد، عمل به تکالیف الهی آسان میشود، چنین اعتقادی، ضامن اجرای تمام قوانین الهی و انگیزه اصلی تهذیب نفوس میباشد. در این مقاله مهمترین آثار تربیتی اعتقاد به معاد از نگاه قرآن و متون اسلامی ارائه میگردد.
مقدمه
همه عقاید دینی در رفتار انسان مؤثر است؛ هر چند تأثیر آنها یکسان نیست. از میان عقاید دینی، اعتقاد به رستاخیز و معاد یکی از نافذترین و مؤثرترین باورها در جهت دادن به رفتار آدمی و تربیت و اصلاح اوست.
بدون شک، ایمان به معاد تأثیر بسیار عمیق و گسترده ای در اعمال انسانها دارد. اصولاً اعمال انسان بازتاب اعتقادات اوست، یا به تعبیر دیگر رفتار هر کسی با جهان بینی او ارتباط مستقیم و تنگاتنگ دارد.
کسی که میداند تمام اعمالش بی کم و کاست به زودی در دادگاهی مورد بررسی قرار می گیرد که قضاتش از همه چیز آگاهند، نه توصیه ها در آن مؤثر است و نه رشوها و نه حکم دادگاهش تجدید نظر دارد؛ سپس بر طبق آن پاداش و کیفر می بیند. نه فقط در اصلاح خود می کوشد، بلکه در انجام اعمال گوناگونش فوق العاده سخت گیر و موشکاف است. چنین عقیده ای نقش شایانی در پرورش روح انسان دارد و آثار تربیتی شگرفی در زندگی فردی و اجتماعی او به ارمغان می آورد، در این بحث برآنیم تا با مراجعه به آیات نورانی قرآن کریم و دیگر منابع دینی، آثار فردی اعتقاد به معاد را مورد تحلیل و بررسی قرار دهیم.
واژه معاد
واژه معاد از ماده عود است که معانی مختلفی دارد، در لغت به معنای بازگشت و عودت است و البته این واژه به عنوان مصدر میمی، اسم زمان و مکان، می تواند مورد توجه قرار گیرد. و معنای اصطلاحی آن، زندگی در عالم آخرت و حیات پس از مرگ است.
جایگاه معاد در قرآن کریم
اصل معاد در دین مبین اسلام بدان معناست که همه انسانهایی که در این عالم به دنیا آمده و بعد از مدتی زندگی در این عالم می میرند، همگی در جهان دیگری زنده شده و در قیامت در دادگاه عدل الهی حضور یافته و پس از رسیدگی به اعمال و رفتار آنها در دنیا، در بهشت و سعادت جاودانه یا در دوزخ خشم و غضب الهی همیشه خواهند بود.
یک نظر اجمالی به آیات قرآن کریم نشان می دهد که در میان مسائل عقیدتی هیچ مسأله ای در اسلام بعد از توحید به اهمیت مسأله معاد و اعتقاد به حیات بعد از مرگ و حسابرسی اعمال بندگان و پاداش و کیفر و اجرای عدالت نیست. وجود حدود هزار و دویست آیه درباره معاد در قرآن و این که بسیاری از سوره های اواخر قرآن به طور کامل یا به طور عمده درباره معاد و مقدمات و علایم و نتایج آن سخن می گوید، شاهد گویای این مدعا است.
در جای جای قرآن مجید بعد از موضوع ایمان به خدا، ایمان به جهان دیگر آمده و تقریبا در 30 آیه این دو موضوع را قرین هم قرار داده و یؤمنون بالله و الیوم الآخر یا تعبیری شبیه آن فرموده است و در بیش از صد آیه اشاره به الیوم الآخر یا الآخر فرموده است.
در راه ارائه همین مسأله و بیان همین اندیشه ها و اعتقادات بود که پیامبر اسلام(ص) گرفتار مشقتها و آزار و اذیتهای سخت و طاقت فرسای مشرکین شدند و همچون سایر انبیای الهی مورد تهمت های فراوان قرار گرفتند، تا آنجا که او را مجنون خواندند. قرآن کریم در این باره می فرماید: وَقَالَ الَّذِینَ کَفَرُوا هَلْ نَدُلُّکُمْ عَلَی رَجُلٍ یُنَبِّئُکُمْ إِذَا مُزِّقْتُمْ کُلَّ مُمَزَّقٍ إِنَّکُمْ لَفِی خَلْقٍ جَدِیدٍ * أَفْتَرَی عَلَی اللَّهِ کَذِبًا أَم بِهِ جِنَّةٌ بَلِ الَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ فِی الْعَذَابِ وَالضَّلالِ الْبَعِیدِ(2) و کسانی که کفر ورزیدند گفتند: آیا شما مردم را آگاه سازیم از مردی که مدعی است هنگامی که بدنهای شما به کلّی متلاشی گردید و استخوان های شما پوسید و خاک شد، بار دیگر آفرینش جدید و حیات تازه ای پیدا می کند؟ او یا به خداوند، دروغ و کذب نسبت میدهد و یا دچار جنون و دیوانگی گشته است. امّا در واقع چنین نیست، بلکه کسانی که به آخرت ایمان نمی آورند در عذابی سخت و در ضلالت و گمراهی عمیقی گرفتارند.
