■ محتوای منبر عمومی(5)؛ نماز؛ مانع نفوذ شیطان
راهبرد محتوایی
شیطان؛ نماد سرکشی، آلودگی و شرارت؛ و نماز؛ نماد بندگی و اطاعت و سعادت است. شیطان با وسوسههای خود انسان را به دوری از نماز فرامیخواند تا او را در گناهان غرق نماید و از سوی دیگر، آموزههای دینی، انسان را به اقامه نماز به عنوان سپری محکم برای مقابله با حملات و وسوسههای شیطان دعوت مینماید.
حکم شرعی
خانه كعبه كه در شهر مكه معظّمه ميباشد، قبله است و بايد روبروي آن نماز خواند. كسي كه دور است، اگر طوري بايستد كه بگويند رو به قبله نماز ميخواند، كافي است.
كسي كه نماز واجب را ايستاده ميخواند، بايد طوری بایستد که صورت، سينه، شكم و جلوي پاهاي او رو به قبله باشد.
روایت
امام صادقA میفرماید: "قَالَ رَسُولُ اللَّهِB: لَا يَزَالُ الشَّيْطَانُ ذَعِراً مِنَ الْمُؤْمِنِ مَا حَافَظَ عَلَى الصَّلَوَاتِ الْخَمْسِ فَإِذَا ضَيَّعَهُنَّ تَجَرَّأَ عَلَيْهِ فَأَدْخَلَهُ فى الْعَظَائِمِ؛ پيامبرB فرمودهاند: تا وقتى كه آدمى نمازهاى پنجگانه خويش را بهوقت خود بگزارد، شيطان از او ترسان و گريزان است و چون نمازها را تباه كند، شيطان بر او دست مىيابد و او را در گناهان بزرگ مىكشاند". [1]
مقدمه (داستان)
مردی صبح زود از خواب بیدار شد تا نمازش را در مسجد بخواند. لباس پوشید و راهی مسجد شد.
در راه مسجد، زمین خورد و لباسهایش کثیف شد. بلند شد، خودش را پاک کرد و به خانه برگشت.
لباسهایش را عوض کرد و دوباره راهی خانه خدا شد. در راه مسجد و در همان نقطه مجدداً زمین خورد!
دوباره بلند شد، خودش را پاک کرد و به خانه برگشت. یک بار دیگر لباسهایش را عوض کرد و راهی خانه خدا شد.
در راه مسجد، با مردی که چراغ در دست داشت برخورد کرد.
مرد پاسخ داد: من دیدم شما در راه به مسجد دو بار به زمین افتادید، ازاینرو چراغ آوردم تا بتوانم راهتان را روشن کنم.
مرد از او فراوان تشکر كرد و هر دو راهشان را به طرف مسجد ادامه دادند. همین که به مسجد رسیدند، مرد اول از مرد چراغ به دست درخواست كرد تا به مسجد وارد شود و با او نماز بخواند.
مرد دوم از رفتن به داخل مسجد خودداری كرد.
مرد اول درخواستش را دوباره تکرار كرد و مجدداً همان جواب را شنيد.
مرد اول پرسيد: چرا نمیخواهي وارد مسجد شوي و نماز بخواني؟
مرد دوم پاسخ داد: "من شیطان هستم". مرد اول با شنیدن این جواب جا خورد.
شیطان در ادامه توضیح داد: من شما را در راه به مسجد دیدم و این من بودم که باعث زمین خوردن شما شدم. وقتی به خانه رفتی، خودت را تمیز کردی و به راه مسجد برگشتید، خدا همة گناهان شما را بخشید. من برای بار دوم باعث زمین خوردن شما شدم و حتی آن هم شما را تشویق به ماندن در خانه نکرد، بلکه به راه مسجد برگشتید. بهخاطر آن، خدا همة گناهان افراد خانوادهات را بخشید. من ترسیدم که اگر یک بار دیگر باعث زمین خوردن شما شوم، آنگاه خدا گناهان افراد روستا را ببخشد. بنابراین، من از سالم رسیدن شما به مسجد مطمئن شدم.
همة ما از شیطان زیاد شنیدهایم و سخنها پیرامون آن گفتهایم. خیلی وقتها هم که واکنش منفی و ناپسندی از خود بروز دادهایم و از رفتار خود پشیمان شده، شیطان را مقصر دانسته و او را به لعن و نفرین گرفتهایم.
یکی از ویژگیهای منحصربهفرد شیطان این است که با تمام قوا به مبارزه با انسان ادامه خواهد داد تا شاید بتواند از میان دامهای مختلفی که سر راه او پهن میکند، بالاخره ایمانشان را در بند یکی از این گناهان گرفتار نماید.
