■ نماز ؛ نیاز به بی نیاز (2)
بسم الله الرحمن الرحیم
عنوان درسنامه:
نماز؛ نیاز به بی نیاز (2)
موضوع:
نماز (جلسه دوم)
مخاطب: نوجوان
دسته: فروع دین – احکام اسلامی
هدف اصلی:
در این درس با ذکر نمونه¬هایی عملی دانش آموزان نسبت به پایبند بودن به فریضه نماز تشویق می¬شوند.
سیر درسنامه:
تقید شهید بهشتی بر نماز
نماز عباس بابایی و احترام ژنرال آمریکایی
خداوند یار و یاور نماز خوان است
حدیث قدسی نماز
نماز عامل دوری شیطان
مهندس روس و کارگر نمازخوان
استعانت از نماز برای رونق کسب و کار
سخن گفتن نماز با انسان
فرمول تضمینی رسیدن به کمالات
شهید زین الدین و توجه به نماز
امام خمینی و نماز اول وقت
روش تدریس: توضیحی فعال (پرسش و پاسخ؛ مسابقه؛ شعر؛ داستان و قصه گویی)
(برای مشاهدهی تصاویر، جدولها و پاورقیها، فایلهای پیوست را دریافت کنید.)
بسم الله الرحمن الرحیم
نماز؛ نیاز به بی نیاز (2)
شعر شروع کلاس
بـــه نــام خــدایـی کـه جـان آفــریـد زمـیـن و زمــان و مــکان آفـــریــد
خــداونــد دانــا ، خــداونــد هــوش خـــداونـد روزی ده عـــیــب پـوش
خـدایـی کـه داراسـت ،عــلم غـیـوب تــوانـای مـطـلـق بــپـوشـد عـیـوب
خـدایـی کـه در خـلـقـت ایـن جـهان نــبـودسـت مــحـتـاج ، بــرایــن و آن
خـدایـی کـه بـخـشـیـد هـستی بـه ما دلــــیــل وجــودش زهـــسـتـیّ مــا
خــداونـد رحـمـان ، خـدای رحـیـم کـه هـم قـهروهم عفو او شد عـظیم
امــیـد هـمـه بـنـدگان ،عــفـو اوسـت نـشاید کـه نـومـید گـشتـن ز دوست
ومن هم امیدم ، به بخشایش است که از لطف یزدان در آسایش است
بسم الله الرحمن الرحیم؛ بچه¬های باهوش سلام،
مسابقه:
جلسه امروز را با یک مسابقه شروع می¬کنیم، شما باید با اضافه کردن یک حرف به اول و یک حرف به آخر کلمات داده شده واجبات نماز را پیدا کنید:
ی؟ نیت
یا؟ قیام
کبیره الاحرا؟ تکبیره الاحرام
کو؟ رکوع
جو؟ سجود
رائ؟ قرائت
ک؟ ذکر
شه؟ تشهد
لا؟ سلام
رتی؟ ترتیب
والا؟ موالات
بله بچه های گل واجـبات نماز این یازده تاست :
بعضى از واجبات نماز ركن هستند، یعنى اگر اونها را انجام ندیم نماز باطل حتی اگر فراموش کرده باشیم و غیر عمدی بجا نیاریم، اما بعضى دیگر از واجبات ركن نیستند یعنى اگر اشتباها و از سر فراموشی كم و زیاد بشن نماز باطل نمى شه.
مثلا در بین واجبات نماز: نیت، تكبیرة الاحرام، قیام متصل به ركوع یعنى ایستادن پیش از ركوع، ركوع ، دو سجده رکن هستند و اگه حتی از روی فراموشی مثلا رکوع را فراموش کنیم نماز باطل می¬شه.
