■ التنبیه فی الفقه الشافعی
از مهمترین متون فقهی شافعیان تألیف ابواسحاق شیرازی * ، فقیه شافعی قرن چهارم و پنجم . التنبیه کتابی است مختصر که جایگاه علمی مؤلف و ویژگیهایی مانند نثر روان و ساده ، به کار بردن تعبیرات روشن و پرهیزکردن از جدل و مناقشه در میان آرا، آن را در زمرة مهمترین متون فقه شافعی قرار داده است (هیتو،ص 168؛زُحَیلی ، ص 515)، به طوری که در بین پنج کتاب فقهی مشهور شافعیان ( التنبیه ، المختصر ، المهذَّب ، الوسیط و الوجیز ) مقبولترین متن فقهی به شمار می رود (نَوَوی ، تهذیب ، ج 1، ص 34؛ هیتو، همانجا). تألیف کتاب در 452 آغاز شده و در 453 به پایان رسیده است (ابن قاضی شُهبَه ، 1407، ج 1، ص 246). آن را مشتمل بر دوازده هزار مسئله دانسته اند ( رجوع کنید به صَفَدی ، 1392، ج 6، ص 63).
التنبیه شامل چهارده «کتابِ» (بابِ) فقهی است که از طهارت آغاز می شود و به شهادات ختم می گردد. مؤلف در همة ابواب فقهی ، فتواهای خود را به اختصار و بدون ذکر دلیل آورده است . وی هرچند در برخی فروع فقهی به آرای گوناگون ــ که
بعضاً نزد او پذیرفته نیست ــ اشاره کرده ، به آرای مذاهب دیگر تصریح ننموده و ظاهراً از هیچ فقیهی نام نبرده است ( رجوع کنید به ابواسحاق شیرازی ، 1403).
ابواسحاق در تألیف کتاب و شیوة بیان مطالب ، از التعلیقة (شرح مهم المختصر مُزَنی و از منابع اصلی شافعیان عراق و گروهی از فقهای مکتب خراسان ، اثرِ ابوحامدبن ابی طاهر اسفراینی ، متوفی 406) و در انتخاب عنوان آن از التنبیه ابن جِنّی (متوفی 392) در نحو، الهام گرفته است (ابن خلّکان ، ج 3، ص 246ـ274؛ ابن قاضی شهبه ، 1407؛ زحیلی ، همانجاها؛
د. اسلام ، چاپ دوم ، ج 9، ص 188).
در منابع فقهی شافعی به التنبیه و شرحهای آن بسیار استناد شده است (برای نمونه رجوع کنید به ابن صلاح ، ج 1، ص 251، 261، ج 2، ص 431، 447؛ نووی ، المجموع ، ج 2، ص 46، 50، 182، 347؛ خطیب شِربینی ، ج 1، ص 48، 142، 246؛ شروانی ، ج 1، ص 107، 194، 226). عالمان بسیاری به تدریس ، حفظ و شرح التنبیه می پرداختند و کسانی که آن را حفظ می کردند، نزد سایر علما مقبولیت بیشتری می یافتند (هیتو، ص 168؛ برای نظر علما در بارة کتاب رجوع کنید به ابن عساکر، ص 277؛ نووی ، تحریر ، ص 27؛ سُبْکی ، ج 4، ص 229؛ حاجی خلیفه ، ج 1، ستون 489). از جمله حافظانِ التنبیه ، تقی الدین سُبْکی (متوفی 756)، جمال الدین ابن قَلانِسی (متوفی 731)، بدرالدین بن مکتوم (متوفی 797)، شمس الدین سلسبیلی (متوفی 770) و علی بن محمد موصلی (متوفی 734) بودند (نعیمی دمشقی ، ج 1، ص 134، 197، 371ـ372، ج 2، ص 162، 399؛ برای موارد دیگر رجوع کنید به ابن عراقی ، قسم 2، ص 299، 414؛ ابن قاضی شهبه ، 1977ـ1994، ج 2، جزء 1، ص 165، 333، 602، ج 3، جزء 2، ص 239ـ240، 467، 485؛ نعیمی دمشقی ، ج 1، ص 204، 250، 313، 599). در بارة ابن قَمّاح (فقیه شافعی ، متوفی 741) گفته شده که وی آن چنان بر مطالب التنبیه احاطه داشته که به هنگام پرسش مسئله ای از آن ، مسئلة قبلی را نیز از حفظ بیان می کرده است (صفدی ، 1418، ج 4، ص 268).
فقهای شافعی التنبیه را کتابی جامع و کامل می دانستند. نصیرالدین مبارک بن یحیی بَصری (متوفی 669) مدعی بود که تمام مسائل فقه را می توان از آن استخراج کرد (سبکی ، ج 8، ص 367ـ 368؛ سیوطی ، ج 1، ص 416). همچنین نقل شده که علی بن قاسم حَکَمی (از مفتیان یمن ، متوفی 640) همة پرسشهای فقهی را فقط از این کتاب پاسخ می داده است (یافعی ، ج 3، ص 88). متداول بودن تدریس و آموزش التنبیه تا زمان نگارش منهاج الطالبین اثرِ یحیی بن شرف نووی (متوفی 676) ادامه یافت (هیتو، ص 168).
