■ چرا ما در هنگام وضو پاها را مسح ميكنیم اما اهل سنت پاها را مي شويند؟
پاسخ: در وضو، چهار عضور از حكم خاصى برخوردارند اين چهار عضو عبارتند از:
1 و 2. صورت و دستها تا آرنج.
3 و 4. سر و پاها.
قرآن درباره دو عضو نخست مىفرمايد:
«فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَ أَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرافِق» ؛« صورت و دستها را تا آرنج بشوييد»
و درباره دو عضو ديگر مىفرمايد:
«وَ امْسَحُوا بِرُؤُسِكُمْ وَ أَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَيْن ؛« و سر و پاها را تا مفصل[ برآمدگى پشت پا] مسح كنيد»
در کنار هم قرار دادن این دو جمله به خوبی گویای آن است که شستن پاها با ظاهر آیه مخالف می باشد چراکه
اگر واقعاً، وظيفة وضو گير، شستن پاها است شايسته بود كه لفظ«أرجلكم» در كنار«أيديكم» قرار گرفته و آيه اينگونه نازل مي شد:«فاغسلوا وجوهكم و أيديكم و أرجلكم إلى الكعبين».« صورت و دست ها و پاهايتان را بشوئيد.
و اگر تأخير و ذكر آن در ذيل جمله دوم به خاطر بيان ترتيب عمل وضو است (شستن پا پس از مسح سرانجام گيرد) لازم بود اينگونه بفرمايد:
«و امسحوا رؤوسكم و اغسلوا أرجلكم إلى الكعبين».« سر خود را مسح كرده و پاهايتان را بشوئيد»
در حالى كه هيچ كدام انجام نگرفته و لفظ«أرجلكم» زير مجموعه«و امسحوا» وارد است و اين نشانه اين است كه وظيفه وضو گير در مورد پاها، مانند سر، مسح است.
ابن عباس نیز از سرپيچى مردم از ظاهر قرآن، سخن مىگويد و مىفرمايد:
« أبى الناس الا الغسل و لا أجد في كتاب الله الا المسح» ؛« مردم جز شستن به چيزى تن ندادند در حالي كه من در قرآن غير از مسح چيزي نيافتم.» و لذا گروهى از علماى اهل سنت بر دلالت آيه بر مسح پاها، اعتراف كرده هر چند عملًا مخالفت نمودهاند، و برخى براى احتياط ميان مسح و غسل جمع مىكنند، و برخى با اعتراف به دلالت آيه بر مسح مىگويند علت«شستن پا» اين است كه شستن از نظافت بالايى برخوردار است، تو گويى خداى حكيم از این موضوع غافل بوده است!!
ابن حزم متوفای ( 456) می گوید:« ان القرآن نزل بالمسح، قال الله تعالی:« وامسحوا برووسکم و ارجلکم» و سواء قرء بخفض اللام أو فتحها هی علی کل حال عطف علی الروؤس» ؛« قرآن درباره پاها حکم به مسح کرده است، و آیه نیز همین را می رساند خواه لفظ« وارجلکم» را به کسره بخوانیم یا به فتح در هر حال عطف بر« رؤوسکم» می باشد».
قتاده نیز گفته است خدا دو شستن و دو مسح بر ما واجب کرده است.
علی بن برهان الدین حلبی ( متوفای 1044 هـ) می گوید: جبرئیل آنگاه که به رسول خدا ( صل الله علیه و آله) وضو را آموزش داد، فرمان به مسح پا داد، سپس می گوید محیی الدین می گوید: مسح دو پا اهر کتاب است.
در باره آیه شریفه:«وَ امْسَحُوا بِرُؤُسِكُمْ وَ أَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَيْن» سخن این است كه آيا واژه«وأرجلكم» به كجا عطف شده است، و به تعبير ديگر: معطوف عليه آن چيست؟!
در باره واژه«وأرجلكم» دو قرائت هست:
قرائت جر«وامسحوا برؤسكم و أرجلِكم».
قرائت نصب«وامسحوا برؤوسكم و أرجلَكم».
