■ راهکارهای لذت بردن از نماز/ هیئت جوانان
ایجاد انگیزه ابهامی
انسان طبیعتاً موجودی لذتجوست و کارهای خود را برای رسیدن به لذتها انجام میدهد؛ یا حداقل انگیزه آنها در رفتن بهسوی چیزی، لذت از آن چیز است؛ اما برخی از افراد چنین گمان میکنند که لذتها محدود به لذتهای حیوانی (شکم و شهوت) است.
این گروه، لذتهای خود را محدود به لذتهای حسی میکنند؛ از این رو فکر میکنند تمام افرادی که برای خدا از لذتهای حرام یا لذتهایی که در شأن آنها نیست میگذرند، زندگی سختی خواهند داشت. به گمان آنها مؤمنان واقعی و بندگان مطیع دستورات خداوند از چیزی لذت نمیبرند و زندگی به کام آنان تلخ است. در حالی که چنین نیست؛ زیرا لذتها محدود به لذتهای حسی نیست؛ بلکه لذتهایی وجود دارد که بسیار بالاتر از لذتهای مادی و حیوانی است.
در یک تقسیمبندی کلی لذتها چهار نوع هستند:
لذت حسی: لذتهایی که از راه اعضای بدن و حواس پنجگانه ظاهری نصیب انسان میشود.
لذت خیالی: لذتی که از راه خیال نصیب انسان میشود؛ مانند لذت در خواب، لذت بردن از ناحیه خیال حضور در جایی زیبا و لذت بردن از یک خاطره خوش.
لذت عقلی: لذت بردن از درک حقایق عقلی؛ مانند لذت بردن از کشف فرمولهای ریاضی و فیزیک و لذت آگاهی یافتن بر امور علمی.
لذت معنوی و «روحی»: مانند لذتی که از امور معنوی و بندگی خدا نصیب بنده میشود. البته هدف نهایی بنده در امور معنوی و عبادی نباید لذت باشد؛ زیرا امور عبادی باید خالصانه برای خدا انجام شود؛ اما بهطور طبیعی آنها که اهل امور معنوی و عبادیاند، لذتی عائدشان میشود که با لذتهای مادی قابل مقایسه نیست.
خداوند در قرآن کریم میفرماید: «شما به حسب طبعتان طالب لذتهای مادی و دنیوی هستید در صورتی که لذت آخرت بر لذت دنیا رحجان دارد.»[1]
لذتهاي معنوي شايد ظاهري ديگرگون داشته باشد؛ مثل غمگيني براي مصیبتهای امام حسين (ع)، ترس از آخرت و خوف از خدا، توبه و پشيماني از گناه و نماز خاضعانه و خاشعانه و امثال آنها. براي افراد بيگانه از این فضا، گمان رنج، درد و غيره را ايجاد ميكند؛ اما حقيقت اين است كه مسائل معنوي در عين برخورداري از ظاهري اندوهناك، از باطني شيرين و بسيار لذتبخش برخوردار است. لذا هر كس ذرهاي از آن را بچشد عاشق آن ميگردد و اين اول تشنگي معنوي است و هميشه در طلب آن بر ميآيد و ناخودآگاه يا آگاهانه بهسوي آن حركت ميكند.
عشق بازی کار هر شیاد نیست این شکار دام هر صیاد نیست
عاشقی را قابلیت لازم است طالب حق را حقیقت لازم است
عشق از معشوق اول سرزند تا به عشقش جلوهای دیگر کند
طالب این مدعا خواهی اگر بر حسین و حالت او کن نظر
جذبه روحي اين لذات، از جذّابيت بسيار بالايي برخوردار است. اگر فردي در غفلتها و لذات نفساني غرق نشود از آن باز نميماند. بدا بهحال افرادی که لیاقت درک این نوع لذت را نداشته باشند. بدا بهحال کسانی که با اعمال بدشان خود را از این لذت محروم کنند.
