■ سجده شکر چه اسرار و آثاری دارد
سجدۀ شکر چه اسرار و آثاری دارد؟
یکی از مهمترین تعقیبات بعد از نماز سجده شکر است که حداقل آن گفتن سه مرتبه "شکراً لله" (شکر برای خدا است) در سجده است. نزدیکترین حالت بنده به خداوند بزرگ وقتی است که در سجده است. خداوند فرمود: سجده کن وتقرب جوی.[1]
اگر انسان در حال سجده خوابش ببرد، خداوند به فرشتهها میگوید: نگاه کنید "قَبَضْتُ رُوحَهُ وَ هُوَ فِی طَاعَتِی" روحش را گرفتهام و او در اطاعت من است.[2]
سعد بن عبد اللّه باسنادش از حسن بن علىّ بن فضّال نقل كرده كه حضرت ابا الحسن(ع) را ديدم كه قصد وداع قبر رسول خدا(ص) را داشت و مىخواست كه از آنجا به عمره برود... شش يا هشت ركعت نماز خواندند. راوى مىگويد: مقدار ركوع و سجود آن حضرت به قدر گفتن سه تسبيح يا بيشتر بود و وقتى از نمازها فارغ شدند به سجده رفته و آن قدر سجده را طول دادند تا ريگها از عرق بدن آن حضرت مرطوب شدند.
راوى مىگويد: بعضى از اصحاب گفتهاند: كه آن حضرت را ديده كه صورت مباركشان روى زمين مسجد نهاده بودند.[3]
·معناي سجدة شكر و فلسفة آن
از امام رضا(ع) نقل شده است که فرمود: حداقل چیزی که بنده میتواند پس از نماز به عنوان تشکر از خداوند برای توفیق او در انجام [نماز] واجبش بگوید این است: شُكْراً لِلَّه،ِ شُكْراً لِلَّه،ِ شُكْراً لِلَّهِ. از حضرت سؤال شد که معنای این گفته چیست؟ فرمود: با این سجده میگوید از من است این شکر برای خدا نسبت به آنچه که توفیق داده به اینکه خدمتش و انجام نماز واجب را به جای آورم. و این شکر موجب افزایش (معنوی) میشود. پس اگر در نمازش کوتاهی بوده است که با نوافل جبران نشده است، با این سجده جبران میشود.[4]
·اهميت و آثار سجدة شكر
امام صادق(ع) : سجدۀ شكر بعد از نماز، سبب كامل شدن نماز و خشنودى خدا و خوش آمدن و اعجاب فرشتگان است. خداوند از آنان مىپرسد: پاداش اين بندۀ شاكر چيست؟ مىگويند: رحمت تو، بهشت تو، حلّ مشكل او، ... خداوند مىفرمايد: همان گونه كه او از من تشكّر كرد، من هم از او سپاسگزارم. اين جمله مىفهماند كه رضايت و سپاس الهى از همه نعمتها برتر است.[5]
تشکر از خداوند برای هر نعمتی موجب افزونی آن نعمت میگردد. حضرت موسی(ع) به قوم خود فرمود: خداوند این چنین مقرر نموده است که اگر شکر کنید نعمتم را بر شما زیاد میکنم و اگر کفر بورزید عذاب من شدید است.[6]و چه توفیق و نعمتی از این بالاتر که خداوند به انسان لیاقت داده است که او را یاد نماید. پس هر کس به حقیقت نماز و اینکه بزرگترین توفیق است واقف گردد، اهمیت و بایستگی سجدۀ شکر را بیشتر احساس میکند.
