به بهانه سالگرد شهادت مهدی شاهآبادی■ شهیدی كه نماز جماعت را به هر جلسهای ترجیح میداد
به گزارش خبرگزاری فارس از قم، تنها ساعاتی پیش از شهادت بود كه برخاست و در جمع یاران و همرزمانش در مقر لشكر 25 كربلا گفت: «اگر شهادت، میتواند نظام توحیدی را حفظ كند، اگر شهادت میتواند دشمن را ذلیل كند، اگر شهادت میتواند تفكر و بینش اسلامی را به دنیا اعلام كند، ما آماده این شهادتیم.»
و تنها دقایقی بعد، این آمادگی را اعلام كرد.
او شهید حجت الاسلام مهدی شاه آبادی است كه در سال 1309 در قم به دنیا آمد و سرانجام در ششم اردیبهشت ماه 1363 و در جزیره مجنون جبهههای جنوب، شهد شهادت نوشید.
پدرش، شخصیتی كم نظیر و مرجعی والامقام مانند آیت الله محمدعلی شاه آبادی است كه از استادان بارز امام خمینی بهویژه در عرفان اسلامی محسوب میشود؛ استادی كه حضرت روحالله درباره شان از عبارت «روحی فداه» استفاده فرمودهاند.
مهدی از جوانی به علوم حوزوی علاقمند شد و پس از ارتحال پدرش، به قم رفت و در محضر حضرات آیات عظام امام خمینی، بروجردی، گلپایگانی و اراكی تلمذ كرد و البته درس امام، سیره امام و مكتب امام، معنای دیگری برای او داشت و همین بود كه به همراه ایشان در مبارزات ضد رژیم ستمشاهی، حضوری وافر و موثر از خود نشان داد كه حاصلش سالها تعقیب و گریز، زندانی شدن و شكنجه بود.
این مجاهد نستوه، پس از پیروزی انقلاب در شكل گیری و راه اندازی كمیته انقلاب اسلامی نقشی ویژه داشت. همچنین با حضرات آیات و شهیدان عالی مقام بهشتی، مطهری، باهنر و مفتح نیز در راه اندازی هسته مركزی جامعه روحانیت مبارز همراه شد و در سال 1359 نیز با رای قاطع مردم تهران، به عنوان نماینده مردم به نخستین دوره مجلس شورای اسلامی راه یافت و در كمیسیون قضایی، منشأ آثار و بركات فراوانی بود.
آنچه در زندگی این شهید ارجمند بارز است، همراهی و همیاری او با مردم بود كه تا آخرین لحظه هم آن را ترك نكرد. نشانه این همراهی با مردم، اهمیت دادن او به بحث مسجد و نماز جماعت بود كه تلاش داشت این حضور در مسجد و نماز جماعت به هیچ بهانهای ترك نشود.
او حتی در سالهای نخستین انقلاب و به عنوان یار پیشتاز در نهضت، به گونهای برای حضور در جلسات مهم كشور - كه با حضور شخصیتهای برجسته انقلاب تشكیل میشد – برنامهریزی میكرد كه حتما قبل از اذان، جلسه را ترك كند و راهی مسجد شود تا نماز جماعت را اقامه كرده و از فیض آن محروم نشود.
میگفت: «من این قدر به مسجد و نماز جماعت اهمیت میدهم كه حاضرم از آن طرف شهر برخیزم و بیایم و نماز را بخوانم و دوباره به جلسه برگردم.»
میگفت: «نماز جماعت یك سنگر است و روحانی باید در عین اینكه مبارزه میكند، سنگر مسجد و مردمی بودن خودش را حفظ كند و هر چقدر هم مسئولیت اجرایی داشته باشد، نباید بعد ارشادی و تبلیغی را كه وظیفه اصلی اوست فراموش كند و نباید صرفا یك ماشین اجرایی باشد.»
همچنین در یكی از خاطرات از او نقل شده است، در اوایل ورود به روستای فشم، وقتی سراغ مسجد محل را از اهالی میگیرد، با مكانی متروكه رو به رو میشود كه سرانجام، با تلاش بسیار و پس از دو روز، تنها موفق میشود كه در مسجد را بگشاید، مسجدی كه كف آن به قدری پستی و بلندی داشته كه از نظر شرعی و به عنوان محل اقامه نماز، قابلیت استفاده نداشته است؛ اما او با این حال تصمیم میگیرد كه چراغ مسجد همیشه روشن باشد؛ به همراه فرزندش به عنوان تنها مأموم، اقامه نماز جماعت را آغاز میكند و در عین حال تلاش میكند تا با جوانان و ورزشكاران محل، باب آشنایی و دوستی را بگشاید. مدتی به همراه آنان به كوه میرود و آرام آرام، آنها به شهید شاه آبادی علاقمند میشوند و پایشان به مسجد باز میشود.
جنگ تحمیلی كه آغاز شد، مهدی شاهآبادی به عنوان رزمندهای جان بر كف، در صحنه حاضر بود و ایثارگری میكرد تا اینكه در ششم اردیبهشت ماه 1363، به شهادت میرسد و امام راحل عظیم الشان، پیام تسلیتی صادر كرده و ایشان را مجاهدی شریف، خادمی مخلص و مایه سرافرازی روحانیون میخوانند.
«این شهید عزیز ... مجاهدی شریف و خدمتگزاری مخلص برای اسلام بود ... مبارك باد بر حضرت بقیت الله، چنین فداكاری در راه هدف بزرگ و اسلام عزیز و درود بر آنان كه با شهادت افتخار آمیز خود، ملت عظیم الشأن ایران، به ویژه روحانیت عالی قدر را سرفراز میكنند... .»
نام این شهید سرافراز، همچنین در بیان و كلام رهبر معظم انقلاب هم ثبت شده است.
«شهید شاه آبادی، یكی از افتخارات روحانیت مبارز بود. یك انسان پاكباز، با اخلاص، فداكار، كاری، نستوه و خستگی ناپذیر و خوش روحیه. یك انسان نمونه و استثنایی بود...
این عالم جلیل و مبارز صمیمی و خستگی ناپذیر، پاداش سالها مجاهدت در راه خدا و تلاش برای حاكمیت اسلام را با رحلتی چنین افتخار انگیز كه موجب رضوان الهی و مجاورت اولیاء الله است به دست آورد.»
رحمت الهی بر او و بر همه شهدا، جانبازان و ایثارگران.
حسن شیخحائری