■ بررسی نقش نماز و مسجد در تقویت بهداشت روانی
مقدمه
انسان ها به آرامش و سلامت روانی نیاز دارند، زیرا در سایه ی آرامش می توانند به رشد و کمال، اهداف عالی و سجایای اخلاقی برسند. از سوی دیگر، سلامت روانی در گرو جلوگیری از علل و عوامل تنش زا نهفته است. به یقین می توان گفت آرامش روانی و عاطفی مهم ترین نیاز روز افزون همه انسان ها در گستره جهان است؛ زیرا غالب افراد در دنیای امروز به ویژه در غرب از ناامنی روانی، اضطراب و افسردگی رنج می برند و اگر انسان در پی درمان واقعی خویش است باید خود فریبی نکرده و در پی راه حل های بیهوده نباشد (افروز، 1386)
هنگامی که انسان دردمند و تنها، ناامید از کمک دیگران در کاهش دردهای جسمی یا روانی خود راه به جایی نمی یابد، هنگامی که امید بهبودی از بیمار مبتلا به اختلال روانی یا جسمانی با سیری مزمن و پیش رونده سلب می شود و درمان های کلاسیک کمکی به او نمی کنند، تنها راهی که برای نجات از اضطراب، افسردگی و دردهای جان کاه او باقی می ماند یاری جستن از ایمان و باور دینی است (کالابرس[1]، 1987؛ نقل در دادفر،1383، ص 84)
اگر به ریشه های بیماریهای روانی جامعه دقت کنیم، به یکی از علل آن یعنی ضعیف بودن ارتباط انسان ها با خدا، انجام ندادن فرایض معنوی و اقامه نکردن نماز می رسیم (افروز، 1386). در این راستا، در این مقاله سعی بر آن است که به بررسی نقش نماز و مسجد در تقویت بهداشت روانی پرداخته شود؛ اما پیش از آن، لازم است در ابتدا به اهمیت نماز و مسجد در اسلام اشاره اي شود و سپس تعاریفی از بهداشت روانی ارائه گردد.
اهمیت نماز و مسجد در اسلام
برای نماز چهارهزار حد است، و نماز آدمی را از فحشا و منکرات و کارهای زشت و ناپسند باز می دارد و نمازی که آدمی را از فحشاء باز ندارد نبودنش بهتر از بودن آن هست.
از رسول خدا(ص) رسیده که آن حضرت فرمود: هر کس که نمازش او را از فحشا و منکر باز ندارد، آن نماز جز دور ساختن او از خدا، برایش ثمره دیگری نخواهد داشت، و باز از آن حضرت رسیده که فرمود: برای آنکس که اطاعت از نماز نکند نمازی نیست و اطاعت نماز به این است که از فحشا و منکرات باز ایستد.
نماز به منزله ستون دین است، اگر قبول شد بقیه اعمال هم قبول خواهد شد و اگر رد شد بقیه هم رد خواهد گشت. از معصومین )ع( رسیده که نماز معراج مومن است )ملکی تبریزی، 1376، ص 299- 298 ، 177 – 175)
در احادیثی از امام صادق (ع) در اهمیت نماز چنین آمده است:
1.امام صادق(ع) نقل می نماید که رسول خدا (ص) فرمود: نمازی نیست که وقت آن برسد، مگر این که فرشته ای در برابر مردم ندا می کند :ای مردم! بلند شوید و آتش هایی را که بر پشت های خود افروخته اید، با نمازتان خاموش کنید (ابن بابويه،1387،ص 77)
2. امام صادق (ع) فرمود: ای بنده خدا! نماز واجب را در وقت خود بخوان با حالت کسی که با آن وداع می کند و می ترسد پس از این هیچ گاه موفق به انجام آن نشود. آنگاه دیدگانت را متوجه سجده گاهت نما. اگر بدانی در سمت راست یا چپ تو کسی هست، بخوبی نماز می خوانی و بدان تو در برابر کسی هستی که تو را می بیند ولی تو او را نمی بینی(همان)
3. امام صادق(ع )فرمود :نمازگزار سه فایده بدست می آورد: هنگامی که به نماز می ایستد خوبیها از پهنه آسمان بر سرش ریخته، فرشتگان او را از زیر پاهایش تا پهنه آسمان احاطه کرده و فرشته ای ندا می دهد: ای نمازگزار! اگر می دانستی با چه کسی مناجات می کنی، روی نمي گردانی (و همیشه نماز می خواندی) (همان).
