■ نامه استاد قرائتی به مبلغان در آستانه محرم 98
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم
«الحمد لله رب العالمین اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم»
سلام علیکم
اصولی را که باید در تبلیغ در آستانه محرم مراعات کرد، متذکر میشوم. تمام این اصول برخاسته از آیات قرآن است. از خوانندگان عزیز انتظار است هر کدام در ترویج این پیامهای قرآنی سهم خود را ایفا کنند و به سایر همکاران برسانند.
1. دفاع از مظلوم حتی اگر کافر باشد، لازم است. قرآن میفرماید: «وَ إِذَا الْمَوْؤُدَةُ سُئِلَتْ * بِأَيِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ» (تکویر، 9-8) و آنگاه كه از دختر زنده به گور شده پرسيده شود، كه به كدامين گناه كشته شده است؟ این فریاد برای دختران کافری است که به خاطر جاهلیت پدران زنده به گور میشدند.
2. فریاد به نفع مظلوم برای مؤمنین نیز در سورهی بروج آمده است که خداوند میفرماید: «قُتِلَ أَصْحابُ الْأُخْدُود» (بروج، 4) (اخدود به معنای گودی است که کفار ایجاد کردند و آن را پر از آتش نموده و مؤمنین را در آن میانداختند و آنان نگاه میکردند) این جنایت را قرآن با همین آیه محکوم میکند. آری عزاداری امام حسین فریاد به نفع مظلوم در مقابل ظالم است.
3. در قرآن میخوانیم: «وَ اذْكُرْ فِي الْكِتابِ إِبْراهِيم» (مریم، 41) «وَ اذْكُرْ فِي الْكِتابِ مَرْيَم» (مریم، 16) معلوم میشود که خاطرات بزرگان را باید زنده نگاه داشت.
4. مبلغین باید بدانند که هدایت کار خداست. خداوند به پیامبرش میفرماید: «إِنَّكَ لا تَهْدِي مَنْ أَحْبَبْتَ وَ لكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي» (قصص، 56) (اى پيامبر!) همانا تو نمىتوانى هر كه را دوست دارى هدايت كنى (و به مقصد برسانى)، بلكه اين خداوند است كه هر كس را بخواهد هدايت مىكند و هدایت همیشه برای همه هست و آن را باید از خدا بخواهیم. «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِيم»
5. قرآن میفرماید: کسانی که دعوت به خدا میکنند بهترین مردم هستند. «وَ مَنْ أَحْسَنُ قَوْلًا مِمَّنْ دَعا إِلَى اللَّهِ» (فصلت، 33)
6. در قرآن میخوانیم هر کس یک نفر را زنده کند، گویا همهی مردم را زنده کرده است. «وَ مَنْ أَحْياها فَكَأَنَّما أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعا» (مائده، 32) و امام ذیل آیه میفرماید مراد از زندهکردن، هدایت کردن است. پس هدایت یک نفر به منزلهی هدایت بشریت است.
7. خداوند یک بار به پیامبر میفرماید: فقط وظیفه تو تبلیغ است، «ما عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلاغُ» (مائده، 99) و در جای دیگر میفرماید: تو فقط برای هستی رحمت هستی. «وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعالَمِينَ» (انبیاء، 107) از اینکه در دو جمله با کلمه فقط یاد شده است، (فقط مبلغ هستی، و فقط رحمت هستی) معلوم میشود که تبلیغ دین رحمت است.
8. حتی اگر ما نیاز نداشتیم و مردم به سراغ ما نیامدند، ما باید حرکت کنیم و مردم را به خدا دعوت کنیم. زیرا قرآن درباره ذوالقرنین میفرماید: او همه چیز در اختیار داشت، و هیچ نیازی نداشت و هیچ کس هم از او دعوت نکرد. «وَ آتَيْناهُ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ سَبَبا» (کهف، 84) ولی او دست از کار نکشید و به شرق و غرب سفر کرد و هم مشکل مردم را با ساختن سد حل کرد و هم آنان را به مبدأ و معاد متوجه نمود.
9. قرآن راه دعوت را حکمت و موعظه حسنه و جدال احسن میداند. «ادْعُ إِلى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَن» (نحل، 125) بنابراین کسانی که با الفاظ و ژست و قیافه و مدرک و تملق و ستایش نابجا و امثال آن بنای هدایت دارند، موفق نخواهند بود.
10. هرگز خود را فارغ التحصیل ندانیم. قرآن به پیامبرش میفرماید: «وَ قُلْ رَبِّ زِدْنِي عِلْماً» (طه، 114) یعنی حتی پیامبر فارغالتحصیل نیست.
