گزارشی از اقامه نماز در مکانیکی■ وقتی مکانیکی، تعمیرگاه دل می شود!
در گزارشی شهرآرا آنلاین نوشت : خلاقیت میتواند به ما برای داشتن یك زندگی بهتر و آرامتر كمك كند و بیشتر اوقات علاوهبر اینكه خود ما از آن سود میبریم، اطرافیان ما هم از این ابتكار بهرهمند میشوند.
برای تهیۀ گزارش این هفته، قرار بود با یك انسان خلاق روبهرو بشوم كه در حاشیۀ خیابان آوینی یك تعمیرگاه خودرو دارد، این شهروند كه از خلاقیت خود در راه ارزشهای دینی و مهمترین وظیفه یك مسلمان كه خواندن نماز است بهره برده، مصداق واقعی عمل به همان جملۀ معروف است: «به نماز نگویید كار دارم، به كار بگویید وقت نماز است».
محسن نبیزاده یك جوان خوب و باپشتكار مشهدی است كه بعد از فوت پدرش آستین همت را بالا زده و اجازه نداده است كه چراغ دكان پدر كه بیش از سی سال تعمیرگاه ماشینهای مختلف بوده است، خاموش بماند.
تعمیرگاه خودروی برادران؛ یك تفاوت اساسی با دیگر تعمیرگاههای خودرو در سطح شهر دارد، وقتی شما از در تعمیرگاه وارد میشوید، در دیوار سمت راست یك بنر نصب شده كه شكلی محرابگونه دارد، در واقع تعمیرگاه برادران هم یك مكانیكی است، هم یك مسجد. و این مهمترین تفاوت آن با دیگر تعمیرگاههای این شهر است.
شاید شما بگویید مگر میشود كه در میان آن همه روغن و سیاهی، پیچ و مهره، آچار و چرخ، دود و شلوغی كه در یك مكانیكی وجود دارد، مسجد هم داشت. آن هم در فضای داخلی مغازه كه محل اصلی رفت و آمد خودروهایی است كه نیاز به تعمیر دارند، اما به قول خود محسن نبیزاده این موضوعات نتوانسته ما را از هدف اصلیمان كه خواندن نماز اول وقت است، دور كند. امروز نزدیك به دوسال است كه كسبۀ خیابان آوینی و آنهایی كه مغازهشان به آوینی۲۱ نزدیك است، صدای اذان را كه میشنوند، آمادۀ خواندن نماز جماعت در مكانیكی برادران میشوند.
وقتی از او سؤال میكنم كه چه چیز باعث شد كه این فكر به ذهن شما برسد؟ میگوید: اطراف مغازۀ ما در خیابان آوینی مسجدی وجود نداشت و هیچ گاه صدای اذان به مغازۀ ما نمیرسید، این برای من خوشایند نبود، به همین خاطر به دنبال دستگاهی گشتم كه به طور اتومات در هنگام اذان خودش اذان پخش كند، چنین دستگاهی را در تبریز یافتم، آن را خریدم و مدتها وقت اذان كه میشد این دستگاه خودش اذان میداد و قطع میشد تا اینكه ما به فكر برگزاری نماز جماعت افتادیم.
خلاقیت این جوان مشهدی باعث شده كه حالا بسیاری دیگر از شهروندان از همان دستگاه سفارش دهند، صدای اذان در شهر طنینانداز شود، و چهبسا محسن نبیزاده بتواند سكاندار فرهنگ خواندن نماز جماعت در مغازههای شهر شود.
همان راه پدرم را رفتم
محسن نبیزاده هستم متولد سال ۱۳۶۶، لیسانس مكانیك دارم و نزدیك به هشت سال است كه در این تعمیرگاه مشغول به كار هستم، ورود من به اینجا با فوت پدرم اتفاق افتاد، اینجا تعمیرگاه پدری من است و بیش از سی سال است كه تعمیركار خودرو است. بعد از فوت پدرم من مدیریت اینجا را به دست گرفتم، البته آن زمان به این شكل نبود كه نمایندگی خودروهای مشخصی باشد كه با فوت پدرم و فارغالتحصیلشدن من به شكلی كه امروز است درآمد.
من از بچگی گاهی با پدرم به اینجا میآمدم، كم كم به این شغل علاقهمند شدم و رشتۀ مكانیك را برای ادامۀ تحصیل در دانشگاه انتخاب كردم، ابتدا كاردانی را خواندم، برای مقطع كارشناسی در تهران قبول شدم، پدرم كه فوت كرد من دانشجوی كارشناسی بودم، از تهران به مشهد آمدم، در درسم وقفهای افتاد اما لیسانسم را در دانشگاه مشهد گرفتم. اینجا از سال ۱۳۶۴ تعمیرگاه خودرو است، و از سال ۱۳۹۰ به صورت امروزیتر ارائه خدمات دارد. ما اینجا ۵نفر كارگر ثابت كه متخصص هستند، داریم و چند نفر شاگرد.
بیمسجدی من را آزار میداد
چون اطراف مغازۀ ما مسجدی نبود، ما هیچ وقت صدای اذان را نمیشنیدیم، من خودم از این بابت خیلی ناراحت بودم كه چرا ما صدای اذان را نمیشنویم، ابتدا من دنبال یك دستگاه اذانگو گشتم، دستگاهی كه خود به خود سر ساعت اذان، خودش اذان بگوید و لازم نباشد كسی بیاید رادیو را روشن كند و مثل مساجد یك نفر مخصوص این كار باشد، چنین دستگاهی را در تبریز یافتم، در تبریز یك نفر این دستگاه را درست كرده بود، ما این دستگاه را تهیه كردیم و در كنار ورودی مغازه مستقرش كردیم. نزدیك به یك سال سرساعت این دستگاه اذان پخش میكرد، بعد من دیدم كه ما در تعمیرگاه فضایی داریم كه میتوانم آن را برای نماز خالی كنم.
