■ آسيب شناسى ارتباط خانواده با مسجدها
مقدمه
نوشتار «آسيبشناسى ارتباط خانواده با مسجدها» در صدد آن است تا ابتدا با تعريف مسجد و اهميت آن و سپس تعريف خانواده و اهميت آن به كاركردهاى اساسى و متنوع مسجد به عنوان نهاد اجتماعى مهم در نظام اسلامى بپردازد. همچنين با بيان نيازهاى گوناگون انسان، به برآورده شدن نيازهاى اساسى آكنده از صفا و معنويت مسجد اشاره شود.
در ادامه به بررسى آفتها و آسيبهاى ارتباط متقابل بين جامعه كه متشكل از خانوادهها و جوانان است، مىپردازيم و مشاهده خواهيم كرد كه سلب كاركردهاى اساسى و اكتفا به يك جنبه، موجب فاصله گيرى خانواده ها و به تبع آن فرزندان و جوانان از مسجدها مىشود.
در پايان با نشان دادن راهكارهاى اساسى در برقرار كردن پيوند دوباره بين خانوادهها و مسجدها، اميدواريم تا شاهد بازگشت مسجدها به جايگاه واقعىشان در نظام اسلامى باشيم و تكامل مسجدها جامعه اسلامى در ايران و جهان اسلام را شاهد باشيم، كه اين امر با احياى كاركردهاى گسترده و متنوع مسجدها ميسر است. به فرموده امام راحل و بزرگوارمان، خمينى كبير:
«سعى كنيد كه مسجدها ما به حال مسجدها صدر اسلام برگردد.»
مسجد و اهميت آن
مسجد در لغت به معناى سجده گاه و پيشانى است. «ابن منظور» در لسان العرب درباره مسجد مىنويسد: «مسجَد و مسجِد جايى است كه در آن سجده مىكنند و مفرد مسجدها است». زجاج مىگويد: «هر جايگاهى كه در آن عبادت كنند، مسجد است». ابن اعرابى مىگويد: «مسجَد به فتح جيم، محراب و نمازگاه خانهها است و مسجد به كسر جيم، نمازگاه جماعات است و جمع آن مسجدها است».(1)
بنا به ديدگاهى مسجد معرب «مزكت» است كه از زبان آرامى وارد زبان عربى شده است و به جاى سجده و محلى كه مسلمانان در آن نماز مىگزارند، اطلاق مىشود.(2)
مسجد در اصطلاح به عبادتگاه مسلمانان اطلاق مىشود. از آن جهت كه عظيمترين عبادتى كه در آن برگزار مىشود، نماز است و شاخصترين جزء نماز كه سجده است به آن مكان، مسجد مىگويند.(3)
در مورد جايگاه و اهميت مسجد در كلام نورانى خداوند در قرآن و سخنان پيامبر گرامى اسلام - صلى اللَّه عليه و آله - و امامان معصوم - عليهمالسلام - به مواردى متعددى بر مىخوريم.
خداوند متعال درباره حرمت مسجد و آداب اخلاقى و فرهنگى آن مىفرمايد:
« وَ أَنَّ الْمَساجِدَ لِلَّهِ فَلا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَدا »(4)
«مسجدها ويژه خدا است، پس هيچ كس را با خدا مخوانيد.»
همچنين در مورد جايگاه مسجد در قرآن مىخوانيم:
« في بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ يُذْكَرَ فيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فيها بِالْغُدُوِّ وَ الْآصال »(5)
«در خانه هايى كه خدا رخصت داده كه [قدر و منزلت] آنها رفعت يابد و نامش در آنها ياد شود. در آن [خانه]ها هر بامداد و شامگاه او را نيايش مىكنند.»
همچنين خداوند متعال در مورد ويژگى كسانى كه به آبادى مسجدها همت مىورزند، چنين مىفرمايد:
« إِنَّما يَعْمُرُ مَساجِدَ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ أَقامَ الصَّلاةَ وَ آتَى الزَّكاةَ وَ لَمْ يَخْشَ إِلاَّ اللَّهَ فَعَسى أُولئِكَ أَنْ يَكُونُوا مِنَ الْمُهْتَدين »(6)
«مساجد خدا را تنها كسانى آباد مىكنند كه به خدا و روز بازپسين ايمان آورده و نماز برپا داشته و زكات داده و جز از خدا ترسيدهاند، پس اميد است كه اينان از ره يافتگان باشند.»
در مقابل، خداى توانا ستمكارترين و بيدادگرترين افراد را چنين معرفى مىكند:
« وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَساجِدَ اللَّهِ أَنْ يُذْكَرَ فيهَا اسْمُهُ وَ سَعى في خَرابِها أُولئِكَ ما كانَ لَهُمْ أَنْ يَدْخُلُوها إِلاَّ خائِفينَ لَهُمْ فِي الدُّنْيا خِزْيٌ وَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذابٌ عَظيم »(7)
«كيست بيدادگرتر از آن كسى كه نگذارد در مساجد خدا، نام وى برده شود، و در ويرانى آنها بكوشد؟ آنان حق ندارند جز ترسان و لرزان در آن (مسجد)ها در آيند. در اين دنيا ايشان را خوارى، و در آخرت عذابى بزرگ است.»
در مورد جايگاه اجتماعى مسجد در نهضتهاى دينى(8) خداوند چنين فرموده است:
«... لَوْ لا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوامِعُ وَ بِيَعٌ وَ صَلَواتٌ وَ مَساجِدُ يُذْكَرُ فيهَا اسْمُ اللَّهِ كَثيراً ... »(9)
«اگر خدا بعضى از مردم را با بعض ديگر دفع نمىكرد، صومعهها و كليساها و كنيسهها و مساجدى كه نام خدا در آنها بسيار برده مىشود، سخت ويران مىشد.»
در سخنان گهربار پيشوايان دين نيز به اهميت و فضيلت و جايگاه آن به موارد فراوان برمىخوريم كه در اين جا به گوشه كوتاهى از آن اشاره مىكنيم.