در فرهنگ دینی، نام «مسجد» یادآور بندگی و کرنش در پیشگاه خداوند متعال است. «مسجد» یعنی: جایگاه سجده و سجده اوج عبادت و بندگی انسان برای خداست (مجلسي، 1362؛ نقل درضرابي،1379، ص62)
در حقیقت، برترین و اصیل ترین محل عبادت و تقرب جستن به خداوند متعال است. بنابراین در قرآن کریم بر جنبه های عبادی مسجد بیش از هر بعد دیگری تکیه شده است.
مسجد جایگاه عبادت و پرستش خالصانه خداوند است؛ « وَ أَنَّ الْمَساجِدَ لِلَّهِ فَلا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَدا» الجن : 18
مسجد جایگاه زمزمه و نجوای صادقانه با معبود است؛ «وَ أَقيمُوا وُجُوهَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَ ادْعُوهُ مُخْلِصينَ لَهُ الدِّين» الأعراف : 29
مسجد پایگاه عروج انسان از خاک به افلاک است؛ «سُبْحانَ الَّذي أَسْرى بِعَبْدِهِ لَيْلاً مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى (الإسراء : 1 )
مسجد زیارتگاه خاص باری تعالی است؛ « أَلَا طُوبَى لِعَبْدٍ تَوَضَّأَ فِي بَيْتِهِ ثُمَّ زَارَنِي فِي بَيْتِي » « خوشا به حال بنده ای که در خانه خویش وضو بگیرد، آن گاه مرا در خانه ام زیارت کند » پیامبر اکرم (ص) .( حرعاملي، 1403ق؛ نقل در ضرابي، 1379،ص62)
کوتاه سخن آن که یکی از نقش های اساسی مسجد آن است که زمینه عبادت پر حضور و خالصانه را فراهم می نماید تا مومنان در آن جا با پرداختن به نماز و ذکر و دعا، زنگار غفلت از دل و جان بشویند و با خداوند متعال- به معنای واقعی کلمه - انس بگیرند.
مسجد در ارتباط با مسائل اساسی و بنیادین جامعه، نهادی موثر و دارای جایگاه است. مسجد کانون رایزنی و مشورت است. خداوند متعال پیامبر خویش را فرمان داده تا در کارهای مهم، با مردم مشورت کند: « وَ شاوِرْهُمْ فِي الْأَمْر » (آل عمران:159).
مسجد پایگاهی است که رسیدن بدین مهم را عملی می سازد. از این رو، نویسندگانی که مسجد را « مجلس شورای مسلمانان» نام نهاده اند، سخنی گزاف نگفته اند.
رسم مسلمانان در زمان پیامبر(ص) این بود که هر حادثه ای مهم رخ می داد، منادی ندا می داد الصلاه جامعه؛ یعنی: برای نماز در مسجد جمع شوید. این جمله برای مردم آن زمان معنایی خاص داشت. مسلمانان از این ندا می فهمیدند که یک امر الهی مطرح است. ابن سعد ( 1985 م، ص146) در الطبقات الکبری به نقل از سعید ابن مسیب گفته است: « پیش ازتشریع اذان، مردم را با ندای الصلاه جامعه به مسجد و نماز جماعت فرا می خواندند. پس از آن که اذان تشریع شد با جمله مزبور، مردم را در غیر اوقات نماز، برای کارهای مهم به مسجد فرا می خواندند »(ضرابی، 1379، ص62 )
بهداشت روانی چیست؟
« بهداشت روانی» یا سلامت روان که روان شناسان و روانپزشکان به کار می برند، واژه های (heath well – being ) یا (mental health ) در زبان انگلیسی است. تا کنون تعریف های گوناگون برای این واژه ها ارائه شده و پژوهش های گسترده ای در این زمینه صورت گرفته است.
در سال 1948 م. کمیسیون مقدماتی سومین کنگره جهانی بهداشت روانی، تعریفی دو بخشی از بهداشت روانی ارائه داد که چنین است: بهداشت روانی حالتی است که از نظر جسمی، روانی و عاطفی با بهداشت روانی دیگران سازگار باشد و مطلوب ترین رشد را برای فرد ممکن سازد؛ جامعه ی خوب جامعه ای است که برای اعضایش چنین رشدی را فراهم می آورد، و با این حال، رشد خود را تضمین می کند و در قبال دیگر جوامع نیز بردباری نشان می دهد (گنجی، 1376؛ نقل در ساجدی، 1387، ص 56).