- ذكر سجدة شكر
حداقل سه مرتبه "شكراً لله" است، ولي هر چه طولانيتر باشد، بهتر است. از حضرت رضا(ع) در سجده بعد از نماز، تا 500 "سبحانالله" هم شنيده شده.[7]و مكرر اتفاق افتاده كه موسي بن جعفر(ع) بعد از نماز به سجده رفتهاند و تا بالا آمدن روز همچنان در سجده بودهاند...[8]امام صادق(ع) فرمودند: حضرت ابراهیم(ع) به سبب زیاد سجده نمودن بر زمین به مقام خلیل اللهی رسید.[9]
- چند نکته دربارۀ احکام سجدۀ شکر
بهتر است انسان دو بار سجدهكند؛ به اين صورت كه بعد از سجدۀ اول گونة راست و بعد گونة چپ را به خاك بمالد و مجددا سر بر خاك گذارد.[10]
امام باقر(ع) فرمود: خداوند تبارك و تعالى به موسى(ع) وحى فرستاد: آيا ميدانى چرا از ميان همۀ مردم تو را برای سخن گفتن با خودم برگزيدم؟ موسى(ع) عرض كرد: پروردگارا چرا؟ خداوند فرمود: من بندگانم را آزمايش کردم و در ميان آنها ذلیلتر و خاكسارتر و فروتنتر از تو نسبت به خود ندیدم، اى موسى براى اينكه چون تو از نماز فارغ ميشوى، روى خود را بر خاك مىنهى. يعنى اظهار كوچكى و ناچيزى مينمايى.[11]
سجدة شكر، بعد از فريضه و نافله و بعد از تذكر هر نعمتي مطلوب است.
مستحب است كه در سجدۀ شكر ساق دستها باز و قفسه سينه و شكم خود را به زمين بچسباند. (عکس آنچه در نماز انجام میشود).
مستحب است كه انسان دست بر موضع سجدة خود بمالد و بعد به صورت (و ساير اعضاي) خود بكشد.
- آثار و برکات سجدۀ شکر
در این زمینه دو روایت بیان میکنیم:
امام رضا(ع) فرمودند: یکی از آثار مهم سجدۀ شکر بعد از نماز جبران برخی کاستیهای موجود در نماز است.[12]
امام صادق(ع) فرمود: اگر بنده با عبودیت و نماز به دنبال جلب رضوان الهی است این رضایت با انجام سجدۀ شکر کامل میگردد به گونهای که فرشتگان مقرب الهی که مدام در حال تقدیس و تسبیح خدای سبحان هستند به شگفتی در میآیند از رحمت الهی که بر شخص سجدهگزار نازل میگردد؛ به نحوی که خداوند بر فرشتگان فخر فروخته و (از روی لذت ربوبی و رضایت) میگوید که ای ملائکه من بیایید و نیک بنگرید بنده مرا که علاوه بر انجام فریضه به سجدۀ شکر افتاده و از من به سبب توفیق نماز واجب تشکر میکند؛ حال سزاوار است که من که خدای او هستم نیز از او تشکر نمایم و صورتم را به او نشان میدهم.[13] [که منظور دیدن و درک مظاهر خداوند که بالاترین آن اهلبیت عصمت و طهارت هستند میباشد].
در حقیقت اینکه خالق از مخلوق تشکر نماید یعنی بزرگترین لطف الهی که از بهشت و رحمت و مغفرت و رضوان الهی برتر و بالاتر است.
[1] . عَنِ الْوَشَّاءِ قَالَ سَمِعْتُ الرِّضَاj يَقُولُ أَقْرَبُ مَايَكُونُ الْعَبْدُ مِنَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ و هُوَ سَاجِدٌ و ذَلِكَ قَوْلُهُ عَزَّ و جَلَّ و اسْجُدْ و اقْتَرِبْ (الكافي، ج3، ص264).
[2] . َعَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ الْوَشَّاءِ قَالَ سَمِعْتُ الرِّضَاj يَقُولُ إِذَا نَامَ الْعَبْدُ و هُوَ سَاجِدٌ قَال َاللَّهُ تَعَالَى عَبْدِي قَبَضْتُ رُوحَهُ و هُوَ فِي طَاعَتِي (وسائلالشيعة، ج6، ص 380).
[3] . وَعَنْ أَبِيهِ عَنْ سَعْدٍ عَنْ أَحْمَدَبْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ فَضَّالٍ فِي حَدِيثٍ قَال َرَأَيْتُ أَبَا الْحَسَنِj صَلَّى سِتَّ رَكَعَاتٍ أَوْ ثَمَانَ رَكَعَاتٍ قَالَ و كَانَ مِقْدَارُ رُكُوعِهِ و سُجُودِهِ ثَلَاثَ تَسْبِيحَاتٍ أَوْ أَكْثَرَ فَلَمَّا فَرَغَ سَجَدَ سَجْدَةً أَطَالَ فِيهَا حَتَّى بَلَّ عَرَقُهُ الْحَصَى قَالَ و ذَكَرَ بَعْضُ أَصْحَابِنَا أَنَّهُ أَلْصَقَ خَدَّيْهِ بِأَرْضِ الْمَسْجِدِ (وسائلالشيعة، ج7، ص8).