می¬خواهم یه خاطره شیرین و جالب براتون بگم :
پلیس آلمان و نماز شهید بهشتی
یکی دوسال پیش از طرف آکادمی علوم اسلامی هامبورگ دعوت شده بودم به آلمان و مدت دو ماه در مرکز اسلامی هامبورگ با طلبه¬های غیر ایرانی که در آکادمی مشغول تحصیل بودند برنامه داشتیم، اون موقع همزمان بود با حملات تروریستی داعش به اروپا و رسانه¬های اروپایی تبلیغات گسترده¬ای علیه اسلام انجام می¬دادند وبه خاطر این تبلیغات سوء بعضی ها نگاه مثبتی نسبت به مسلمون¬ها نداشتند، یه روز که در حیاط مرکز اسلامی بودم دیدم تعداد زیادی افسر پلیس به طرف مرکز اسلامی حرکت کردند و وارد مرکز شدند، مقداری نگران و کنجکاو شدم ببینم برای چی این همه پلیس اومدند، بخاطر اینکه از علت آمدن آنها مطلع بشم از یک درب دیگه وارد ساختمان مرکز شدم و دیدم پلیس¬ها مثل¬بچه های دانش¬آموز رفتند و نشستند تو سالن همایش و دفتراشون را درآوردند و مسوولین مرکز براشون برنامه و کلاس داشتند، خوب ماجرا خیلی برام عجیب بود، ولی وقتی عجیب تر شد که با آقای جواد اژه ای داماد و همکار شهید بهشتی صحبت کردم، ایشون می¬گفت: در سالهای بین 44 تا 49 که آقای بهشتی در آلمان بودند در سفری که با آقای بهشتی از هامبورگ به شهر دیگری می رفتیم اول ظهر به یک ایستگاه راه آهن رسیدیم، وقت نماز شده بود، لذا شهید بهشتی در همون ایستگاه محل مناسبی را در نظر گرفتند و قبله نما را گذاشتند و قبله را مشخص کردند و ایستادند به نماز، خوب در کشور آلمان، در ایستگاه راه آهن برای مردم عجیب بود، بعضی ها با تعجب نگاه می¬کردند و بعضی¬ها می¬گفتند این آقا دارد چه کار می کند! چون نمی دانستند دارد چه کار می¬کند و این اعمال چه هست. پلیس را خبر کردند. پلیس آمد جلو و گفت: آقا شما چه کار می کردید؟ بیایید برویم مرکز پلیس توضیح بدهید، خلاصه من و شهید بهشتی را بردند مرکز پلیس و بازجویی کردند که چکار می¬کردید، من خیلی ترسیده بودم و قصد داشتم با عذرخواهی و.... ماجرا را تمام کنم ولی شهید بهشتی خیلی محکم و با صلابت بدون اینکه بخواهند معذرت خواهی¬ای کنند یا... توضیح دادند که من مسلمانم و عبادت مسلمانان این جوری است. چند تا زمان دارد و چون الآن یکی از وقتهایش رسیده بود من ایستادم اینجا و نماز خواندم ؛ آقای اژه¬ای نقل می¬کرد که شهید بهشتی یه شخصیت خیلی محکم و جدی بود، بعد از این ماجرا ایشون دنبال ماجرا را گرفتند و به دادگاه آلمان علیه پلیس شکایت کردند و بعد از کلی پیگیری، پلیس محکوم شد که هر سال نیروهای خودش را به مرکز اسلامی بفرستد تا درباره اسلام اطلاعات درست بدست بیاورند تا دیگر متعرض کسی که به وظیفه دینی خودش می¬رسه نشن.از اون سال به بعد جزء برنامه های رسمی پلیس آلمان هست که بیان مرکز اسلامی و درباره اسلام یاد بگیرند .
بعضی از ماها مسلمان شرمنده هستیم، خجالت می¬کشیم در فضای عمومی و جمع نماز بخوانیم، اتفاقا باید افتخار کنیم به نماز خواندن، افتخار کنیم به ارتباط با خدا و پاک بودن و پاک زندگی کردن؛ اینکه به خاطر حرف و یا نگاه¬های دیگران دست از وظیفه¬ی خودمون برداریم که مسلمانی نیست، مسلمان باید مثل شهید بهشتی قرص و محکم بایستد ونه تنها خجالت نکشد و کوتاه نیاد بلکه دیگران را محکوم کند که شما که نمی¬دانید و... مقصرید.
