در گفتگو با نویسنده و استاد مرکز تخصصی نماز■ کارکردهای پنهان نماز در سیاست
به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، سیاست در اسلام، سیاست خدعه، فریب و استفاده از هر ابزار و وسیله برای رسیدن به هدف و مقصد نیست، بلکه حرکت و فعالیتی مقدس در جهت تحقق اهداف اسلام و جامه عمل پوشاندن به دستورات الهی در جامعه بشری است، چنین حرکت و تلاشی نیازمند پشتوانه قوی است و تا انسان تکیهگاهی محکم و قابل اعتماد نداشته باشد قادر نیست با صلابت و بدون انحراف و ترس در این راه گام بردارد، بهترین وسیلهای که تأمین کننده این نیرو و قدرت و ایجاد کننده این پشتوانه است نماز است، نماز قطره ناچیز وجود انسان را به دریای عظمت الهی متصل میکند و انرژی و نیروی لازم برای تکاپو و فعالیتهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی در اجتماع را به او میبخشد، برای بررسی نقش نماز در سیاست با حجتالاسلام ابوالفضل ساجدی از کارشناسان مرکز تخصصی نماز گفتوگو کردیم که در ادامه میآید:
*درباره کارکردهای پنهان نماز در سیاست توضیح میدهید؟
-وحدت و انسجام یکی از کارکردهای پنهان نماز است. این اثر وقتی تحقق عینی مییابد که نمازگزاران نماز را به صورت آیینی و به اشتراک هم انجام دهند. هر چند آنان این عمل را با قصد قربت انجام میدهند، اما بالتبع، انسجام و وحدت میان مسلمین نیز تحقق مییابد. نمازهای جماعت، در محلات، ادارات، سازمانها، نماز جمعه، نماز آیات، نماز استسقاء از جمله اعمال عبادی فردی ـ جمعی هستند که چنانچه با شرایط اولیه (قصد قربت و عبادت) صورت گیرد، انسجام و وحدت اجتماعی، یکدلی یا همدلی و تعاون از کارکردهای پنهان آن است.
وجه انسجامبخشی نماز نیز به این است که در نماز همه با یک شعار، به یک قبله، در یک صف بدون توجه به رنگ، نژاد، زبان و بدون تبعیض به طبقه را به درگاه حضرت حق ایستاده و در مقابل عظمت او با همدلی و خشوع و خضوع تمام قدرتهای دنیوی را نادیده میانگارند و فقط به خدا مینگرند.(1)
در معانی الاخبار حدیثی از امام صادق(ع) روایت شده است که در آن ابن سنان نقل کرده است: ما خدمت امام صادق(ع) نشسته بودیم، شخصی از جمع گفت: یا بن رسول الله! من از اینکه منافق باشم خوف دارم، حضرت در پاسخ فرمودند: مگر چنین نیست که وقتی روز یا شب در منزل تنها به سر میبری نماز میگذاری؟ مرد گفت: آری! حضرت ادامه دادند: برای چه نماز میخوانی؟ مرد گفت: برای خدای تبارک و تعالی، حضرت نهایتاً فرمودند: چگونه میشود منافق باشی در حالی که برای خدای عزوجل نماز میخوانی!(2)
این حدیث گویا این امر است که نماز ذاتاً با نفاق ناسازگار و با وحدت و همدلی سازگار است؛ بنابراین، داستان روایت یک قضیه شخصی و منحصر به فرد پرسش کننده نیست؛ بلکه حضرت در حقیقت حکمی کلی را بیان میکنند که هر کسی که نماز میخواند در جهت نفاق گام بر نمیدارد و در راستای وحدت و همدلی تلاش میکند.
