■ چرا بعضی از نمازها را بلند و بعضی را آهسته می خوانیم؟

پاسخ: مقدمه
بسیاری از دستورات خداوند و فرستادگان ایشان، تنها بدین دلیل می باشند که میزان فرمانبرداری بندگان، با آن سنجیده شود و این خود به تنهایی، دلیل مناسبی بوده و نیاز به وجود دلیل دیگری در لزوم اجرای این دستورات نیست. به عنوان نمونه، وقتی طالوت، هنگام رفتن به جنگ، به سپاهیان خود عرضه داشت که خداوند می خواهد شما را با نهر آبی امتحان نماید و هر که بیش از یک کف دست، از آب آن نهر بنوشد، نباید در سپاه من باشد (بقره ، آیه 249)، نباید لزوما به دنبال دلیل صدور چنین فرمانی از جانب خداوند رفت، چون شناسایی فرمانبرداران از نافرمانان، خود دلیلی کافی و قانع کننده برای این امر می باشد. البته این بدان معنی نیست که برای دستورات خداوند، هیچ دلیل دیگری غیر از آزمایش بندگان وجود ندارد، بلکه بسیاری از این فرامین، دارای فوائد ارزشمند دیگری نیز می باشند که در رشد و تعالی جامعه بشری نقش مهمی ایفا می نمایند و آنچه بیان شد، تنها برای تأکید این مطلب بوده که اگر به ظاهر هم، دلیلی برای دستوری از دستورات خداوند نیافتیم، نباید نسبت به آن بی اهمیت باشیم، هرچند، جستجو در این زمینه و پی بردن به برخی دلایل عبادات نیز امری پسندیده بوده و منافاتی با تسلیم کامل در مقابل اوامر الاهی ندارد.
فلسفه آهسته خواندن نماز ظهر و عصر
بعد از ذکر مقدمه فوق، در اینجا علیرغم وجود دلایل متعدد برای آهسته خواندن نماز ظهر و عصر، به دلایل ذیل بسنده می کنیم.
آهسته خواندن نماز در روایات
در زمینهٔ آهسته خواندن قرائت در نماز ظهر و عصر و بلند خواندن آن در نماز صبح و مغرب و عشاء، روایتی وجود دارد که متن کامل آن را به استحضار می رسانیم:
فضل بن شاذان از امام رضا(علیه السلام) نقل می نماید که ایشان در بیان دلیل بلند خواندن قرائت در برخی نمازها و کوتاه خواندن آن در برخی دیگر، فرمودند: نمازهایی که بلند خوانده می شود، هنگامی است که هوا تاریک می باشد، بنابر این، لازم است که صدا را در نماز بلند نمود، تا هر شخصی که از آن حوالی عبور می نماید، متوجه برقراری نماز جماعت گردد و اگر می خواهد با آنها نماز بخواند، به ایشان بپیوندد، چون بدینوسیله، حتی اگر به دلیل تاریکی، نمازگزاران را مشاهده ننماید، با شنیدن صدای آنها به برقراری نماز جماعت پی خواهد برد و در نمازهایی که بلند خوانده نمی شود، به دلیل روشنایی روز، این ضرورت وجود نداشته و بدون این که صدایی شنیده شود، می توان محل برقراری نماز را پیدا نمود (وسائل الشیعه، ج 6، ص 82، ح 77406)
شاید با دقت در این روایت، پرسش های دیگری مطرح شود که با در نظر گرفتن وضعیت کنونی، که با وجود نعمت برق، شب و روز، تفاوت چندانی در روشنایی ندارند، دیگر نباید به بلند یا کوتاه بودن صدایمان در نمازهای مختلف، اهمیت چندانی بدهیم، یا این که، ظاهر این روایت در نماز جماعت است و می توان در نماز فرادی که ارتباط با دیگران ندارد، حتی نماز مغرب و عشا را کوتاه خواند و یا این که در روز نیز که هوا روشن است، باید برای راهنمایی نابینایان، نماز ظهر و عصر را بلند بخوانیم و...
در پاسخ باید گفت که چنین تفکیکی، باید همانند سابق ادامه یابد، چون اولا، ما مطمئن نیستیم که دلیل ارائه شده در روایت، دلیل منحصر به فرد چنین تفکیکی است که با از بین رفتن این دلیل، مدلول آن نیز از بین خواهد رفت، بلکه ممکن است دلایل دیگری نیز در این مورد وجود داشته باشد که ما از آنها اطلاعی نداشته باشیم ، و ثانیا، در برخی مناطق و بعضی اوقات، هنوز نیز می توان همین استفاده را از بلند خواندن نماز نمود. بنابر این سزاوار است؛ همان گونه که در ابتدای پاسخ بیان شد، جهت فرمانبرداری از دستورات خداوند و عمل به سنت پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله)، همواره این شیوه را حفظ نماییم.
روایات دیگری نیز وجود دارد که دلایل دیگری را در این زمینه ارائه می نماید، از جمله اینکه در روایت است که از امام صادق ـ علیه السلام ـ سؤال شد که چرا باید نمازهای جمعه، مغرب، عشاء و صبح را بلند خواند ولی نماز ظهر و عصر را آهسته؟ حضرت فرمود:
«زیرا پیامبر ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ وقتی به معراج رفتند اولین نمازی که خدا بر او واجب کرد، نماز جمعه بود؛ آنگاه خداوند به ملائکه امر کرد تا پشت سر پیامبر ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ بایستند و به پیامبر ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ دستور داد که نمازش را بلند بخواند تا فضل و برتری خود را به ملائکه نشان دهد. سپس نماز عصر را بر او واجب کرد، ولی کسی را به پیامبر اضافه نکرد تا به وی اقتدا کند؛ از این رو دستور داد تا آهسته قرائت کند. سپس نماز مغرب را واجب کرد و ملائکه را به پیامبر ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ افزود. پس امر کرد تا بلند بخواند و همین طور در نماز عشاء. وقتی فجر نزدیک شد، پیامبر ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ از آسمان نزول کرد، آنگاه خداوند نماز صبح را بر او واجب کرد و امر کرد تا بلند بخواند تا فضل خود را به مردم نشان دهد، چنان که به ملائکه فضل خود را نشان داده بود.»(وسائل الشیعه، ج 6، ص 83، ح 7407)

