■ شکوه نماز در قیام امام حسین (علیه السلام)
مقدمه
در مقابله با بحرانها و حوادث سخت زندگی، نماز و عبادت خالصانه، بهترین پشتیبان و پناهگاه تمام انسانهای پاک و انبیای بزرگ الهی در طول تاریخ بوده است. خداوند متعال در قرآن کریم نماز را پناهگاه مطمئن انسان معرفی کرده و فرموده است: «وَ اسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ وَ إِنَّها لَکَبیرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخاشِعین؛[1] از صبر و نماز (در حوادث سخت و کارهای مهم) یارى جویید (و از دریای بیکران قدرت الهی نیرو بگیرید) و این کار جز براى خاشعان، سنگین است».
خفتگان را چه خبر زمزمه مرغ سحر؟
حَیَوان را خبر از عالم انسانی نیست
شب مردان خدا روز جهانافروز است
روشنان را به حقیقت شب ظلمانی نیست[2]
از اینرو نماز در سیره امام حسین(ع)، همواره مهمترین تکیهگاه شمرده میشد. این شیوه برگرفته از روش پیامبر اکرم9 و مولای متقیان حضرت علی(ع) بود که در قیام عاشورا به اوج خود رسید و نماز، مهمترین پشتوانه حضرت سیدالشهدا(ع) و یاران باوفایش در این قیام جاویدان شد.
امام سجاد(ع) درباره نمازهای امام حسین(ع)فرمود: «كَانَ يُصَلِّي فِي الْيَوْمِ وَ اللَّيْلَةِ أَلْفَ رَكْعَةٍ؛[3] پدرم در هر شبانهروز هزار رکعت نماز میخواند». امام حسین(ع) در تفسیر آیه شریفه «الَّذِینَ إِن مَّکنَّاهُمْ فىِ الْأَرْضِ أَقَامُواْ الصَّلَوةَ؛[4] یاران خدا همان کسانى هستند که هر گاه در زمين به آنها قدرت بخشيديم، نماز را برپا مىدارند»، فرمود: «این آیه درباره ما اهلبیت پیامبر(ص) است».[5] همانگونه که در زیارت وارث پس از توصیف مقامات عالی امام حسین(ع)به این جمله میرسیم: «أَشْهَدُ أَنَّک قَدْ أَقَمْتَ الصَّلَاةَ وَ آتَیتَ الزَّکاةَ وَ أَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَیتَ عَنِ الْمُنْکرِ وَ أَطَعْتَ اللَّهَ حَتَّى أَتَاک الْیقِین؛[6] من شهادت میدهم که تو نماز را اقامه کردی و زکات را پرداختی و امر به معروف و نهی از منکر نمودی و تا آخرین لحظه زندگی، در اطاعت خدا بودی». حضرت سیدالشهدا(ع) در مناجاتش چنین نجوا میکند: «اللَّهُمَّ مَنْ أَوَى إِلَى مَأْوىً فَأَنْتَ مَأْوَای وَ مَنْ لَجَأَ إِلَى مَلْجَإٍ فَأَنْتَ مَلْجَئِی؛[7]خدایا هر که جای گرفت به جایگاهی، پس تویی جایگاه من و هر که پناه گرفت به پناهگاهی، پس تویی پناهگاه من».
جلوههای نماز در قیام عاشورا
قیام عاشورا سرشار از جلوههایی از نماز است که در این بخش به برخی از آنها اشاره میشود.
1. آغاز قیام با خواندن نماز در مسجد
پس از آنکه امام حسین(ع)با ولید در مدینه بیعت نکرد، در نیمه شب 28 رجب سال 60 هجری به مسجدالنبی آمد، نماز خواند و با قبر رسولخدا(ص) خداحافظی کرد. پس از نماز در حال سجده به خواب رفت و پيامبر(ص) در عالم خواب، او را به سينه چسباند و میان دو چشم آن حضرت را بوسید و به او فرمود: «پدرم به فدای تو! ... برای تو در بهشت درجهای است که به آن نائل نمیشوی، مگر با شهادت».[8]
سپس امام(ع) به مکه آمد، مسجدالحرام را پایگاه خود قرار داد و پس از نماز در مسجد به سخنرانی و آگاهی بخشیدن به مردم پرداخت. اساساً قیامهای الهی همه از مسجد و اماکن مقدس آغاز میشود؛ همچنانکه حضرت ولیعصرعج نیز حرکت الهی خود را در عصر ظهور از مسجدالحرام شروع میکند.
