احمد برای نجات نمازگزاران به دل آتش زد

■ احمد برای نجات نمازگزاران به دل آتش زد

احمد برای نجات نمازگزاران به دل آتش زد

شب پنجم محرم بود که صدای غمگین مجری در رادیو و تلویزیون پیچید و خبر آتش سوزی مسجد ارک تهران پخش شد. خبرخیلی زود در بین مردم پیچید و دل آنهایی که عزیزشان برای مراسم عزاداری سید الشهدا (ع) به مسجد ارک رفته بودند سخت لرزید.

آن روز 28 بهمن ماه سال 1383 ،مصادف با پنجم ماه محرم بود و احمد رجبلو فرزند شهید ناصر رجبلو از محله کوی 17 شهریور در آتش سوزی مسجد ارک تهران به شهادت رسید.
آن شب زمان برگزاری نماز مغرب و عشا مسجد دچار آتش سوزی شد و با توجه به ازدحام جمعیت و مشکل در خروج نمازگران و عزاداران، 78 نفر از عزاداران حسینی شهید و ده ها نفر از آنها مجروح شدند.

نگار رکعت اول نماز مغرب بود که یکی با صدای بلند گفت: چادر یکی از نماز گزاران آتش گرفته، یکی کمک کند و چند لحظه بعد صدای شیون زنان بلند شد که به طرف در هجوم می بردند نماز همه شکسته شد آتش از در و دیوار می بارید دود و آتش همه جا را گرفته بود عده ای روی زمین افتادند ، در ورودی بسته شد ،عده ای از پنجره پایین پریدند و تعداد زیادی از نماز گزاران مانند حادثه منا به ارتفاع یک متر روی هم افتادند و تلاش پلیس محله بازار هم برای نجات مردم عزادار به جایی نرسید.

اعظم جوکار- مادر شهید - با بیان اینکه احمد در زمان حادثه از مسجد بیرون آمده بود می گوید: دوستانش گفتند که احمد با وسعت گرفتن آتش از صحن و شبستان مسجد توانست بیرون بیاید اما دوباره برای نجات نمازگزاران به داخل مسجد رفت و به دلیل زیاد ماندن در میان آتش بر اثر دود خفه شد.

مادر شهید درمورد فرزندش می گوید: حادثه بسیار تلخ و روز سختی بود .احمد عاشق امام حسین(ع) بود و هرسال در ایام محرم هر جایی که" حاج منصور ارضی "مجلس داشت را پیدا می کرد و با دوستانش در محله پای منبر او می رفت و عزاداری می کرد. آن شب هم در مسجد ارک مجلس داشت احمد با شوق کارهایش را انجام داد از من و همسرش خداحافظی کرد و خودش را با موتور سیکلت به مسجد ارک رساند اما هیچکدام نمی دانستیم آخرین باری است که او را می بینیم .

مادر که باشی نمی توانی کوچکترین درد فرزند را تحمل کنی ,ترجیح می دهی سخت‌ترین و دردناکترین دردها را به جان بخری اما خار به پای فرزندت فرو نرود.

مادر شهید با بیان این مطلب می گوید: وقتی شنیدیم که احمد در حادثه آتش سوزی مسجد ارک به شهادت رسیده دنیا روی سرم خراب شد اما باید تحمل می کردم به ویژه که احمد ازدواج کرده بود و باید می توانستم همسر او را هم آرام کنم وقتی احمد را برای تشییع به محله آورند دیدم که فقط دست ها وکمی کنار شقیقه هایش سوخته بود و بر اثر استنشاق دود خفه شده بود.

رفتن به جبهه تکلیف است

اعظم جوکار که همسرشهید هم هست می گوید: زندگی برای خانواده هایی که فرزندشان در جنگ تحمیلی به شهادت رسیدند خیلی سخت بود اما شرایط برای خانواده هایی که سرپرست و مرد خانه شان را از دست داده بودند به مراتب سخت تر می گذشت و برای من که پدر فرزندانم و بهترین همسر دنیا را از دست داده بودم زمان به سختی می گذشت زمانی که ناصر به شهادت رسید احمد 3 ساله بود و مهدی یک ساله و می‌توانید تصور کنید که بچه ها چقدر بی تابی می کردند.

همسر شهید با اشاره به اینکه احمد خیلی به پدرش وابسته بود می گوید: هفته ها و حتی ماه ها پس از شهادت همسرم احمد جلوی در می ایستاد پاهایش را به زمین می کوبید و پدرش را می خواست و مادر بزرگ وعموها و هیچکدام از اعضای خانواده نمی توانستیم او را آرام کنیم .

او ادامه می دهد: دو سال با همه سختی گذشت و یک روز که رییس و چند نفر از بنیاد شهید به دیدن خانواده ما آمده بودند پیشنهاد دادند که من با عموی بچه ها ازدواج کنم چرا که هیچکس مانند عمو نمی تواند به فرزندان برادر مهربان باشد و از آنها نگهداری کند من 19 ساله بودم و به دلایلی نمی توانستم به خانه پدرم برگردم با چند نفر مشورت کردم و همه گفتند که پیشنهاد خوبی است و دو سال پس از شهادت ناصر با آقا محسن ازدواج کردم و انصافا در همه این مدت او از بچه ها حمایت کرده و پشتیبان شان بوده است .