[4] . عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا(ع) قَالَ السَّجْدَةُ بَعْدَ الْفَرِيضَةِ شُكْراً لِلَّهِ عَزَّ و جَلَّ عَلَى مَا و فَّقَ لَهُ الْعَبْدَ مِنْ أَدَاءِ فَرْضِهِ و أَدْنَى مَا يُجْزِي فِيهَا مِنَ الْقَوْلِ أَنْ يُقَالَ شُكْراً لِلَّهِ شُكْراً لِلَّهِ شُكْراً لِلَّهِ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ قُلْتُ فَمَا مَعْنَى قَوْلِهِ شُكْراً لِلَّهِ قَالَ يَقُولُ هَذِهِ السَّجْدَةُ مِنِّي شُكْراً لِلَّهِ عَلَى مَا و فَّقَنِي لَهُ مِنْ خِدْمَتِهِ و أَدَاءِ فَرْضِهِ و الشُّكْرُ مُوجِبٌ لِلزِّيَادَةِ فَإِنْ كَانَ فِي الصَّلَاةِ تَقْصِيرٌ لَمْ يَتِمَّ بِالنَّوَافِلِ- تَمَّ بِهَذِهِ السَّجْدَةِ (وسائل الشيعة، ج7، ص 6، ح1).
[5] . عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِj قَالَ: سَجْدَةُ الشُّكْرِ واجبةٌ عَلَى كُلِّ مُسْلِمٍ تُتِمُّ بِهَا صَلَاتَكَ و تُرْضِي بِهَا رَبَّكَ و تَعْجَبُ الْمَلَائِكَةُ مِنْكَ و إِنَّ الْعَبْدَ إِذَا صَلَّى ثُمَّ سَجَدَ سَجْدَةَ الشُّكْرِ فَتَحَ الرَّبُّ تَعَالَى الْحِجَابَ بَيْنَ الْعَبْدِ و بَيْنَ الْمَلَائِكَةِ فَيَقُولُ يَا مَلَائِكَتِي انْظُرُوا إِلَى عَبْدِي أَدَّى قُرْبَتِي و أَتَمَّ عَهْدِي ثُمَّ سَجَدَ لِي شُكْراً عَلَى مَا أَنْعَمْتُ بِهِ عَلَيْهِ مَلَائِكَتِي مَا ذَا لَهُ قَالَ فَتَقُولُ الْمَلَائِكَةُ يَا رَبَّنَا رَحْمَتُكَ ثُمَّ يَقُولُ الرَّبُّ تَعَالَى ثُمَّ مَا ذَا لَهُ قَالَ فَتَقُولُ الْمَلَائِكَةُ يَا رَبَّنَا جَنَّتُكَ فَيَقُولُ الرَّبُّ تَعَالَى ثُمَّ مَا ذَا فَتَقُولُ الْمَلَائِكَةُ يَا رَبَّنَا كِفَايَةُ مُهِمِّهِ فَيَقُولُ الرَّبُّ ثُمَّ مَا ذَا فَلَا يَبْقَى شَيْءٌ مِنَ الْخَيْرِ إِلَّا قَالَتْهُ الْمَلَائِكَةُ فَيَقُولُ اللَّهُ تَعَالَى يَا مَلَائِكَتِي ثُمَّ مَاذَا فَتَقُولُ الْمَلَائِكَةُ يَا رَبَّنَا لَا عِلْمَ لَنَا فَيَقُولُ اللَّهُ تَعَالَى لَأَشْكُرَنَّهُ كَمَا شَكَرَنِي و أُقْبِلُ إِلَيْهِ بِفَضْلِي و أُرِيهِ رَحْمَتِي (وسائلالشيعة، ج 7، ص6).
[6] . ابراهیم: 7.
