■ دیدگاه و رفتار معصومین (ع) در رابطه با نماز
آداب و اسرار و آموزش و توسعۀفرهنگ نماز به کارشناسی جناب حجت الاسلام والمسلمین سید جواد بهشتی
بـِسـْمِ اللّهِ الرَّحـْمـنِ الرَّحيمِ
قرآن کریم به ما می فرماید: شخصیتِ پیامبر را اسوه و الگوی خودتان قرار دهید. در این برنامه می خواهیم نگاهی بکنیم به نمازِ معصومین و الهام بگیریم از کیفیتِ نمازِ آنها و نمازهای خودمان را عمیق تر و خوشرنگ تر بکنیم. دربارۀ نمازِ پیامبر و ائمه کتابهای مستقلی تألیف شده است. صدها حدیث دربارۀ سیرۀ عبادی پیامبر به ما رسیده است. دربارۀ سیرۀ عبادی ائمه به ما رسیده است. در کتابهای حدیثی قالباً یک بابی از سیرۀ عبادی معصومین آمده است. ما می دانیم که نمازِ شب بر پیامبر اسلام واجب بوده است. در سوره های مدثر، مزمل، فرمان نمازِ شب بر پیغمبر آمده. پیامبر فرمود گرسنه با غذا سیر می شود، تشنه با آب سیراب می شود. اما من از نماز هرگز سیر و سیراب نمی شوم. یک نوع عطش و تشنگی نسبت به نماز حس می کرد. خانوادۀ پیامبر گفته اند وقت نماز که می رسید رنگ از رخش می پرید یک هیجان و حالتی پیدا می کرد که نه او ما را می شناخت و نه ما حضرت را . اشتیاق داشت برای نماز، از بس پیامبر نماز می خواند آیه نازل شد بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ طه مَا أَنزَلْنَا عَلَيْك الْقُرْءَانَ لِتَشقَي ، خودش را به رنج می انداخت، زیاد در پیشگاه خداوند می ایستاد و وقتی سؤال می کردند یا رسول الله چرا انقدر عبادت می کنید، شما که معصوم هستید، خداوند وعدۀ بهشت را به شما داده حضرت جواب می داد: « أفلا أکون عبداً شکوراً » ، آیا بندۀسپاسگذاری نباشم. پیامبر نسبت به نماز خیلی شیفته بود. حتّی در آخرین روزهای عمرش میفرمود زیر کتف هایم را بگیرید به مسجد ببرید تا نماز را به جماعت بخوانم آیه نازل شد، وَ أْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلاةِ وَ اصْطَبِرْ عَلَيْها ، خانواده ات را به نماز سفارش کن و بر این کار شکیبا باش. 6 ماه یا 9 ماه هر روز صبح می آمد در خانۀدخترش در می زد و می فرمود : الصلاة يرحکم اللّه ، رحمت خدا بر شما باد. بخصوص جوان ها را به نماز سفارش می کرد. حتی گفتند جوانی است که نماز می خواند و گناه هم می کند، فرمود: همان نماز او را از گناه باز خواهد داشت.
صیغۀ عبادی پیامبر، نمازهایی که در میدان های جنگ می خواند، اصلاً حرکت رزمندگان از مسجد شروع می شد. پیامبر کسی را در بین رزمندگان می گماشت که وقتِنماز را اعلام کند، اذان بگوید، اگر شب می خوابیدند برای نماز صبح کسی دیگران را بیدار کند که خواب نماند. یادگارهایی را در میدان های جنگ حضرت دستور می داد به عنوان مصلی بسازند که در آینده معلوم شود خداپرستان از اینجا عبور کرده اند. به بلال میفرمود: ارحنا یا بلال، بلال ما را راحت کن ، اذان بگو، وقت نماز را اعلام کن. در لحظۀ جان دادن حضرت علی فرمود سر پیامبر بر سینۀ من بود. دغدغۀ نماز مردم را داشت. که نکند سبک بشمارند نماز را. در سیرۀ امیرالمومنین آمده، امیرالمومنین افتخارات خودش را که می شمرد میفرمود من اولین نمازگزار هستم، من اولین مسلمان هستم. بعضی از شب ها تا هزار رکعت نماز می گذارد. عاشق نماز بود. وقت نماز که میرسید می فرمود: جاء وقت الصلاة وقت نماز رسیده، إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ وقت همان امانتی که خدا عرضه کرد به آسمان ها ، زمین و کوه ها و آنها نتوانستند آن امانت را بپذیرند.