پيامبر گرامى اسلامى - صلى اللَّه عليه و آله - در سخن والايى مىفرمايد كه خداوند متعال چنين فرموده است:
« إِنَّ بُيُوتِي فِي الْأَرْضِ الْمَسَاجِدُ تُضِيءُ لِأَهْلِ السَّمَاءِ كَمَا تُضِيءُ النُّجُومُ لِأَهْلِ الْأَرْضِ أَلَا طُوبَى لِمَنْ كَانَتِ الْمَسَاجِدُ بُيُوتَهُ .... 10)
«بدانيد كه خانههاى من بر روى زمين، مسجدها هستند. مسجدها براى اهل آسمان نور مىدهند، همان گونه كه ستارگان براى اهل زمين، هان! خوشا به حال بندهاى كه خانهاش مسجد باشد.»
همچنين در كلام پيشوايان دين از مسجدها به عنوان مركزهاى نور الهى، محل نشستن انبيا، خانه هر مؤمن، خانههاى خدا در زمين ياد شده است. قدم گذاشتن به مسجد با طهارت موجب محو خطاها و افزايش نيكىها مىشود.(11)
خانواده و اهميت آن
نهاد خانواده از جمله عمومىترين نهادهاى اجتماعى است كه به طور معمول در تمام جامعهها وجود دارد و مهمترين تكيه گاه و محور زندگى اجتماعى است.
صاحب نظران روانشناسى و علوم تربيتى يكى از مهمترين نهادهاى مؤثر در تربيت و رفتار آدمى را سازمان خانواده مىدانند، زيرا محيط خانواده اولين و بادوامترين عامل در تكوين شخصيت كودكان و نوجوانان و زمينه ساز رشد جسمانى، اخلاقى، عقلانى و عاطفى آنان است.(12)
صاحب نظران معتقدند كه خانواده از نخستين نظامهاى نهادهاى عمومى و جهانى است كه براى رفع نيازمندىهاى حياتى و عاطفى انسان و بقاى جامعه ضرورت تام دارد و از همه نهادهاى اجتماعى، طبيعىتر و خودىتر است.(13)
در بين تمامى نهادها، سازمانها و تأسيسات اجتماعى، خانواده نقش و اهميتى خاص و بسزا دارد. همه مصلحان بر خانواده و اهميت حياتى آن براى جامعه تأكيد ورزيدهاند. به درستى كه هيچ جامعهاى نمىتواند ادعاى سلامت كند، مادامى كه از خانواده هايى سالم برخوردار نباشد. همچنين بدون هيچ شبهه، هيچ يك از آسيبهاى اجتماعى نيست كه فارغ از تأثير خانواده پديد آمده باشد.(14)
خانواده از ديدگاهى نشان يا نماد اجتماعى شمرده مىشود و برآيند يا انعكاسى از كل جامعه است.(15)
كودك در خانواده به دنيا مىآيد، بنابراين تحت تأثير عوامل و شرايطى است كه والدين براى او فراهم كردهاند. ويژگىهاى رفتارى والدين، طرز فكرها، آداب و رسوم، تقليدها، تعصبات، سطح انديشه و فرهنگ آنها، امكانات مادى و معنوى آنان و همچنين كسانى كه آدمى به صورت مستقيم و يا غير مستقيم تحت تأثير آنهاست در كودك اثر مىگذارند.(16)
مهمترين عواملى كه به طور مستقيم يا غير مستقيم در كودك و روحيّه او تأثير مىگذارند، عبارتند از:
- عوامل انسانى: مادر، پدر، برادران و خواهران، بستگان و خويشان، معلم و مربى، دوستان و آشنايان، رهبران جامعه و خود فرد؛
- عوامل غير انسانى: عامل غذا و دارو، عوامل طبيعى و جغرافيايى، عوامل گياهى و جانورى، عامل شغل و...
بدون جانبدارى محض از نظريههاى روان كاوان - كه عنصر تعيين كننده در شخصيت آينده كودك را در سالهاى اوليه وى مىجويند - مىتوان به «اريكسون» استناد جست كه مىگويد: «والدين در اين دوره از تربيت كودك با سلوك و رفتار خويش به طور منظم و ناخود آگاه قواعد بنيانى الگوهاى فرهنگى خود را در نظام عصبى كودك جاى مىدهند.»(17)
در اهميت خانواده و نقش اساسى آن در جامعه كنونى، جامعه شناسان معتقدند كه خانواده در تمامى تاريخش، كانون كار و استراحت بود، اما امروزه كانون فرهنگى - اجتماعى نيز هست. انسانها به خانه مىآيند تا بياموزند و باز به خانه روى مىكنند تا در آن از جهان آگاهى يابند.(18)
در نظام تربيتى اسلام، تربيت خانوادگى از اهميت ويژهاى برخوردار است به گونهاى كه خداوند تبارك و تعالى مىفرمايد:
« يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَ أَهْليكُمْ ناراً ... »(19)
«اى كسانى كه ايمان آوردهايد! خودتان و خانواده تان را از آتش نگه داريد.»
همچنين در جاى ديگر خداوند متعال مىفرمايد:
« وَ أْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلاةِ وَ اصْطَبِرْ عَلَيْها ... »(20)
«خانواده خود را به نماز فرمان ده و خود در آن كار پايدارى كن.»(21)
با عنايت به نقش مهم و اساسى خانواده در تربيت كودك، تذكر اين نكته نيز ضرورى است كه اگر در تمامى قرنها، خانواده انحصار آموزش و انتقال ارزشهاى حياتى را در خود مىديد، حال چنين نيست. فرزندان امروز از سرچشمه هايى ديگر و از جمله وسايل ارتباط جمعى، بسيار چيزها فرا مىگيرند. آنان كمتر تحت تأثير والدين و به طور كلى بزرگترهاى خانهاند. بنابراين، زمانى كه بين ارزشهاى خانه و آن ارزشها كه از طريق وسايل ارتباط جمعى ارايه مىشوند، تعارض رخ مىدهد، به نظر مىرسد كه قدرت غالب از آن وسايل ارتباط جمعى است.(22)
مطلب بالا نشان مىدهد كه خانواده در دوران جديد در كنار وسايل ارتباط جمعى، هر چند جهتهاى مثبت پيدا كرد، اما با رقابتى سهمگين نيز مواجه شده است. از اين امر به نقش رسانهها و تأثير آن در شكلگيرى شخصيت كودكان و نسل آينده جامعه پى مىبريم. بر اين اساس، ضرورى است تا مسئولان و رهبران جامعه در كنار سالم سازى خانواده و اهميت دادن به نقش پدر و مادر به سالم سازى رسانهها و وسايل ارتباط جمعى نيز همت بگمارند تا خانواده و رسانهها همسو و هماهنگ با هم در جهت رشد و تعالى انسان هايى گام بردارند كه در آينده مىخواهند سرنوشت جامعه را به دست بگيرند. غفلت از اين امر و تضاد بين ارزشهاى خانواده و رسانهها مىتواند صدمات جبران ناپذيرى وارد كند كه بايستى از آن پرهيز كرد.