*با این اوصاف برجستهترین نماد همبستگی جامعه مسلمانان چیست؟
-برجستهترین نماد همبستگی نماز جماعت است، اگر همه مسلمانان نمازهای یومیه خویش را در مساجد و محل کار و کسب خویش اقامه کنند، نمادی از همبستگی در جهان اسلام به وقوع خواهد پیوست، به گونهای که سبب وحشت دشمنان را فراهم خواهد کرد.(3) نماز جماعت به همین منظور توانسته نماد اتحاد و همبستگی میان مسلمانان باشد، از مواردی بوده است که غیر مسلمانان را به شگفتی واداشته است. حکایتی از یک شرق شناس این مسأله را به خوبی تأیید میکند. در کتاب «واعظ اجتماع» برداشت یک شرقشناس از نماز جماعت چنین روایت شده است:
آخرین جملهای که در آن عبادتگاه بر دفتر او نقش بست، این گونه بود: تا هنگامی که این نمازها در مساجد برقرار است، به علت اتحاد و هماهنگی ناشی از آن، مسلمانان هیچ گاه شکست را تجربه نخواهند کرد، در آنجا احساس غریبی میکرد و از این اتحاد و یکی شدن با هم و با مخلوق عالم در شگفت مانده بود. دگرگون به نظر میرسید و رنگی بر چهرهاش نمانده بود. از دور او را میپاییدم....جلو رفتم، او مرا دید، زبان مرا میدانست. سلام کردم و در کنارش نشستم. گفتم: غریبهای؟ گفت: آری! تازه به قاهره آمدهام. پس از آشنایی، داستان دگرگونیاش را برایم تعریف کرد و گفت: شرقشناسم و برای مطالعه تاریخ و آثار باستانی مصر، به قاهره آمدهام. امروز پس از دیدار از چند مرکز علمی و دیگر آثار باستانی، دوست داشتم مساجد اینجا را ببینم. به اتفاق همراهانم به این مسجد رسیدیم. وقت نماز بود و مردم برای نماز جماعت خود را آماده میکردند تا اینکه آنها به صف ایستادند و نماز را پشت سر امام آغاز کردند، آنها با چه عظمت و چه شکوهی بر میخاستند، مینشستند و سر بر سجدهگاه خدای خود مینهادند و عبادت میکردند. آرامشی که در میانشان موج میزد، شاید، آرام بخشترین لحظات مرا در پی داشت. من با دیدن عبادت آنها تنها به یک چیز فکر میکردم، این پرسش در ذهنم نقش میبست که آخر، چگونه انسانهایی با دیدگاههایی گوناگون این گونه عاشقانه و به هم فشرده، به اتفاق، توحید را فریاد میکنند. از هیبتشان تنم به لرزه در آمد. وقتی اطرافم را نگاه کردم، هیچ کدام از همراهانم آنجا نبودند. همه برای ادای نماز به صفوف جماعت پیوسته بودند و من تنها، در برابر جماعتی بس عظیم، انگشت حیرت بر دهان، مانده بودم. پس از پایان نماز، تاب نیاوردم. وارد شدم و در گوشهای نشستم و تنها توانستم با کلمات، شگفتیام را بر کاغذ بیاورم و دیگر هیچ، سپس آخرین جملهای را که نوشته بود، برایم خواند: به امید پیروزی همه مسلمانان(4).
