■ آثار و پیامدهاى ارزشمند نماز درخانواده
صمیمیت اعضاى خانواده با نماز
فریضه اى که به آن توجهى وافر شده، نماز است و با آن که جزو فروع دین محسوب مى شود ولى استمرار و برپاداشتن آن، موجب حفظ باور فردنسبت به اصول دین مى شود.خداوند فرمود: نماز را براى ذکر من برپا دار. اما فواید نماز به نمازگزار مى رسد، اوست که با یاد خدا، دلش آرامش مى یابد و قرآن مى فرماید: «فقط با یاد خداست که دل ها آرامش مى گیرد.» و «چون از ذکر و یاد خدا بهره گیرند مورد لطف و عنایت خدا قرار مى گیرند.» زیرا خداى تعالى فرمود: «مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم.» منظور از آیه شریفه نزول الطاف و رحمت خداوندى است وگرنه ما هرگز لحظه اى از یاد خدا نمى رویم. چراکه به قول فارابى خداى تعالى هم به عالم ما فوق قمر عنایت دارد و هم به عالم مادون قمر. ولى چون آدمى نماز را برپا مى دارد، از فحشا و منکرات به دور مى ماند و طریق صلاح و سلامت مى پوید و قرآن مى فرماید: چون ترک نماز گوید، دچار سختى و تنگى در معیشت مى گردد. خداى تعالى مى فرماید: هر کسى که از ذکر من اعراض کند به درستى که براى او معیشتى سخت و تنگ خواهد بود و آن کس که نمازش را از روى عمد ترک کند، کفر ورزیده است. پس اگر به پیام قرآن دقیقاً توجه کنیم، دوزخیان را اهل نماز معرفى نمى کند. و باز خداوند مى فرماید: «از آنها مى پرسند که چرا در دوزخ قرار گرفته اید جواب مى دهند: ما از نمازگزاران نبودیم.» پس سرانجام کسانى که نماز را ترک مى گویند، دست نیافتن به سعادت و رفتن به دوزخ خواهد بود و حال آن که فارابى که مؤسس فلسفه اسلامى است، هدف از دیانت و تحقق مدینه فاضله را دست یافتن به سعادت مى داند.
حال اگر در درون خانواده اى یکایک اعضا به سعادت برسند، خانواده اى سعادتمند را تشکیل مى دهند که در پرتو عبادت و نماز از آرامش برخوردارند و در پرتو عنایات و الطاف الهى به سر مى برند و از فحشا و منکرات به دورند و چون از نماز فارغ مى شوند، دوباره به ذکر خدا مى پردازند و به تعبیر قرآن «پس وقتى از نماز فراغت یافتید باز در همه احوال، ایستاده و نشسته و بر پهلو و درهر حال که مى توانید خدا را یاد کنید.»
* نماز در خانواده
یکى از ویژگى هاى بارز انسان مسلمان انجام عبادت و برگزارى فریضه است. پدر را وظیفه آن است که همسر و فرزندان خود را امر به نماز کند و قرآن مى فرماید: «اهل خود را به برگزارى نماز امر کن.» لقمان حکیم نیز فرزند خویش را به نماز امر کرده و مى فرماید: فرزندم نماز را بپادار. پس پدر که متولى دعوت اعضاى خانواده به دیانت در معناى وسیع است، باید وظیفه امر به معروف را عهده دار شود و نماز یکى از مصادیق بارز امر نیک و معروف است. پس پدر باید احساس وظیفه کرده و نسبت به وظیفه خطیر خویش واقف باشد تا دیگران را نسبت به ایفاى آن وظیفه تذکر دهد و در بیان نیز لحنى صمیمانه داشته باشد، چنان که این صمیمیت در لحن لقمان هویدا است. على (ع) نیز در نامه ?? نهج البلاغه، فرزند خویش امام حسن (ع) را به همین نحو و با همین لحن مورد خطاب قرار داده و مى فرماید: «یا بنى». پس هنگام دعوت فرزندان خویش نیز پدران از همین لحن صمیمانه استفاده کرده و بگویند: «پسرم نماز را به پادار» و این لحن گرم و صمیمى است که آنان را به عبادت تشویق و ترغیب مى کند. پس دعوت با لحن نیک و صمیمى تأثیر مضاعف دارد و آنجا که امر و دعوت با لحنى صمیمانه نباشد، قطعاً گرایش به انجام فریضه و استمرار آن نیز چندان قابل توجه نخواهد بود.
* آثار و پیامدهاى نماز در خانواده
خواندن نماز در خانواده آثار و پیامدهاى فراوانى در بردارد که به برخى از آنها اشاره مى کنیم.