رابطه خانواده با مسجدها
همان گونه كه بيان شد، نهاد خانواده از جمله عمومىترين نهادهاى اجتماعى است كه در تمامى جوامع وجود دارد. مسجد نيز به عنوان نخستين نهاد اجتماعى و ضرورىترين نهاد در مدينه بود كه پيامبر گرامى اسلام - صلى اللَّه عليه و آله - به درستى آن را در جامعه مدينه تأسيس كرد. بر اين اساس بود كه با تشكيل حكومت اسلامى، پيامبر اكرم - صلى اللَّه عليه و آله - ادبيات سياسى جديدى را پايهگذارى كرد؛ ادبيات سياسىاى كه در آن حكومت كننده، «امام» و حكومت شونده، «امت» و مقر حاكميت، «مسجد» بود.(23)
جهت تبيين رابطه خانه با مسجد به عنوان دو نهاد اجتماعى، ابتدا به بحث «نياز» و نقش آن در جامعه نظرى كوتاه مىافكنيم، سپس با بيان «كاركردهاى مسجد» به چگونگى اين ارتباط خواهيم پرداخت؛ در نهايت با تشريح «آسيبهاى» اين ارتباط، «آسيب زدايى» رابطه خانواده با مسجدها بيان خواهد شد.
نيازهاى انسان
در تعريف جامعه بيان مىشود كه انسانها براى ارضاى نيازهايشان با ديگران روابط اجتماعى دارند. گرچه هسته اساسى مطالعات جامعهشناسى، روابط اجتماعى بوده و هست، اما از دهه 1970 و بالاخص 1980، «نياز» به عنوان عنصر اساسى جامعه بيشتر مورد توجه قرار گرفته است. در اين دهه، نياز عميقتر از گذشته و در ابعاد گوناگون، توسط رشتههاى مختلف علوم اجتماعى به مفهوم وسيع، بررسى شد.
شايد بتوان گفت كه مهمترين گام در اين مسير را آبراهام مازلو (Mas Low) نهاد. هر چند به نظريههاى او انتقاداتى در جهت اصلاح آنها شده است، اما هسته اصلى تئورى او، يعنى فطرى بودن نيازها مورد تأييد است. بر اين اساس، انسانها داراى پنج دسته نيازهاى فطرى به شرح زير مىباشند:
- نيازهاى جسمى؛
- نياز به ايمنى؛
- نياز به روابط اجتماعى و محبت؛
- نياز به تأييد و احترام؛
- نياز به خويشتن يابى؛
گفتنى است كه هر يك از اين دستهها، در تعدادى از نيازهاى شبيه و نزديك به هم جاى مىگيرند. به طور نمونه در دسته چهارم، نياز به احترام؛ نياز به قدرشناسى، حفظ آبرو و غرور، كسب ارزش و منزلت و... جاى مىگيرند. همچنين مازلو معتقد بود كه اين نيازها داراى يك سلسله مراتب هستند؛ نيازهاى پايين يا دون و نيازهاى عالى؛ يعنى براى انسانها ابتدا «نيازهاى جسمى» (نيازهاى پايين) مهم هستند. بعد از ارضاى نيازهاى جسمى، نياز به «ايمنى» براى او مطرح مىشود و بعد از آن «روابط» و بعد «احترام» تا بالاخره در انسان هايى كه همه نيازهايشان بر طرف شده است، نياز متعالى به تفكر درباره معنا و محتوا (به خود رسيدن) مطرح مىشود.(24)
كاركردهاى مسجد
لازم به ذكر است كه درخشانترين بخش حيات مسجدها در طول تاريخ تمدن اسلامى، دوران صدر اسلام است؛ چراكه در اين دوران، مسجدها جايگاه و همه كاركردهاى واقعى خود را به كاملترين شكل دارا بودند و در همه عرصههاى زندگى اجتماعى مردم نقشى به طور كامل برجسته و مطلوب داشتند.
وقتى كه مسجد مدينه توسط پيامبر گرامى اسلام - صلى اللَّه عليه و آله - بنا نهاده شد، اين قلب تپنده امت اسلام به عنوان مركز عبادت، مركز سياست، مركز قضاوت و مركز آموزش مورد توجه و مراجعه آحاد مسلمانان بود. اين يگانگى گوياترين تجلى وحدت ابعاد مختلف معنوى و مادى زندگى فردى و جمعى مسلمانان بود.(25)
در مورد كاركردهاى گوناگون مسجد، حضرت على - عليه السلام - در روايتى چنين فرموده است:
« مَنِ اخْتَلَفَ إِلَى الْمَسَاجِدِ أَصَابَ إِحْدَى الثَّمَانِ أَخاً مُسْتَفَاداً فِي اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَوْ عِلْماً مُسْتَطْرَفاً أَوْ آيَةً مُحْكَمَةً أَوْ رَحْمَةً مُنْتَظَرَةً أَوْ كَلِمَةً تَرُدُّهُ عَنْ رَدًى أَوْ يَسْمَعُ كَلِمَةً تَدُلُّهُ عَلَى هُدًى أَوْ يَتْرُكُ ذَنْباً خَشْيَةً أَوْ حَيَاءً..»(26)
«هر كه به مسجد رفت و آمد كند، يكى از هشت بهره را خواهد برد:
- برادرى - دوستى - كه در راه خدا مورد استفاده او باشد؛
- دانش و علمى كه از آن بهره خواهد گرفت؛
- نشانه محكمى كه در راه حق او را استوار كند؛
- رحمتى - از طرف حق - كه در انتظار او باشد؛
- سخنى كه او را از بدى باز دارد؛
- شنيدن سخنى كه او را به راه خوبى و نجات راهنمايى كند؛
- گناهى كه از ترس خدا ترك كند؛
- گناهى كه از سرشرم و حيا آن را ترك كند.»