11. شرط توفیق سعهی صدر است. همین که حضرت موسی مسئول ارشاد و هدایت مردم شد، اولین دعای او این بود. «رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي» (طه، 25) (موسى) گفت: پروردگارا! (اكنون كه مرا به اين كار بزرگ مأمور فرمودى) سينهام را برايم گشاده گردان (و بر صبر و حوصله ام بيفزا).
12. اگر بخواهیم تبلیغ ما اثر داشته باشد، باید خود ما قبل از دیگران و بیش از دیگران به گفتههای خود عمل کنیم. و اگر اینگونه نباشد، قهر خدا بر ما بیش از دیگران خواهد بود. «كَبُرَ مَقْتاً عِنْدَ اللَّهِ أَنْ تَقُولُوا ما لا تَفْعَلُونَ» (صف، 3)
13. برای جذب مردم باید از خدا استمداد کرد چون اوست که مودت و رحمت را در دلهای مردم قرار میدهد. قرآن میفرماید: «مَحَبَّةً مِنِّي» (طه، 39) یعنی محبوبیت از طرف خداست. و در جای دیگر میفرماید: «وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً» (روم، 21) همانگونه که حضرت ابراهیم از خدا خواست که دلهای مردم را به سوی مکه و خاندانش سوق دهد. «فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوِي إِلَيْهِم» (ابراهیم، 37)
14. در تبلیغ پذیرفتن هدایا مانعی ندارد، به شرط آنکه:
از طرف ما درخواستی نباشد «لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً» (انعام، 90)
و در نیت هم قصد مزد و تشکر نداشته باشیم. «لا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزاءً وَ لا شُكُوراً» (انسان، 9)
و به ثروت ثروتمندان چشم ندوزیم. «لا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلى ما مَتَّعْنا بِه» (حجر، 88)
و برخورد دوگانه با فقیر و غنی نداشته باشیم. در سورهی عبس چندین آیه توبیخ از کسانی است که با پولدار برخوردی میکنند که با فقیر نمیکنند.
15. حسن سابقه شرط موفقیت است. پیغمبر به مردم میفرمود: من عمری در میان شما هستم، آیا از من لغزشی سراغ دارید؟ «فَقَدْ لَبِثْتُ فِيكُمْ عُمُراً» (یکی از راههای نجات مردم از مدعیان دروغگو در مسأله مهدویت و یا تحلیلگران سیاسی توجه به سابقهی آنهاست که آنان کجا درسخواندهاند، در نزد چه کسانی درس خواندهاند، با چه هدفی و چه مطالبی و به چه افرادی میگویند و...)
16. در تبلیغ، نزدیکان در اولویت هستند. «وَ أَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِين» (شعراء، 214)
17. مراعات افراد ضعیف لازم است. قرآن میفرماید: «خَفَّفَ اللَّهُ عَنْكُمْ وَ عَلِمَ أَنَّ فِيكُمْ ضَعْفاً» (انفال، 66)
18. هم منطقی بگوییم و هم از دیگران منطق را بپذیریم. «قُلْ هاتُوا بُرْهانَكُمْ»
19. مبلغ باید در فکر رساندن پیامهای الهی باشد و از قهر خدا نسبت به کوتاهیها بترسد و غیر از خدا از هیچکس نترسد. «الَّذِينَ يُبَلِّغُونَ رِسالاتِ اللَّهِ وَ يَخْشَوْنَهُ وَ لا يَخْشَوْنَ أَحَداً إِلَّا اللَّهَ» (احزاب، 39)
20. کلام مبلغ باید هم محکم باشد، «قَوْلًا سَدِيداً» (احزاب، 70) ، هم رسا باشد «قولًا بَليغاً» (نساء، 63) ، هم با کرامت باشد «قولًا كريماً» (اسراء، 23) هم نرم باشد «قَوْلًا لَيِّناً» (طه، 44) و در عین حال روان باشد «وَ لَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْر» (قمر، 17) «قَوْلًا مَيْسُوراً» (اسراء، 28) «وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِي» (طه، 28)
21. به سخنرانی عمومی قانع نشویم و گاهی چهرهبهچهره و تنبهتن گفتگو داشته باشیم. (قرآن در کنار خطابهای عمومی «يا أَيُّهَا النَّاس» و «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا» در آیاتی به شخص خاصی خطاب میکند. «یا بنی»، «یا ابت»)
22. تبلیغ باید مستمر و مداوم باشد. قرآن میفرماید: «وَ لَقَدْ وَصَّلْنا لَهُمُ الْقَوْل» (قصص، 51)، «وَ لَقَدْ صَرَّفْنا فِي هذَا الْقُرْآنِ» (اسراءف 41) حضرت نوح میگوید: من پیوسته و شبانهروز آنها را خواندم. «إِنِّي دَعَوْتُ قَوْمِي لَيْلًا وَ نَهارا» (نوح، 5)
23. در تبلیغ منطقه زادگاه اولویت دارد. قرآن میفرماید: «وَ لِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ» (توبه، 122)
24. در تبلیغ باید کتاب آسمانی را جدی گرفت. قرآن میفرماید: «خُذِ الْكِتابَ بِقُوَّةٍ» (مریم، 12) آری محتوای تبلیغ باید از قرآن باشد. در قرآن میخوانیم. «لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِمْ» (نحل، 44) و اگر از شعر و رؤیا و تاریخ و داستان و خاطره سخن میگوییم باید در حاشیه باشد نه آنکه بیشتر تبلیغ ما از این مسایل باشد.