احمد بن اعثم کوفی، از تاریخنگاران قرن سوم هجری مینویسد:
چون امام حسین(ع) به مکه رسید، مردم خوشحال شدند. امام(ع) بعد از استقرار و در چهار ماهی (شعبان، رمضان، شوال، ذیالقعده و چند روز از ذیالحجه) که در مکه بود، مؤذنی معین کرد که در اوقات نماز با صدای بلند اذان میگفت و مردم جمع میشدند و پس از اقامه نماز، به سخنان و روشنگریهای امام حسین(ع) در موضوعات روز، بهویژه درباره عدم بیعت با یزید و اهداف و فلسفه قیام عاشورا گوش فرا میدادند.[9]
هنگامی که امام(ع) در مکه بود، دو نفر به نامهاى «هانى بن هانى سبیعى» و «سعید بن عبداللَّه حنفى» از کوفه رهسپار مکه شدند و نامهاى را که آخرین نامه کوفیان به امام حسین(ع) بود، به آن حضرت تقدیم کردند. امام حسین(ع) به آورندگان نامه هانى و سعید فرمود: «به من خبر دهید که چه اشخاصى در نوشتن این نامه با شما همدست بودهاند؟». آنها جواب دادند: «اى فرزند رسولخدا! افرادى مانند شبث بن ربعى، حجّار بن ابجر، یزید بن حارث، یزید بن رویم، عروة بن قیس، عمرو بن حجاج و محمد بن عمیر بن عطارد (که هر کدام از سران قوم هستند) با ما همدست بودند». در این هنگام امام حسین(ع) برخاست و در کنار کعبه دو رکعت نماز در بین رکن و مقام (بین حجرالاسود و مقام ابراهیم(ع)) خواند و از خداوند طلب خیر کرد. سپس پسرعمویش، مسلم بن عقیل را به حضور طلبید تا او را روانه کوفه کند.[10] مسلم بن عقیل نیز بعد از دریافت فرمان امام(ع)، راه جهاد و شهادت را در پیش گرفت و به عنوان سفیر قیام عاشورا، ارتباط با خداوند و اقامه نماز را زیربنای حرکتش قرار داد. او ابتدا مخفیانه به مدینه رفت و مرقد مطهر نبوى را زیارت کرد و در مسجدالنبى دو رکعت نماز خواند. آنگاه مخفیانه با بستگانش وداع کرد و شبانه راه عراق را در پیش گرفت و با عزم و ارادهاى راسخ، به سوى هدف بلند خویش شتافت.[11]
2. تنظیم برنامهها با اوقات نماز
حضرت اباعبدالله(ع) پس از حرکت به سوی کوفه، برنامههایش را در هر منزل و مقامی با اوقات نماز تنظیم و سخنانش را بعد از نماز بیان میکرد.
در منزل شراف که حرّ بن یزید ریاحی راه را برامام (ع) بسته بود، هنگام نماز ظهر شد و آن حضرت(ع) دستور داد حجاج بن مسروق اذان بگوید. وقتی هنگام گفتن اقامه و خواندن نماز شد، امام حسین(ع) لباس پوشید، نعلین بر پا کرد و برای خواندن نماز از خیمه بیرون آمد. حمد و ثناى خداوند را به جا آورد و رهنمودهای لازم را به سپاه حرّ بیان فرمود. همه آنان در مقابل سخنان بر حق امام(ع) خاموش شدند و کسى از آنان سخن نگفت. امام(ع) از حر پرسید: «آیا میخواهى تو هم با همراهان خود نماز بخوانى؟». عرض کرد: «نه، بلکه شما نماز بخوان و ما نیز پشت سر شما نماز میخوانیم». نماز به امامت امام حسین(ع) خوانده شد.