همچنين در روايت ديگرى كه امام حسين - عليه السلام - از قول پيامبر اسلام - صلى اللَّه عليه و آله - نقل مىكند، چنين آمده است:
« مَنْ أَدْمَنَ إِلَى الْمَسْجِدِ أَصَابَ الْخِصَالَ الثَّمَانِيَةَ آيَةٌ مُحْكَمَةٌ أَوْ فَرِيضَةٌ مُسْتَعْمَلَةٌ أَوْ سُنَّةٌ قَائِمَةٌ أَوْ عِلْمٌ مُسْتَطْرَفٌ أَوْ أَخٌ مُسْتَفَادٌ أَوْ كَلِمَةٌ تَدُلُّهُ عَلَى هُدًى أَوْ تَرُدُّهُ عَنْ رَدًى وَ تَرْكُ الذَّنْبِ خَشْيَةً أَوْ حَيَاءً..»
«كسى كه پيوسته به مسجد برود به هشت چيز دست مىيابد؛ نشانهاى محكم و استوار يا فريضهاى به كار گرفته شده و يا سنتى جارى و يا دانشى تازه و يا برادرى سودمند و يا سخنى كه او را هدايت كند و يا سخنى كه او را از هلاكت برهاند و يا اين كه گناه را از سر ترس از خدا و يا شرم ترك كند.»
با توجه به كاركردهايى كه در كلام پيشوايان دين در مورد مسجد آمده و با عنايت به روح «سادگى» و «اصالت» كه از طرف پيامبر - صلى اللَّه عليه و آله - در ايجاد مسجد مشاهده مىكنيم، مىتوان كاركردهاى متعدّد و مؤثرى را براى نهاد مسجد در نظر گرفت.
مسجد در عين اين كه معبد و جايگاه عبادت مسلمانان بود، همه كاركردهاى سياسى، اجتماعى، اقتصادى، حقوقى، تبليغى، ارتباطى و... را داشت. به عبارت ديگر مسجد النبى از همان بدو تأسيس نه تنها به عنوان جايگاه اصلى اجتماع مسلمانان براى اداى فرايض دينى مورد استفاده بود، بلكه نخستين كانون فعاليتهاى علمى، سياسى و اجتماعى نهضت جهانى اسلام به شمار مىرفت. در واقع، پايههاى اساسى حكومت اسلامى در زمان رسول خدا - صلى اللَّه عليه و آله - در اين مسجد بنيان گذارى شد و اصول و مبانى دين مبين اسلام از اين پايگاه مقدس به مردم جهان عرضه شد.
به عبارت ديگر، مسجد الرسول براى جامعه اسلامى نوپا در حكم مسجد جامعى بود كه ضمن آن كه در آن نمازهاى جماعت و ديگر آداب دينى برگزار مىشد، پيامبر و اصحابش در آن گردهم مىآمدند. هر كه مىخواست، پيامبر را در آن جا ملاقات مىكرد و پيامبر هر آنچه را كه مىخواست، خود و يا به وسيله يكى از صحابه به امتش ابلاغ مىكرد. بدين ترتيب مسجد النبى مركز روحى، فكرى و سياسى امت و رمز وحدت آنان بود.
با اين وصف، «مسجد النبى» موجب ايجاد عنصر مادى امت اسلامى و مكانى براى تجمع و ديدار مسلمانان شد و مكملى براى عنصر قانونى و شرعى تشكيل امت شد.(27)
با عنايت به مطالب بيان شده درمىيابيم كه مسجد مدينه در صدر اسلام تنها براى اداى فريضه نماز نبود، بلكه مركز جنب و جوش و فعاليتهاى دينى و اجتماعى مسلمانان، همان مسجد بود. هر وقت لازم مىشد تا اجتماعى صورت بگيرد، مردم را به حضور در مسجد دعوت مىكردند. مردم از هر خبر مهمى در آن جا آگاه مىشدند و هر تصميم جديدى كه گرفته مىشد در آن جا به مردم اعلام مىشد.(28)
يكى از كاركردهاى اساسى مسجد، «كاركرد دينى و تبليغى» است. مسجدها در درجه اول، نهادهاى دينى جامعه اسلامى محسوب مىشوند كه بايستى در آن شعاير دينى و آداب مذهبى اقامه شود و دين خدا در آن جا به صورت روزمره از سوى پيروان به نمايش گذارده شود. بدون ترديد بزرگترين عبادتى كه در مسجد بر پا مىشود نمازهاى جماعت پنج گانه است كه نمادى از شكوه توحيد و عزت بندگى و حيات امت واحده است.
از ديگر كاركردهاى مسجد، «كاركرد علمى، آموزشى و فرهنگى» است. پيامبر گرامى اسلامى - صلى اللَّه عليه و آله - رسالت خود را با خواندن و قلم آغاز كرده بود. قرآن نيز به ايمان دعوت كرده بود؛ يعنى باور مبتنى بر آگاهى و شناخت. پس هر مسلمانى مكلف بود كه تحصيل ايمان كند. مىدانيم كه مقدمه واجب نيز واجب است. از اين رو در نظام تربيتى اسلامى، كسب آگاهى و شناخت بر هر فرد، به عنوان مقدمه ايمان شخصى و اجتهادى به اندازه توانايى عقلى، واجب است. از اين جا بود كه تحصيل دانش در ميان مسلمانان، وجوب عينى پيدا كرد و اين به جز رشتههاى تخصصى بود كه گاه وجوب كفايى داشت و گاه وجوب عينى.(29)
علاوه بر آيات قرآن، سيره نبوى نيز عامل ديگرى در رويكرد علمى و آموزشى جامعه اسلامى محسوب مىشد. به طور نمونه روزى رسول اكرم - صلى اللَّه عليه و آله - وارد مسجد مدينه شد. چشمش به دو اجتماع افتاد كه از دو دسته تشكيل شده بود. هر دسته حلقهاى تشكيل داده و سرگرم كارى بودند؛ يك دسته مشغول عبادت و ذكر و دسته ديگر به تعليم و تعلم و ياد دادن و ياد گرفتن سرگرم بودند. حضرت هر دو دسته را از نظر گذراند و از ديدن آنان مسرور و خرسند شد. به كسانى كه همراهش بودند رو كرد و فرمود: «اين دو دسته كار نيك مىكنند و بر خير و سعادتند». آن گاه اضافه كرد: «لكن من براى تعليم و دانا كردن فرستاده شدهام». پس خود حضرت به طرف همان دسته كه به كار تعليم و تعلّم اشتغال داشتند، رفت و در حلقه آن نشست.(30)
با نگاهى به فعاليت مسجدها در زمينه علم آموزى در زمان پيامبر - صلى اللَّه عليه و آله - مشاهده مىشود كه امور آموزشى در مدينه منحصر به مسجد النبى نبوده و در مساجد ديگر، مانند «مسجد قبا» نيز فعاليتهاى علمى و آموزشى رواج داشته است.