* ایجاد انسجام و همدلى
از جمله عواملى که خانواده را پایدار ساخته و حیات آن را استمرار مى بخشد، وجود انسجام در آن است، پس هر اندازه همسویى در آن بیشتر باشد و همدلى در آن قوت گیرد، خانواده منسجم تر خواهد بود. براى تحقق انسجام، خوب است نماز به جماعت برگزار شود. نماز جماعت فاصله ها را در خانواده از بین مى برد و همه را در کنار یکدیگر قرار مى دهد. پدر، مادر و فرزندان همه با هم رو به سوى قبله مى نشینند که اولین خانه اى است که خداوند آن را براى مردم قرار داد. زمانى که صداى مؤذن بلند مى شود و چون به نام رسول خدا(ص) مى رسد، همه برایشان و خانواده شریف وى درود مى فرستند و چون به پایان مى رسد، همه با هم قیام مى کنند و یک صدا تکبیر مى گویند و به امام جماعت اقتدا مى کنند و در این قامت و رکوع و سجده، هماهنگ و همدل و همسو عمل مى کنند زیرا خداوند فرمود: «نماز را برپاى دارید.» «و با رکوع کنندگان رکوع کنید و از سجده گزاران باشید.»
بدین ترتیب با رعایت ارکان نماز و توجه به موالات آن و با بیان اذکار و اوراد آن، نماز را به پایان مى رسانند و چون به راست و چپ مى نگرند، جمال یکدیگر را هم در پى این عمل مستحبى مى بینند و چون با یکدیگر مصافحه مى کنند گرماى دستان صمیمى یکدیگر را لمس کرده و مى گویند «فتقبل الله»، همه براى قبولى نماز یکدیگر، دعا مى کنند و سپس به ذکر الهى پرداخته و تسبیح منسوب به حضرت زهرا(س) را که حاوى اذکار ارزشمند است، بیان مى دارند و سپس براى شکرانه خداى سر بر سوى تربت حسین(ع) برده و پیشانى خود را بر آن قرار داده و آن را بوسه مى زنند و نماز از این دست به آستانه قبولى مى رسد و بالا مى رود. نمازى که به جماعت خوانده شده و مهر آن خاک کربلاى سرور آزادگان بوده و همه براى قبولى نماز دیگرى به دعا برخاسته اند. اینک سؤال این است که آیا این همه اذکار الهى و افعال معنوى همسو و منسجم موجب انسجام خانواده نمى شود قطعاً پاسخ مثبت است، چراکه آنها دست خدا را به همراه خود خواهند داشت و اجتماع آنها نیز حول محور حق است و نه تفرق در مسیر حق که على(ع) آنان را مورد خطاب قرار داده و فرموده است: به خدا قسم که دل را مى میراند و غم و اندوه را برمى انگیزد، اجتماع این قوم (سپاهیان معاویه) بر باطلشان و تفرقه شما در حقتان. پس اجتماع حول محور حق که با نماز جماعت در خانواده متجلى مى شود، نشاط برانگیز است و رضایت خالق را نیز به همراه دارد.
نتیجه آن که همه با هم به سوى یک قبله، با اذکارى واحد و با افعالى مشابه، حول محور حق و با همدلى و همراهى با یکدیگر به عبادت خالقى یگانه مى پردازند. این امر موجب انسجام معنوى خانواده مى شود و انسجام معنوى خانواده، دوام و بقاى آن را ضمانت مى کند. زوجین طلاق را مبغوض ترین حلال ها دانسته و براى اندک اختلافى رو به جدایى نمى آورند.
پس لازمه برگزارى نماز جماعت همکارى است و در تعریف همکارى گفته اند: وقتى مجموعه اى از افراد به صورتى هماهنگ براى دست یافتن به هدفى واحد تلاش مى کنند، به آن همکارى مى گویند. همکارى نیز عامل ایجاد انسجام و پایدارى خانواده است.
* تأمین بهداشت روانى خانواده
از دیگر امورى که نماز در خانواده به تحقق آن کمک مى کند، بهداشت جسمانى و روانى است. اینک سؤال این است که نماز چه نقشى در تأمین بهداشت جسمانى و روانى دارد و چگونه بعد جسمانى و روانى آدمى را سامان مى بخشد در پاسخ باید گفت که تقرب به خداوند موجب امنیت خاطر آدمى است و نماز عامل نزدیکى و تقرب به پروردگار عالمیان است. در روایتى از حضرت امام صادق(ع) از برترین چیزى که بندگان به واسطه آن به خدا تقرب مى جویند، سؤال مى کنند، حضرت مى فرماید: «پس از شناسایى خداوند، از این نماز مسأله برترى سراغ ندارم. آیا نمى بینى که بنده نیکوکار، عیسى بن مریم (ع) گفت که خداوند به من سفارش نماز را فرمود.»
على (ع) هم در دعاى کمیل بن زیاد نخعى مى فرماید: «نام و یاد خدا دوا و شفاست و براى هر دو بعد جسمانى و روانى نیز صادق است.»
