■ محتوای منبر بانوان7: پوشش بانوان در نماز
راهبرد محتوایی
در این جلسه ضمن اشاره به ضرورت و ارزشمندی حجاب برای بانوان و ذکر مصادیقی از حجاب بانوان اهل بیتD، به شبهه چرایی لزوم پوشش بانوان در نماز پاسخ داده میشود.
حکم شرعی
بر زنان واجب است در نماز تمام بدن و موى خود را به غير از صورت به مقدارى که شستن آن در وضو واجب است و دستها تا مچ و پاها تا مفصل ساق با پوششى که کاملاً بدن را مىپوشاند، بپوشانند و در حضور نامحرم پاها را نيز بايد بپوشانند.[1]
روایت
حضرت زهرا: "خَيْرٌ لِلنِّساءِ اَنْ لايَرِينَ الرِّجالَ وَ لايَراهُنَّ الرِّجالُ".
مقدمه
در عصر حكومت رضاخان، يكي از علماي رباني به نام مرحوم آيت الله سيد باقر سيستاني، سعي بسيار داشت تا به محضر مبارك امام زمان حضرت ولي عصر شرفياب گردد. او براي رسيدن به اين سعادت بزرگ تصميم گرفت چهل جمعه در مسجدي از مساجد، زيارت عاشورا بخواند. او به اين تصميم عمل كرد و هر جمعه به قرائت زيارت عاشورا ادامه داد. او ميگويد: در يكي از جمعههاي آخر كه مشغول خواندن زيارت عاشورا بودم، ناگهان نوري را از خانهاي نزديك مشاهده كردم. حالت معنوي عجيبي پيدا كردم و به دنبال آن نور رفتم. خود را نزديك آن خانه رساندم، ديدم نور عجيبي از داخل آن خانه ميدرخشد. در را زدم و با اجازه وارد شدم، ديدم حضرت ولي عصر در يكي از اتاقهاي خانه تشريف دارند و در آن اتاق، جنازهاي را مشاهده نمودم. منقلب شدم، در حاليكه اشك از چشمانم سرازير بود، به آقا امام زمانA سلام كردم.
آقا جواب سلام مرا دادند و فرمودند: چرا اينگونه دنبال من ميگردي و آن همه رنجها را تحمل ميكني، مثل اين باشيد (اشاره به جنازه)، تا من به دنبال شما بيايم.
سپس فرمودند: اين جنازه، جنازه بانويي است كه در عصر كشف حجاب رضاخان، هفت سال براي حفظ عفت خود از گزند حكومت رضاخان، از خانه بيرون نيامد تامبادا نامحرم او را ببيند.[2]
یکی از ارزشهای زیبایی که خداوند برای زنان در نظر گرفته، حفظ حجاب و قرار دادن نیروهایی درونی مانند حیا و عفت در نهاد بانوان است که باعث میشود خود را با معنویت پیوند زده و از زشتیها و گناهان دوری نمایند.
حجاب به معنای پوشش، پرده و مانع آمده است.[3] به نگهبان، حاجب ميگويند؛ چون مانع ورود اغيار و بيگانگان در يك حريم و محيط خاص ميگردد؛ بنابراين، حجاب و پوشش زن نيز به منزله يك حاجب و مانع در مقابل افراد نامحرمی است كه قصد نفوذ و تصرف در حريم ناموس ديگران را دارند.
ـ "وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ يَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ؛ به زنان مؤمن بگو ديدگان خود فرو خوابانند و عفت پيشه ساخته، دامن خود را از نگاه بيگانگان بپوشانند".[4]
ـ "وَ لا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها؛ و زينت خود را جز آن مقدار كه ظاهر است، آشكار ننمايند".
ـ "وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلي جُيُوبِهِنَّ؛ و سر و سينه خود را با مقنعه بپوشانند".
ـ وَ لا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبائِهِنَّ أَوْ آباءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنائِهِنَّ أَوْ أَبْناءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَواتِهِنَّ أَوْ نِسائِهِنَّ أَوْ ما مَلَكَتْ أَيْمانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيْرِ أُولِي الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلي عَوْراتِ النِّساءِ؛ و زينتهای خود را آشکار نکنند، جز برای شوهر خود يا پدر خود يا پدر شوهر خود يا پسر خود يا پسر شوهر خود يا برادر خود يا پسر برادر خود، يا پسر خواهر خود يا زنان همکيش خود، يا بردگان خود، يا افراد سفیه که تمایل به زن ندارند، يا کودکانی که از امور جنسی مربوط به زنان آگاه نیستند".
