■ دومین روز جشنواره تئاتر مردمی بچههای مساجد فارس/ نقد نمایشهای اكران شده از نگاه منتقدان
دومین روز جشنواره تئاتر مردمی بچههای مساجد فارس/ نقد نمایشهای اكران شده از نگاه منتقدان
گروه فرهنگی ـ دومین روز برگزاری نخستین جشنواره استنی تئاتر مردمی بچههای مسجد استان فارس در شهرستان فیروزآباد در حال برگزاری است كه در این گزارش نگاهی بر نقد آثار اكران شده در روز نخست داریم.
نخستین جشنواره استانی تئاتر مردمی بچههای مسجد استان فارس با حضور هنرمندانی از ۶ شهرستان استان فارس و اجرای ۷ اثر از آثار راه یافته به جشنواره کار خود را آغاز کرد، این جشنواره تا روز ۲۳ فروردین ماه ادامه دارد.
هنرمندانی از شهرستانهای بوانات، خرمبید، کازرون، فسا، فیروزآباد و شیراز در این جشنواره شرکت کردند که پس از گزینش نهایی داوران ۱۵ اثر برای شرکت در جشنواره مشخص شدند.
در روز نخست جشنواره نمایشهای « این قصه برای نخوابیدن است» اثر سعید نظری از شیراز، « گزارش یک تابوت» اثر آمنه ملایری از شیراز، « تمام سخنم درد میکند» اثر صدیقه(نسیم) شکر از فسا، « غریب غربت» اثر علی اصغر عاشوریان از بوانات، «آممدلی» اثر علیرضا اسدپور از کازرون، « فانوس» اثر عبدالله پناهی از فیروزآباد و « عتیقه» اثر کامران آرایش از فیروزآباد اجرا شد.
حمید نشاط، منتقد تئاتر به نقد آثار ارائه شده در روز نخست جشنواره پرداخته است. وی میگوید: کنش بسیار قابل تقدیر جشنواره بچههای مسجد که میتواند باعث رشد فرهنگی عمومی مردم و تقویت زیرساخت تفکری آنها شود، برای نخستین بار در شهر تاریخی و فرهنگی فیروزآباد که متأسفانه تا به امروز مورد کم لطفی در کنشهای فرهنگی مختلف بوده اتفاقی بسیار خجسته است که نوید بخش آیندهای روشن برای رشد فرهنگی عموم مردم به واسطه ارتباط دو نحله مهم اجتماعی یعنی تئاتربه عنوان هنر مرجع و مسجد به عنوان مرجع اندیشه اسلامی است.
وی با این رویکرد به نقد آثار اجرا شده پرداخته است: «این قصه برای نخوابیدن است» به کارگردانی سعید نظری روایت ۲ زن در بحبوبه حمله داعش به کردستان عراق است و اتفاقاتی که رخ میدهد در نهایت منجر به گرفتن تصمیمهای سرنوشتساز این ۲ زن میشود تا جایگاه و شان زن حفظ شود.
حمید نشاط در این باره میگوید: در باب این اثر باید به چند نکته اشاره کرد نخست اینکه کنش و واکنش دراماتیک بهتر است روی صحنه همیشه واقع باشد تا مخاطب را درگیر کند و المانهای فرهنگی را باید به شکل جدیتری دنبال کرد تا مخاطب به خطای فرهنگی نیفتد. دیگر اینکه این اثر میتواند اندوهانگیز باشد به شرطی که روند کنش در متن سالم باشد و روند مترتب اثر مخاطب را درگیر کند.
«گزارش یک تابوت» به کارگردانی آمنه ملایری روایت ۲ شهید است که پس از سالها گمنامی و مفقود شدن بر سر تابوتی که قرار است، پایانبخش این انتظار باشد با یکدیگر بحث و گفتوگو میکنند و در خلال آن زندگی و نحوه شهادتشان بازگو میشود.
نشاط میگوید: در این اثر ما شاهد یک تقابل تیپیک میان دو شخصیت هستیم. در اجرای این اثر باید به این نکته توجه کرد که پردازش یک متن بسیار مهم است چراکه اگرچه موضوع به طبع جذابیت ذات جنگ و گستردگی آن قابل تامل است اما میتواند در پردازش شهید شود و بازی و کارگردانی را تحتالشعاع قرار دهد و مخاطب را متأثر یا بیتفاوت از سالن خارج کند.