چون هنگام نماز عصر شد، امام حسین(ع) دستور داد همه آماده رفتن شوند. همراهان حضرت آماده حرکت شدند. سپس امام(ع) به منادى خود دستور داد براى نماز عصر بانگ سر دهد و اقامه نماز گفته شد. امام حسین(ع) پیش آمد، ایستاد و نماز عصر خواند و چون سلام داد، به سوى آن مردم برگشت و حمد و ثناى خداى را به جا آورد و سخنرانی دیگری ایراد فرمود.[12]
3. یک شب مهلت برای عشق به نماز
عمر سعد در عصر روز تاسوعا فرمان حمله داد. حضرت ابوالفضل(ع) از سوى امام حسین(ع) مأمور شد تا از دشمن براى شب عاشورا مهلت بگیرد. حضرت اباعبدالله(ع) انگیزه خویش را از تأخیر انداختن جنگ چنین بیان میفرماید:
یا عَبّاسْ! اِرکبْ بِنَفْسى اَنْتَ یا اَخى... اِرْجِعْ اِلَیهِمْ فَاِنْ اِسْتَطَعْتَ اَنْ تُؤَخِّرَهُمْ اِلى غُدْوَةٍ وَتَدْفَعَهُمْ عَنَّا الْعَشیةَ؛ لَعَلَّنا نُصَلّى لِرَبِّنا الَلَّیلَةَ وَنَدْعُوهُ وَنَسْتَغْفِرُهُ. فَهُوَ یعْلَمُ اَنّى کنْتُ اُحِبُّ الصَّلوةَ لَهُ وَ تِلاوَةَ کتابِهِ وَ کثْرَةَ الدُّعاءِ وَالاِسْتِغْفارِ؛[13] برادرم عباس! جانم به فدایت، سوار شو... به سوى آنان برو و اگر توانستى جنگ را تا صبح فردا به تأخیر انداز و امشب آنان را از ما دور کن. شاید ما بتوانیم امشب در پیشگاه پروردگارمان به نماز و دعا و استغفار بپردازیم. او خوب مىداند که من پیوسته نماز براى او و تلاوت قرآنش و بسیار دعا کردن و طلب آمرزش خواستن از درگاهش را همواره دوست مىدارم.
بگذشت ز هر چه داشت حتی سر و جان
اما ز نماز خویش هرگز نگذشت[14]
امام حسین(ع) چنان عشقی به نماز و ذکر و دعا دارد که مىخواهد شبى را از دشمن مهلت بگیرد و به راز و نیایش و نماز بپردازد و این در حالى است که با صلابت تمام در مقابل خواستههاى نامشروع دشمن ایستاد و مقاومت مىکند.
از کربلای مقدس، میآید آوای مردی
آوای نورانی او «انی احب الصلوه» است[15]
شیعه امام حسین(ع) نیز باید همانند مولایش عاشق نماز و تلاوت قرآن کریم باشد و زندگی خود را در پرتو عشق به این امور معنوی جهت دهد.
4. نماز صبح عاشورا
هنگامی که امام حسین(ع) نماز صبح را در روز عاشورا به جا آورد، پس از حمد و سپاس خداوند به یاران نمازگزارش فرمود: «خداوند به شهید شدن شما در این روز اذن داده است و بر شماست صبر و شکیبایی».[16] حضرت در این گفتار حکیمانه دو نکته را تذکر میدهد؛ اول اصل شهادت که به امر پروردگار است و دوم پایداری و استقامت در برابر دشمن که هر دو نکته با نماز ارتباط مستقیم دارد؛ زیرا روح استقامت و پایداری در جهاد باید از همان نماز و ارتباط با پروردگار به دست بیاید و از عبادت و معنویت نیرو بگیرد: «وَاسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلوة».[17]
پس از نماز صبح عاشورا، وقتی امام(ع) در مقابل خویش موجی خروشان از دشمنان خیانتکار را دید؛ دستها را به سوی آسمان بلند کرد و با توکل خالصانه به خداوند چنین دعا نمود: «اَللَّهُمَّ اَنْتَ ثِقَتی فی کُلِّ کَرْبٍ، وَ رَجائی فی کُلِّ شِدَّةٍ؛[18] خدایا! تو در هر غم و اندوه پناهگاه و در هر پیشامد ناگوار مایه امید منی».