نماز عباس بابایی و احترام ژنرال آمریکایی
شهید عباس بابایی ماجرای فارغالتحصیلیش از دانشکده خلبانی آمریکا را چنین تعریف کرده است: «دوره خلبانی ما در آمریکا تمام شده بود، اما به خاطر گزارشاتی که در پرونده خدمتم درج شده بود، تکلیفم روشن نبود و به من گواهینامه نمیدادند تا این که روزی به دفتر مسئول دانشکده که یک ژنرال آمریکایی بود، احضار شدم. به اتاقش رفتم و احترام گذاشتم. او از من خواست که بنشینم. پرونده من در مقابلش و روی میز بود. ژنرال آخرین فردی بود که میبایستی نسبت به قبول و یا رد شدنم اظهارنظر میکرد.
او پرسشهایی کرد که من پاسخش را دادم. از سؤالهای ژنرال برمیآمد که نظر خوشی نسبت به من ندارد. این ملاقات ارتباط مستقیمی با آبرو و حیثیت من داشت زیرا احساس میکردم که رنج دو سال دوری از خانواده و شوق برنامههایی که برای زندگی آیندهام در دل داشتم همه در یک لحظه در حال محو شدن است و باید دست خالی و بدون دریافت گواهینامه خلبانی به ایران برگردم. در همین فکر بودم که در اتاق به صدا درآمد و شخصی اجازه خواست تا داخل شود. او ضمن احترام، از ژنرال خواست تا برای انجام کار مهمی به خارج از اتاق برود، با رفتن ژنرال، من لحظاتی را در اتاق تنها ماندم.
به ساعتم نگاه کردم، وقت نماز ظهر بود. با خود گفتم، کاش در اینجا نبودم و میتوانستم نماز را اول وقت بخوانم. انتظارم برای آمدن ژنرال طولانی شد. گفتم که هیچ کار مهمی بالاتر از نماز نیست، همین جا نماز را میخوانم. انشاالله تا نمازم تمام شود، او نخواهد آمد. به گوشهای از اتاق رفتم و روزنامهای را که همراه داشتم به زمین انداختم و مشغول نماز خواندن شدم. در حال خواندن نماز بودم که متوجه شدم ژنرال وارد اتاق شده است.(طبیعتا در مراکز نظامی وقتی یکدرجه دار و زنرال وارد میشه همه باید احترام نظامی بگذارند و تا دستور آزاد باش صادر نکنه باید به همان حالت بدون حرکت باقی ماند) شهید بابایی میگه: یک لحظه با خود گفتم چه کنم؟ نماز را ادامه بدهم یا بشکنم؟ بالاخره گفتم، نمازم را ادامه میدهم، هرچه خدا بخواهد همان خواهد شد. نماز را تمام کردم و در حالی که بر روی صندلی مینشستم از ژنرال معذرتخواهی کردم. ژنرال پس از چند لحظه سکوت، نگاه معناداری به من کرد و گفت: چه میکردی؟ گفتم: عبادت میکردم. گفت: بیشتر توضیح بده.
گفتم: در دین ما دستور بر این است که در ساعتهای معین از شبانهروز باید با خداوند به نیایش بپردازیم و در این ساعت زمان آن فرا رسیده بود، من هم از نبودن شما در اتاق استفاده کردم و این واجب دینی را انجام دادم.
ژنرال با توضیحات من سری تکان داد و گفت: همه این مطالبی که در پرونده تو آمده مثل این که راجع به همین کارهاست، این طور نیست؟ پاسخ دادم: بله همین طور است. لبخند زد. از نوع نگاهش پیدا بود که از صداقت و پایبندی من به سنت و فرهنگ و رنگ نباختنم در برابر تجدد جامعه آمریکا خوشش آمده است. با چهرهای بشاش خودنویس را از جیبش بیرون آورد و پروندهام را امضا کرد. سپس با حالتی احترامآمیز از جا برخاست و دستش را به سوی من دراز کرد و گفت: به شما تبریک میگویم. شما قبول شدید. برای شما آرزوی موفقیت دارم. من هم متقابلاً از او تشکر کردم. احترام گذاشتم و از اتاق خارج شدم. آن روز به اولین محل خلوتی که رسیدم به پاس این نعمت بزرگی که خداوند به من عطا کرده بود، دو رکعت نماز شکر خواندم. »
خداوند یار و یاور نماز خوان است
هر کدام از قسمت¬های روایت شریف «مَن کانَ لِلّه کانَ اللهُ لَهُ » یعنی هرکس که یار و یاور خدا باشه خدا با اوهست را طوری در خانه¬های جدول قرار بدید که در هر سطر و ستون فقط یک بار تکرار شوند. بخشها عبارت اند از(مَن، کانَ ، لِلّه ، کانَ اللهُ ، لَهُ ) (جدول در فایلهای پیوست قابل مشاهده است.)