نماز یکی از عبادتها است که بالاترین و شیرینترین لذتهای معنوی را برای نمازگزار به ارمغان میآورد. رسول گرامی اسلام (ص)، «نماز» را نور چشم خود دانسته و به اشتیاق خود بر مداومت آن تصریح کرده است. آن حضرت میفرماید: «جَعَلَ اللَّهُ جَلَّ ثَنَاؤُهُ قُرَّةَ عَيْنِي فِي الصَّلَاةِ ـ وَ حَبَّبَ إِلَيَّ الصَّلَاةَ ـ كَمَا حَبَّبَ إِلَى الْجَائِعِ الطَّعَامَ وَ إِلَى الظَّمْآنِ الْمَاءَ ـ وَ إِنَّ الْجَائِعَ إِذَا أَكَلَ شَبِعَ وَ إِنَ الظَّمْآنَ إِذَا شَرِبَ رَوِيَ ـ وَ أَنَا لَا أَشْبَعُ مِنَ الصَّلَاةِ؛[2] خداوند جل ثناءه نور دیده مرا در نماز قرار داده و نماز را محبوب من گردانید؛ همچنان که غذا را محبوب گرسنه و آب را محبوب تشنه قرار داد. [با این تفاوت که] گرسنه هرگاه غذا بخورد سیر میشود و تشنه هرگاه آب بنوشد سیرآب میشود: اما من هرگز از نماز سیر نمیشوم.»
یکی از پرسشهای متداول نمازگزاران این است که چرا از نماز خود لذت نميبریم؟ چگونه میتوان نماز را برای خود شیرین و لذتبخش کرد تا نماز برای ما خستهکننده نباشد؟ برای لذتبردن از نماز، چه کارهایی میتوان انجام داد؟
براي لذت بردن از نماز و درك شيريني آن، مانند هر پديده ديگري، فراهم شدن زمينهها و شرايط و نيز از بين رفتن مشكلات و موانع امري ضروري است.
اقناع اندیشه
ما مباحث مورد نیاز و مناسب این بحث را در چند بخش دسته بندی میکنیم:
الف) افزایش شناخت خود نسبت به خدایی که نماز را به قصد تقرب به آن میخوانیم
براي اينكه از مناجات و عبادت لذت ببريم، باید سطح معرفت خود را نسبت به کسی که در عبادت با او ارتباط میگیریم، بالا ببریم. زیرا اگر انسان هنگام صحبت كردن با شخصی بزرگوار و داراي مقامات عالي، نسبت به او شناخت نداشته باشد، نه تنها از همصحبتي با او لذت نميبرد، بلكه ادب حضور و هم كلامي با او را نيز رعايت نميكند.
پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «ركعتان من عالم أفضل من سبعين ركعة من غير عالم؛[1] دو ركعت نماز دانشمند بهتر از هفتاد ركعت غير دانشمند است.»
ما، زندگی و هستی خویش را مدیون خداییم. غرق نعمتهای اوییم، البته اگر دیده «نعمت شناس» و «مولی شناس» ما باز باشد!
یکی از یاران امام صادق (ع) نقل میکند به ایشان عرض کردم: امام سجاد (ع) را دیدم هنگامی که به نماز ایستاد، رنگ چهرهاش دگرگون شد. امام صادق (ع) فرمودند: «به خدا قسم علی بن الحسین (ع) کسی را که برای او نماز میکرد، میشناسد.»[2]
شخصی که قبل از نماز به خود توجه دهد که میخواهد در پیشگاه آفریننده آسمانها و زمین بایستد؛ خدایی که او را و همه عوالم را آفریده و هستی به دست اوست؛ خدایی که او را میبیند و شنوا و دانا و مهربان است؛ چنین فردی قطعا بیشتر از کسی که این شناخت را ندارد از نماز لذت میبرد.