از اين رو خداوند متعال بر ضرورت پایداری در برابر شیطان اشاره نموده و بر چند نکته مهم تأکید میفرماید:
1. شیطان دشمن انسان است: "إنَّ الشَّیطانَ لَکُم عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوّاً؛ شیطان دشمن شماست، پس او را دشمن خود بدارید".[2]
2. مراقب فریب شیطان باشید: "یا بَنِی آدَمَ لاَیفْتِنَنَّکُمُ الشَّیطانُ کَمَا أخْرَجَ أبَوَیکُم مِنَ الجَنَّةِ؛ ای فرزندان آدم! [مراقب باشید] شیطان فریبتان ندهد، چنانکه پدر و مادرتان را از بهشت بیرون راند".[3]
3. مراقب حیلهها و ابزارهای رنگارنگ شیطان باشید: "و لا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشيطانِ إنَّهُ لَکُم عَدُوٌّ مُبِين؛ از گامهای شیطان پیروی نکنید، چراکه او دشمنی آشکار برای شماست".[4]
برخی ابزارهای شیطان در گمراه ساختن انسان
1. به فراموشی انداختن: "وَإمَّا ینْسِینَّکَ الشَّیطانُ فَلا تَقعُدْ بَعدَ الذِّکری مَعَ القَومِ الظَّالِمینَ؛ و اگر شیطان تو را به فراموشی انداخت، پس از توجه، دیگر با ستمکاران منشین".[5]
2. دشمنی و کینه انداختن در دلها: "إنَّما یریدُ الشَّیطانُ أنْ یوقِعَ بَینَکُمُ العَداوَةَ وَالبَغْضاءَ؛ بهدرستی که شیطان میخواهد بین شما کینه و دشمنی اندازد".[6]
3. تزیین اعمال ناپسند: "فَزَیّنَ لَهُمُ الشَّیطانُ أعْمَالَهُم وَهُوَ وَلِیهُمُ الیوْمَ وَلَهُمْ عَذابٌ ألیمٌ؛ شیطان کردار ایشان (امتهای پیشین) را در نظرشان زینت داد، پس او امروز دوستدارشان است و برای آنها عذابی دردناک است".[7]
4. وعدههايي دروغین: "یعِدُهُمْ وَیمَنِّیهِمْ وَما یعِدُهُمُ الشَّیطانُ إلاَّ غُرُوراً [شیطان] وعدهشان میدهد و به آرزوکردن وادارشان میکند و جز فریب، شیطان وعدهشان ندهد".[8]
5. ترساندن از فقر: "… اَلشَّیطانُ یعِدُکُمُ الفَقْرَ؛ شیطان به فقر و تهیدستی وعدهتان میدهد".[9]
6. وسوسه: "مِنْ شَرِّ الوَسْواسِ الخَنَّاسِ * الَّذی یوَسْوِسُ فی صُدورِ النَّاسِ؛ از شر وسواس خناس (شیطان) که در دلهای مردم وسوسه میکند".[10]
7. یادآوری شهوات، لذتهای زودگذر و آرزوهای بلند: عن الامام الرضاA أنَّهُ قالَ: "إنَّ إبْلیسَ لَهُ خُرطُومٌ کَخُرطُومِ الکَلْبِ واضِعَةٌ عَلَی قَلْبِ ابْنِ آدَم یذَکِّرُهُ الشَّهَواتِ وَاللَّذَّاتِ وَیاْتیهِ بِالأمانِی وَیأتیهِ بِالوَسوَسَةِ عَلَی قَلْبِهِ یشَکِّکُهُ فی رَبِّهِ فَإِذا قالَ الْعَبْدُ: "أعوذُ بِاللهِ السَّمیعِ العَلیمِ" أخْرَجَ خُرطُومَهُ مِن قَلبِهِ؛ برای شیطان پوزهای است مانند پوزه سگ که آن را در دل آدمی مینهد و او را به یاد شهوات و لذتهای نفسانی میاندازد و او را سرگرم آرزوها میکند و وسوسه را در قلب او میافکند که در نتیجه او را نسبت به آفریدگارش در شک و تردید واقع کند و هر گاه که آن بنده بگوید: پناه میبرم به خداوند شنوای دانا، خرطومش را از قلب او بیرون میکند".[11]
ابزار شیطان برای فريب امت پیامبرB
روزی شیطان به صورت پیرمردی درآمد و نزد حضرت سلیمانA رفت. حضرت سلیمانA از او پرسید: "تو با امت موسیA چه میکنی؟" گفت: "حب دنیا را بر دلهایشان میاندازم". پرسید: "با امت عیسیA چه میکنی؟" گفت: "آنها را با تثلیث و شرک، اغوا خواهم نمود". پرسید: "با امت خاتم النبیینB چه میکنی؟" گفت: "آنها را وانمیگذارم تا درهم (پول و ثروت) و دنیا را برایشان محبوبتر از لاالهالا الله قرار دهم".[12]
دوزخ است ابلیس و دوزخ اژدهاست |
|
کو به دریاها نگردد کمّ و کاست |
هفت دریا را در آشامد هنوز |
|
کم نگردد سوزشش آن خلقسوز |
امام علیA شيطان را مايه انحراف از دين دانسته و مؤمنين را از پيروی او باز میدارد. آن حضرت وسوسهها و دشمنیهاي شيطان را چنين تشريح میکند: "فَاحْذَروا عِبادِالله عَدُو الله ان يَعْديکم بدائه وَان يَسْتَفْزکم بندائه وَان يَجلب عَلَيکم بَخيلَه وَرَجله. فَلعمری لَقَدْ فَوْقَ لَکُم سَهْمَ الْوَعيد، وَاغْرق اِلَيْکُم بِالنزع الشَّديد، وَرماکُم مِنْ مَکان قَريب؛ ای بندگان خدا! از دشمن خدا پرهيز کنيد، مبادا شما را به بيماری خود مبتلا سازد و با ندای خود شما را به حرکت درآورد و بهوسيله لشکرهای سواره و پيادهاش شما را جلب نمايد. به جان خودم سوگند! او تيری خطرناک برای شکار کردن شما به چله کمان گذاشته و آن را با قدرت و فشار تا سر حد توانايی کشيده و از نزديکترين مکان به سوی شما پرتاب کرده است".
