پژوهشگر مرکز تخصصی نماز■ متأسفانه دانشگاهها و مؤسسات حوزوی ورود جدی به حوزه نماز ندارند
به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، برای رسیدن به نقطه مطلوب در تولید محصولات فرهنگی، باید تلاشها از نقطه آغازین طرحهای تولیدی، یعنی مرحلة پژوهش، سمت و سوی هدفمند و علمی به خود بگیرد. پژوهش باکیفیت، تولید هدفمند را به همراه دارد و نقطة هدف در ارائة محصول را از ابتدا مورد توجه جدی خود قرار میدهد. بررسی این موضوع و تحلیل همة آنچه در این بخش باید مورد توجه قرار گیرد.
مرکز تخصصی نماز (qunoot.ir) سلسله جلساتی گفتار پژوهی با حضور اساتید و کارشناسان با هدف دستیابی به راهکارهای کاربردی ترویج نماز برگزار میکند. مصاحبه این هفته به حجتالاسلام هادی عجمی، پژوهشگر و مدیر اسبق واحد پژوهش مرکز نماز اختصاص دارد.
چه راهکارهایی وجود دارد تا پژوهش، منجر به ارتقای کیفیت در محصول فرهنگی میشود؟
ـ برای اینکه در حوزه پژوهش، آنهم در حوزه نماز بتوانیم به ارتقای کیفیت مطلوب برسیم، سه مرحله را لزوماً باید طی کنیم. مرحله اول موضوعیابی است؛ به این معنا که ابتدا موضوع خودمان را بتوانیم با اصول اعتقادی و بر اساس نیاز جامعه انتخاب کنیم. مرحله دوم شامل روند تولید میشود و مرحله سوم، بحث بازخوردگیری است.
در خود تولید هم سه مرحله داریم: 1. انتخاب نویسنده 2. انتخاب محتوا 3. انتخاب قالب.
ارتقای کیفیت بیش از هر چیز به آسیبسنجی نیاز دارد و بر این اساس یکی از مشکلات مهم ما در مرحله موضوعیابی است. تا به امروز حدود سه هزار عنوان کتاب با موضوع نماز چاپ شده است. طبیعتاً وقتی گفته میشود در یک موضوع 3 هزار عنوان کتاب وجود دارد، شاید ذهنها به این سمت برود که ما در وضعیت نسبتاً خوبی هستیم. اما وقتی این سه هزار عنوان را بررسی میکنیم، عمدتاً در مرحله موضوع مشکل دارند. یعنی موضوعها، موضوعهای تکراری، عمومی و کشکولی است. نگاهها تبلیغی بوده، اما بر اساس نیازهای جامعه لزوماً انتخاب نشده است.
وقتی از سمت نیازهای مردم به سوی کتابها میرویم، سبد موضوعی مورد نیاز جامعه را خالی میبینیم. بنابراین باید با موضوعیابی درست و براساس نیاز جامعه ارتقای کیفیت را آغاز کنیم.
قسمت دوم بحث تولید است که شامل سه مرحلة انتخاب نویسنده، محتوا و قالب میشود که در هر سه مرحله باید ارتقای کیفیت صورت گیرد. در مرحله نویسنده ارتقای کیفیت به این معنا است که کار را به نویسنده متعهدی دهیم که متخصص هم هست. حوزه نماز یک حوزه میانرشتهای است؛ یک وقت نماز را از بُعد تربیتی نگاه میکنید، یک وقت از بعد اجتماعی، یک وقت از بعد سیاسی و فرهنگی. از این حیث برای کار فرهنگی و بهخصوص نویسندگی در حوزه نماز، لازم است که فرد غیر از تخصصی که در آن موضوع دارد، در موضوع مرتبط و پیوندخورده با نماز هم متخصص باشد؛ مثلاً اگر میخواهد از نگاه تربیتی به نماز نگاه کند، حتماً باید در زمینه علوم تربیتی و روانشناسی کار کرده باشد. این موضوع اگر با تعهد و دغدغه فرد پیوند داشته باشد، محصول بهتری خواهیم داشت.
در بحث محتوا برای ارتقای کیفیت محصول یکی از کارهای خوب این است که کارها را گروهی تولید کنیم. متأسفانه بسیاری از پژوهشها شخصی و فردی صورت میگیرد؛ لذا محتوای آن برآمده از عقل جمعی نیست، و بر اساس عقیده و نظر شخصی تولید شده است. مطمئناً حاصل کار گروهی از حیث کیفی وضعیت بهتری نسبت به محصول کار فردی دارد.
