■ استحباب
از احکام پنجگانه تکلیفی را استحباب گویند. از این عنوان در باب طهارت و صوم و نیز سایر ابواب فقهی به مناسبت و در اصول فقه، مبحث اوامر، ضدّ و مقدّمۀ واجب، سخن رفته است.
فهرست مندرجات
- تعریف استحباب
- تعریف متأخران
- تعریف استحباب در قرآن و احادیث
- عناوین دیگر استحباب
- ماده «امر»
- اقسام استحباب
- استحباب نفسی و غیری
- استحباب عینی و کفایی
- اجتماع استحباب و وجوب
- وجوب و استحباب نفسی و غیری
- وجوب تخییری و استحباب
- احکام استحباب
- ترک مستحب
- مستحب مؤکد
- مقدمه مستحب
- قطع عمل عبادی مستحب
- پانویس
- منبع
تعریف استحباب
استحباب به طلب یا رجحان فعل با عدم منع از ترک آن، تعریف شده است.
بر اساس این تعریف، مفهوم استحباب مرکّب از دو جزء یعنی طلب یا رجحان و عدم منع از ترک میباشد.
تعریف متأخران
متأخّران در تعریفی دیگر حکم را به اراده و خواست مولا یا آنچه از مقام ابراز و اظهار ارادۀ مولا انتزاع میشود، تفسیر کردهاند.
بنابر تفسیر نخست از دو تفسیر متأخّران، اراده اگر شدید باشد، افادۀ وجوب و اگر ضعیف باشد، افادۀ استحباب میکند و بنا بر تفسیر دوم، چنانچه ارادۀ شدید منشأ انتزاع باشد، وجوب و اگر ارادۀ ضعیف منشأ آن باشد، استحباب انتزاع میشود. بر اساس تعریف متأخّران، استحباب مفهومی بسیط دارد که عبارت است از مرتبهای از اراده. [۱]
تعریف استحباب در قرآن و احادیث
استحباب به هر دو تعریف یاد شده تنها در اصطلاح فقها به کار میرود، امّا در قرآن کریم و احادیث معصومان علیهمالسّلام در همان معنای لغوی خود یعنی دوست داشتن و پسندیدن چیزی به کار رفته است.
عناوین دیگر استحباب
عناوین ندب، نفل، سنّت و تطوّع نیز بیانگر معنای استحباب است.
ماده «امر»
مادّۀ «امر» و مشتقات آن مانند «آمرک» و نیز هیئت امر مانند «اضرب» در صورت وجود قرینه بر عدم ارادۀ وجوب از آنها، بر استحباب دلالت میکنند.
اقسام استحباب
برای استحباب تقسیمهای مختلفی ذکر شده است که به دو مورد اشاره میشود.
← استحباب نفسی و غیری
مستحب نفسی- که از آن به مستحب ذاتی نیز تعبیر میشود- عملی است که استحبابش ذاتی است، نه به خاطر عملی دیگر مانند نافلههای روزانه و روزههای مستحب همچون روزۀ عید غدیر، امّا مستحب غیری عملی است که در ذاتش استحباب ندارد، بلکه استحبابش به خاطر عملی دیگر است مانند غسل برای زیارت.
← استحباب عینی و کفایی
مستحب عینی عملی است که استحبابش در هر حال- هر چند با انجام دادن دیگری- بر ذمّۀ انسان ثابت است مانند نافلههای یومیّه و روزههای مستحب، امّا مستحب کفایی عملی است که با انجام دادن آن توسّط دیگری، استحبابش از ذمّۀ فرد ساقط میشود مانند اذان اعلام و امر به مستحب و نهی از مکروه. [۲]
اجتماع استحباب و وجوب
وجوب و استحباب در موارد ذیل با هم جمع میشوند:
← وجوب و استحباب نفسی و غیری
گاهی استحباب نفسی با وجوب غیری یا بالعکس اجتماع میکنند مانند غسل جنابت که- به نظر مشهور- مستحبّ نفسی است، ولی برای نماز، واجب میشود. برای عکس مسأله نیز میتوان از مثال یاد شده استفاده کرد؛ بدین معنا که بنا بر قول به وجوب نفسی غسل جنابت، غسل واجب نفسی است، لیکن برای نماز مستحبی، مستحب غیری میشود.
← وجوب تخییری و استحباب
مانند آزاد کردن بنده در کفّارۀ افطار عمدی روزۀ ماه رمضان که به عنوان یکی از افراد واجب تخییری، واجب است، امّا از جهت رجحان داشتن بر دو عدل دیگر واجب تخییری یعنی دو ماه روزه گرفتن و اطعام شصت مسکین، مستحب است. [۳] [۴]
احکام استحباب
بر استحباب، احکامی بار میشود که به آنها پرداخته میشود.
← ترک مستحب
از کلمات برخی فقها بر میآید که ترک مستحب، مکروه است، [۵]لیکن بسیاری آن را مکروه نمیدانند. [۶] [۷] [۸]
← مستحب مؤکد
استحباب مراتبی دارد. انجام پارهای اعمال مستحب، مورد تأکید شارع مقدس قرار گرفته است که از آن به «مستحب مؤکد» تعبیر میشود. [۹]
← مقدمه مستحب
مقدّمۀ مستحب- بنا بر قول به ملازمه بین مقدّمه و ذی المقدّمه- مستحب است. [۱۰]
← قطع عمل عبادی مستحب
قطع عمل عبادی مستحبی پس از شروع آن- به ویژه نماز، و روزه در بعد از ظهر- مکروه است، مگر در حج و عمره و- به قول مشهور- در اعتکاف پس از گذشت دو روز که اتمام عمل در آنها واجب است. [۱۱]
پانویس
- اجود التقریرات ج۱، ص۱۴۳.
- جواهر الکلام ج۹، ص۷۴.
- جواهر الکلام ج۱۶، ص۲۶۷-۲۷۰.
- مستمسک العروة ج۸، ص۳۴۴.
- المعتبر ج۲، ص۲۵۷.
- ریاض المسائل ج۱، ص۱۶۹.
- ریاض المسائل ج۲، ص۲۰۴.
- جواهر الکلام ج۱۳، ص۲۶۶.
- الاصول العامة للفقه المقارن، ص۶۳.
- کفایة الاصول، ص۱۲۸.
- القواعد و الفوائد ج۱، ص۹۹ (قاعده ۳۹).
منبع
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۱، ص۴۲۴