لَه لِلّه کانَ
مَن لَه کانَ
کانَ لَه کانَ اللهُ
کانَ مَن کانَ اللهُ
کانَ اللهُ لِلّه مَن لَه
اگر کسی برای خدا وظایفش را ترک نکنه و مقید به انجام دستورات خدا باشه، خود خدا کمکش می¬کنه، «مَن کانَ لِلّه کانَ اللهُ لَهُ» کسی که خدا را در کنار خودش داره چرا باید ناراحت یا نگران باشه و یا خجالت بکشه؟!
بگذریم که نماز خودش معجزه می¬کنه و کسی که به خاطر نماز خودش را به سختی باندازد به صورت خاص توجه خداوند شامل حالش می¬شه؛ امام باقر علیه السلام می¬فرمایند: «حضرت موسی از خداوند پرسید: پاداش کسی که مقید است نمازهایش را در وقتش ب¬خواند چیست؟ خداوند فرمودند: حاجاتش را برآورده می¬کنم و بهشت را برایش مباح می¬کنم »
خداوند می فرمایند:
حدیث قدسی نماز
«من تعهدي نسبت به بندهام دارم كه اگر نماز خود را در وقتش به پا دارد، او را عذاب نكنم و بدون حساب او را به بهشت ببرم ».
نماز اهمیت بسیار زیادی در سرنوشت انسان دارد و اتفاقا لغزش انسان و شروع گمراهیش از وقتی شروع می¬شه که در نمازش سستی کنه.
نماز، عامل دوری شیطان
پیامبر می¬فرمایند: «شیطان پیوسته از فرزندان آدم در وحشت و هراس است تا وقتی نمازهای خود را به دقت و با شرایط و آداب می خواند. پس اگر نماز را ضایع نمود (و در وقت مقرر آن به جا نیاورد)، شیطان بر او چیره می شود و او را در گناهان کبیره می اندازد و وی را گرفتار می کند .»
ولی اگر کسی مقید به نماز باشه و به خاطر نماز سختی ها را تحمل کنه غیر از اینکه خداوند اجر و پاداش اخروی بهش می¬ده در همین دنیا هم کارهاش روبه راه می¬شه!
مهندس روس و کارگر نمازخوان
یکی از پروژه های صنعتی را یه شرکت روسی انجام می¬داد، مهندس روس تعدادی کارگر ایرانی را استخدام کرد. کارگرها موقع اذان، نمازشان را میخواندند. یک روز مهندس روس به آنها اخطار داد که اگر موقع کار، نماز بخوانید، آخر ماه از حقوقتان کم میکنم! بعضیها از ترس آنکه حقوقشان کم نشود، نماز را بعد از کار میخواندند و بعضی هم همچنان اول وقت.
آخر ماه شد. مهندس به آنهایی که نماز اول وقت را ترک نکرده بودند بیش از حقوق عادی (ماهیانه) داد! بقیه اعتراض کردند که چرا به اینها حقوق بیشتری دادی؟! گفت: اهمیت دادن این افراد به نماز و چشمپوشی از کسر حقوق، نشان میدهد ایمانشان بیشتر از شماست. چنین آدمهایی هیچوقت در کار خیانت نمیکنند، همانطور که به خدایشان خیانت نکردند!
کسانی که به خدا خیانت نکنند... به خلق خدا هم خیانت نمیکنند.
کسی که مقید به نماز و ارتباط با خدا هست شیطان ازش هراس داره اصلا بهش نزدیک نمی¬شه کسی که در خلوت خودش به خدا خیانت نمی¬کنه قطعا به دیگران هم خیانت نمی¬کنه، این را مهندس روس غیر مسلمان فهمیده بود، ولی بعضی از ما مسلمونا نمی¬فهمیم، البته خیلی چیزها را می¬دانیم ولی ایمانمون ضعیفه، میگم فلانی چرا مسجد نمایی؟ چرا نماز نمی¬خونی؟ می¬گه بابا گرفتارم، کلی بدبختی و قرض دارم، بابا علت اینکه گرفتاری همینه که ارتباطت با خدا و نماز ضعیف شده والا نماز خودش حلال مشکلاته!
