■ راههاي دعوت به نماز(1)
-پاسخگويي به سؤالات ديني نوجوانان
1- پاسخ به چراهاي نسل نو؛ نسل نو بعضي وقتها كه ميگويي: نماز بخوان، چند تا چرا دارد. سؤال ميكند. چند وقت پيش يك بچه مدرسهاي از يكي از اين مسؤولين پرسيده بود فرق بين شاه و ولايت فقيه چيست؟ زمان شاه به شاه ميگفتند: بله قربان، حالا هم به ولايت فقيه ميگويند: بله قربان! چه فرقي ميكند شاه رفته يكي ديگر آمده؟ بچه چنين سؤال ميكند. بايد راحت جوابش را داد ما از سؤال نميترسيم.
سه تا فرق دارد. 1- شاه گناه ميكند، ولايت فقيه عادل است. 2- شاه نظر خودش را ميگويد، ولايت فقيه نظر قرآن را ميگويد. 3- هدف شاه اين است كه آمريكا راضي باشد، هدف ولايت فقيه اين است كه خدا راضي باشد.
يكبار ديگر نصفش را من ميگويم، نصفش را شما بگوييد. شاه فاسق است، فقيه عادل است. شاه نظر شخصياش را ميگويد، فقيه نظر قرآن. هدف شاه راضي كردن آمريكا است، هدف فقيه راضي كردن خدا.
چراي دوم، چرا رو به قبله ميايستيم؟ اين هم آسان است، سي ثانيه. يهوديها اين طرف ميايستند، اين طرف بايستيم جزء حزب آنها هستيم. مسيحيها اين طرف ميايستند، اين طرف بايستيم، جزء حزب مسيحيها هستيم. اين دو طرف نبايد باشيم. يا اين طرف يا آن طرف. اين طرف امتيازاتي دارد.
چرا نماز عربي است؟ من ميخواهم فارسي نماز بخوانم. همهي خلبانهاي دنيا هرجاي كرهي زمين خواسته باشند حرف بزنند بايد زبان انگليسي باشد. يك چراي ديگر.
مگر خدا به نماز ما نياز دارد؟ نه! همهي ما نماز بخوانيم چيزي گير خدا نميآيد. يك لامپي كه روشن است همه زير لامپ بنشينند چيزي به لامپ اضافه نميشود. همه بلند شوند بروند، چيزي از نورش كم نميشود.
چرا كشورهايي كه نماز ميخوانند عقب افتاده هستند؟ جواب: براي اينكه قرآن هم گفته: نماز بپادار «أَقيمُوا الصَّلاة» (بقره/43). هم گفته: نماز بخوان. هم گفته: «وَ اعْلَمُوا» (بقره/194) برو درس بخوان. اگر ما نماز خوانديم، درس نخوانديم، نماز ميخوانيم هواپيماي اف 16 نميتوانيم بسازيم. چرا بعضي از نمازخوانها عقب هستند؟ براي اينكه به يك جمله عمل ميكنند، به يك جمله عمل نميكنند. در قرآن چقدر گفته: «تَعْقِلُون» (بقره/44) تعقل، «تَعْلَمُون» (بقره/22) علم، همان ديني كه ميگويد: سجده كن، همان دين ميگويد: تعقل كن. همان ديني كه ميگويد: عبادت كن، همان دين ميگويد: برو درس بخوان. اگر شما انار خوردي خوب مزهي انگور گيرت نميآيد. نگو: آقا مزهي انار خورها مزهي انگور گيرشان نميآيد؟ خوب انگور نخوردند. هر ميوهاي را خوردي مزهي همان گيرت ميآيد.
چرا نماز صبح بلند است، نماز ظهر يواش؟ امام رضا فرمود: صبح و مغرب چون تاريك و روشن است داد بزن. ظهر هوا روشن است، ميبينند لازم به داد زدن نيست.
