■ نقش عمومی نماز در خانواده
بسم الله الرحمن الرحیم
تا روي دلت سوي خرابات نباشد
آگاهيت از سر مناجات نباشد
اي زاهد خودبين، به خدا راه نيابي
تا عاشقيت حاصل اوقات نباشد
جز يار نبيني اگر ديده شود باز
رو ديده بجو حاجت اثبات نباشد
عكس رخ جانان نپذيرد دل تنگت
گر سينه تو پاك چو مرآت نباشد
دو صيقل اخلاص، بزن لوح درون را
كاين كار ، به تزوير به طامات نباشد
جز نامه انسان، كه ز عشقش شده نامي
كس در خور اين فخر و مباهات نباشد
خانواده كوچك ترين واحد اجتماع است كه توانايي و بازدهي جامعه به آن بستگي دارد. امروزه جوامعي موفق هستند كه خانواده هاي موفق دارند. در واقع، جامعه چيزي جز بسط خانواده نيست. بسياري از مشكلات اجتماعي و فرهنگي جهان غرب از بحران خانواده ناشي مي شود.
نماز از سه جهت بنيان خانواده را تقويت مي كند كه فضای معنوی یكی از این جهات است.
از آن جا كه سلامت و آرامش خانواده منوط به ايجاد روح معنويت و ياد خدا در فضاي خانه و ايجاد فضايل اخلاقي در افراد خانه است، نماز با ايجاد فضاي معنوي در خانه، آرامش رواني اعضاي خانواده را تأمين مي كند و سبب تقويت بنيان روابط آنها مي شود. در اين فضاي معنوي است كه انجام شعاير ديني و تربيت مذهبي فرزندان به راحتي انجام مي شود و آينده خانواده تضمين مي گردد.
محبت یكی دیگر از جهاتی است كه باعث محكم نگه داشتن بنیان خانواده ها می شود.
بارزترين ويژگي خانواده در محبت بين اعضاي آن جلوه مي كند و در هيچ يك از گروههاي اجتماعي محبت متقابل به اين صورت شكل نمي گيرد. اين كانون گرم خانواده است كه پناهگاه اهل خانه در برابر ناملايمات زندگي است.
نماز سبب تحكيم محبت در بين اعضاي خانواده مي شود. يكي از عوامل اصلي ايجاد محبت، تواضع است و می دانیم كه اگر نمازی با تواضع و خشوع انجام شود، كبر را از بين مي برد و این حالت تواضع خود به خود در تمامی مراحل زندگی جلوه می كند و در رفتار و اعمال آدمی تأثیر می گذارد. يكي ديگر از عوامل ايجاد محبت ايمان به خداست كه نماز آن را متجلي مي كند. در روايات اسلامي نيز تصريح شده كه تواضع و ايمان از عوامل ايجاد محبت است.
باروري شخصيت هم سومین موردی است كه موجب پایداری و دوام خانواده ها می شود.
اما ابتدا واژه شخصیت و معنای آن
" شخصيت " در تعريف روان شناسي و روان پزشكي، معرف مجموعه اي از صفات، رفتارها، افكار و تمايلات عاطفي و هيجاني هر فرد مي باشد كه او را از ديگران متمايز مي كند.
دانش امروز، عوامل شكل دهنده شخصيت انسان را در دو گروه دروني و بيروني طبقه بندي مي نمايد. صرف نظر از عوامل دروني و جسمي تأثيرگذار بر روي شخصيت ( از جمله مسائل ژنتيكي، وضعيت فيزيكي و ظاهري بدن، مسائل هورموني و كیمیاوی و ...)، عوامل بيروني یا (محيطي) نقش عمده اي را در شكل دادن به شخصيت انسان ايفا مي كنند.
اين عوامل بيروني شامل مواردی همچون تأثير والدين و خانواده، عوامل فرهنگي ـ اجتماعي و تجارب زندگي می شود.
با توجه به نقش اين عوامل بر شكل گيري شخصيت، مي توان رسيدن به ثبات شخصيت و برخورداري از آرامش و پايداري شخصيتي را يكي از ايده آل ترين، خواسته هاي بشري دانست، چرا كه وجود ناهنجاري در هر كدام از عوامل شكل دهنده شخصيت مي تواند اثرات فاجعه آميزي مثلاً به صورت اختلالات پيچيده و متعدد شخصيتي به بار آورد.
