■ دعای روز هفتم ماه مبارک رمضان:خدایا! مرا بر روزه و نماز امروز یاری کن.
در دعای روز هفتم ماه مبارک رمضان می خوانیم:
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهمّ اعنّی فیهِ على صِیامِهِ وقیامِهِ وجَنّبنی فیهِ من هَفَواتِهِ وآثامِهِ وارْزُقْنی فیهِ ذِکْرَکَ بِدوامِهِ بتوفیقِکَ یا هادیَ المُضِلّین.
خدایا یارى کن مرا در این روز بر روزه گرفتن و عبـادت و برکنارم دار در آن از بیهودگى و گناهان و روزیم کن در آن یادت را براى همیشه به توفیق خودت اى راهنماى گمراهان.
در دعای روز هفتم ماه مبارک رمضان، دست نیاز به سوی خداوند بی نیاز بلند می کنیم و می خوانیم:
خدایا! مرا بر روزه و نماز امروز یاری کن.
همان گونه که می دانید ما تنها به یاری و توفیق خداوند توانا، خواهیم توانست فرایض الهی را به پا داریم. بیداری هنگام سحر، لذت بردن از مناجات، بر سر سفره ی مهمانی خدا نشستن همه و همه توفیقاتی است که باید آنرا از خداوند درخواست نمود.
چه سخت و ناگوار است که از این لحظه های گرانبها چیزی جز گرسنگی و تشنگی برای آدمی باقی نماند.
امام سجاد علیه السلام هنگام رسیدن ماه مبارک رمضان درباره ی توفیق الهی در روزه های این ماه پرفیض چنین می فرماید:
خدایا! ما را یاری کن به روزه ای که در آن اعضا و جوارحمان از گناه پرهیز کند و آن ها را در راه رضایت تو به کار گیریم؛ تا این که گوش های ما بیهوده و لغو نشنوند و چشم ها به سوی گناه سرعت نگیرد.(۱)
از این دعا و روایت های دیگر، چنین برمی آید که ظهور عملی و مهم ترین اثر «روزه» برای مؤمنان، پرهیز از گناهانی است که گاهی انسان در طول سال به آن ها عادت کرده و مرتکب می شوند.
روزه اراده را در انسان تقویت و انسان را در مقابل گناهان بیمه می کند. بنابراین برای چنین روزه و عبادتی باید از خداوند کمک و یاری خواست تا گام هایمان را در پیمودن این راه خطیر استوار سازد.
امام صادق علیه السلام نیز درباره ی روزه ی حقیقی فرموده اند:
وقتی روزه گرفتی، گوش و چشمت نیز از حرام روزه بگیرد. جدال را رها کن و خادم خود را آزار مده. وقار روزه با تو باشد و سعی کن روزه ات مانند ایام غیر روزه نباشد.
در فراز اوّل از دعای روز هفتم ماه رمضان، از توفیق برای نماز و روزه واقعی سخن گفتیم. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم درباره ی روزه واقعی خطاب به جابر چنین فرمودند:
ای جابر! در این ماه رمضان هرکسی روزه بدارد و قسمتی از شبش را به عبادت بپردازد و شکم و شهوتش را پاک نگهدارد و زبانش را حفظ کند، از گناهانش پاک می شود، همان گونه که از ماه رمضان خارج می شود.
جابر عرض کرد: «یا رسول اللّه چه کلام زیبایی!» حضرت در جواب فرمودند:
یا جابر چه سخت است به جا آوردن شرایط چنین روزه ای و به دست آوردن چنین موقعیتی!.(۲)
در بیانی دیگر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم چنین می فرمایند:
جریان حرکت و سلطه ی شیطان همانند جریان خون است. راه حرکت او را با گرسنگی ببندید.(۳)
درباره ی توفیق الهی چه زیبا سروده اند:
یارم اگر یاری کند از دام نفس دون پَرم
زین آهنین دام و قفس، بی یاری او چون پَرم؟
با آن که پَر بشکسته ام، در دام تن بنشسته ام
با یاری آن ماهرو، چون ماه بر گردون پرم
حاشا که یار دلنواز از جان من غافل شود
داند که نتوانم من از دام قَدر بیرون پرم
من در اَزل حیرانِ او، در حُسن بی پایان او
او تا ابد معشوق من، بر کاخ وصلش چون پَرم
در قسمت دوم از دعای این روز چنین درخواست می کنیم:
خدایا! مرا از لغزش ها و خطاها دور گردان.
انسان، حریص و ضعیف خلق شده است و شیطان نیز همواره به دسیسه چینی و وسوسه گری او مشغول است، بنابراین هیچ کس از لغزش و خطا در امان نیست. قدم اول در مبارزه با این لغزش ها، دوری از آن هاست.
حضرت یوسف علیه السلام با آن همه عظمت و مقام معنوی که داشتند، چنین می فرمایند:
من نفس خودم را تبرئه نمی کنم، زیرا پیوسته مرا به بدی فرمان می دهد، مگر این که خداوند رحم کند.(۱)
آری، گرچه خداوند خطاپوش است، ولی خود ما می دانیم که چه لغزش ها و خطاهایی از ما سر زده است و خود را در مقابل خدا شرمنده و رسوا می بینیم.