5. نماز ظهر عاشورا
در زمين كربلا در روز عاشورا حسين(ع)
زير تيغ و تير دشمن خواند بیپروا نماز[19]
اوج شکوه نماز در حماسه کربلا، برگزارى نماز ظهر عاشوراست. در ظهر عاشورا ابوثمامه صیداوى به حضور حضرت آمد و در اوج جنگ با دشمن عرضه داشت: «یا اباعبداللَّه! فدایت شوم، گرچه این مردم با حملات و هجومهاى پى در پى خود به تو نزدیک شده و مىخواهند تو را به شهادت برسانند، اما به خدا سوگند! تا مرا نکشتهاند؛ نمىتوانند به تو آسیبى برسانند. دوست دارم در حالى به ملاقات پروردگارم بشتابم که این آخرین نمازم را هم به امامت شما خوانده باشم». امام(ع)با شنیدن سخنان ابوثمامه به آسمان نگاه کرد و فرمود: «ذَکرْتَ الصَّلوةَ جَعَلَک اللَّهُ مِنَ الْمُصَّلین الذَّاکرینَ، نَعَمْ هذا اَوَّلُ وَقْتِها؛[20] نماز را یاد کردى، خداوند متعال تو را از نمازگزارانى که به یاد خدا هستند، قرار دهد. بلى، الان اول وقت نماز است».
جهد کن بر نماز اول وقت
این پیام شهید عاشوراست[21]
سپس فرمود: «لحظاتى از دشمن آتشبس بخواهید»، ولى هنگامى که دشمن آتشبس موقتى را نپذیرفت؛ سالار شهیدان(ع) در مقابل باران تیر دشمن به نماز ایستاد.
در هر نفسش سوز و گداز است حسين(ع)
سرچشمه هر راز و نياز است حسين(ع)
میخواند نماز آخرين را در خون
يعنی كه فدايی نماز است حسين(ع)[22]
نماز، ستون دین و یادآور حضور خدا در تمام لحظات زندگی انسان است. خواندن نماز بر هر مسلمانی واجب و در اسلام نسبت به آن بسیار سفارش شده است. ادای نماز در اول وقت، یکی از نکتهها در مراتب و محافظت از نماز است. پیشوایان دینی و ائمه اطهار: همواره بر خواندن نماز اول وقت تأکید داشتهاند؛ چنانکه امام صادق(ع) فرموده است: «شیعه ما را هنگام وقت نماز بشناسید (امتحان کنید) که چگونه از آن محافظت میکند».[23]
شهدای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس همانند شهدای کربلا، به نماز اول وقت اهمیت میداند و بر آن پایبند بودند و این، درسی برای همگان بهویژه جوانان است که به نماز اول وقت اهمیت بدهند. برادر قَدَمی، از همرزمان و همکاران شهید سید مرتضی آوینی میگوید:
در ایامی که شبانهروز برای تدوین و مونتاژ در صدا و سیما بودیم، به محض اینکه وقت نماز میرسید و همین که قرآن شروع میشد؛ سید قلم را زمین میگذاشت، لباس را میپوشید و بچهها را صدا میکرد: «حرکت کنید که وقت نماز است». سپس به طرف مسجد بلال حرکت میکرد. سید همیشه از اولین کسانی بود که وارد مسجد میشد.[24]
امیر دلاور، سردار دربندی، از همرزمان شهید بزرگوار علی صیاد شیرازی میگوید:
در آسمان کردستان و سوار بر هلیکوپتر بودیم. دیدم ایشان مدام به ساعتشان نگاه میکند. علت را پرسیدم، گفت: «موقع نماز است». همان لحظه به خلبان اشاره کرد که همینجا فرود بیاید تا نماز را در اول وقت بخوانیم. خلبان گفت: «این منطقه زیاد امن نیست، اگر صلاح بدانید تا مقصد صبر کنیم». شهید صیاد گفت: «اشکالی ندارد، ما باید همینجا نماز را بخوانیم». هلیکوپتر نشست. با آب قمقمهای که داشت، وضو گرفتیم و همگی نماز ظهر را به امامت ایشان اقامه کردیم.[25]
6. پاسداران نماز ظهر عاشورا
برای اقامه نماز ظهر عاشورا، فدائیانی در مقابل حضرت ایستادند تا از حضرت در برابر باران تیرهایی که از سوی دشمن میآمد، محافظت و پاسداری کنند و نماز ظهر عاشورا با آرامش برگزار شود.