بدین ترتیب اگر نماز به صورت هماهنگ از حیث زمانی، مکانی و مناسکی انجام شود، یقیناً دلها و فکرها را به هم نزدیک خواهد کرد و پیوند برادری و دوستی را تحکیم خواهد بخشید و باعث تقویت همسویی و همسانی و وحدت خواهد شد، جلوگیری از اختلالات اجتماعی ـ سیاسی و تعمیق وحدت و همدلی سیاسی و اجتماعی از کارویژههای نماز به حساب میرود.(5)
*چگونه اقامه نماز میتواند منجر به تعمیق بصیرت سیاسی شود؟
-بصیرت به معنای درک صحیح از دین و شرایط زمانی و مکانی است. امام علی(ع) در باب ضرورت بصیرت سیاسی میان مسلمین فرمودهاند: نابینایی از بیبصیرتی بهتر است،(6) امام صادق(ع) فرمودهاند: کسی که بدون بینش و آگاهی به عملی دست بزند، مانند کسی است که در بیابانی هموار با دیدن سرابی به جستجوی آب رود، در این وضیعت هر چه سریعتر عمل کند، زودتر از مقصد دور خواهدشد.(7)
نماز جمعه، اعیاد و نماز جماعت این کار ویژه مهم را به دنبال خواهد آورد که بر اثر خطبههای نماز جمعه و عید و حواشی این تجمع بینش افراد تقویت میشود، حضور مسلمانان در نمازهای جماعت و جمعه به شرط حضور امام جمعه و جماعت آگاه به مسائل روز باعث میشود که از راه تشریح شرایط روز و مسائل و مشکلات مسلمانان و موشکافی مسائل بینالمللی بصیرت سیاسی نمازگزاران ارتقا یابد،(8) نقش دیگر نماز در تعمیق بصیرت سیاسی اجتماعی این است که مؤلفههای اثرگذار در بینش سیاسی و اجتماعی را سامان میبخشد، بصیرت سیاسی و اجتماعی بیش از هر چیزی بر مؤلفههای همچون بیداری، وقت شناسی، دشمنشناسی و موقعیتشناسی استوار است که نماز در هر کدام نقش بیبدیل دارد.
نماز سبب از بین رفتن غفلت میشود و به بیداری، آگاهی و معرفت انسان به خداوند، محیط پیرامون، اوضاع سیاسی و اجتماعی منجر میشود
*جامعه گاهی در هیاهوی مسائل سیاسی و اقتصادی از یاد خدا غافل میشود، در این رابطه باید چه کار کرد؟
-یکی از پیامدها و فواید نماز بیداری و غفلتزدایی است. در نگرش دینی غفلت بدترین وضعیتی است که ممکن است افراد به لحاظ ارزشی و رفتاری در حوزههای فردی و اجتماعی دچار شوند، غفلت بار معنایی وسیعی دارد و به هرگونه بیخبری از خداوند، شرایط زمان، مکان، اوضاع و احوال سیاسی، اجتماعی و فرهنگی اطلاق میشود، اهمیت غافل نبودن از نظر اسلام به اندازهای است که خداوند متعال در شب معراج این مهم را به پیامبر(ص) گوشزد میکند و تأکید میکند: ای احمد هیچ گاه به وادی غفلت کشیده نشو، کسی که در وادی غفلت از خداوند سیر کند، خداوند به او توجه نمیکند که در کدام مهلکه به نابودی کشیده میشود،(9) در ادبیات قرآنی انسانهای غافل معیشتشان حیوانی و بلکه نازلتر از آن قرار دارد، در آیه 179 سوره مبارکه اعراف تصریح شده است که به یقین، گروه بسیارى از جن و انس را براى دوزخ آفریدیم، آنها دلهایى (عقلها) دارند که با آن (اندیشه نمىکنند) و نمىفهمند و چشمانى که با آن نمىبینند و گوشهایى که با آن نمىشنوند آنها همچون چهارپایانند بلکه گمراهتر! اینان همان غافلانند(چرا که با داشتن همه گونه امکانات هدایت، باز هم گمراهند).(10)
طبق این آیه شریفه مرز زندگی انسانی و حیوانی غفلت و بیداری است، تعبیر چهارپایان در این آیه تعبیر کنایی بسیار معناداری است، از توصیف انسانهای غافل به چهارپایان این برداشت به دست میآید که انسانهای غافل، چشم و دل و گوش بسته، همیشه دستاویز مطامع دیگران هستند، افراد غافل بدون تأمل و تدبّر در خدمت دیگران قرار میگیرند. برای یک زندگی انسانی که هم استقلال در آن وجود داشته باشد و هم بینایی، غفلتزدایی و بیداری ضرورت انکارناپذیر خواهد داشت.