در سال های اخیر، انجمن کانادایی بهداشت روانی، «سلامت روانی» را در سه بخش تعریف کرده است:
بخش اول: نگرش های ناظر به خود؛ مانند تسلط بر هیجان های خود، آگاهی از ضعف های خود و رضایت از خوشی های ساده؛
بخش دوم: نگرش های ناظر به دیگران )راحت بودن با دیگران(؛ مانند علاقه به دوستی های طولانی و صمیمی، احساس وابستگی به یک گروه و احساس مسئولیت در مقابل محیط انسانی و مادی.
بخش سوم: نگرش های ناظر به زندگی (رویاروئی با الزام های زندگی)؛ مانند پذیرش مسئولیت، ذوق گسترش امکانات و دل بستگی های خود، توانایی گرفتن تصمیم های شخصی و ذوق خوب کار کردن. به باور این انجمن، بهداشت روانی خوب، شرایطی دارد: روبرو شدن با واقعیت؛ سازگار شدن با دگرگونی ها؛ گنجایش داشتن برای اضطراب ها؛ کم توقع بودن؛ احترام قائل شدن برای دیگران؛ دشمنی نکردن با دیگران؛ و کمک رساندن به مردم (همان، ص 57)
نقش نماز و مسجد در تقویت بهداشت روانی:
از نظر روان شناسان مسلم و قطعی است که اکثر بیماری های روانی که ناشی از ناراحتی های روحی و تلخی های زندگی است، در میان افراد غیر مذهبی دیده می شود. افراد مذهبی به هر نسبت که ایمان قوی و محکم داشته باشند، از این بیماری ها مصون تر هستند. از این رو یکی از عوارض زندگی عصر ما که در اثر ضعف ایمان مذهبی پدید آمده است افزایش بیماری های روانی و عصبی است )جلیلوند، 1378، ص 61).
باور به قدرت خداوند و نیایش او و سر نهادن به خواست و اراده الهی، در تسکین دردها به انسان توان تحمل می دهد. در این حال است که نیازهای روحی تامین می شوند، سرمایه های اخلاقی تبلور می یابند و انسان توان آن را می یابد که از جسم خود دور گردد و درد را حس نکند؛ یا آن چنان آرامش یابد که تنش را تجربه ننماید.(گالانتر[2]، 1982؛ نقل در دادفر، 1383، ص 84)
در میان آموزه های دینی، عبادت و ذکر خدا از جایگاهی ویژه برخوردار است و در ایجاد بهداشت روانی و آرامش افراد نقش اساسی دارد؛ چنان که بعضی از بزرگان فرموده اند: تا زمانی که سلامت و بهنجاری اعتقادی حاصل نشود، سلامت روانی هم حاصل نمی گردد (مطهری، ص 34؛ نقل در پناهی، 1387، ص 22).
نماز نقش موثری در آزاد سازی اندرفین ها از هیپوفیز و کاهش استرس ها و درد و افسردگی دارد. دقت در مقدمات نماز از قبیل پاکیزه بودن لباس، مکان نمازگزار، وضو، غسل، تیمم از نظر تمرین و رعایت مسائل بهداشتی در پنج نوبت از شبانه روز، رعایت قبله و وقت نماز از نظر روانی، تاثیر بسزایی در نظم و تدوین یک زندگی باصفا دارد (کریمی، 1377، ص81 ).
