■ چگونه فرزندان خود را با نماز آشنا کنیم
تربیت دینی فرزندان یکی از دغدغه های اصلی خانواده های ایرانی است. در کشوری که مردم آن به مذهب تشیع معتقدند و سیره امامان بزرگوار را سرمشق زندگی خود قرار می دهند، طبیعی است که تربیت دینی یکی از پایه های اساسی فرزندپروری است. تلاش برای ساختن جامعه برتر و رسیدن به کمال بدون در نظر گرفتن این پایه اساسی در تربیت کودکان غیرممکن است. بنابراین زدودن افکار غلط و برداشت های نادرست از ذهن والدین و در پیش گرفتن راهکارهای مناسب برای پرورش و تربیت دینی می تواند به والدین کمک کند فردی متعهد و آگاه به مسائل دینی تحویل جامعه دهند.
از آن جا که تربیت دینی از همان دوران کودکی آغاز می شود بدیهی است که والدین برای تربیت دینی زود دست به کار شوند.ام البنین صفری، فوق لیسانس روان شناسی تربیتی درباره تربیت دینی کودکان به خراسان می گوید: کودکان به طور ذاتی گرایش به انجام تکالیف مذهبی دارند و گرایش آن ها به دین فطری است. اما آن چه باعث می شود به انجام تکالیف مذهبی متمایل شوند و احساس رضایت خاطر کنند و رفتارهای مذهبی را درست انجام دهند یا پی گیری کنند به رفتارهای بزرگسالان و محیطی که در آن رشد پیدا می کنند، بستگی دارد. واقعیت این است که تربیت دینی کودکان حوزه ای بسیار ظریف و حساس و در عین حال ساده است. فقط باید دانست چگونه در برخورد با کودکان احساس خوشایندی ایجاد کنیم، چگونه تعالیم دینی را آموزش دهیم و مهم تر از همه، خودمان به عنوان والدین چگونه رفتار کنیم. قاعده این است که هر رفتاری که انسان از انجام آن لذت ببرد، تکرار می کند. وقتی انجام کاری برای کودک سرشار از لذت باشد، او دوست دارد هر قدر هم تکراری، آن را انجام دهد. زمانی که لذت انجام کار همراه با تکریم شخصیت کودک باشد، تاثیر دوچندانی خواهد داشت.
یکی از اساسی ترین لوازم آموزش تعالیم دینی به کودک این است که باید به فراخور توانایی جسمی فهم و درک او آموزش داده شود. صفری ادامه می دهد: بازی، نمایش، کاردستی و قصه در دوره ای از زندگی کودک نقش اساسی ایفا می کند و به همین دلیل است که مربیان قرآن سعی می کنند از بازی های مختلف برای آموزش قرآن به کودکان استفاده کنند. مطالب و مفاهیم دینی باید کودکانه عرضه شود و به زبان ساده ای بیان شود. بدیهی است که جنبه رحمانیت و رحیمیت خدا باید برجسته شود و لزومی ندارد داستان های عذاب اقوام گذشته را برای کودکان تعریف کنیم.نقش خانواده در تقویت تعالیم دینی به کودک به طور مستقیم به والدین ارتباط دارد.
این والدین هستند که اولین گام ها را نه با حرف و نصیحت بلکه با عمل و کردار خود در زمینه تربیت دینی کودکان برمی دارند. به گفته این روان شناس تربیتی بسیاری از رفتارهایی که کودک انجام می دهد و خصوصیاتی که دارد، از تجارب تربیتی کودک ناشی می شود. یعنی در چه محیطی رشد کرده، چه تجربه هایی از والدین خود دارد و اطرافیان او چه کسانی بوده اند. جمله معروفی است که می گوید «کودکان آنی نمی شوند که ما می گوییم، بلکه آنی می شوند که ما انجام می دهیم.» به عبارتی یادگیری غیرمستقیم یا مشاهده ای در تمامی ابعاد شخصیت او و جنبه های تربیتی او از جمله تربیت دینی، نقش اساسی دارد.
اگر بخواهیم آموزش نماز را مثال بزنیم باید بگوییم اولین قدم این است که کودک باید نماز خواندن والدین را دیده باشد و احساس رضایت مندی و خشنودی والدین از نمازی که می خوانند را ببیند تا او هم گرایش به خواندن نماز پیدا کند. اما والدین معمولا پس از به تکلیف رسیدن کودک فقط به درخواست و یادآوری و تذکر بسنده می کنند و تصور می کنند وظیفه شان یادآوری هر روزه نماز است. مادری را تصور کنید که به هنگام شنیدن اذان به دختر یا پسر تازه مکلف شده اش یادآوری می کند که نماز بخواند در حالی که بهتر است خودش دست از کار بکشد و نماز بخواند تا غیرمستقیم به او یادآوری کند.
