■ محتوای منبربانوان2؛ نماز؛ مظهر ذکر خدا
راهبرد محتوایی
یکی از خصلتهای زیبای مؤمنان، آراستگی آنان به ذکر و یاد خداوند است که باعث تحول درونی در انسان و متنعمشدن به برکات فراوان آن میگردد. نماز، برترین و کاملترین مصداق ذکر عملی است که پایبندی به آن، آثار و برکات فراوانی را در زندگی نمایان میسازد.
حکم شرعی
ـ در هر رکعت، بعد از قرائت یک رکوع واجب است. رکوع یعنی خمشدن به اندازهای که انسان بتواند دستها را به زانو بگذارد.
ـ ذکر واجب در رکوع عبارت است از یکبار گفتن "سُبْحَانَ رَبِّیَ الْعَظِیمِ وَ بِحَمْدِهِ" یا سه بار گفتن "سُبْحَانَ اللهِ".
ـ در رکوع هنگامی که ذکر واجب را میگویيم، باید بدن آرام باشد.
روایت
پیامبر اعظمB: "ذِكرُ اللهِ عَلَمُ الايمانِ وَبُرْءٌ مِنَ النِّفاقِ وَ حِصْنٌ مِنَ الشَّيطانِ وَحِرزٌ مِنَ النَّارِ".
مقدمه
فکر و ذهن انسان همواره در حال اندیشیدن به اتفاقات و حوادث کوچک و بزرگ زندگی یا شنیدهها، رفتارها و واکنشهای دیگران است كه ذهن را درگیر آن مسائل میگرداند.
مؤمنان و خداباوران حقیقی نیز همواره فکر و ذهنشان معطوف به خداوند متعال و اندیشیدن به عظمت الهی بوده، از ذکر و یاد خدا غافل نمیگردند.
نشانه ایمان و دینداری
"يا أيهَا الَّذينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللهَ ذِكْراً كثيراً؛ ای كساني كه ايمان آوردهايد، خدا را بسيار ياد كنيد".[1]
یاد خدا در همه حالات
"وَاذْكُرْ رَبَّكَ في نَفسِكَ تَضَرُّعاً وَ خِيفَةً؛ پروردگارت را در نفس خود از روي زاري و ترس ياد كن".[2]
ذكر خدا در هر شكل
"اَلَّذينَ يذكُرُونَ اللهَ قِياماً وَقُعُوداً وَعَلَي جُنُوبِهِم وَ يتَفَكَّرُونَ في خَلقِ السَّموات وَالاَرْضِ؛ كساني كه خداوند را ياد ميكنند، در حالي كه ايستاده، نشسته و خوابيدهاند و در خلقت آسمانها و زمين تفكر ميكنند".[3]
1. یاد کردن خدا از بنده
اولین اثر یاد خدا، ایجاد دوستی با پروردگار متعال است و اینکه انسان با یاد خدا، محبت الهی را به دست آورده و پروردگار بزرگ نیز از او یاد خواهد کرد؛ همانگونه که فرمود: "فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ؛ مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم".[4]
این یاد کردن از خدا نیز باید در همة حالات ـ اعم از خوشی و ناخوشی، دارایی و ناداری و مانند آن ـ باشد. به فرموده رهبر معظم انقلاب (حفظه الله): "یاد خدا نباید اختصاص داشته باشد به دورانهای شدت و محنت و زحمت و فشار؛ نه، در دوران راحت، در دورانی كه انسان دغدغه و نگرانی مادی هم ندارد، این یاد خدا را باید در دل نگه دارد. وقتی سختیهايی به ما افراد بشر روی میآورد، به یاد خدا میافتیم. فرمود: "فَإِذا رَكِبوا فى الفُلكِ دَعَوُا اللَّهَ مُخلِصينَ لَهُ الدّينَ فَلَمّا نَجّاهُم إِلَى البَرِّ إِذا هُم يُشرِكونَ".[5] در حین بلا، انسان به خدا متوجه میشود؛ وقتی بلا برطرف شد، انسان یادش میرود. در جاهای مختلف قرآن، این گلایه را خدای متعال از انسانها میكند كه وقتی دچار شدت میشوید، توجه پیدا میكنید؛ وقتی شدت برطرف شد، غفلت پیدا میكنید".