2-پوشش مناسب در حال نماز
چرا سر نماز چادر سر كنيم؟ مگر خدا نامحرم است؟ چادر لباس محرم و نامحرمي نيست. لباس ادب هم هست. يك كسي كه وارد خانهي شما ميشود، محرم هم باشد اگر آدم متشخصي باشد شما سعي ميكني لباست را اضافه بپوشي. چادر نماز براي محرميت نيست، براي ادب است. ولذا گفتند: مردان هم سر نماز بهتر است سرشان را بپوشانند. ولو از ناف تا زانو براي مردها پوشيده باشد ميشود نماز بخوانند. يعني يك لباسي باشد كه از ناف تا زانويش را بپوشاند. همين مقدار براي مردها كافي است. اما ميگويند: اگر ميخواهي نماز بخواني همهي بدنت را بپوشان. مسألهي ادب است. مسألهي ادب است. گاهي وقتها يك چيزي را ما قاطي ميكنيم.
يك زن و شوهري يك وقتي آغاز زندگيشان مسأله داشتند، پيش من آمدند. من ديدم هر دو تحصيل كرده، هردو خوب، گفتم: چه مشكلي داريد؟ مرد گفت: اين خانم مرا تحقير ميكند. گفتم: ببخشيد چه گفته است؟ گفته: چطور فلاني خانه دارد، فلاني ماشين دارد، خوب تو هم بلند شو خانه تهيه كن، ماشين تهيه كن. من تحقير شدم! گفتم: اين تحقير نيست. اين تحريك است. يعني يا الله بجنب! خوب است زن اينطور باشد. منتها اصرار نكند كه شوهرش شرمنده شود. ولي اگر زن نباشد مرد زندگي را ول ميكند. اين زن است كه حواسش جمع زندگي است. چرا اسم تحريك را ميگذاري تحقير؟ اين فكر ميكند اين كه گفته برو مثل فلاني جنب و جوشي داشته باش خانه و زندگي را درست كن، تحقير است. نه آقا تحقير نيست. ما گاهي وقتها يك چيزهايي را معناي بدي ميگوييم. و آنوقت بد معنا ميكنيم. چراها را جواب بدهيد. اين هم يك مسأله.
3- توجه به نعمتهاي الهي، عامل خضوع و خشوع
مسألهي ديگر توجه به نعمتها است. ايجاد خشوع، چون قرآن ميگويد، اينكه نماز نميخوانند «وَ إِنَّها لَكَبيرَة» (بقره/45) نماز سنگين است برايش، «إِلاَّ عَلَى الْخاشِعين» نماز سنگين است الا افراد خاشع. پس ما بايد خشوع را زياد كنيم، خشوع زياد شد نماز راه ميافتد. خشوع چيست؟ خشوع يعني طرف شرمنده شود.
پدر و مادر يك حرفي را به بچهشان ميزنند، بچه ميگويد: نميخواهم، نميشود. با گردن كلفتي به بابا و ننه ميگويد: نه! ميگويد: بنشين، آقاجان! براي ثبت نامت ميداني چقدر دادم. براي كفشت، براي لباست، براي سفرت، براي بيماريات، اگر نعمتها و خدمات را بابا و ننه به اين بگويد، اين بچه ميگويد درست است. ميگوييم: پس اين كار را بكن، ميگويد: چشم! اول بچه گردن كلفتي ميكند. اما پدر و مادر اگر خدماتشان را به بچه گفتند بچه آرام ميشود. ما بايد آنقدر نعمتهاي خدا را براي مردم بگوييم، تا مردم نسبت به خدا خاشع شوند. توجه به نعمتها!