این کار در واقع آموزش نمازخواندن سروقت است.نکته دیگری که والدین اغلب فراموش می کنند این است که رفتارهای مذهبی کودک باید مورد تحسین و تشویق قرار بگیرد تا آن ها را تکرار کند. این در حالی است که والدین تصور می کنند یک یا ۲ بار تشویق کافی است در صورتی که چنین نیست و کودک باید بداند عمل مذهبی اش بسیار مهم است و او شایسته تحسین است. کارهای شایسته او را برای کسانی که دوست دارد، تعریف کنند و در مقابل دیگران او را تشویق کنند مثلا به مادربزرگ او بگویند که «فلانی یک هفته است نمازش را سروقت می خواند» تا او بفهمد کارش آن قدر مهم بوده که دیگران هم باید مطلع شوند. می توان برای تشویق کودک به نماز خواندن خاطره های جالب و خوب از نماز خواندن خود تعریف کنند و یا از تاثیر نماز در زندگی خود برای او بگویند.
ذکر داستان و قصه های بزرگان و معصومین هم درباره نماز می تواند بسیار موثر باشد. در مجموع باید تجربه نماز خواندن برای کودک تجربه ای لذت بخش و خوشایند باشد که با یادآوری از آن ترغیب به تکرار آن شود.هم چنین می توان به عنوان جایزه لباسی دلخواه برای کودک خرید تا هم جایزه او باشد و هم اجازه داشته باشد به هنگام نماز آن را بپوشد. غیر از این ها والدین باید در اقامه نماز به او کمک کنند تا تجربه های موفق او بیشتر و بیشتر شود و او بداند که از پس آن ها برمی آید. ممکن است برای دختر ۹ ساله ای که تازه به سن تکلیف رسیده، خواندن ۸ رکعت نماز پشت سر هم دشوار باشد و طبیعی است که او پس از مدتی از آن فرار می کند. والدین نباید اصرار کنند که او نماز ظهر و عصر را پشت سر هم بخواند بلکه بگویند اشکالی ندارد که هنگام اذان یک نماز و عصر نماز دیگر را بخوانی.
به این ترتیب انعطافی که به او می دهند او را ترغیب به ادامه نماز خواندن می کند. به عبارتی تکلیف دینی وقتی رضایت بخش است که کودک از پس آن بربیاید در غیر این صورت باعث می شود در طول زمان، کودک از انجام تکالیف دینی فراری شود.صفری ادامه می دهد: آمده است که رسول اکرم(ص) ۱۰ آیه به مریدان خود آموزش می دادند و اگر فرد به آن ۱۰ آیه مسلط می شد ۱۰ آیه دیگر را شروع می کردند. نکته این جاست که ختم قرآن برای هر فرد به همان اندازه ای است که آموزش دیده است.
بنابراین اگر کودکی ۵ سوره یاد گرفته است در واقع پس از خواندن ۵ سوره گویی کل قرآن را ختم کرده است. باید توان کودک را برای یادگیری قرآن و تکالیف دینی در نظر گرفت و همان اندازه توقع داشت.از طرف دیگر جایگاه نماز در منزل و لباسی که می پوشیم در مقبولیت نماز روی کودک تاثیر زیادی دارد. بهتر است جایزه هایی را که کودک دوست دارد پس از خواندن نماز به او هدیه بدهیم و لباس هایی را که دوست دارد موقع خواندن نماز در اختیارش قرار دهیم.فراموش نکنیم که به هنگام بیدار کردن کودک برای نماز صبح حتما او را نوازش کنیم و با محبت و بوسه بیدار کنیم و از او بخواهیم نماز بخواند. در غیر این صورت اگر او مجبور شود با حکم پدر و مادر نماز بخواند قطعا وقتی بزرگ تر شد، طغیان می کند و حتی ترک نماز می کند. بنابراین هرقدر به آرامی و با لطافت با او برخورد کنیم بهتر است و زودتر جواب می گیریم.
اگر کاری که مطلوب والدین نیست انجام داد مثلا یک نوبت نمازش را قضا کرد باید به آرامی به او بگوییم «خوشحال تر می شدم که نمازت قضا نمی شد، دفعه بعد انشاءالله می خوانی» به هیچ وجه نباید از سرزنش، توبیخ و تنبیه استفاده کنیم زیرا در هر حوزه ای اگر به شخصیت کودک حمله کنیم، جواب منفی می گیریم و نباید از او انتظار حرف شنوی داشته باشیم.