ـ "وَ لا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ ما يُخْفِينَ مِنْ زِينَتِهِنَّ؛ و پاهايشان را به زمين نكوبند تا آنچه از زينت پنهان ميكنند، معلوم شود".[5]
ـ "يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلاَبِيبِهِنَّ ذلِكَ أَدْني أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِيماً؛ ای پيامبر، به زنان و دخترانت و به زنان مؤمنان بگو: پوششهاي (روسري و چادر) خود را بر خود فروتر گيرند. اين براي آنكه شناخته گردند و اذيت نشوند، نزديكتر است؛ و خدا آمرزنده و مهربان است".[6]
ـ "غَیْرَ مُتَبَرِجاتٍ بِزینَهٍ؛ زنان، (در برابر نامحرمان) با زینتها و آرایشهایشان خودنمایی نكنند".[7]
ـ "إِنَّ الْمُسْلِمینَ وَ الْمُسْلِماتِ وَ الْمُؤْمِنینَ وَ الْمُؤْمِناتِ وَ الْقانِتینَ وَ الْقانِتاتِ وَ الصَّادِقینَ وَ الصَّادِقاتِ وَ الصَّابِرینَ وَ الصَّابِراتِ وَ الْخاشِعینَ وَ الْخاشِعاتِ وَ الْمُتَصَدِّقینَ وَ الْمُتَصَدِّقاتِ وَ الصَّائِمینَ وَ الصَّائِماتِ وَ الْحافِظینَ فُرُوجَهُمْ وَ الْحافِظاتِ وَ الذَّاكِرینَ اللَّهَ كَثیراً وَ الذَّاكِراتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ مَغْفِرَةً وَ أَجْراً عَظیماً؛ به يقين، مردان مسلمان و زنان مسلمان، مردان باايمان و زنان باايمان، مردان مطيع فرمان خدا و زنان مطيع فرمان خدا، مردان راستگو و زنان راستگو، مردان صابر و شكيبا و زنان صابر و شكيبا، مردان با خشوع و زنان با خشوع، مردان انفاقكننده و زنان انفاقكننده، مردان روزهدار و زنان روزهدار، مردان پاكدامن و زنان پاكدامن و مردانى كه بسيار به ياد خدا هستند و زنانى كه بسيار ياد خدا مىكنند، خداوند براى همه آنان مغفرت و پاداش عظيمى فراهم ساخته است".[8]
اميرمؤمنان عليA میفرماید: "روزي همراه گروهي در محضر رسول خداB نشسته بوديم. آن حضرت به ما رو كرد و فرمود: "بهترين كار براي زنان چيست؟"
هيچ كدام از حاضران نتوانستند جواب صحيح بدهند. هنگاميكه متفرق شدند، من به خانه بازگشتم و همين موضوع را از حضرت زهرا پرسيدم، و ماجراي سؤال پيامبرB و پاسخ صحيح ندادن اصحاب را براي او تعريف كردم و گفتم: هيچ يك از ما نتوانستيم پاسخ صحيح بدهيم.
حضرت زهرا فرمود: ولي من پاسخ اين سؤال را ميدانم، و آن اين است كه: "خَيْرٌ لِلنِّساءِ اَنْ لايَرِينَ الرِّجالَ وَ لايَراهُنَّ الرِّجالُ؛ صلاح زنان در آن است كه آنها مردان نامحرم را نبينند، و مردان نامحرم آنها را نبينند".
من به محضر رسول خداB بازگشتم و عرض كردم: "اي رسول خدا! از ما پرسيدي كه چه كار براي زنان برتر است، پاسخش اين است كه برترين كار براي زنان اين است كه آنها مردان نامحرم را نبينند و مردان نامحرم آنها را نبينند".
پيامبرB فرمود: "چه كسي به تو چنين خبر داد، تو كه اينجا بودي و پاسخي نگفتي؟"
عليA عرض كرد: "فاطمه چنين فرمود".