يكى ديگر از كاركردهاى مهم مسجد، «كاركرد سياسى» آن است. در كنار كاركرد دينى، وسيعترين كاركرد مسجدها در صدر اسلام، كاركرد سياسى آنها بود به گونهاى كه مسجد به طور رسمى نهاد سياسى در جامعه به شمار مىرفت. شواهد تاريخى حاكى از آن است كه در صدر اسلام، مسجد به عنوان نهادى حكومتى تلقى مىشد. از آن جا كه ذات اسلام مخالف جدايى دين از سياست بود، از اين رو فرد واحد هم زمامدار و هم مدير اجرايى بود و مسجد هم به عنوان ساختمان واحد، مركز ثقل مسائل دينى و اجتماعى بود.(31)
از جمله كاركردهاى اساسى مسجد، «كاركرد اجتماعى» آن است. نخستين مسئلهاى كه در حوزه مسائل اجتماعى مطرح مىشود، شكسته شدن نظامهاى طبقاتى و اخلاق اشرافىگيرى و مرز بندىهاى كاذب خون و نسب و ثروت و جايگزين شدن فرهنگ برابرى و برادرى در محيط مسجدها است.
مسلمانان هنگامى كه در مسجد نماز جماعت اقامه مىكنند و يا عبادات جمعى ديگر را انجام مىدهند با هم يكسانند و هيچ كس بر ديگرى امتياز ندارد. پيامبر اكرم - صلى اللَّه عليه و آله - نيز در مسجد هرگاه با مؤمنان نشست و برخاست داشت، اين امر را به دقت رعايت مىفرمود و حتى در نگاه كردن نيز مساوات را براى همه قايل بود. بر اين اساس، مسلمانان با حضور مداوم در مسجد اين برادرى و برابرى را به طور عملى تمرين مىكردند و سپس آن را در محيط جامعه تسرى مىدادند.
كاركرد اجتماعى ديگر، آن كه مسجدها، خانه اميد فقيران و محل سكونت موقت آنان و ملجأ غريبان و در راه ماندگان بود كه خود موجب آثار و بركات فراوانى مىشد.
در كنار كاركردهاى وسيع اجتماعى، مسجدها داراى «كاركرد قضايى» نيز بودند. در دوران پيامبر به طور تقريب تمامى مسايل حقوقى و اختلافات ميان مردم كه نيازمند رسيدگى بود در مسجد صورت مىگرفت و پيامبر اكرم - صلى اللَّه عليه و آله - ميان مردم به عدالت قضاوت مىكرد.(32)
ارتباط متقابل خانه و مسجد
با توجه به بحث «نيازها» و «كاركردهاى مسجد» در مىيابيم كه مسجد به عنوان نهاد اجتماعى، نيازهايى مانند نياز به روابط اجتماعى، نياز به تأييد و احترام و نياز به هويت و خويشتن شناسى را برآورده مىساخت. همان گونه كه ابداع دين جهت برآورده كردن نيازهاى اساسى انسان در عرصههاى گوناگون است، «مسجد» نيز به عنوان كانون و مكانى جهت برآورده شدن نيازهاست. به همين جهت افراد جامعه به ويژه جوانان جهت دست يابى به نيازهاى اساسى خود از جمله پيدا كردن دوست و رفيق همراه، پيدا كردن هويت خويش، نياز به عزت و احترام و... به مسجد رو مىآوردند.
همان طور كه مىدانيم ويژگى مهم دوره جوانى آن است كه جوان مىخواهد خود را در ميان گروه مطرح كند. در صورت وجود كاركردهاى اساسى مسجد، جوان ارتباط خود را با دوستان و گروه همسالان در مسجد برقرار مىسازد و اين نياز را در گروههاى هنجار و نرم ارضا مىكند كه در غير اين صورت احتمال آن كه جذب گروه بزهكار شود، كم نيست.
آفتها و آسيبهاى ارتباط خانواده با مسجدها
انحصار مسجد به امور عبادى محض كه از دوران بنى اميه آغاز شد و در زمان بنى عباس شدت گرفت و مسجدها را از كاركردهاى اساسى خود تهى كرد و آن روح سادگى و اصالت را از مسجدها سلب كرد، موجب فاصلهگيرى مردم و خانوادهها به ويژه جوانان از مسجدها به عنوان مهمترين نهاد اجتماعى گرديد.
در رويكرد كاركردگرايى در جامعهشناسى، آنچه مسلم است اين كه هر نهادى كه كاركرد خود را حفظ كند با استقبال مواجه مىشود وگرنه آن نهاد منزوى خواهد شد. از زمانى كه مسجدها با تزوير و خيانت خلفا و حاكمان، كاركردهاى متنوع و گسترده خود را از دست داد و تنها به امور عبادى محض و آن هم ظاهر و صورت آن اكتفا گرديد، موجب فاصلهگيرى خانوادهها به خصوص قشر جوان و نوجوان از مسجدها گرديد كه اين امر لطمه بزرگى به اين نهاد عظيم اجتماعى در نظام اسلامى زد.
بنابراين دليل عمده در عدم ارتباط خانوادهها با مسجدها، در سلب كاركردهاى مسجدها در طول تاريخ و برآورده نشدن نيازهاى اساسى مسلمانان و خانوادهها در مسجدها مىباشد.
