■ چرا گاهي فرزندانمان نماز نمي خوانند؟
بسم الله الرحمن الرحیم
پيش از پرداختن به اين پرسش كه چگونه فرزندانمان را به برپايي نماز صبح دعوت كنيم، بايد بپرسيم چرا، گاه فرزندان نماز نمي خوانند؟ علل و عواملي چند در اين بازدارندگي يا سهل انگاري و بي رغبتي مؤثرند:
- عوامل و علل اعتقادي
وقتي كودك و نوجوان فاقد باور عميق و ريشه دار نسبت به خدا و معاد باشد نه پشتوانه اي از عشق دارد تا او را برانگيزد و نه انگيزه اش چون خوف و هراس از بازخواست اخروي تا او را به اداي تكليف ديني وادارد. آن كه صبحگاهان با وجود همه جاذبه هاي خواب، بستر را رها مي كند و به نماز مي ايستد يا از سر عشق و شيفتگي و معرفت به پروردگار است يا لا اقل ترس از مجازات و آن كه روشني يقين در دل ندارد شوق برپايي نماز نخواهد داشت.
- نمادها و نمودهاي نامطلوب دينداران
كودكان و نوجوانان كنجكاوانه و دقيق زندگي ما را مي كاوند، اگر ما به نمازشان بخوانيم و آنها ا را به عنوان نمازگزار در ارتكاب گناه و ناشايسته بي پروا ببينند ميان "نماز" و "رفتار" به جست وجوي رابطه مي پردازند و احيانا چنين داوري و نتيجه گيري مي كنند كه نمازگزاران چنين اند. همين كافي است كه نماز را متهم كنند و از آن گريز و پرهيز پيدا كنند.
- رفتارهاي گناه آلود و ناروا
اگر نماز از فحشا و منكر باز مي دارد، فحشا و منكر نيز مي تواند بازدارنده از نماز باشد! وقتي فضاي زندگي ما از دروغ، فريب، حرام خواري، غيبت و حرمت شكني تباه و سياه شود، بازتاب آن نه تنها در نماز ما كه در نماز و كنش هاي ديني فرزندانمان محسوس و مشهود است. نه خود گناه كنيم و نه فضايي لغزاننده و گناه زا براي فرزندانمان فراهم كنيم. رهاورد چنين فضاي مهذبي اقبال فرزندان به نماز خواهد بود.
هنگام نشاط، بهترين فرصت براي عبادت
- جزر و مدها و زيرو بم هاي دروني
روح انسان دستخوش دگرگوني هاي دائمي است. عناصر و عوامل گوناگوني در جان انسان آشوب مي آفرينند. در هنگام اقبال و نشاط بهترين فرصت براي دعوت به عبادت حتي عبور از مرز "فرائض" به نوافل است و در هنگام بي نشاطي يا ادبار، خط قرمز ورود به حوزه نوافل و درنگ و توقف در قلمرو فرائض. شناخت اين جزر و مدها و ايجاد ارتباط سنجيده در آن موقعيت، در رفتارها، موضع گيري ها و نگرش هاي آينده فرد بسيار مؤثر است.
والدين از نماز استفاده ابزاري نكنند
- انتظار و تلقي ناروا از نماز
وقتي جايگاه نماز درست تحليل و تبيين نشود ممكن است بعد از مدتي نماز كنار گذاشته شود يا منظم برپا نشود كه اين نيز به حذف نماز مي انجامد.
گاه از نوجوان مي پرسيم چرا نماز نمي خواني؟ و پاسخ اين است كه هرچه از خدا خواستم كه به فلان خواسته و آرزويم برسم، نرسيدم و ديگر نماز نمي خوانم، يا مدتي نماز خواندم و ديدم مشكلم حل نشد يا به خواسته ام نرسيدم، ديگر نمي خوانم! استفاده ابزاري از نماز، القاي خانواده ها كه اگر نماز بخواني، در امتحان قبول مي شوي و نماز را در حد مشكل گشاي مسائل عادي زندگي – حتي گاه خواسته هاي نامعقول – تلقي كردن، آفت و آسيب بزرگ براي نماز خواندن است.
مشهور آن است كه در فصل امتحان، نماز خواندن دانش آموزان رايج تر مي شود و پس از امتحان – به خصوص اگر با ناكامي مواجه شوند – تعطيل مي شود!
چنين تصوير و تصوري از نماز و فرو كشيدن آن در حد گره گشايي از مشكلات معمول، ستمي بزرگ است. گزارش هايي از مدارس دريافت مي شود كه گاه معلمان و مربيان در چنين القائاتي با ديگران هم داستان و هم زبان مي شوند.