مسألهي ديگر توجه به محاسبات، از نظر عقلي ما دين داشته باشيم و نداشته باشيم چقدر ضررمان است؟ مثلاً حالا شما دختران دبيرستاني حجابتان خوب است. بعضي از دبيرستانيها دو تا كتاب ميخواند، حجابش بد ميشود. اول ضرر بدحجابي ضربهي علمي است. اگر دين هم نداريد، انسان كه هستيد. هركس انسان است نبايد به رفيقش، به دوستش، به همشهرياش، به هم ولايتياش ضربه بزند. تو كه خودت را آرايش ميكني، نشان اين پسرها ميدهي دل اين پسر را ميبري. دل پسر را بردي، ضربهي علمي ميخورد. من سراغ دارم جواني را كه پيش من آمد، زير گريه زد. گفت: هرسال شاگرد اول ميشدم، به خاطر علاقه به فلان دختر ديگر هرچه به كتاب نگاه ميكنم نميفهمم. حواسم پرت است. اين جلوهگريها شيرين نيست، ضربه علمي ميزنيد. اين يك مورد.
دوم: در قرآن آياتي داريم «ذُو انتِقام» (آلعمران/4) يعني خدا انتقام ميكشد. تو دل اين را بردي، فردا هم يك دختر ديگر، يك زن ديگر خودش را نشان شوهر شما ميدهد، دلش را ميبرد. چون دل را بردي، ديگران دل شوهرت را خواهند برد. «مَنْ غَشَّ غُش» (كافي/ج5/ص108) يعني كسي كه كلك بزند، كلك ميخورد. «مَنْ حَفَرَ بِئْراً لِأَخِيهِ وَقَعَ فِيهَا» (بحارالانوار/ج72/ص321) حديث داريم هركس براي كسي چاه بكند خودش در چاه ميافتد. انتقام ميكشد، دل را نبريد، چون دل را خواهند برد. شما امروز دل كسي را بردي فردا هم شوهر كني، يك دختر يا زن ديگر دل شوهر شما را خواهد برد. خدا انتقام ميكشد.
گاهي وقتها ميپرسند: چرا دخترها 9 ساله نماز ميخوانند و پسرها 15 ساله؟ اين هم جزء چراها است. اول بپرسيم گفتگو با خدا ارزش است يا ضد ارزش، خوب اگر ارزش است، به دخترها زودتر اين ارزش را داده است. پسرها بايد گله كنند چرا به ما زودتر... ولذا گفتند: پسرها هم از هفت سالگي، هشت سالگي، نماز را شروع كنند و در ثاني يك محاسباتي هم هست. قرآن راجع به روزه ميگويد: «وَ لِتُكْمِلُوا الْعِدَّة» (بقره/185) اين آيهاش است. دربارهي روزه ميگويد «وَ لِتُكْمِلُوا الْعِدَّة»، «وَ لِتُكْمِلُوا» كامل كنيد، «وَ لِتُكْمِلُوا الْعِدَّة» براي اينكه زمان را پر كنيد. مثلاً ميگويد كسي اگر در مكه فلان خلاف را كرد سه روز روزه بگيرد، هفت روز هم برگشتن، ده روز مقابل آن ده روز. يا روز قضايي بكند، هفت روز روزه خوردي مريض بودي، هفت روز قضا كن. تا آن چاله پر شود.
