■ عوامل بیرونی ترک نماز
عوامل بیرونی ترک نماز
الف. اعضای خانواده
خانواده مهمترین رکن تربیت فرزندان است و از جایگاه ویژهای برخوردار است. چگونگی تربیت دینی فرزندان و دعوت آنها به نماز، ابزارها و روشهای دعوت فرزندان به نماز و پرسشهایی از این قبیل، دغدغة خانوادههایی است که میخواهند فرزندان خود را به نماز دعوت کنند.
یافتن پاسخ این پرسشها، نیازمند درک نقش خانواده در ترک نماز است که عواملی همانند نبودن الگوی مناسب در منزل، نبودن جو معنوی در منزل، روشمند عمل نکردن اعضای خانواده، بیتوجهی نسبت به تربیت مذهبی فرزندان، برخوردهای منفی و گاه خشن والدین، مشاهدة تعارض و ناهماهنگی در رفتار والدین، عدم ارضای نیازهای عاطفی فرزندان و... در این میان تأثیرگذارند که بررسی آن در این نوشتار مختصر ناممکن است.
ب. دوست نامناسب
انتخاب دوست در فرهنگ قرآن و عترت، از اهمیّت ویژهای برخوردار است؛ زیرا دوستان شايسته و خوب، در سوق دادن انسان به سوي سعادت و کمال مؤثرند و دوستان ناشايست، در انحراف آدمي به سمت ناهنجاريهاي اخلاقي.
چه بسا جواناني که به مسائل ديني علاقهمند هستند؛ اما به علت رفاقت با افراد بیقید، از دین فاصله گرفته و به مرور زمان، با تأثیرپذیری از حالات و رفتار آنها، حال نماز و دعا و مناجات از آنان نیز سلب و به تدريج در دام بيديني و لااباليگري گرفتار شدهاند.
بدین روی، از مهمترین عوامل بیرونی ترک نماز، تأثير و نقش دوستان ناباب است؛ چون طبيعت انسان تأثيرپذير است و بخش عمدهاي از اوصاف اخلاقي و رفتارهای فردي را از ديگران كه با او مصاحب و قريناند، اخذ ميكند و اين امري نيست كه قابل كتمان باشد.
امام صادقj میفرمایند: "آدمي بر دين و آيين دوست خويش است، بايد هر يك از شما بنگرد با چه كسي دوستي ميكند". [1]
خداوند متعال نیز در قرآن کریم، پیامد دوستی با نااهلان را چنین به تصویر میکشد: "يا وَيْلَتى لَيْتَني لَمْ أَتَّخِذْ فُلاناً خَليلاً"؛[2] اى واى بر من، كاش فلانى را دوست[خود] نگرفته بودم.
ج. شیطان
به فرمودة پیامبر اعظمd :
"هر دلى شیطانى دارد و تلاش مىکند تا او را بفریبد، پس اگر خدا را یاد نمود، از او دور مىشود و اگر یاد خدا را کنار گذاشت، آن شیطان به او نزدیک و او را متوجه خود مىسازد، گمراهش مىکند و به لغزش وا مىدارد، تا کمکم او را به طغیان وا دارد."[3]
شیطان برای اینکه افراد را به سمت بیتوجهی به نماز پیش ببرد، آرام آرام حرکت میکند و هر کسی را با توجه به روحیاتش فریب میدهد؛ برخی را با اهرم وسوسه و اشتغال فکر و ذهن در هنگام نماز، گاه با فاصله انداختن تدریجی بین او و نماز اوّل وقت. این ترفندهای شیطان تا بدانجا پیش میرود که شخص را در لبة پرتگاه ترک نماز قرار میدهد و با وسوسههای خویش، او را در تاریکی ترک نماز رها میسازد.
این تلاش شیاطین برای اقامه نشدن نماز، در آیة91 سورة مائده بیان شده است: "إِنَّمَا يُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَن يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةَ وَ الْبَغْضَاءَ فىِ الخَمْرِ وَ الْمَيْسر وَ يَصُدَّكُمْ عَن ذِكْرِ اللَّهِ وَعَنِ الصَّلَوةِ فَهَلْ أَنتُم مُّنتهونَ".
د. بد عمل کردن برخی دینداران
عدهای با مشاهدة رفتار ناشایست بعضی متدینین و نمازگزاران، از اصل نماز فاصله گرفته، آن را ترک میکنند. بسیار دیده شده است که وقتی این افراد، گناهی از یک نمازگزار یا باحجاب میبینند، چنین میگویند: اگر باحجابها و نمازخوانها اینها هستند، ما نه حجاب را میخواهیم و نه نماز را.
البته روشن است که این مسأله، تنها بهانهای است برای دلخوش کردن نفس امارة کسانی که همیشه، فرار از عبادت دارند.
البته دینداران وظیفه دارند از آنجا که رفتار و گفتارشان منتسب به دین میشود، مراقبت بیشتری در رفتارهای خود داشته باشند، تا رفتارشان باعث تخریب وجهة دین نشود؛ همانگونه که امام صادق jبه فردی به نام شقرانی فرمود: "کار خوب از هر كسي خوب است ولي از تو به واسطة انتسابي كه به ما اهلبيت داري، خوبتر و زيباتر است و كار بد از هر كسي بد است، ولي از تو به علت همين انتساب، زشتتر و قبيحتر است". [4]
در نقطة مقابل، آموزههای دینی به ما آموخته است که معیار سنجش را باید در متون اصیل دینی جست و نه در رفتار و گفتار افراد منتسب به دین؛ همانگونه که حضرت عليj فرمودند: "إنَّ الْحَقَّ لا يُعْرَفُ (بِاَقْدَارِ) بِالرِّجَالِ، اِعْرِفِ الْحَقَّ تَعْرِف اَهْلَهُ؛"[5] ملاك و محور درستي و نادرستي كارها، اشخاص و قدر و منزلت آنان نيست، حق را بشناس تا اهل آن را بشناسي.
ه. محیط
بسیاری از دانشمندان، موفقیت خود را مرهون پدر و مادر، دوستان و محیط سالم میدانند و بسیارند مجرمانی که انگشت ندامت خود را به سمت محیطهای ناسالم، نشانه رفتهاند.
بیگمان، تربیت دینی، ثمرۀ خانواده، محیط و جامعهای دینی است. انسان با توجه به نيازها، ارزشها و هدفهاي خود، محيط را دگرگون ميكند و بهطور متقابل، تحت تأثير محيط دگرگون شده قرار ميگيرد.
پيامبر اکرمd با اشاره به تأثير محيط ميفرمايد: " هر مولودي بر فطرت الهي متولد ميشود و اين پدر و مادر اويند که او را يهودي، نصراني يا مجوسي ميکنند". [6]