■ نماز امام عسکری علیه السلام
قال الامام العسکری علیه السلام: «عَلَامَاتُ الْمُؤْمِنِ خَمْسٌ: صَلَاةُ إِحْدَى وَ الْخَمْسِینَ وَ زِیارَةُ الْأَرْبَعِینَ وَ التَّخَتُّمُ بِالْیمِینِ وَ تَعْفِیرُ الْجَبِینِ وَ الْجَهْرُ بِبِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم».[1]
«نماز»، بارزترین جلوه بندگی حق تعالی است که افزون بر دهها آیه از قرآن کریم، روایات بسیاری بر آن تأکید نموده، آثار و برکات، شرایط اقامه آن، آداب، اسرار و دیگر مطالب مرتبط، از لسان مبارک ائمه طاهرین علیهم السلام بیان شده است.
امام حسن عسكری علیه السلام در ذیل آیه «و یقیمون الصلاة» داستانی در مورد نماز ابوذر غفاری نقل می کنند که پیامهای زیبا و کلیدی برای زندگی دارد و اینکه انسان نباید به بهانه سرمایه های دنیایی، از نماز غفلت نماید.
آن حضرت فرمود: روزی حضرت ابوذر غفاری به محضر رسول خداصلی الله علیه وآله آمده و عرضه داشت: یا رسول الله! من در حدود 60 راس گوسفند دارم و نمیخواهم بخاطر آنها همیشه در بادیه باشم و از فیض محضر شما محروم شوم و همچنین دوست ندارم آنها را به یك شبانی بسپارم تا به آنها ستم كرده و حقوقشان را رعایت نكند؛ تكلیف من چیست؟
رسول خداصلی الله علیه وآله فرمود: فعلا برو و گوسفندانت را بچران. ابی ذر طبق فرمان پیامبر به صحرا رفت و در روز هفتم به نزد پیامبر آمد. رسول خداصلی الله علیه وآله از وی سؤال كرد:ای اباذر! گوسفندانت را چه كردی؟ او پاسخ داد: یا رسول الله گوسفندان من قصه شگفت انگیزی دارند! پیامبر فرمود:ای اباذر مگر چه شده؟ چه قصه ای؟
اباذر در پاسخ اظهار داشت: یا رسول الله! من مشغول نماز بودم، گرگی به گوسفندانم حمله كرد، پس گفتم: خدایا نمازم، خدایا گوسفندانم! در آن حال من متحیر بودم كه نمازم را بشكنم و از گوسفندان دفاع كنم یا نمازم را ادامه دهم. ادامه نماز را انتخاب كردم، در این حال شیطان مرا وسوسه كرد و به من گفت: ای اباذر! چه میكنی؟ اگر گرگ گوسفندانت را هلاك كند و تو همچنان نمازت را ادامه دهی در دنیا سرمایهای برای زندگی ات نخواهد ماند.
به شیطان پاسخ دادم: برای من ایمان به وحدانیت خداوند و ایمان به رسالت حضرت محمدصلی الله علیه وآله و ولایت برادرش علی علیه السلام و دشمنی با دشمنان آن بزرگواران بهترین سرمایه است كه باقی خواهد ماند؛ بعد از اینها هر چه از من فوت شود اهمیتی ندارد.
در این حال نمازم را ادامه دادم و گرگ یكی از گوسفندانم را ربود، اما با حیرت تمام دیدم كه در آن لحظه شیری پیدا شد و گرگ را كشته و آن گوسفند را از چنگال وی رهانیده و به داخل گله بازگردانید. سپس مرا مورد خطاب قرار داده و [با زبان فصیحی] گفت:ای اباذر! نمازت را با خیال راحت ادامه بده، خداوند تبارك و تعالی مرا مامور كرده كه از گوسفندانت مواظبت نمایم تا اینكه از نماز فارغ شوی.
من نماز را به پایان رساندم در حالی كه حیرت و تعجب تمام وجودم را فرا گرفته بود و خدا میداند كه چه حالی داشتم. در این موقع شیر به نزدم آمده و به من گفت: «امض الی محمدصلی الله علیه وآله فاخبره ان الله تعالی قد اكرم صاحبك الحافظ لشریعتك و وكل اسدا بغنمه یحفظها؛ نزد حضرت محمدصلی الله علیه وآله برو و به آن حضرت خبر بده كه: خداوند متعال دوست تو را كه از شریعتت پاسداری میكرد گرامی داشت و برای گلهاش شیری را به محافظت گماشت.»
با شنیدن این ماجرا، همه حاضران از قصه اباذر شگفت زده شدند. پیامبر اكرم صلی الله علیه وآله فرمود: ای اباذر! راست گفتی و به یقین من، علی، فاطمه، حسن و حسین علیهم السلام به راستی تو و قصه ات ایمان آوردیم.