زنها از 12 سالگي من خيلي رمزي رد ميشوم. ديگر خيلي نميتوانم اين را باز كنم در تلويزيون صلاح نيست. زنها از 12 سالگي تا 52 سالگي چند سال مي شود اين دو تا... بگوييد... چهل سال. در اين چهل سال زنها مشكلي دارند، يك چهارم چهل سال يعني ده سال نميتوانند نماز بخوانند. يك چهارم چهل سال، يعني يك چهارم ماه، يك چهارم سال، يك چهارم چهل سال، ده سال اينها از نماز محروم هستند. اسلام گفته: خانم چون ده سال از نماز محروم هستي شش سال زودتر نماز را شروع كن. مثل ماشيني كه كند ميرود ميگويند: يك ساعت زودتر از خانه بيرون برو. چون ماشينت سرعت ندارد تو يك ساعت زودتر برو. زنها چهار سال هم بيش از مردها عمرشان است. تصادف است يك زن زودتر بميرد. آدم قبرستان كه ميرود زنها سر قبر شوهرها نشستند. (خنده حضار) قبرستان كه ميروي، براي ايران هم نيست. ميانگين ميگويم، ميانگين عمر زن چهار سال بيشتر است. چهار سال بعد از شوهر عمر ميكند، شش سال هم زودتر شروع ميكند، آن چهار سال و شش سال شايد، من اين را حتمي نميگويم، شايد شايد شايد با يك ميليارد شايد، اينها چيزهايي است كه ما با عقل ناقص ميفهميم. حالا ببينيم به عقل كامل شما چه ميآيد. خدا رحمت كند آيت الله طالقاني تفسير ميگفت، ميگفت: اين به عقل ناقص من آمده، بعد ميگفت: ببينم به عقل ناقص شما چه ميآيد؟ حالا من كه نميتوانم اينطور بگويم. من ميگويم: اين به عقل ناقص من آمده، ببينيم به عقل كامل شما چه ميآيد؟ چرا زنها زودتر نماز ميخوانند؟ براي اينكه يك موانعي در اين چهل سال دارند، چند سال، ده سال محرومند، اين ده سال را خدا خواسته جبران كند. گفته: شش سال زودتر، چهار سال هم ديرتر. اين ميانگين است، شايد هم اينطور باشد. شايد هم چيز ديگري باشد.
تازه آن ايامي هم كه زن نميتواند نماز بخواند، اسلام گفته در سجدهاش بنشيند، به همان چند دقيقهاي كه نماز ميخواند، سبحان الله بگويد، ذكر خدا بگويد. يعني از خدا رابطهاش قطع نشود. نوعش عوض ميشود.
4- بيان زيباييهاي نماز براي نوجوانان
مسألهي ديگر زيباييهاي نماز را بگوييم. به نطر من اگر كسي زيباييهايي نماز را بتواند براي نسل نو بگويد، من پيشنهادم اين است كه يك كتابي است به نام پيوندهاي نماز، اين را خود آموزش و پرورش ميتواند تكثير كند، حدود دويست سر نخ در نماز است. نماز يك دولا و راست شدن نيست. خيلي چيزها در نماز است. من يك وقتي يك مثل ميزدم، ميگفتم: يك كسي كه لباس ميشويد، ظاهرش اين است كه لباس ميشويد. اما در اين خيلي چيز است. عرق بدنش هم درميآيد، غذايش هم هضم ميشود. ايام فراغتش هم پر ميشود. ورزش هم ميكند. لباس كه تميز شد لباس تميز نشاط ميآورد. هركس هم به لباس تميز نگاه كند او هم نشاط پيدا ميكند. اگر براي همسرش ميشويد علاقهي همسرش هم زياد ميشود. يعني يك خرده نگاه كنيد چه چيزي در اين است.
در نماز خيلي چيز است. بهداشت هست، حقوق هست، ادب هست، انتخابات هست، آزادي هست، همه چيز در نماز هست. كمالي نيست مگر اينكه در نماز نباشد. من در خيلي از دانشگاهها گفتم. گفتم: اگر يك كسي يك كمال پيدا كرد كه در نماز نبود، من جايزه به او ميدهم. ادب در نماز هست. تا آقا حرف ميزند تو هيچي نگو. اطاعت در نماز هست. قبل از آقا خم نشو، قبل از آقا سرت را از خاك برندار. قبل از آقا ركوع نكن. انتخابات در نماز هست، اين آقا را قبول نداري، جايي برو كه آقايش را قبول داري. آزادي در نماز هست، ركعت اول اقتدا كردي، ركعت دوم نميخواهي ادامه دهي ميگويد: مجبور نيستي، قصد فرادي كن. مجبور نيستي كه حالا كه در اين جماعت آمدي تا آخر با اين جماعت باشي. قرائت در نماز هست، پيش نمازي را انتخاب كنيد كه قرائتش بهتر باشد. عدالت هست، پيش نماز بايد عادل باشد. نظم هست، صفها بايد منظم باشد. تغذيه هست، لقمهي حرام در شكم باشد نماز قبول نيست. صحيح هست، قبول نيست. مثل چاي در آفتابه، چاي است كسي نميخورد.
