■ در حديثي خواندم: يك لقمه نان دادن به تارك الصلاه مانند كشتن هفتاد پيغمبر است و حتي لبخند زدن به نماز نخوان، معصيت است، بنابراين آيا ما بايد تارك الصلاة را طرد كنيم؟ چه بايد كرد؟
پاسخ: روايات فراواني در شدت عقوبت و مجازات كمك به تارك الصلاه رسيده است. از جمله پيامبر اكرم(ص) در روايتي مي فرمايد:« مَنْ أَعَانَ عَلَى تَارِكِ الصَّلَاةِ بِلُقْمَةٍ أَوْ كِسْوَةٍ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ سَبْعِينَ نَبِيّاً أَوَّلُهُمْ آدَمُ وَ آخِرُهُمْ مُحَمَّد» ؛« كسي كه ترك كننده نماز را با دادن طعامي يا لباسي ياري كند مثل اين است كه هفتاد پيامبر(ع) را كشته كه اول آنها آدم(ع) و آخر آنها حضرت محمد(ص) است.»
ظاهرا منظور از كمك نكردن به تارك الصلاه، موردي است كه اعانت و احسان سبب جرأت بر ترك نماز شود و شكي نيست كه كمك به معصيت كار هر گاه موجب جرأت بر گناه و استمرار آن گردد حرام است و از باب نهي از منكر، ترك آن واجب است تا شايد با طرد شدن از جامعه اسلامي به خود آمده و به دامان دستورات اسلام بازگردند؛ ولي اگر كمك به تارك الصلاه سبب جرأتش بر ترك نماز نشود معلوم نيست كه مورد اين روايات باشد. گاه مي شود كه اعانت و ياري و احسان به تارك الصلاه، سبب ترك گناه او و عامل نماز خواندن او مي شود و در اين صورت بدون شك كمك به او امري مطلوب و در برخي موارد از باب امر به معروف واجب مي شود.
■ چه کنیم در نماز دچار حواسپرتی نشویم؟
بعضی از راهکارهای مناسب برای رسیدن به این مقصود عبارتاند از:
• تصمیم و تلاش برای داشتن حضور قلب در نماز؛
• خواندن نماز در اول وقت؛
• ادای نماز در مکانی خالی از صدا و تصویر و اشیاء جلب توجهکننده؛
• حضور در مسجد و ادای نماز به جماعت؛
• توجه به م ...
■ آیا وجوب نماز آیات اختصاص به کسانی دارد که در شهر وقوع حادثه هستند و یا شامل همه مکلفینی که از آن مطلع شده اند هرچند در آن شهر نباشند نیز می شود؟
وجوب آن مختص کسانی است که در شهر وقوع حادثه هستند و کسی هم که در شهر متصل به شهری که حادثه در آن رخ داده، به طوری که مانند یک شهر محسوب شوند، زندگی می کند، حکم آن ها را دارد. ...
■ چه چیزهایی باعث محبوبیت امام جماعت، پیش مردم میشود؟
بعضی از چیزهایی که باعث محبوبیت امام جماعت پیش مردم میشود عبارتند از:
1. ارتباط مناسب منظم و مستمر با نمازگزاران
این همان روش رسول گرامی اسلام (ص) در ارتباط با یارانشان بود. وقتی یکی از آنها سه روز در نماز غایب میشد، بلافاصله احوالش را جویا میشد ...