■ محتوای منبرعمومی(1)؛ نماز؛ سپاس از نعمتهای الهی
نماز؛ سپاس از نعمتهای الهی
راهبرد محتوایی
در این نوشتار تلاش شده است با یادآوری نعمتهای فراوان الهی بر انسان، آنان را به سپاسگزاری از خالق و صاحب نعمت ترغیب و از نماز به عنوان برترین نماد تشکر از خداوند متعال، یادآوری گردد؛ همانگونه که قرآن با تبیین نعمتهای بیشمار الهی، همگان را برای توجه دادن به صاحب نعمت و از این رهگذر، برای ایجاد "حبّ الهی" و کشاندن بندگان به وادی ذکر و عبادت و ادای حق بندگی فرا خوانده و به تعبیر امیر مؤمنانA، از رسالتهای مهم پیامبران نیز یادآوری نعمتهای فراموش شده پروردگار است تا از طریق این یاد، به وظیفه عبودیت خود عمل کنند: "و یذکّروهم منسّی نعمته…".[1]
حکم شرعی
به گفته مراجع معظّم تقلید، نمازهاى روزانهاى که در پنج نوبت خوانده مىشود، از واجبات بسيار مهم شريعت اسلامى بوده و بلکه ستون دين است و ترک يا سبک شمردن آن شرعاً حرام و موجب استحقاق عقاب است.[2]
روایت
امام حسینA فرمود: "شُكرُكَ لِنِعمَةٍ سالِفَةٍ يَقتَضى نِعمَةً آنِفَةً؛ شكر تو بر نعمت گذشته، زمينهساز نعمت آينده است".[3]
مقدمه بحث
یکی از خیرین اصفهان که به علامه مجلسی ارادت داشت، شبی بعد از نماز جماعت خدمت ایشان آمد و گفت: گرفتاری مهمی برایم پیش آمده است.
علامه مجلسی گفت: چه گرفتاری؟
آن مرد گفت: لوطی باشی محل، به من خبر داده است که امشب با دوستانش میخواهند به خانه من بیایند و شام میهمان من باشند و قهراً میدانم اسباب لهو و لعب را هم میآورند و موجبات ناراحتی ما را فراهم میکنند و ما را در حرام میاندازند.
علامه مجلسی گفت: خودم میآیم و به لطف خداوند، مسأله را آن طوری که خدا بخواهد حل و فصل میکنم.
جناب علامه از راه مسجد جلوتر از میهمانها به خانه آن مرد رسید، وقتی بعد از مدتی لوطی باشی و رفقایش وارد شدند، ناگهان چشمشان به شیخ الاسلام اصفهان؛ مرحوم مجلسی افتاد، تنبک و تنبورهای خود را پنهان کردند و مؤدبانه در محضر او نشستند. اما لوطی باشی از میزبان سخت ناراحت و دلگیر شد که او علامه مجلسی را موی دماغ و مزاحم عیششان کرده بود.
لوطی باشی شروع به سخن گفتن کرد و گفت: جناب مجلسی! ما لوطیها صفات خوبی هم داریم، کمتر از اهل علم هم نیستیم.
علامه مجلسی گفت: من که چیزی از خوبیهای شما نمیدانم.
لوطی باشی گفت: جناب مجلسی! تو با ما معاشرت نداری که بدانی ما چه صفات خوبی داریم؛ ما در نمکشناسی بینظیریم. لوطی کسی است که اگر نمک کسی را چشید، تا آخر عمر یادش نمیرود و به صاحب نمک خیانت نمیکند.
علامه گفت: ولی من این صفت را در شما نمیبینم.
لوطی گفت: در اصفهان، از هر کس میخواهید، بپرسید تا ببینید ما نمک چه کسی را خوردهایم که نمکدانش را شکسته باشیم و به او بد کرده باشیم.
مجلسی گفت: خودم گواهی میدهم که همگی شما نمکنشناس هستید. آیا شما نمک خداوند را نخورده و نمکدانِ او را نشکستهاید؟ خداوند که این همه نعمت به شما داده، نعمت سلامتی و چشم و گوش و دهان و دست و پا و… به شما داده و هر روز شما را بر سفره خود نشانیده و روزیِ شما را رسانیده است، چرا نمک به حرامی میکنید؟ این همه از نعمتهای الهی استفاده میکنید و باز هم سرکشی و گناه و پیروی از هوا و هوس مینمایید؟!
سکوت سراسر مجلس را فرا گرفت، رنگ خجالت بر چهرهشان نشست، زیرچشمي به هم نگاهی کردند و بدون اینکه سخنی بگویند، خانه را ترک کردند.