استعانت از نماز برای رونق کسب و کار
«ابوطیاره یکی از تاجرهای کوفه بود، وضعیت بازار خراب شد و ورشکست شد و همه¬ی اموالش را از دست داد حتی مجبور شد خانه¬اش را بفروشد، مشکلات مالی روحیه او را ضعیف کرده بود، کسی که تا دیروز کلی خادم و نوکر داشت امروز نون خالی نداشت بخوره، تصمیم گرفت خدمت امام صادق(ع) برسه و از امام کمک بگیره؛ امام(ع) از او سؤال کرد. آیا در بازار دکان داری؟ عرض کرد آری، ولی جنس ندارم تا برای فروش عرضه کنم. حضرت فرمود: موقعی که به کوفه برگشتی دکان خود را تمیز کن و درب مغازه خود بنشین قبل از شروع فعالیت، دو رکعت نماز بخوان و پس از آن بگو: خدایا من به نیروی شکست خورده خود متکی نیستم. تنها تکیهگاه من قدرت شکست ناپذیر توست. تو نیرویی به من ده، از تو تمنای روزی و گشایش زندگی دارم. ابوطیاره به دستور امام(ع) عمل کرد و با اطمینان خاطر مغازه خالی خودش را باز کرد و در آن جا نشست ساعتی نگذشت که پارچه فروش دوره گردی از آنجا عبور می¬کرد وقتی دید یه مغازه خالی هست آمد و گفت: نصف دکانت را به من اجاره می¬دهی؟ ابوطیاره خوشحال شد و موافقت کرد و نصف مغازه را به او اجاره داد. پارچه فروش اجناسش را در نصف دکان قرار داد و به خرید و فروش پرداخت. بعد از یکی دو روز ابوطیاره به او پیشنهاد داد که من می¬توانم در دکان اجناس تو را بفروشم و در عوض فروش چند درصد مزد بردارم و تو به همان شیوه دوره گردی خودت پارچه بفروشی، دوره گرد خوشش آمد و قبول کرد، نصف پارچه ها را در دکان گذاشت و نصف دیگر را با خود برد تا خودش بفروشد، اتفاقا آن روز هوا به شدت سرد شد و مشتریان زیادی برای خرید پارچه به مغازه آمدند و تا غروب تمام اجناس فروخته شد. ابوطیاره میگوید: به این کار ادامه دادم تا کارم به قدری خوب شد که مجدد خانه و مرکب و غلام خریدم . »
نماز به انسان کمک می¬کنه و به فریاد انسان می¬رسه به شرط اینکه نماز را درست بجا بیاری،
سخن گفتن نماز با انسان
نماز اول وقت، به شخصی که از نماز مراقبت کند، میگوید: «حَفَظتَنِی حَفَظَکَ الله» مرا حفظ کردی خدا تو را حفظ کند اما اگر تو مرا ضایع بکنی خدا تو را ضایع می کند .
لطیفه: می ترسم نماز به کمرم بخوره
شخصی موقع نماز خواندن وقتی سلام نمازش تمام می¬شد، سریع خودش را پرت می کرد به یک طرف، از او پرسیدند: چرا این کار را می¬کنی؟ گفت: آخه خودم می¬دانم چه نمازی خواندم، می¬ترسم نماز برگرده و به کمرم بخوره، به همین خاطر جاخالی می¬دهم.