اگر لقمهي حرام در شكم باشد نماز قبول نيست. حق مردم در نماز هست، حق همسر در نماز هست، حق والدين در نماز هست، حق حيوان در نماز هست! حيوان اگر تشنهاش است شما حق نداري وضو بگيري. بايد آب را به حيوان بدهي و تيمم كني. دقت در نماز هست. اعضاي وضو به اندازهي سر سوزن شسته نشود، اگر انگشتر شما تنگ باشد كه آب زيرش نرود، وضوي شما باطل است. سر سوزن، اضافهكار در نماز هست، نماز نافله. شهدا در نماز هست، مهر كربلا. شانه در نماز هست، شانه بزني، يك ركعت تو سي برابر ميشود. عطر بزني سي تا هم براي عطر اضافه ميشود. مسواك بزني هفتاد تا هم براي مسواك اضافه ميشود. نشاط در نماز هست، ولو زمستان لولهها آب داغ است، با آب سرد وضو بگير، خشك نكن! ثوابش سي برابر است. چون هرچه آب سرد روي پوست بدن باشد نشاطش بيشتر است. معاد در نماز هست، «مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ» (فاتحه/4) توحيد در نماز هست، «اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شريك له».
آمريكا هيچ غلطي نميتواند بكند، در نماز است. چون شما ميگويي: الله اكبر! تو بزرگ هستي، وقتي خدا بزرگ است، آمريكا كوچك است. شما سوار هواپيما ميشوي بالا ميروي، اين خيابان 45 متري ميشود اندازهي يك طناب سياه. پايين كه هستيم اوه 45 متر عرض خيابان است! بالا كه رفتيم اين خيابان 45 متري مثل يك طناب سياه ميشود. بالابرويم اصلاً كرهي زمين اندازهي يك پرتقال ميشود. همهي شش ميليارد آدم سر يك پرتقال دعوايشان است. هرچه بالاتر برويم، هرچه ايمان ما به خدا بيشتر شود، آمريكا نزد ما كوچكتر است.
آرايش در نماز هست. زن هرچه طلا دارد وقت نماز به خودش آويزان كند، ثواب دارد. مردي كه طلا برايش حرام است بهترين عطر را بزند. رنگ در لباس هست، لباس با رنگ سفيد ثوابش بيشتر است.
ما بدانيم نماز چيست. نماز هنر خداست، صنعت خداست. صنعت خداست، مهندسي خداست كه در چهار، پنج دقيقه، اين همه چيز جاسازي كرده است، ورزش در نماز هست، حركات ركوع و سجود. بهترين وقتي كه خون به مغز ميرسد وقت سجده است. البته سجده براي اين كار نيست. سجده براي قرب به خداست، منتهي اينها هم درونش هست. مثل اينكه شما كه صله رحم ميرويد، عمو و عمه و خاله و دايي را ببيني، شما براي ديد و بازديد فاميلي، صله رحم ميرويد، منتها خوب در راه كه ميرويد غذايت هم هضم ميشود. كسي براي هضم غذا خانهي عمه نميرود. نماز براي خداست، منتها خوب اينها...
ما اينها را جمع كرديم تحت عنوان پيوندهاي نماز حق تأليف هم ندارد. هركس ميخواهد چاپ كند، چاپ كند. چون اگر بگوييم: حق تأليف دارد، ميگويند: قرائتي ميخواهد كتابهاي خودش را بفروشد. ما كتابهايمان را هر مؤسسهاي غير اقتصادي خواست چاپ كند، آزاد است چاپ كند. يك تفسيري براي دانشگاه نوشتيم، در يك سال و نيم چهل و سه بار چاپ شد. ميليونها بار تفسيرهاي كوچك ما در دانشگاهها چاپ شده و كتاب درسي شده است. يكي از مشكلات ما اين است كه وقتي ميگوييم: حق تأليف محفوظ، قفل ميشود. آقا هركس ميخواهد چاپ كند، باز ميشود.