«اثر قریب غربت» به کارگردانی عاشوریان روایتی چند دانشآموز دختر است که به مناطق جنگی جنوب سفر کردند و در این سفر اتفاقاتی رخ میدهد که منجر به پیدا شدن اعضای خانواده یکی از دانشآموزان که اصالتا خرمشهری است و شهید شدند، میشود.
نشاط درباره ای اثر میگوید: این اثر به عنوان یک اثر آماتور قابل قبول بود اما باید مد نظر داشت که در چه زمانی با اثر برخورد میشود و خود اثر در کدام زمان میگذرد، این بیتوجهی سبب میشود با حفرههای اساسی در متن از قبیل پیدا شدن ساده آلبوم و استخوان مواجه شویم اما این نکته را نباید فراموش کرد که مومانهایی قابل تامل و تابلوهای به نسبت زیبایی را در اثر با توجه به آماتور و دانشآموزی بودن آن دیدیم.
« تمام سخنم درد میکند» اثر صدیقه (نسیم) شکر روایت یک انتخاب است، انتخابی سخت که تک بازیگر نمایش روایت میکند. نشاط این نمایش را اثری قابل نقد و تئاتر این روز جشنواره میداند و میگوید: این تئاتر میدانی با میدانداری قابل قبول و درگیری صحیح زهرا کارگر، بازیگر نمایش توانست مخاطب را جذب و جلب کند اما نکتهای که باید در نظر داشت گسست دراماتیک موجود میان دو بخش شاد و ایجاد فاجعه درام است این گسست مخاطب را از برقراری رابطه احساسی با اثر باز میداشت.
«آممدلی» اثر علیرضا اسدپور، روایتی از یک تعزیهگردان از زبان همسر پیرش است. نشاط درباره این اثر میگوید: این اثر که از کازرون در جشنواره شرکت داشت با کارگردانی آقای اسدپور و بازی خانم ملایری ما را با یک روایت قابل قبول مواجه کرد اما پردازش دراماتیک ناقص لذت یک تئاتر روایی را به شنیدن یک قصه تنزیل داد.
«فانوس» نمایش دیگری که در روز نخست اجرا شد، این اثر به کارگردانی عبدالله پناهی روایت چند نوجوان و جوان است که خود را برای آمدن محرم آماده میکنند و میخواهند هیئت کوچکی را با فانوس قدیمی و عتیقه حسینه محل راهاندازی کنند اما در این بین فانوس گم میشود و این آغاز ماجراست.
نشاط درباره این اثر میگوید: کار آماتور دانشآموزی قابل قبولی است باید توجه داشت که کار با دانشآموزان تا چه اندازه طاقت فرساست اما اگر چه متن خوب پیش میرود باید در مورد پایان به موقع اثر آموزشهایی به نگارندگان و کارگردانان داده شود.
«عتیقه» پایانبخش نمایشهای روز نخست جشنواره بود، نمایشی که به تلاش دختری جوان برای نجات جان پدر جانبازش میپردازد. دختر جوان سعی دارد با فروش جهیزیه خود هزینه عمل پدرش را تأمین کند اما در این بین با مخالفت مادر روبهرو شده و راز یک جعبه که عتیقهای در آن است، فاش میشود.
نشاط درباره این اثر میگوید: «عتیقه» اثر کامران آرایش به عنوان آخرین اجرای اولین روز جشنواره قصه خوب خود را که خلاق است، با کش دادن آن شهید میکند و با فراموش کردن تصویر نمای تئاتر را فدای فضای شنیداری در آن میکند.
وی در پایان بیان میکند که با وجود نکاتی که گفته شد تلاش تمام تلاشگران این عرصه با وجود امکانات شایان تقدیر است و در نهایت باید این نکته را مورد توجه قرار داد که این پل فرهنگی میان مسجد و نمایش به عنوان دو قطب مرجع فرهنگی بسیار قابل تقدیر است.
