■ چگونه ممكن است اسلام يك دين جهانى باشد، در حالى كه دستورهاى مهم آن مانند «نماز و روزه» در همه نقاط جهان قابل عمل نيست؟ در منطقه قطب شمال و جنوب زمين، نقاطى هست كه طول شب و روز آن هر كدام به شش ماه مى رسد، در چنين نقاطى نه مى توان روزه گرفت و نه نمازهاى پنجگانه روزانه را به صورتى كه ما انجام مى دهيم مىتوان انجام داد.
پاسخ: اسلام آیینی جهانی و همگانی بوده که مخاطب آن تمام مردم تا روز قیامت در تمام مناطق هستند .
خداوند خطاب به پیامبرش می فرماید:
«بگو ای مردم من رسول خدا به سوی همه شما هستم» (اعراف158)
و می فرماید ؛ « پر برکت است خداوندی که قرآن را بر بنده اش نازل کرد تا برای جهانیان منذر باشد» (فرقان1)
در رابطه با پرسش فوق برخی از فقها می نویسند ؛
« از نظر «فقه اسلامى» هيچ موضوع و هيچ حادثه اى بدون حكم نيست، و به عبارت ديگر قوانين اسلامى آنچنان جامع است كه حكم هيچ موضوعى را فروگذار نكرده است.
موضوعات بر دو قسمند ؛
1.موضوعاتى كه حكم مخصوص به خود دارند و در مدارك اسلامى صريحاً حكم آن ذكر شده است.
2. موضوعاتى كه حكم خاصى براى آن تعيين نشده و بايد به «قواعد» و «اصول كلى» اسلامى رجوع شود و حكم آن از آنها استنباط گردد.
در اسلام يك سلسله قواعد كلى و اصول اساسى وجود دارد كه حكم تمام مسائل و حوادث پيش بينى نشده با مراجعه به آنها روشن مى گردد، اين قواعد واصول كلى آنچنان وسيع و گسترده است كه از نظر علمى ممكن نيست موضوعى پيدا كنيد كه مندرج در تحت هيچ يك از آنها نباشد.
موضوع مورد بحث يعنى وظيفه كسانى كه در مناطق قطبى زندگى مى کنند از قسم دوم است يعنى حكم آنها را مى توان از قواعد و اصول كلى استنباط نمود.
اصولا احكام و مقررات اسلامى منصرف و ناظر به افراد متعارف و عادى است و كسانى كه به نحوى از انحاء از حدود متعارف بيرونند بايد به روش افراد عادى رفتار نمايند.
مثلا مى دانيم همه در هنگام وضو بايد صورت خود را از رستنگاه موى سر تا چانه بشويند، حال اگر پيشانى و موى سر كسى برخلاف متعارف باشد، مثلا موى او از وسط سر برويد و يا بقدرى پائين باشد كه از بالاى ابروى او شروع شود، مسلماً چنين كسى نبايد وضع رستنگاه موى سر خود را مقياس قرار دهد، بلكه همه فتوى داده اند كه بايد به مقدار افراد عادى و متعارف بشويد.
يا اين كه در مورد «آب كر» اندازه آن طبق مشهور سه وجب و نيم طول، در سه وجب و نيم عرض، در سه وجب و نيم عمق است.
بديهى است اين حكم ناظر به وجب هاى معمولى و متعارف مى باشد، بنابراين اگر انگشتان و كف دست كسى بقدرى كشيده و بزرگ باشد كه وجب او دو برابر وجب معمولى، و يا به اندازه اى كوچك است كه وجب او نصف وجب معمولى باشد، هيچ گاه نمى تواند وجب خود را مقياس قرار دهد، بلكه بايد اين دو دسته بر طبق افراد عادى عمل كنند و حد متوسط را در نظر بگيرند.
و اين همان است كه مى گويند اطلاقات احكام و قوانين كلى شرع منصرف به افراد متعارف مى باشد .
اين يك قانون كلى و عمومى است و اختصاص به باب معينى ندارد، فقهاى ما حكم كسانى را كه در مناطق قطبى زندگى مى كنند از اين قاعده استفاده كرده و عدهاى از آنان در فتاواى خود تصريح نموده اند كه چنين اشخاصى بايد طبق «مناطق معتدله» عمل نمايند.