چگونه مردم را به نماز دعوت كنيم؟ 1- چراهاي نسل نو را جواب بدهيم. ممكن است بلد نباشيم، شماره تلفن يك اسلام شناس را داشته باشيم. هر خانهاي شماره تلفن يك اسلام شناس را داشته باشد. يك شبهاتي پيش ميآيد، شبهه پيش ميآيد، بچه از مادرش ميپرسد مادرش نميتواند جواب بدهد. از اسلام شناس بپرسد و بگويد. بچههايتان را با مسجد آشنا كنيد.
5- خطر ضايع كردن نماز
توجه به خطرات ترك نماز، آدم وقتي از خدا جدا شد، نماز را ضايع كرد «فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضاعُوا»، «اضاعوا» يعني ضايع كردند، «أَضاعُوا الصَّلاةَ» (مريم:59)
دربارهي نماز سه تا تعبير داريم. هر تعبيري هم يك باري دارد. بعضي روايات داريم، «أَضاعُوا» يعني نماز را «أَضاعُوا» ضايع كردند، «أَضاعُوا الصَّلاةَ» اين آيهي قرآن است كه مينويسم. حديث داريم «اهان بالصلاة» به نماز اهانت كرد. حديثي داريم «استخف بالصلاة» نماز را سبك شمرد. «استخف بالصلاة»، اين در قرآن است، اين دو تا در حديث است. نماز را ضايع ميكند. ضايع ميكند يعني چه؟ غلط و غولوط ميخواند. طوري نماز ميخواند كه ميگويد كه: اَ... الله اكبر! (خنده حضار) بسم الله الرحمن الرحيم، الحمدلله رب العالمين، الرحمن الرحيم، ها... غير المغضوب عليهم و الضالين... يك طوري نماز ميخواند كه اگر با همسايهاش حرف بزند، جوابش را نميدهد. امام صادق فرمود: بعضي به قدري بد نماز ميخوانند كه اگر آنطور كه با خدا حرف ميزنند با همسايهشان حرف بزنند، همسايه جواب نميدهد. بالاترين نقطهي بدن گفته به خاك ماليده شود، اينجا. هر عضوي هم يك كاري ازش ميآيد جز پيشاني. ما نفهميديم اين پيشاني چه كاره است؟ قسمت بالا را گرفته هيچ كاري هم نداره. خدا اينجا را براي سجده گذاشته. نميگويد: وقتي ميخواهي سجده كني اينجا را به خاك بمال، پاشنهي پايت را به خاك بمال. گفته: بلند ترين نقطهي بدن آن هم روي عزيزترين خاك، خاك كربلا.با آب آلوده وضو نگير، براي چشم ضرر داشته باشد، وضويت غلط است، آب تميز. «أَضاعُوا الصَّلاةَ» نماز را ضايع ميكنند.
6-آموزش قرائت صحيح نماز
مگر نماز چطوري ضايع ميشود؟ غلط ميخوانيم. اجازه بدهيد باز براي عزيزان بگويم. نماز هفده هجده تا كلمه بيشتر نيست. باقيها مستحب است، ميشود نگفت. يا تكراري است. مثل الله اكبر تكراري است. خود نماز هفده كلمه بيشتر نيست. دو تا را همه ايرانيها درست ميگويند. يكي الله اكبر است همه ايرانيها درست ميگويند، يكي «مالك يوم الدين» است. آن 15 تا در 4 تا قالب ميرود. چهار تا ستون. ستوني كه «ح» جيمي دارد. «ح» جيمي را بايد يك خرده سفت گفت. مثل زمستان كه دست آدم سرد ميشود، آدم هي ها ها ها ميكند. اين «ح» جيمي را آدم بگويد. بسم الله الرحمن الرحيم غلط است. بسم الله الرحمن الرحيم! «قل هو الله احد»، اَحَد غلط است، «ح» جيمي است. «اَحَد»! «وحده لا شريك له»، «وحده»، «ح» جيمي است. «وحده»! «اللهم صل علي محمد»، «محمد»، «ح» جيمي است.«ح» جيمي را سفت بگو. كاري دارد؟ اين ستون «ح» جيمي. ده تا كلمهها درست شد. يك ستون «صاد» داريم. چهار تا «صاد» در قرآن است. «صاد» هم بوي سوت بدهد. «صراط» ببينيد شما نگوييد. شما نگوييد، كه صدا قاطي نشود. ببينيد فرق ميكند. « الله صمد»، «صراط»، «صالحين»، «صل» چون اگر معنايش را سين بگويي، بگويي: «اللهم صل» با سين بگويي، يعني خدايا بكش. معناي بدي دارد. نميشود گفت: «اللهم صل» بايد گفت:«اللهم صل». «صل»، «صمد»، «صراط»، اين هم ستون دو.