مسأله معاد و جهان آخرت همواره در سرلوحه دعوت انبیاء قرار داشته است و پیامبران الهی علیرغم مخالفتهای سرسختانه مردم در پیشروی چنین مسأله ای، همواره بر آن تأکید داشته و مردم را به اعتقاد به چنین اصلی دعوت نموده اند و این مقاومت و پایداری انبیاء در طرح مسأله معاد و آشنا ساختن مردم با مسأله جهان پس از مرگ، نشانگر اهمیت فوق العاده این اصل اعتقادی در زندگی بشر و سعادت و کمال نهایی انسان است.
مفهوم معاد باوری
معادباوری نیز به این معناست که انسان در اعماق وجود خود به حیات ابدی ایمان آورده و اعتقاد به معاد را محور زندگی خود قرار دهد. در این رابطه بیشتر انسان ها براساس فطرت خود، با زبان یا نوع برخورد با مردگان، به وجود این اصل اقرار می کنند، با این تفاوت که برخی به طور قلبی و برخی در عمل، به آن یقین پیدا نکرده اند.
به عبارت دیگر، گرچه همه می دانند روزی مرگ به سراغ آنان می آید، ولی در عمل به گونه ای رفتار می کنند که گویی به مردن و برانگیخته شدن خود شک دارند و مرگ را باور ندارند. اسلام این نوع ایمان را نفی کرده و ایمان و اطمینان قلبی و به عبارت دیگر باور قلبی و ظهور عینی و عملی آن را در زندگی، مفهوم معادباوری معرفی می کند.
اهمیت و ضرورت معاد باوری
الف) معادباوری، از ارکان دین
پس از مسئله توحید، مسئله معاد را از نظر اهمیت، می توان مهم ترین مسئله دینی و اسلامی برشمرد. افزون بر آنکه مسئله معاد و قیامت از ضرورت های دین اسلام و پذیرش آن بر هر مسلمانی واجب است. در آموزه های وحیانی چنان اهمیتی دارد که در آیات قرآن، کلمه ایمان به خدا بارها همراه با ایمان به قیامت آمده است. هم نشینی این دو کلمه، دربردارنده این پیام برای مسلمانان است که باید به آخرت نیز همانند توحید، ایمان و اعتقاد داشت. به عبارت دیگر همچنان که خداباوری از نشانه های ایمان است، معادباوری نیز نشانه ایمان است.
خداوند در قرآن کریم، ایمان به معاد و روز قیامت را در کنار ایمان به خدا موجب رسیدن به رستگاری و فیض ابدی معرفی می کند و می فرماید:
...مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الاخِرِ وَ عَمِلَ صَالِحًا فَلَهُمْ اَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لاخَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لاهُمْ یَحْزَنُونَ. (بقره: 62)
هر کس به خدا و روز بازپسین ایمان داشت و کار شایسته کرد، پس اجرشان را پیش پروردگارشان خواهند داشت و نه بیمی بر آنان است و نه اندوهناک خواهند شد.
ب) معاد باوری، ثمره خدا باوری
در جهان بینی اسلامی، معاد از مبدأ جدا نیست. گرچه در نگاه نخست، مبدأ و معاد در دو قوس قرار گرفته است و از معاد با عنوان «جهان پس از مرگ» یاد می کنیم، ولی با نگرشی دقیق، به حقیقتی شکوهمند می رسیم و آن اینکه هر دو قوس به یک نقطه می رسد، چنان که از یک نقطه آغاز شده و هر دو، جلوه یک حقیقت است:
هُوَ الاوَّلُ وَ الاخِرُ وَ الظَّاهِرُ وَ الْبَاطِنُ وَ هُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ. (حدید):
اوست اول و آخر و ظاهر و باطن، و او به هر چیز داناست.
ذکر و یاد مبدأ، ذکر و یاد معاد است و در برابر، فراموشی خداوند سبب فراموشی معاد، بلکه موجب فراموشی خود انسان می شود، چنان که در آیه ای از قرآن می خوانیم:
وَ لاتَکُونُوا کَالَّذِینَ نَسُوااللَّهَ فَأنْسَاهُمْ أنْفُسَهُمْ أولَئِکَ هُمُ الْفَاسِقُونَ. (حشر: 19)
آثار اعتقاد به معاد
هر یک از مفاهیم اعتقادی و اخلاقی، کارکردهای خاص خود را در جامعه دارد و در صورت بهکار بستن آن، آثار فردی و اجتماعی آن بروز خواهد کرد. ایمان و باور به معاد نیز به عنوان یکی از مفاهیم اعتقادی مهم و اثرگذار، منشأ آثار برای اشخاص معتقد و جوامع است و محور هرگونه اصلاح اخلاقی و اجتماعی شمرده میشود. با توجه به کثرت آثار اعتقاد به معاد، تنها به برخی از آنها اشاره میشود.
الف) آثار دنیوی
یک. آثار فردی
مقصود اثرهایی است که در زندگی خصوصی هر فردی بروز میکند. از مهمترین این آثار میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
- تغییر بینش: ایمان به جهانبینی مکتب انبیا، یقین به حیات بعد از مرگ و اطمینان به ثواب و عقاب عالم آخرت، بینش مردم را نسبت به انسان و جهان تغییر میدهد و برنامه زندگی را دگرگون میکند و انسان را به فکر فردا و مراقبت از اعمال خود میکشاند. آدمی بر اثر یقین به قیامت و ایمان به گفته پیامبران الهی، میفهمد که زندگیاش به همین چند روزه دنیا محدود نیست و حیات نوینی در پیش دارد.