- تجربه هاي تلخ از نماز يا محيط مذهبي
كودك و نوجوان با اشتياق به مسجد مي آيد اما در مسجد با برخورد ناروا مواجه مي شود، گاه فضاي مسجد ذوق وشوق و طبع حساس او را برنمي انگيزد و خاطره تلخ، چاشني آمدن مي شود. اين رويداد كه گاه تا هميشه بر روح و نگرش انسان سايه مي اندازد، گريزگاه وي مي شود و جدايي و حتي نفرت وي را برمي انگيزاند، بايد تجربه هاي نخستين كودكان از مسجد با شيريني و لطافت همراه باشد و از تحقير، تمسخر، توهين و هر حركتي يا حادثه اي كه تند و تلخ و شكننده باشد پرهيز شود.
قدرت گروه همسالان را دست كم نگيريد
- تاثير منفي دوستان و گروه همسالان
كودك و نوجوان چشم به دهان دوستان مي دوزند و رفتارهاي "جمعي دوستان" آنان را بشدت جذب و به همساني رفتار مي كشاند. آن ها مي خواهند صرفا به كارهايي بپردازند كه "همه" آن را انجام مي دهند. بي ترديد شما نيز مي توانيد به ياد بياوريد كه زماني چنين بوده ايد. هيچ گاه قدرت گروه همسالان را دست كم نگيريد. آسان نيست كه متفاوت عمل كنيم و يا اين كه در مقابل اكثريت باشيم. مراقبت در طيف دوستان، مداخله سنجيده و هشيارانه در انتخاب دوستان و حتي تاثير در حلقه آنان، نوعي مصونيت بخشي معنوي خواهد آفريد كه نمازگزاري فرزندان را تضمين مي كند. خانواده هايي كه فرزندان رها شده دارند و مراقبت و دقت در معاشرت ها و روابط فرزندان ندارند دچار مشكلات حاد رفتاري و ريزش هاي معنوي فرزندان خواهند شد.
- انباشت پرسش ها و ترديدها
كودك و نوجوان پرسشگر و كنجاوند. براساس حق پرسشگري و كنجكاوي، كودك و نوجوان از نماز هم مي پرسند، چرا نماز؟ چرا اين گونه؟ چرا هر وقت دلم خواست نخوانم؟ چرا به هر سمت نخوانم؟ چرا هر مقدار دوست داشتم و كشش داشتم نخوانم؟ اصلا چرا بخوانم؟ و چرا .... اگر اين پرسش ها، پاسخ دقيق و مجاب كننده نيابند يا پرسشگر به دليل سؤال، تحقير و تمسخر و متهم شود و يا پاسخ ها انحرافي باشد، موريانه ترديد، شك، تزلزل و در نهايت پرهيز و ستيز وجود وي را پرخواهد كرد. ايجاد موقعيت ها و فرصت هايي براي سؤال، حتي طرح سؤالات احتمالي در فضايي سرشار از عاطفه و محبت، تشويش ها و ترديدها را مي زدايد.
در هنگام خستگي اصرار در برپايي نماز نكنيم
- خستگي و سستي
نماز بايد با نشاط و سرزندگي بر پا شود. در سستي و رخوت، در بي حالي و بي رغبتي حتي اگر نماز برپا شود چندان مناسب نيست. در هنگام خستگي و رخوت اصرار در برپايي نماز نكنيم. حتي توصيه كنيم كه هم اكنون نماز نخوان، خسته اي. به استراحت نياز داري، خودم براي نماز بيدارتمي كنم. اين جملات ملاطفت آميز و آرام به جاي نمازي شتاب زده نمازي با آرامش را رقم مي زند.
نماز اول وقت بايد به فرهنگ تبديل شود
- تاخير و تسويف
گاه به هر دليل، نماز به تاخير مي افتد. جاذبه اي فراوان در زندگي كودك و نوجوان، مشغوليت هاي آني، قرار گرفتن در موقعيت هاي لذت بخش بويژه بازي با دوستان موجب مي شود كه نماز به بعد موكول شود! اول وقت خواندن نماز بايد به فرهنگ تبديل شود. وقتي ما بزرگ تر ها و مربيان و متوليان تربيت به نوعي تقييد در نماز اول وقت برسيم و فضاي مناسب را نيز فراهم كنيم از چنين ضايعه اي جلوگيري خواهيم كرد. بايد دقت شود نماز اول وقت طولاني يا همراه با چاشني هاي وقت گير نباشد.
- بي اعتنايي خانواده به نماز
مشاهده و تقليد رفتارهاي والدين در دوران كودكي، بارزترين رفتار كودك در خانه است. كودكان و نوجوانان گاه دچار تعارض ها و ناهمخواني هاي خانه و مدرسه هستند، در مدرسه نماز جماعت هست اما در خانه از اين فضيلت ها و ارزش ها نيست. خانواده هايي كه به نماز بي اعتنا باشند هرگز نمي توانند انتظار داشته باشند كه فرزندانشان به نماز پايبند و متعهد باشند.