امیر حیدرپناه، منتقد دیگر جشنواره استانی بچههای مسجد استان فارس نیز میگوید: بهراستی نخستین جشنواره تئاتر بچههای مسجد را میتوان جنبشی فرهنگی مذهبی دانست، یكی از مهمترین كاركردهای هنر تئاتر پایندگی وپویندگی مفاهیم و نگرشهای اجتماعی است و میتواند پایههای آموزشی را تقویت كند.
وی گفت: هنر تئاتر همانند سایر راههای ارتباط جمعی نیازمند طی یكسری تكنیكها و ترفندهاست تا بتواند پیام خود را در كنه جان تماشاگر بكارد و از طرفی هم چون زیبایی بصری و درگیر كردن مخاطب برای كاشته شدن مفهوم نیازمند رعایت یكسری تكنیكهاست؛ میبایست دو مسئله مذكور به اشتراك و سطح كیفی مناسبی برسند تا ماحصل مطلوب شود.
وی درباره مضمون و مفهوم جنگ که در بخشی از نمایشها به آن پرداخته شده بود، افزود: جنگ و رشادتهای مردان جنگ در ایران پیامدهای فرهنگی به شدت تاثیرگذاری داشته و دارد و انتقال این مفاهیم به گونهای كه بتواند لب مطلب را ادا كند نیازمند حفظ و حراست رشادتها و از خود گذشتگیهای شهدا و خانواده ایشان و تمام كسانی كه به گونهای در این رشادتها شراكت داشتند و خواهند داشت، است.
حیدرپناه بیان کرد: به تبع نسلهای جدیدتر و نسلهایی كه جنگ را تجربه نكردهاند و تنها تصاویر و تعاریف و مفاهیمی از آن را شنیده یا دیدهاند مانند تجربهگران جنگ نمیتوانند این از خودگذشتگیها را به تمامه درك كنند.
وی اظهار کرد: وظیفه هنر نمایش و این جشنواره این است كه به این مفاهیم جان دوباره ببخشد تا نسل جدید قدردان و میراثدار شهدا و خانوادههایشان باشد.
منتقد این جشنواره گفت: در هنر نمایش فاكتورهایی نظیر نشانهگذاری و استفاده از عناصر از جمله وسایل صحنه و حتی بازیگر برای انتقال نشانهها و همچنین میزانسنهای در خور فضای درام و البته ریتم بسیار امور مهم و جالب توجه هستند.
وی در نقد آثار اجرا شده در روز نخست بیان کرد: در نمایش « این قصه برای نخوابیدن است» به كارگردانی سعید نظری استفاده از وسایل صحنه برای ایجاد فضای بستر درام مذكور به خوبی استفاده شده اما موقعیتهای دراماتیك به دست بازیگران به جا پرداخت نشده و در میزانسنها و حركت نگاریها بهتر بود كه از هرج و مرج وبلا تكلیفی بازیگران بر صحنه كاسته شود تا ارتباط بیشتری با جایگاه تماشاگران برقرار شود.
حیدرپناه بیان کرد: كارگردان رد پایی از حضور خود به عنوان هدایتگر به جا نگذاشته بود و این نكته در اختلاف سطح بازی بازیگران و عدم یكپارچگی اجرا نمایان بود به صورتی كه تمام عوامل و عناصر را تحت الشعاع قرار میداد و هرج و مرج حاكم بود.
این منتقد هنر تئاتر درباره نمایش گزارش یک تابوت گفت: در نمایش گزارش یك تابوت به كارگردانی آمنه ملایری استفاده از عناصر و نشانههایی دیده میشود كه نه به روند و شكلگیری درام كمكی میكند و نه حتی توجیهی برای حضور عناصر در صحنه ارائه میشود.
وی گفت: برای مثال شخصیتی مردی كه در اواخر اجرا وارد میشود با كیفیتی كه محصول تولیدی سه دهه بعد از جنگ تحمیلی است، وارد میشود در صورتی كه زمان حاكم بر متن در بهبوهه جنگ رخ میدهد.