اعتقاد به معاد صحنه زندگی بشر را گسترش میدهد، اندیشه نابود شدن را میزداید و نیروی امید را در ضمیر انسان تشدید میکند و منشأ حرکت در مسیر تعالی معنوی و تکامل روحانی و تحرک در امور دنیوی و توجه به اعمالی میشود که ثمره اخروی دارند و انسان را متوجه این نکته میکند که باید از فرصت داده شده استفاده حداکثری بکند. (فلسفی، 1382: 27)
اگر جهانبینی فرد درست نباشد و باورهای درونیاش جهت دینی نداشته باشند، این جهانبینی در رفتارها و اعمال او نیز انعکاس لازم را نخواهند داشت، پس بینش صحیح و جهانبینی مطلوب (جهانبینی توحیدی) درمان بسیاری از نابسامانیها و بیماریهای روحی بشر امروز است که علم و تکنولوژی از عهده آن برنمیآید.
آیات قرآن کریم (بنگرید به: انعام / 119 ـ 113) بیانگر خطوط اصلی اعتقادی و نقش آن در انتخاب و چگونگی زندگی و برداشت آدمی از حیات خود است. در یک طرف، پیامبر و در طرف دیگر، شیطانها و پیروان آنها قرار دارند. آنچه مرز گرایش به یکی از دو طرف دانسته شده، ایمان به آخرت یا انکار آن است. باید دانست که در قوانین الهی، زندگی انسان یک زندگی ابدی است و خوشبختی و بدبختی همیشگی او در گرو سعادت و شقاوت زندگی دنیایی اوست، از این رو یک خط مشی معقول و منطقی برای بشر باید ترسیم شود؛ نه یک استراتژی عاطفی. (شریعتی، 1380: 16)
- تقوای الهی: تقوا و خویشتنداری، نقطه مقابل گناه و نافرمانی است و ثمره آن امید به رحمت الهی، اعتقاد به روز حساب و افشای پرونده انسان در دیدار با معبود است. ایمان به معاد، تقوای الهی، مراقبه و محاسبه را در پی دارد و چنین اعتقادی، انسان را در حالت بیدارباش نگه میدارد و او میپذیرد که کسی در همه حال مراقب اوست.
اعتقاد به محاسبه دقیق و عادلانه در جهان آخرت، سبب میشود که انسان خود را در انجام کارها آزاد مطلق نبیند و تقوا پیشه کند. (بقره / 203) باور به معاد ضمن تولید تقوا و پرهیزکاری، آن را در جامعه نهادینه میکند. فرد و جامعهای که به لباس تقوا آراسته شود، گرد ناپاکی و مخالفت با ارزشهای الهی و انسانی را از خود میزداید، زیرا تقوا زیبندهترین لباس برای تعالیبخشی به فرد و جامعه است. (اعراف / 26) علاوه بر این، هم کرامت حقیقی انسان در گرو تقواست (حجرات / 13) و هم راه خروج از بنبستها تقوا میباشد (طلاق / 2) و تشخیص حق از باطل (انفال / 29) در گرو آن است. (درباره ثمرات تقوا بنگرید: طیب، 1378: 1 / 441)
باید دانست که نافرمانی و گناه نسبت معکوسی با ایمان به خدا و آخرت دارد و به هر نسبت که ایمان قویتر باشد، گناه کمتر خواهد شد. در آیه «وَلَا تَتَّبعْ الْهَوَى فَیُضِلَّکَ عَنْ سَبیلِ اللَّهِ إِنَّ الَّذِینَ یَضِلُّونَ عَنْ سَبیلِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِیدٌ بمَا نَسُوا یَوْمَ الْحِسَابِ» (ص / 26) خداوند داود(ع) را از پیروی هوای نفس که موجب گمراهی از مسیر حق است، به دور میدارد و یادآور میشود که گمراهان از راه الهی، بهدلیل فراموشی روز قیامت، دچار عذاب دردناک میشوند. نتیجه آنکه ایمان به معاد، قویترین عامل تقواست (قرائتی، 1383: 1 / 322)، لذا خداوند فرمود: «إِنِّی أَخَافُ إِنْ عَصَیْتُ رَبِّی عَذَابَ یَوْمٍ عَظِیمٍ». (یونس / 15) بهراستی ایمان به دادگاه الهی در آخرت، در تربیت انسان و کنترل شهوت او بسیار مؤثر است و بر آگاهی، بیداری و توجه به مسئولیتها میافزاید. (نجفی خمینی، 1398: 10 / 327)
- انگیزه عمل صالح و اخلاص:فَمَنْ کَانَ یَرْجُوا لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا... . (کهف / 10) هرکس امید لقای پروردگار را دارد، باید کار صالح انجام دهد. در این آیه رابطه نزدیک بین ایمان به آخرت و عمل صالح و اخلاص در عبودیت انعکاس یافته و آندو از بازتابهای ایمان به معاد معرفی شدهاند. (مکارم شیرازی، 1377: 5 / 388) به نظر علامه طباطبایی در این آیه به جای یقین به معاد، امید و رجاء به آن ذکر شده است، چون حتی امید به معاد نیز میتواند منبع آثاری مانند عمل صالح و اخلاص در عمل باشد. (طباطبایی، 1374: 13 / 406)
در ضمن تعبیر به «یرجوا» (فعل مضارع) اشاره به آن دارد که امید و عمل صالح به صورت مستمر و دوشادوش هم به پیش میروند. (مکارم شیرازی، 1377: 5/ 389)جالب است که در این آیه از روز قیامت به عنوان روز لقاء الله یاد شده است و میدانیم این دیدار معنوی و شهود باطنی، اوج تکامل انسانهاست و یادآوری آن میتواند انگیزهای برای اخلاص کامل و عمل صالح باشد. (همان: 388 و 389)
از دیگر آیاتیکه ایمان به آخرت را موجب انجام اعمال خالص و دوری از ریا و خودنمایی میداند، آیه «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تُبْطِلُوا صَدَقَاتِکُمْ بالْمَنِّ وَالْأَذَى کَالَّذِی یُنفِقُ مَالَهُ رِئَاءَ النَّاسِ وَلَا یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ» (بقره / 264) است. این آیه اخلاص را پشتوانه اصلی رفتارهای نیک میداند؛ به گونهای که بدون آن، هر رفتار نیکی خالی از فایده و ناشی از نبود ایمان واقعی به خدا و جهان آخرت است؛ بنابراین اخلاص در نقطه مقابل ریا قرار دارد و ایمان به آن روز بزرگ، انگیزة نیرومندی برای توجه به نیکیها و خلوص است.