صبح را با خبرهاي هيجان آميز و شيرين همراه كنيد
در خانواده هاي ما بسياري اوقات، شب لبريز از خبر وخاطره است، تلفن زدن ها، شوخي ها، ميهماني ها و گفت و گوها در شب اتفاق مي افتد، اگر صبح با برخي خبرهاي هيجان آميز و شيرين همراه باشد، باز كردن يك هديه به صبح موول شود و ... انگيزه هايي براي بيداري كودك و نوجوان فراهم مي شود.
شب ها زودتر بخوابيد!
زندگي مدرن امروز، چند شغلگي و دير به منزل رسيدن پدر و مادر و ديگر اعضاي خانواده، ميهماني هاي شبانه، تماشاي برنامه هاي تلويزيون و ديگر سرگرمي هاي شبانه در برنامه خواب فرزندان نيز اثر مي گذارد.
نبود صميميت و صراحت در طرح مساله بلوغ
يكي از مشكلات فرهنگي جامعه ما نبود آموزه هاي درست، بموقع و همه جانبه بلوغ است. در نظام آموزش و پرورش هنوز هيچ برنامه مشخص و روشني در اين باره وجود ندارد. شرم و حجب و حياي حاكم بر خانواده ها مانع طرح اين مساله مي شود. دوران بلوغ دختران مسئوليت هاي ويژه شرعي و موقعيت هاي خاصي را همراه دارد و اگر پدر و مادر، آگاهي بخشي و آگاهي يابي كافي از اين مساله نداشته باشند ممكن است به تعطيلي تكاليف در ديگر موقعيت ها منجر شود. در مدارس راهنمايي، پسران جوان صبح وقتي برمي خيزيد و نيازمند نظافت و غسل هستند به علت نبود زمينه سازي خانواده ها دچار مشكل مي شوند و گاه به ناگزير با همان وضعيت نماز برپا مي كنند. بلوغ مثل هر رويداد ديگر بايد در خانواده ها مطرح شود و پدر ومادر راهنمايي هاي لازم و درست در اختيار فرزندان قرار دهند. اگر چند بار نوجوان صبح نتواند نماز بخواند به علت احتلام صبحگاهي، ممكن است نه تنها نماز صبح كه به "همه نماز" آسيب برساند.
پرتگاه افراط و تفريط در مسير تربيت نسل جديد قرباني فراوان مي گيرد. گاه خانواده ها همه "شدت" اند و گاه همه "رحمت".
مهرباني و رحمت، انعطاف و نرمش لازمه تربيت سازنده اند اما نبايد غافل بود كه گاه "قاطعيت" ضرورت تربيت است. جالب است كه در روايات بارها به جدي گرفتن نماز در كودكي و دوران بلوغ تاكيد شده است. اميرالمؤمنين" فرموده اند: از هفت سالگي نماز را به بچه ها آموزش دهيد ولي از وقتي كه به تكليف رسيدند بسيار جدي بگيريد."
اگر خانواده ها براي نماز جدي باشند و خود در وقت نماز به هيچ چيز ديگر نپردازند و با لحني آميخته با جديت و قاطعيت – نه تندي وخشونت و تحقير – ديگران را به نماز دعوت كنند، فرزندان در مي يابند كه نماز، از برنامه هاي خانواده است و به آن پايبند خواهند شد. وقتي از قاطعيت سخن مي گوييم، بال دوم تربيت يعني رحمت و محبت بيشتر بايد ديده شود. وقتي صبح با محبت، نرمي و مهرباني، كشيدن دست لطف بر پيشاني و بوسه كودك را بيدار مي كنيم و سپس "نماز" او را ستايش مي كنيم، خاطره اي شيرين و موقعيتي مثبت براي استمرار برپايي نماز فراهم كرده ايم.
انتظارات ناهمخوان با واقعيت
آنچه ما از ديگران بويژه از فرزندان مي طلبيم عمدتا آرمان طلبانه است تا واقع بينانه. وقتي انظارات بالا مي رود و كودك و نوجوان نمي توانند انتظارات را برآورده كنند ممكن است مورد تحقير و شماتت قرار گيرند.
پيش زمينه نماز صبح از شب فراهم نشود
اگر بگوييم هر كس مي خواهد صبح اول وقت بيدارش كنم، اعلام كند، از همان شب طمينه فراهم شده است، اين برخاستن ديگر تحميل نيست، "خواسته" است. اگر بگوييم ساعت را تنظيم كنيد يا اراده كنيد كه صبح برخيزيد، نوعي تلقين فراهم شده است. مراقب بايد بود نماز صبح، نماز شروع است، اگر برپا نشود، به برپايي نماز ظهر و عصر چندان اميدي نيست. بهتر است "ما" بيدار نكنيم يا لااقل هميشه ما اين مسئوليت را به عهده نگيريم. گاه فرزندان خود مسئول و چاره انديش بيداري خودشان باشند.