فرمول تضمینی رسیدن به کمالات
مرحوم آیت الله بهجت از قول مرحوم آیت الله قاضی می¬فرمودند: «من ضامنم کسیکه این نمازهای پنجگانه را در اول وقت بخواند، به مقامات عالیه میرسد». حتی ادامه دادند و فرمودند: «اگر نمازهای پنجگانه را در اول وقت خواند، باز هم به مقامات عالیه نرسید، من را لعن کند!» اگه دقت کنیم به دور و بر خودمون هم می¬بینیم همه¬ی کسانی که مقید به نماز بودند و سعی می¬کردند نمازشون را اول وقت بجا بیارن به درجات و مقامات عالیه رسیدند،
شهید زین الدین و توجه به نماز
شهيد زين الدين به نماز اول وقت بسيار اهميت می¬داد، ايشان در هر وضعيت و در هر منطقه¬اى كه بود به محض رسيدن وقت نماز، براى اداى فرضيه نماز مهيا میشد. در منطقه سردشت تردد داشتيم ، در حالى كه جاده ها و محورها از لحاظ امنيتى تضمينى نداشت و از جهت فعاليت گروهك¬هاى ضد انقلاب بسيار آلوده بود. جادههای کردستان آن قدر ناامن بود که وقتی میخواستی از شهری به شهر دیگر بروی، مخصوصا توی تاریکی، باید گاز ماشین را میگرفتی، پشت سرت را هم نگاه نمیکردی. اما زینالدین که همراهت بود، موقع اذان، باید میایستادی کنار جاده تا نمازش را بخواند. اصلا راه نداشت. موقع نماز شد، ايشان در همين اوضاى سريع ماشين را نگه داشت و كنار جاده به نماز ايستاد.
پس از شهادتش ، يكى از برادران در عالم رؤيا او را ديد كه مشغول زيارت خانه¬ى خداست ، وعده اى هم دنبالش بودند، پرسيده بود: «شما اينجا چه كاره ايد؟!» گفته بود: «به خاطر آن نمازهاى اول وقتى كه خوانده ام ، در اينجا فرماندهى اينها را به من واگذار كرده اند ».
امام خمینی و نماز اول وقت
فرزند امام آسید احمد خمینی نقل می¬کنه: وقتی شاه رفت، امام در نوفل لوشاتو بودند. نزدیک به سیصد الی چهارصد خبرنگار اطراف منزل امام جمع شده بودند. تختی گذاشتند و امام روی آن نشستند. تمام دوربینها کار می¬کرد.
قرار بود هر چند نفر خبرنگار یک سؤال بکنند. دو یا سه سؤال از امام پرسیده شد که صدای دلنشین اذان برخاست. امام بلافاصله آنجا را ترک کردند و فرمودند: «وقت فضیلت نماز ظهر میگذرد». تمام حاضرین از اینکه امام در ظاهر، بی جهت صحنه را ترک کردند متعجب شدند. شخصی از امام خواهش کرد که: چنین موقعی کمتر پیش می¬آید و شما اکنون می توانید صدای خود را به جهان برسانید، بسیار مناسب است که حداقل به چهار پنج سؤال دیگر پاسخ دهید. امام با قاطعیت فرمودند: «به هیچ وجه نمی شود» و به سوی مصلای خود رفتند .
با توجه به نکاتی که گفته شد فرمول موفقیت امام راحل را هم می¬تونیم کشف کنیم، اینکه یک طلبه تبعید شده بتونه انقلاب به پا کنه و شاه و آمریکا و انگلیس و شوروی و... را به زانو دربیاره، فقط کسی می¬تونه این کار را بکنه که ارتباطی قوی با خدا داشته باشه، حضرت امام تا لحظات آخر عمر شریفشون مهمترین مسأله و دغدغه¬شان توجه به نماز بود...
نماز امام در بیمارستان
در یکی از روزهایی که امام راحل ره در بیمارستان بستری بودند، پزشکان برای آرام شدن درد به ایشان قرص مسکن -دادند، امام می¬دانست که این قرص¬ها خواب آور هست، به همین خاطر از پرستارها و همراهانش خواست که حتما موقع اذان ایشان را بیدار کنند، وقت اذان رسید، ولی برای رعایت حال امام ایشان را بیدار نکردند، وقتی امام از خواب بیدار شد، مقداری از وقت نماز گذشته بود و ناهار آورده بودند، امام پرسید مگر وقت نماز و ناهار رسیده؟ گفتند بله ولی به خاطر رعایت حال شما بیدارتان نکردیم؛ امام ناراحت شدند و غذا را کنار زدند و آماده شدند تا نمازشان را بخوانند .