آن حضرت در بخش ديگری از بيانات خود، شيطان را بزرگترين خطر برای دين و دنيا دانسته و به قطع ارتباط با او توصيه میکند: "… فَاصْبِح اَعظَم فی دينِکُم حَرجا واوری فی دُنياکُم قَدْحا مِنَ الَّذينَ اصْبَحْتُم لَهُمْ مناصِبينَ وَعَلَيْهم متالِبين. فَاجْعَلوا عَلَيه حَدکُم؛ شيطان بزرگترين مشکل برای دينتان و زيانبارترين و آتشافروزترين برای دنيای شما است [او خطرناکتر] از کسانی است که دشمن سر سخت آنان هستيد و برای درهم شکستنشان کمر بستهايد، پس آتش خشم خويش را در برابر او به کار اندازيد".[13]
شیطان پس از اخراج از بهشت و آنگاه که از خداوند برای زندهماندن مهلت گرفت، با کمال صراحت و شدت، انسان را تهدید نمود که "لَاَقعُدَنَّ لَهُم صِرَاطَکَ المُستَقِیم؛ و بهیقین در سر راه مستقیم تو، برای گمراهسازی آنان مینشینم". و اکیداً سوگند بر گمراهکردن انسان یاد کرده است که: "فَبِعِزَّتِکَ لَاُغوِیَنَّهُم اَجمَعِین؛ به عزتت سوگند، همة آنها را اغوا خواهم کرد و به گمراهی خواهم کشانید".[14]
سپس شیطان درباره چگونگی عملی ساختن تهدید و اجرای فریبهای خود، چنین میگوید: "لأقعُدَنَّ لَهُم صِراطَکَ المُستَقِيمَ، ثُمَّ لَأتِيَنَّهُم مِن بَينِ أيدِيهِم وَ مِن خَلفِهِم وَ عَن أيمَانِهِم وَ عَن شَمَائِلِهِم؛ من بر سر راه راست مينشينم و انسانها را از جلو ميرانم و از پشت تعقيب ميکنم و از طرف راست و چپ گرفتارشان ميسازم".[15]
بیشک منظور از جلو، پشت سر، طرف راست و طرف چپ، جهات چهارگانه جغرافيايي نیست، چون حوزه وسوسه شيطان، دل آدمي است. پس منظور شیطان از این سخن چیست؟
امام باقرA ميفرمايد: اینکه شیطان گفت: از روبهرو حمله میکنم، یعنی اینکه مسئله مرگ و آخرت را برایشان آسان جلوه میدهم و آنها را با خوشی و لذتهای دنیا مشغول میکنم تا آخرت را فراموش کنند تا مبادا به خاطر ترس از آخرت، دست از گناه بکشند.
اینکه گفت: از پشت سرشان حمله میکنم، یعنی آنها را به جمعکردن مال و ثروت امر میکنم و با وسوسه اینکه به فکر آینده فرزندان خود باشید، آنان را از پرداخت حقوق و واجبات مالی منع میکنم.
حملات از طرف راست، معنایش این است که با زینتدادن گمراهی و زیبا جلوهدادن شبهات، دینشان را فاسد میکنم و اینکه از چپ حمله میکنم، یعنی اینکه با محبوب قراردادن لذتها و غلبهدادن شهوات بر قلبهایشان، به آنان حمله میکنم.[16]
شاید وقتی برخی این حملات همهجانبه شیطان را میشنوند، با خود بگویند: ای وای بر من! پس من خواسته یا ناخواسته اسیر شیطانم و هر قدر هم تلاش کنم، نمیتوانم از دام شیطان رها شوم!