در بخش محتوا یکی از مشکلات ما در بحث ارتقای کیفیت محصولات فرهنگی، این است که قالبها خوب بسته نمیشود. باید تکلیف خودمان را از ابتدا مشخص سازیم که کتاب، محصول یا تبلیغ و هر فعالیتی که پیشزمینه پژوهشی دارد، قرار است مخاطبش چه کسی باشد؟ اگر عموم هستند باید با قالبی برای عموم عرضه شود. اگر طلبهها هستند با قالب مورد استفاده آنها عرضه شود.
مشکل دیگر این بخش عدم استفاده مطلوب از قالبهای متنوع در کار است. طبیعتاً شاید ما نتوانیم از هر قالبی، مخصوصاً قالبهایی که در غرب رایج است، استفاده کنیم؛ ولی دست ما آنچنان هم بسته نیست. برای مثال در مباحث دینی حتی میشود از طنز استفاده کرد. چه خوب است که ما در بحث آسیبشناسی علل ترک نماز، وقتی میخواهیم با این علل مقابله کنیم، با طنز وارد شویم و آن را مسخره کنیم. هر چه دلیل بیاوریم، شاید طرف قانع نشود؛ اما با مسخره کردن آن، قبح دلیل بیشتر دیدن میشود. البته مسخره کردن به معنای فکاهی نیست؛ بلکه منظور این است که به صورت یک لطیفه زیبا، زشتی علت ترک نماز نشان داده شود.
در مرحله سوم که مرحله بازخوردگیری است، یکی از مشکلات ما و یکی از علتها و ریشههای اینکه ارتقابخشی نداریم، عدم بازخوردگیری از محصولاتمان است. وقتی مراحل قبلی را درست رفته باشیم و در مرحله تولید، قالب، محتوا و مخاطب را مشخص کرده باشیم، حتماً باید از مخاطبمان بازخوردگیری داشته باشیم. هنوز کتابها و محصولات دینیِ عمومی و خصوصی ما، نظام و شکل خاص خود را پیدا نکرده است. خود ما نیز در مرکز تخصصی نماز به آن شکل ندادهایم. چنانچه محصولی برای کودک و نوجوان تولید کردیم، باید ببینیم کودکان و نوجوانان چقدر از آن استقبال کردهاند؟ اصلاً این محصول را خریدهاند؟ اگر خریدهاند، خوششان آمده است؟
در بحث نیازسنجی، آیا جامعه نیازش را به شما اعلام میکند یا شما نیاز جامعه را تشخیص میدهید؟ آیا سازوکار نظری و عملی مشخصی در این بخش به کار بستهاید؟
متأسفانه در بحث نیازسنجی یک سامانه قوی نداریم که نیازهای مردمی را شناسایی کند. البته توانستیم از سامانههای سنتی استفاده کنیم. از جمله سامانههای سنتی ما ـ که شاید قالب علمی آنچنانی نداشته باشد، اما سامانه خوبی محسوب میشود- بحث ارتباط با جامعه از طریق تدریس است. ما در مرکز تخصصی نماز، در فضاهای مختلف نشستهایی داشتیم که از نظر کمی و کیفی در سطح مطلوبی بودهاند؛ مثلاً نشستهای دانش آموزی، دانشجویی و طلاب. بخشی از بازخوردگیریِ ما از از طریق این نشستها انجام شده است. خود من در این نشستها شرکت کردهام تا نیازهای مخاطب را بیشتر به دست بیاورم.
با این حال تلاش کردهایم نیازسنجی ما از خارج باشد؛ منتها از طریق یک سامانه و استاندارد کلی نیست که باید به سمت طراحی آن برویم.
اما در برنامههایی که در پیش داریم، میخواهیم منظومه فقهی ـ تربیتی دعوت و تبلیغ نماز را تدوین کنیم. یک پروژه کلان است که در یک سامانه، اصناف مختلف را تعریف و بر اساس آن نیازها را شناسایی میکنیم تا هم برای تولیدات خودمان مفید باشد هم برای تولیدات دیگران. به گمان من این کار حداقل دو سال زمان میبرد.
در میانمدت هم سعی داریم یک سامانه پیامکی ترتیب دهیم برای محصولاتمان با شماره 30004145. وقتی محصولمان فروش میرود، شماره این سامانه روی کتابها میخورد تا افراد بتوانند نظرهای خودشان را در مورد کتاب برای ما ارسال کنند.