این عمل عبادی به عنوان جلوه ای از یاد الهی مطرح است. به فرموده قرآن کریم « و أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْري » " نماز را به پای دار به جهت یاد من" (طه: 114). خداوند متعال در این آیه شریفه یکی از وسایل ذکر و یاد خودش را اقامه نماز می داند. با توجه به حدود و شرایط خاص این عبادت، مشخص می شود کاری که از ابتدای آن با طهارت و نظافت مخصوص تعظیم و تجلیل خداوند است و تا پایان آن با قرائت و ذکرهای مخصوص و حرکات متناسب، غیر خداوند را نفی می کند و تنها دلبستگی به او را بارور می سازد؛ مصداق بالایی از ذکر الله خواهد بود ( مکارم، 1372؛ نقل در میر حسینی، 1384، ص 43)
خداوند متعال در قرآن کریم، درمان تمام نگرانی ها و اضطراب ها را یاد و ذکر خدا معرفی می کند و آرامش دهنده قلب ها را «توجه به خدا» و یاد او معرفی می نماید، آن جا که می فرماید « أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوب » (رعد :28) ؛ بدانید و آگاه باشید که یاد خدا و ذکر او باعث آرامش دل هاست. خداوند متعال، حکیم است و حکیم کارهای خود را از روی حکمت و تدبیر انجام می دهد و در تشریع نماز هم رازهایی است که به تمام آن ها نمی توان پی برد، ولی با توجه به روایات و قرآن کریم، می توان به بعضی از آن ها رسید. مهم ترین رازهای عبادی همان طهارت ضمیر است که انسان جانش را از هر چه غیر خداست، پاک کند (جوادی آملی، نقل در پناهی، 1382، ص 23)
پیامبر گرامی )ص( فرمودند: مثل خانه ای که در آن از خدا یاد می شود و خانه ای که در آن ذکری از خدا به میان نمی آید، مانند مثل موجود زنده و مرده است )علامه مجلسی؛ نقل در پناهی، 1382، ص 24)
گاندی[3] می گوید: «دعا و نماز، زندگی ام را نجات داده است. بدون آن باید از مدت ها پیش دیوانه می شدم. من در تجارب در زندگی عمومی و خصوصی خود، تلخ کامی های بسیار سخت داشته ام که مرا دست خوش ناامیدی می ساخت. اگر توانسته ام بر این ناامیدی ها چیره شوم، به خاطر نمازها و نیایش هایم بوده است». (پناهی، 1382، ص 24)
امام صادق (ع) فرمودند: « چه مانعی دارد که چون یکی از شما غم و اندوهی از غم های دنیا بر او درآید، وضو بگیرد و به مسجد رود و دو رکعت نماز بخواند و برای رفع اندوه خود، خدا را بخواند؟ مگر نشنیده اید که خداوند می فرماید: از صبر و نماز یاری بجوئید (طبرسی، نقل در پناهی، 1382، ص 24).
نماز در بهترین حالت یک روش زندگی و شیوه فراگیری است که اخلاق، ارزش ها و فضایل رفتاری را در بر می گیرد. از این طریق است که فرد مومن به نماز با برون ریزی هیجانی خود و با تخلیه از همه ناپاکی ها و افکار منفی گام به سوی پالایش روانی خود بر می دارد. پالایش روانی یک نتیجه مشخص دارد و آن سلامت روحی و روانی فرد است. از آن جا که انسان در نماز با همه اعضای بدن و حواس خود متوجه خدا می شود و از همه اشتغالات و مشکلات زندگی روی بر می گرداند، به هیچ چیز جز خدا و آیات قرآن که در نماز به زبان می آورد فکر نمی کند؛ همین حالت روی گردانی کامل از مشکلات زندگی و نیندیشیدن به آن در میان نماز موجب آرامش روان و سلامت روانی می شود.
به طور کلی تحقیقات متعدد روان شناسان نشان می دهد که حالت روانی انسان با آشکار کردن مشکلات در حضور یک دوست صمیمی یا درمان گر روبه بهبود می رود. حال تصور کنید که همین انسان اگر مشکلات خود را با خدا بازگو کند و پس از نماز به مناجات با پروردگار و دعا به درگاه او طلب یاری بپردازد، حالت روانی او تا چه اندازه بهبود پیدا می کند . ملاحظه می شود که همان نتیجه ای که در یک روان درمانی موثر و موفق حاصل می شود، از نماز نیز به دست می آید، زیرا آن احساس امنیت و رهایی از اضطراب را که نماز در انسان ایجاد می کند، موجب آزاد شدن نیروی روانی او می شود که این آزادی ضامن ایجاد سلامت روان است. نیرویی که قبلاً در زنجیرهای اضطراب، نگرانی و افسردگی، مقید و زندانی بود(افروز، 1386).
سیرل بوت نظریه ویلیام جیمز را درباره تاثیر نماز مورد تاکید قرار داده و گفته است: (ما به واسطه نماز وارد انبار بزرگی از نشاط عقلانی و سلامت روانی می شویم که در شرایط عادی یارای وصول به آن نیست) (همان).