تسلیم در مقابل اوامر الاهی
در نهایت، مجددا تأکید می نماییم که دلیل اصلی چنین اموری، تسلیم در مقابل اوامر الاهی می باشد و گرنه می توان در مورد وظایف اسلامی، این گونه پرسش ها را فراوان مطرح نمود، مثلا چرا در تمام نمازها قرائت سورۀ حمد در ابتدا لازم است، اما اختیار سوره بعد از حمد با خود نمازگزار است؟، چرا در نماز نباید روی خود را برگردانیم؟، چرا مأمومان در نماز جماعت، حمد و سوره را نخوانده و باقی موارد را می خوانند؟ و....
پیروی از سنت پیامبر
دلیل اصلی در این گونه امور (در صورتی که در قرآن به آن تصریح نشده باشد) سنت پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) است، چون افعال آن حضرت بدین کیفیت بوده و خداوند نیز ایشان را به عنوان اسوه و راهنمای ما قرار داده و پیامبر فرمود: همان گونه که من نماز می‌گزارم، نماز بخوانید (بحار الانوار ج82،ص 279، موسسه الوفا بیروت،لبنان ،1404 هجری قمری)، از این رو ما نیز باید همانند ایشان رفتار نماییم و مثل ایشان نماز بخوانیم.
1397/10/24 ساعت 12:55
کد : 571
لینک مطلب