اما برخی از منافقین كه در حدود 20 نفر بودند، گفتند: محمدصلی الله علیه وآله با اباذر تبانی كرده اند كه ما را بفریبند. ما باید خودمان او را تعقیب كنیم و ببینیم آیا واقعا شیری در هنگام نماز از گله اباذر محافظت میكند؟ آنها آمدند و با چشمان خود دیدند كه اباذر در حال نماز است و شیری گله او را میچراند و از آنها مواظبت میكند. هنگامی كه اباذر دوباره به حضور رسول الله صلی الله علیه وآله شرفیاب شد، پیامبرصلی الله علیه وآله خطاب به وی فرمود: «یا اباذر انك احسنت طاعة الله، فسخر الله لك من یطیعك فی كف العوادی عنك، فانت افضل من مدحه الله عزوجل بانه یقیم الصلاة؛ ای اباذر! تو اطاعت خدا را به نحو احسن انجام دادی و خداوند كسی را برای پاسبانی گوسفندانت در تسخیر تو درآورد كه در وسط بیابان از تو اطاعت میكند، پس تو گرامیترین كسی هستی كه خداوند متعال او را به اینكه نماز اقامه میكند ستوده است!».[2]
شیوه نماز امام عسکری علیه السلام
حضرت عسكری علیه السلام در سخن و عمل، بر جایگاه ممتاز و ویژه نماز پافشاری می نمودند و هیچ چیز مانع اقامه نماز در وقت آن نمی گردید.
یكی از یاران نزدیك و مورد اطمینان امام حسن عسكری علیه السلام به نام «ابوهاشم جعفری» میگوید: روزی به حضور حضرت عسكری علیه السلام داخل شدم و مشاهده كردم آن حضرت مشغول نوشتن است. در همین موقع وقت نماز داخل شد. آن بزرگوار از كار نویسندگی دست كشیده و برای اقامه نماز به پا خواست. من با شگفتی تمام دیدم كه قلم بر روی كاغذ همچنان حركت میكرد و مینوشت تا اینكه كار كتابت كاغذ به پایان رسید. من به شكرانه این كرامت به سجده افتادم و امام از نماز برگشته و قلم را بدست گرفته و به مردم اجازه ورود داد.[3]
عقید خادم میگوید: هنگامی كه حضرت عسكری علیه السلام در بستر بیماری بود و واپسین لحظات حیات خویش را میگذرانید، مقداری داروی جوشانده خواست، ما آن را آماده كرده و به محضرش آوردیم، امام متوجه شد كه وقت نماز صبح رسیده است، فرمود: میخواهم نماز بخوانم، سجاده حضرت را در بسترش گستردیم، امام از خادمه ایكه در آنجا حضور داشت آب وضو را گرفته و بعد از اینكه با آن آب وضوی كاملی را به جا آورد، آخرین نماز صبح را در همان بسترش خواند و لحظاتی بعد روح بلند آن حضرت به عالم بالا عروج نمود.[4]
همچنین آن حضرت، اقامه نماز را از شرایط و نشانه های شیعیان راستین شمردند و فرمودند: «علامات المؤمنین خمس: صلوة الاحدی والخمسین، وزیارة الاربعین، والتختم فی الیمین، وتعفیر الجبین، والجهر ببسم الله الرحمن الرحیم؛ علامت اهل ایمان پنج تا است: بجای آوردن 51 ركعت نماز [در هر روز]،[5] خواندن زیارت اربعین، قرار دادن انگشتر [مجاز] در انگشتان در دست راست، مالیدن پیشانی [در هنگام سجده] بر خاك و بلند گفتن بسم الله الرحمن الرحیم [در حال قرائت نماز].»[6]
آن حضرت عسكری علیه السلام با اشاره به درجات اهل نماز، فرمودند: «زمانی كه بنده به سوی جایگاه نمازش میرود تا نماز را اقامه نماید، خدای عزوجل به ملائكهاش میفرماید: «آیا بنده مرا نمیبینید كه چگونه از همه خلائق بریده و به سوی من آمده است، در حالی كه به رحمت و جود و رافت من امیدوار است؟ شما را شاهد میگیرم كه رحمت و كرامت خود را مخصوص او گردانیدم.»[7]
[1] . وسائل الشیعه، ج14، ص 478؛ اقبال الاعمال، سید بن طاووس، ج3، ص 100.
[2] . تفسیر امام العسكری علیه السلام، ص 72 به بعد؛ بحارالانوار، ج 81، ص 231، 232، 233، با تلخیص.
[3] . بحارالانوار، ج 50، ص 304.
[4] . كمال الدین، ص 473؛ بحارالانوار، ج 50، ص 331.
[5] . مقصود حضرت از 51 ركعت نماز، 17 ركعت نمازهای واجب و 34 ركعت نوافل آنهاست.
[6] . مصباح المتهجد، ص 788؛ وسائل الشیعه، ج 14، ص 478.
[7] . جامع احادیث الشیعه، ج 4، ص 22.