مادر و همسر شهید در مورد شهید ناصر رجبلو می گوید: باور کنید حاضرم نیمی از عمرم را بدهم و بتوانم یک روز دیگر با ناصر زندگی کنم ناصر مرد خوبی بود و با اینکه کم سن و سال بود و در 27 سالگی به شهادت رسید خیلی از بزرگان فامیل و کسبه و دوستان با او مشورت می کردند و راهنمایی می خواستند او به پدر و مادرش و بزرگترها خیلی احترام می گذاشت و به همه سفارشمی کرد قدر بزرگترها را بدانیم.

او ادامه می دهد: ناصر در روزهای تاسوعا و عاشورا پابرهنه در میان دسته های عزاداری راه می رفت ، به سر و رویش گل می مالید و با خواندن اشعاری در مورد کربلا عزاداری می کرد و فکر می کنم احمد این عشق به امام حسین (ع)را از پدرش به ارث برده بود .

شهید ناصر رجبلو مصالح فروشی داشت و از کسبه قدیمی کوی 17 شهریور ، 15 متری دوم بود و با برادرانش در آنجا کار می کردند و تا زمانی که احمد شهید نشده بود هم آنجا کار می کرد.

همسر شهید در مورد نحوه شهادت شهید می گوید: ناصر بارها به جبهه های جنگ رفته بود نزدیک عملیات کربلای 5 دوستانش زنگ زدند و گفتند که نیرو کم است و همین کافی بود که ناصر آماده اعزام شود خوب یادم است شب چله بود و بسیار سرد و هر چه من و مادرش اصرار کردیم که نرود گفت که رفتن به جبهه تکلیف است و باید بروم و 20 روز بعد از اعزامش در شلمچه در عملیات کربلای 5 به شهادت رسید و چون اولین کسی بود که در آن عملیات به آن طرف خاکریز رفته بود جنازه اش را نتوانستند بیاورند و 10 سال بعد در سال 75 جنازه اش آمد و در قطعه 50 بهشت زهرا به خاک سپرده شد.

ازدواج در 20 سالگی ، شهادت در 21 سالگی

مادر شهید به ازدواج احمد اشاره می کند و می گوید:18 سالگی دیپلم گرفت و درمصالح فروشی شروع به کار کرد 19 ساله بود که به کربلا رفت و وقتی برگشت اصرار زیادی برای ازدواج کردن داشت و 20 ساله بود که با حمایت های عمویش که حکم پدری او را داشت مراسم عروسی گرفتیم و ازدواج کرد اما زمان زندگی کردن احمد با عروسم که دختر خوب و مهربانی بود یک سال و3 ماه بیشترطول نکشید و احمد به شهادت رسید .

جز شهرداری کسی به خانواده شهدا سر نمی زند

دو سال پس از شهادت همسرم مسئولان بنیاد شهید به منزل ما آمدند و دیدند که با خانواده همسرم زندگی می کنیم و با پرده ای اتاق ها از هم جدا شده است وقتی شرایط ما را دیدند وام دادند و توانستیم خانه ای بخریم و برای این همیشه آنها را دعا می کنم بعد از حادثه مسجد ارک و به شهادت رسیدن احمد هم دو بار از بنیاد شهید به منزل ما آمدند و سر زدند اما از10 سال پیش اصلا نیامده اند اما از شهرداری منطقه 18 بارها هم به ما و هم به منزل مادر شوهرم آمده اند.

یادمان

نام: احمد رجبلو

نام پدر : شهید ناصر رجبلو

سال تولد: 1361

تاریخ شهادت : شب پنجم محرم سال 1383

محل شهادت : مسجد ارک تهران

این مطلب را به اشتراک بگذارید :
اشتراک گذاری در کلوب اشتراک گذاری در  فیس بوک اشتراک گذاری در تویتر اشتراک گذاری در افسران

1395/7/25 ساعت 11:48
کد : 1116
دسته : اخبار نماز در کشور
لینک مطلب
درباره ما
با توجه به نیازهای روزافزونِ ستاد و فعالان ترویج اقامۀ نماز، به محتوای به‌روز و کاربردی، مربّی مختصص و محصولات جذاب و اثرگذار، ضرورتِ وجود مرکز تخصصی در این حوزه نمایان بود؛ به همین دلیل، «مرکز تخصصی نماز» در سال 1389 در دلِ «ستاد اقامۀ نماز» شکل گرفت؛ به‌ویژه با پی‌گیری‌های قائم‌مقام وقتِ حجت الاسلام و المسلمین قرائتی ...
ارتباط با ما
مدیریت مرکز:02537841860
روابط عمومی:02537740732
آموزش:02537733090
تبلیغ و ارتباطات: 02537740930
پژوهش و مطالعات راهبردی: 02537841861
تولید محصولات: 02537841862
آدرس: قم، خیابان شهدا (صفائیه)، کوچۀ 22 (آمار)، ساختمان ستاد اقامۀ نماز، طبقۀ اول.
پیوند ها
x
پیشخوان
ورود به سیستم
لینک های دسترسی:
کتابخانه دیجیتالدانش پژوهانره‌توشه مبلغانقنوت نوجوانآموزش مجازی نمازشبکه مجازی نمازسامانه اعزاممقالات خارجیباشگاه ایده پردازیفراخوان های نماز