يك آدم تحصيل كرده دو دقيقه درست ميكند. «عين» هم از درون گلو بگويد. «عالِم»، اگر گفتي: «عالِم» يعني سواد دارد، اما اگر گفتي «آلم» يعني مرض دارد. (خنده حضار) «اَلَم» با الف، يعني درد. «آلم» يعني دردمند، بيمار. «عالم، عالم، آلم، آلم». «اياك نعبد»، «السلام عليك» عين است. «السلام علينا»، «السلام عليكم»، «و اشهد ان محمداً عبده»، «عبد»، «عالم»، «نعبد»، «نستعين»، كاري ندارد، نمازتان را درست كنيد. اگر نماز را درست نكنيد «أَضاعُوا» نماز را ضايع كرديد.
شما يك سرود را ميخواهي بخواني چقدر تمرين ميكني؟ من تعجب ميكنم از دخترهايي كه وقتي مهمان دارند مينشينند روي تُرُب گل درست ميكند. هشت دقيقه وقت ميگذارد كه اين تُرُب را كه يك دقيقه زير دندان است، ولي براي دندان مهمانش، براي زير دندان مهمانش، يك ربع وقت تلف ميكند. براي رابطه با خدا نمازش را درست نميكند. «استخف» نماز را سبك ميشمارد. «واجعل افضل...» بهترين وقت را براي نماز بگذاريد. بهترين لباس، بهترين عطر، حلال ترين پول.
7- رابطه نماز با ازدواج و همسرداري
نماز با ازدواج هم رابطه دارد. سه جاي نماز، تا آنجا كه من پيدا كردم، ممكن است بيشتر باشد. سه جاي نماز به زن بند است. يكي اصل نماز، ميگويد: اگر كسي ازدواج كند، يك ركعتش هفتاد برابر ميشود. چون شما دختر دبيرستاني هستيد بايد بگويم. اگر مقدماتي پيش آمد براي ازدواج، نگوييد: باشد بعد. دختر در راهنمايي و دبيرستاني بايد ازدواج كند. اين دخترهايي كه عقب مياندازند ازدواجشان را اشتباه ميكنند. آمار طلاق كه زياد ميشود، به خاطر اين است كه اينها طناب شدند، دو تا طناب ديگر به هم گره نميخورند. اما دو تا نخ قرقره با هم گره ميخورند. دو تا طناب هم كه به هم گره بخورند، همچين كني از هم جدا ميشوند. اما نخ قرقره كه به هم گره خورد ديگر از هم جدا نميشود. يكي از عواملي كه طلاق زياد شده، چون سن ازدواج بالا رفته، عروس و داماد عوض نخ، طناب شدند.