فردی در حاشیه جادهای مشغول نماز بود. مجنون بدون این كه متوجه شود، از بین او و مُهرش عبور كرد. مرد نمازش را قطع كرد و داد زد:ای آقا چرا بین من و خدایم فاصله انداختی؟ مجنون تازه متوجه حضور آن مرد شد. نگاهی به مهر نمازش کرد و گفت: من كه عاشق لیلی هستم تو را ندیدم، تو كه عاشق خدای لیلی هستی، چگونه دیدی كه من بین تو و خدایت فاصله انداختم؟
حضرت علی (ع) در مناجاتش با خداوند عرض میکند: «مَا عَبَدْتُكَ خَوْفاً مِنْ نَارِكَ وَ لَا طَمَعاً فِي جَنَّتِكَ لَكِنْ وَجَدْتُكَ أَهْلًا لِلْعِبَادَةِ فَعَبَدْتُك؛[3] (خدایا) من تو را به خاطر ترس از عذابت عبادت نمیکنم و همچنین برای چشم داشت از ثواب عبادت نمیکنم؛ زیرا تو را شایسته عبادت یافتم، پس اهل عبادت شدهام.»
رفتار سازی
مطالعه کتابهاي خداشناسي، همنشینی با علما، عرفا و اهل تقوا و پرسش از علما و صاحب نظران در اين خصوص، کمک بسیاری در اين زمينه خواهد کرد.
ب) افزایش شناخت خود نسبت به جایگاه و آثار نماز
براي اينكه از عبادت و نماز لذت ببريم، بايد بدانيم كه عبادت چيست، چگونه ارتباطي است و چه آثار و برکاتی را به ارمغان میآورد؟
خاصیت اصلی نماز، پیوند «بنده» و «خالق» است. نماز، یکی از برنامههای «سپاس نعمت» است که روزی پنج نوبت ما را در آستان صاحب نعمت مینشاند، تا شیطان در اسیر ساختن ما طمع نکند و از قلمرو «بندگی خدا» بیرونمان نکشد. توجه به اصل نماز، دقت در مفاهیم ذکرها و دعاهای نماز، شناخت رمز و راز و پیامها و نکتههای افعال نماز، میتواند لذت نماز را به نمازگزار بچشاند.
کسی که «وضو» میگیرد، همراه شستن دست و روی، دل و جان را هم پاک میکند. رو به «قبله» که میایستد، خانه توحید و کعبه مقدس، دل او را جذب میکند و او را به عمق تاریخ موحّدان و یکتاپرستان میبرد. «تکبیرة الاحرام» نمازگزار، ورود به محضر دوست و حرام کردن یاد هر چیز دیگر بر خویشتن است. «حمد و سوره»، ستایشی آگاهانه از ولی نعمتی است که در پیشگاهش میایستیم، زبان به حمد و ثنا میگشاییم و از او راهنمایی به «صراط مستقیم» میطلبیم. «رکوع»، رمز خضوع در برابر آفریدگار است. «سجود»، نزدیکترین حالت یک بنده به خدای خویش است، خاکی بودن، کرنش در برابر آن معبود بزرگ، رسیدن به عظمت روحی از راه کوچک شدن در برابر آن بزرگ واقعی. «الله اکبر» یعنی او را از هر چیز و هر کس و هر جاذبه و هر دل مشغولی و هر قدرت و جمال، بالاتر دیدن. آیا این «توجهها» کافی نیست تا نماز را همچون شهدی شیرین در کام نمازگزار قرار دهد؟
بنابراین فراگیری ترجمه آیات و اذکار نماز با مطالعه و مرور و تفسیر هر آنچه در نماز به زبان جاری میسازیم و توجه به معنای و مفاهیم نماز در حین نماز، در افزایش لذت نماز بسیار مؤثر است.
پيامبر گرامي اسلام (ص) برترين افراد را در عبادت اين گونه معرفي ميفرمايد: «برترين مردم كسي است كه عاشق عبادت شود، پس دست در گردن آن آويزد و از صميم دل دوستش بدارد و با جان خويش با وي درآميزد. خويشتن را وقف آن گرداند و در مقابل او را باكي نباشد كه دنيايش به سختي ميگذرد يا به آساني».[1]
نقل شده: برنامه همیشگی امام خمینی (ره) در نجف این بود که دو ساعت و نسیم بعد از مغرب به بیرون منزل تشریف میآوردند تا کسانی که به زیارت ایشان میآمدند بتوانند وی را ملاقات کنند. بعد از این برنامه به حرم مطهر امیر مؤمنان (ع) میرفتند. شبی امام خمینی (ره) به تب شدید مبتلا شدند. بعد از تلاش فراوان ساعت دو و نیم بامداد دکتری به همراه چند نفر از دوستان امام راهی منزل حضرت امام میشوند.