با شنیدن این پاسخ، پیامبرB فرمود: "به درستیکه فاطمه پارة تن من است".[9]
روزي مرد نابينايي با كسب اجازه به محضر حضرت زهرا آمد. حضرت از او فاصله گرفت و خود را پوشانيد. پيامبر اكرمB كه در آنجا حضور داشت، از حضرت زهرا پرسيد: "با اينكه اين مرد نابيناست و تو را نميبيند، چرا خود را پوشاندي؟"
حضرت زهرا در پاسخ فرمود: "اِنْ لَمْ یکُنْ یرانی فَاِنِّی اَراهُ وَ هُوَ یشَمُّ الرِّیحَ؛ اگر او مرا نميبيند، من كه او را ميبينم، وانگهي او بو را استشمام ميكند".
پيامبراعظمB -به نشانة تأييد شيوه و گفتار حضرت زهرا- فرمودند: "أَشْهَدُ اَنَّكِ بَضْعَةٌ مِنّي؛ گواهي ميدهم كه تو پارة تَن من هستي".[10]
هنگاميكه مسئلة غصب فدك رخ داد و اين خبر به حضرت زهرا رسيد، حضرت زهرا تصميم گرفت به مسجد برود و در آنجا به عنوان حمايت از حق، سخنراني كند. عبدالله بن حسن ـ نوّة امام حسن مجتبيAـ به نقل از پدران خود، چگونگي حركت حضرت زهرا را چنین تبیین میکند: "لاثَتْ خِمارَها عَلي رَأسِها، وَاشْتَمَلَتْ بِجِلْبابِها وَ اَقْبَلَتْ في لُمَّةٍ مِنْ حَفَدَتِها وَ نِساء قَوْمِها، تَطَأُ ذُيُولَها…؛ حضرت زهرا روسري خود را بر سرش پيچيد[11] و عباي خود را (كه مانند چادر، روپوشي وسيع بود) به سر نمود و ميان گروهي از ياران و زنان خويشاوندش (به سوي مسجد) حركت كرد، آن حضرت هنگام راه رفتن (بر اثر شتاب يا بلندي لباس) به قسمت پايين لباسش پا ميگذاشت (در نهايت پوشيدگي راه ميرفت)، شيوة راه رفتن او (در متانت و وقار) همچون شيوة راه رفتن رسول خداB بود، تا اينكه بر ابوبكر وارد شد".[12]
یحیای مازنی یکی از اهالی مدینه میگوید: مدتها در مدينه، در همسايگي عليA در يك محله زندگي ميكردم. منزل من در كنار منزلي بود كه "زينب" دختر عليA در آنجا سكونت داشت. به خدا سوگند! هیچگاه کسی، قد و قامت او را ندید و صدای او را هم نشنید. او هرگاه میخواست به زیارت جدّ بزرگوارش پیامبر خداB برود، در دل شب و به همراه پدرش امیرمؤمنانA و برادرانش حسن و حسین5 میرفت. علیA دربارة تشرف اینگونه زینبC به امام حسنA میفرمود: "اَخْشَی اَنْ ینْظُرَ اَحَدٌ اِلَی شَخْصِ اُخْتِکَ زَینَبُ؛ بیم دارم که کسی به اندام خواهرت زینب نگاه کند".[13]
هر زن مسلمانی با توجه به دستور قرآن و سیره زندگی اهلبیتD به خوبی میداند که رعایت حجاب امری واجب است که همه زنان مسلمان باید بدان پایبند باشند و خود را از نگاه نامحرم حفظ نمایند، ولی پرسش این است که مگر خدا به همه مَحْرم نیست، پس چرا خانمها در نماز باید حجاب کامل داشته باشند؟
در پاسخ باید گفت: بیتردید، حکمت پوشش بدن و رعايت حجاب اسلامي زن در حال نماز، پنهان کردن و مستور نمودن خود از خدا نيست؛ زيرا چيزي از علم خدا پنهان نيست و خداوند بر همه چيز، در همه حالات آگاه است. لکن حکمتهاي ديگري در کار است که ممکن است موارد زير نيز از حکمتهاي حجاب هنگام نماز باشد.