در آیه «إِنَّمَا نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِیدُ مِنْکُمْ جَزَاءً وَلَا شُکُورًا» (انسان / 9) تأکید میشود که ایثار و بخشش بینظیر، از ایمان به معاد سرچشمه میگیرد و ترس از روز جزا موجب انفاق و ایثار در راه خدا، آنهم با اخلاص کامل و بدون توقع پاداش و اظهار تشکر با زبان، میشود. برخی مفسران نزول این آیه را درباره جندب بن زهیر دانستهاند که غیر خدا را در اعمالش شریک میکرد و عمل ریایی انجام میداد، از این رو خداوند او را ملامت و کارش را تقبیح کرد. (سیوطی، 1404: 4 / 355)
تکیه خداوند از میان نامهای قیامت بر «بیَوْمِ الدِّینِ» (مدثر / 46)، به این حقیقت اشاره دارد که عامل اصلی حرکت به سوی ایمان و عمل صالح، توجه به «روز جزا بودن روز قیامت» است. باور به معاد موجب میشود انسان به وسیله بندگی، برای رسیدن به سعادت اخروی خود تلاش کند. «وَ مَا لِی لَا أَعْبُدُ الَّذِی فَطَرَنی وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ». (یس / 22)
- آرامش و تأمین بهداشت روانی: اندیشه فنا برای کسانی که مرگ را پایان زندگی میدانند و به جهان دیگری برای ادامه حیات اعتقاد ندارند، چنان جانکاه و دارای فشار روانی است که مجبورند عمر خویش را با تلخی سپری سازند؛ اما ایمان به خداوند و روز جزا موجب کاهش بحرانهای روحی میشود که بر اثر حرص، آز، جاهطلبی، لذتگرایی، مادیگری و دیگر خصلتهای ناپسند به وجود میآید. (مکارم شیرازی، 1374: 18 / 23؛ شریعتی، 1380: 28 و 29) امام علی(ع) فرمود: کسی که زیاد به یاد مرگ باشد، از حرص و فزونطلبی رهایی مییابد و به مقدار کمی از آنچه در زندگی دنیا نیاز دارد، راضی میشود. (شریف رضی، بیتا: ح 349)
امروزه مردم در کشورهای پیشرفته به زندگی بدبین شدهاند و حیات دنیا در نظرشان بیمعنا جلوهگر شده است، از این رو به انواع بیماریهای روحی دچار شدهاند؛ در حدی که روانشناسان قادر به امید دادن به زندگی نیستند و با هیچ اهرمی نمیتوانند جلوی خودکشی برخی از آنان را بگیرند. جالب اینکه در این جوامع، افراد دارای تحصیلات عالیه، بیشتر احساس پوچی دارند؛ تا افراد عادی. (فلسفی، 1382: 1 / 44، به نقل از: مکارم شیرازی، 1377: 5 / 413) بشر امروز در عین حال که به پیشرفتهای حیرتآوری در زمینههای گوناگون دست یافته، اما به آرامش روانی ـ که از عناصر پایهای سلامتی از دید سازمان جهانی بهداشت است ـ نرسیده است.
از مهمترین علل این بحران، دوری از خدا و انکار عالم غیب و آخرت است و این رویکرد نگرانیهای بسیاری را به وجود آورده است، مانند: نگرانی از آینده، پایان زندگی، فرصتهای از دست رفته، حوادث گوناگون پیشبینی نشده، نداشتن پایگاه در مشکلات طاقتفرسا، تصویر وحشتناک از مرگ، بدبینی به آینده جهان و ترس از آن.
بدون شک ایمان به سرای دیگر، همراه با آرامش و عدالت، میتواند به این نگرانیها پایان دهد و انسان را از اسارت لذات دنیوی و گرفتاری در پنجه دردهای روحی نامناسب رها سازد؛ چنانکه اعتقاد به جهان آخرت در قرآن به منزله امیدواری به لنگرگاهی مطمئن و پهلو گرفتن کشتی در ساحل نجات (یونس/ 62)، و قیامت، «دَارُ الْقَرَارِ» (غافر / 39 و 40) معرفی شده است.اعتقاد به معاد مشکل مصائب و شدائد را بهگونهای روشن حل میکند، زیرا گذشته از اینکه حوادث جهان، نتیجه تقدیر خدای حکیم است، هر نوع بردباری در برابر مصائب، پاداش بزرگی دارد و همین مصیبتها را کوچک و سبک جلوه میدهد.