امام باقر(ع) در بیانی اشاره میکنند که نمازگزاران همیشه از دام غفلت رهایی مییابند. ایشان راجع به بیداری و بیغفلتی نمازگزاران چنین میفرمایند: أَیُّمَا مُؤْمِنٍ حَافَظَ عَلَى الصَّلَوَاتِ الْمَفْرُوضَةِ فَصَلَّاهَا لِوَقْتِهَا فَلَیْسَ هَذَا مِنَ الْغَافِلِین(11)، هر مؤمنی که حافظ نمازهای واجب باشد و آن را به موقع انجام دهند، چنین فردی دیگر در زمره غافلین نخواهد بود.
علاوه بر تأثیرشناختی و معرفتی که معارف نماز بر نمازگزار دارد؛ اجتماعات عبادی و نمازی نیز عهدهدار این مهم در جامعه هستند
بنابراین یکی از خصوصیات نماز این است که سبب از بین رفتن غفلت میشود و به بیداری، آگاهی و معرفت انسان به خداوند، محیط پیرامون، اوضاع سیاسی و اجتماعی منجر میشود، غفلتزدایی نماز میتواند تحت تأثیر مستقیم نماز باشد؛ زیرا در نماز اذکار توحیدی و استحکامبخش بیداری و بصیرت وجود دارد، مثلاً اذکار الله اکبر، ایاک نعبد و ایاک نستعین و ... روحیه الهی و استقلالطلبی را در فرد موجب خواهد شد؛ ممکن است غفلتزدایی بر اثر مراوداتی که در طی نماز با مؤمنان و پیشنماز صورت میگیرد، تحقق پذیرد، شاید یکی از حکمتهای انجام نماز در وقت اصلی نماز، نشانگر این باشد که معمولاً در وقت اصلی نماز، نمازها با جماعت و در مسجد برگزار میشود و با بصیرتبخشی امام جماعت شایسته، غفلت مؤمنان زدوده میشود، افزون آنکه میتوان گفت عدم غفلت از خدا مستلزم توجه به شیاطین از جن و انس و نیفتادن در دام آنهاست و قطعاً شیّادان سیاسی از جنود ابلیس هستند و در زمره شیاطین قرار دارند.
*در فتنههای حوادث واقعاً نماز به کمک انسان میآید؟
-جامعهای که افراد آن شناخت صحیحی از زمان و موقیتشان داشته و به تعبیر روایت امام صادق(ع)، زمانشناس باشد؛ تحت تأثیر پیچیدگی و آشفتگی شرایط روز قرار نمیگیرد(12)، درک موقعیتهای سیاسی، اجتماعی و شرایط روز برای نسل نوجوان و جوان که از یک طرف به آرمانگرایی سیاسی تمایل دارند و از سوی دیگر با پیچیدگیهای سیاسی آشنا نیستند حیاتی به نظر میرسد. درک درست از موقعیت سبب میشود که نسل نو در دام سوء استفاده گروهها و احزاب سیاسی قرار نگیرند، نماز در شناختدهی و در نتیجه بصیرتافزایی نقش برجستهای دارد. علاوه بر تأثیرشناختی و معرفتی که معارف نماز بر نمازگزار دارد؛ اجتماعات عبادی و نمازی نیز عهدهدار این مهم در جامعه هستند. به خصوص اینکه در شرایط نماز جمعه آمده است که خطبه دوم را امام جمعه بایستی به بیان مسائل سیاسی و اجتماعی و بصیرتافزایی در این حوزه، اختصاص دهد.
علاوه بر نماز جمعه، اجتماعات عبادی نیز بستری مناسب برای مطرح شدن مسائل سیاسی و اجتماعی است، شاهد این تأثیر، اینکه در انقلاب اسلامی ایران بسیاری از حرکتها از مساجد و اجتماعات نمازجماعت شکل گرفته است، امروز نیز در بسیاری از کشورهای اسلامی عمده تجمعها و راهپیماییها قبل یا بعد نمازهای جمعه شکل میگیرد. نمونه بارز آن راهپیماییهای روز قدس است که در کشورهای اسلامی بعد از آخرین نماز جمعه ماه مبارک رمضان هر سال برگزار میشود.