■ ميخواستم بدانم: وقتي اسلام اجازه ي ازدواج با زنان اهل کتاب که مسايلي مانند حجاب و نماز و روزه و... را رعايت نمي کنند را به مرد مسلمان ميدهد آيا ميتوان چنين نتيجه گرفت که از نظر اسلام اين اعتقادات خود فرد است که اهميت دارد و نه کسي که با وي زندگي ميکند و يک انسان مسلمان بايد بتواند همه نوع انسان و طرز فکري را تحمل نمايد و با آنها در کمال آرامش زندگي مسالمت آميز و سرشار از محبت و عشق داشته باشد و اگر مرد مسلماني با زن مسلماني که در بند رعايت مسايل شرعي نيست(منظورم انجام گناهان کبيره نيست) ازدواج کند آيا مي تواند خيالش از اين بابت راحت باشد که خداوند از بابت اين ازدواج از او ناراضي نيست و تربيت فرزندانش را به چنين همسري بسپارد.

در ابتدا باید خاطر نشان کرد اينگونه نيست كه اسلام به طور مطلق ازدواج با زنان اهل كتاب را اجازه داده باشد بلكه از نظر شرعي زنان اهل كتاب مانند مسيحي، يهودي و زرتشتي را مي توان تنها به عقد موقت درآورد و قرار دادن آنها به عنوان شريك دائمي زندگي بوسيله ا ...

■ برخي مانند« اهل حق»، نماز نمي خوانند و مي گويند ما به جاي نماز« نذر و نياز» داريم ! علت اين عقيده چيست و آيا چنين چيزي مورد قبول است؟

«اهل حق» نام يكى از فرقه هاى غُلات [غلوكنندگان در حق امامان] است كه على اللهى هم ناميده مى شوند. آنان درباره امام على(عليه السلام)راه غلو را پيموده و براى او مقام الوهيت اثبات كرده اند. البته برخى افراد اين فرقه ممكن است چنين اعتقادهايى نداشته باشند. ...

■ آیا می‌توان به کسی که در حال خواندن نماز قضا می‌باشد، اقتدا کرد؟ اگر نه، تکلیف نمازهای گذشته که از این حکم خبر نداشته‌ایم، چیست؟

اگر امام جماعت، نمازی می‌خواند که یقیناً قضا شده است، می‌توان به او اقتدا کرد، ولی اگر نماز امام، قضای احتیاطی باشد (یعنی قضا شدن آن قطعی نیست)، نمی‌توان به او اقتدا کرد. البته نمازهای قبلی اگر رکنی از آنها، کم یا زیاد نشده باشد، به صورت فرادا صحیح ...
درباره ما
با توجه به نیازهای روزافزونِ ستاد و فعالان ترویج اقامۀ نماز، به محتوای به‌روز و کاربردی، مربّی مختصص و محصولات جذاب و اثرگذار، ضرورتِ وجود مرکز تخصصی در این حوزه نمایان بود؛ به همین دلیل، «مرکز تخصصی نماز» در سال 1389 در دلِ «ستاد اقامۀ نماز» شکل گرفت؛ به‌ویژه با پی‌گیری‌های قائم‌مقام وقتِ حجت الاسلام و المسلمین قرائتی ...
ارتباط با ما
مدیریت مرکز:02537841860
روابط عمومی:02537740732
آموزش:02537733090
تبلیغ و ارتباطات: 02537740930
پژوهش و مطالعات راهبردی: 02537841861
تولید محصولات: 02537841862
آدرس: قم، خیابان شهدا (صفائیه)، کوچۀ 22 (آمار)، ساختمان ستاد اقامۀ نماز، طبقۀ اول.
پیوند ها
x
پیشخوان
ورود به سیستم
لینک های دسترسی:
کتابخانه دیجیتالدانش پژوهانره‌توشه مبلغانقنوت نوجوانآموزش مجازی نمازشبکه مجازی نمازسامانه اعزاممقالات خارجیباشگاه ایده پردازیفراخوان های نماز