بر التنبیه شروح متعددی نوشته شده که اولین آن توجیه التنبیه تألیف ابن خَلّ (متوفی 552) است ( رجوع کنید به ابن خلّکان ، ج 4، ص 227؛ سبکی ، ج 6، ص 176). دیگر شروح مهم آن عبارت اند از: کفایة النبیه ، اثر ابن رِفعه (متوفی 716)؛ التوشیح ، تألیف تاج الدین سبکی (متوفی 771)؛ مقصد النبیه فی شرح خطبة التنبیه ، اثر ابن جماعه ؛ شرح بدرالدین زرکشی (متوفی 794)؛ شرح احمدبن عیسی عَسْقَلانی با عنوان الاشراق فی شرح تنبیه ابی اسحاق ، شرح ابن قاضی شهبه (متوفی 851)؛ مجمع العشاق بتوشیح تنبیه الشیخ ابی اسحاق ، تألیف محمد خَیْضِری (متوفی 894)؛ و المُبْهت ، اثر حمزة بن یوسف حَمَوی (متوفی 670). شرح اخیر به اشکالات وارد شده بر کتاب پرداخته است ( رجوع کنید به حاجی خلیفه ، ج 1، ستون 490ـ492؛ بروکلمان ، > ذیل < ، ج 1، ص 670). نووی که خود حافظ التنبیه بود، در بارة این کتاب ، دو اثرِ العمدة فی تصحیح التنبیه و تحریر الفاظ التنبیه را تألیف کرد (ذهبی ، ج 4، ص 1470، 1472) و در تحریر به بررسی قواعد صرفی کلمات کتاب ، ضبط آنها، رفع ابهام و توضیح عبارات دشوار متن پرداخت ( رجوع کنید به ص 27ـ29، مقدمة دقر، ص 5 ـ 6).
شماری از شروح التنبیه ، مفصّل است ، مانند شرح عَلاءالدین سُبکی (متوفی 747) در چهار جلد، شرح احمدبن موسی خَفاجا (متوفی 750) در ده جلد، کفایة النبیه اثر ابن رفعه در بیست جلد، و التفقیه فی شرح التنبیه تألیف قاضی جمال الدین محمد رَیْمی یمنی (متوفی 791) در 24 جلد ( رجوع کنید به ابن قاضی شهبه ، 1997ـ1994، ج 2، جزء 1، ص 565، 678؛ حاجی خلیفه ، ج 1، ستون 490ـ492).
التنبیه را تلخیص نیز کرده اند، از جمله تلخیص تاج الدین عبدالرحیم موصلی (متوفی 671) با نام النبیه فی اختصار
التنبیه ، و تلخیص ابوالفرج مفضل بن مسعود تنوخی با نام اللباب ( رجوع کنید به حاجی خلیفه ، ج 1، ستون 492).
ضیاءالدین علی اَذْرعی (متوفی 730) این کتاب را به نظم در آورده و احمدبن سیف الدین بیلیک (متوفی 753) نیز آن را با نام الروض النزیه فی نظم التنبیه منظوم ساخته است ( رجوع کنید به ابن قاضی شهبه ، 1977ـ1994، ج 3، جزء 2، ص 37ـ 38؛ حاجی خلیفه ، ج 1، ستون 492ـ493). بر این کتاب ، حاشیه هایی هم نوشته شده است (برای آگاهی از آنها رجوع کنید به سیوطی ، ج 1، ص 420، 422ـ423؛ حاجی خلیفه ، ج 1، ستون 493؛ برای دیگر شروح ، حواشی و تلخیصها رجوع کنید به سیوطی ، ج 1، ص 413، 419ـ421، 429ـ430، 443ـ444؛ حاجی خلیفه ، ج 1، ستون 489ـ493؛ هیتو، ص 169ـ177؛ بروکلمان ، > ذیل < ، ج 1، ص 670).
به سبب اهمیت کتاب نزد شافعیان ، نسخ فراوانی از آن
موجود بوده تا جایی که گزارش شده در کتابخانة مدرسة شرفیه در حلب (تأسیسِ شرف الدین عبدالرحمان عجمی ، متوفی 658) در یک زمان ، چهل نسخه از کتاب وجود داشته است ( رجوع کنید به طباخ ، ص 303؛ برای نسخة خطی اثر رجوع کنید به آلوارت ، ج 4، ص 63).