مولفه دیگری از بینش سیاسی که ممکن است از راه نماز حاصل شود، شناخت دشمن است، از نظر پیامبر گرامی اسلام، شناخت دشمن و مبارزه با او نشانه خرد و عقلانیت افراد است. آن حضرت نسبت به ضرورت شناخت دشمن میفرمایند: بدانید که خردمندترین مردمان کسی است که پروردگار خود را بشناسد و از او فرمان ببرد و دشمن خود را بشناسد و از او نافرمانى کند(13)، چنان که در این روایت شریفه تصریح شده است شناخت دشمن و سرپیچی از خواستههای او نشانه خرد افراد است، هر چه انسان به شناخت بهتر دشمن نائل آید، گامهای استوار عاقلانهتری برخواهد داشت، امیرمؤمنان(ع) نیز نسبت به اهمیت شناخت دشمن و هشدار نسبت به دست کمگرفتن دشمن فرمودهاند: دشمن حتی اگر یک نفر هم باشد، زیاد است.(14)
*پس نمازجمعه مهمترین تریبون سیاسی مسلمانان است؟
-نماز، به خصوص نماز جمعه نقش ارزشمندی در معرفی دشمنان اسلام و خنثی نمودن توطئهها و برنامههای آنان دارد، بهترین دلیل برای نقش نماز جمعه در رویاروی با دشمنان اسلام و ارزشهای اسلامی جهتگیری خصمانه دشمنان اسلام در برابر آیین عبادی ـ سیاسی نماز جمعه است، مقام معظم رهبری در این خصوص توضیح بسیار ارزشمندی دارند، ایشان در خصوص دشمنی دشمنان با نمازجمعه میفرمایند: دشمنان با نماز جمعه هم مبارزه کردند؛....از اولی که نماز جمعه به وجود آمد و این نماز جمعه، مردم را در مسائل گوناگون، در همه شهرستانهای کشور و به خصوص در تهران متحد کرد و دیدند که تا یک مسألهای در کشور به وجود بیاید همه منتظر جمعهاند که ببیند درباره این مسأله در منبر نماز جمعه چه موضعگیری میشود و بعد آن موضعگیری وارد فضای عمومی کشور میشود، شروع کردند به مبارزه کردن... امروز هم همچنان ادامه دارد. اگر کسی گمان کند که نماز جمعه به عنوان یک کانون اجتماع، اجتماع در فکر، اجتماع در مشی سیاسی، اجتماع در اهواء، در عواطف و محبتها و اجتماع در حرکتهای عمومی از نظر دشمنان این نظام مغفولعنه است، اشتباه کرده است،(15) بدین ترتیب میتوان گفت نماز جمعه، نقش بیبدیل در سازماندهی گردهماییهای سیاسی و تعمیق شعور سیاسی مردم و شناساندن دشمنان و مبارزه علیه اهداف آنها دارد.
