پاسخ به برداشتی اشتباه؛■ امر کودکان به نماز یعنی زمینه سازی و سفارش
طی روزهای گذشته در یکی از برنامههای پرمخاطب شبکه سوم سیما سؤال پیامکی با هدف ترویج نماز به این شرح مطرح شد:
«در چه سنی باید کودک را به نماز وادار کرد؟
الف)سه سالگی ب)پنج سالگی ج)هفت سالگی»
این سؤال اگرچه با نیت خیرخواهانه و در راستای ترویج فرهنگ عادت به کودکان طراحی شده است، اما استفاده از واژه «وادار» در آن که اجبار، اکراه و نقض حقوق کودکان را به ذهن متبادر میکند، موجی از انتقادات را در شبکههای اجتماعی برانگیخت.
پیگیریهای ایکنا از برخی کارشناسان دینی منتج به آن شد که استفاده از کلمه «وادار» در این سؤال انتخاب مناسب و ترجمهای صحیح از حدیث موجود در این باب نبوده، بلکه مراد از امر به نماز برای کودکان هفتساله دعوت و توصیه و آشنایی با فرهنگ نماز بوده است.
در این راستا، حجتالاسلام والمسلمین علیاصغر آیتی، مدیر مرکز تخصصی نماز، با ارسال ویدئویی به ایکنا، به دغدغههای رسانه قرآن در این زمینه پاسخ داد و به تشریح چگونگی آشنایی اصولی کودکان با فرهنگ نماز پرداخت. این توضیحات را از نظر میگذرانیم.
بسمالله الرحمن الرحیم
سؤال این است؛ آیا امر به نماز در خصوص فرزندان داریم یا نداریم؟ آیا اجبار و اکراه در خصوص نمازخوان شدن فرزندانمان داریم یا نداریم؟ آیا لازم است ما زمینههایی بچینیم تا فرزندانمان نمازخوان شوند یا خیر؟
در پاسخ به این سؤالها، چند نکته را به عنوان مقدمه میگویم و در خاتمه، پاسخ این سؤالات را مطرح میکنم.
نکته اول اینکه اسلام، دینی کامل و جامعی است، اگر دستور میدهد، به خاطر مصالح و مفاسدی است که برای انسان و جامعه بشری دارد؛ یعنی دستورات و اوامرش به خاطر فواید و مصالحی برای خود ما انسانها و اگر نهی از انجام کاری میکند، به خاطر مفاسدی است که برای شخص و جامعه دارد.
نکته دوم که از نکته اول ناشی میشود این است که در خصوص روابط بین والدین و فرزندان، هم والدین حق بر گردن فرزندان دارند و هم فرزندان حق و حقوقی در قبال پدر و مادر دارند؛ این رابطه دو طرفه است نه یک طرفه؛ یعنی اگر اسلام به فرزندان میگوید باید احترام به پدر و مادر بگذارید، حرف آنها را گوش کنید، جلوی آنها پا را دراز نکنید و امثال آن، از آن طرف هم یکسری دستورات و حقوق برای فرزندان قائل شده است. متأسفانه گاهی اوقات والدین به این حق و حقوق کمتر توجه دارند و روز قیامت هم مؤاخذه میشوند.
در روایت داریم که روز قیامت خانوادهای را میآورند و سؤال میکنند که چرا شما به دستورات دین عمل نکردید؟ میگویند که پدر ما، آن بزرگ ما یادمان نداد! در ادامه روایت آمده است: هم آن فرزندان و هم آن پدر و مادر وارد جهنم میشوند، در حالی که اگر درست رفتار کرده بودند، همگی وارد بهشت میشدند.
نکته سوم اینکه ما در فعالیتهای روزمره برای هر کاری یک سری مقدمه چینیهایی انجام میدهیم؛ وقتی میخواهیم فرزندمان را به مدرسه بفرستیم، از چه زمانی شروع به آماده کردن آنان میکنیم؟ شاید بگویید مثلاً از دو سه ماه قبل از مدرسه، نه این طور نیست! شاید بگویید از دوران پیشدبستانی، نه باز هم اینطور نیست! باید به عقبتر برگردیم، همه ما از دو سه سالگی دفتر و مدادرنگی برای فرزندانمان میخریم و به بچه میگوییم بچه جون، دخترم، پسر گلم! مداد را اینطوری دستت بگیر، پس همه ما برای مدرسه رفتن بچهمان مقدمهچینیهایی انجام دادیم، پیش دبستانی را قرار دادیم، مهد کودک را لحاظ کردیم و ... قبل از اینکه فرزندمان وارد مسابقه ورزشی شود، او را تشویق میکنیم که تمرین کند و از قبل مسابقه بدن خود را ورزیده سازد.