از طرف ديگر، با مطرح شدن جدايى دين از سياست و بى تفاوتى خانوادهها از مسايل دينى، موجب مىشود تا فرزندان كه الگوى اولى آنان پدر و مادر مىباشد، از مسجد فاصله بگيرند.
گفتنى است كه نداشتن فعاليتهاى مشترك و كنش متقابل در درون خانواده، موجب مىشود كه پيوندهاى خانوادگى قوى به وجود نيايد. در چنين مواردى بيشتر جوانان كه به دنبال پيوند احساسى و فكرى هستند، جذب گروههاى ديگر مىشوند كه در موارد زيادى اين گروهها، گروههاى انحرافى خواهند بود.(33)
آسيب زدايى ارتباط خانواده با مسجدها
همان گونه كه بيان شد تأسيس مسجد به عنوان نظام اجتماعى همراه با كاركردهاى متنوع و گسترده آن موجب ارتباط افراد جامعه و خانوادهها در صدر اسلام با مسجدها گرديد و نيازهاى اساسى آنان از طريق اين ارتباط ارضا مىشد كه با سلب كاركردها و انحصار مسجد به امور عبادى محض، سبب فاصلهگيرى خانوادهها و جوانان از مسجدها شد.
مهمترين آسيب زدايى در اين جهت برنامهريزى اصولى و دقيق به ويژه از سوى كارگزاران دينى و فرهنگى و مسئولان و رهبران جامعه و متوليان امور مسجدها است تا با الگو بردارى از مساجد صدر اسلام و بازگرداندن كاركردهاى آن و تطبيق آن با شرايط زمان و مكان، شاهد فعال شدن كانون مساجد و ارتباط مستمر آن با جامعه و خانوادهها باشيم. در نتيجه با بازگشت مسجدها به جايگاه واقعى و اصلى خويش و ارتباط دو سويه مسجد و خانواده، ارزشهاى دينى و اسلامى نهادينه شوند.
در مورد احياى كاركردهاى مسجدها در صدر اسلام و بازگرداندن مسجدها به جايگاه اصلى خويش، مواردى به صورت پيشنهاد ذكر مىشود كه اميد است با كارشناسى و تشكيل ستادى جهت پيگيرى و عمل به آن، شاهد ارتباط فعال خانواده با مسجدها باشيم.
1-در زمينه «فرهنگى و علمى و آموزشى» مىتوان به ابتكارهايى دست زد تا كاركرد فرهنگى مسجد و علم آموزى در آن احيا شود.
در حقيقت، بناى مسجد النبى كه مسجد نمونه اسلام است، تنها تأسيس يك عبادتگاه نبود كه به شهادت مورخان و محققان و حتى خاورشناسان، پى ريزى مدرسه بزرگ اسلامى بود. پيامبر اسلام - صلى اللَّه عليه و آله - در مسجد خويش، آيههاى قرآن، احكام و معارف دينى و حتى مسائل تاريخى را به مردم آموزش مىداد و مطالبى كه در اين جلسهها ارايه مىشد، متناسب با ميزان توان فكرى شنوندگان بود. همچنين اين جلسهها از نظر فاصله زمانى به گونهاى تنظيم شده بودكه موجب خستگى و ملال شنوندگان نشود. علاوه بر جلسههاى رسمى سخنرانى، جلسههاى آموزشى و پرسش و پاسخ نيز در مسجد تشكيل مىشد و گاه در حضور پيامبر اكرم - صلى اللَّه عليه و آله - مراسم مسابقه شعر و سخنرانى برپا مىشد و پيامبر - صلى اللَّه عليه و آله - جوايز برگزيدگان را به آنان اهدا مىفرمود.(34)
همان گونه كه به بركت انقلاب اسلامى و رهبرى خردمندانه امام خمينى - قدس سره - تا حدودى مسجدها در زمينههاى فرهنگى و آموزشى فعال شدند، اما اين كفايت نمىكند و لازم است گامهاى اساسى و بلند در اين باره برداشته شود. به طور نمونه براى جذب جوانان به مسجدها بايستى تلاش كرد تا ابتدا مشكلات آنان شناسايى شود و سپس در چهار چوب مسجدها حل شود.
در مورد كتابهاى درسى و كمك درسى دانشگاهى، دبيرستانى، راهنمايى و دبستان مىتوان از طريق كمكهاى مردمى و منبع زكات به صورت نقدى و غير نقدى، و استفاده از كاغذ اهدايى يا خدمات نمازگزاران مومن و دايمى مسجدها، اين كتابها را با عبارت «كتاب ارزان هديه مساجد» چاپ كرد و آنها را از طريق نمايشگاههاى فصلى يا فروشگاههاى دايمى كتاب مساجد به فروش رساند.
در اين مورد مىتوان كتابهاى غير درسى مفيد - كتابهاى داستان، رمان، زندگىنامه بزرگان و... - به ويژه كتابهاى ويژه سطح كودكان و نوجوانان و حتى جوانان را به قيمتهاى مناسب و ارزان از بخش خصوصى تهيه كرد و با قيمتهاى مناسب و ارزان در اختيار مردم و خانوادهها قرار داد.
همچنين مىتوان با برپايى نمايشگاههاى فصلى، ساليانه و حتى فروشگاههاى دايمى كتاب در مساجد، كتابهاى ناشران بخش خصوصى را با تخفيف بالا خريدارى و با همان تخفيف بالا به مردم عرضه كرد. نكته بسيار مهم آن است كه فعاليتهاى مسجدها نبايد به هيچ وجه سود جويانه باشد.
اين كار موجب بركاتى مىشود؛ از سويى مردم با كتابهاى متنوع و جذاب آشنا مىشوند و از طرف ديگر موجب گرايش و ارتباط خانوادهها و افراد خانواده با مسجدها مىشود. همچنين ناشران از ركود كتاب خلاص مىشوند و رونق جايگزين آن مىشود. در ضمن ناشران تشويق مىشوند تا كتابهايى را نشر دهند كه قشر مسجد تقاضا مىكنند و در مجموع اين امر به ارتقاى فرهنگ عمومى جامعه كمك مىنمايد.(35)
2-با تأسيس كتابخانه و عرضه كتابهاى درسى و غير درسى و تأسيس نوارخانه و عرضه نوارها و لوحهاى درسى و كمك درسى به صورت امانت مىتوان زمينه جذب افراد خانواده در سنين مختلف را فراهم كرد. وجود كتابخانه و قرائت خانه موجب جذب نوجوانان و جوانان به مسجد و ارتباط مستمر و سالم آنان به اين نهاد اجتماعى مىشود. در ضمن با دوستان خوب مسجدى آشنا مىشوند و جذب گروههاى بهنجار مىشوند.