خلاصه آنکه خداجویی و آخرتطلبی، قابلیت لازم برای بهره بردن از موهبت آرامش روحی را فراهم میآورد. (آلعمران / 154) بر این اساس خداوند کسانی را که به آخرت ایمان ندارند، در عذاب و گمراهیِ دور میداند (سبأ / 8)؛ زیرا زندگی، مشکلات و حوادثی دارد که انسان بدون ایمان به آخرت، نمیتواند آنها را تحمل کند. (مکارم شیرازی، 1374: 18 / 23)
- سرگردان نشدن و هدفمندی حرکت: نداشتن ایمان به آخرت موجب زینتبخشی اعمال زشت و سردرگمی میشود (بنگرید به: طاهری، 1376: 107 و 108) در حالی که ایمان به معاد انسان را وا میدارد واقعیت اعمال خود را آنگونه که هست، بررسی کند. بیاعتقادی به جهان آخرت، منشأ انحرافها و موجب سرگردانی میشود.
«إِنَّ الَّذِینَ لَا بالْآخِرَةِ زَیَّنَّا لَهُمْ أَعْمَالَهُمْ فَهُمْ یَعْمَهُونَ» (نمل / 4) «عَمَه» به معنای تحیر و سرگردانی است و عبارت «فهم یعمهون» متفرع بر مطلب قبل است؛ یعنی این دسته از مردم، در پی بیاعتقادی به جهان آخرت و غرور به اعمال خود، بیهدف و سرگرداناند؛ زیرا عظمت آفرینش و خالق آن و علم اندک خود را نادیده میگیرند و از هدایت آفریدگار محروم میشوند. (بنگرید به: افشار، 1387: 1 / 145؛ نجفی خمینی، 1398: 15 / 28))
فردی که به معاد عقیده دارد، زندگی را با هدف میبیند و از پوچی و سرگردانی نجات مییابد، او میداند که جاودانگیاش بعد از مرگ ظاهری، در سرای دیگر محقق خواهد شد و مرگ، تنها پلی است که او را از این دنیای فانی به جهان باقی منتقل میکند. (شریعتی، 1363: 16 و 17)
- ظهور صفات کمال و فضائل اخلاقی: صفات برجسته اخلاق در کنار یاد معاد، به کمال میرسند؛ زیرا یاد معاد و عذاب قیامت، انسان را دلشکسته و قلب را خاضع میکند. اکثر کمالها و ایثارها همراه با یک نوع محرومیتها و تحمل کردن ناگواریها هستند.
اهرمی که بتوان این وزنهها را با آن حرکت داد و آنهمه ناگواری را تحمّل کرد، همان ایمان به جبران در قیامت و ایمان به پاداشهای الهی است. راستی چرا زن فرعون به هیچ قیمتی جذب کاخ و مال و طلاهای فرعون نشد؛ زیرا او به جای دیگر چشم دوخته بود و میگفت: «... رَبِّ ابْنِ لِی عِنْدَکَ بَیْتًا فِی الْجَنَّةِ وَنَجِّنی مِنْ فِرْعَوْنَ». (تحریم / 11)
آری هوای بهشت در سر داشتن، اینگونه کاخ فرعون را برای انسان زندان میکند. زنجیره فضائل اخلاقی موجود در انسان، با شرایطی پرورش مییابند و بارور میشوند. ارشاد علمای اخلاق، هر چند در پرورش فضائل اخلاقی مؤثر است، ولی راهنمایی آنان، از دایره سخن و مذاکره دوستانه، فراتر نمیرود؛ اما مذهب و اعتقاد به پاداشها و کیفرها، فضیلتهای اخلاقی (مانند: انسان دوستی، ضعیف نوازی، مهربانی به یتیمان، دستگیری از درماندگان و ...) را در انسان زنده میکند و از این جهت دانشمندان، مذهب را پشتوانه اخلاق میدانند. (بنگرید به: سبحانی، 1373: 18 و 19)
انسانهایی که معتقدند سرانجام به سوی پروردگارشان باز میگردند، نهایت کوشش خود را در انجام طاعات به خرج میدهند و با احساس مسئولیت و کنترل کامل اعمال (مؤمنون / 60) آینده روشن خود را رقم میزنند. در مقابل، انکار معاد، عامل اصلی آلوده شدن به اعمال دوزخی است و انسان را به موجودی بیبند و بار و بیتعهد و مسئولیت و به دور از تقوا مبدّل میسازد.
اثر ایمان به معاد در حُسن اعمال به قدری روشن و آشکار است که امیرمؤمنان(ع) از کسی که ایمان به آخرت دارد؛ ولی در حُسن اعمال خویش نمیکوشد، تعجب میکند و میفرماید: «عجبت لمن یعلم أن للاعمال جزاء کیف لا یحسن عمله». (آمدی، بیتا: 2 / 495) ثمره اعتقاد به معاد، ترک اخلاق مذموم (مانند شح، بخل، حسد و کبر) و رویش صفات کمال (مانند سخاوت، جود، ایثار و انفاق) است.