امروزه نظارت در تولید محصولت فرهنگی از شاخصههای افزایش کیفی محسوب میشود. در مراحلی که ذکر کردید، بحث نظارت به چه ترتیبی مدنظر قرار میگیرد؟
نظارت در بحث بازخوردگیری الان یک مقدار نهادینهتر شده. امروزه در دیدگاه پژوهشی تعریف شده است هر کاری که انجام میشود، یک استاد ناظر باید بر کار نظارت داشته باشد. ما تا این حد را انجام دادهایم. طبیعی است که مکمل این استاد ناظر ما، همان سامانه بازخوردگیری است تا خود مردم بر محصول نظارت کنند. نکته دیگر اینکه بیشتر سعی کردهایم کارهایمان را گروهی تعریف کنیم. حضور سلایق مختلف برای تهیه یک امر پژوهشی نقش نظارتی را هم ایفا میکند.
پیوست فرهنگی محصولات عرصه فرهنگ که مدنظر حضرت آقا هم هست، به چه نحوی در برنامه شما مورد توجه قرار گرفته است؟
پیوست فرهنگی، پیوستی است که بر فعالیتها و محصولات فرهنگی داده میشود. وظیفه مرکز نماز به عنوان مرکزی که یک کار بنیادین انجام میدهد، تهیه پیوست فرهنگی است؛ یعنی وظیفه ما به عنوان بخشی که درباره موضوع نماز کار میکنیم ـ البته سایر نهادها نیز چنین وظیفهای دارند ـ آن است که پیوستهای فرهنگی را تهیه کنیم؛ به این صورت که در اقدامات و پژوهشهای خود، با بررسی مواردی از قبیل اینکه چه گروهی و چه سنی چگونه دعوت به نماز شوند، آسیبها و علل ترک نماز چیست، چرا جامعه به سمت ترک نماز میرود یا نمیرود، و چطور میشود جامعهای را که به سمت ترک نماز رفته، به نماز دعوت کرد، خوراک دیگر دستگاههای فرهنگی را تأمین کنیم و آنان بر اساس این پژوهشها پیوستهای فرهنگیشان را انجام دهند. یعنی کار ما، کار مبنایی برای تنظیم و تدوین پیوست فرهنگی است.
در حقیقت ما خودمان پیوست فرهنگی هستیم؛ چون پیوست فرهنگی در مورد یک قالب و ابزار فرهنگی است که نسبت به فرهنگ ما که اسلامی است، باید یک پیوست بخورد. مثلاً در حوزه ارتباطات موبایل میگویند اگر نسل سوم میخواهد بیاید، پیوست فرهنگی داشته باشد و بررسی شود که چه خوبیها و مضراتی دارد. اما در حوزه اقامه نماز، چون خودش بحث فرهنگی است، خودبهخود یک گام جلو به سمت پیوست فرهنگی است؛ یعنی نوع کار ما، مخصوصاً قسمت پژوهش، پیوست فرهنگی محسوب میشود. بخشی از پژوهشهای ما در مورد این است که چطور میشود اصناف و گروههای مختلف را دعوت به نماز کرد، آسیبهایش چیست، علل ترک نماز چیست و... بعدها دستگاههای مرتبط وقتی میخواهند در این زمینه کار کنند، بر اساس پژوهشهای ما و سایر دستگاهها، پیوستهای فرهنگیشان را ارائه میکنند.
اما در حوزهای مثل بازیها، یعنی حوزهای که قرار است قالب بیشتر در آن مطرح باشد، بازی یک قالب است و اینجا، پیوست فرهنگی میخواهد. پیوست فرهنگی ما همان منظومهای است که میخواهیم انجام دهیم.
یکی از مشکلاتی که در زمینه پژوهش و به تبع آن در سایر بخشهای تولید محصولات فرهنگی وجود دارد، کارهای همعرض در نهادهای مختلف است. آیا بین واحد پژوهش مرکز تخصصی نماز و واحدهای پژوهش سایر نهادها ارتباطی وجود دارد که این موازیکاری و هدررفت نیرو و سرمایه صورت نپذیرد و حتی شاهد همافزایی باشیم؟
علمای سلف اصلیترین موضوع و دغدغهشان، نماز بوده است. مثلاً حضرت امام در نوشتن کتاب بسیار احتیاط میکردند و بنایشان بر این بود که حرفهای لازم را بزنند. با این حال دو کتاب در مورد نماز دارند: اسرارالصلاه و آثار الصلوه. اما متأسفانه دانشگاهها و حتی مؤسسات حوزوی ما ورود جدی به حوزه نماز ندارند.