کسی که یک عمر نماز اول وقتش ترک نشده از از دست دادن نماز اول وقت ناراحت می¬شه
دعای پایانی:
در آخر دعای ندبه می¬خوانیم:
وَاجْعَلْ صَلاتَنا بِهِ مَقبُولَةً، وَذُنُوبَنا بِهِ مَغْفُورَةً، وَدُعاءَنا بِهِ مُسْتَجاباً وَاجْعَلْ اَرْزاقَنا بِهِ مَبْسُوطَةً، وَهُمُومَنا بِهِ مَكْفِيَّةً، وَحَوآئِجَنا بِهِ مَقْضِيَّةً
خدایا به دعای امام زمان عج نمازهای ما را مقبول درگاهت قرار بده
توفیق نماز با معرفت به ما عطا بفرما
لذت نماز و عبادت را به ما بچشان
لذت ترک گناه و معصیت را به ما بچشان
به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
متن مطالعاتی
تحقیق علمی درباره نماز
«رامشاندرن» در تحقیقی که در مورد وضعیت بدن انسان هنگام نمازخواندن، با مجموعهای از پژوهشگران آمریکایی انجام داد، به فعالیت بیشتر مغز انسان و آرامش روحی هنگام نماز آگاه شد.در این تحقیق علمی، مشخص شدن این وضعیت پس از ۵۰ ثانیه از آغاز نماز آشکار میشود. در این تحقیق آمده است: میانگین ضربان قلب و احتمال لخته شدن خون به صورت مشترک در حین نماز بین۲۰ الی ۳۰ درصد کاهش مییابد و همچنین پوست بدن مقاومت بیشتری پیدا میکند.همچنین در عکسهایی که از مغز در هنگام نماز گرفته شده است خیلی جالب است،
فعالیت مغز نمازگزار به صورت قابل توجهی در مقایسه با حالتهای عادی افزایش پیدا میکند و نورونهای عصبی به صورت نورانی در اشعههای دریافتی از مغز به نمایش در میآید.روزنامه “واشنگتنپست” در این رابطه نوشت: این تحقیقات علمی اسرار نهان مغز انسان را روشن میکند. روزنامه “ساینس” نیز در شماره گذشته خود با تقدیر از اینگونه تحقیقات بر رابطه قطعی دین و علم تاکید کرد.
داستان آیت الله حق شناس و نماز اول وقت
آیتالله حقشناس تا زمانی که زمینگیر نشده بود، نمازهای یومیهاش را در سه وقت به جماعت میخواند و بیشتر نمازهایشان را در مسجد اقامه میکردند اما اگر به دلیلی این امکان وجود نداشت یا در مسافرت بودند، نماز جماعتشان ترک نمیشد. ایشان به مناسبت نماز اول وقت حادثهای را نقل میکردند: «در مشهد به مسافرخانهای رفتم که حمام هم داشت. یکی از روزها وقتی میخواستم برای زیارت امام هشتم علیه الصلاة و السلام حرکت کنم، باید غسل میکردم. البته بنده غفلت کردم که ساعت هشت صبح تا پنج بعد از ظهر، آب قطع میشود.
وقتی وارد حمام شدم و صابون زدم در زیر دوش که انسان وقتی باز میکند یک ته مانده آبی دارد، آن مقدار آب آمد و قطع شد، یک وقت متوجه شدم که آب به کلی قطع است؛ ولی تمام توجهم به جای دیگر رفت. گفتم: ای نماز اول وقت! تو که میدانی من میخواهم بروم بالای سر مبارک، آن دو رکعت نماز را بخوانم، و به علاوه خودم را برای نماز اول وقت مهیا کنم خدا شاهد است بعد از آن آب فراوان آمد. خودم را تطهیر کردم، غسل کردم، کاملا مهیا شدم و گفتم: امروز بروم و یک تشکر از صاحب مسافرخانه بکنم. رفتم پایین و سلام کردم، گفتم من از شما تشکر میکنم امروز آب قطع نشد، و به نظرم تا ظهر ادامه دارد. گفت: آقا امروز آب از ساعت هفت قطع است. گفتم: نه! آب آمد. گفت: اختیار دارید، نکند میخواهید ما را دست بیاندازید. آقای میرزا شما که هیچ وقت شوخی نمیکنید. اینجا آب از هفت صبح قطع است. بنده یک مرتبه متوجه شدم مطلب از چه قرار است.
منبع: خزائن
برای دریافت فایل پاورپوینت درسنامه اینجا کلیک کنید.