تجلی خداباوری در نماز
از دیدگاه امام رضا (علیه السلام) نماز آن چنان جایگاه عظیمی دارد که شیخ صدوق در کتاب خصال از قول زکریابن آدم از امام رضا(علیه السلام) نقل می کند که آن حضرت فرمود:
الصَّلاهُ لَها اَربَعَهُ آلافِ باب؛ برای نماز هر هزار باب است. ( صدوق، بی تا، ص 435 )
میرزا جواد ملکی تبریزی می گوید: «ممکن است مراد از ابواب و درها، درب های آسمان است که نماز و روح متصل از آن ها عروج می کند و بالا می رود و یا این که مقصود ابواب فضل و فیض الهی باشد، و مقصود از حدود، مسائل متعلق به اجزاء نماز و شر ایط آن از نظر صحت و کمال و اسباب ارتباط معنوی بین نماز و جناب قدس باریتعالی و یا وسیله ارتباط نمازگزار در هنگام نماز با خدا باشد و اما این که آدمی را از فحشاء و منکرات باز می دارد برای دلالت بر این امر همان آیه شریفه کافی است که می فرماید: «اِنَّ الصَّلوهَ تَنهی عَنِ الفَحشاءِ والمُنکَر؛ به درستی که نماز آدمی را از فحشاء و اعمال زشت باز می دارد.» (ملکی تبریزی، 1374: 176)
آری چهار هزار درب های آسمانی بر روی نمازگزار باز می شود و روح انسان در هنگام نماز به آسمان عروج می کند که : الصَّلوه معراجُ المؤمن نماز نزدیک کننده هر پرهیزگاری از نگاه امام رضا(علیه السلام) نماز انسان را به پرهیزکاری نزدیک می کند. در این باره امام رضا (علیه السلام) می فرماید:
الصَّلاهُ قَربانُ کُلِّ تَقی؛ نماز نزدیک کننده هر پرهیزکاری است. ( قربانی، 1389: 304)
از منظر امام رضا (علیه السلام) نماز انسان را به پرهیزکاری نزدیک می کند بنابراین نماز انسان را از منکرات و زشتی ها باز می دارد.
نماز تأثیرگذار از منظر امام رضا (علیه السلام)
امام رضا(علیه السلام)نمازی را تأثیرگذار می داند که حق آن ادا شود. لذا امام رضا(علیه السلام)در روایتی که حسین نوری در کتاب مستدرک الوسائل نقل می کند می فرماید:
نماز، صله (پیوند) و موهبتی است از طرف خداوند مهربان برای بنده از راه رحمت و عنایت.
نماز، مطالبه وصال و راه رسیدن بنده به سوی خداوند است. البته هر گاه با نیت خالص وارد نماز شود، و با تعظیم و اجلال هر چه بیشتر برای خداوند تکبیر گود، و قرائت را با ترتیل بخواند، و با خشوع رکوع را به جا آورد، و با تواضع سر از رکوع بردارد، و با ذلت و خضوع سر به سجده گذارد، و با اخلاص در حالی که امید به رحمت خدا دارد، تشهید خواند، سپس نمازش را با رغبتی تمام و با امید به رحمت بیکران الهی، سلام دهد، و به پایان رساند؛ و در حالی بین ترس و امید، این فریضه الهی را به انجام رساند. پس هر گاه کسی نماز را با چنین آداب و شرایطی به جا آورد، حق نماز را ادا کرده است.» (نوری، 1382)
هم چنین آن امام فرمودند:
«نماز کامل [که نمازگزار را از آفت فحشا و منکر باز دارد] نمازی است که دارای شرایط زیر باشد:
1 - حضور قلب ؛ 2- فراغت جوارح و اعضاء از هر چیز (غیر از یاد خدا) ؛ 3- با کمال و ذلت و خاکساری در برابر خدا ایستادن؛ 4- رسیدن به مرتبه یقین؛ که نمازگزار فرض کند بهشت طرف راست، جهنم سوزان طرف چپ، صراط پیش رو، و ذات اقدس الهی در مقابلش قرار دارد.» (مجلسی، 1390: 246)
اگر نماز به شرایط فوق ادا شود نماز تأثیرگذار است که نمازگزار را در بعد فردی از فحشاء و منکرات باز می دارد و در بعد اجتماعی باعث اصلاح جامعه و جلوگیری از فساد و تباهی می شود.
مهم ترین هنر نماز: شیطان از نمازگزار ترسان و هراسان است
مهمترین تأثیر نماز این است که شیطان از نمازگزار ترسان و هراسان است چون نماز انسان را در قلعه ای محکم و امن قرار می دهد که شیطان به آن راه نفوذی ندارد. امام رضا(علیه السلام) در این باره می فرماید:
تا وقتی که مؤمن نمازهای پنج گانه خود را به موقع و با شراط به جا آورد، شیطان پیوسته از او ترسان و هراسان است، ولی هر گاه وی نماز خود را ضایع کند، شیطان بر او غالب می شود و او را وارد گناهان بزرگ می نماید. (حر عاملی، 1402: 81)
از دیدگاه امام (علیه السلام) اگر نمازگزار به موقع و با شرایط نماز خود را به جا آورد شیطان پیوسته از او ترسان و هراسان است. این امر به آن معناست که شیطان هیچ گونه تسلطی بر نمازگزار واقعی ندارد. شیطانی که امر به بدی و فحشاء می نماید.
نماز اول وقت خوشبوتر از مُورد
حضرت موسی بن جعفر(علیه السلام) نمازی را که در اول وقت و رعایت حدودش به جا آورده شود خوشبوتر از گیاه مُورد و با طراوت تر آن را بگیرند پس بر شما باد که نماز را در اول وقت آن بجای آورید. (شیخ صدوق، 1363: 86)
روایت بالا را شیخ صدوق در کتاب ثواب الاعمال خود نقل می کند: پس باید نماز را با رعایت حدودش به جا آورد تا بوی عطر آن برای همیشه ماندگار شود.