3- همچنين در زمينه فرهنگى مىتوان در طول سال - به ويژه در ايام تابستان و اوقات فراغت - كلاسهاى متنوع آموزشى و غير آموزشى تشكيل داد. در اين جهت مىتوان از استادان مجرب محل و حتى خود دانشآموزان و دانشجويان در زمينههاى هنرى و غير هنرى، مانند خط، نقاشى، طراحى، آشپزى، خياطى و... استفاده كرد كه علاوه بر پر كردن وقتهاى مرده، زمينه ارتباط و جذب به مسجد را ايجاد مىكند.
4- وجود جايگاه ويژه در مسجد براى عرضه فيلمهاى آموزنده و مفيد - سينمايى، مستند و... - اجراى نمايش و تئاتر در مناسبتهاى مذهبى، برگزارى كلاسهاى ورزشى و دفاع شخصى هر كدام مىتواند زمينه جذب خانوادهها را به مسجد و احياى كاركرد فرهنگى و آموزشى آن فراهم كند.
5-كار مفيد ديگر تشكيل نشريه و روزنامه مساجد است كه مىتوان از قشرهاى گوناگون به ويژه نوجوانان و جوانان كمك گرفت و آن را در تابلوى اعلانات و در ديد همگان قرار داد و حتى در شمارگان مناسب چاپ و توزيع كرد كه خود انگيزه قوى براى جذب به مسجدها و ارتباط دايم و مستمر خانواده با مسجدها مىشود.
6- يكى ديگر از راههاى مناسب جهت ارتباط بين خانوادهها و مسجدها، نفوذ مسجدها در خانوادهها با تأسيس واحدهاى ويژه براى افراد گوناگون خانواده است. تشكيل واحد يا كميته ويژه جوانان، زنان، سالمندان، كودكان، نوجوانان و... موجب آشنايى افراد خانواده، با مسجد و تأليف قلوب و جذبشان به اين نهاد اجتماعى مىشود.
7- تشكيل جلسههاى مشاوره براى ارايه راهكار در زمينههاى مختلف، يكى ديگر از راههاى جذب و ارتباط بين خانه و مسجد است. در مشاوره مىتوان از افراد كارشناس با تخصصهاى متفاوت در زمينههاى گوناگون بهره برد تا مشكلات خانوادهها در زمينه مسائل روحى، روانى، تحصيلى، شغلى، پزشكى و... مورد رفع و رجوع قرار گيرد.
8- تشكيل جلسههاى بحث و گفت و گو و مناظره بين دانشمندان با گرايشهاى متفاوت در زمينه مسائل اجتماعى، سياسى، اعتقادى، اقتصادى و... نه تنها به رشد آگاهى شركت كنندگان كمك مىكند، بلكه موجب جذب خانوادهها و افراد با گرايشهاى گوناگون مىشود.
9- در زمينه «اجتماعى» نيز مسجدها مىتوانند نقش فعال ايفا كنند. به طور نمونه با تشكيل كميته حل اختلافات خانوادگى و محلى در مسجدها قبل از مراجعه به مراكز قضايى و حل و فصل آن توسط كارشناسان خبره در مسجد و يا تشكيل انجمن رفع گرفتارىهاى مردم به ويژه در زمينه مشكلات ادارى، تأسيس مركز ازدواج جهت شناسايى افراد مناسب به يكديگر و اعطاى وام مناسب، اجراى مسابقههاى گوناگون و... مىتوان زمينه جذب و ارتباط فعال ميان خانه و مسجد را فراهم ساخت.
10-در زمينه «اقتصادى» نيز مسجدها مىتوانند با ايجاد تعاونىهاى مواد غذايى و كالاهاى ضرورى با قيمت مناسب، ايجاد فروشگاههاى زنجيرهاى ارزان قيمت، ايجاد سالنهاى جشن عروسى و مراسم عزادارى با استفاده از منبع زكات، ايجاد واحد كاريابى جهت ارايه فرصتهاى شغلى به جوانان و بيكاران محل، ايجاد صندوق قرض الحسنه و اعطاى وام به افراد نيازمند، ايجاد تعاونى جهت رسيدگى به وضعيت افراد ورشكسته در محل، سرمايه گذارى در زمينههاى گوناگون جهت حل معضل اقتصادى مردم و... زمينههاى جذب خانوادهها را به مسجدها فراهم نمايند و ارتباط قوى و مؤثرى ايجاد كنند.
11-همچنين در زمينه سياسى، مسجد مىتواند به عنوان پل رابط بين دولت (مسئولان) و ملت ايفاى نقش كند. مسجد مىتواند كانال انتقال پيشنهادها و انتقادهاى مردم و خانوادهها به صورت سريع و صريح به مسئولان مربوط باشد. اين امر خود ارتباط مؤثر بين خانوادهها و مسجدها را فراهم مىكند.
12- يكى از مواردى كه موجب دورى خانوادهها و افراد گوناگون از مسجدها مىشود، مسئله بهداشت و نظافت داخل شبستان است. يكى از موارد بهداشتى كه بسيار هم جنبه دافعه پيدا كرده است، «بوى بدپا» است كه خاطرهاى ناخوشايند را به همراه دارد. شايسته است جهت رفع اين معضل با تعبيه شير آب مخصوص جهت شستن پا و استفاده از «پوششهاى» يك بار مصرف راحت و زيبا - با توليد فراوان و ارزان - قبل از ورود به شبستان مسجد، زمينه حضور هر چه بيشتر افراد جامعه را فراهم كنيم.
13- همچنين تأسيس بيمارستان و درمانگاه در مسجدها و ارايه خدمات پزشكى با قيمت مناسب، مىتواند به جذب و ارتباط خانواده و مسجدها كمك كند.