صبح روز بعد در خانه علامه به صدا درآمد، وقتی که در خانه را گشود، رئیس آن گروه را دید که پشت در خانه ایستاده است. رئیس زودتر از علامه سلام کرد و گفت: دیشب سخن شما مرا به فکر واداشت، اینک غسل کرده و توبه کردهام و آمدهام تا شما مسائل دینی را به من بیاموزید، لبخند رضایت بر لبان علامه نشست و با روی گشاده او را به خانه خود دعوت و از او پذیرایی کرد.[4]
تبیین بحث
طبع انسان به گونهای است که در مقابل نعمتدهنده متواضع و فروتن بوده و تلاش مینماید کسانی را که حقی بر گردن او دارند یا لطفی به او کرده و خود را مدیون او میدانند از خود نرنجاند، بلکه بالاتر از این، تلاش مینمایند که کارهایی را که مدنظر و مطابق میل و خواست او باشد انجام دهند، تا قدردانی خود را ابراز نمایند.
به دیگر سخن، از صفات خوب انسانها این است که هرگاه کسی در حق آنان خوبی و نیکی انجام داد و نعمتی به آنها رسانید، از او تشکر و سپاسگزاری نموده، با گفتار و رفتار خود، قدردانی و تشکر خود را ابراز میکنند که این رفتار، باعث تداوم و افزایش خوبیها شده، عواطف و محبتهای بین آنان را گسترش میدهد. پایبندی و عمل به این نوع رفتار پسندیده، در تمام ابعاد زندگی دستاوردهای فراوانی برای انسان به ارمغان میآورد. به عنوان مثال در محیط خانواده، هرگاه زن و شوهر قدردان زحمات و تلاشهای یکدیگر باشند، فضای زندگی سرشار از محبت و دوستی میشود. یا اگر فرزندان با توجه به زحمات زیادی که والدین برای رشد و برومندی آنها انجام دادهاند، از خوشی و راحتی خود گذشتند تا آنها به کمال و موفقیت برسند و با کمترین دغدغه، به بالاترین درجات زندگی نائل شوند، در رفتار و گفتار خویش از آنان تشکر نمایند و با عمل به سخنان و خواستههای پدر و مادر، تشکر خویش را ابراز كنند، موجب خشنودي والدين ميشوند.
بیگمان، برترین نعمتدهنده خداوند بزرگی است که لحظهلحظه زندگی، مدیون الطاف و نعمتهای فراوان اوست و به تعبیر قرآن کریم: "وَسَخَّر لَكُمُ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ دَآئِبَينَ وَسَخَّرَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ وَآتاکُمْ مِّن کُلِّ مَا سَأَلْتُمُوهُ وَ إِن تَعُدُّواْ نِعْمَتَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَآ"؛ "خداوند، همان کسى است که آسمانها و زمین را آفرید و از آسمان، آبى فرستاد و با آن میوهها [ى] مختلف را براى روزىِ شما [از زمین] بیرون آورد… و از هر چیزى که از او خواستید (نیازمند بودید) به شما داد و اگر [بخواهید] نعمتهاى خدا را بشمارید، هرگز آنها را شماره نتوانید کرد."[5]
خداوند در آیات فراوانی انسان را به اندیشیدن و تفکر در آفاق[6] و انفُس[7] (نشانههای درونی و بیرونی) فرا میخواند تا انسان با تفکر در خلقت و با نگاهی به وجود خود و شگفتیهایی که در آفرینش او صورت گرفته، گوشههایی از نعمتهای الهی را که سر تا پای انسان را فرا گرفته است، دریابد و قدردان خالق مهربان خویش گردد.
به تعبیر قرآن، همانگونه که هنگام قرار گرفتن زیر آبشار، تمام وجود انسان را آب فرا میگیرد، نعمتهای الهی نیز به همین میزان انسان را احاطه کرده است. خداوند در قرآن کریم به این نکته اشاره میکند و میفرماید: "وَاَسْبَغَ عَلَیکُمْ نِعَمَهُ ظاهِرَةً وَ بَاطِنَةً؛ و نعمتهای آشکار و پنهان خود را بر شما ارزانی داشته است".[8]
خداوندی که این همه نعمت به انسان ارزانی داشته است، توقع زیادی نیست اگر از انسان انتظار داشته باشد به دستور و فرمانش گردن نهد و دقایقی از شبانهروز خود را به اجرای دستور نماز بپردازد.
"إِنَّ الصَّلاَةَ كَانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ كِتَابًا مَّوْقُوتًا؛ نماز بر مؤمنان در وقتهای معيّن واجب گشته است".[9]
خداوند در آیه 81 سوره نحل بعد از اشاره به تکمیل نعمتهاى پروردگار مىفرماید: "كَذَلِكَ يُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تُسْلِمُونَ؛ اینچنين نعمتهاى خود را بر شما تمام و كامل كرد، تا مگر مطيع و تسليم امر او باشيد".