نماز یکی از مناسک دینی است ، لذا مطالعه نظری رابطه میان نماز (متغیر مستقل ) با متغیرهای وابسته ( آزادی و عدالت ) ، نیازمند نیم نگاهی به دین و کشف امکان وجود کارکردهای اجتماعی برای دین و سبک خاص آن ،نماز ، می باشد.
مهم ترین پیامدهای اجتماعی دین
مهم ترین پیامدهای اجتماعی دین، حفظ همستگی و وفاق اجتماعی، تقدیم منافع مهم جمعی بر منافع شخصی، اعتراض به وضع موجود و دعوت به وضع مطلوب و کنترل افراد جامعه، می باشد. این کارکردها در تحقق آزادی و عدالت اجتماعی مؤثرند.
رابطۀ میان دین و عدل از آیات و روایات نیز به دست می آید. امر به قسط و عدل در آیۀ 29 سورۀ اعراف، و برابر و برادر انگاری مسلمانان، یکی از دو خصلت اساسی سیستم دین، در دیدگاه امام علی(علیه السلام) از این نمونه آیات و روایات می باشند.
پس از کشف امکان کارکرد اجتماعی دین، بررسی نظری آثاری چون تأمین آزادی و عدالت برای خصوص نماز، می پردازیم.
مهمترین اثر نماز از منظر قرآن بازدارندگی از فحشا و منکر است. نماز، انسان را به یاد حضور خداوند می اندازد و بدین سان بهترین بازدارنده از کارهای ناشایسته می باشد. این بازداری بسته به رعایت شرایط نماز و کیفیت اقامۀ آن، دارای مراتب است. هر چه روح نماز بیشتر بر زندگی حاکم باشد، این نقش قوی تر خواهد بود.
از دیگر سو، نقطۀ مقابل عدالت و آزادی- یعنی ظلم، جور و ....- از مصادیق بارز منکر می باشد؛ و عقل سلیم و شارع مقدس آن را ناپسند شمرده اند. بدین روی نماز ما نفی ظلم و جور، در تحقق عدالت و آزادی مؤثر می باشد.
افزون بر دلایل نقلی، می توان بر وجود رابطه میان متغیر مستقل و وابسته، نمونه هایی عینی نیز یافت. پیامبراکرم(ص) و حضرت علی(ع) هم برترین نمازگزارانند و هم پرتلاش ترین افراد در راه تأمین عدالت و آزادی و پای بندترین افراد به اصول آن.
فرضیۀ تحقیق با تحلیل عقلی نیز اثبات پذیراست. نماز آزادی را با رفع موانع فرا روی آن، تأمین می کند. استبداد مهمترین مانع آزادی است. استبداد نظامی دارد که در اثر عملکرد دو طرف ایجاد شده است: رأس نظام و مردم تحت سلطه.
بنده به دنبال کسب رضای مولا است نه کسب قدرت نامشروع. این روح در ذکر «ایاک نعبد» به خوبی جلوه گر است. دیگر اینکه نمازگزار در نماز پیشانی خود را بر خاک مذلت در برابر معبود می ساید؛ و این خشوع و تواضع است که ریشۀ غرور را می خشکاند.
سوم اینکه نماز دارای اذکاری است مانند: «مالک یوم الدین»، «قل هو الله احد»، این اذکار اقرار به صاحب اختیاری و مالک تام بودن خداوند و قبول همۀ مراتب توحید از جمله توحید در حاکمیت اوست و با کسب قدرت نامشروع ناسازگار می باشد. افزون به آن ضمایر جمع در پاره ای از قرائات نماز، فرد را از خودبینی، خود گرایی و انحصار طلبی خارج می سازد.
موانع مربوط به سلب شوندگان یا محرومانی از عدالت و آزادی، عبارتند از: خصوصیات شناختی مانند جهل، نادانی و عوامل روانی مانند ترس و ذلت پذیری و نداشتن روحیه صبر و مقاومت. اهتمام شارع نسبت به نماز با تفکر و تدبر در آن، نمازگزار را واجد شخصیت تفکر دهنده می سازد؛ فرد دارای این ویژگی، آمادگی بیشتری نسبت به شناخت حقوق اجتماعی، سیاسی خود و جامعه دارد.
محتوای نماز قدرت را تنها ازآن خدا می داند و خداوند را واحد مالک و قادر مطلق معرفی می کند. بنابراین نمازگزار بر او تکیه می کند و دیگر جایی برای ترس و پذیرش ذلت و حاکمیت غیر، در روح خود باقی نمی گذارد.
تأثیر نماز در تحقق عدالت اجتماعی از دو طریق دیگر نیز تصور پذیر است:
یکم: نماز عامل ایجاد عدالت فردی است و عدالت فردی در مردم و کارگزاران، مهمترین شرط تحقق عدالت اجتماعی است.
دوم: دو پایۀ مهم عدالت اجتماعی، توازن اجتماعی و تکافل عمومی است. نماز در ایجاد توازن به وسیلۀ شرط هایی چون غصبی نبودن مکان، لباس و ...تاثیر گذار است. تکافل عمومی نیز از طریق ضمایر جمع در خواست ها و دعاها و اوراد نماز و همچنین نماز جماعت، صورت می بندد.
به اختصار می توان گفت که از یک سو اصلی ترین مصداق عدالت و آزادی در رعایت همۀ حقوق دیگران جلوه گر است. از دیگر سو، مهمترین شرط رعایت حقوق دیگران، کنترل درونی است. نماز به عنوان برترین عبادت، در ایجاد این عامل بسیار مؤثراست.