[7] . وسائل الشیعة، ج7، ص12ٍ.
[8] . همان.
[9]. ... لِمَ اتَّخَذَ اللَّهُ عَزَّ و جَلَ إِبْراهِيمَ خَلِيلًا قَالَ لِكَثْرَةِ سُجُودِهِ عَلَى الْأَرْض. (علل الشرائع، ج1، ص 35)
[10] . وسائل الشیعة، ج7، ص12ٍ.
[11] . عَنْ أَبِي عَبْدِاللَّهِ(ع) قَالَ أَوْحَى اللَّهُ عَزَّ و جَلَّ إِلَى مُوسَى(ع) أَنْ يَا مُوسَى أَتَدْرِي لِمَاصْطَفَيْتُكَ بِكَلَامِي دُونَ خَلْقِي قَالَ يَارَبِّ و لِمَذَاكَ قَالَ فَأَوْحَى اللَّهُ تَبَارَكَ و تَعَالَى إِلَيْهِ أَنْ يَا مُوسَى إِنِّي قَلَّبْتُ عِبَادِي ظَهْرا ًلِبَطْنٍ فَلَمْ أَجِدْ فِيهِمْ أَحَداً أَذَلَّلِي نَفْساً مِنْكَ يَا مُوسَى إِنَّكَ إِذَا صَلَّيْتَ و ضَعْتَ خَدَّكَ عَلَى التُّرَابِ أَوْ قَالَ عَلَى الْأَرْضِ (وسائلالشيعة، ج 7، ص 10).
[12]. وسائل الشيعة، ج7، ص 6، ح1.
[13]. عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(ع) سَجْدَةُ الشُّكْرِ واجبةٌ عَلَى كُلِّ مُسْلِمٍ تُتِمُّ بِهَا صَلَاتَكَ و تُرْضِي بِهَا رَبَّكَ و تَعْجَبُ الْمَلَائِكَةُ مِنْكَ و إِنَّ الْعَبْدَ إِذَا صَلَّى ثُمَّ سَجَدَ سَجْدَةَالشُّكْرِ فَتَحَ الرَّبُّ تَبَارَكَ و تَعَالَى الْحِجَابَ بَيْنَ الْعَبْدِ و بَيْنَ الْمَلَائِكَةِ فَيَقُولُ يَا مَلَائِكَتِي انْظُرُوا إِلَى عَبْدِي أَدَّى فَرْضِي و أَتَمَّ عَهْدِي ثُمَّ سَجَدَ لِي شُكْراً عَلَى مَا أَنْعَمْتُ بِهِ عَلَيْهِ مَلَائِكَتِي مَا ذَا لَهُ عِنْدِي قَالَ فَتَقُولُ الْمَلَائِكَةُ يَا رَبَّنَا رَحْمَتُكَ ثُمَّ يَقُولُ الرَّبُّ تَبَارَكَ و تَعَالَى ثُمَّ مَا ذَا لَهُ فَتَقُولُ الْمَلَائِكَةُ يَا رَبَّنَا جَنَّتُكَ ثُمَّ يَقُولُ الرَّبُّ تَبَارَكَ و تَعَالَى ثُمَّ مَا ذَا فَتَقُولُ الْمَلَائِكَةُ يَا رَبَّنَا كِفَايَةُ مُهِمِّهِ فَيَقُولُ الرَّبُّ تَبَارَكَ و تَعَالَى ثُمَّ مَا ذَا قَالَ و لَا يَبْقَى شَيْءٌ مِنَ الْخَيْرِ إِلَّا قَالَتْهُ الْمَلَائِكَةُ فَيَقُولُ اللَّهُ تَبَارَكَ و تَعَالَى يَا مَلَائِكَتِي ثُمَّ مَا ذَا فَتَقُولُ الْمَلَائِكَةُ رَبَّنَا لَا عِلْمَ لَنَا قَالَ فَيَقُولُ اللَّهُ تَبَارَكَ و تَعَالَى أَشْكُرُ لَهُ كَمَا شَكَرَ لِي و أُقْبِلُ إِلَيْهِ فَضْلِي و أُرِيهِ و جْهِي (من لا يحضره الفقيه، ج1، ص333).