نکته چهارم اینکه دستورات دین سلسلهوار و به هم پیوسته است؛ یعنی اگر دین دستوری میدهد، باید به قبل و بعد آن نیز توجه کنیم؛ نمیشود یک دستوری از دین را ببینیم، عَلَم کنیم و فریاد بزنیم که این چه دستوری است که اسلام صادر کرده است؟ قبل و بعد این دستورات را هم باید ببینیم. در خصوص همین «امر به نماز» و سفارش فرزندان به نماز در ادامه خواهم گفت که چه منظوری مد نظر است.
نکته پنجم این است که برای شکلگیری یک تربیت سالم و صحیح، پدر و مادر باید کارهای مختلفی را انجام دهند؛ مثلاً باید زمینهسازیهایی انجام دهند، از قبل از تولد تا وقتی که به دنیا آمد و تا زمانی که بچه به سن تکلیف میرسد و تا زمانی که فرزند وارد عرصه اجتماع میشود، باید با آگاهی، نسبت به تربیت فرزندانشان اقدام کنند، باید به موقع اقدام کنند. حال یعنی چه که به موقع اقدام کنند؟
شما ببینید بزرگترین و وسیعترین آتشسوزیهای جهان را اگر همان لحظه نخست مهار میکردند، با یک فنجان و با یک لیوان و با یک پارچ آب هم خاموش میشد ولی وقتی که دیر اقدام میکنند میبینند که دیگر قابل جمع کردن نیست؛ این سلسله نکات و دستوراتی که دین میدهد را باید در کنار هم نگاه کنیم تا به نتیجه مطلوبی که میخواهیم برسیم.
اما حال به این بپردازیم که آیا ما در دین امر و سفارش به نماز داریم یا خیر؟ بله قرآن میگوید: «وَ أْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلاةِ وَ اصْطَبِرْ عَلَيْها»، یعنی ای رسولالله؛ خانواده خودت را به نماز امر کن، سفارش به نماز کن، همچنین آیه دیگری داریم «وَ كانَ يَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلاةِ»، یعنی یکی از پیامبران خانواده و فرزندان خود را سفارش و امر به نماز میکرد، حال آیا امر شرایط دارد یا ندارد؟ باید چیزهایی کنار آن لحاظ شود یا نشود؟ بله هر امری مطلوب نیست، در هر جایی نباید امر کرد، در هر شرایطی نباید امر کرد، «شرایط» امر هم باید لحاظ شود، اینکه دین به ما میگوید فرزندانتان را مجبور به نماز خواندن کنید، اجبار برای والدین است که زمینهسازی کنند. همان طور که وقتی فرزند ما به دنیا میآید، او را به خانه بهداشت میبریم و واکسن به او میزنیم.
والدین برای اینکه سلامت بچه در آینده تضمین شود باید این کارها را انجام دهند، وگرنه پسفردا این فرزند میآید مؤاخذه میکند، مطالبهگری میکند و میگوید اگر این نقص در بدن من هست و این بیماری در وجود من هست، بخاطر کمکاری شماست! در خصوص تربیت نمازی هم همین طور است. دین به ما میگوید بچه از وقتی که به دنیا آمد، آرام آرام آمادهاش کنید، اذان و اقامه در گوشش بگویید، سه ساله که شد «لا اله الا الله» را به او یاد دهید و ... این دستورات به هم پیوسته است. امام صادق(ع) فرمودند ما فرزندان خودمان را از شش سالگی امر به نماز میکنیم، شما از هفت سالگی فرزندان خودتان را امر و سفارش به نماز کنید. ما باید سفارشهای قبل را ببینیم تا متوجه اهمیت زمینهسازی شویم. برخی میگویند ما صبر میکنیم هر وقت که کودک به سن تکلیف رسید، آن زمان به او میگوییم نماز بخواند، این شدنی نیست، مثل ماشینی که با سرعت ۱۲۰ تا ۱۴۰ در حرکت است، یک دفعه شما به او بگویید برگرد! چه اتفاقی میافتد؟ هم ماشین و هم سرنشینان واژگون میشوند. ما باید سلسلهنکات و دستورات دین را به هم پیوسته نگاه کنیم تا به آن نتیجه مطلوبی که میخواهیم برسیم.
انشاءالله همه ما در تربیت دینی فرزندانمان موفق باشیم و روز قیامت همگی با هم وارد بهشت شویم.