■ چرا من هر چه نماز مي خوانم حاجتم را نمي گيرم؟
پاسخ: در روايات اهل بيت عليهم السلام براي برخى از نمازهاي مستحبى اثرات مخصوصي بيان شده است مانند نماز جعفر طيار كه براى برآورده شدن حاجت يا رفع مشكل خوانده مى شود يا نماز شكر كه موجب ازدياد نعمت مى گردد و...، در خصوص اينگونه اعمال نبايد فراموش کرد که هرچند خواندن آنها به هر مقدار براي انسان ثواب به دنبال دارد ولي بهره برداري کامل از آثار و خواص آنها زماني خواهد بود که كمترين تغييرى در آن ايجاد نگردد.
اما در خصوص اينكه با وجود خواندن اينگونه نمازها همچنان حاجت افراد برآورده نمي شود در احاديث معصومين عليهم السلام دلايل مختلفي ذكر گرديده است از جمله:
آلودگي به گناهان
مردى بحضرت صادق عليه السّلام عرضكرد كه ما دعا مىكنيم و مستجاب نمىشود فرمود:« شما كسى را ميخوانيد كه از او نميترسيد و نافرمانيش را ميكنيد چطور دعاى شما را مستجاب كند.»
در روايت ديگري نقل شده: گذر موسي عليه السلام به مردي از اصحابش افتاد كه در سجده بود هنگامي كه بازگشت باز همان شخص را در سجده ديد فرمود:« اگر حاجتت بدست من بود هر آينه برآورده كرده بودم خداوند به او چنين وحي فرمود كه اگر آنقدر براي من سجده كند كه گردنش خورد شود از او نمي پذيرم تا اينكه از آنچه كه ناخوشايند من است روي گرداند و به آنچه مطلوب من است روي آورد»
لذا در دوران امروز كه دوران اباحه گري بوده و مردم از روي جهالت و يا ندانم كاري بسياري از گناهان - همچون عدم رعايت پوشش اسلامي، برقرار روابط نامشروع و شنيدن موسيقي حرام و... - را براي خود حلال مي دانند و با نفوذ امكاناتي همچون ماهواره و اينترنت در دل خانه ها به اين گناهان بيشتر دامن مي زنند؛ توصيه مي كنيم با مطالعه كتاب گناهان كبيره شهيد دستغيب در اين زمينه اطلاعات خود را افزايش داده خداي ناكرده اگر دچار گناه مي باشيد آنرا ترك نموده و زمينه استجابت دعاي خود را فراهم نمائيد.
رعایت مصلحت
چه بسا برآورده شدن حاجت در همان زمان به مصلحت فرد نباشد و برآورده شدن حاجت، زمینه صدمات شدیدتر دنیوی و یا زیان اخروی را بدنبال داشته باشد، لذا خداوند متعال برای مصلحت بنده اش دعای او را مستجاب نمی کند اما در قیامت، بیشتر از آنچه که تصور می نموده برایش جبران می نماید؛ امام صادق علیه السلام در اینخصوص می فرماید:« مؤمن خداى تعالى را در حاجتى مىخواند خداى تعالى مىفرمايد: اجابت او را به تاخير بياندازيد تا آنكه صدا و دعايش را بشنوم و وقتى كه روز قيامت شد خداى تعالى مىفرمايد: بندهام مرا خواندى و اجابتت را به تاخير انداختم و ثوابت چنين و چنان است و در فلان گرفتارى مرا خواندى من اجابت تو را به تاخير انداختم و ثواب تو چنين و چنان است. در اين هنگام مؤمن آرزو مىكند كه اى كاش هيچ دعايى از او در دنيا به اجابت نمى رسيد چون كه ثواب نيكوى آن را مىبيند.»
علاقه خداوند به مناجات بندگان
چه بسا خداوند استجابت دعا را به تاخیر می اندازد چراکه مناجات بنده اش را دوست دارد؛ امام باقر- عليه السّلام- فرموده اند:«بسا مؤمن از خدا حاجتى بخواهد ولى اجابتش به تأخير بيفتد، چون خداوند صداى دعا و آواز گريهاش را دوست دارد. آنگاه فرمود: به خدا سوگند! تأخير آنچه مؤمنين در اين دنيا طلب مىكنند از جانب ذات اقدس الهى، از تعجيلش بهتر است، دنيا چه ارزشى دارد؟»
از مجموع آیات و روایات به دست می آید هیچ دعایی از سوی خداوند بدون پاسخ نمی ماند. البته گاهی همان خواسته و حاجت مطرح شده اجابت می شود و گاهی جایگزین آن که مصلحت ما باشد اجابت می شود و گاهی بلا و ضد آن دفع می شود و گاهی ثواب و آثار آن در قیامت به بندگان می رسد.
امام سجاد (علیه السلام) در این باره فرموده اند:« الْمُؤْمِنُ مِنْ دُعَائِهِ عَلَى ثَلَاثٍ- إِمَّا أَنْ يُدَّخَرَ لَهُ وَ إِمَّا أَنْ يُعَجَّلَ لَهُ- وَ إِمَّا أَنْ يُدْفَعَ عَنْهُ بَلَاءٌ يُرِيدُ أَنْ يُصِيبَه» ؛«مؤمن در دعاهاى خود يكى از سه استفاده را مىبرد يا برايش ذخيره مىشود و يا دعايش مستجاب ميگردد و يا بلائى از او دفع مىشود كه بايد دچار آن بلا ميشد.»
■ آیا می توان در سلام نماز جماعت اقتدا به جماعت کرد؟
مأموم اگر موقعى برسد که امام مشغول خواندن تشهد آخر نماز است چنانچه بخواهد به ثواب جماعت برسد، باید بعد از نیت و گفتن تکبیرة الاحرام بنشیند و تشهد را با امام بخواند ولى سلام را نگوید و صبر کند تا امام سلام نماز را بدهد، بعد بایستد و بدون آن که دوباره ...
■ شرایط امام جماعت چیست؟
شرایط امام جماعت که در توضیح المسائل آمده از این قرار است: " امام جماعت باید بالغ و عاقل و شیعه دوازده امامى و عادل و حلالزاده باشد و نماز را به طور صحیح بخواند و اگر مأموم مرد است امام او هم باید مرد باشد و اقتدا کردن بچه ممیز که خوب و بد را مىفهم ...
■ اگر نماز ستون دين است چرا جزو اصول دين مطرح نشده و به عنوان فروع دين مطرح شده است؟
در پاسخ به این سوال گفتنی است مجموعه معارف دين دو گونه است:
يك - اعتقادات و معارف نظرى
دو - تکالیف و دستورات عملى
«اصول دين» مجموعه عقايد بنيادى و پايهاى دين است كه عمدتاً جنبه نظرى دارند و ازهمينرو به آنها اصول دين گفته مىشود (مانند توحيد، ...