خیلی واضح صحبت کنم؛ حتی به نظر من صحبت درباره نماز را یک جور بیکلاسی میدانند و آن را موضوعی سطح پایین میدانند. بر مبنای جهل مرکّبشان، نماز را یک موضوع بیاهمیت تلقی میکنند که مورد نیاز نیست. الان دانشگاه علوم تربیتی که رشتههایی مثل اخلاق کاربردی دارد، به موضوعاتی مانند سقط جنین پرداخته و از لحاظ علمی درباره آن بحث کرده است؛ چون در غرب، پژوهشها و مطالعاتی روی آن انجام شده است.
اما آیا واقعاً در جامعه ما، موضوع مورد نیاز، سقط جنین است؟ آیا مشکلات ما در موضوعاتی مثل حجاب و نماز، منشأ سقط جنین نیست؟ آیا ریشه همه اینها این نیست که مردم ارتباطشان با خدا قوی نیست؟ آیا ریشه در این ندارد که ما بحث نماز را تبیین نکردهایم؟ در پیشگاه خداوند باید جوابگو باشیم.
مؤسسات و دانشگاههایی را که حالت حوزوی دارند، بررسی کردیم. حتی یک اثر فاخر پژوهشی در حوزه نماز نداشتند. بعد شما میگویید همافزایی؟ ظاهر قضیه این است که سه هزار عنوان کتاب دربارة نماز داریم؛ این کتابها عمدتاً تدوین است و کار پژوهشی نیست. بعضی دانشگاهها، آنهم در قسمت پایاننامههای دانشجویان، بحث همبستگی نماز را با بعضی علل بررسی کردهاند؛ مثلاً همبستگی نماز در آرامشبخشی. دانشجو، صد یا دویست دانشجوی دیگر را بررسی کرده که نمازخواندن مثلاً باعث شده آرامش بیشتری برای امتحان داشته باشند. این کارها، عمدتاً کارهای شخصی بوده و محدود است. در بحث مباحث اجتماعی، فقهی، تربیتی و اجتماعی و... در دانشگاهها و پژوهشگاهها، تحقیق جدی صورت نگرفته است. نیاز نیست من ادعا کنم. میتوانید به سایت iran doc، یا کتابخانه ملی و مراکزی از ایندست مراجعه کنید تا همه چیز را متوجه شوید.
با توجه به این مطالب، وظیفه ما فراتر از بحث همافزایی است. مثل خود نماز که انسانها را به دوری از فحشا و منکر وامیدارد، ما هم باید همین کار را انجام دهیم؛ به این معنا که به اینها گوشزد کنیم که موضوع نماز در مباحث تربیتی، اجتماعی و سیاسی مغفول پژوهشگاهها قرار گرفته است. فکر میکنم قبل از اینکه بخواهیم همافزایی انجام دهیم، باید این کار انجام گیرد. اگر بتوانید در این مصاحبه، این نکته را برجسته کنید که متأسفانه در چند سال اخیر کار قویِ پژوهشی در موضوع نماز، انجام نشده، با آنکه سطح ایران از نظر علمی بالا رفته است. به نظر من در پژوهشگاهها، به خصوص پژوهشگاههای تربیتی، از این نکته غافل بودهاند که تأکید زیاد قرآن و روایات بر نماز، از باب صرف تأکید بدون اثر نیست؛ بلکه از باب این بوده که نماز یکی از مؤثرترین اقدامات فرهنگی و تربیتی احیابخش جامعه است. انشاء الله که این حرف ما تأثیر داشته باشد و پژوهشگران و مدیران پژوهشی کشور در این حوزه وارد شوند.
در این قضیه، درگاه qunoot.ir را اعلام میکنم که هر وقت عزیزان بخواهند در این حوزه وارد شوند، ما از آنها استقبال کرده تا بتوانیم با همدیگر همافزایی داشته باشیم. البته همین الان هم مراجعات متعدد داریم؛ کسانی که پایاننامه مینویسند یا پژوهشی دارند که ما به صورت رایگان خدماتی را به آنها میدهیم.
انشاءالله به سمت برویم که دستگاه فرهنگی یک میز فرهنگی قوی داشته باشد و پژوهشگاهها و دستگاههای فرهنگی در آن میز فرهنگی، دور همدیگر جمع شوند و همافزایی در این عرصه را رقم بزنند.