امام صادق علیه السلام درباره ی اثر گناهان می فرمایند:
رگی زده نمی شود و نکبت و بدبختی برای کسی نمی آید، و سردردی عارض نمی شود و مرضی بر آدمی مسلّط نمی گردد، مگر این که همه ی این ها از طریق گناه به انسان می رسد و این است گفتار خداوند که می فرماید: آن چه بر سر شما می آید، از دست خود شماست و تازه پروردگار بسیاری از جرایم شما را عفو می کند.(۲)
در این فراز، دور ماندن از خطاها تنها به کمک و لطف پروردگار میسّر است. امام سجاد علیه السلام در هر روز ماه رمضان، دعایی داشتند که اهمیت جایگاه ماه رمضان را در پیشگاه خداوند نشان می دهد. در قسمتی از دعای آن حضرت چنین آمده است:
پروردگارا! در این ماه، چرت و کسالت، دلگیری و دلتنگی، سستی و سخت دلی و غفلت و غرور را از من بردار؛ زیرا این امور مانع رشد و تکامل و سدّ راه بندگی و اطاعت است.
خداوندا! مرا در این ماه از رنج ها، بیماری ها، غصه ها، حزن ها، پیشامدهای بد، دردها، خطاها و گناهان حفظ کن. مرا از بدی و فحشا، خستگی و بلا و تعب و سختی نگهدار که تو شنونده ی هر دعایی. ایزدا! در این ماه مرا از شیطان رانده شده و عیب جویی و هرزه زبانی او و سحر و دم خطرناکش، و وسواس و کید و مکرش و حیله و آرزوهایش و خدعه و غرور و فتنه اش و گروه و قوم و دام و اعوانش و اتباع و اخوانش و احزاب و پیروانش و اعوان و یارانش و شرکا و همه ی نیرنگ هایش محافظت فرما.
در فراز آخر از دعای روز هفتم نیز می خوانیم:
خدایا! ذکر همیشگی خود را روزیم کن، به توفیقت ای رهنمای گمراهان!
ذکر خدا، یاد اوست و یاد او عمل صالح می طلبد. چه بسا انسان مؤمن در شرایط خاصی به یاد خداوند باشد، ولی وقتی به مرحله ی جدیدی از زندگی وارد شد؛ به ثروت و مقامی رسید یا در محیط ناسالمی گرفتارش شد، این توفیق را از دست بدهد و خدا را فراموش کند.
در طول تاریخ افراد بسیاری بوده اند که در دورانی از زندگی، عابد و مؤمن و معتقد بوده اند، ولی در مراحل سخت امتحان و در برابر شهوات نفسانی ذلیل و خوار شده، آبروی چندین ساله ی خود را از دست داده و سرانجام بی ایمان از دنیا رفته اند.
عبدالملک مروان در مسجدالحرام مشغول تلاوت قرآن بود که خبر ریاست را به او دادند. همان جا قرآن را بست و با گفتن: «این آخرین دیدار من و تو بود ای قرآن!» با قرآن خداحافظی کرد.
یک نمونه ی دیگر از افرادی که با قرارگرفتن در شرایط ویژه خدا را فراموش کردند، «برصیصای عابد» است که در میان بنی اسرائیل می زیست. وی سال ها عبادت کرده و به آن حد از مقام قرب رسیده بود که بیماران روانی را نزد او می آوردند تا با دعای او سلامت خود را باز یابند. روزی زن جوانی را از یک خانواده ی باشخصیت، نزد او آوردند و قرار شد بیمار مدتی در خانه «برصیصا» بماند تا شفا یابد. شیطان به وسوسه گری عابد پرداخت و آن قدر صحنه را در نظر او زینت داد تا وی به آن زن تجاوز کرد. چیزی نگذشت که معلوم شدن آن زن باردار شده است. عابد، زن را به قتل رسانید و در گوشه ای از بیابان دفن کرد.
برادرانش با خبر شدند که مرد عابد دست به چنین جنایت هولناکی زده است. این خبر در تمام شهر پیچید، و به گوش امیر رسید. او با گروهی از مردم حرکت کرد تا از اصل ماجرا باخبر شود. هنگامی که جنایت عابد مسلّم شد، او را از عبادتگاهش به زیر کشیدند. پس از اقرار عابد به گناه، امیر شهر دستور داد او را به دار بیاویزند.
در ادامه ی داستان «برصیصای عابد»، آمده است: هنگامی که بر بالای چوبه ی دار قرار گرفت، شیطان در نظرش مجسم شد و گفت: «من بودم که تو را به این روز افکندم! اگر آن چه را می گویم اطاعت کنی، تو را نجات خواهم داد». عابد گفت: «چه کنم؟» گفت: «تنها یک سجده برای من کافی است»! عابد گفت: «در این حالت که می بینی توانایی ندارم». شیطان گفت: «اشاره ای کفایت می کند». عابد با اشاره ای به شیطان سجده کرد و در دم جان سپرد و بدینسان کافر از دنیا رفت.
آری، سرانجام، عابد و زاهد بزرگ قوم بنی اسرائیل، به وسوسه های شیطان دچار شد و نه تنها یاد خدا را از دست داد بلکه در آخرین لحظات بر شیطان سجده کرد و کافر از دنیا رفت. امام باقر علیه السلام درباره مداومت عمل می فرمایند:
دوست داشتنی ترین اعمال نزد خداوند عملی است که ادامه داشته باشد، گرچه اندک باشد.(۱)
امام سجاد علیه السلام می فرمایند:
من دوست دارم که مداومت در عملی داشته باشم، گرچه اندک باشد.(۲)