با این وجود مهمترین عنصر در بصیرت و بینش افراد جامعه شناخت حق و باطل و یا صلاح و فساد است، افراد بصیر کسانی هستند که در شناخت حق، باطل، صلاح و فساد توانمند هستند و میتوانند افراد، موضعگیریها و رخدادهای پیرامون را ارزیابی کنند. امام رضا(ع) در حدیثی ضرورت خطبههای جمعه را یادآور میشود و اشاره میکند که فلسفه وجودی خطبههای نماز جمعه بیان صلاح و فساد و حقایق است. آن حضرت در پاسخ به این سؤال که چرا برای نماز جمعه خطبه قرار داده شده است؟ و چرا دو خطبهها است؟ میفرمایند: خطبههای نماز جمعه برای آن تشریع شده است که چون روز جمعه روز حضور عمومی است، بنابراین، خطبه برای امام وسیلهای برای موعظه و تشویق به فرمانبری و هشدار از نافرمانی خدا است و آگاهیبخشی بر آنچه که مصلحت دین و دنیای مردم است؛ اطلاعرسانی از آنچه در اطراف آنها اتفاق افتاده است و از نگرانیهایی که میتواند برای آنان سودمند یا زیان بخش باشد... . دو خطبهها بودن نیز به این جهت است که یکی برای سپاسگزاری به درگاه خداوند باشد و دیگری برای بیان نیازمندیها و عذرها و تذکر به بیم و امیدها و آموزش ضروری و اوامر الهی و مصالح و مفاسد.(16)
*ارتباط نماز با اقتدار جامعه اسلامی در چیست؟
-نماز تنها یک رفتار عبادی یا یک آیین مذهبی نیست، بلکه در ضمن جنبههای عبادی معنوی برآمد سیاسی نیز دارد، نماز عید و جمعه به علت خطبهها و مسائلی که طرح میشود، بیشتر جنبه سیاسی پیدا میکند. یکی از آثار سیاسی نماز ایجاد اقتدار جامعه اسلامی است. همانگونه که مقام معظم رهبری فرمودهاند: نماز جمعه نماز اجتماع است، نماز روشنگری و آگاهسازی آحاد مردم است، نماز اخبار از آفاق عالم به مؤمنین و آحاد مردم است. (بایستی) هم به جنبه معنوی، تربیت و تهذیب نفوس و آدمسازی و گسترش روحیه تقوی در جامعه توجه شود و هم به جنبه سیاسی.(17)
نماز عید و نمازهای جماعت یومیه نیز مانند نماز جمعه بازتاب سیاسی دارد و در اقتدار جامعه اسلامی و حکومت اسلامی تأثیر میگذارد. نماز جماعت و جمعه سبب شکلگیری انجمنهای اجتماعی و سیاسی شود و گروهی را به وجود آورد که در عرصههای سیاسی فعالیت وسیع داشته باشند. طبعاً، گروههای سیاسی مسجدمحور در معادلات سیاسی و بینالمللی اثرگذار خواهند بود.(18)
*در این رابطه به نمونههای تاریخی اشاره میکنید؟
-در تاریخ اسلام شواهدی وجود دارد که تأثیر نماز جماعت در معادلات سیاسی را تأیید کند. بارزترین نمونه آن اولین نماز جماعت با شکوه مسلمانان بعد از فتح مکه در مسجدالحرام است. به نقل تاریخ هیمنه مسلمانان در نماز جماعت ابوسفیان و همراهانش را به تمکین وا داشت، ابوسفیان هنگامی که دید، پیامبر(ص) در جلو ایستاده و مسلمین پشت سر او به نماز ایستادهاند و با تکبیر او همه تکبیر میگویند و با رکوع و سجودش، همه با او هماهنگ عمل میکنند، مجذوب آن همه عظمت و شکوه شد، ابوسفیان که میدید مسلمانان در تبعیت و پیروی از پیامبر اسلام(ص) از یکدیگر پیشی میگیرند و دستوراتش را با جان و دل انجام میدهند، نمیتوانست آن همه ابهت و احترام را نادیده بگیرد، بنابراین همین امر باعث شد که ابوسفیان راهی جز تسلیم و همرنگی با مسلمانان نبیند.(19)
*پینوشتها:
1-دبیرخانه دائمی اجلاس سراسری نماز، نماز و زندگی، ص60.
2-"فی معانی الاخبار حدثنا أبى رضى الله عنه قال: حدثنا سعد بن عبد الله عن یعقوب بن یزید عن محمد بن أبى عمیر عن عبد الله بن سنان قال: کنا جلوسا عند أبى عبد اللهj إذ قال له رجل من الجلساء: جعلت فداک یا ابن رسول الله أخاف على ان أکون منافقا فقال له: إذا خلوت فی بیتک نهارا أو لیلا أ لیس تصلى؟ فقال: بلى، فقال: فلمن تصلى؟ فقال: لله عز و جل، فقال فکیف تکون منافقا و أنت تصلى لله عز و جل لا لغیره"(تفسیر نور الثقلین، ج1 ص 566).