بنابراین از یک طرف نماز نقش به سزایی در تأمین آزادی و عدالت اجتماعی دارد و از طرف دیگر، بدون اعتقاد به خداوند و بندگی او و کنترل درونی، تحقق نمی یابد. کنترل درون نیز بدون اقامه نماز، ناقص است.
برقراری عدالت و آزادی، بدون سر سپردن به درگاه حق، امکان وقوع حقیقی ندارد. بدین سان، مکاتب، ایدئولوژی ها و سیاستمدارانی که بخواهند بدون توجه به امور قدسی، به شعارهای خود جامۀ عمل بپوشانند، دیر یا زود شکست خواهند خورد.
نماز از بهترین طاعات و عباداتی اس که اگر مقبول درگاه حق باشد همهی عبادات نیز قبول است و اگر مردود گشت همهی آنها مردود است. رابطهی نماز و اخلاق همانند این است که انسان گرسنه در وجود خود احساس میل به غذایی را میکند و این میل، نیرویی است در انسان که او را به سوی آن غذا میکشاند.
«اِنَّ الصَّلوةَ تَنهی عَنِ الفَحشآء وَ المُنکَر» نماز انسان را از زشتیها و گناه باز میدارد. و نمازگزار را به صفات اخلاقی برتر رهنمون میشود که خود نمازگزار از طریق شهود درونی (نوعی درک درونی، یک حس غریب درونی) آن را احساس میکند. نماز اثری مثبت و سازنده در زندگی مادی و معنوی و پیشرفت اجتماعی دارد. «اَلا بِذِکرِالله تطمَئنَّ القُلوب»: آگاه باشید که تنها یاد خدا آرامبخش دلهاست و همچنین نماز شستن دل از همهی مادیات دنیوی و پاکی روح و دل است. «نماز اصولیترین اصل اسلام است که جوانان را از صفات شیطانی دور نگه داشته و انسان را به بارگاه خداوند بیمه میکند.» برای انجام نماز و اظهار بندگی به ذات خداوند مقدماتی لازم است تا تاکیدگذار باشد.
مقدمات نماز
- طهارت: نماز را با وضو، غسل یا تیمم انجام میدهیم. در دین اسلام تمیزی و پاکی فرد نقش مهمی داشته، هم از نظر ظاهری هم از نظر روحی، و فطرت انسان طوری است که به زیبایی و پاکی توجه دارد. و طهارت مراتبی داردطهارت ظاهر، از نجاسات و آلودگیها 2- طهارت اعضاء از گناه و جرایم 3- طهارت روح از مفاسد و رذایل اخلاقی)
- وقت: وقت، در نماز از اهمیت خاصی برخوردار است در وقت معین باید نماز خواند، در طرح و برنامهای دقیق، طوری که بارها امامان و معصومین(ع) به خواندن نماز در اول وقت سفارش کردهاند و نماز اول وقت نوعی شادابی و آرامش انسان را در پی دارد.
- لباس و مکان نمازگزار: یکی از آداب این است که مکان و لباس نمازگزار غصبی نباشد. نمازگزاری که مجبور است تا این قدر از حرام اجتناب کند ممکن نیست در مال حرام تصرف نماید یا حق کسی را ضایع کند.
- قبله: نماز به سوی کعبه خوانده میشود. این هشداری است آگاهانه به امت اسلام که معتقدند هدف خود را هر روز پنج بار در ضمیرخویش زنده کنند با مقدماتی که گفته شد چگونگی تطبیق این مقدمات و ارکان نماز با زندگی و اخلاق و رفتار خود و جهتدار کردن زندگی فردی و اجتماعی است.
ارکان نماز عبارتند از:
- نیت: نمازگزار از طریق نماز، شناخت هدف و راه رسیدن به غایت و نهایت هدف را میآموزد.
- تکبیرهالاحرام: نمازگزار به مادیات پشت پا زده و به تکبیر و تکریم خداوند میپردازد و شرط پذیرش نماز حضور قلب است و برای نمازگزار هیچ کس و هیچ چیز جز خداوند برایش معنی و مفهومی ندارد و چون او را گواه بر اعمال میبیند، دست ستم و تجاوز به حریم و حقوق دیگران دراز نمیکند.
- قیام: نمازگزار در بزرگداشت خداوند قائم و پایدار و استوار است و نشانهی ایستادگی و مقاومت و تلاش و جهاد در تحقق استقرار حق است.
- رکوع: نمازگزار بینهایت خشوع و فروتنی را در برابر خدا اعلام میکند و نفی همه چیز و همه کس، و اثبات محض پروردگار است و باعث شورش و خشم بر علیه خودکامگان، خودخواه است.
- سجود: سجده یعنی، به خاک افتادن در برابر حق و اعتراف به ناتوانی خویش در برابر خدا در نماز. نمازگزار با سجده کردن به نهایت پستی و ناتوانی و مرگ و نیستی و همهی غرایز و تمایلات نفسانی حیوانی خویش میرسد و چون از مرز فنا و زوال و نیستی طبیعت خود گذشت همهی تن، روح و فطرت و عشق و اراده و قدرت میشود صلوة معراج، کمال مومن و مقرِّب اهل تقوی است و متقوم به دو امر است که یکی مقدمهی دیگری است.
منابع
- سایت تبیان
- سایت اقامه نماز
- نشریات ( روزنامه کیهان)