یکی از این فدائیان زهیر بن قین بجلی، از شخصیتهای برجسته کوفه بود که روز عاشورا افتخار یافت در رکاب امام حسین(ع) به شهادت برسد. وی در میدانهای جنگ، دلاوریهای بسیاری نشان داده بود. ابتدا نیز هوادار جناح عثمان بود، اما توفیق یافت که نیکفرجام و از شهدای عالیمقام کربلا شود.[26] در زیارت ناحیه مقدسه درباره او آمده است: «السَّلَامُ عَلَى زُهَيْرِ بْنِ الْقَيْنِ الْبَجَلِيِّ؛ [27]سلام به زهیر فرزند قین بجلی».
یکی دیگر از این فدائیان، سعید بن عبدالله حنفی بود. او از ایمانی راسخ و شجاعتی فراوان برخوردار، و از هواداران سرسخت اهلبیت: بود. همچنین از فرستادگانی بود که نامههای کوفیان را خدمت امام حسین(ع) آورده بود. وی که از انقلابیون پر شور کوفه به حساب میآمد، در نهضت مسلم بن عقیل نیز فعال بود، نامه مسلم را به مکه رساند و از مکه همراه امام(ع) به کوفه آمد تا در روز حماسه بزرگ عاشورا جانش را فدای رهبرش کند.[28] امام زمان4 در زیارت ناحیه مقدسه به وی اینگونه سلام داده است: «السَّلَامُ عَلَى سَعِیدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْحَنَفِی».[29]
سعید تیرهاى دشمن را با دست، صورت و سینهاش دفع مىکرد. هنگامى که نماز امام(ع) به پایان رسید، او با بدنى خونین به زمین افتاد[30] و در حالى که نفسهاى آخر را مىکشید، چشمانش را گشود و با تبسمى ملیح به سیماى امام حسین(ع) نگریست و عرض کرد: «اَوَفَیتُ یابْنَ رَسُولِاللَّه؟؛ اى پسر رسولخدا! آیا من به عهد خود وفا کردم؟». سرور آزادگان، از جاننثارى و فداکارى سعید تقدیر نمود و با لحنى رضایتآمیز فرمود: «نَعَمْ، اَنْتَ اَمامى فِى الْجَنَّةِ؛[31] بلى، تو در بهشت پیشاپیش من خواهى بود».
عمرو بن قرظه یکی دیگر از این فدائیان است. ایشان نیز که به همراه سعید بن عبدالله نگهبانى از امام(ع) را به عهده گرفته و در این راه چندین چوبه تیر به سر و سینهاش رسیده و به شدت مجروح شده بود؛ همزمان با سعید بر زمین افتاد و همانند جملههاى سعید را گفت و به امام(ص) عرض کرد: «یابن رسولاللَّه اَوَفَیتُ؟». امام حسین(ع) فرمود: «نَعَمْ، أَنْتَ أَمَامِي فِي اَلْجَنَّةِ فَاقْرَأْ رَسُولَاَللَّهِ عَنِّي اَلسَّلاَمَ وَ أَعْلِمْهُ أَنِّي فِي اَلْأَثَرِ؛ آرى، تو جلوتر از من در بهشت هستى؛ سلام مرا به رسولخدا9 برسان و به آن حضرت عرض کن که من نیز به دنبال تو خواهم آمد».[32] امام زمان عج در زیارت ناحیه مقدسه به وی نیز اینگونه سلام داده است: «السَّلَامُ عَلَى عَمْرِو بْنِ قَرَظَةَ الْأَنْصَارِی».[33]
تیرها بر تنم فرود آیید
تا امامم نماز بگزارد[34]
یکی از پیامهای عاشورا، نماز خواندن در بدترین شرایط جنگی است؛ یعنی سختیها و مشکلات مانع این فریضه گرانسنگ نمیشود. شهدای دفاع مقدس این پیام عاشورا را به خوبی دریافت کردند؛ از اینرو در ایام جنگ و اسارت اهمیت بسیاری به نماز میدادند. مرحوم ابوترابی; میگوید:
مسئله نماز و عشق به آن، در نهاد انسانها نهفته است. خوب به یاد دارم اولین مرتبهای که نماز در اسارت برای ما جلوه خاصی پیدا کرد، بعد از هفت یا هشت روز سرگردانی بود که ما را از این طرف به آن طرف میکشاندند و سرانجام به وزارت دفاع منتقل شدیم. اولین اسیری که به اتاق ما فرستاده شد، سروان خلبان اسماعیل بیگی بود. وقتی ایشان با دست شکسته به محیط سراسر رعب و وحشت زندان هل داده شد، دیدم با همان دست شکسته به نماز ایستاد و با شوق عجیبی به راز و نیاز با پروردگارش پرداخت.[35]
7. نماز بینظیر
آیتالله شیخ جعفر شوشتری مینویسد:
آخرین نماز امام حسین(ع)، تکبیرةالاحرام، قیام، قرائت، رکوع، سجود، تشهد و سلام ویژهای داشت. این نماز در تاریخ اسلام نظیر ندارد. تکبیر آن را با فرو افتادن از ذوالجناح سر داد و قیام را به هنگام هجوم دشمن به خیام حرم، و قنوتش دعایی بود که در آن حال میخواند: «اللَّهُمَ مُتَعَالِی الْمَکانِ ...».[36] رکوع آن، زمانی بود که تیری به قلب مقدسش اصابت کرد و حضرت مجبور شد قامت خم کند تا آن را از پشت سر بیرون بیاورد، و آخرین سجده خونین امام(ع) بر پیشانی نبود؛ بلکه وقتی نیزه صالح بن وهب مزنی بر پهلوی آن حضرت اصابت کرد و امام(ع) گونه راست روی تربت گرم نهاد و این ذکر از سوز دل بر زبان داشت: «بسمَ اللهِ و بِاللهِ» و تشهد و سلامش با خروج و عروج روح بلند ملکوتیاش به شاخسار جنان همراه بود، ولی دیگر خود نتوانست سر از سجده بردارد و تا دشمن سر مقدس آن حضرت را به اوج سنان و نیزه بالا برد که آن حضرت، با تلاوت آیات سوره کهف به تعقیب نماز پرداخت.[37]
فهرست منابع
کتب
ابنطاووس، علی بن موسی، فلاح السائل و نجاح المسائل، قم: بوستان کتاب، 1406ق.
اللهوف على قتلى الطفوف، تهران: نشر جهان، 1348ش.
مهج الدعوات و منهج العبادات، قم: نشر دار الذخائر، 1411ق.
ابومخنف، لوط بن یحیی، مقتل ابومحنف، قم: کتابخانه آیةالله النجفی المرعشی، 1398ق.
امین عاملی، سید محسن، لواعج الاشجان، قم: نشر بصیرتی، 1371ش.
بحرانی، سید هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، تهران: مؤسسة البعثه، 1416ق.
بحرانی، عبدالله، العوالم: الإمام الحسین(ع)، تحقیق مدرسه امام مهدی4، چاپ اول، قم: مدرسه امام مهدی4، 1365ش.
خادمی، سیفالله، نیایش سرخ، تهران: ستاد اقامه نماز و احیای زکات، 1378ش.
سعدی شیرازی، مصلح بن عبدالله، کلیات سعدی، تصحیح و تعلیق محمدعلی فروغی، تهران: امیرکبیر، 1394ش.
شوشتری، جعفر، الخصائص الحسينية، قم: نشر انوار الهدی، 1425ق.
صدوق، محمد بن على، الخصال ، تصحیح: علیاکبر غفارى، چاپ اول، قم: جامعه مدرسين، 1362ش.
من لايحضره الفقيه، بیروت: مؤسسه الاعلمى، 1413ق.
طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبرى، بیروت: نشر اعلمی، 1403ق.
طوسی، محمد بن حسن، مصباح المتهجّد و سلاح المتعبّد، بیروت: مؤسسة فقه الشیعة، 1411ق.
کوفی، احمد بن اعثم، کتاب الفتوح، بیروت: دار الاضواء، [بیتا].
مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، بیروت: موسسه الوفا، 1403ق.
محمدی اشتهاردی، محمد، غمنامه کربلا، تهران: نشر مطهر، 1377ش.
محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، قم: نشر معروف، 1380ش.
