■ تَشریق
ایّام ، نام سه روزِ بعد از عید قربان : یازدهم ، دوازدهم و سیزدهم ذیحجّه . تشریق ، از ریشة شرق ، در لغت به معنای طلوع خورشید آمده است . بنا بر نظر غالب ، چون در این سه روز حاجیان گوشتهای قربانی را تکه تکه ، و در نور آفتاب خشک می کرده اند، آن را ایام تشریق نامیده اند. به نظر برخی ، چون ذبح قربانی تنها در صورت بر آمدن آفتاب جایز است ، یا ازینرو که حاجیان در ایام جاهلیت می گفته اند: «اَشْرِقْ ثَبِیرُ کَیْم'ا نُغیر» (ای ثبیر ( نام کوهی در مکه ) در نور آفتاب داخل شو تا قربانی کنیم )، این ایام را تشریق گفته اند (طُرَیحی ؛ ابن فارس ؛ صاحب بن عبّاد، ذیل «شرق »).
مفسران شیعه و سنّی عموماً «ایام معدودات » (بقره : 203) را ناظر به ایام تشریق دانسته اند و در تأیید آن به روایات استناد جسته اند (طوسی ، تبیان ، ج 2، ص 175؛ قرطبی ، ج 2، جزء 3، ص 1ـ3؛ ابن عربی ، ج 1، ص 198؛ سیوطی ، ج 1، ص 234).
در تفسیر «ایام معلومات » (حج : 28) در اینکه مقصود، ایام نحر و قربانی کردن است ، اتفاق نظر وجود دارد، اما در بارة تعیین مصداق آن اختلاف هست . شافعی ، حسن بصری ، مجاهدبن جبر و دیگران آن را دهة اول ذیحجّه ، و بعضی دیگر عید قربان و سه روزِ بعد از آن دانسته اند. مفسران شیعی نیز، برخی نظر اول و برخی (از جمله رجوع کنید به طباطبائی ، ج 14، ص 370) با استناد به روایات اهل بیت علیهم السلام رأی دوم را بر گزیده اند
( رجوع کنید به فخررازی ، ج 5، ص 210؛ طبرسی ، ج 7، ص 129؛ سیوطی ، ج 4، ص 356).
در حوادث سال نهم هجرت آورده اند که پیامبر اکرم صلی اللّه علیه وآله وسلم در موسم حج ، علی علیه السلام را مأمور به قرائت آیات نخستین سورة برائت برای حجاج کرد؛ این واقعه را در ایام تشریق دانسته اند (طوسی ، تبیان ، ج 5، ص 169؛ فخر رازی ، ج 15، ص 218؛ مجلسی ، ج 21، ص 273؛ رجوع کنید به برائت از مشرکین * ). همچنین پیمان عقبة دوم میان پیامبر و انصار، که به هجرت آن حضرت به مدینه انجامید، نیز در روز دوم این ایام در سال سیزدهم بعثت رخ داده است (طبری ، ج 2، ص 360؛ ابن اثیر، ج 1، ص 612؛ مجلسی ، ج 19، ص 24ـ25، 47).
مَبیت در مِنی ' تا نیمه شب روزهای یازدهم ، دوازدهم و سیزدهم و نیز رَمْیِ جَمَرات سه گانه ( رجوع کنید به جَمْره * ) از واجبات ایام تشریق است . از جمله مستحبات ایام تشریق ، اقامت در منی ' و تکبیر گفتن است . بنا بر نظر مشهور، روزه داری در هر سه روز این ایام حرام است ، اما بر حاجیانی که توان مالی برای قربانی کردن ندارند واجب است (نجفی ، ج 20، ص 3،10، 15ـ19، 32ـ 36، 41ـ 42؛ ابواسحاق شیرازی ، ج 1، ص 237ـ 238؛ زرقانی ، ج 2، ص 369ـ 371؛ ابن قدامه ، ص 81 ـ82؛ شهیدثانی ، ج 2، ص 295ـ 296، 315، 317ـ 318، 322ـ324). شیخ طوسی در بارة این حکم قائل به اجماع شده است ( اخلاف ، ج 2، ص 355ـ 356).
منابع :
(1) علاوه بر قرآن ؛
(2) ابن اثیر، الکامل فی التاریخ ، ج 1، چاپ عبداللّه قاضی ، بیروت 1407/1987؛
(3) ابن عربی ، احکام القرآن ، چاپ محمد عبدالقادر عطا، بیروت 1408/1988؛
(4) ابن فارس ؛
(5) ابن قدامه ، المقنع فی فقه امام السّنّة احمدبن حنبل الشّیبانی رضی اللّه عنه ، بیروت 1379/1959؛
(6) ابراهیم بن علی ابواسحاق شیرازی ، المهذّب فی فقه الامام الشّافعی ، بیروت 1379/ 1959؛
(7) محمدبن عبدالباقی زرقانی ، شرح الزّرقانی علی موطأ الامام مالک ، بیروت ( بی تا. ) ؛
(8) سیوطی ؛
(9) زین الدین بن علی شهید ثانی ، الروضة البهیّة فی شرح اللمعة الدمشقیّة ، چاپ محمد کلانتر، بیروت 1403/1983؛
(10) صاحب بن عبّاد، المحیط فی اللغة ، چاپ محمدحسن آل یاسین ، بیروت 1414/1994؛
(11) طباطبائی ؛
(12) طبرسی ؛
(13) طبری ، تاریخ (بیروت )؛
(14) فخرالدین بن محمد طریحی ، مجمع البحرین ، چاپ احمد حسینی ، تهران 1362 ش ؛
(15) محمدبن حسن طوسی ، التبّیان فی تفسیر القرآن ، چاپ احمد حبیب قصیر عاملی ، بیروت ( بی تا. ) ؛
(16) همو، کتاب الخلاف ، قم 1407ـ1417؛
(17) محمدبن عمر فخررازی ، التفسیر الکبیر ، قاهره ( بی تا. ) ، چاپ افست تهران ( بی تا. ) ؛
(18) محمدبن احمد قرطبی ، الجامع لاحکام القرآن ، ج 2، جزء3، بیروت 1376/1957، چاپ افست تهران 1364 ش ؛
(19) مجلسی ؛
(20) محمدحسن بن باقر نجفی ، جواهرالکلام فی شرح شرائع الاسلام ، ج 20، چاپ عباس قوچانی ، بیروت 1981.
/ پرویز سلمانی /