العروه الوثقی،کتاب الصوم،طریق ثبوت الهلال،مساله10
يعنى چون طول شب و روز در اين مناطق برخلاف متعارف نقاط روى زمين است، ساكنان آن موظفند رجوع به حد متوسط نموده و وظائف شرعى خود را مطابق آن، انجام دهند مثلا اگر ماه رمضان در آغاز تابستان واقع شده، و حد متوسط طول روزها (از طلوع صبح تا مغرب) در مناطق معتدله 15 ساعت است، آنها بايد در ماه مبارك هر روز 15 ساعت روزه بگيرند، و هنگامى كه ماه رمضان در آغاز زمستان است، اگر حد متوسط روز در مناطق معتدله 12 ساعت است، بايد همين 12 ساعت را روزه بگيرند، و نماز خود را نيز طبق همين حساب انجام دهند.
بنابراين ملاحظه مى كنيد كه حكم اين مسئله كه به نظر بعضى خيلى بغرنج و پيچيده آمده از يك قاعده كلى فقهى به آسانى استنباط مىگردد و جاى هيچ شبه هاى باقى نمى ماند.
عبادت در قطبین ، مکارم شیرازی ، ص 136
پاسخ دیگر آن است که از آیات و روایات استفاده می شود که هر مکلفی موظف است در هنگام صبح و ظهر و عصر و مغرب و عشاء شرعی ، نمازهای پنج گانه یومیه خود را بخواند و برای روزه از صبح تا مغرب شرعی امساک داشته باشد .
وسائل الشیعه ج 4 ص 107 ابواب المواقیت _ سوره بقره آیه 187
و در رابطه با روزه در گذشته مفصلا ادله را آورده ایم که اگر روزه گرفتن مستلزم مشقت و سختی طاقت فرسا باشد ، باید افطار کرد و روزه واجب نیست ؛
حال گفتنی است که بر اساس ادله فوق هر مکلفی باید برای انجام عبادات شرعی ، افق همان منطقه خود را ملاک قرار دهد ، هر چند مثلا روز و شب آن شش ماه به طول انجامد ، وقتی که انسان به چنین منطقه ای وارد شود و مثلا هنگام نماز ظهر و عصر باشد ، نماز ظهر و عصر را می خواند ، اگر تا شش ماه شب نشود ، نماز مغرب وعشاء و صبحی بر او واجب نیست اگر چه این وضعیت چند ماه طول بکشد ، وقتی شب شد نماز مغرب و عشاء را می خواند ، و تا زمانی که شب نرفته است نماز دیگری بر او واجب نیست .
در رابطه با روزه هم چون روزه گیری در چنین مناطقی همراه با مشقت و سختی است ، روزه گرفتن واجب نیست و باید پس از برطرف شدن عذر ، روزهایی که روزه گرفته نشده است ، قضا شود .
مقام معظم رهبری فتوا می دهد ؛
« مكلف در چنین مناطقی بايد در مورد اوقات نمازهاى يوميه و روزه همان افق محل سكونت خود را رعايت كند ولى اگر روزه گرفتن بر اثر طولانى بودن روز غير مقدور يا حرجى باشد، اداى آن ساقط و قضاى آن بعدا واجب است »
ترجمه اجوبه الاستفتاآت س 357
■ فلسفه اينكه نماز با گفتن «الله اكبر» شروع می شود و دست ها را بالا مي آوريم چيست؟
امام رضا عليه السلام در پاسخ به اين سوال فرموده اند: حقّ تعالى ابتداء به تكبير را واجب نموده زيرا در اين جمله ابتداء نام «اللَّه» آمده و حقّ تعالى اراده اش تعلّق گرفته كه ابتداء به نام او شود و اين مقصود در ابتداء به (سبحان اللَّه) و (الحمد للَّه) و ...
■ اگر نماز عصر را شخصی غیر از امام جمعه بخواند، آیا اقتدا به او در نماز عصر جایز است؟
اقتدا در نماز عصر روز جمعه به غیر امام جمعه اشکال ندارد، ولی هرگاه بخواهد با مراعات احتیاط در خواندن نماز ظهر پس از خواندن نماز جمعه نماز عصر را به جماعت بخواند، احتیاط کامل این است که به کسی اقتدا نماید که نماز ظهر را احتیاطاً بعد از نماز جمعه خواند ...
■ اين حديث درسته که اگه بچه تا 10 سالگي نماز نخوند بايد با کتک وادارش کرد؟
در حديثی راجع به تمرين و عادت دادن فرزندان به نماز از پيامبر خدا ( صل الله عليه و آله ) وارد شده است كه: مُرُوهُمْ بِالصَّلَاةِ وَ هُمْ أَبْنَاءُ سَبْعٍ وَ اضْرِبُوهُمْ عَلَيْهَا وَ هُمْ أَبْنَاءُ عَشْرٍ» ؛« يعني آنها را در هفت سالگي به نماز امر كنيد ...