14-يكى ديگر از راههاى مؤثر در ارتباط بين خانوادهها و مسجدها در سطح گسترده، ارتباط بين مسجدها مختلف در سطح شهر و حتى كشور با انجام مسابقههاى فرهنگى، علمى، ورزشى و... است كه زمينه آشنايى بيشترى را بين اقشار مرتبط با مسجد فراهم مىسازد.
همان طورى كه مىدانيم ما از طريق «ارتباط» به «يادگيرى» مىپردازيم.(36) در صورتى كه با ارايه روشهاى گوناگون و ابتكارى به ارتباط بين مسجد و خانه دست يابيم، يادگيرى در زمينههاى مذهبى، اجتماعى، اقتصادى، سياسى، فرهنگى و... به صورت مناسب صورت خواهد گرفت. ارتباط دو سويه بين خانواده و مسجد بسيارى از مشكلات را برطرف خواهد كرد.
آنچه بيان شد در جهت احيا و اصلاح كاركردهاى مسجدها بود تا با برآورده كردن نيازهاى اساسى و وجود كاركردهاى متنوع و گسترده، جايگاه واقعى خود را به دست آورند و خانوادهها را جذب كنند و موجب ارتباطى سالم و مستمر شوند، اما از سوى ديگر، اسلام عقيده دارد كه تربيتهاى دينى از زمان بعد از ولادت امكان دارد و بايد شروع شود.(37)
اين كه خانواده به ويژه مادر و بعد پدر چگونه و از چه راههايى مىتوانند ارزشهاى دينى را در وجود فرزندان خود نهادينه كنند و زمينه ارتباط آنان را با مسجد فراهم سازند، نياز به نوشتار مستقلى دارد كه اميد است اين امر صورت پذيرد.(38)
پي نوشت ها:
1) درآمدى بر جايگاه مسجد در تمدن اسلامى، عباس برومند اعلم، ستاد اقامه نماز، 1380، ص 13 - 14.
2) فرهنگ فارسى، محمد معين، انتشارات اميركبير، ج 3، ص 1406.
3) معارف و معاريف، سيد مصطفى حسينى دشتى، نشر صدر، 1376، ج 9، ص 351.
4) سوره جن (72) آيه 18.
5) سوره نور (24) آيه 36.
6) سوره توبه (9) آيه 18.
7) سوره بقره (2) آيه 114.
8) فروغ بى پايان، عبدالمجيد معاديخواه، نشر ذره، چ اول، 1378.
9) سوره حج (22) آيه 40.
10) بحارالانوار، ج 84، ص 14 ؛ الحكم الزاهره، عليرضا الصابرى اليزدى، مؤسسة النشر الاسلامى، 1361، ج 1، ص 150 .
11) مسجد و جوانان، محمد رضا عبدالامير الانصارى، ترجمه سيد ابوالحسن هاشمى، بنياد پژوهشهاى اسلامى، ص 13.
12) خانواده متعادل، احمد صافى، انجمن اوليا و مربيان جمهورى اسلامى ايران، ص 7.
13)خانواده متعادل (آناتومى جامعه)، محمد رضا شرفى، انجمن اوليا و مربيان، ص 43.
14) مقدمهاى بر جامعهشناسى خانواده، باقر سارو خانى، سروش، 1381، ص 11.
15) همان، ص 134.
16)نحوه رفتار والدين با فرزندان، انجمن اوليا و مربيان، يداللَّه جهانگرد، 1372، ص 14.
17) مقدمهاى بر جامعهشناسى خانواده، ص 12.
18) همان، ص 14.
19)سوره تحريم (66) آيه 6.
20)سوره طه (20) آيه 132.
21) مبانى تعليم و تربيت در قرآن و احاديث، رضا فرهاديان، دفتر تبليغات اسلامى حوزه علميه قم، 1378، ص 372.
22) مقدمهاى بر جامعهشناسى خانواده، ص 15.
23) درآمدى بر جايگاه مسجد در تمدن اسلامى، ص 47.
24) آناتومى جامعه (مقدمهاى بر جامعهشناسى كاربردى)، فرامرز رفيع پور، شركت سهامى انتشار، چاپ اول، 1378، ص 41 - 42.
25) همان، ص 65 - 66.
26)بحارالانوار، محمد باقر مجلسى، ج 83، باب 8، ص 351، ح 4.
27) درآمدى بر جايگاه مسجد در تمدن اسلامى، ص 47 ؛ به نقل از پيدايى مساجد، ص 81 .
28) داستان راستان، مرتضى، مطهرى، صدرا، 1372، ج 1، ص 25.
29) دانش مسلمين، محمد رضا حكيمى، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، 1379، ص 9.
30)همان، ص 25 - 26.
31)درآمدى بر جايگاه مسجد در تمدن اسلامى، ص 81 ؛ به نقل از تحول مسجد در گذر تاريخ، ص 46.
32)همان، ص 93 - 96.
33) آناتومى جامعه، ص 132.
34) مسجد نمونه، رحيم نوبهار، ستاد اقامه نماز، 1375، ص 25 - 31.
35) چهل ابتكار براى مساجد، حسن توانايان فرد، راهيان نور، 1377، ص 17 - 20.
36)روان شناسىاجتماعى،اليوت ارونسون، ترجمه دكتر حسين شكركن، رشد، 1379، ص 278.
37) اسلام و تعليم و تربيت، ابراهيم امينى، انجمن اوليا و مربيان، 1372، ص 238.
38) در اين باره مىتوان به كتابهاى مناسب و مرتبط در زمينه تعليم و تربيت و روانشناسى مراجعه نمود. از جمله:
- راهنماى پدران و مادران (2 جلد) مؤلف: محمد على سادات.
- اسلام و تعليم و تربيت (2جلد) مؤلف: ابراهيم امينى.
- خانواده در قرآن - مؤلف: دكتر احمد بهشتى.
- خانواده و فرزندان در دوره ابتدايى - مؤلف: استادان طرح جامع آموزش خانواده.
- نحوه رفتار والدين با فرزندان - مؤلف: يداللَّه جهانگرد.
- خانواده متعادل - مؤلف: احمد صافى.
- روانشناسى اجتماعى تعليم و تربيت - مؤلف: دكتر يوسف كريمى.