اما یک مژده و خبر خوش برای زمینگیرکردن و شکستدادن شیطان. چون شیطان فکر دو جهت را نکرده بود. نقل شده است: هنگامي که شيطان به خداوند گفت: من از چهار طرف (جلو، پشت، راست و چپ) انسان را گرفتار و گمراه ميکنم، فرشتگان پرسيدند: شيطان از چهار سمت بر انسان مسلط است، پس چگونه انسان نجات مييابد؟ خداوند فرمود: راه بالا و پايين باز است.
راه بالا نيايش و راه پايين سجده و بر خاک افتادن است. بنابراين، کسي که دستي به سوي خدا بلند کند يا سري بر آستان او بسايد، ميتواند شيطان را طرد کند.[17]
نتیجهگیری
راه نفوذ شیطان بر انسان، سجده نکردن است؛ شیطان نیز به واسطه سجده نکردن در درگاه الهی بود که سقوط کرد و به فلاکت و هلاکت افتاد.
شیطان، یعنی هر موجود شریر و بدذاتی که قصد فریب انسان را دارد؛ خواه از طایفه جنيان باشد یا انسانها. هر کسی که به دوری از خدا، باورهای دینی، نماز و عبادت و مانند آن فرا میخواند- همانند ماهوارهها، دوستان و اقوام و خویشان بیدین و ایمان و مانند آن-، از یاران و اعوان و انصار شیطان محسوب میشوند که با بندگی خدا و برترین جلوه آن یعنی نماز و عبادت مخالفند.
بر این اساس، اگر میخواهیم از ترفندها، وسوسهها و مکر و حیله شیطان و شیطاننماها در امان بمانیم، باید به هیچ قیمتی نماز و عبادت را ترک ننماییم و برای شکست کامل شیطان، رابطه خود را با نماز قویتر کنیم و به تعبیر امام زمان: "ما أرْغَمُ أنْفُ الشَيْطانَ بِشَىءٍ أفضــل مِنَ الصَّلاه، فَصَلِّها وَ أرْغَمْ أنْفَ الشَّيْطانَ؛ بهترین چیز برای به خاک مالیدن بینی شيطان، نماز است، پس نماز بخوان و بینی شیطان را به خاک بمال".[18]
خداوند نیز در پاسخ شیطان که گفته بود همة انسانها را گمراه خواهم نمود و به جهنم خواهم فرستاد، فرمود: "إِنَّ عِبَادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطَانٌ إِلاَّ مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْغَاوِينَ؛ در حقيقت تو را بر بندگان من تسلطى نيست، مگر كسانى از گمراهان كه تو را پيروى كنند".[19]
بنابراین، اگر بنده خدا باشیم و اهل نماز، شیطان قدرت فریب ما را ندارد و از امتحان دنیا، سربلند و پیروز خارج خواهیم شد؛ انشاءالله.
همانگونه که امیرالمؤمنینA فرمودند: "صافّوا الشیطان بِالمُجاهدَة وَ اغْلبوهُ بِالمُخالِفَةِ، تَزَکّوا أنْفُسَکُم وَ تَعلوا عِندَالله دَرَجاتِکُم؛ در برابر شیطان که مانع و رهزن سیر آدمی به سوی خداست، صفآرایی کنید و با همة ساز و برگ نظامی خود به جنگ او بروید. اگر چنین کردید، جان شما تزکیه میشود و درجات شما بالا میرود".[20]
[1]. شيخ كلينى، كافى، ، ج3، ص269.
[2]. فاطر: 6.
[3]. اعراف: 27.
[4]. بقره: 168.
[5]. انعام: 68.
[6]. مائده: 91.
[7]. نحل: 63.
[8]. نساء: 9.
[9]. بقره: 268.
[10]. ناس: 4 و 5.
[11]. علامه مجلسى، بحارالانوار، ج67، ص49.
[12]. عبدالحسین دستغیب، داستانهای شگفت، ص195.
[13]. نهج البلاغه، خطبه 192.
[14]. ر.ک: سوره ص: 82 و سوره حجر: 39.
[15]. اعراف: 16و 17.
[16]. علامه مجلسى، بحارالانوار، ج11، ص132 و ج 60، ص152.
[17]. علامه مجلسى، بحارالانوار، ج60، ص155.
[18]. کمال الدین و تمام النعمه، ص520؛ شيخ حر عاملى، وسائل الشیعه، ج4، ص236.
[19]. حجر: 42.
[20]. علامه مجلسى، بحارالانوار، ج69، ص290؛ على بن محمد الليثى، عیون الحکم و المواعظ، ص302.