دکتر الكسیس کارل[4] می گوید: دعا و نماز قویترین نیروئی است که انسان می تواند تولید کند، نیرویی است که چون قوه جاذبه زمین وجود حقیقی و خارجی دارد. در حرفه پزشکی خود، من مردانی را دیده ام که پس از آنکه معالجات دیگر در حال آنان موثر واقع نشده بود، به نیروی دعا و عبادت از بیماری مالیخولیا رهایی یافتند (شگرف نخعی، 1373، ص 19).
دیل کارنگی[5] روان شناس معروف می گوید: «امروز جدیدترین علم یعنی روان پزشکی همان چیزهایی را تعلیم می دهد که پیامبران تعلیم می دادند. چرا؟ به علت اینکه پزشکان روحی دریافته اند که دعا و نماز و داشتن یک ایمان محکم به دین، نگرانی، تشویش و هیجان و ترس را که موجب بیشتر ناخوشی هاست از بین می برد و انسان را گرفتار امراض عصبی نخواهد نمود» (همان).
بسیاری از گرفتاری ها و رنجوری های روحی و روانی انسان با توسل و استمداد از درگاه ذات خداوندی تسکین می یابد. از نظر اسلام مصدر و منشأ قدرت و کمال روحی و روانی برای انسان و تنها عامل متعالی کردن بشر صرفاً توجه قلبی و درونی او به سوی خالق خویش می باشد و به جرأت می توان گفت قسمت عمده ای از بیماری های روانی و رذایل اخلاقی، به طور کلی انجام آن چه پست شمرده می شود و روح و روان را آلوده می کند، همه و همه ناشی از غفلت از یاد خدا و پرداختن به مسایل بی اهمیت و جزیی زندگی دنیوی است. و بی جهت نیست که در شرع مقدس اسلام انسان وظیفه دارد از صبح گاه تا شام گاهان از یاد خداوند و ذکر نعمات او غافل نباشد و در مرحله ی بالاتر، اسلام انسان را موظف کرده است که در همه احوال از یاد خدای خویش غفلت ننماید.
کوتاه سخن اینکه ذکر و یاد قلبی خداوند نتایج و پیامدهای روحی و معنوی زیبا و دلنشین دارد و معمولاً با عمیق ترین و لطیف ترین احساسات و هیجانات روحی و روانی همراه است.
مدت هاست که فرض می شود، ارتباط مثبتی بین نیایش، نماز و باورهای مذهبی و سلامت روانی وجود دارد و اخیراً روان شناسی مذهب، حمایت های تجربی برای این عقیده را فراهم نموده است.
توماس هاسلیوپ[6] (1995) پزشک معروف هلندی می گوید: « مهمترین جواب آرامش بخش که من در طول سال های متمادی تجربه و مهارتم در مسائل روانی به آن پی بردم، همین نماز است. من به عنوان یک پزشک می گویم مهمترین وسیله در آرامش روان که ضامن از بین بردن تنش ها و اضطراب ها و افسردگی های روزمره است و من تا کنون شناخته ام نماز است »(افروز ، 1386)
پژوهش های تاریخی نشان می دهد که معبد با انسان همراه و همزاد بوده است. از این رو معصومان (ع) در سخنان خویش، مسجد را آشیانه و پناهگاه مؤمن بر شمرده اند (نوری، 1414ق ؛ نقل در ضرابی ، 1379 ، ص62 ).
پناهگاهی که در آن از دغدغه و اضطراب فاصله می گیرد و به آرامش و سکون دست می یابد. امام صادق (ع) به مسلمانان سفارش می کند که هنگام رویارویی با مشکلات و اندوه های دنیوی، به نماز و مسجد پناه ببرند(حرعاملی؛ نقل در ضرابی، 1379 ، ص62).
نوع برنامه هایی که در مسجد انجام می گیرد، فرد را در فعالیتهای روان ـ تنی که اثرات متقابل بر هم دارند، شرکت می دهد. مثلاً ادای فریضه نماز شامل مراحلی از جمله وضو گرفتن، حرکات جسمانی در حین نماز و تمرکز در مفاهیم متعالی قرآن و خوف و رجای حاصل از آن در برابر خداوند متعال است که همه این فعالیتها باعث ایجاد نوعی آرامش قلبی در فرد گردیده و بالطبع موجب کاهش اضطراب و تنش شخص می شود. بدین طریق انسان با تمسک به احکام خداوند می تواند از افسردگی روحی، رهایی یابد.