همگی فکر میکنند حتما امام با وجود این کسالتی که دارند خوابیده است؛ ولی زمانی که وارد اطاق میشوند، با کمال تعجب میبینند که امام نشسته و مشغول نماز شب است. صبر میکنند تا نماز امام تمام میشود. سپس دکتر ایشان را معاینه میکند و متوجه میشود که امام تب 42 درجه دارند.[2]
مطالعه کتابهای مناسب درباره اهمیت و آثار نماز همچون «اسرار الصلوة»، میرزا جواد ملکی تبریزی. «پرواز در ملکوت یا اسرار الصلوة»، امام خمینی (ره) کمک بسیاری شایانی به این مسئله میکند.
ج) رعایت آداب نماز
از مهمترین عواملی که موجب میشود نماز، لذت بخش باشد، رعایت آداب نماز است.
یكی از اصحاب امام صادق (ع) به نام حمّاد میگويد: روزی امام به من فرمودند: آيا نمازت را خوب اقامه میكنی؟ گفتم: آقای من، من كتاب حزير [یکی از اصحاب امام] را كه درباره نماز نوشته است، حفظ هستم! فرمودند: مانعی ندارد، بايست و نماز بخوان [تا ببينم چگونه نمازت را میخوانی] من برخاستم و در برابر امام رو به قبله تكبير گفته و نماز خواندم!
امام فرمودند:ای حمّاد! نماز را خوب نمیخوانی! چقدر زشت است كه شخصی شصت يا هفتاد سال از عمرش بگذرد و يك نماز تمام و كامل باحدود [و آداب آن] بهجا نياورده باشد! حمّاد گويد: در خودم احساس كوچكی كردم و گفتم: فدايتان گردم [حال كه چنين است] پس نماز را به من بياموزيد! امام صادق (ع) برخاست و رو به قبله راست ایستادند. دستهای خود را آزاد گذاردند و انگشتهای دست آن حضرت به هم گذارده شده بود. مابین دو قدم آن حضرت از سه انگشت باز، بیشتر فاصله نداشت و انگشتهای پای خود را رو به قبله كردند. تا آخر نماز هم رو به قبله بود و با تواضع و حضور قلب گفتند:
«اللّه اکبر». سوره حمد و توحید را با ترتیل (به آرامی و خوبی) خواندند. بعد از تمام شدن سوره توحید، به اندازه یك نفس كشیدن صبر كردند. بعد دست خود را بلند كردند و تا مقابل صورت بردند و در حالی كه ایستاده بودند گفتند: «اللّه اكبر». پس از آن به ركوع رفتند و كف دست را به سر زانو گرفتند. انگشتان آن حضرت از هم باز بود. زانو را عقب دادند، چنانكه پا راست شد و پشت آن حضرت طوری مساوی شد كه اگر قطره آبی بر آن میگذاشتند، به هیچ طرفی نمیریخت. گردن خود را كشیدند؛ سر به زیر نینداختند؛ چشم را بر هم گذاردند و سه مرتبه به آرامی گفتند: سبحان ربّی العظیم و بحمده.
بعد راست ایستادند و چون خوب ایستادند، گفتند: «سمع اللّه لمن حمده». در همان حال كه ایستاده بودند، دست را تا مقابل صورت خود بلند كردند و گفتند: «اللّه اكبر». بعد به سجده رفتند. دو كف دست را قبل زانوها، مقابل صورت خود بر زمین گذاردند. انگشتان آن حضرت به هم گذارده شده بود. سه مرتبه گفتند: «سبحان ربّی الاعلی و بحمده». اعضای بدن خود را از یكدیگر باز گرفته و بر هم نگذارده بودند (در حال سجده دست را به بدن نچسبانیده و بدن را بر پا نگذارده بودند). بر هشت موضع بدن خود كه به زمین گذارده بودند، سجده كردند كه پیشانی، دو كف دست، دو سر زانو، دو سر انگشت بزرگ پا و سر بینی شد.