یك بنر سفارش دادیم به شكل محراب و یك موكت هم خریدیم، یك روحانی هم خدا خودش رساند، و حالا نزدیك به دوسال است كه باهمان روحانی؛ ظهر و عصر و مغرب و عشا اینجا نماز جماعت میخوانیم.
با ۵نفر نماز جماعت را شروع كردیم
نماز جماعت ما یك ربع بیشتر طول نمیكشد، فضا طوری است كه همۀ هكاران اینجا سر اذان خود به خود وضو میگیرند و به نماز میایستند. روزهای اول ما پنج- شش نفر بودیم، اما حالا شكرخدا تا ۲۵ نفر در مغازۀ من نماز جماعت میخوانند. مشتریهای خودمان و مشتریهای همكاران هم گاهی در نماز همراه ما هستند. این كار تأثیر زیادی بر كار من گذاشته است. ماه رمضانها فقط نماز ظهر داریم؛ اما در روزهای معمولی ظهر و شب نماز برپاست. برای دستگاه خیلیها آمدند، سؤال كردند و ما آدرس دادیم رفتند، گرفتند، امیدوارم كه آنها هم مثل ما نماز جماعت را بخوانند.
حاضرم برای ساخت مسجد سرمایهگذاری كنم
مهمترین گلۀ من، نبود مسجد در این منطقه است، نزدیكترین مسجد به ما آنقدر دور است كه صدای اذان به ما نمیرسد، من حاضر هستم در رابطه با ساخت مسجد در این نزدیكی سرمایهگذاری كنم، حاضر هستم مكان در اختیار مسجد بگذارم اما یكی باید استارتش را بزند. من میدانم كه خانۀ بغل ما را برای فروش گذاشتهاند. اگر این خانه برای مسجد خریداری شود، من حاضر هستم فضای بالای تعمیرگاه را برای مسجد اختصاص دهم. حتی اگر كمك دیگری هم بتوانم انجام میدهم. حضور مسجد در یك منطقه خیر و بركتهای زیادی دارد.
پیش نماز ۶۵ ساله
از آقای نبیزاده شمارۀ امام جماعت مسجد كوچك اما منحصر بهفردشان را میگیرم، حجت الاسلام سیدمحمد حسینی ۶۵ سال سن دارد و سالهاست كه ساكن منطقۀ۵ است، به او زنگ میزنم، با مهربانی به سؤالاتم جواب میدهد، ابتدا از آقای حسینی سؤال كردم كه وظیفۀ مسلمانان در رابطه با دین اسلام چیست؟
ما در قبال دین وظیفه داریم
او می گوید: هر مسلمانی یك وظیفۀ عام دارد و یك وظیفۀ خاص، امر به معروف یك وظیفۀ عام است كه همه باید آن را انجام دهند. تنها وظیفۀ روحانیت نیست، بلكه یك وظیفه عمومی است. اما وظیفه خاص تنها مربوط به روحانیت و طلبههاست. ما طلبهها باید احساس وظیفه كنیم و مردم را در رابطه با دستورات دینی و وظایفشان آگاه كنیم، ما در قبال مسلمانان وظیفه داریم و باید مسئولیتهایی كه از پیامبر و ائمه به ما رسیده است را انجام دهیم. متأسفانه من امروز در جامعه خیلیها را میبینم كه نسبت به وظایف و واجبات دینیشان هیچ شناختی ندارند، اگر آنها از این واجبات و محرمات آگاه نشوند، منحرف میشوند.
خواندن نماز در اول وقت بركتهای زیادی دارد
حجت الاسلام حسینی ادامه می دهد: یك روز داشتم از كنار تعمیرگاه آقای نبیزاده رد میشدم كه آقای نبیزاده جلو آمد و گفت كه ما به یك پیشنماز نیاز داریم، تا در اینجا بتوانیم نماز جماعت بخوانیم، من هم به او گفتم باید میان شاگردان و كسانی كه میشناسم بگردم تا فردی كه صلاحیت پیشنمازی را دارد، پیدا كنم. مدتی خود من آمدم و پیشنماز شدم و بعد هم دوستان دستبردار نبودند و ماندگار شدم.
خواندن نماز در اول وقت، در زندگی انسان بركتهای زیادی دارد، و در همه چیز زندگی تأثیرات خود را میگذارد، كاری كه امروز آقای نبیزاده دارد در محل كار خود انجام میدهد باید به شهروندان معرفی شود و فرهنگسازی شود تا آنهایی كه امكان چنین كاری را دارند، به این كار خیر بپردازند.
كاری كه محسن نبیزاده دارد در مغازۀ خود انجام میدهد، میتواند برای بسیاری از شهروندان شهر بهشت به یك الگو تبدیل شود، این اقدام میتواند سرآغاز یك حركت فرهنگی باشد، تا دیگر مغازههای شهر هم با برپایی نماز اول وقت در نقاط مختلف شهر، هم وظیفه دینیشان را انجام دهند، هم به كار و كسبشان بركت بدهند