25. همهی علما و مبلغین به قصد عالم ربانیشدن به سراغ حوزههای علمیه میروند، قرآن عالم ربانی را کسانی میداند که پیوسته کتاب آسمانی را مورد تعلیم و تربیت و درس خود قرار میدهند. «كُونُوا رَبَّانِيِّينَ بِما كُنْتُمْ تُعَلِّمُونَ الْكِتابَ وَ بِما كُنْتُمْ تَدْرُسُونَ» (آلعمران، 79)
26. تبلیغ باید تدریجی باشد. قرآن میفرماید: «لِتَقْرَأَهُ عَلَى النَّاسِ عَلى مُكْث» (اسراء، 106) یعنی باید با تدریج مطالب را بیان کرد.
27. سوء استفاده ممنوع است. قرآن میفرماید: «ما كانَ لِبَشَرٍ أَنْ يُؤْتِيَهُ اللَّهُ الْكِتابَ وَ الْحُكْمَ وَ النُّبُوَّةَ ثُمَّ يَقُولَ لِلنَّاسِ كُونُوا عِباداً لِي مِنْ دُونِ اللَّهِ» (آلعمران، 79) هيچ (پيامبر و) بشرى كه خداوند به او كتاب و حكم و نبوّت داده است، حقّ ندارد به مردم بگويد: به جاى خدا، بندگان من باشيد.
28. سعی کنید که در هر مناسبتی و در هر وادی وارد نشوید که قرآن از اینگونه افراد انتقاد کرده است. «أَ لَمْ تَرَ أَنَّهُمْ فِي كُلِّ وادٍ يَهِيمُون» (شعراء، 226) آيا نديدى كه آنان در هر وادى سرگشته مىروند؟
29. در تبلیغ به پیشکسوتان احترام بگذارید. قرآن میفرماید: «وَ مِنْ قَبْلِهِ كِتابُ مُوسى إِماماً وَ رَحْمَة» (هود، 17) و پيش از او (نيز) كتاب موسى (كه) رهبر و رحمت بوده است. و در آیات دیگر بارها میفرماید: «مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَي»
30. برای خود امتیاز نخواهیم. قرآن میفرماید: «ثُمَّ أَفِيضُوا مِنْ حَيْثُ أَفاضَ النَّاسُ» (بقره، 199) یعنی به کسانی که اهل مکه بودند و برای اعمال حج خود روش خاصی را قرار داده بودند، فرمود: شما هم مثل دیگران باشید.
31. در هیچ کاری به خصوص در مسأله ارشاد و تبلیغ بلندپروازی نکنید که قرآن میفرماید: «تِلْكَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُها لِلَّذِينَ لا يُرِيدُونَ عُلُوًّا فِي الْأَرْضِ وَ لا فَساداً» (قصص، 83) (ما، نجات و سعادت در) آن سراى آخرت را (تنها) براى كسانى قرار مىدهيم كه خواستار برترى و فساد در زمين نباشند.
32. از خطر عامل نفوذی غافل نباشیم که حتی برای پیامبر نقشه میکشند. «وَ احْذَرْهُمْ أَنْ يَفْتِنُوكَ عَنْ بَعْضِ ما أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْك» (مائده، 49) و بر حذر باش از اين كه تو را از برخى از آنچه خداوند بر تو نازل كرده منحرف سازند.
33. در آنچه میگوییم سعی کنیم سوژه به دشمن ندهیم. «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَقُولُوا راعِنا وَ قُولُوا انْظُرْنا» (بقره، 104) اى كسانى كه ايمان آوردهايد! (به پيامبر) نگوييد: «راعِنا» مراعاتمان كن، بلكه بگوييد: «انظرنا» ما را در نظر بگير. کلمه راعنا میشود از واژه رعی باشد که به معنای مراعات است و میشود از واژه رعن باشد که به معنای احمق کردن است. پیامبر سخنرانی میکرد شخصی گفت یا رسول الله راعنا و مرادش آن بود که مراعات شنونده را بکند، به همه نگاه کند یا شمردهتر سخن بگوید. ولی یهودیان این کلمه را از واژه رعونت گرفته و گفتند: مسلمانها به پیامبرشان میگویند که ما را احمق کن و از این لفظ دوپهلو و آب گلآلود برای خود ماهی میگرفتند. آیه نازل شد که این لفظ را به کار نبرید و به جای راعنا، انظرنا بگویید.
