■ دوپینگ الهی!
گزیدهای از دروس کتاب سکوی پرواز (مقطع دوره اول متوسطه)
نویسنده: سید محمدباقر ابطحی
درس سوم:
دوپینگ الهی
به نام خداوند مردان مرد |
|
خداوند شیران وقت نبرد |
همانها که در بندگی اولاند |
|
و در آفرینش، بهحق گوهرند |
سلام، عزیزان من، حالتان چطور است؟ الحمدلله، شکر خدا!
دوستان، با زیارتنامۀ امام حسین که آشنا هستید!؟
خوب، پس فراز زیر را با کلماتی که میبینید کامل کنید:
اشهد انّک قد... الصّلوة و... الزکوة و... بالمعروف و... عن المنکر.
نهیتَ |
اقمتَ |
امرتَ |
اتیتَ |
بله؛ درست است؛
"اشهد انک قد اقمت الصلوة وآتیت الزکوة وامرت بالمعروف ونهیت عن المنکر".[1]
یعنی شهادت میدهم که تو نماز را بهپا داشتی و زکات را پرداخت کردی و به معروف امر نمودی و از منکر نهی کردی.
دوستان من، همانطور که میدانید عصر روز پنجشنبه، نهم محرم سال 61 هجری قمری عمر سعد فرمان حمله به لشکر 72نفری امام حسین را صادر کرد. با بلند شدن صدای لشکر عمرسعد، حضرت زینب کبری به نزد امام رفت و عرضه داشت: برادر، اینک دشمن به خیمهها نزدیک شده است. امام حسین به برادرش ابوالفضل فرمود: جانم به قربانت! برو و ببین که اینها چه میخواهند. حضرت ابوالفضل بهسرعت حرکت کرد و پیام امام را به دشمن رساند. عمر سعد در جواب گفت: اینک ازسوی امیر عبیداللهبنزیاد حکم تازهای رسیده است که حسین یا باید بیعت کند، یا باید وارد جنگ شود. حضرت ابوالفضل بهسوی امام بازگشت و سخن آنان را به عرض رسانید.
امام فرمود: بهسوی آنان بازگرد و اگر توانستی امشب را مهلت بگیر و جنگ را به فردا موکول کن تا بتوانیم امشب را به نماز و مناجات با پروردگارمان بپردازیم؛ زیرا خدا میداند که من به نماز و قرائت قرآن و استغفار و مناجات با خدا بسیار علاقه دارم.
عمر سعد وقتی که پیغام امام را شنید، پس از کمی مشورت و البته با تردید با این درخواست موافقت کرد.[2]
چنین شد که امام حسین در شب عاشورا بههمراه یارانش، صحنههای باشکوهی از راز و نیاز آفریدند و با نیروی فوقالعادهای که یافتند، صبح روز بعد عاشورایی ساختند که تا امروز هم برای ما زنده مانده، روشنگر راه هدایتمان است.
خداوندا، به عظمت و حرمت خون پاک سیدالشهدا ما را دوستدار نماز و ارتباط با خود قرار ده.
آمین، یا ربالعالمین.