بهراستی چه زشت است که انسان عمری بر سر سفره رحمت و فضل الهی بنشیند، هرگاه مشکلی برای او پدید آمد به سوی خدا رو کند و برآورده شدن حاجتش را از خدا بخواهد، ولی به خودش زحمت ندهد بزرگترین فریضه و واجب الهی را که همان نماز است، به جا آورد و قدرشناسی و تشکر از صاحب این همه نعمت را با اقامه نماز، اعلام نماید.
بنابراین نماز، نمونه و مصداقی از ابراز عشق و علاقه انسان به خداوند است که با این عمل، قدردانی خود از نعمتهای بیشمار الهی را اعلام کرده و خود را بندهای شاکر و دوستدار خدای خویش معرفی مینماید و به این وسیله، لیاقت خود را برای دریافت بیشتر نعمتها اعلام میدارد؛ زیرا شکرگزاری از نعمتها، باعث رضایت خداوند و ازدیاد و تداوم نعمتهای الهی بر بندگان میشود؛ همانگونه که فرمود: "لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ؛ اگر سپاسگزارى كنيد، روزيِ شما را زياد ميكنم".[10]
امام صادقA نيز ميفرمايد: "مَنْ اُعْطِى الشُّكر اُعْطِى الزِّيَادَة؛ به هر كس توفيق سپاس داده شده، فزوني نعمت هم داده شده است".[11]
حضرت امام حسینA در بخشی از دعای روز عرفه پس از آنکه نعمتهای فراوان الهی را یاد میکند، چنین میفرماید: "و حرکات رُکوعی و سجودی اِن لو حاولتُ و اجتهدتُ مَدی الاعصارِ و الاحقاب لو عُمرَتُها اَن اوَدَّیَ شُکرَ واحدهٍ من انعُمِکَ ما استطَعتُ لک اِلّا بمنّکِ الموجب علّی به شُکرَکَ؛ و رکوع و سجودم که اگر بخواهم و تلاش کنم در همة اعصار و دوران تاریخ، به فرض اگر عمرم وفا کند که شکر یکی از این نعمتها را ادا کنم، باز هم ناتوانم، جز به منّت خودت که آن هم شکر جدیدی را میطلبد".[12]
انشاءالله همة ما بتوانیم با شناخت صحیح نعمتهای الهی، شکرگزار خداوند متعال باشیم و با پایبندی به نماز و اقامه آن، رضایت الهی را برای خود فراهم نماییم.
[1]. نهج البلاغه، خطبه 1.
[2]. سيدعلى حسينى خامنهاى، اجوبه الاستفتائات، س388.
[3]. موسوعة کلمات الامام الحسینA، ص767.
[4]. علی محمد عبداللهی. عاقبت بخیران عالم، ج1، ص81. قم نشر روح 1373، با اندکی تغییر.
[5]. ابراهیم: 34.
[6]. برای نمونه نگاه کنید: تفکر در آسمانها (بقره: 22)، آشامیدنیها (نحل: 67)، ابرها (بقره: 164 و22)، بادها (اعراف: 57 و 58)، باران (بقره: 22)، پرواز پرندگان (نحل: 79)، تفاوت رنگها (نحل: 13)، برف و تگرگ (نور: 43)، حرکت جنبدگان (بقره: 164)، چارپایان (نحل: 66 و 67)، آفرینش خوردنیها (انعام: 141)، گردش خورشید و ماه و ستارگان و آفرینش آنها (یس: 37-40 و زمر: 5) و گردش شب و روز (بقره: 164).
[7]. از نشانه درونی و انفسی، قرآن به شماری چند اشاره میکند که میتوان به اين موارد اشاره كرد: آرامش انسان (اعراف: 189)، اختلاف زبانها (روم: 22)، بیداری انسان از خواب (انعام: 60)، تفاوت رنگ انسانها (روم: 22)، تکلم و هنر سخن گفتن انسان (رحمن: 3 و 4) تناسب اندام (کهف: 37)، تولید نسل (نساء: 1)، حواس انسان (انعام: 46)، خلقت پیچیده انسان (اعراف: 11 و دهها آیه دیگر)، عواطف و احساسات انسانی (روم: 21)، مرگ انسان (بقره:28).
[8]. لقمان: 20.
[9]. نساء: 103.
[10]. ابراهیم: 7.
[11]. شيخ كلينى، كافى، ج2، ص95؛ شيخ حر عاملى، وسائل الشيعه، ج7، ص29.
[12]. شيخ عباس قمى، مفاتیح الجنان، دعای روز عرفه.