المشهدی، محمد بن جعفر، المزار الکبیر، قم: نشر القیوم، 1419ق.
مفید، محمد بن محمد، إلارشاد، قم: کنگره شیخ مفید، 1413ق.
نجمی، محمدصادق، سخنان حسین بن على(ع)از مدینه تا کربلا، قم: نشر اسلامی، 1376ش.
پایگاهها
پایگاه خبری تحلیلی شهدای ایران، «خاطرهای جالب از شهید آوینی درباره نماز اول وقت»، 29/10/1393، کد خبر: 63383.
خبرگزاری بینالمللی قرآن، «جلوه اخلاق نبوی9 در رفتار شهیدان»، 25/10/1392، کد خبر: 1359485.
قنوت (مرکز تخصصی نماز)، «خاطره نمازی از شهید ابوترابی»، 12/03/1401، کد خبر: 3220.
[1]. بقره: 45.
[2]. مصلح بن عبدالله سعدی، کلیات سعدی، قصیده شماره 7.
[3]. علی بن موسی ابنطاووس، فلاح السائل، ص 269.
[4]. حج: 41.
[5]. سید هاشم بحرانى، البرهان فی تفسیر القرآن، ج 3، ص 892.
[6]. محمدباقر مجلسی، بحارالأنوار، ج 98، ص 360.
[7]. علی بن موسی ابنطاووس، مهج الدعوات و منهج العبادات، ص 49.
[8]. محمدباقر مجلسی، بحارالأنوار، ج 44، ص 312.
[9]. احمد بن اعثم کوفی، کتاب الفتوح، ج 5، ص 25.
[10]. علی بن موسی ابنطاووس، اللهوف علی قتلی الطفوف، ص 37.
[11]. عبداﷲ بحرانى، العوالم: الامام الحسین(ع)، ج 7، ص 184.
[12]. محمد بن محمد مفید، الإرشاد، ج 2، ص 79.
[13]. لوط بن یحیی ابومخنف، مقتل ابومحنف، ص 106؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ طبرى، ج 4، ص 315.
[14]. سیفالله خادمی، نیایش سرخ، ص 55.
[15]. صالح محمدی امین.
[16]. محمدباقر مجلسی، بحار الأنوار، ج 45، ص 86.
[17]. محمدصادق نجمی، سخنان حسین بن علی(ع) از مدینه تا کربلا، ص 158.
[18]. محمد بن محمد مفید، الإرشاد، ج 2، ص 96.
[19]. سيد محمود مرتضوی نائينی (ناظر).
[20]. سید محسن امین عاملی، لواعج الاشجان، ص 155.
[21]. سید حجتالله آزاده.
[22]. محمود تاری (ياسر).
[23]. محمد بن علی صدوق، الخصال، ج 1، ص 103.
[24]. پایگاه خبری تحلیلی شهدای ایران، «خاطرهای جالب از شهید آوینی درباره نماز اول وقت»، 29/10/1393، کد خبر: 63383.
http://shohadayeiran.com/fa/news/63383
[25]. خبرگزاری بینالمللی قرآن، «جلوه اخلاق نبوی9 در رفتار شهیدان»، 25/10/1392، کد خبر: 1359485.
https://iqna.ir/fa/news/1359485
[26]. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج 44، ص 371.
[27]. محمد بن جعفر المشهدى، المزار الكبیر، ص 493.
[28]. جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، ص 255.
[29]. محمد بن جعفر المشهدى، المزار الكبیر، ص 493.
[30]. همان، ص 156.
[31]. محمدصادق نجمی، سخنان حسین بن على(ع) از مدینه تا کربلا، ص 202.
[32]. محمد محمدی اشتهاردی، غمنامه كربلا، ص 132.
[33]. محمد بن جعفر المشهدى، المزار الكبیر، ص 493.
[34]. جعفر رسولزاده.
[35]. قنوت (مرکز تخصصی نماز)، «خاطره نمازی از شهید ابوترابی»، 12/03/1401، کد خبر: 3220.
https://qunoot.net/App/reads.item.php?showid=3220
[36]. محمد بن حسن طوسى، مصباح المتهجد، ج 2، ص 828.
[37]. جعفر شوشتری، الخصائص الحسينية، ص 56 و 57.