اما بي ثباتي شخصيت دلالت بر يك نوع شايع از اختلال شخصيت دارد كه مبتلايان به آن از تغييرات دائمي حالات و رفتارها و افكار رنج مي برند، به نحوي كه هر لحظه به رنگي در مي آيند و نغمه جديدي ساز مي كنند.
اين بيماران بدون آن كه با عنوان بيمار شناخته شوند، به وفور در جامعه حضور دارند و كساني هستند كه از كمترين درجه سازگاري و انطباق در خانه، مكتب، محل كار يا حتي در امر ازدواج برخوردارند. به عنوان مثال به تغيير مكرر شغل مي پردازند يا گروه و جناح سياسي خود را پيوسته تغيير مي دهند.
مبتلايان به اين اختلال در واقع از بيماري "بي ثباتي عمومي شخصيت" رنج مي برند .
در این بین "نماز" مي تواند ايفاگر نقش بسيار مهمي در پيشگيري و درمان اين اختلال عميق شخصيت باشد.
پذيرفتن و تسليم مطلق در مقابل "يك دين"و پيروي از "يك مذهب" و پيمودن "يك راه" كه همانا صراط مستقيم است، ويژگي مهم و برجسته نمازگزاران است. نمازگزار ضمن تكرار مكرر "يك مجموعه " از الفاظ و اذكار واحد طي نمازهاي روزانه خود، پيوسته "يك عقيده واحد" و "يك خط مشي مشخص" را در زندگي خود دنبال مي كند و بدين ترتيب گويي "يك شخصيت ثابت" و "يك روش و منش معين" و "يك ايدئولوژي هميشگي" را براي خود انتخاب مي نمايد و در حين تكرار جزء به جزء اصول اساسي ايدئولوژي خود در نماز (كه همگي آن اصول در مضامين نماز متجلي است)، پيوسته به تثبيت شخصيت واحد و ثابت خود مي پردازد. بدين ترتيب براي آن گروه كه نماز را تكرار مكررات مي دانند، شايد توجه به همين يك نكته كافي باشد كه در وراي این تكرار هميشگي، موهبت بزرگ ثبات شخصيت و تعادل كامل رواني نهفته است كه مي توان آن را به نوعي سر منشا تمام موفقيتهاي بشري در عالم ماده و معنا دانست.
خانواده اي كه از افراد با شخصيت و با ثبات تشكيل شده باشد، داراي استحكام در روابط است.
یكی از آثارتربيتي نماز، ثبات شخصيت است. انسان با نماز خواندن و اتكا به خدای متعال خود را تنها احساس نمی كند و همیشه در تمامی مشكلات، به نیروی قوی تری مراجعه می كند و از بارگاه خدای متعال استمداد جسته و به او توكل نموده امورات خود را هر چند دارای فراز و نشیبهای فراوان باشد با خوبی و با موفقیت سپری می كند. نماز این احساس را در او بیشتر می نماید و از اعتماد به نفس خوبی برخوردار می شود كه باعث با ثبات تر شدن شخصیت او می گردد. اعضاي خانواده كه منظم، نظيف، مودب، متين و باوقارند، احساس ثبات مي كنند، قادر به تمركز ذهن هستند و مي توانند در آينده خانواده اي ايده آل را تشكيل دهند.
نماز، با توجه به كاركردهاي تربيتي اش در ايجاد چنين فضايي بسيار مؤثر است. خانواده اي كه چنين اعضايي داشته باشد بسيار مستحكم و نظام مند خواهد بود و اگر اين روابط به جامعه بسط يابد، اجتماع همانند خانواده اي بزرگ خواهد شد.
اما این قسمت را با دعایی این گونه از سيّد السّاجدين امام زين العابدين (ع) كه در مناجات با حضرت حق، عرضه ميدارد به پایان می رسانیم.
اي معبود من! كيست كه شيريني محبّتت را چشيده باشد و آن گاه از تو روي گردان گشته و ديگري را به جاي تو مقصد و محبوب خود قرار دهد؟!.
و كيست كه با قُرب تو مأنوس گشته باشد و آن گاه دل به ديگري بستن و به غير تو پيوستن را به سّر ضمير خويشتن راه دهد؟