التنبیه نخستین بار به کوشش یاینبل (جوین بول ) همراه با ترجمة لاتین در 1269/ 1879 در لیدن به چاپ رسید. پس از آن نیز بارها چاپ شد، از جمله در 1329/1911 در قاهره و در 1330 ش / 1951 همراه با مقصد النبیه فی شرح خطبة التنبیه اثر ابن جماعه در ذیل کتاب و العمدة فی تصحیح التنبیه نووی در حاشیة آن در قاهره (عبدالجبار عبدالرحمان ، ج 1، ص 630؛ ون دایک ، ص 155؛ زحیلی ،ص 515). التنبیه به فرانسه نیز ترجمه شده است (ابواسحاق شیرازی ،1408، ج 1، مقدمة ترکی ، ص 51).
منابع : ابن خلّکان ؛ ابن صلاح ، فتاوی ابن الصلاح ، چاپ موفق عبداللّه عبدالقادر، بیروت 1407؛ ابن عراقی ، الذیل علی العبر فی خبر من عبر ، چاپ صالح مهدی عباس ، بیروت 1409/1989؛ ابن عساکر، تبیین کذب المفتری فیما نسب الی الامام ابی الحسن الاشعری ، بیروت 1404/ 1984؛ ابن قاضی شهبه ، تاریخ ابن قاضی شهبة ، چاپ عدنان درویش ، دمشق 1977ـ1994؛ همو، طبقات الشافعیة ، چاپ حافظ عبدالعلیم خان ، بیروت : دارالندوة الجدیده ، 1407/1987؛ ابراهیم بن علی ابواسحاق شیرازی ، شرح اللّمع ، چاپ عبدالمجید ترکی ، بیروت 1408/1988؛ همو، کتاب التنبیه فی الفقه الشافعی ، بیروت 1403/ 1983؛ حاجی خلیفه ؛ محمدبن احمد خطیب شربینی ، مغنی المحتاج الی معرفة معانی الفاظ المنهاج ، با تعالیق جوبلی بن ابراهیم شافعی ، بیروت : دارالفکر، ] بی تا. [ ؛ محمدبن احمد ذهبی ، کتاب تذکرة الحفاظ ، حیدرآباد دکن 1388ـ1390/ 1968ـ1970؛ محمد زحیلی ، مرجع العلوم الاسلامیة ، دمشق 1413/1992؛ عبدالوهاب بن علی سبکی ، طبقات الشافعیة الکبری ، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره 1964ـ1976؛ عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی ، حسن المحاضرة فی تاریخ مصر و القاهرة ، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم ، ] قاهره [ 1387؛ عبدالحمید شروانی ، حاشیة العلامة الشیخ عبدالحمید الشروانی ، در حواشی الشروانی و ابن قاسم العبادی علی تحفة المحتاج بشرح المنهاج ، چاپ سنگی مصر 1315، چاپ افست ] بیروت [ : داراحیاء التراث العربی ، ] بی تا. [ ؛ خلیل بن ایبک صفدی ، اعیان العصر و اعوان النصر ، چاپ علی ابوزید و دیگران ، دمشق 1418/
1998؛ همو، کتاب الوافی بالوفیات ، ج 6، چاپ س . دیدرینغ ،
ویسبادن 1392/1972؛ محمد راغب طباخ ، «دور الکتب فی حلب
قدیماً و حدیثاً»، مجلة المجمع العلمی العربی ، ج 15، ش 7 و 8 (ربیع الثانی و جمادی الاولی 1356)؛ عبدالجبار عبدالرحمان ، ذخائرالتراث العربی الاسلامی ، بصره 1401ـ1403/1981ـ1983؛ عبدالقادربن محمد نعیمی دمشقی ، الدّارس فی تاریخ المدارس ،
چاپ جعفر حسنی ، ] قاهره [ 1988؛ یحیی بن شرف نووی ، تحریرالفاظ التنبیه ، او، لغة الفقه ، چاپ عبدالغنی دقر، دمشق 1408/1988؛ همو،
تهذیب الاسماء و اللغات ، بیروت 1421/2001؛ همو، المجموع : شرح المهذّب ، بیروت : دارالفکر، ] بی تا. [ ؛ ادوارد ون دایک ، کتاب اکتفاء القنوع بماهو مطبوع ، چاپ محمدعلی ببلاوی ، مصر 1313/1896، چاپ افست قم 1409؛ محمدحسن هیتو، الامام الشیرازی : حیاته و آراؤه الاوصولیة ، دمشق 1400/1980؛ عبداللّه بن اسعد یافعی ، مرآة الجنان و عبرة الیقظان ، بیروت 1417/1997؛
W. Ahlwardt, Die Hands chriften-Verzeichnisse der Kخniglichen Bibliothek zu Berlin: Verzeichniss der arabis Handschriften , vol.4, Berlin 1892; Carl Brockelmann, Geschichte der arabischen Litteratur , Leiden 1943-1949, Supplementband , 1937-1942; EI 2 , s.v. " A l- Sha ¦fi ـ iyya" (by E.Chaumont).
/ فریده سعیدی /