ریشه اساسی افسردگی در عدم توانایی فرد در رویاروئی با واقعیتها است. با توجه بدین مهم است که در می یابیم چرا مسجد و ایدئولوژی نشأت گرفته از آن در همه احوال واقعیت را مد نظر قرار می دهد و بشکلی وسیع خاصه در خلال نمازهای یومیه از آن یاد می کند.
ایدئولوژی اسلام بر این موضوع تأکید می ورزد که هر گاه افسردگی در شخص ظاهر شد بیمار می تواند با استقامت و بردباری بر آن غلبه نماید. این عمل نه تنها به کاهش افسردگی کمک می کند بلکه موجب تقویت روحیه او نیز می شود و امید و آسودگی خاطر را در او زنده می کند.
به عبارت دیگر، ملاقات های گروهی و دستجمعی در مسجد و نیز همکاری های متقابل مسلمانان با یکدیگر به اجتناب از انزواطلبی و تنهایی که حاصل آن رهایی از افسردگی است، منجر می گردد و زمینه های رشد آن را می خشکاند.
تنهایی به عنوان یک بیماری در میان امتی که مسجد و همه مظاهر آن مورد احترام اوست و هر روز پنج نوبت روی بدان دارد ، جایی برای ظهور نمی یابد و محیط و شرایط مناسب را برای بروز ندارد؛ زیرا که اولاً « احساس مسئولیت متقابل و مشترک در بین امت اسلامی وجود دارد و ثانیاً آنکه بر اکثر فعالیت هایی که در روز انجام می شود حالت گروهی و دستجمعی حاکم است ». بنابراین برنامه مسجد در مجموع باعث تقویت نظامهای حمایت کننده اجتماعی می گردد و فرد و خانواده را در کنف حمایت خود می گیرد( ابوالعزایم، 1365 ، ص 100ـ 99 ، 97 ).
مروری بر نتایج برخی تحقيقات گذشته
موریس[7] (1983) با بررسی تأثیرات زیارت اماکن مقدسه بر اضطراب و افسردگی، به این نتیجه دست یافت که جو مذهبی موجود در این مکان ها با ایجاد امیدواری و تقویت ایمان مذهبی افزاد موجب کاهش علائم و تظاهرات اضطراب و افسردگی افراد می شود (صفورایی پاریزی، 1382 ، ص17 ).
دوناهو[8] (1985) در پژوهش های خود به این نتیجه رسید که مذهب یکی از بهترین روش درمانی است و با سلامت روانی افراد رابطه مثبت دارد (پناهی، 1387 ، ص26 ).
کونیک[9] (1998) در یک پژوهش میدانی، نقش مقابله های مذهبی و میزان اثرگذاری مسائل عبادی را در یک گروه 455 نفری از بیماران طبی بررسی کرد. در این پژوهش ، 42% افراد تصریح کردند که یک یا چند عامل مذهبی آنان را در مقابله با بیماری یا به طور کلی در زندگی یاری رسانده است. همچنین 73% گفتند از مذهب و اعمال مذهبی به عوان یک برنامه مقابله ای بهره می گیرند؛ زیرا نقش بسزایی در آرامش روانی دارد ( همان، ص24)
کارل[10] ثابت کرد که نیایش (نماز) سبب ایجاد نشاط معنوی مشخصی در انسان می گردد و همین حالت است که احتمالاً منجر به شفای سریع برخی از بیماران در زیارتگاه ها و معابد می شود ( جلیلوند، 1378 ، ص63)
کولکای[11] (1986) با بررسی تأثیر ایمان مذهبی، نماز و دعا در کاهش اضطراب، به این نتیجه رسید که 42% از افراد نمونه او گزارش داده اند که نماز اضطراب را پائین می آورد (صفورایی پاریزی، 1382 ، ص17 )
ابراهیمی و نصیری (1375) ، در پژوهشی با عنوان بررسی رابطه میان عملکرد دین و افسردگی، نشان دادند که نگرشهای مذهبی و برپاداری نماز هر کدام به گونه ایی در حفظ تعادل روانی و استمرار امیدواری انسان ها تأثیرگذارند (پناهی، 1387 ، ص 25)
موسوی و همکاران (1376) در پژوهش خود که در درمانگاه های بیمارستان خورشید انجام دادند، دریافتند که شمار افراد بی نماز در میان مبتلایان به افسردگی بیشتر است و درصد بیشتری از مبتلایان، هرگز نماز نمی خواندند (همان)
جلیلوند (1378) در پژوهش خود با عنوان بررسی رابطه نماز با اضطراب در دانش آموزان دبیرستان های شهر تهران در سال 76 ـ 1375 ، به این نتیجه رسیدکه آن دسته از اشخاص که نماز می خوانند و مقید به انجام تکلیفند از اضطراب کمتری رنج می برند.