2. آرامش دلها
دومین دستاورد بزرگ ذکر و یاد خدا، آرامش درونی است که در ظاهر و زندگی او نیز جلوهگر خواهد شد: "ألا بِذِكْرِ اللهِ تَطمَئِنُّ القُلوبُ؛ آگاه باشيد که با ياد خدا دلها آرام ميگيرد".[6]
3. توفیق انجام کارهای شایسته
حضرت عـلیA فـرمـود: "مَنْ عَمَرَ قَلبَهُ بِدَوامِ ذِكْرِهِ حَسُنَتْ أفْعالُهُ فى السِرِّ وَالجَهْر؛ هر كس دلش را به دوام ياد خداوند آباد نگه دارد، رفتار و كردارش در پنهان و آشكار نيكو ميشود".[7]
4. دژي مستحكم در برابر شيطان
پیامبر اعظمB فرمود: "ذِكرُ اللهِ عَلَمُ الايمانِ وَبُرْءٌ مِنَ النِّفاقِ وَ حِصْنٌ مِنَ الشَّيطانِ وَحِرزٌ مِنَ النَّارِ؛ ياد خدا نشانة ايمان و بيزاري از نفاق و حصاري محكم در برابر شيطان و حافظي است از آتش".[8]
5. بخشش گناهان
از آثار و ثمرات اخروى یاد خداوند، مغفرت الهى است که شامل حال یادکنندگان خدا مىگردد و اضافه بر آن، خداوند وعده اجر و پاداش بزرگ نیز به ایشان داده است. قرآن مجید دراینباره مىفرماید: "والذاکرین الله کثیراً و الذّاکرات اعدّ الله لهم مغفرة و اجراً عظیماً؛ مردان و زنانى که بسیار یاد خدا کنند، خداى متعال براى آنان آمرزش و پاداش بزرگ آماده نموده است".[9]
6. روشنى دل
از دیگر برکات ذکر خداوند متعال، نورانى شدن قلب و بیدارى دلها و بازگشت از رفتارهای ناپسند گذشته است؛ ازاینرو حضرت علىA مىفرماید: "ان الله تعالى جعل الذکر جلاءً للقلوب تسمع به بعد الوقرة و تبصر به بعد العشوة و تنقاد به بعد المعاندة؛ خداوند متعال یاد خویش را جلاى قلبها قرار داده که در اثر آن گوش، پس از سنگینى مىشنود و چشم پس از کمسویى مىبیند و بدینوسیله پس از لجاجت و دشمنى منقاد و رام مىگردد".[10]
میدانیم که یکی از مصادیق ذکر، قرآن کریم است، همانگونه که خداوند میفرماید: "وَ اَنْزَلْنَا اِلَیکَ الذِّکْرَ".[11] بر این باور، قرآن نیز باعث نورانیت دل و بیرون آمدن از سرگشتگی و رفتارهای ناپسند است و قلب انسان، با نور قرآن منور میگردد.
"فضيل بن عياض" مردي بود که به صورت آشکار گناه میکرد. او بر سر راه كاروانهاي تجارتي و مسافرتي قرار ميگرفت و با زور و تهديد، اموال كاروانيان را به غارت ميبرد. دزدي قهار و چيرهدست بود و تمام مردم او را با همان صفاتش ميشناختند.
او كه از راه دزدي، اموال فراواني را به دست آورده بود و از وضع مالي مناسبي برخوردار بود، شبي براي دزدي به خانهاي وارد شد.
صاحب منزل در حال قرائت قرآن بود كه فضيل با طرح و نقشه قبلي روي ديوار منزل قرار گرفت، همين كه خواست وارد خانه شود، قرائت قرآن صاحب منزل توجهش را جلب نمود. صاحبخانه اين آيه را تلاوت كرد كه: "أَ لَمْ یَأْنِ لِلَّذِینَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِکْرِ اللّهِ؛ آيا وقت آن نرسيده است كه قلبهاي كساني كه ايمان آوردهاند، با ياد خدا خاشع شود؟".[12]
فضيل بن عياض با شنيدن اين آيه تمام وجودش شعلهور شد و از ديوار پايين آمد و مثل آنكه آيه بر او نازل شده باشد، تحت تأثير قرار گرفت و روش زندگی خود را تغییر داد و جزء خوبان قرار گرفت. او تا جايي كه صاحبان اموال به دست آمده از راه دزدي را ميشناخت، راضي كرد و اموال آنان را بازگرداند.[13]
ذکر خداوند با این همه آثار و برکات، به دو طریق انجام میپذیرد:
الف: زبانی
یعنی انسان اذکار و جملاتی را بر زبان جاری کند. ذکرهای فراوانی وجود دارند که در روایات و سخنان بزرگان ما وارد شده و به برکات فراوان آن اشاره کردهاند. از جمله این ذکرها، ذکر صلوات بر محمد و آل محمدD است.