34. در هدایت باید از اهرم تشویق استفاده کرد. قرآن میفرماید: «هُوَ الَّذِي يُصَلِّي عَلَيْكُمْ وَ مَلائِكَتُهُ لِيُخْرِجَكُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّور» (احزاب، 43) او كسى است كه بر شما درود مىفرستد و فرشتگان او (نيز بر شما درود مىفرستند) تا شما را از تاريكىها (كفر، شرك، جهل، تفرقه و خرافات) به سوى نور (ايمان، تقوا، علم و وحدت) درآورند. آری راه خروج مردم از ظلمات به نور تشویق و درود است.
35. گاهی تبلیغ را باید با مشارکت دیگران انجام داد. قرآن میفرماید: «وَ أَشْرِكْهُ فِي أَمْرِي» (طه، 32) یعنی همین که حضرت موسی مأمور شد که برای تبلیغ به سراغ فرعون برود، از خدا خواست برادرش هارون را که بیان بهتری داشت در این کار شریک او قرار دهد. آری، گاهی یک مبلغ روحانی اگر با یک استاد دانشگاه یا مدیر و معلم و مربی و یا هر کس دیگر که در جامعه محبوبیت دارد شریک شوند، کار موفقتر خواهد بود.
36. انتقاد باید از عملکردها باشد نه از افراد. قرآن میفرماید: «قالَ إِنِّي لِعَمَلِكُمْ مِنَ الْقالِين» (شعراء، 168) لوط گفت: من مخالف شديد كردار شما هستم، نه خود شما.
37. در هر کاری یا حق آن را انجام دهیم، «حق جهاده»، «حق تلاوته»، «حق تقاته» و یا اگر حق کار را نمیتوانیم انجام دهیم، تا آنجا که میتوانیم و رمق داریم کوتاهی نکنیم. «فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُم» (تغابن، 16)، «وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُم» (انفال، 60)، «إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلاحَ مَا اسْتَطَعْت» (هود، 88)
38. باید بدانیم که دیگران در راه تبلیغ شهید شدند، «يَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ حَقٍّ وَ يَقْتُلُونَ الَّذِينَ يَأْمُرُونَ بِالْقِسْط» (آلعمران، 21) و پيامبران را به ناحق مىكشند وكسانى از مردم را كه فرمان به عدالت مىدهند مىكشند. آری هدایت و کار فرهنگی به قدری ارزش دارد که گروهی در راه آن خون بدهند و به قدری ارزش دارد که خداوند در قرآن به قلم و هم به سطرهایی که نوشته میشود قسم خورده است «ن وَ الْقَلَمِ وَ ما يَسْطُرُون» (قلم، 1)
39. در تبلیغ باید به مردم امید داد تا مبادا مظاهر فساد آنان را به یأس بکشاند. قرآن میفرماید: اگر کسانی از دین جدا و مرتد شدند، دیگرانی با توجه به دین آن را جبران خواهند کرد. «مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبُّونَه» (مائده، 54) اگر كسانی از شما كه از دين خود برگردند (به خدا ضررى نمىزند، چون) خداوند در آينده قومى را خواهد آورد كه آنان را دوست دارد و آنان نيز خدا را دوست دارند. قرآن بارها فرموده است که «لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّه» و بارها فرموده است که «وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ» (اعراف، 128) و «وَ الْعاقِبَةُ لِلتَّقْوى» (طه، 132)
40. سعی کنیم مسایل کمارزش ما را از مسایل اصلی بازندارد. مثلاً بپرسیم آیا ذوالقرنین در قرآن کوروش است یا اسکندر؟ در حالی که کار ذوالقرنین مهم بود، نه اسم و رسم او. قرآن میفرماید: «أَلْهاكُمُ التَّكاثُرُ * حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقابِر» (تکاثر، 2-1) این آیه در مورد کسانی است که بر سر آمار فامیلی رقابت داشتند. تا آنجا که سرشماری افراد زنده، آنها را قانع نکرد و برای شمارش مردههای خود به قبرستان رفتند. حضرت علی علیهالسلام این آیات را میخواند و دلسوزانه میفرماید: مردگانی که باید سبب عبرت باشند، باعث فخرفروشی شدهاند؟
خوانندگان عزیز نکات و رهنمودهای قرآن برای هر قشری از جمله اهل تبلیغ بسیار است، ولی به خاطر صرفهجویی، به همین چهل نکته بسنده میکنیم. از خدا میخواهیم تمام تقصیرات و قصورات ما را ببخشد و کمتر از آنی ما را به خود رها نکند.
«والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته»
محسن قرائتی