حیدرپناه افزود: بازی بازیگران سرد و بیروح بود گویی اختلاف زیادی با نقشهایی كه ایفا میكنند، دارند. ریتم پایین باعث شده بود كه سرنخ روایت و نشانهها از دست برود. میزانسنها تا اواسط نمایش به طور متوسط رعایت شده بود اما در اواسط نمایش با شروع بحث بر سر تابوت رفته رفته ارتباط بازیگران با یكدیگر خدشهدار شد و گویی گم كرده بودند مسیر حركات خود را و البته این نكته با واكنشهای بی مورد از سمت بازیگران مقابل هم تشدید شد.
این منتقد جشنواره درباره نمایش « تمام سخنم درد میکند» بیان کرد: در اجرای محیطی « تمام سخنم درد میكند» به كارگردانی خانم صدیقه شكر شاهد معركه گیری خوب و كم نقصی از بازیگر و گرداننده اجرا بودیم و همچنین همكاری گرفتن از بینندگان باعث شد كه ارتباط بین بازیگر و تماشاگران شكل گیرد اما حركتهای بیمورد و چرخ زدنهای اضافی بهتر بود که كنترل شود.
وی بیان کرد: در نمایش آممدلی چیدمان وسایل صحنه هم كارآمد و هم معرف فضای نمایش در دید اول بود. اعمال بازیگر بیانگر و هماهنگ با فضا و مسلط ارائه شده بود اما تحتالشعاع بیان ضعیف قرار گرفت و داستان را ناقص جلوه میداد. سكوتهایی در اجرا در میگرفت كه به علت طولانی بودن به گونهای مینمود كه نابهجا به كار رفته و همچنین ریتم را به شدت دچار شكست میكرد.
حیدرپناه بیان كرد: در نمایش قریب غربت به كارگردانی علی اصغر عاشوریان بهم ریختگی وعدم تسلط بازیگران بر صحنه به گونهای مشهود بود كه گویی فقط متن نمایش را حفظ كرده و انتقال دادهاند.
وی گفت:عناصری از قبیل آلبوم عكس و پیدا شدن استخوانها با تكیه بر دیالوگی كه اول نمایش گفته شد مبنی بر اینكه آنجا پر از مین خنثی نشده است؛ غیر منطقی جلوه میكرد و بهتر میبود پردازش بیشتری صورت گیرد. بیان دیالوگهای بازیگران یك شكل و به اصطلاح مونوتون بود و میزانسنها درهم بود و بهتر میبود به علت وجود سه بازیگر حساب شدهتر طراحی میشد. انتخاب لباس اما در این اثر خوب و بیانگر شخصیتها و حال و هوای آنان بود.
منتقد جشنواره بیان کرد: نمایش فانوس به كارگردانی عبدالله پناهی بازیگران به ارتباط خوبی با یكدیگر دست یافتند اما با ورود شخصیت حاجی ریتم دچار شكست و افتادگی میشود اما واكنشهای احساسی در برخورد با دیالوگها موجه نیست و غیر معمول جلوه میكند برای مثال وقتی متوجه گم شدن فانوس میشوند واكنشی كه نمایان میگردد درخور اتفاق رخ داده نیست. وسایل صحنه به گونهای چیده شده كه تداعی فضای كارگاه نجاری میكند اما شاخههای نخل همخوانی با بقیه وسایل از قبیل متر، اره، چوبها و... ندارد.
وی گفت: در آخر نمایش عتیقه به كارگردانی كامران آرایش وسایل صحنه كارآمد و مورد استفاده بازیگران نكتهای مثبت در اجرا ایجاد میكند اما بازیگر دختر كمی عدم تسلط خود را بر نقش با ماسكه كردن شخصیت مادر و مونوتون گفتن دیالوگها و رعایت نكردن پاساژهای حسی دیالوگها به رخ میكشد.
حیدرپناه اظهار كرد: شخصیت مادر اما به نظر میرسد با تسلط خود سعی در پوشانیدن نقاط ضعف مذكور دارد كه تا قبل از برملا شدن راز عتیقه موفق است اما تنش كه در روند درام بالا میگیرد گویی بازیگران از پس كنترلش بر نمیآیند.
این منتقد هنر تئاتر و جشنواره بیان کرد: امید به آنكه نكات مذكور راهی برای دستیابی به جایگاه واقعی تئاتر استان و به ویژه فیروزآبادِ فرهیخته بگشاید.
منبع: ایکنا