بنابر قرائت جر كه چهار قارى (ابن كثير، وابو عمرو، حمزه، عاصم به روايت ابى بكر.) از قراء سبعه وفق آن قرائت كردهاند حكم آن واضح است و آن اين كه معطوف بر ظاهر«برؤوسكم» مىباشد، و طبعاً هر دو عضو، حكم يكسان (مسح) خواهند داشت. و بنابر قرائت نصب كه سه قارى از قراء سبعه وفق آن قرائت كردهاند عطف بر محل«برؤوسكم» مىباشد زيرا محل آن به حكم اين كه مفعول و«وامسحوا» است منصوب مىباشد و عطف بر محل در كلام عرب و قرآن شايع است؛ مانند:
«أَنَّ اللَّهَ بَريءٌ مِنَ الْمُشْرِكينَ وَ رَسُولُهُ» ؛« خداوند و پيامبرش از مشركان بيزارند!» در اين آيه واژه«ورسوله» به محل«الله» كه به ظاهر منصوب واز نظر محل مرفوع است، عطف شده است.
خلاصه اين كه بر هر دو قرائت لفظ«وأرجلكم» عطف بر«برؤوسكم» است گاهى بر ظاهر و گاهى بر محل و نتيجه هر دو قرائت مسح پا است.
ولى كسانى كه معتقد به شستن پاها هستند در تفسير اعراب آيه در تنگناى عجيبى قرار گرفته اند و ناچار شدهاند هر دو قرائت را به صورت بسيار ناكام و غير مقبول تفسير كنند.
اين افراد به جاى اين كه«وأرجلكم» را بر لفظى كه در كنارش هست عطف كنند، آن را بر لفظ«وجوهكم» كه در جمله پيشين است عطف مىنمايند، در حالى كه اين عطف برخلاف ظاهر و بر خلاف قواعد عربى مىباشد.
نکته پایانی آن که صراحت آیه شریفه آن است که« وامسحوا برؤسکم» و بر اساس ادبیات عرب این«باء» بعضیه است یعنی به مقداری از سر خود مسح کنید در حالی که آنچه رایج میان برخی اهل سنت است مسح یا شستن تمام سر است!! و به طور یقین این رفتار آنها مخالف آیه شریفه و سنت پیامبر ( صل الله علیه و آله ) است زیرا در آیه نگفته« وامسحو رؤسکم» یعنی تمام سر خود را مسح بکشید، بلکه فرموده« وامسحوا برؤسکم» یعنی بعض سر را مسح بکشید وقتی ثابت شود بخشی از وضوی اهل سنت با ظاهر قرآن سازگار نیست نسبت به دیگر روش های آنها در وضو نیز نمی توان اطمینان پیدا کرد. به ویژه که مخالف روش و روایت اهل بیت پیامبر ( صل الله علیه و آله ) می باشد.
■ کسانی که نماز نمیخوانند آیا قطعاً جهنمی هستند؟ حتی اگر کارهای خوب زیادی انجام دهند؟!
تبیین پرسش فوق در گرو طرح و بررسی چند مسئله است که با بیان این مسائل و موضوعات امید است پاسخ مسئله به دست آید.
1. همان گونه که همه ما میدانیم؛ طبق آموزههای دینی ما، نماز اولین فعل عبادی در میان اعمال دینی ما است؛ یعنی پس از اصول اعتقادی (اصول ...
■ چرا بین کسي كه نمازش را خوانده و كسي كه نخوانده و بعد از مرگش پول می دهند و برایش نماز و روزه ميخرند نباید فرقي نباشد؟ آيا آن دنيا را هم پولدارها با خريد نماز و روزه به دست مي آورند و از زير بار گناه در ميآيند؟
1.اصولا هر عبادتي که در وقت خود به جا آورده شود ارزشمند تر از عبادت خارج از وقت است زيرا وقت خاصِ عبادت داراي اثر خاصي در تاثير گذاري عمل است و اين اثر در خارج از زمان خاصش کمتر است و حتي نماز اول وقت با نمازآخر وقت در تاثیرگذاری و ثواب متفاوت است، چ ...
■ برای تمرکز افکار و حضور قلب بیشتر هنگام نماز چه توصیه های کاربردی داریم
با سلام و احترام و تشکر از شما کاربرمحنرم
مهمترین نکته در این موضوع آن است که در ایجاد تمرکز و حضور قلب در نماز باید آهسته و گام به گام حرکت کنید تا با هر قدم پیشرفت احساس شوق و امید در شما تقویت شود.
بزرگان اهل دل می فرمایند:
كسي كه در ابتداي راه ...