پس سلامت روانى بر جسم آدمى تأثیرگذار است و سلامت جسمانى زمینه ساز سلامت روانى است و وقتى اعضاى خانواده اى در هر دو بعد جسم و روان از سلامت برخوردار باشند، فضاى خانواده نیز از سلامت برخوردار خواهد بود، چرا که نیازهاى اساسى روانى همچون نیاز به امنیت و محبت و نیاز به تعلق به جمع و عزت نفس و خودشکوفایى تأمین مى شود و در پرتو آنها، فضاى خانواده از سلامت و امنیت عاطفى برخوردار مى شود. این امر خود جسم انسان ها را به سلامت نگاه مى دارد و نماز و عبادات به نحو مطلوب منشأ تأمین این ها خواهد بود.
* دست یافتن به تعالى و سعادت
زمانى که انسان به فضیلت عبادت خدا دست مى یابد و به شهوات خویش غلبه مى کند، سیر تعالى را طى کرده است و مهم تر از آن، این است که او در مقام سخن گفتن با ذاتى بى همتا قرار گرفته و خالق عالم به آدمى چنین اذن و اجازه اى داده است و عطاى چنین اذنى به انسان موجب اعتلاى اوست. پس آن که بیشتر با خدا سخن گفته است و بخش بیشترى از عمر خود را با خداى تعالى سپر کرده و به ذکر او مشغول بوده است، از تعالى بیشترى برخوردار شده و به امکان بهترى براى دست یافتن به سعادت دسترسى پیدا کرده است. پس اگر اعضاى خانواده اى به چنین امکانى دست یافته باشند، مى توان گفت آن خانواده اعتلا یافته است.
* توسعه و بسط فرهنگ دینى در خانواده
نماز و برپا داشتن آن در فضاى خانه، خانواده را در بسط و توسعه فرهنگ دینى کمک مى کند، زیرا نماز احکام خاص خود را دارد و نمازگزار باید بر مقدمات، مقارنات، موالات، ارکان، اوقاف و مستحبات نماز واقف شود، تا بتواند این فریضه را به نحو احسن برگزار کند. پس براى افزایش اطلاعات درباره نماز، سؤالاتى توسط فرزندان از والدین پرسیده مى شود. از سویى والدین نیز بر رفتار عبادى فرزندان خویش نظارت مى کنند تا آنان را براى برگزارى بهتر نماز یارى رسانند. لذا ضمن تشویق فرزندان، گاه خطاهاى آنان را نیز تذکر مى دهند و فرزند را براى کسب شناخت بیشتر نسبت به کیفیت نماز و مطلوب برگزار شدن آن مدد مى رسانند و بدین ترتیب فضاى بحث و گفت و گو درباره نماز و نیز مسائل دیگر دینى آغاز مى شود. بچه ها سؤالاتى درباره فلسفه نماز و ضرورت اقامه آن مطرح مى کنند و اگر والدین پاسخ هاى غنى و مناسبى بدهند، فرهنگ نماز و نماز خواندن را بسط و گسترش داده اند. به طور مثال ممکن است که فرزند از والدین درباره اهمیت و جایگاه سجده در نماز سؤال کند، آنها مى توانند به احادیثى در این باره اشاره کنند.
* الگوپذیرى فرزندان از والدین
آنچه باید به آن عنایتى ویژه داشت، این است که والدین در خانواده در انجام عبادت نقشى الگویى دارند. اگر پدر و مادرى در طریق حق گام بردارند و به عبادت خدا بپردازند، فرزندان نیز از والدین خویش الهام گرفته و آنان نیز معمولاً در همان طریق گام مى نهند. پس بدین ترتیب مشى و روش انجام عبادت از سوى والدین در معرض دید فرزندان قرار مى گیرد و یافته ها حکایت از آن دارد که در خانواده هایى که والدین نمازگزارند، فرزندان آنها بیشتر به عبادت و نماز روى مى آورند و اگر نماز نخوانند و در انجام عبادت کاهل باشند، فرزندان خویش را به کاهل بودن در نماز سوق مى دهند. آنان باید از اسوه حسنه، یعنى پیامبر (ص) الهام بگیرند که به نماز مى ایستاد. در مسجد، هم اهل بیت به ایشان اقتدا مى کردند و هم دیگران. در آنجا که مسجد نیست، برپا داشتن نماز جماعت در خانواده توصیه شده است. باید دانست که عبادت هاى کودکان نیز از مشروعیت برخوردار است. خداوند درباره کودکان هم تکالیف را به نحو الزام (واجب یا حرام) نخواسته است، پس براى آنان واجبات چون مستحبات نخواهد بود و محرمات چون مکروهات. مى توان گفت که احکام الهى تکلیفى درباره کودکان سه قسمت است: مستحبات (شامل واجبات و مستحبات)، مکروهات (شامل محرمات و مکروهات) و مباحات. پس اگر پدر و مادر الگویى از عبادت باشند و فرزندان به آنها تأسى کنند، مى توانند از کودکى اندوخته اى از مستحبات و معنویات را فراهم آورند.