صالحی (1379) در یک بررسی توصیفی ـ تحلیلی که با هدف تعیین نقش نماز در کاهش اختلال های روانی بر روی دانشجویان علوم پزشکی هرمزگان انجام داد، به این نتیجه رسید که میزان افسردگی و نگرانی در افرادی که همواره نماز می خوانند، کمتر از افرادی است که هرگز نماز را به جا نمی آورند (پناهی، 1387 ، ص 26 )
البرزی و سامانی (1380) در پژوهش خود به این نتیجه رسیدند که بین نگرش مذهبی و افسردگی رابطه معناداری وجود دارد و با افزایش میزان نگرش مذهبی و انجام فریضه های دینی، میزان افسردگی در نواجوانان کاهش می یابد (همان)
رادفر و عروجی (1380) در پژوهشی که با هدف نقش پای بندی عملی به نماز در شیوع اضطراب انجام دادند، به این نتیجه دست یافت که افرادی که نمره نماز بالاتری دارند (توجه به پای بندی بیشتری نسبت به اقامه نماز دارند) از اضطراب کمتری برخوردارند (دادفر، 1383 ، ص111 )
روحی عزیزی و روحی عزیزی (1380) تأثیر نماز را بر روی سلامت جسمی ـ روانی مورد بررسی قرار دارند. نتایج حاصله نشان داد که تقریباً 100% نمازگزاران معتقد بودند که پس از انجام این فریضه الهی به حالت سکون و آرامش روحی می رسند، سختی ها و شدائد زندگی را راحت تر تحمل کرده و نیروی مبارزه با مشکلات، امید و ایمان در آنها تقویت می گردد و در راه کسب فضایل و دوری از رذایل گام بر می دارند و به طور کلی به دستورات خداوند متعال که در جهت بهتر زندگی کردن انسان ارائه شده گردن می نهند که نهایتاً منجر به سلامت روانی و جسمی آدمی شده، سلامت اجتماعی او تأمین می گردد (همان، ص110 )
موسوی و همکاران (1380) پژوهشی با هدف تعیین رابطه نحوه به پاداری نماز با اختلال افسردگی اساسی انجام دادند، نتایج نشان داد که رابطه معنی داری بین نحوه به پاداری نماز در 6 ماه قبل از ابتلاء به اختلال افسردگی اساسی با ابتلاء به این بیماری بود (همان، ص111 )
پناهی (1387) در پژوهش خود که با هدف بررسی رابطه تقید به نماز و آرامش روان در دانش آموزان دبیرستانی شهرستان قم انجام داد، به این نتیجه دست یافت که بین تقید به نماز و سطح اضطراب دانش آموزان، رابطه معنادار وجود دارد و هر قدر تقید دانش آموزان به نماز بیشتر باشد، از آرامش روانی بیشتری برخوردارمی شوند.
نتيجه گيري
بررسي پيشينه ها در اين مقاله نشان مي دهد كه بطور كلي ايمان قوي و محكم باعث مصونيت در برابر بيماريهاي رواني است. و عبادت وذكر خدا در ايجاد بهداشت رواني و آرامش افراد نقش اساسي دارد. نتايج تحقيقات گذشته همچنين حاكي از آن است كه بين نماز و باورهاي ديني و سلامت رواني ارتباط مثبت وجود دارد. نماز مهمترين وسيله ايجاد نشاط معنوي و آرامش روحي و رواني وباعث از بين بردن تنش ها، اضطراب ها و افسردگي روز مره، حفظ تعادل رواني و استمرار اميدواري در انسانها مي شود. همچنين از ديگر اثرات نماز بر زندگي انسانها اين است كه نماز باعث تحمل شدائد و سختيهاي زندگي و تقويت نيروي مبارزه با مشكلات، اميد و ايمان مي شود. همچنين بر اساس بررسي مطالعات گذشته در اين مقاله، در مورد نقش مسجد برتقويت بهداشت رواني مي توان گفت كه مسجد پناهگاهي است كه در آن انسان از دغدغه و اضطراب فاصله مي گيرد و به آرامش و سكون دست مي يابد. مسجد سبب ايجاد ملاقات هاي گروهي و همكاريهاي متقابل مسلمانان بايكديگر مي شود كه اين خود سبب اجتناب از تنهايي و انزوا طلبي كه حاصل آن افسردگي است، مي شود.