عوض شاخه، شاخه باريك پيوند ميخورد، تنه درخت ديگر پيوند نميخورد. ميگويد: تو يكي، من هم يكي. فوق ليسانس، فوق ليسانس، دكتر، دكتر، وقتي گفت: تو يكي من هم يكي، اينها هيچ كدام كوتاه نميآيند. درسمان هم كه آموزش و پرورش هست، ولي كدام آموزش، كدام پرورش؟ من يك سؤالي ميكنم شما جواب بدهيد. دبستانيها احترامشان به معلم بيشتر است يا راهنماييها؟ راهنماييها احترامشان بيشتر است يا دبيرستانيها؟ اينجا چون خودتان دبيرستاني هستيد نميگوييد. يعني ما وقتي آموزش و پرورشمان درست است كه هرچه سواد بيشتر مي شود، احترامشان به استاد، به پدر و مادر بيشتر شود. «استخف»... اين براي ازدواج. اصل ازدواج گفتم يك ركعت را چند برابر ميكند؟ هفتاد برابر! البته يك كسي نگويد پس ما دو تا زن بگيريم، كه 140 تا شود. (خنده حضار) يك كراوات خوب است، دو تا آدم را خفه ميكند.
حالا زن گرفتيم، زن داري در نماز اثر دارد. حديث داريم زن و شوهري كه به هم نيش بزنند، نماز هيچ كدام قبول نيست. اول زن گرفتن، دوم همسر داري، زن و شوهري كه به هم نيش بزنند نمازشان قبول نيست.
سوم: خرجي خانم، خرجي خانم را خدا در سجده مردها گذاشته است. به مردها گفته: وقتي سجده ميكنيد در سجده اين دعا را بخوانيد، بگوييد: «وارزق لي» رزق مرا بده بيايد، «و لعيالي» خرجي خانمم را هم بده بيايد. يعني در سجدهي مردها ميگويد: خانم يادت نرود. «وارزق لي و لعيالي» چند جاي نماز به زن برخورده است.
به بچه برخورد ميكند. حضرت نماز را سريع خواند، گفتند: يا رسول الله خيلي نماز را تند خواندي؟ فرمود: مگر صداي بچه را نشنيديد؟ مادرش سر نماز بود، بچه از مادر جدا شده بود. حتي اسلام گفته بين بچه حيوان و حيوان نبايد جدايي بياندازي. به مسؤول زكات ميگويد: تو كه ميروي از شتر زكات بگيري، چون شتر زكات دارد، نكند يك شتر را به قصد زكات بگيري و بچهي شتر بدون مادر وِر وِر كند. «لَا يَحُولَ بَيْنَ نَاقَةٍ وَ بَيْنَ فَصِيلِهَا» (بحارالانوار/ج33/ص524) بين ناقهي شتر و بچهاش جدا نيانداز. اسلام اجازه نميدهد حتي بين حيوانها، بين مادر و فرزند جدايي شود. دين ما اين است. حالا اسرائيل بچههاي فلسطين را ميگيرد و ميبرد چند سال از پدر و مادر دور هستند.
چگونه به نماز دعوت كنيم؟ اگر دعوت كننده با اخلاق باشد، اگر دعوت كننده خودش عمل كند. آمد از امام پرسيد: چطور بچههايمان را دعوت كنيم؟ گفت: خودت نماز بخواني، بچهات هم نماز خوان ميشود. ما پرسيديم در ستاد نماز، نماز را از چه كسي ياد گرفتي؟ خانه، مدرسه، مسجد. اكثراً گفتند: نماز را از خانه ياد گرفتيم. گفتيم: در خانه از پدر يا مادر؟ اكثراً گفتند: از مادر. مادر نماز خوان! به خصوص اگر لباس زيبا درست كنيم براي بچه، جوايزي كه ميخواهيم بدهيم برويم مسجد در راه مسجد كفش بخريم، برويم مسجد در راه مسجد، نمازت را بي غلط خواندي گوشواره ميخريم. جوايزمان، عناوينمان، يعني نماز را بايد بند كنيم به يك سري چيزهايي كه جاذبه دارد تا نسلمان را انشاءالله نمازخوان كنيم. خدايا تو را به حق محمد و آل محمد خود ما را و نسل ما را از بهترين مقيمين نماز قرار بده.