... پس از آن سر از سجده برداشتند و وقتی نشستند گفتند: «اللّه اكبر». به ران چپ نشسته، پشت پای راست را بر كف پای چپ گذاردند و گفتند: «استغفر اللّه ربّی و اتوب الیه». دوباره در حالی كه نشسته بودند، گفتند: «اللّه اكبر». بعد به سجده دوم رفتند و مانند سجده اول، سجده دوم را تمام كردند. در ركوع و سجود هیچ یك از اعضای بدن را بر یكدیگر نگذارده بودند. موقع سجده آرنج دست خود را باز نگاه داشته و به زمین نگذارده بودند. در حال تشهّد، انگشتان دست آن حضرت از یكدیگر باز بود و به این كیفیّت دو ركعت نماز خواندند و چون از تشهّد فارغ شدند، فرمودند:ای حماد، این چنین نماز بخوان.[3]
برخی از آداب نماز عبارتند از:
- انجام مقدمات و مستحبات نماز: چه آن اموری که قبل از آغاز نماز باید انجام شود؛ مانند: اذان، اقامه، پوشیدن لباسهای زیبا، استعمال عطر و بوی خوش و چه آن اموری که همراه نماز یا بعد از آن مستحب است انجام گیرد، اینها نیز در لذت بردن از نماز بسیار مؤثرند.
- توجه به وضو به منزله مقدمهای برای ورود به نماز: خواندن دعاهای مربوط به وضو میتواند این توجه را افزایش دهد.
- رعایت آداب ظاهری نماز: آدابی چون: لباس تمیز و معطر.
- کنترل فکر و خیال در نماز: در حین عبادت مصمّم بر مراقبت باشد و اگر احیاناً افکار دیگری به او هجوم آورد، همین که متوجه شد، تلاش کند خود را از دام آن افکار برهاند.
- چند لحظه تفکر پیش از گفتن تکبیر نماز: یک لحظه اندیشه درباره اینکه روبروی چه کسی ایستادهام؛ لحظه دوم تفکر درباره اهمیت و عظمت نماز؛ لحظه سوم به یاد داشتن این حقیقت که شاید این نماز، آخرین نماز من باشد.
- حضور قلب در نماز: بی تردید این حضور قلب، مراتب مختلفی دارد اما شاید نقطه شروع آن، توجه به معانی کلمات و جملاتی است که در نماز میگوییم.
- توجه به حکمت هر یک از اجزای نماز: مثل رکوع، سجود، قنوت نیز توجه انسان را بیشتر معطوف به نماز میکند. افزون بر این ـ آنچنانکه در روایات آمده ـ خواندن نوافل، کمبودهای نماز را جبران خواهد کرد.
- علاوه بر رعایت آداب نماز، توکل و توسل به اهلبیت (ع) نردبانی است که در جهت نیل به عبادت لذت بخش، بسیار انسان را یاری میکند. بی تردید توسل زمانی معنا دارد که انسان گامهای هرچند کوچک نخست را برداشته باشد.
- انجام تعقیبات نماز: بعد از نماز حتما چند دقیقهای بنشیند و ارتباط خود را ادامه دهد. در معانی آن بیندیشد و برخی از تعقیبات وارد شده را بخواند.
د) جهاد با نفس و دوری از معصیت
همانگونه که آلودگی به عفونتها مانع لذت بردن از غذاهای مطبوع میشود، گناه و معصیت نیز مانع لذت بردن از غذاهای روحی، از جمله نماز میشود. لقمه حرام، سخن ناروا، غیبت و بیهودهگویی، نیش و کنایه، تهمت، فحش، نگاه آلوده به نامحرم و فیلمها و تصاویر غیراخلاقی و شنیدن موسیقی حرام، قلب و روح آدمی را مجروح و بیمار کرده و حال و انرژی عبادت و نماز را از آدمی دور میسازد.
همانطور كه انسان گرفتارِ سرماخوردگي، از بوي خوش لذت نميبرد، و چشم ضعيف و كم نور، لذت مشاهده مناظره زيبا را در نمييابد، انسان گنهكار نيز از نماز لذت نميبرد.