پيامبر اعظمB فرمودند: "هر كس بر من يك بار درود فرستد، خداوند بر او ده بار درود خواهد فرستاد و ده خطا را از او برطرف خواهد ساخت و ده درجه برايش بالا خواهد برد".[14] و فرمودند: "هر كس در هر روز سه بار و در هر شب سه بار از روى محبت و اشتياق بر من درود فرستد، بر خداى عزوجل حق است كه گناهان آن شب و روز را برايش بيامرزد".[15]
امام صادقA به شخصی به نام اسحاق ميفرمايند: "اي اسحاق هر كسي 10 مرتبه بر محمد و آل محمد صلوات بفرستد، خداوند متعال و ملائكه او، بر آن شخص، صد مرتبه درود و رحمت ميفرستند و هر كس بر محمد و آل محمد 100 مرتبه صلوات بفرستد، خداوند و ملائكهاش بر او هزار مرتبه صلوات ميفرستند".[16]
یا مثلاً درباره ذکر "لا اله الا الله" ثوابهای بسیاری ذکر شده است که ترنّم زبان و دل به این ذکر نورانی، باعث تقویت ارتباط انسان با خداوند میگردد و انسان را از پاداشهای فراوانی بهرهمند میسازد، به گونهای که امام باقرA فرمود: "هيچ چيز نيست كه ثوابش بيشتر باشد از گواهى به اينكه بگويد: لا اله الا الله، يعنى گواهى دهد به يگانگى خدا".[17]
و امام صادقA فرمود: "عمل كسى كه صد بار لا اله الا الله بگويد، برتر از اعمال ساير مردم در آن روز است، مگر عمل كسى كه بيش از اين گفته باشد".[18]
از دیگر اذکار مهم و گرهگشا، ذکر استغفار است که به فرموده رسول خداB: "هر كس زياد استغفار كند، خداوند گِرِه غمهاي او را بگشايد و از هر تنگنايي بيرونش بَرَد و از آنجا كه گمانش را هم نميبرد، روزياش را میرساند".[19]
امام باقرA نیز به فرزندش ميفرمايد: "يا بُنَيَّ اذا انعَمَ اللهُ عليكَ بِنِعْمَةٍ فَقُلْ "الحمدلله" و اذا حَزَنَك اَمْرٌ فَقُلْ "لا حول ولا قوة الا بالله" و اذا اَبْطَاَ عنكَ الرِّزق فَقُلْ "استغفر الله"؛ فرزندم! هر گاه خداوند به تو نعمتي ارزاني داشت بگو: "الحمدلله" و هر گاه امري و حادثهاي تو را غمگين و ناراحت نمود، بگو: "لا حول ولا قوة الا بالله" و زماني كه احساس نمودي روزي تو به كندي و سختي ميرسد، بگو: "استغفر الله".[20]
ب: ذکر عملی
نوع دیگر ذکر، ذکری است که انسان در عمل بدان پایبند میشود. بدون شک، برترین و کاملترین ذکر عملی، اقامه نماز است. خداوند متعال نیز میفرماید: اگر میخواهید ذکر مرا با خود داشته باشید و به یاد من باشید، نماز را برپا دارید. "أقِمِ الصَّلوةَ لِذِکْرِی؛ "برای یاد من نماز بر پا دارید".[21]
[1]. فاطر: 18.
[2]. اعراف: 205.
[3]. آل عمران: 191.
[4]. بقره: 152.
[5]. هنگامی که بر کشتی سوار شوند، خدا را با اخلاص میخوانند (و غیر او را فراموش میکنند)؛ امّا هنگامی که خدا آنان را به خشکی رساند و نجات داد، باز مشرک میشوند! " عنکبوت: 65 و نک: "وَإِذا مَسَّ الإِنسانَ الضُّرُّ دَعانا لِجَنبِهِ أَو قاعِدًا أَو قائِمًا فَلَمّا كَشَفنا عَنهُ ضُرَّهُ مَرَّ كَأَن لَم يَدعُنا إِلى ضُرٍّ مَسَّهُ؛ هنگامی که به انسان زیان (و ناراحتی) رسد، ما را (در هر حال) در حالی که به پهلو خوابیده، یا نشسته، یا ایستاده است، میخواند؛ امّا هنگامی که ناراحتی را از او برطرف ساختیم، چنان میرود که گویی هرگز ما را برای حل مشکلی که به او رسیده بود، نخوانده است! " یونس: 12.
[6]. رعد: 28.
[7]. على بن محمد الليثى، عیون الحکم و المواعظ، ص458.
[8]. ميرزا حسين نورى، مستدرک الوسائل، ج5، ص285.
[9]. احزاب: 35.
[10]. نهجالبلاغه، خطبه 222.
[11]. نحل: 44.
[12]. حدید: 16.
[13]. نک: ناصر مكارم شيرازى، تفسیر نمونه، ج23، ص358؛ شهيد مطهرى، گفتارهاى معنوى، ص261.
[14]. ميرزا حسين نورى، مستدرک الوسائل، ج6، ص390.
[15]. همان، ج1، ص389.
[16]. شيخ كلينى، كافى، ج2، ص493 و 494، ح14، ذيل آيه 43 سوره احزاب.
[17]. همان، ج6، ص153.
[18]. شيخ صدوق، ثواب الاعمال، ص13.
[19]. ابن فهد حلى، عدة الداعى، ص؛ ميرزا حسين نورى، مستدرک الوسائل، ج، ص.
[20]. ابوالحسن اربلى، كشف الغمه، ج2، ص363.
[21]. طه: 14.