3-موسویراد، حسین، نماز از دیدگاه قرآن و حدیث، ص 164.
4-تاج لنگرودی، محمدمهدی، ص 24 و 25.
5-نماز و جامعه شناسی، ص164 ـ 169
6-"ذهَابُ الْبَصَرِ خَیْرٌ مِنْ عَمَى الْبَصِیرَةِ"(عبد الواحد تمیمى آمدی، غرر الحکم و درر الکلم، قم، دفتر تبلیغات اسلامى، 1366، ص41).
7-"الْعَامِلُ عَلَى غَیْرِ بَصِیرَةٍ کَالسَّائِرِ عَلَى غَیْرِ الطَّرِیقِ وَ لَا یَزِیدُهُ سُرْعَةُ السَّیْرِ مِنَ الطَّرِیقِ إِلَّا بُعْدا"(شیخ صدوق، الأمالی، ص421).
8-دبیرخانه دائمی اجلاس سراسری نماز، نماز و زندگی، ص60.
9-دیلمی، حسنابن محمد، إرشادالقلوب الی الصواب، ج1، ص214.
10-" وَ لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ کَثیراً مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لا یَفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ أَعْیُنٌ لا یُبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا یَسْمَعُونَ بِها أُولئِکَ کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِکَ هُمُ الْغافِلُونَ "(اعراف: 179) .
11-شیخ کلینى، الکافی، جلد3، ص270.
12- "الْعَالِمُ بِزَمَانِهِ لَا تَهْجُمُ عَلَیْهِ اللَّوَابِس" (حرانى، تحف العقول عن آل الرسولd، ص 356).
13-اخوان حکیمى، الحیاة، ج1، ص257.
14-"الواحد من الاعداء کثیر" (اخوان حکیمى، الحیاة، جلد1، ص258).
15-بیانات معظم له در نهمین گردهمایی ائمه جمعه سراسر کشور 28/6/1372، http://farsi.khamenei.
16-"فَإِنْ قَالَ فَلِمَ جُعِلَتِ الْخُطْبَةُ قِیلَ لِأَن الْجُمُعَةَ مَشْهَدٌ عَامٌّ فَأَرَادَ أَنْ یَکُونَ لِلْإِمَامِ سَبَباً لِمَوْعِظَتِهِمْ وَ تَرْغِیبِهِمْ فِی الطَّاعَةِ وَ تَرْهِیبِهِمْ عَنِ الْمَعْصِیَةِ وَ تَوْقِیفِهِمْ عَلَى مَا أَرَادَ مِنْ مَصْلَحَةِ دِینِهِمْ وَ دُنْیَاهُمْ وَ یُخْبِرُهُمْ بِمَا وَرَدَ عَلَیْهِ مِنَ الْأَوْقَاتِ وَ مِنَ الْأَحْوَالِ الَّتِی لَهُمْ فِیهَا الْمَضَرَّةُ وَ الْمَنْفَعَةُ فَإِنْ قَالَ فَلِمَ جُعِلَتْ خُطْبَتَیْنِ قِیلَ لِأَنْ تَکُونَ وَاحِدَةٌ لِلثَّنَاءِ وَ التَّحْمِیدِ وَ التَّقْدِیسِ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ الْأُخْرَى لِلْحَوَائِجِ وَ الْإِعْذَارِ وَ الْإِنْذَارِ وَ الدُّعَاءِ وَ مَا یُرِیدُ أَنْ یُعَلِّمَهُمْ مِنْ أَمْرِهِ وَ نَهْیِهِ بِمَا فِیهِ الصَّلَاحُ وَ الْفَسَاد"(شیخ صدوق، عیون أخبار الرضاj، جلد2، ص111).
17- سخنرانی مقام معظم رهبری در نهمین گردهمایی سراسری ائمه جمعه در تاریخ 28/6/1372، http://farsi.khamenei.
18- ر.ک. نماز و جامعهشناسی، ص134.
19- نبوی، ابوالفضل، درس سخنورى، ج 3، ص40.