از مرحوم آیت الله بهجت (ره) درباره راههای لذت بردن از نماز پرسیدند و ایشان در جواب فرمودند:
«این احساس لذت در نماز یک سری مقدمات خارج از نماز دارد و یک سری مقدمات در خود نماز. آنچه پیش از نماز و در خارج از نماز باید مورد ملاحظه باشد و عمل شود این است که انسان گناه نکند و قلب را سیاه و دل را تیره نکند. معصیت روح را مکدر میکند و نورانیت دل را میبرد. در هنگام خود نماز نیز انسان باید زنجیر و سیمی دور خود بکشد تا غیر خدا داخل نشود. یعنی فکرش را از غیر خدا منصرف کند و توجهش به غیر خدا مشغول نشود و اگر به طور غیر اختیاری توجهش به جایی منصرف شد به محض التفات پیدا کردن باید قلبش را از غیر خدا منصرف کند. وقتی وارد نماز میشوید هنگام خواندن حمد و سوره به معنای آن توجه کنید تا ارتباط حفظ شود.»[4]
امام علي (ع) در اين باره فرموده است: «كَيْفَ يَجِدُ لَذَّةَ الْعِبَادَةِ مَنْ لا يَصُومُ عَنِ الْهَوَي؛[5] چگونه لذّت عبادت را بچشد كسي كه از هوا و هوس باز نميايستد!»
امام صادق (ع) میفرمایند: «طلبتُ حلاوهَ العبادهَ فَوَجَدتَهَا فِی تَرکِ المَعصِیَه؛[6] شيريني و لذت عبادت را جستجو نمودم، پس آن را در ترك گناه يافتم.»
تحریک احساس داستانی
نقل شده روزی حضرت موسی بن عمران (ع) در راه به جوانی بیادبی برخورد کردند. آن جوان با وقاحت
و بی شرمی گفت: «ای موسی! من آنچه را خدای تو گفته بهجا بیاور، انجام نخواهم داد و آنچه را که امر کرده ترک کنم، بهجا خواهم آورد. از طرف من به او بگو که تو هم به هر نحوی میخواهی مرا عقوبت کن.»
حضرت موسی (ع) روی خود را از او برگرداند و به راه خویش ادامه داد تا این که روزی در حال مناجات، خداوند متعال به او فرمود: «ما پیغام آن جوان را که به تو داده بود تا به ما برسانی شنیدیم؛ گرچه تو شرم داشتی که آن پیغام را به ما برسانی. از طرف ما این پیام را به آن جوان برسان و به او بگو ما تو را به عقوبتی مبتلا ساختهایم که بالاتر از آن تصور نیست؛ اما اکنون درد آن را درک نمیکنی. روزی درد آن را میفهمی که راه گریزی برایت نیست.
حضرت موسی (ع) عرض کرد: پروردگارا! من آن جوان را بسیار سرحال و خرسند دیدم و در او هیچ گونه گرفتاری مشاهده نکردم.
خطاب شد:ای موسی! هر گاه من به بندهای غضب کنم، بزرگترین عقوبتی که به او میکنم، آن است که لذت عبادت خود را از او میگیرم تا در اثر عدم لذت از عبادت، عبادتم را ترک کند و مستحق عقوبت دائم و خلود در آتش جهنم شود. این جوان را به چنین عقوبتی مبتلا کردهام، ولی اکنون متوجه نیست و به زودی متوجه خواهد شد.»
[1]. الكافي، ج 2، ص 83.
[2] . کتاب عطر خوش نماز، فرامرز شعاع حسینی.
[3] . وسائل الشیعه، ج 4، ص 673.
[4] . برگی از دفتر آفتاب، ص 133.
[5]. تصنیف غرر الحكم و دررالكلم، ص 199.
[6]. مستدرك الوسائل، ج 12، ص 173 – 174.
[1]. اعلی:16و17 (بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَياةَ الدُّنْيا وَ الْآخِرَةُ خَيْرٌ وَ أَبْقى)
[2] . بحار الأنوار، ج 74، ص80.