از حکمتهاي اين حکم، پاسداشت شرف حضور به محضر ربوبی و رعايت ادب است؛ يعني همانگونه که رعايت پوشش زن در برابر ديگران و در محافل رسمي، حتي در برابر والدين نوعي حفظ حرمت محسوب ميشود، نماز خواندن با پوشش لازم و کامل هم نوعي حفظ حرمت به ارتباط با خداوند يا به جايگاه نماز به حساب ميآيد. اين مسئله در اديان ديگر هم در هنگام عبادت وجود داشته و حفظ حجاب براي زنان بهخصوص در وقت عبادت، داراي اهميت ويژه بوده است.[14] به همین دلیل است که براى مرد نيز در بر داشتن عبا و پوشاندن سر در نماز، مستحب است.[15]
حکمت ديگر اين است که رعايت حجاب و آداب ديگر مانند پاک بودن بدن و لباس، در تحصيل حضور قلب مؤثر است. بیشک، وجود پوششى يكپارچه براى تمام بدن و داشتن پوششى مخصوص براى نماز، توجه و حضور قلب انسان را بيشتر مىكند و از التفات ذهن به تجملات و چيزهاى رنگارنگ مىكاهد و ارزش نماز را صدچندان مىكند.
اين حکم به زنان مسلمان ميفهماند که حجاب، مطلوب خداوند است، به گونهاي که حتي در نماز از زن مسلمان خواسته با حفظ حجاب با خداوند سخن بگويد؛ چون او بندهاش را اينگونه ميپسندد. چه بسا اين دستور تمريني باشد براي حفظ حجاب.
گذشته از دلایل و حکمتهایی که اشاره شد، بهترین دلیل رعایت حجاب در نماز "تعبد" است؛ یعنی ما مسلمانان معتقدیم که اگر خداوند انجام کاری را برای انسان واجب کرده یا عملی را حرام اعلام کرده است، حتماً منفعت و سود آن نصیب انسان خواهد شد و اگر هم انسان امروزی نتواند با عقل خود آن را بفهمد، اما چون فرد مسلمان به حکمت، مصلحت و علم و تدبیر الهی باور دارد، هر آنچه را خداوند فرموده میپذیرد و با علاقه و اشتیاق، اطاعت مینماید. رعایت حجاب در نماز نیز دستور الهی است که پیامبرB و اهل بیتD بر آن تأکید کرده و رعایت آن را واجب شمردهاند و هر زن و مرد مسلمانی، آن را انجام خواهد داد.
[1]. سيدعلى حسينى خامنهاى، اجوبة الاستفتاءات، سؤال437.
[2]. احمد قاضى زاهدى گلپايگانى، شیفتگان حضرت مهدی، ج3، ص158.
[3]. اسماعيل بن حماد جوهرى، صحاح اللغه، الحجاب: الستر؛ محمدبن على المقرى الفيّومى، المصباح المنير، حجبه حجباً من باب قتل: منعه و منه قيل للستر الحجاب لانه يمنع المشاهده.
[4]. نور: 31.
[5]. نور: 31.
[6]. احزاب: 59.
[7]. نور: 60.
[8]. احزاب: 35.
[9]. شيخ حر عاملى، وسائل الشیعه، ج20، ص67؛ علامه مجلسى، بحارالانوار، ج43، ص54.
[10]. علامه مجلسى، بحارالانوار، ج43، ص91.
[11]. "خِمار" به معناى روسرى معمول آن زمان است كه زنان با آن، سر، گردن و سينه خود را مىپوشاندند.
[12]. شيخ طبرسى، احتجاج، ج1، ص97؛ ابن ابى الحديد، شرح نهج البلاغه، ج16، ص211؛ علامه مجلسى، بحارالانوار، ج29، ص216.
[13]. جمعی از نویسندگان، وفیات الائمة، ص435؛ شيخ جعفر نقدى، زينب كبرى، ص22؛ ذبيحالله محلاتى، رياحين الشريعه، ج3، ص60.
[14]. تاريخ تمدن ويل دورانت، ج9، ص242، به نقل از مجله پيام زن، ش20، ص80 – 83.
[15]. نک: آیة اللَّه سبحانی و آیة اللَّه مکارم شیرازی، پاسخ به پرسشهای مذهبی، ص309.