امیرالمومنین (ع) که در حدیث آمده که محور نماز است، پایان عمرش، شهادتش،در محراب عبادت انجام شد. در مسجد، بعد از اینکه به بام مسجد رفت،در ماه رمضان اذان گفت، آمد خواب ها را بیدار کرد، امام حسن و امام حسین خواستند پدرشان را که ضربت خورده به خانه ببرند ، فرمود دیگرانی هستند که مرا به خانه ببرند، حسن جان نماز را ادامه بده و در وصیت نامه اش که با فراز های کوتاه کوتاه جمع شده ، یک فرازش را دربارۀ نماز قرار داد وَ اللَّهَ اللَّهَ فِي الصَّلَاةِ فَإِنَّهَا عَمُودُ دِينِكُمْ ، شما را به خدا، شما را به خدا ای حسن و ای حسین و ای تمام کسانی که وصیت علی به دست شما میرسد ، نماز نماز، که ستون دین است.
امام مجتبی (ع) سالار شهیدان اینها تمامشان صیغۀ عبادی دارند، تمامِ زندگیشان خلاصه می شد در بندگی خدا و آن هم به شکل این نمازی که خدا می پسندد. ابی عبدالله (ع) که دعای عرفه اش در دنیا پیچیده، روز عاشورا، شب عاشورا چه نمازی اقامه کرد. گزارش گران دشمن گفته اند وقتی آمدیم بین خیمه های حسینی گزارش تهیه کنیم دیدیم صدایی شبیه صدای زنبورهای عسل به گوش می رسد، همه در حال راز و نیاز و نیایش هستند، بعضی در حال رکوع و بعضی در حال سجده. و صبحِ عاشورا ابی عبدالله (ع) نماز را به جماعت خواندن، خطبه خواندند. از مکه که راه افتادند کسی را به عنوان موذن اعلام فرمودند به نام حجاج ابن مسروق ، بین راه خطبه های امام همه پس از نماز ها برگزار شده. و اوج بندگی ابی عبدالله حسین (ع) در ظهر عاشورا با اینکه شاید بیش از ده نفر از یاران امام نمانده بودند، چند نفر جلو ایستادند حضرت فرصتی خواستند که دشمن آتش بس را قبول کند، قبول نکردند. علیرغم این نماز را در مقابل دشمن به جماعت در اول وقت با اذانی که جوانِرشیدش، حضرت علی اکبر (ع) آن اذان را گفتند. کسی که وقتِ نماز را اعلام می کند ابوثمامه سیداوی، امام حسین (ع) به او دعا می کند که خداوند تورا از نمازگزاران قرار دهد. به امام سجاد(ع) می رسیم ، زینت عبادت کنندگان، سرور سجده کنندگان، کتاب صحیفه سجادیه امام سجاد سیرۀ عبادی خدا پرستان است. یک وقتی از خیابان شریعتی تهران می گذشتیم یک دوستی کنار من نشسته بود و مسجدی را نشان داد و گفت من هرگز در این مسجد نماز نمیخوانم فکر کردم با امام جماعت این مسجد خورده حسابی دارد گفتم چرا؟ گفت امام جماعت این مسجد ذکر سجده را 3 بار می گوید طول می دهد. من گفتم برادر عزیز درسته امام جماعت باید خلاصه بکند اما تو انقدر از سجدۀطولانی بیزار هستی. امام سجاد (ع) به کوهستان می رفت، پیشانی اش را به سنگ های تیزی می گذاشت، 500 بار ذکری را تکرار می کرد ، سجاده اش از اشک چشمانش خیس می شد، جمعی از علویون آمدند احساس خطر کردند برای جان امام سجاد (ع) گفتند آقا به زودی شما از دنیا می روید با این همه عبادت. فرمود : عبادت من کجا عبادتِ جدم علی کجا، اینها رهبران ما هستند. نماز نافله نمی خوانیم سختمان است، نماز صبح را اول وقت نمی خوانیم سختمان است، نماز را به جماعت نمی خوانیم سخت است. پس زندگی برای چیست؟ وما خلقت الجن والإنس إلا ليعبدون ، بندگی خدا ، امام سجاد (ع) گریه می کرد و از خدا می خواست شیرینی عبادت را به او بچشباند. ابن عباس مفسر قرآن است ، انسان فرهیخته ای است، فرمودند: در جنگ صفین دیدیم علی ابن ابیطالب شمشیر می زند و به آسمان نگاه می کند. پرسیدم : یا ابوالحسن برای چی به آسمان نگاه می کنید، آقا فرمودند مراقب هستم وقت نماز ظهر رسیده یا نرسیده، من گفتم الان جنگ است نماز اول وقت برای شرایط عادی است. فرمود: ابن عباس جنگ ما هم برای نماز است. اینها رهبران ما هستند. خدا رحمت کند صیاد شیرازی را ، ایشون این خاطره را تعریف کردند که در زمان جنگ رؤسای سه قوه و فرماندهان جنگ در جماران خدمت حضرت امام رسیدیم، یکی از فرماندهان داشت گزارش جنگ را می داد. وسط گزارش او امام جلسه را ترک کرد، شهید صیاد میگوید کنار من آقای رفسنجانی بود ، از ایشون پرسیدم چی شد؟ ایشون هم متوجه نشدند، گفتم فکر کنم قلبِامام گرفته، آمدیم این اتاق دیدیم امام دارد ادکلن می زند و برای نماز آماده می شود. این چیست که ما به بلوغ نرسیدیم ولی ائمه ما به این بلوغ رسیدند. همۀما شنیده ایم که وقتی شاه فرار کرد، حضرت امام در فرانسه بود. خبرنگاران آمدند دور امام دیدیم حساس ترین گزارشی بود که از رهبر انقلاب به دنیا مخابره کنند، حضرت امام سوال چند خبرنگار را جواب دادند و بعد فرمودند: احمد وقت نماز شده، و حاج احمد آقا گفتند بله الان وقت نماز است امام از آن صندلی پایین آمدند و سراغ نمازشان رفتند. کدام سیاستمداری این کار را می کند. این است راه و رسم ائمه، همۀ امامان ما بندگیشان در پیشانی کارشان بوده. امام رضا (ع) شنیدند که جمعی از بستگانشان به دیدنشان میآیند، آمدند به دروازه شهر پیشواز آنها ،وقت نماز رسید فرمود نماز می خوانیم گفتند آقا صبر کنید بستگانتان، فرمودند ما الان موظف هستیم به وظیفه عمل کنیم. یکی از رهبران گروه های منحرف سابعی ها ، به نام امران سابعی با امام رضا (ع) مباحثه می کرد ، بحث به یک جای قشنگی رسیده بود، وقت نماز شد، امام رضا فرمود من باید برم نماز بخوانم، امران صانعی گفت آقا الان دل من نرم شده برای پذیرفتن مکتب شما، امام رضا می دانست که وقت نماز وسیع است اما فرمود: نه نمازِ اول وقت، رفتند نمازِاول وقت خواندند و برگشتند مباحثه را ادامه دادند، عمران هم شیعه شد و به سجده افتاد و شکر کرد خدا را که الحمدالله به دست چنین شخصیتی هدایت شدم. وقتی زیارت امام زمان (ع) را می خوانیم ،آن زیارتی که مقام معظم رهبری به دوستانشان خیلی سفارش می کنند بخوانید زیارت آل یاسین، چگونه سلام می دهیم، یک زیارتِ متفاوتی است. می گوییم سلام بر قنوتت، سلام بر رکوعت، سلام بر تشهدت، این معلوم است که نماز اوج خداگرایی و خداپرستی یک انسان است.