منابع
1.ابن بابويه، محمد بن علي (1387). "ثواب الاعمال و عقاب الاعمال". ترجمه ي ابراهيم محدث، قم: نشر اخلاق،672ص.
2.ابوالعزايم، جمال (1365). "نقش مسجد در رشد بهداشت رواني". ترجمه مرتضي لطيفيان. مجله علوم اجتماعي وانساني دانشگاه شيراز، دوره 1 ، شماره 2 : 105-95 . قابل دسترسي در: http://www.noormags.com
3.افروز، غلامعلي؛ خانباني، مهدي؛ چيتي، پريسا (1386)."بررسي اثر بخشي نماز در ارتقاي بهداشت روان خانواده ها: ورود به گنجينه بزرگ نشاط و سلامت". روزنامه ايران، شماره 3782: 13 . قابل دسترسي در http://www.magiran.com
4.بيگي، سپيده (1387). "تاثير نماز در بهداشت رواني". بازيابي در:2012/7/9 . قابل دسترسي در:http://www.paiez 70.blogfa. com
5.پناهي، علي احمد (1387). "نقش نماز در آرامش روان". فصلنامه روانشناسي در تعامل با دين. سال اول، شماره اول: 53-21.قابل دسترسي در: http://www.noormags.com
6.پناهي، علي احمد (1382). "راه كارهاي ايجاد آرامش روان در زندگي فردي از منظر روايات". فصلنامه معرفت، شماره 75 : 26-19 . قابل دسترسي در: http://www.noormags.com
7.جليلوند، محمدامين (1378). "بررسي رابطه نماز با اضطراب در دانش آموزان دبيرستاني شهر تهران: 76-1375" . دانشگاه اسلامي، شماره 8 : 68-61 . قابل دسترسي در:http://www.noormags.com
8. دادفر، محبوبه (1383 ). "بررسي نقش دين در بهداشت رواني و فرايندهاي روان درماني". نقد و نظر، شماره 35و36 : 121-84 . قابل دسترسي در:http://www.noormags.com
9. ساجدي، ابوالفضل (1387). "دين و بهداشت روان". مجله روانشناسي در تعامل با دين، شماره 1 : 86-55 . قابل دسترسي در:http://www.noormags.com
10. شگرف نخعي، ايرج (1373). "رابطه ايمان با بهداشت رواني". تربيت، شماره هشتم: 19-17 .قابل دسترسي در:http://www.noormags.com
11. صفورايي پاريزي، محمدمهدي (1382). "ايمان به خدا و نقش آن در كاهش اضطراب". معرفت، شماره 75 : 18-9 . قابل دسترسي در:http://www.noormags.com
12. ضرابي، عبدالرضا (1379). "نقش و عملكرد مسجد در تربيت". معرفت، شماره 33: 75-61 .قابل دسترسي در:http://www.noormags.com
13. كريمي، هادي (1377). "چكيده اي از مباحث اولين همايش نقش دين در بهداشت روان". دانشگاه اسلامي، شماره 4 :81-79 . قابل دسترسي در:http://www.noormags.com
14. ملكي تبريزي، ميرزا جواد (1376). "اسرارالصلاه". ترجمه ي رضا رجب زاده، تهران: انتشارات پيام آزادي، 512 ص.
15. مير حسيني، سيد احمد (1384). "دين و درمان افسردگي". مجله پژوهش هاي ديني، شماره 3 : 50 - 35 . قابل دسترسي در:http://www.noormags.com
پی نوشت
1..Kalabrs
2.. Galanter
3. . Gandy
4 .. Carl
5. Dale Carenegi
6. Thomas Haslyvp
7 . Morris P.A.
8 . Donahue.M.J.
9. . Kownic
10. . Carl
11 . Kwilecki,s.